💢سردار #شهید حسن قورچ بیگی▪️سعی کنید اگر مسئولیتی در جامعه به عهده می گیرید فقط به خاطر رضای خدا و ثواب بیشتر و قرب خداوند باری تعالی باشد...
🌹🌹🌹
شهید نشیم ،میمیریم
کانال شاهدان ↙️
https://eitaa.com/shahedan403
▪️رفیقان میروند نوبت به نوبت
خوش آن روزی که نوبت بر من آید
.
💢#فرماندهان لشکر ویژه ۲۵ #کربلا ؛ پیکر سردار #شهید صمد اسودی ، ایستاده سمت راست سردار #شهید رمضانعلی صحرایی ؛ سمت چپ #جانباز ۷۰ درصد نقی مهدوی...
شهید نشیم ،میمیریم
کانال شاهدان ↙️
https://eitaa.com/shahedan403
من میخواهم در آینده #شهید بشوم ...
معلم پرید وسط حرف علی و گفت :
ببین علی جان #موضوع انشاء این بود که میخواین چیکاره بشید
باید در مورد یه #شغل یا کار توضیح میدادی !!!
مثلا #پدر خودت چیکاره است ؟!
آقا اجازه ؟
#شهید ...😭😭😭😭😭
شادے روح شهدا و امام شهدا صلوات ...
شهید نشیم ،میمیریم
کانال شاهدان ↙️
https://eitaa.com/shahedan403
یادش بخیر فرمانده ام #شهید #فیروز #سرتیپ_نیا
گفته اند در زمان خوردن غذا نباید به نفر روبرو نگاه کرد،کراهت دارد .
حالا این حدیث نبویست یا قدسی بماند .
دیروز که در سنگردر حال غذا خوردن بودیم چنان سرش را پایین انداخته بود انگار دنبال چیزی می گشت .
فیروز را می گویم، همان که تمام نیروهای گردان #عاشورا #تیپ #حنین و #گردان #محبین ،گردان #کمیل، از خلق و خوی او آگاهی کامل داشتند.او فرمانده بود ولی هیچ وقت غریبه ای نمی توانست از رفتارش بفهمد که گردانی را تحت فرمان دارد!! همیشه با لباسی سبز و ساده زندگی میگذراند
تمام تلاشش حل مشکل دیگران بود وقتی با او چشم در چشم می شدی از نگاهش می خوانی که چه در سر دارد صداقت و مردانگی از وجوش لبریز می شد .
غل و غش، سیاسی بازی ، برای خود کار کردند، فکر جیب خود بودند، اینها که میگویم برای امروزیها بیشتر مفهوم دارد . فیروزبا اینکه دیپلم داشت اصلا بلد نبود این کلمات را هجی کند.
روزی که #دکتر #صرامی . برادر #شهید #غلامرضا را می گویم آمده بود منطقه تا حالش خوش شود انگار کن یکی از فرمانده هان عالی مقام وارد سنگر مان شده بود.
#فیروز چنان در هروله بود که خجلت بر پیشانیم رژه می رفت، برای خوب کردن حال حمید #صرامی به آب و آتش می زد تا نکند خم به ابرو یش بیفتد.
این روزها بعضی ها چنان شده اند که ابرو چه عرض کنم کمرشان تا برداشته بعضی چنان کمانی شده اند که تحمل وزن خودشان را هم ندارند.
وقتی با چنین اوضاع و احوالی روبرو می شوم دوست دارم پَر بگیرم زبیدات ، بروم #چیلات و #چنگوله ، #فکه ،#چزابه . بنشینم کنار خاکریزی شاید رد پایی از او بیابم، تاحال بدم خوش شود، دردم علاج گردد، نازم را بخرد، برایم آواز پر چکاوکها را ترجمه کند. من بنشینم او راه برود، برود کنار تانکر آب وضوی بگیرد ، بیآید گوشه سنگر کتاب خدا را بالای سربگیرد فاتحه ای حواله ی امواتم کند به استخاره ی بگوید تا ببینم فردایم رو به راه است یا به بیراهه می روم .
این روزها بد جوری نبودنش را حس می کنم .
اگر بودنند مطمعن باشید حالمان خیلی بهتر از امروز بود .
او در وقف فقط خود را هدف می گرفت .
واقفی بودند که مایحتاجشش را به محتاجان هبه می کردند .او همه را خوب می دید حتی اگر عکسش ثابت می شد .
نوشته های بهزاد باقری
شهید نشیم ،میمیریم
کانال شاهدان ↙️
https://eitaa.com/shahedan403
💢 سن و سالی نداشتند...اما پخته بودند.
نه کلاسی بود و نه تیپ رسمی و نه کت و شلواری ...
نه میز و صندلی بود و نه اتاق جلسه ای...
نه اسمی بود و نه رسمی و نه غروری ...
نه بالا نشینی بود و نه چشمی دنبال لنز دوربینی...♨️ زیر آتیش ؛ وسط درگیری دور هم جمع میشدند و با توکل بر خدا ، تصمیمی میگرفتند و بلافاصله در کارزار خط مقدم حرف را به عمل تبدیل میکردند.
و تا آخرین نفس برای ملت و مملکت
خودشون می ایستادند...( 📝احمدی اتویی)
.
📷 عملیات والفجر هشت _ 📆#زمستان ۱۳۶۴ _رزمندگان واحد اطلاعات و عمليات لشکر ویژه ۲۵ کربلا ( سردار #شهید محمد حسن قاسمی طوسی_سردار #شهید بیژن نیکوکار_سردار #شهید موسی احمدی_سردار #شهید سید علی دوامی و .....)🌹
شهید نشیم ،میمیریم
کانال شاهدان ↙️
https://eitaa.com/shahedan403
سلام بر پزشکان محله خودمان .
سلام بر شهرام و پرویز .
یاهمان #محمد_علیم و #اسماعیل .
خواستم دردم را برایتان بگویم تا درمانش کنید .
هرچه نباشد شما هم #پزشک هستید هم #شهید
نمی دانم چرا چند مدتی است که #درد_در_دلم_می_پیچید_یکهو.
هیچ دوا و دارویی هم آرامم نمی کند .
اینکه دارم دردم را بیان می کنم می خواهم نسخه ی جامع برایم بپیچانید.
تا به دیگر دوستانم هم بدهم .
تا نکند داستانی که #باکری قبل تر گفته بود برایمان اتفاق بیفتد .
البته که برای تعدادی افتاده آن هم بد جوری .
#شهرام جان، دوست عزیزم #پرویز مهربان، پسر دایی گلم .
جانم برایتان بگوید تعدادی از این آدمها عین زالو به جان مردم افتاده اند.
عین کرمهای خاکی که سرشان را می زنی دوباره رشد می کنند اگر تکه تکه شان هم کنی هر تکه ای وجودی مجزا می شوند .
هر روز صبح که از خواب بیدار می شویم با خبرهای ناهنجاراین قماش روبرو می شویم .
جالب تر اینکه به راحتی از این همه غارت بیت المال حرف می زنیم !!!
خیلی از دوستانتان به دل دردهای مزمن دچار شده اند .
کاری کنید وگرنه ما را نخواهید دید راه مان دو تا میشود .
هرچه دوستی و بازی با هم داشتیم همه بر باد می رود .
هر چه صیغه های برادرانه خوانده بودیم همه کشک می شود.
اگر میخواهید کنار هم باشیم امروز وقت آن است.
دستمان بر دامانتان .
دنیا چنان گلویمان را فشرده که خلاصی ازآن برایمان غیر ممکن شده .
درد در دلمان می پیچد یکهو ،نسخه ای برای مان بپیچانید.
شهید نشیم ،میمیریم
کانال شاهدان ↙️
https://eitaa.com/shahedan403
#بر_پا .... برای استادم مرحوم حاج #علی_محمد_محمدی
زمانی که این جمله از زبان #مبصر کلاس بیرون می آمد برایشان فرقی نداشت #استاد که باشد.
بی درنگ همه از جایشان بلند می شدند.
تا استاد دستور نشستن نمی داد همچنان ایستاده بودند تا بشنوند صدای او را .
ولی انگار این استاد با دیگران توفیر زیادی دارد بمحض ورود گفت: بچه ها بنشینین از این به بعد هم دیگر برای من معلم بازی در نیآورید .
شور و شادی در کلاس عربی با آن همه الفاظ گران سنگی که داشت از همان روز اول احلی من العسل شد .
کلاس های شلوغ دبیرستان شریعتی با بچه های تیزهوش و شجاع شده بود پایگاهی برای اعزام به جبهه .
تعدادی از همان اول از درس و بحث مدرسه بیزار شدند.
#صرف نخوانده دنبال #سیوطی بودند آن هم نه در این عالم در عالم معنی
تک تکتان را میشناسم .
همه برای احیای اسلام ناب بیزار و انزجار از درس و بحث و مدرسه داشتید .
همین هم باعث شد تا معلم اخلاق راهنمای خوبی باشد برایتان .
برای تو #دکتر #شهرام ..
برای #دکتر #اسماعیل ..
برای #حاج #محمد از جان عزیز ترم .
برای همسایه دیوار به دیوارشان #حسن رضا #یوسف #زاده را می گویم .
همین #ایرج خودمان که چند خانه بیشتر با منزل استاد محمدی فاصله نداشت .
حاج علی محمد همه ی دانش آموزان را خوب می شناخت آمار تک تکشان را داشت .
می دانست هرکدام بر چه مداری به چه درجه ای می چرخند .
اصلا برایشان هدایت تحصیلی گذاشته بود .
ولی دل بی قرار دانش آموزان استاد را رها کردند و رفتند .
بعد از چند مدت تعدادی #شهید .
جمعی #اسیر
کسانی که هم به درجه رفیع #جانبازی رسیدند .
ولی بودند باقی مانده از آن همه بچه مدرسه ی دبیرستان شریعتی که الان برای خودشان کیا و بیایی دارند .
این همه داستان سرایی برای چیست ؟؟!!
می خواهم بگویم دیشب بگمانم #محمد نه #محمد_علیم شاید #اسماعیل بود
نه انگار کسی دیگر که از خاطره ای همه ما محو شده صدایش بلند شد هرچه نباشد استاد آمده ،باید در مقابلش بلند شوند با صدای دلنشین گفت .
#برپا .
همه مات قامتش شده بودند مانده بودند چه کنند !!
حلقه های وصل تنگ و تنگ تر میشد #شهدا گرد استادشان را گرفته بودند از هر دری سخنی بود دیشب چه محفلی بود در عرش برین .
دوستان و هم کلاسیها همه جمع خیالشان بودند تا استاد برایشان بعد از رفتنشان چه برکشور گذشت را هجی کند و آنها مات و مبهوت به لبهای استاد خیره شده بودند.
دید و بازدید که تمام شد هر کدام استاد را به طرف آرامشگاه خویش می کشید .
استاد مانده بود و حلقه ی شهدای که تا دیروز برایشان عربی و فلسفه و عرفان تدریس می کرد .
گفت: خسته ام آیا کسی هست یک پیاله لولو و مرجان برایم بریزد .
دستان همه بر آسمان شد او را میان حلقه خود در بر گرفتند وپیاله پیاله آرامش ابدی برایش سرو می کردند ..
روحت هماره شاد و پاک در کنار شاگردان شهیدت
نوشته های بهزاد باقری
شهید نشیم ،میمیریم
کانال شاهدان ↙️
https://eitaa.com/shahedan403
سلام بر امام زاده گان عشق .
سلام بر #علی_محمد و #علی_مروت .
می دانم چنان در شور و نشاط افتاده اید که هیچ وقت حواستان پَرتِ خیال ما نمی شود.
حضرت باری تعالی از ازل تنهای را برای خودش نوشته بود هیچ کس نمی تواند تنها باشد حتی پیامبرانش هم از او می خواستند که تنها نباشند .
حضرت موسی (ع) را که وصفش را می دانید .
آنقدر اصرار کرد تا برادرش هارون را وزیر خود کرد .
حضرت عیسی مسیح (ع) او هم چنان دور و برش شلوغ بود از یوحنا گرفته تا برنابا .
پیامبر عظیم و شان خودمان هم تنها نبود او هم حضرت علی(ع) را برادر خود خواند وسلمان را وصله ای تنش کرد.
حالا می گویی با این همه حاشیه می خواهی به کجا برسی.
می خواهم بگویم ما هم برای خودمان تنها نبودیم هر کدام همرازی داشتیم.
مثلا (علی مروت و علی محمد) (حمید ابراهیمی و مرتضی حسنپور) یادتان هست (محمود رضایی چقدر با حمید قبادی) سَر وسِر داشت آنقدر که بیشتر شناسایی های مناطق سخت را با هم بودند.
مروت جان نمی دانم آنجا به شما چه می گذرد ولی از آیات و روایات به دلم نشسته که در آغوش پروردگار حالی به حالی میشوید
شما به راحتی و آسودگی رسیدید ما هنوز اندر خم یک کوچه چشمانمان سوسو میزند.
علی محمد جان ،چند روز پیش نامه ای از حاج محمد به دستم رسید . نوشته بود تنها چیزی که دو دوست را از هم جدا می کند این است که یکی #شهید و دیگر ی #مجروح شوند آنقدر به آن همه ترکش لعنت و نفرین فرستادم که راه درست را انتخاب نکرده بودندشاید من هم الان کنارتان بودم!
نمی دانی چقدر دلم گرفت و به شما حسادت کردم حسادتم این بود که تو ومروت هر دو با هم هستید.
روزهای زمستان با این همه سردی و رخوت با اسم شماها گل می کند.
کجای عالم را دیده ای کنار یخبندان گلی بشکوفت .
همین که اسم شما ها بر زبان جای می شود .
ناخودآگاه گل لبخندی با بغض و آه بر لبانمان غنچه می زند .
زنده بودنتان به همین چیزها است .
اینکه هر لحظه دلمان هوایی می شود برای دیدارتان .
اینکه خودتان را چنان در کوچه و پس کوچه های خیالمان جا داده اید که عبور بدون سلام به شما محیا نیست .
اینکه هر بار دلمان به ورطه فنا می رسد با سلامی به شما ها چنان به شوق می آید که انگار تولدی نو احیا می شود .
دلتنگتان شده ایم .
راهی را برایمان بگشایید.
شاید به دیداری برسیم .
شهید نشیم ،میمیریم
کانال شاهدان ↙️
https://eitaa.com/shahedan403
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حال عجیبی داشت ، زودتر از همه بلند شد ، وضو گرفت و قبل از اذان رفت حرم🕌
از صحن گوهرشاد وارد شد و خودش را به ضریح رساند دائم اشک می ریخت انگار روبروی امام رضا (ع) ایستاده ، اشک می ریخت و حرف میزد ، بعد هم رفت یه گوشه و مشغول نماز و زیارت شد🤲 می گفت ،
خواب امام رضا(ع) را دیدم ، فرمودند ، بیا حرم و حاجت بگیر ❤️
عملیات کربلای 10 حاجتش راگرفت🕊
#شهید محمدرضاتورجیزاده
📕 خط عاشقی ، ج3
شهید نشیم ،میمیریم
کانال شاهدان ↙️
https://eitaa.com/shahedan403
رِفیق
برایِ #شهید شدن ، هُنَر لازم است...
هُنَرِ رد شدن از سیم خاردارِ نَفس...
هُنَرِ بِه خُدا رسیدن
هُنَرِ تَهذیب...
تا هُنَرمَند نشی، #شهید نِمیشی!!
#شهیدابراهیمهآدی
امان از #رفیق_بد...
هنوز خستگی راه از تنش بیرون نرفته بود دوباره شروع کرد به سخنرانی
می گفت: چرا ما نباید چهار تا دوست خوب داشته باشیم .
چرا خداوند اینهمه از ما بدش می آید که چند تا رفیق خوب سر راهمان قرار نمی دهد .
چرا ما هم نباید در #نیاوران و #سعادت_آباد یک سویت کوچولو داشته باشیم .
چرا این همه دوست و رفیق داشتیم همه بی عرضه بودند؟؟؟!!!!
گفتم چرا بی #عرضه ؟؟!! گفت خودش گفته بچه #حزب_الهی باید عرضه پول در آوردن را داشته باشد .
فکر کنم جناب #پناهیان یادش رفته که هر چه در آورد باید صدقه پنهانی و آشکار و انفاق و ایثار کند . آخر این حرفهای منبر خودش بوده باید پیرو امام حسن (ع) باشد که چهار بار کل زندگیش را بخشید .
اگر حزب الهی بودن به عرضه پول در آورند باشد .. #بابک_خان و #رعیت_سگ_باز و اطرافیانشان که سینه چاکشان بودند حزب الهی هستند و ما حزب شیطان .
ولی دوستان #شهید من هیچ برای خودشان جمع نکردند .
اصلا خودشان را نمی دیدند .
چون دوستان من وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَة را خوب می دانستند با وجود اینکه واعظی ندیده بودند .
عطای الَّذِي جَمَعَ مَالًا وَعَدَّدَه را به لقایش بخشیده بودند .
تا نکن هی پندارشان این باشد که يَحْسَبُ أَنَّ مَالَهُ أَخْلَدَه هستند.
گفتم تو که دوستان خوبی داشتی چرا گله داری .
گفت گله از یار ؟؟!!
لاف عشق و گله از یار زهی لاف دروغ .
گفتم پس چه مرگ شده ؟
گفت از وقتی که شنیدم جناب پناهیان وآن یکی که معاون قوه قضایه بوده
..گفتم طبری را می گویی ؟؟
گفت :آره واله
.اینان دوستان خوبی داشتند و میلیاردی به حسابشان واریز میشده و ساختمانهای آنچنانی که پدر جد ما هم در خواب ندیده را به آنها هبه می کنند یا مَبلغی اندک چنان که خدای نکرده فشار به سفره خانواده اشان نیاید می پردازند و آنها هم یک شبه میشوند مولتی میلیاردر .
گفتم: خوب این چه ربطی به تو دارد تا باشد از این رفقا!!! مگر بد است انسان رفیقی به این خوبی داشته باشد .
داشت از دست حرفهای من کلافه می شد ولی جرعت اراجیف گفتند نداشت .
گفت: بعد از اینکه به گوش مبارکش رسیده.. آمده از امام و رهبری آیت الله خوشوقت و دیگران مایه میگذارد .
گفتم: این حرفها یعنی چه ؟؟؟!!!
گفت: مگر نشنیدی می گفت امام و مقام معظم رهبری هم دوستانی داشته اند که با کمک آنها زندگی شان را میگذارند.
من هم پیرو ایشان هستم .
دیگر تاب و توانم ِکِشش این حرف را نداشت .
گفتم آخه آدم حسابی علما وجوهاتی که به حسابشان میآید خودشان حق استفاده که ندارند . برای کارهای عام المنفعه است .و بعضا شهریه طلاب است .ساخت و ساز مدارس و کمک به سیل زدگان و قس الهذا.....
مگر نشنیدی جریان آن عالمی که شیطان را به خواب دیده بود چندین زنجیر و طناب در دستش بوده؟؟
از شیطان سوال میکند اینها چه هستند شیطان می گوید: این زنجیر برای آیت الله فلانی بوده که امروز پاره شده .
بعد می پرسد کدام از این زنجیرها برای من است .
شیطان با لبخند ملیحی به او می فهماند تو!! اصلا تو هیچی نمی خواهی با چشمکی خواهی آمد .
گفتم زیاد خودت را ناراحت نکن اگر در این معاملات خدای نکرده شبهاتی هم باشد چون علم و آگاهی دارند حتما صیغه ای بر او جاری میکنند و حلال می شود نگران نباش ..
تو برو حسابت را چک کن ببین #یارانه را #واریز کردند بریم دو تا #مرغ بگیریم !!!.
شهید نشیم ،میمیریم
کانال شاهدان ↙️
https://eitaa.com/shahedan403
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آبروی انقلابی و انقلابی گری را تا قیامت بالا برد
سرباز بی چشم داشت ولایت یارانی
که با ظهور امام مهدی علیه السلام بازمیگردند
با
شهدای هدیه شده محضر خداوند متعال
شاگرد ممتاز مکتب عاشورا در کلاس امامین انقلاب
وماترکنا یابن الزهرا
#شهید _کبیر_ جمهور
شهید نشیم ،میمیریم
کانال شاهدان ↙️
https://eitaa.com/shahedan403
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو دیگر چرا؟؟!!
#شهید #جمهور چه کردی با دل این مردم
شهید نشیم ،میمیریم
کانال شاهدان ↙️
https://eitaa.com/shahedan403
📖 پدرش بعد از نماز، #زیارت_عاشورا میخواند
و محمدحسین از کودکی
علاقه زیادی به زیارت عاشورا پیدا کرد
از همان کودکی میگفت:
🌷 هرکس زیارت عاشورا بخواند؛ #شهید میشود!
از بچگی آرزوی #شهادت داشت
ولی ما زیاد توجه نمی کردیم
ما اصلا فکر نمی کردیم که زمانی محمدحسین رزمنده شود،
و به جبهه رفته و شهید شود...
مدافعحرم
شهیدسیدمحمدحسینمیردوستی
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
اگر یک روز خواستی
تعریفی برای #شهید🌷 پیدا کنی
بگو #شهید یعنی باران
حسن باران این است که
زمینی است
ولی آسمانی شده است
و به امداد زمین می آید...
#شهید_سیدسجاد_خلیلی
| شهید سیدمرتضی آوینی |
قرنهاست زمین انتظار مردانی
اینچنین را میکِشد تا بیایند
و کربلای ایران را عاشقانه بسازند
و زمینه ساز ظهور باشند
آن مردان آمدند و رفتند
فقط من و تو ماندیم
و از جریان چیزی نفهمیدیم!
#شهید
#شهادت
شهید نشیم ،میمیریم
کانال شاهدان ↙️
https://eitaa.com/shahedan403
به یاد معلمان پیشکسوت شهرمان ؛ طلایه داران عرصه دانایی و بینایی و اینک
زنده یاد 🌸 حاج علی محمد محمدی🌸
✍ دستنوشتههایحاجبهزادباقریازیادگاران
دفاعمقدس
🌷 بر پا .... برای استادم مرحوم حاج #علی_محمد_محمدی
زمانی که این جمله از زبان #مبصر کلاس بیرون می آمد برایشان فرقی نداشت #استاد که باشد.
بی درنگ همه از جایشان بلند می شدند.
تا استاد دستور نشستن نمی داد همچنان ایستاده بودند تا بشنوند صدای او را .
ولی انگار این استاد با دیگران توفیر زیادی دارد بمحض ورود گفت: بچه ها بنشینین از این به بعد هم دیگر برای من معلم بازی در نیآورید .
شور و شادی در کلاس عربی با آن همه الفاظ گران سنگی که داشت از همان روز اول احلی من العسل شد .
کلاس های شلوغ دبیرستان شریعتی با بچه های تیزهوش و شجاع شده بود پایگاهی برای اعزام به جبهه .
تعدادی از همان اول از درس و بحث مدرسه بیزار شدند.
#صرف نخوانده دنبال #سیوطی بودند آن هم نه در این عالم در عالم معنی
تک تکتان را میشناسم .
همه برای احیای اسلام ناب بیزار و انزجار از درس و بحث و مدرسه داشتید .
همین هم باعث شد تا معلم اخلاق راهنمای خوبی باشد برایتان .
برای تو #دکتر #شهرام ..
برای #دکتر #اسماعیل ..
برای #حاج #محمد از جان عزیز ترم .
برای همسایه دیوار به دیوارشان #حسن رضا #یوسف #زاده را می گویم .
همین #ایرج خودمان که چند خانه بیشتر با منزل استاد محمدی فاصله نداشت .
حاج علی محمد همه ی دانش آموزان را خوب می شناخت آمار تک تکشان را داشت .
می دانست هرکدام بر چه مداری به چه درجه ای می چرخند .
اصلا برایشان هدایت تحصیلی گذاشته بود .
ولی دل بی قرار دانش آموزان استاد را رها کردند و رفتند .
بعد از چند مدت تعدادی #شهید .
جمعی #اسیر
کسانی که هم به درجه رفیع #جانبازی رسیدند .
ولی بودند باقی مانده از آن همه بچه مدرسه ی دبیرستان شریعتی که الان برای خودشان کیا و بیایی دارند .
این همه داستان سرایی برای چیست ؟؟!!
می خواهم بگویم دیشب بگمانم #محمد نه #محمد_علیم شاید #اسماعیل بود
نه انگار کسی دیگر که از خاطره ای همه ما محو شده صدایش بلند شد هرچه نباشد استاد آمده ،باید در مقابلش بلند شوند با صدای دلنشین گفت .
#برپا .
همه مات قامتش شده بودند مانده بودند چه کنند !!
حلقه های وصل تنگ و تنگ تر میشد #شهدا گرد استادشان را گرفته بودند از هر دری سخنی بود دیشب چه محفلی بود در عرش برین .
دوستان و هم کلاسیها همه جمع خیالشان بودند تا استاد برایشان بعد از رفتنشان چه برکشور گذشت را هجی کند و آنها مات و مبهوت به لبهای استاد خیره شده بودند.
دید و بازدید که تمام شد هر کدام استاد را به طرف آرامشگاه خویش می کشید .
استاد مانده بود و حلقه ی شهدای که تا دیروز برایشان عربی و فلسفه و عرفان تدریس می کرد .
گفت: خسته ام آیا کسی هست یک پیاله لولو و مرجان برایم بریزد .
دستان همه بر آسمان شد او را میان حلقه خود در بر گرفتند وپیاله پیاله آرامش ابدی برایش سرو می کردند ..
روحت همواره شاد و پاک درکنارشاگردان. شهیدت
🌱 لازم است از جانباز عزیز که امروزه در نقش انجمن اولیا و مربیان دبستان حضور پررنگ دارند ؛ حاج سعدیپورحاتمی وحاجبهزادباقری تقدیر تشکر نمایم
بابت :
_ ارسال این نوشتار زیبا وماندگار
_ اهدا لوح تقدیر ممهور به مهروامضای ریاست محترم اداره آموزش و پرورش و ریاست محترم بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان به مدیر ، معاونین وبرخی آموزگاران
🌸 سلامت و تندرست باشید 🌸
🌸🌸🌸🌸🌷🌷🌷🌷🌷🌸🌸🌸🌸
شادی روح تمام معلمان درگذشته بخصوص استاد حاج علی محمد محمدی و معلمان شهید شهرمان ؛ آزادبخت ، میری ، آزادبخت ، امرایی و ... بر محمد وآلش صلوات
♦️ دبستان پسرانه شاهد کوهدشت
استان لرستان
#شهید_نشیم_میمیریم
#کانال_شاهدان ↙️
https://eitaa.com/shahedan403
#شهید ..
سلام بر امام زاده گانِ عشق .
سلام بر امام زاده گانی که در محله جماران نشو کردند و در خیابان ایران نمو .
سلام بر سیزده ساله ای که صدش را پر کرده بود و صد ساله ای که دنبال غرس لبخندی بر لبان دیگران بود .
سلام بر شاهدانی که شهادتشان رنگ رخساره زجر کشیده گان تاریخ را شاداب و بشاش می کند .
سلام بر دوستانِ شاهدم .
عارفانی که در مکتب روح خدا در کلاس پرواز فارغ التحصیل رشته شوق گرایش ایثار شدند .
امروز همه ی فضاها از مجاز تا معنا از ارض تا سما ذکر تو شده .
توی که در عنفوان سنینت ردی به زیبای #شقایقهای واژگون کشیده ای .
ردی از #خون.. نه #ثار_جاهلیت عربی . ردی به زیبای #ثارالله در تمام کوچه پس کوچه های شهرمان بجا گذاشته ای .
حالا تمام سلام هایم را به رخت میکشم.
شاید جوابی از گوشه دل واماندام رد شود.
تا غمی که از ابدیت بر او نشسته غبارش را بر باد دهد.
باز هم سلام.
البته اینبار برای برگشت است.
برگردم به امورات دنیایم برسم.
بگردم دنبال آرایش #پلشتیها .
بگردم تا تو را در میان وانفسای گم کنم
شاید باز هم روزی دیگر به یادت اُفتم.
#سلام_بر_تو_ای_شهید ..
✍بهزاد باقری
#شهید_نشیم_میمیریم
#کانال_شاهدان ↙️
https://eitaa.com/shahedan403
سلام بر #شهرام و #پرویز .
یاهمان #محمد_علیم و #اسماعیل .
خواستم دردم را برایتان بگویم تا درمانش کنید .
هرچه نباشد شما هم #پزشک هستید هم #شهید
نمی دانم چرا چند مدتی است که #درد_در_دلم_می_پیچید_یکهو.
هیچ دوا و دارویی هم آرامم نمی کند .
اینکه دارم دردم را بیان می کنم می خواهم نسخه ی جامع برایم بپیچانید.
تا به دیگر دوستانم هم بدهم .
تا نکند داستانی که #باکری قبل تر گفته بود برایمان اتفاق بیفتد .
البته که برای تعدادی افتاده آن هم بد جوری .
#شهرام جان، دوست عزیزم #پرویز مهربان، پسر دایی گلم .
جانم برایتان بگوید تعدادی از این آدمها عین زالو به جان مردم افتاده اند.
عین کرمهای خاکی که سرشان را می زنی دوباره رشد می کنند اگر تکه تکه شان هم کنی هر تکه ای وجودی مجزا می شوند .
هر روز صبح که از خواب بیدار می شویم با خبرهای ناهنجاراین قماش روبرو می شویم .
جالب تر اینکه به راحتی از این همه غارت بیت المال حرف می زنیم !!!
خیلی از دوستانتان به دل دردهای مزمن دچار شده اند .
کاری کنید وگرنه ما را نخواهید دید راه مان دو تا میشود .
هرچه دوستی و بازی با هم داشتیم همه بر باد می رود .
هر چه صیغه های برادرانه خوانده بودیم همه کشک می شود.
اگر میخواهید کنار هم باشیم امروز وقت آن است.
دستمان بر دامانتان .
دنیا چنان گلویمان را فشرده که خلاصی ازآن برایمان غیر ممکن شده .
درد در دلمان می پیچد یکهو ،نسخه ای برای مان بپیچانید.
ببخشید درد دلم همه چیز را از یادم برد .یادم رفت بگویم روزتان مبارک
روزتان مبارک
#پزشکان #کوهدشتی
#شهید_نشیم_میمیریم
#کانال_شاهدان ↙️
https://eitaa.com/shahedan403