eitaa logo
شهید مصطفی خلیلی بلوطکی
144 دنبال‌کننده
18.9هزار عکس
16.4هزار ویدیو
364 فایل
السلام علیک یا حجت ابن الحسن العسکری عجل الله تعالی فرجه الشریف بصیرت افزایی الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِینَ
مشاهده در ایتا
دانلود
1⃣ از سال 1376 نیز رسماً این استراتژی به عنوان ابزار تحقق اهداف معرفی گشت. به گفته‌ی که از سال 1377 در کنار حجاریان روزنامه صبح امروز را منتشر می‌کرد، هدف نهایی تبدیل به بود: 👈 «فشار از پایین، چانه‌زنی از بالا» یعنی این‌که بدون «بسیج اجتماعی» و به صرف «آراء صندوق‌ها» نمی‌توان کاری از پیش برد. «نهادهای انتخابی» به شرط آن‌که مردمِ سازمان‌یافته را پشت خود داشته باشند، می‌توانند بر «بخش‌های انتصابی» فائق آیند. هدف، کاستن از قدرت مطلقه‌ی «ولی فقیه» و تبدیل «سلطان» به «ملکه انگلیس» است. 2⃣ «انقلاب باشکوه» در انگلستانِ قرن هفدهم را مبداء «مشروطیت» می‌دانست و از دل آن تئوری «مشروطه‌طلبی اسلامی» را بیرون کشید. به زعم او در «پویش مشروطیت» هدفِ بنیادین «مشروط کردن قدرتِ مطلق خودکامه توسط نخبگان غیرحکومتی» است و 4 قرن بعد تکامل این پدیده در «انقلاب باشکوه» انگلستان (1689 – 1688.م) دیده می‌شود؛ یعنی: «نخبگان در فرآیند نوسازی به سبک آنگلوساکسونی نقش اصلی را ایفاء می‌کنند» تا همچنان‌که گنجی نیز خیال می‌کرد راهِ «کاستن از قدرت مطلقه‌ی ولی فقیه و تبدیل سلطان به ملکه انگلیس» هموار گردد، چون: 👈 «مدل مشروطه‌خواهی اسلامی، مدلی مبتنی بر تجربه‌ی گذار کشور انگلستان از پادشاهی مطلقه به نظامی دموکراتیک با ملکه‌ی فاقد قدرت به عنوان نماد ملی است.» 3⃣ این تعریف را باید سند ایدئولوژیک در ایران دانست و ابتدا پیوند نظریِ آن را با نمایان می‌سازد. این پیوند تا آنجا می‌رسد که حجاریان معترف است این پویش انگلیسی را در ایران نیز مانند دوره‌ی پیروزی انقلاب انگلستان «طبقاتِ سرمایه‌داری، بورژوازی نوخاسته و طبقه متوسط بالا» پیش می‌برند. 📚 پیام فضلی‌نژاد ، ارتش سری روشنفکران ، تهران: شرکت انتشارات کیهان، چاپ پنجم، ص304-308 📖 متن کامل مقاله به‌همراه منابع: 👉 yon.ir/pokerr ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter 🔸 هشتگ اصلی:
🎯 عصر اقتدار سیاستمداران عمل‌گرا (1) ✡ ارتش سرّی روشنفکران (قسمت 29) 🌐 سیاستمداران عملگرا و دولت سرمایه‌داری (5) 1⃣ نقطه‌ی اتکاءِ استراتژی انگلیسیِ ، یک تحلیلِ ظریف از نتایج سکولاریستیِ سیاست‌های به شمار می‌رفت. 2⃣ چه روی داد که در آستانه‌ی 1376 بستر را برای یک یا به تعبیر خود «گذار به دموکراسی» در ایران مهیا می‌دانستند؟ و با چه پشتوانه‌ای قدم در این راه پُرمخاطره گذاشتند؟! 3⃣ چاره‌ای جز بازخوانی تاریخی مقطعی مهم از تاریخ انقلاب اسلامی نداریم؛ عصر مشهور به «سازندگی». 4⃣ از نگاه جامعه‌شناختی، با ظهور سیاست‌های تکنوکراتیکِ دولت سازندگی (کارگزاران) و ریاست‌جمهوری یک جنگ سیاسی با «گفتمان رسمی انقلاب اسلامی» راه افتاد. 5⃣ از درونِ این جدال، طبقه‌ی جدیدی سربرآورد؛ طبقه‌ی موسوم به «یقه سفیدان» که پایگاهشان را در همان «بورزوازی نوخاسته»، «سرمایه‌داری نوکیسه» و «طبقه متوسط جدید» می‌توان جُست. 📖 متن کامل مقاله به‌همراه منابع: 👉 yon.ir/pragmatism ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter 🔸 هشتگ اصلی:
🎯 عصر اقتدار سیاستمداران عمل‌گرا (2) ✡ ارتش سرّی روشنفکران (قسمت 29) 🌐 سیاستمداران عملگرا و دولت سرمایه‌داری (5) 1⃣ طبقه‌ای که در تحلیل شامل روشنفکران، اساتید دانشگاه، دانشجویان، دبیران و آموزگاران و شماری از متخصصان و حقوق‌دانان بودند. 2⃣ این بخش‌های اقشار متوسط جدید، ویژگی‌هایی شبیه به یک «طبقه اجتماعی» از خود نشان داده‌اند. آنها از آغاز «محمل اصلی ایدئولوژی لیبرالیسم، سکولاریسم و مدرنیسم بودند» و متاثر از همان ایدئولوژی جهانی غالب، یعنی نوپا. 3⃣ خواسته‌های عمده‌ی «طبقه متوسط جدید» شامل تجدید هویت و سنت‌های ملی ایران، منع دخالت روحانیون در سیاست، وضع نظام قانون اساسی جدید به شیوه‌ی اروپا، تأسیس نهادهای سیاسی بر اساس حاکمیت ملی و ایجاد مبانی «دولت ملی مدرن» به جای دولت‌های سنتی و کاریزماتیک بوده است. 4⃣ همین طبقه‌ی متوسط جدید پس از انقلاب اسلامی به تدریج مواضع سیاسی خود را از گروه‌های سنت‌گرای اسلامی متمایز ساخت و با عرضه‌ی تعبیر «دموکراتیک‌تر»! از اسلام، زمینه اجتماعیِ در جمهوری اسلامی را تشکیل داد. 5⃣ حالا این «طبقه متوسط سکولار» نوظهور، با آغاز دهه‌ی 1370 منافع اقتصادی – سیاسیِ خود را در پیوندِ «سرمایه‌داری» و «دولت» می‌دید! 📖 متن کامل مقاله به‌همراه منابع: 👉 yon.ir/pragmatism ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter 🔸 هشتگ اصلی:
🎯 عصر اقتدار سیاستمداران عمل‌گرا (3) ✡ ارتش سرّی روشنفکران (قسمت 29) 🌐 سیاستمداران عملگرا و دولت سرمایه‌داری (5) 1⃣ استراتژی روی یک موج تئوریک کلاسیک حرکت می‌کرد و آن التزامِ دولت به فرآیند است. 2⃣ هم رئیس دولت سازندگی و هم رئیس دولت اصلاحات ضمن عدول از مبانیِ ، با سخنان خود بر این تئوری سکولار صحه نهاده‌اند، چون فرآیند و دوره‌ی «گذار» را «اجتناب‌ناپذیر» معرفی می‌کردند و با عملکرد خود مروّج نوعی از نیز بودند. 3⃣ ترویج این ایدئولوژی هم نشان از رابطه «توسعه‌ی اقتصادی» با نظام ارزشی دارد و آن‌گونه که آدریان لفتویچ، پژوهشگر برجسته مُدرنیست شرح می‌دهد: 👈 توسعه‌ی اقتصادی بر مبنای بازار آزاد، خواه در فضای سیاسی دموکراتیک غربی باشد و خواه نه، سبب خلق نظام ارزشیِ می‌شود. 4⃣ اعضاء به‌مثابه قوی‌ترین فراکسیون در دولت هاشمی رفسنجانی، پیامدها و تبعاتِ «سیاست‌های تعدیل» را می‌دانستند و بر همین اساس، به فکر «مدیریت انتقال قدرت» پس از ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی بودند. 5⃣ با همه‌ی این آینده‌نگری‌ها آنان برای سیاست‌ورزی به میدان نیامدند. یک «کودتای خزنده ایدئولوژیک» به راه افتاد و حتی موج استحاله‌ی آن به برخی نهادهای امنیتی دولت رسید. این کودتای خزنده اسامی شیکی داشت، مانند «گذار به دموکراسی» یا «گذار دموکراتیک». 📖 متن کامل مقاله به‌همراه منابع: 👉 yon.ir/pragmatism ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter 🔸 هشتگ اصلی:
🎯 هاشمی و خاتمی : دو روی یک سکه؟ (1) ✡ ارتش سرّی روشنفکران (قسمت 30) 🌐 سیاستمداران عملگرا و دولت سرمایه‌داری (6) 1⃣ دیگر به سوی غلتیده بود و اکبر بانی تحولاتی شد که آثار زیان‌بار آن، سال‌ها بعد گریبان خودش را نیز گرفت. او البته در ظاهر سعی می‌کرد بیشتر روی مسائل اقتصادی متمرکز باشد و شخصیت سیاسی‌اش را هر چه بیشتر از حاشیه‌های اقدامات لیبرالی دولت در حوزه‌ی فرهنگ و سیاست دور نگه دارد. 2⃣ با این حال حتماً به پیامدهای فرهنگی و سیاسی استراتژی کابینه‌اش اشراف داشت؛ همان استراتژی‌ای که «متحدانِ» پنهانِ روزهای ریاست‌جمهوری و «منتقدانِ» آشکارش در آن را نشان‌دهنده‌ی «سیمای مترقی بورژوازی» خواندند. 3⃣ هاشمی رفسنجانی روز 18 آبان 1369 «مانیفست دولت» و «سیمای سیاست» خود را با عنوان در خطبه‌های نماز جمعه ارائه کرد: 👈 اظهار «فقر» و «بیچارگی» کافی است. این رفتارهای «درویش مسلکانه» وجهه‌ی جمهوری اسلامی را نزد جهانیان تخریب کرده است. زمان آن رسیده که مسئولین ما به «مانور تجمّل» روی آورند... هر چند ما «فقیر» باشیم و اقتصادمان به سامان نباشد، اما برای آن‌که در دیدگان سایر ملل مسلمان و غیرمسلمان، «ملتی مفلوک» جلوه نکنیم، لازم است تا «جلوه‌هایی از تجمل» در چهره کشور و مسئولین حاکمیتی رؤیت شود. 4⃣ چنان‌که بعدها نوشتند: شخصِ «هاشمی رفسنجانی به جنگ گفتمان رسمی انقلاب رفت؟!». آنچه بدیهی است، خطبه‌های نماز جمعه او خبر از ظهور سیاست‌هایی جدید می‌داد که با آموزه‌های امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری تعارض داشت. 📖 متن کامل مقاله به‌همراه منابع: 👉 yon.ir/khashemi ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter 🔸 هشتگ اصلی:
🎯 هاشمی و خاتمی : دو روی یک سکه؟ (2) ✡ ارتش سرّی روشنفکران (قسمت 30) 🌐 سیاستمداران عملگرا و دولت سرمایه‌داری (6) 1⃣ رئیس «دولت کارگزاران» چاره‌ای نداشت تا برای مشروعیت‌بخشی به برنامه‌ی خود به قرائتی تازه از زندگی پیامبر اعظم (ص) اتکاء کند. به‌تدریج، و «دین» نه در نظر بلکه در عمل با هم در می‌آمیخت. در لحظه‌ای از همان خطبه‌ها، وقتی هاشمی رفسنجانی به نکوهش شدید «زندگی فقیرانه» و «حزب‌اللهی‌های یقه چرکین» دست زد، با استناداتی روایی گفت: «رسول اکرم برای هر زن [از زنان خود] یک اتاق تهیه کرده بودند، در حالی که دیگران فاقد آن [امکانات] بودند»!! 2⃣ این قرائت‌ بعدها به جایی رسید که تابستان سال 1387 سردبیر ارگان مطبوعاتی حزب کارگزاران ایران به صراحت ادعا کرد اگر حضرت خدیجه (س) به‌عنوان یک در کنار حضرت محمد (ص) نبود، «پیامبر به انجام رسالت خویش موفق نمی‌شد»!! 3⃣ کارگزاران دولت هاشمی می‌پنداشتند: «قانون مدرن» هم «دینی» و هم «عادلانه» است، چون همانند قرائت اکبر هاشمی رفسنجانی «کام گرفتن از خلقت دنیا» را «فریضه‌ی اسلامی» می‌پندارند و می‌گویند «لیبرال‌ها و محافظه‌کاران سعی می‌کنند از دنیا لذت ببرند، اما لذت مشروع؛ و شریعت در اینجا نه اخلاق که قانون است»!! 4⃣ این قانون البته منافع «کمونیست‌ها» و «مسلمانان» را هم بهتر تامین می‌کند! چون: 👈 «در چنین نظامی، بلوک‌های اجتماعی نمایندگان سیاسی خود را دارند. «نهادهای اقتصادی» وابسته به هر بلوک از نمایندگان خاص خود با پول و رأی دفاع می‌کنند و برای به دست آوردن حکومت رقابت می‌کنند. در چنین نظامی، سرمایه‌داری مانند «فردریش انگلس» می‌تواند از «حزب کمونیست» دفاع کند و سرمایه‌داری مانند «حضرت خدیجه» از «جامعه اسلامی» حمایت کند»!! 📖 متن کامل مقاله به‌همراه منابع: 👉 yon.ir/khashemi ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter 🔸 هشتگ اصلی:
🎯 هاشمی و خاتمی : دو روی یک سکه؟ (3) ✡ ارتش سرّی روشنفکران (قسمت 30) 🌐 سیاستمداران عملگرا و دولت سرمایه‌داری (6) 1⃣ دبیر کل ایران در تبیین مرام‌نامه و فلسفه‌ی نزدیک‌ترین گروه سیاسی به گفت که در عرصه‌ی سیاسی و آشتی پذیرند و «دیدگاه لیبرالیِ ما معتقد است که حاکمیت مسئول هدایت مردم نیست و این درسی است که قرآن به ما می‌دهد»!! 2⃣ مرعشی سپس با لحن ویژه‌ی خودش، خیلی هیجان‌زده درباره پروژه و برای «تغییر رهبری نظام» ابتدا خیلی محافظه‌کارانه اظهار داشت اگر سیاست‌های حزب کارگزاران با سیاست‌های رهبری مغایر بود، کارگزاران در چارچوب سیاست‌های رهبری عمل می‌کند، اما یک دفعه تفسیری خلاف نص از «قانون اساسی» ارائه داد: 👈 «این پتانسیل در قوانین موجود است که «کارگزاران سازندگی» به تنهایی و یا در ائتلاف با مجموعه‌ای از احزاب می‌تواند «ترکیب مجلس خبرگان» را به شکلی تعیین کند که اعضای آن خبرگان به این دلیل که سیاست‌های رهبری در آن مقطع را مناسب با زمان و شرایط کشور نمی‌دانند، اقدام به کنند. لذا بر همین اساس رهبر «تغییر» می‌کند. اینچنین است که احزابی که «ترکیب خبرگان» را چیده‌اند، می‌توانند اهداف و سیاست‌های مدنظر را از طریق «رهبری جدید» اعمال کنند»!! 3⃣ رویکرد کارگزاران، ناشی از همان ذات سرمایه‌داری نوپا و بورژوازی نوخاسته‌ای است که در انگلستان به‌خاطر منافع اقتصادی‌اش حاکم وقت را برکنار و اعدام کرد و در ایران هم خرده بورژوازی شبه‌مدرن را برای مقابله با سیاست‌های نظام به کوچه و خیابان فرستاد؛ مدلی دیگر از «شورش اشرافیت علیه جمهوریت» با پشتوانه «ارتش بورژوازی در کوچه». 4⃣ منشاء ظهور این انگاره‌ها را باید درون یک پیوند سیاه جست و تنها هم درباره‌ی نتایج «پیوند» دولت اکبر هاشمی رفسنجانی با طبقه «سرمایه‌داری نوپا» اتفاق‌نظر نداشتند. ، تاریخدان ایرانی‌تبار و یکی از اعضاء هشت‌گانه‌ی مرکز نشر اسناد تاریخی CIA در کتاب «تاریخ ایران مدرن» معتقد است: سیاست‌های توسعه‌ی اقتصادی دولت سازندگی اگرچه کشور را به «بحران» کشید، اما «راه را نه برای یک انقلاب بلکه برای اصلاحات هموار کرد.» 📖 متن کامل مقاله به‌همراه منابع: 👉 yon.ir/khashemi ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter 🔸 هشتگ اصلی:
🎯 هاشمی و خاتمی : دو روی یک سکه؟ (4) ✡ ارتش سرّی روشنفکران (قسمت 30) 🌐 سیاستمداران عملگرا و دولت سرمایه‌داری (6) 1⃣ هم که با امکانات «پروژه توسعه سیاسی» را با همکاری استادش در «مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری» پیش می‌برد، پس از چهره‌ی خود را به منتقد جدّی هاشمی رفسنجانی تغییر داد و معتقد بود شکل‌گیری انتخابات سال 1376 را باید واکنشی انتقادی به عملکرد «دولت سازندگی» دانست! 2⃣ و به‌عنوان چهره‌های شاخص اما نظری سراپا متفاوت با او داشتند. مرعشی می‌گفت: «لیبرال‌ترین سیاستمدارِ جمهوری اسلامی» است! و نوری نیز در گفت‌وگویی که شهریور 1377 در مقام وزیر کشور با هفته‌نامه راه نو داشت، سند الگوی را به نام رئیس «دولت سازندگی» زد! 3⃣ نمی‌توان مانند برخی نظریه‌پردازان رأی قطعی داد که رئیس دولت سازندگی «راستی» بود که حامل پیام «چپ» شده بود یا او کسی است که با «راست» می‌نشیند و با «چپ» برمی‌خیزد، اما می‌توان حداقل توافق داشت که دوم خرداد «غروب» اکبر هاشمی رفسنجانی نبود، بلکه «طلوع» دیگران بود؛ بازیگران سیاسی دیگری که برخلاف پنداشته‌های حجاریان و بنا به روایت عبدالله نوری، رئیس «دولت سازندگی» سبب قدرت گرفتن آن‌ها به شمار می‌رفت. هاشمی رفسنجانی همواره می‌گفت که او سبب پیشرفت سیاسی بوده و «اگر من هم می‌خواستم ادامه دهم، به همین جاها می‌رسیدم.» 4⃣ فقط عبدالله نوری و سیدحسین مرعشی، رفسنجانی را یک نمی‌خواندند. ایران‌شناسانی مانند نیکی آر. کدی و رابین رایت یا کنت پولاک که از بلندپایه‌ترین تحلیلگران امنیتی – نظامی CIA در امور ایران بود، دیدگاه‌های مشابهی را نشر داده‌اند. 📖 متن کامل مقاله به‌همراه منابع: 👉 yon.ir/khashemi ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter 🔸 هشتگ اصلی:
🎯 هاشمی و خاتمی : دو روی یک سکه؟ (5) ✡ ارتش سرّی روشنفکران (قسمت 30) 🌐 سیاستمداران عملگرا و دولت سرمایه‌داری (6) 1⃣ از یک واقعیت نباید چشم پوشید. اصلاحات اقتصادی منجر به ظهور یک «الگوی لیبرالی» شد، چون از برنامه‌های اصلاحی پیشنهادی پیروی می‌کرد! شاید آن بسته، جعبه دربسته‌ای بود که رئیس‌جمهور از تبعاتش آگاه نبود، اما در صورت صحتِ این فرض باید در برابر منتقدان متخصص عقب‌نشینی می‌کرد و البته این کار را نکرد. 2⃣ هاشمی رفسنجانی در اجرای سیاست‌های اصلاحات و توسعه‌ی اقتصادی خود سخت مصرّانه دست به اقدام می‌زد و همین اصرار، ستایش پژوهشگران خارجی را برانگیخت، زیرا آنها خوب می‌دانستند که نتایج این «مدرنیزاسیون اجتماعی» و «لیبرالیزاسیون اقتصادی» در ایران پس از جنگ تحمیلی چه وقایعی را به بار خواهد آورد! 3⃣ اینان از اختلاف استراتژیک دولت با خط‌مشی کلان رهبری نظام در این عرصه خرسند می‌گشتند؛ مانند که می‌نویسد: هاشمی رفسنجانی در پایان دهه 1360 یادآور شد «زمان آن رسیده تا انقلاب در مسیر طبیعی خود قرار گیرد» و گرچه هاشمی «از کاربرد واژه‌ی خودداری می‌کرد، اما اقدامات عاجلی را برای آزادسازی اقتصاد اتخاذ کردند. افزون بر این آیت‌الله خامنه‌ای نیز اغلب را در مقام بخشی اجتناب‌ناپذیر از غرب مورد نکوهش قرار می‌داد.» 4⃣ این‌چنین در چشم ناظران CIA یک در حال شکل‌گیری بود و به نظر آبراهامیان: «پیوندهای رهبری و رئیس‌جمهور از هنگامی که دومی، پس از یک برنامه‌ی دیدار از پکن، الگوی چینیِ توسعه اقتصادی را مدنظر قرار داد، با یکدیگر فاصله گرفت.» 📖 متن کامل مقاله به‌همراه منابع: 👉 yon.ir/khashemi ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter 🔸 هشتگ اصلی:
🎯 دولت سازندگی و طبقه متوسط جدید (1) ✡️ ارتش سرّی روشنفکران (قسمت 31) 🌐 سیاستمداران عملگرا و دولت سرمایه‌داری (7) 1️⃣ آیا رئیس‌جمهور راه دیگری جز استقراض خارجی از داشت یا می‌توانست مجری اصلاحاتِ پیشنهادی آنان نباشد؟ مثلاً چنان‌که تیم او در مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری می‌خواستند یک توسعه لیبرال متوازن در اقتصاد و سیاست را همزمان پیش ببرد؟ 2️⃣ چنین به نظر می‌رسد که به‌تدریج در فکر پیاده‌سازی یک بود؛ مانند همان پروژه‌ای که سیدمحمد در زمان او دنبال می‌کرد، با این فرق که ادبیات هاشمی رفسنجانی و شیوه‌ی عملش با دیگر سیاستمداران تفاوت‌های زیادی داشت. 3️⃣ می‌توان با دسته‌ای از دیدگاه‌های جدیدِ تحلیل‌گرانی مانند ولی‌رضا نصر یا فرید زکریا و ری‌ تکیه هم‌صدا گشت که: شخصیت سیاسی وی یک (پراگماتیست) است و به همین خاطر گزینه مقبول و است، زیرا با شیوه‌ی مدیریتی‌اش منافع آن قشرها بیشتر تأمین می‌گشت، ولی غیر از این تحلیل‌گران آمریکایی عده‌ای دیگر از پژوهشگران امنیتی مانند کِنت پولاک [یهودی] هستند که نظریاتی رادیکال دارند. 4️⃣ مثلاً پولاک در کتاب «معمای ایرانی» پس از روان‌شناسی سیاسی ، شخصیت او را هم یک «میانه‌روی لیبرال واقعی» و هم موجودی «جاه‌طلب» که: «سیاست‌های وی همواره تابع منافع زندگی سیاسی حرفه‌ای‌اش است» تشخص داده و مدعی است: «همواره از آشتی با ایالات متحده طرفداری می‌کند.» 5️⃣ در کتابش لیستی از سیاست‌های را برای نزدیکی به ایالات متحده آمریکا ارائه می‌دهد؛ لیستی که البته هاشمی رفسنجانی هیچ‌گاه در مقام انکار اهداف آن برنیامده و خودش بارها اذعان کرده که در پی «بهبود و برقراری ارتباط با آمریکا» بوده است، اما «هربار انقلاب اسلامی مانع از این کار شده‌اند.» ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter 🔸 هشتگ اصلی:
🎯 دولت سازندگی و طبقه متوسط جدید (2) ✡️ ارتش سرّی روشنفکران (قسمت 31) 🌐 سیاستمداران عملگرا و دولت سرمایه‌داری (7) 1️⃣ از دل همین استراتژی، سیاست‌های كه شامل ایده‌هایی مانند «تمرکز دولت بر اصلاحات اقتصادی مبتنی بر بازار آزاد رقابتی» یا «سرمایه‌گذاری بی‌رویه‌ی کمپانی‌های خارجی» و «کاهش یارانه‌های دولتی» در شرایط پس از جنگ تحمیلی و همچنین «واردات بی‌رویه کالا» بود، چندین بحران شدید مانند «تورم بی‌سابقه‌ی 50 درصدی» و «بدهی‌های سنگین خارجی» درآمد! 2️⃣ مدیریت اصلاحات هم در دست کابینه‌ای بود که به تدریج با «فرسایش ایدئولوژیک» دست و پنجه نرم می‌کرد و به قول یهودی: 👈 رفسنجانی به محض دست گرفتن قدرت، کابینه‌ای را روی کار آورد که «رادیکال‌های کلیدی» در آن حضور نداشتند. این کابینه شامل «چهره‌های جدیدی» بود که «انجام تغییرات» در سیاست‌های ایران را وعده داده بودند و بیشتر به توانایی‌های «تکنوکراتیک» باور داشتند تا به «وفاداری و پاسداری از انقلاب اسلامی». 3️⃣ «چهره‌های جدیدی» که کنت پولاک از آنان به عنوان یاد می‌کند، همان طبقه‌ی هستند و نمایندگان این «طبقه‌ی جدید» را نیز می‌توان حلقه‌ی مدیران مشهور به مانند: محمدتقی بانکی، غلامحسین کرباسچی، عطاءالله مهاجرانی، سیدحسین مرعشی، محمدعلی نجفی، محسن نوربخش، بهزاد نبوی، محسن سازگارا و… نامید. 4️⃣ آنان در دولت، نزدیک‌ترین فراکسیون به هاشمی رفسنجانی بودند و اولین‌بار پس از انقلاب اسلامی، همان‌ها خود را ! خواندند. 5️⃣ مثالی واضح برای توضیح عملکرد آنان می‌توان آورد: ، نویسنده روزنامه لس‌آنجلس تایمز که برای نگارش کتاب «آخرین انقلاب بزرگ» ماه‌های متوالی را در ایرانِ دهه‌ی 1370 سپری کرده، می‌نویسد: 👈 آقای رفسنجانی پس از دست گرفتن قدرت، را به سمت «شهردار تهران» رساند تا این شهر را «زنده» کند و فرهنگسراهای جدیدی مانند «جایی بود که در آن ایران با غرب می‌آمیخت.» ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter 🔸 هشتگ اصلی:
🎯 دولت سازندگی و طبقه متوسط جدید (3) ✡️ ارتش سرّی روشنفکران (قسمت 31) 🌐 سیاستمداران عملگرا و دولت سرمایه‌داری (7) 1️⃣ روند نامحسوس این آمیزش [ایران با غرب] به‌تدریج به چشم می‌آمد؛ خصوصاً وقتی تبعات برنامه‌های اقتصادی و اجتماعی بروز کرد: 2️⃣ کرباسچی به‌عنوان یک چهره‌ی و پیش از هرگونه فعالیت سیاسی به ایجاد دگرگون‌سازیِ زیرساخت‌های اجتماعی و سیاسی پرداخت. او کوشید بافتِ «سنتیِ» را به‌سوی سوق دهد. ایجاد به‌ویژه در مناطق جنوب شهر تهران سبب‌ساز آشنایی صریح مردم با شد. انتشار به جریان‌سازی این فرهنگ جدید کمک کرد. شگفت آن‌که کرباسچی در همه‌ی این اقدامات سعی آشکاری بر جلوه کردن اقدامات خود داشت! 3️⃣ ناظران خارجی با دقت ادبیات و پروژه را رصد می‌کردند و به نتیجه رسیدند که باید آنان را سیاستمدارانی «عمل‌گرا» دانست. افسران جمع‌آوری اطلاعات «سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا» و اعضاء ارشد «شورای روابط خارجی آمریکا»، هردو روی یک ارزیابی اتفاق‌نظر داشتند: 👈 بنا به خود چندان روی مسائل و متمرکز نیستند. جهت اصلی آنان ادامه‌ی سیاستی بود که تصور می‌کردند اجرای آن برای ایران نتایج خوب «تکنولوژیک» و «فن‌سالارانه» به بار می‌آورد و در این مسیر، توجهی به یا «خلوصِ مذهبیِ سیاست‌هایشان» نداشتند! 4️⃣ این طیف به زعم : «شامل عمل‌گرایان و محافظه‌کاران تکنوکراتی است که در کلام سکولارند و علاقه‌مند به ایالات متحده هستند»! 5️⃣ شدت این علاقه، و را در مقاله‌ی مشترکِ «همان عمل‌گراهای خوب» در مجله‌ی سیاست خارجی به این نتیجه رساند که: «محافظه‌کاران عمل‌گرا آمریکا را بی‌نیاز از دخالت نظامی برای تغییر رژیم در ایران می‌کنند»! ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter 🔸 هشتگ اصلی:
🎯 دولت سازندگی و طبقه متوسط جدید (4) ✡️ ارتش سرّی روشنفکران (قسمت 31) 🌐 سیاستمداران عملگرا و دولت سرمایه‌داری (7) 1️⃣ بنا به سرشت خود برای پیشبرد سیاست‌هایش دست به ائتلاف‌های سیاسی جدیدی می‌زد و کوشید تا بخشی از منتقدانش را یا با خود همراه کند یا در حاشیه نگه دارد. 2️⃣ اولین رگه‌های پیوند نیروهایی که خیلی زود به نام‌های و شناخته شدند را می‌توان در زمان آغاز انتشار روزنامه همشهری دید؛ وقتی غلامحسین کرباسچی در سال 1371 انتشار روزنامه شهرداری تهران را به ماشاالله شمس‌الواعظین سپرد. 3️⃣ شهردار تهران، را نیز به سمت رئیس منصوب کرد و بدین‌ترتیب پس از پیوند با روشنفکران دینیِ حامی عبدالکریم سروش، این‌بار هنرمندان لائیک را به صحنه‌ی مدیریت فرهنگی پایتخت برگرداند. اغلب چهره‌های فرهنگی و مطبوعاتی مورد حمایت «کارگزاران سازندگی» (مانند غریب‌پور) در دهه‌ی 1380 به‌نحوی علنی بخش‌هایی از پروژه را پیش بردند. 4️⃣ سپس قرعه به نام منتقدان شدیدِ سابق هاشمی رفسنجانی افتاد که در پایان دهه‌ی 1360 در قامت یکی از مخالفان سرسخت سیاست‌های تعدیل اقتصادی دولت ظاهر شدند و روزگاری در نقد رئیس جدید دولت در به عنوان ارگان مبارز می‌نوشتند: ما نمی‌توانیم «گرسنگان» خود را با تکه نانی که «غرب» به ما قرض می‌دهد، «راضی» کنیم. 5️⃣ چندی نگذشت همین منتقدان که سر از «مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری» یا برخی از بخش‌های درآوردند، دیگر به هزینه‌های زیان‌بار «توسعه اقتصادی لیبرالیستی» اعتراضی نمی‌کردند، بلکه برای دوره‌ی زمانیِ پس از آن هم پشبرد فاز جدیدی از را در سر داشتند!! 6️⃣ هفته‌نامه بیان و روزنامه سلام نیز مواضع «ضد سرمایه‌داری» و «ضد آمریکایی» خود را فراموش کردند و به تریبونی برای ترویج اندیشه‌های تغییر مسیر دادند. این تغییر موضع که جناح موسوم به مانند عبدالکریم سروش نیز آن را می‌پسندیدند، از قضاء توسط برخی از اعضاء بلندپایه‌ی حلقه‌های سیاسی سکولار و بالاخص حلقه‌ی ماهنامه کیان و فصلنامه نگاه نو مدیریت می‌شد. ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter 🔸 هشتگ اصلی:
🎯 دولت سازندگی و طبقه متوسط جدید (5) ✡️ ارتش سرّی روشنفکران (قسمت 31) 🌐 سیاستمداران عملگرا و دولت سرمایه‌داری (7) 1️⃣ کسانی چون علی میرزایی، محمدتقی بانکی، محسن سازگارا و بهزاد نبوی یا اقتصاددانانی مانند فخرالدین عظیمی به‌سبب ضریب نفوذ و مناصبشان در شرکت‌های عظیم صنعتی مانند شرکت ملی فولاد ایران یا مراکزی مثل سازمان برنامه و بودجه، وزارت صنایع و معادن و وزارت امور اقتصادی و دارایی در مرکزیتِ سیاستگذاری‌های اصلاحی حضور داشتند. آن‌ها همزمان مجلاتِ مبلّغ را با تکیه بر آراء فلاسفه انگلیسیِ از جمله سِر و سِر نیز نشر می‌دادند و برای اشاعه‌ی این تفکر، سرمایه‌گذاری کلانی را متقبل گشتند. 2️⃣ یک لایه عمیق‌تر برویم. اسناد تاریخی به ما می‌گویند هم در کسوتِ حامی اکبر و هم تحت حمایت او زندگی‌اش را می‌گذراند. اصلاً سروش در نامه‌هایش عنوان «سردار بزرگ آزادگی» را به لقب «سردار سازندگی» افزود و از ابتدای دهه 1370 با او دیدارهای خصوصی داشت. رئیس دولت نیز در پاسخ به برخی شکوائیه‌های سروش، از (وزیر وقت اطلاعات) به‌سبب ایجاد محدودیت‌های سیاسی برای او بازخواست می‌کرد و در آخر، هاشمی رفسنجانی را به حمایت از این چهره‌ی کلیدیِ واداشت؛ چنان‌که پیوندهای سروش با از همین مقطع آغاز شد. 3️⃣ همچنین به پیشنهاد در سال 1371 و همزمان با اوج انتقاد انقلابیون نسبت به رواج دینی، رئیس‌جمهور حکم عضویت در هیات امنای انجمن آثار و مفاخر فرهنگی را به او داد. این چنین، عبدالکریم سروش نیز نه یک «روشنفکر» یا به تعبیر خودش «قدرتمندی بدون مسند و سمت» بلکه شخصیتی حاضر در قشر صاحب‌منصبانِ به حساب می‌آید؛ هر چند مسئولیتش مانند وقتی سخنگوی ستاد انقلاب فرهنگی در آستانه‌ی دهه 1360 بود، به چشم نمی‌آمد. 4️⃣ بنابراین اغلب اینان، علیرغم ادعاهای امروز خود، هیچ‌وقت در «بیرونِ قدرت» حضور نداشتند یا «حاشیه‌نشین» نبودند، بلکه «بازی در متنِ» سیاست را تجربه کرده‌اند. آن‌ها «مغز» اصلاحات اقتصادی را به‌گونه‌ای ساختند که سرنوشت و سرشت آن پیوند ناگزیری با مرحله‌ی ظهور «سیاستمداران تجدیدنظرطلب» داشت و خودشان را هم آماده‌ی بازی در این نقش تازه می‌کردند. شکّی نیست که این یک بود و سیدحسین مرعشی (رئیس وقت دفتر هاشمی رفسنجانی) ضمن افشای پیوند پنهان با سکولارها درباره‌اش می‌گوید: 👈 ما به‌عنوان کسانی که در دولت آقای هاشمی رفسنجانی حضور داشتیم، متوجه بودیم که دوره‌ی ایشان هم در حال تمام شدن است و باید بعد از خود را «مدیریت» کنیم. این مسایل مرتب در حاشیه جلسات دولت و جلسات مختلف مطرح می‌شد. ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter 🔸 هشتگ اصلی:
🎯 دولت سازندگی و طبقه متوسط جدید (6) ✡️ ارتش سرّی روشنفکران (قسمت 31) 🌐 سیاستمداران عملگرا و دولت سرمایه‌داری (7) 1️⃣ همین ایام، یک جدال پنهان و وسیع در نقطه‌ای حساس درگرفت. در کنار تبعاتِ اجرای سیاست‌های تعدیل اقتصادی، پروژه در عرصه «فرهنگ» نشانه‌های بارزی از پیشرفت خود نشان می‌داد و به‌عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی کابینه‌ی نقش مؤثری را در «پروژه استحاله» ایفا کرد. 2️⃣ روایت می‌کند وزارت 11 ساله خاتمی با تجربه‌ی حضور در 3 دولت متفاوت از زمان نخست‌وزیری میرحسین موسوی او را نه تنها در مقابل نقد رسانه‌هایی مانند ، بلکه در جلسات محرمانه شورای عالی امنیت ملی و با حضور منتقدانی کار کشته قرار داد. 3️⃣ منتقد سرسخت او این بار نیز بود که غیر از حضور فعال در کادر رهبری دفتر سیاسی سپاه پاسداران از سال‌های نخست دهه 1360 ابتدا در نشریه داخلی «رویدادها» (ویژه فرماندهان سپاه پاسداران و مسئولان ارشد نظام) و سپس در نشریه «رویدادها و تحلیل» (ویژه اعضاء سپاه پاسداران) می‌نوشت. 4️⃣ همزمان با انتشار و دعوت از چهره‌های نزدیک به ، رهبر معظم انقلاب در سال 1371 به حسین شریعتمداری ماموریت دادند تا به «تحلیل محتوا» سرمقاله‌های 10 شماره از روزنامه همشهری بپردازد. شریعتمداری تحلیل خود را به محضر آیت‌الله خامنه‌ای ارائه کرد و مقام معظم رهبری پس از مطالعه آن در یادداشتی خطاب به حجةالاسلام حجازی مرقوم فرمودند: 👈 «این تحلیل، بسیار خوب، تیزبینانه و دقیقاً منطبق بر همان برداشتی است که من از مطالعه‌ی آن چند شماره داشتم. البته آنچه من مجملاً درک می‌کردم، در این نوشته به‌روشنی تبیین و برای آن اتخاذ شواهد شده است. به ایشان [حسین شریعتمداری] بگویید این نوشته را ویرایش لفظی اگر می‌خواهند بکنند، شاید لازم باشد در زمانی نزدیک به نحوی انتشار یابد». 📖 متن کامل مقاله به‌همراه منابع: 👉 yon.ir/Fb6xu ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter 🔸 هشتگ اصلی:
🎯 دولت سازندگی و طبقه متوسط جدید (7) ✡️ ارتش سرّی روشنفکران (قسمت 31) 🌐 سیاستمداران عملگرا و دولت سرمایه‌داری (7) 1️⃣ سال 1371 اتفاقی افتاد که شکاف میان دولت سازندگی با را آشکار می‌کرد. که به‌عنوان یکی از اعضاء کمیسیون ویژه بررسی انتخاب شده بود، در جلسات محرمانه‌ای که در شورای عالی امنیت ملی برگزار می‌گشت با (وزیرِ وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی) انتقادات مستندی را از پیامدها و طبعات شیوه دولت و سیاست‌های تکنوکرات‌ها در میان گذاشت. 2️⃣ این جلسات به صحنه مباحثه دوجانبه خاتمی و شریعتمداری تبدیل شد. وزیر، هوادار بود و آن را اقتضاء سیاست‌های تکنوکراتیک دولت در دیگر حوزه‌ها می‌دانست. در مقابل، شریعتمداری خواهان اجرای بود و به‌شدت با باج دادن به مخالفت می‌کرد. 3️⃣ در مقام دبیر شورای عالی امنیت ملی، مسئول برگزاری این جلسات ویژه بود و گزارشِ آن را به رهبری و رئیس جمهوری می‌داد. سرانجام خاتمی پس از اعتراضات گسترده‌ای که به تریبون نماز جمعه نیز کشیده شد، روز 3 خرداد 1371 از سمتش استعفاء داد. می‌گوید خاتمی پس از خاتمه‌ی بحثی مفصل و پرالتهاب با حسین شریعتمداری گفت: 👈 مشکل آقایان من هستم. «تهاجم فرهنگی» امثال بنده‌ایم و برای همین می‌روم استعفاء می‌دهم. 4️⃣ سیدمحمد خاتمی و همچنین عبدالله نوری (وزیر کشور) و مصطفی معین (وزیر علوم) استعفاء دادند، ولی راه خودش را می‌رفت. او در مسیر تقویت خاستگاه‌های طبقه‌ی جدید سکولاری افتاد که 16 سال قوه مجریه را در سیطره‌ی خود داشتند؛ چه در عصر چه در دوره‌ی و منطقاً تعابیری مانند «حاشیه‌نشینی نخبگان سکولار» یا «رانده شدگان از درون قدرت» درباره‌شان معنا نمی‌یابد. 5️⃣ این طیف ابتدا تحت عنوان جمعی از در انتخابات مجلس پنجم وارد عرصه «رقابت سیاسی» شدند. پس نه فقط «حاشیه‌نشین» نبودند، بلکه درگیر تجربه‌ی اولین «رقابت سیاسی» فراگیر هم شدند. لیست نامزدهای آن شامل بخشی از «کابینه‌ی کار» آقای هاشمی و حتی شامل نام دخترش هاشمی رفسنجانی بود که از نظریه‌های فمینیستی سکولار هواداری می‌کرد. او روی دومین کرسی مجلس پنجم در استان تهران نشست و کارگزاران به یک فراکسیون اقلیت، اما قدرتمند در مجلس تبدیل شد. 📖 متن کامل مقاله به‌همراه منابع: 👉 yon.ir/Fb6xu ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter 🔸 هشتگ اصلی:
🎯 دولت سازندگی و طبقه متوسط جدید (8) ✡️ ارتش سرّی روشنفکران (قسمت 31) 🌐 سیاستمداران عملگرا و دولت سرمایه‌داری (7) 1️⃣ نقش در این جمعیت [كارگزاران] به هیچ عنوان یک «راز پنهان» به شمار نمی‌رود. اکثریت کاندیداهای این «حزب نوپا» و برخاسته از «سرمایه‌داری نوپا» را فعالان سیاسی‌ای تشکیل می‌دادند که حاضر به حمایت انتخاباتی از آنان نشد. از این رو، هاشمی رفسنجانی با حمایت غیررسمی از کارگزاران میانی و بعضاً کلان دولت خود، آنان را تشویق به ارائه لیستی جداگانه برای کاندیداتوری در پارلمان کرد. 2️⃣ با پیروزیِ نه چندان چشمگیر آنان، یک پیام سیاسی جدید هم مخابره می‌گشت و این‌که «سرمایه‌داری نوکیسه» دیگر در قامت یک «حزب سیاسی عمل‌گرا» حاضر می‌شود. نوع کنشِ همراه با «رانت‌جویی» و «سودانگاری» آنان ما را به یاد تئوری «نهادسازی لیبرال» می‌اندازد، نه به یاد یک رقابت منصفانه سیاسی. طبیعتاً از درون این طیف‌ها و قشرها دوباره ردپای همان «سیاستمداران عمل‌گرا» دیده خواهد شد. این اتفاق نیز افتاد؛ جایی که استاد ایران‌شناسی دانشگاه نتیجه گرفت: 👈 «در انتخابات مجلس پنجم اتحاد محافظه‌کاران و عمل‌گرایان پایان یافت.» 3️⃣ دیگر بوی تأسیس یک جدید به مشام می‌خورد و احتمال می‌رفت جمعیت نوپای با پشتوانه رئیسِ دولتی که سعی در «بهبود رابطه با غرب» داشت، بتواند نقش‌های مهمتری را در ساخت سیاسی کشور برعهده گیرد. عقبه‌های تئوریک و مخزن معرفتی آنان هم به حلقه‌های کیان و آئین گره خورد (كه ترجمه‌ی دست سوم آراء فلاسفه غرب است). 4️⃣ بدین‌ترتیب یک جبهه‌ی سیاسیِ به‌شدت ناهمگون خود را آماده اعلام موجودیت می‌کرد که به گفته‌ی : 👈 «در انتخابات ریاست جمهوری سال 1376 با پشتیبانی هاشمی، با به نحو شگفت‌انگیزی همراه یکدیگر شدند»! 📖 متن کامل مقاله به‌همراه منابع: 👉 yon.ir/Fb6xu ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter 🔸 هشتگ اصلی:
🎯 گارتن‌اش و حجاریان زوج‌های ناکام براندازی (1) ✡️ ارتش سرّی روشنفکران (قسمت 32 / آخر) 🌐 سیاستمداران عملگرا و دولت سرمایه‌داری (8) 1️⃣ پس از 1376، به سرعت کوشیدند تا «پایگاه اجتماعی» خود را نهادینه کنند؛ پایگاهی که «نیروی سازمانی» پروژه‌ی باشد و قدرت «بسیج توده‌ها» را به نفع آنان بیابد. این تمام ماجرا نیست. مأموریت مشخص دیگری نیز برای همین پروژه تعریف شده بود: 2️⃣ آنان به‌دنبال «مصادره منابع کلانِ اقتصاد شهری و روستایی ایران» بودند تا پروژه‌شان برای گسترش «سکولاریسم ذهنی/عینی» را [بر اساس یکی از سندهای «توسعه جامعه مدنی» مصوب سازمان ملل متحد] به عمق لایه‌های اجتماعی و فرهنگ سیاسی کشور ببرند. 3️⃣ در نخستین سالگرد دوم خرداد، جلسه‌ای میان و به‌عنوان نزدیک‌ترین مشاور سیاسی او برگزار شد. این ملاقات را باید منشاء اتفاقات شگفتی دانست. حجاریان در آن روزها بیشتر وقتش را در نهاد ریاست جمهوری می‌گذراند تا تحولات سیاسی را از خیابان پاستور تهران در مرکز حکومت و قلب دولت رصد کند، به‌جای آن‌که هفته‌ای دو روز به محل کار رسمی‌اش برود! 4️⃣ او از خاتمی خواست تا هر چه زودتر دستور برگزاری ی شهر و روستا را صادر کند و ضمناً استعفایش را نیز از مقام مشاورت رئیس‌جمهور بپذیرد تا به دنبال سازماندهی «جنبش اصلاحات» برود: 5️⃣ همه رفتند به «دولت» اما من بال بال زدم که چرا حواس‌تان به نیست. برای همین هم «استعفاء» دادم و به «شورای شهر» رفتم. را «بهانه» کردم و گفتم که من می‌خواهم به دنبال «شورایاری» بروم تا شاید بتوانم بخشی از «جنبش» را در شوراهای محلی «نهادینه» کنیم. 📖 متن کامل مقاله به‌همراه منابع: 👉 yon.ir/GartonAsh ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter 🔸 هشتگ اصلی:
🎯 گارتن‌اش و حجاریان زوج‌های ناکام براندازی (2) ✡️ ارتش سرّی روشنفکران (قسمت 32 / آخر) 🌐 سیاستمداران عملگرا و دولت سرمایه‌داری (8) 1️⃣ ایده‌ی برای ساخت «سرمایه‌ی اجتماعی» و «نهادینه‌سازی جنبش اصلاحات» با بسته‌ی پیشنهادی در کتاب جدیدش که تابستان 1376 در ایالات متحده منتشر شد، همخوانی نزدیک داشت. بعدها طرح آمریکا سر از مطبوعات درآورد و فاش شد که حجاریان و هم‌فکرانش طرح انتخاباتی‌اش به خاتمی را بر اساس سند توسعه‌ی سیاسیِ مصوب کشورهای گروه 8 ارائه داده است! 2️⃣ پروژه مرسوم به «نهادینه‌سازی جنبش‌های مدنی» از رهگذر قبضه کردن قدرتِ شوراهای شهر و روستا یکی از مقدمات ساخت «نیروی سازمانیِ » است و راه به استراتژی ، فیلسوف سیاسی و تاریخ‌دان اینتلیجنس سرویس انگلستان می‌برد. می‌توان گفت او از جوان‌ترین وارثان نسل آخر نظریه‌پردازان «فروپاشی اروپای شرقی» به شمار می‌رود که به ایران آمد. 3️⃣ پروفسور تیموتی گارتن‌اش روز 12 جولای 1955.م در لندن به دنیا آمد. از سال 1986، یعنی 3 سال پیش از «فروپاشی اروپای شرقی» با پیوستن به مرکز محققان وودرو ویلسون در واشنگتن. دی. سی کاربست‌های استراتژی «فشار از پایین، چانه‌زنی از بالا» را صورت‌بندی کرد؛ همان‌جایی که رامین جهانبگلو و لادن برومند نیز در کنار هاله اسفندیاری (مدیر «دپارتمان خاورمیانه» مرکز ویلسون) از دهه 1370 سرگرم پژوهش درباره راه‌های تحقق نظام بودند! 4️⃣ او این‌چنین حضوری فعال در صحنه‌ی سیاستگذاری برای سلطه کودتاهای مخملی در شرق اروپا یافت. همین ایفای نقش مؤثر مدال ملی کشورهای لهستان، چک و آلمان به‌همراه جایزه جورج اورول (داستان نویس MI6) را برایش به ارمغان آورد و سِر (فلسفه‌دان یهودی MI6) نیز گارتن‌اش را به‌عنوان دستیار ارشد خود برگزید؛ همکاری او با برلین که نزدیک به یک دهه تا سال 1997 و زمان مرگِ این فیلسوف جاسوس ادامه داشت، به درک عمیق‌تر گارتن‌اش از سیاست‌های سِرّی انگلستان در حوزه تئوری‌های سیاسی انجامید. 5️⃣ علاقه‌‌ی گارتن‌اش در ایران بیشتر متوجه بود، چون ذائقه‌های سیاسی انگلیسی – آمریکایی را به واسطه‌ی آموزش‌های می‌دانست. 📖 متن کامل مقاله به‌همراه منابع: 👉 yon.ir/GartonAsh ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter 🔸 هشتگ اصلی:
🎯 گارتن‌اش و حجاریان زوج‌های ناکام براندازی (3) ✡️ ارتش سرّی روشنفکران (قسمت 32 / آخر) 🌐 سیاستمداران عملگرا و دولت سرمایه‌داری (8) 1️⃣ استراتژی مشهور «فشار از پایین، چانه‌زنی از بالا» از این استراتژیست MI6 را راهبرد اصلی «جناح چپ» اعلام کرد و اکثر ناظران سیاسی آن را تا سال 1379 دستور کار اصلی برای پیگیری مطالباتش می‌شناختند. حتی تحلیل‌های حجاریان از پیدایش زمینه‌ها و نتایج انتخابات دوم خرداد 1376 نیز برگرفته از آراء اوست؛ تئوری‌هایی که ابتدا در زمان ریاست ویلیام کیسی در CIA نخستین مرحله‌ی اجرای آزمایشی‌اش را در صحنه‌ی عمل سیاسی در کشورهای «چکسلواکی» و «لهستان» گذراند و حالا وارثان او آن را در ذهن رهبران ایران می‌پروراندند. 2️⃣ پس از فروپاشی بلوک شرق، با سال‌ها اندوخته‌ی مطالعات مدرن امنیتی از دهه 1990 همراه جان کین و فرد هالیدی مثلث نظریه‌پردازان انگلیسی برای ایران را ساخت. 3️⃣ گارتن‌اش با تحلیل منحنی تحول و دگرگونی اروپا در ربع قرن اخیر، توصیفی متفاوت از کودتاهای مخملی اروپای شرقی به دست می‌داد و آن را پدیده‌‌ای میان «اصلاح» و «انقلاب» می‌دانست. گارتن‌اش معتقد است: 4️⃣ «آنچه که در کشورهای و به وقوع پیوست را به دشواری می‌توان «انقلاب» نام نهاد. در واقع آن ترکیبی از اصلاحات و انقلاب بود. در آن هنگام من آن را Refolution نامیدم. در این پدیده، یک عنصر نیرومند و بنیادین «تغییر از بالا» وجود داشت که تحت رهبری «اقلیتی روشن‌بین» درون احزاب کمونیست عمل می‌کرد؛ اما یک عنصر زنده‌ی «فشار توده‌ای از پایین» نیز حضور داشت. رابطه متقابل میان این دو عنصر عمدتاً با میانجی‌گری میان نخبگان حاکم و مخالف شکل گرفت. 📖 متن کامل مقاله به‌همراه منابع: 👉 yon.ir/GartonAsh ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter 🔸 هشتگ اصلی:
🎯 گارتن‌اش و حجاریان زوج‌های ناکام براندازی (4) ✡️ ارتش سرّی روشنفکران (قسمت 32 / آخر) 🌐 سیاستمداران عملگرا و دولت سرمایه‌داری (8) 1️⃣ به گمان برای تحلیل «انقلاب‌های مخملی» باید از اصطلاح Refolution (رفولوسیون) که تلفیقی از 2 اصطلاحِ «اصلاحات» (رفرم) و «انقلاب» (رولوسیون) است استفاده کرد. در این تعریف: Refolution تکاپویی است بر اساس استراتژی «فشار از پایین، چانه‌زنی از بالا» و رویدادها را به‌گونه‌ای سامان می‌بخشد که پیامد آن عدم «مشروعیت قانونی» حاکمیت سیاسی و جابه‌جایی بسیاری از شخصیت‌های دولتی در «پست‌های کلیدی» می‌شود. نتیجه‌ی این استراتژی در یک نظام حکومتی ابتدا به (دگردیسی و استحاله ارزش‌ها) و سپس به «دگرگونی‌های ساختاری» خواهد انجامید. 2️⃣ در نخستین سالگرد انتخابات دوم خرداد، وقتی به گفت‌وگو با اکبر گنجی در هفته‌نامه راه نو نشست، گفت ما راهی جز اتکا به این استراتژی نداریم: 👈 «فشار از پایین و چانه‌زنی از بالا» معطوف به دو پویش جمهوریت و مشروطیت است؛ یعنی حضور گسترده مردم در صحنه و نخبگانی که بتوانند از این انرژی و نیرو استفاده کرده و با بازکردن فضایی سیاسی، مطالبات را طرح کنند و به اصطلاح «انسداد سیاسی» را برطرف کنند. هردوی این‌ها شرط لازم تداوم مردم‌سالاری است. 3️⃣ حجاریان با اتکاء به چارچوب نظریه‌ی گارتن‌اش می‌گوید: «دوم خرداد یک یوم‌الله و یوم‌الناس» و «نقطه‌ی تلاقی جمهوریت و مشروطیت» است که در آن، هر دو «رود» به یک «دریا» ریختند. در چنین فرآیندی از یک طرف «نخبگان به دنبال تحدید قدرت از بالا» هستند؛ نخبگانی که به گفته‌ی او در زمان دولتِ به حاشیه رانده شدند، مثل که «پس از استعفاء از وزارت ارشاد از دستگاه رسمی حذف شد.» این نخبگان با «چانه‌زنی از بالا» سبب تأیید صلاحیت خاتمی گشتند و از طرف دیگر بسیج اجتماعی از پایین که زمینه‌ی این تحدید را فراهم می‌کنند! 4️⃣ حجاریان ادامه می‌دهد: «فشار توده‌ها از پایین مانع شد تا خاتمی از میدان رقابت انتخاباتی حذف نشود.» در نگاه او، این توده‌ها که به واسطه‌ی «سیاست‌های تعدیل اقتصادی هاشمی» به حاشیه و زیر خط فقر رانده شدند، خود را متضرر از این سیاست‌ها می‌دانستند و «با نخبگان بیرون از حکومت جفت شدند.» در نتیجه «ترکیبی از نخبگان و توده‌ها دوم خرداد را به وجود آورده است»!! 📖 متن کامل مقاله به‌همراه منابع: 👉 yon.ir/GartonAsh ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter 🔸 هشتگ اصلی:
🎯 گارتن‌اش و حجاریان زوج‌های ناکام براندازی (5) ✡️ ارتش سرّی روشنفکران (قسمت 32 / آخر) 🌐 سیاستمداران عملگرا و دولت سرمایه‌داری (8) 1️⃣ این گفتارها از تناقضی بنیادین رنج می‌بَرد و یک «تحلیل پارادوکسیکال» با ساختاری بی‌انسجام به حساب می‌آید؛ زیرا «طبقه متوسط جدید» زاده‌ی سیاست‌های پس از پایان دفاع مقدس بود و این بورژوازی سکولار است که خود را پیشاهنگ اندیشه‌های می‌داند و بشیریه هم بر نقش آنان صحه می‌گذارد. 2️⃣ برخلاف تحلیل حجاریان، بخشی مهم از نخبگان وابسته به طبقات متوسط و سرمایه‌دار مانند علی میرزایی (معاون وزیر اقتصاد، سردبیر فصلنامه نگاه نو و از مروجان تئوری‌های آزادی انگلیسی) و محمدتقی بانکی (وزیر نیرو کابینه میرحسین موسوی، رئیس شرکت ملی فولاد ایران و از اعضاء مرکزیت حلقه کیان و فصلنامه نگاه نو) در مرکزیت دولت حضور داشتند. 3️⃣ حتی نمی‌‌توان تجربه و موقعیت شخص خاتمی را به‌عنوان شیفته‌ی تئوریسین‌های انگلیسی دارای وزن سیاسی ناچیزی دانست. او هم 11 سال صدارت و هم بیش از 3 سال مشاورت رئیس‌جمهور را در کارنامه‌اش داشت و از مدیران عالی‌رتبه‌ی هاشمی رفسنجانی به حساب می‌آمد؛ چندان که همواره با حکمی از او در «دولت سازندگی» مسئولیت داشت؛ حتی همان زمانی که روی صندلی ریاست «کتابخانه و اسناد ملی ایران» کنار دست محمد مجتهد شبستری و سیدجواد طباطبایی می‌نشست یا با عبدالکریم سروش مراوده‌های نزدیک داشت. پس خاتمی کاندیدایی در حاشیه زمین قدرت نبود، بلکه شخصیتی برخاسته از درون ساخت رسمی دولت بود. 4️⃣ قشرهایی که آنان را حاملان و حامیان نظام ارزشی می‌شناختند، از دل نتایج عینی و اجتماعی سیاست‌های توسعه‌ی «دولت سازندگی» متولد گشتند؛ چه این‌که از دل منطق «سرمایه‌داری مدرن» جز ایدئولوژی «لیبرال دموکراسی» بیرون نمی‌آید و برای همین، «بورژوازی نوخاسته» ایران پس از فرآیند «توسعه‌ی اقتصادی» دولت سازندگی، حامل و حامی پروژه «توسعه سیاسی لیبرال» شد تا همه «منابع قدرت» را قبضه کند. 📖 متن کامل مقاله به‌همراه منابع: 👉 yon.ir/GartonAsh ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter 🔸 هشتگ اصلی:
🎯 گارتن‌اش و حجاریان زوج‌های ناکام براندازی (6) ✡️ ارتش سرّی روشنفکران (قسمت 32 / آخر) 🌐 سیاستمداران عملگرا و دولت سرمایه‌داری (8) 1️⃣ صرفاً در یک جا می‌توان با توافق داشت و این‌که شکل‌گیری انتخابات سال 1376 را باید واکنشی انتقادی به علمکرد دانست، ولی او پایگاه اجتماعی بانیان و حاملان هر دو پویش «مشروطیت» و «جمهوریت» را در طبقاتی می‌جوید که تولدشان نتیجه‌ی اجرای سیاست‌های «تعدیل اقتصادی» بود! 2️⃣ به تعبیر سعید حجاریان، این «طبقه متوسط» در انتخابات 1376 برای تعقیب و تحقق «مطالبات سکولار» خود به حرکت درآمد: 👈 «پویش جمهوریت» هنگامی آغاز می‌شود که توده‌های مردم برای طرح «مطالبات این جهانی» (سکولار/ عرفی) به صحنه بیایند… «جمهوری‌خواهی» بر این اصل مبتنی است که توده‌ها «باروت» هستند. تنها باید با کبریت زدن به انبار باروت تور اختناق را پاره کرده تا انرژی توده‌ها آزاد شود و سیاست، توده‌ای شده و مردم به صحنه بریزند. حاملین این پویش «روشنفکران» متعلق به «طبقات متوسط شهری» هستند… دو پویش «مشروطه‌خواهی» و «جمهوری‌خواهی» در آستانه‌ی دوم خرداد همدیگر را پیدا می‌کنند و با همکاری یکدیگر «حماسه دوم خرداد» را خلق می‌کنند. 3️⃣ برخلاف این پندارها، روند به‌گونه‌ای دیگر بود. از درون خاستگاه‌های طبقات «محروم» و «مستضعف» (که هاشمی رفسنجانی با تغییر نام انقلابی‌شان همواره آنان را خطاب می‌کرد و حقوق‌شان برخلافِ آموزه‌ها و توصیه‌های مؤکد امام خمینی (ره) و رهبری نادیده گرفته می‌شد) یک حرکت انتقادی علیه آن در انتخابات با هدف «بازگشت به اصول انقلاب اسلامی» شکل گرفت. 4️⃣ هاشمی رفسنجانی می‌پنداشت زیر چرخ توسعه اقتصادی، طبقه‌ای «له» می‌شوند و البته این از «هزینه‌های ناگزیر سازندگی» کشور است! ولی آن «طبقه فراموش شده» در دوم خرداد 1376 برای استیفای حقوق خود به حرکت درآمد و دوباره در سوم تیر 1384 به پا خاست؛ همان «طبقه‌ی محروم» که به فرموده‌ی امام خمینی (ره) تنها «گردانندگان و برپادارندگان واقعی انقلاب‌ها هستند.» 📖 متن کامل مقاله به‌همراه منابع: 👉 yon.ir/GartonAsh ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter 🔸 هشتگ اصلی:
🎯 گارتن‌اش و حجاریان زوج‌های ناکام براندازی (7) ✡️ ارتش سرّی روشنفکران (قسمت 32 / آخر) 🌐 سیاستمداران عملگرا و دولت سرمایه‌داری (8) 1️⃣ برای دستیابی به اهداف مدل «مشروطه‌خواهی اسلامی» را پیشنهاد کرد که در آن یک قدرت در مقابل قدرت مطلقه‌ی دیگری ظهور کرده و سعی می‌کند که آن قدرت مطلق را «قانون‌مند» کند!! البته طرح گزاره‌ی «قانون‌مندی قدرت مطلق» صرفاً یک تاکتیک و بود، نه یک التزام دموکراتیک. 2️⃣ وانگهی حجاریان در جلسات خصوصی خود با ، عباس عبدی، علیرضا علوی‌تبار، حمیدرضا جلایی‌پور و… صریحاً می‌گفت: 👈 در «مشروطه‌طلبی» ممکن است (لگالیسم) به‌عنوان یک مطرح شود که به نظر من چندان مؤثر نیست. در کشور ما که مشروعیت «لَنگ» می‌زند، لگالیسم معنا ندارد. ما مشکلِ مشروعیت داریم و در مشروعیتِ دوگانه اصلاً «قانون‌گرایی» معنایی ندارد و تکیه به «قانون اساسی» فایده‌ای ندارد. ابتدا باید قانونیتِ قانون محرز شود. 3️⃣ حجاریان اعتقاد داشت «دوم خرداد، سرآغاز حاکمیت دوگانه» است پس باید به هر قیمتی این دوگانگی را به‌عنوان محصول استراتژی «فشار از پایین، چانه‌زنی از بالا» حفظ کرد؛ زیرا سبب «شکاف در رأس هرم حاکمیت» می‌شود و به «سازماندهی توده‌ها در پایین» می‌انجامد. این چنین، مردم می‌توانند «در شکاف حاکمیت سنگربندی اجتماعی کنند» تا امکان ظهور «آلترناتیوهای دموکراتیک» به جای نظام فعلی پیدا شود! 4️⃣ این درس «فروپاشی اروپای شرقی» است و به قول حجاریان در ایران نیز قابل بازتولید است: 👈 از ملزومات تاکتیکی «مشروطه‌طلبی» در این مرحله حضور در «بالا» و «پایین» است. باید «فشار» و «چانه‌زنی» را هم محور کرد. «فشار از پایین» باید هم‌محور با «چانه‌زنی در بالا» باشد؛ لذا اصلاح‌طلبان باید هم در NGO ها، شوراها و میان مردم باشند و هم در دولت. جنبش نیز هم در بالا ستاد می‌خواهد، هم در پایین. «فشار» و «چانه‌زنی» هر دو ستاد می‌خواهد و باید تقسیم کار شود. 📖 متن کامل مقاله به‌همراه منابع: 👉 yon.ir/GartonAsh ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter 🔸 هشتگ اصلی:
🎯 گارتن‌اش و حجاریان زوج‌های ناکام براندازی (8) ✡️ ارتش سرّی روشنفکران (قسمت 32 / آخر) 🌐 سیاستمداران عملگرا و دولت سرمایه‌داری (8) 1️⃣ قبضه کردن توسط هم در عرصه عمومی جامعه و هم در حیطه‌ی اقتدار دولتی به نتیجه‌ای جز ظهور یک نمی‌رسید و شعارهای انتخاباتی نیز مبنی بر و تنها بازی‌ای فریبنده بود؛ کارکرد آن شعارها برای اصلاح‌طلبان صرفاً مانند رو کردن برگ برنده‌ای با هدف بردنِ بازی باخته «پُکر انگلیسی» بود. 2️⃣ وانگهی آراء پرده از طرح «فروپاشی از درون» جمهوری اسلامی برداشت، زیرا استراتژی «فشار از پایین، چانه زنی از بالا» را سرویس‌های جاسوسی CIA و MI6 در دهه 1980.م برای «فروپاشی اروپای شرقی» به محک آزمون گذاشتند. گرچه در ایران واضع این استراتژی حجاریان معرفی شد، اما او صرفاً از یک مدل کلاسیکِ انگلیسی و سپس از یک نسخه‌ی مکمل آمریکایی برای «گذار به دموکراسی» (دموکراتیزاسیون) تغذیه می‌کرد که یک رونویسی ترکیبی از نظریه‌های و محسوب می‌گشت. 3️⃣ این استراتژی انگلیسی – آمریکایی تنها راه به و می‌برد و برای نمونه، 2 حادثه سهمگین از دل آن درآمد: یکی حادثه‌ی تهران در 18 تیر 1378 که سعید حجاریان و جرقه‌اش را زدند و دیگری حادثه دفتر تحکیم وحدت در «خرم‌آباد» در 3 شهریور 1379. دومین‌بار عبدالکریم سروش و محسن کدیور جای حجاریان را (پس از ترور) گرفتند و تاج‌زاده نیز همچنان آنان را برای بحران‌سازی جدید همراهی می‌کرد. 4️⃣ البته حجاریان اعتراف جالبی هم دارد. او می‌گوید نخستین‌بار استراتژی «فشار از پایین، چانه زنی از بالا» در جریان محاکمه ، شهردار تهران به اتهام فساد مالی، به کار گرفته شد؛ یعنی این تکنیک سیاسی خرجِ فشار برای منعِ پیگرد شخصیتی شد که سمبلِ طبقه‌ی دولتی‌ای است که آن را نسلِ می‌نامند و همیشه به دنبال قبضه‌ی مطلق قدرت‌های سه‌گانه‌ی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در کشور بودند. 📖 متن کامل مقاله به‌همراه منابع: 👉 yon.ir/GartonAsh ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter 🔸 هشتگ اصلی: