eitaa logo
شهید مصطفی خلیلی بلوطکی
146 دنبال‌کننده
18.9هزار عکس
16.4هزار ویدیو
362 فایل
السلام علیک یا حجت ابن الحسن العسکری عجل الله تعالی فرجه الشریف بصیرت افزایی الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِینَ
مشاهده در ایتا
دانلود
🎯 عصر اقتدار سیاستمداران عمل‌گرا (1) ✡ ارتش سرّی روشنفکران (قسمت 29) 🌐 سیاستمداران عملگرا و دولت سرمایه‌داری (5) 1⃣ نقطه‌ی اتکاءِ استراتژی انگلیسیِ ، یک تحلیلِ ظریف از نتایج سکولاریستیِ سیاست‌های به شمار می‌رفت. 2⃣ چه روی داد که در آستانه‌ی 1376 بستر را برای یک یا به تعبیر خود «گذار به دموکراسی» در ایران مهیا می‌دانستند؟ و با چه پشتوانه‌ای قدم در این راه پُرمخاطره گذاشتند؟! 3⃣ چاره‌ای جز بازخوانی تاریخی مقطعی مهم از تاریخ انقلاب اسلامی نداریم؛ عصر مشهور به «سازندگی». 4⃣ از نگاه جامعه‌شناختی، با ظهور سیاست‌های تکنوکراتیکِ دولت سازندگی (کارگزاران) و ریاست‌جمهوری یک جنگ سیاسی با «گفتمان رسمی انقلاب اسلامی» راه افتاد. 5⃣ از درونِ این جدال، طبقه‌ی جدیدی سربرآورد؛ طبقه‌ی موسوم به «یقه سفیدان» که پایگاهشان را در همان «بورزوازی نوخاسته»، «سرمایه‌داری نوکیسه» و «طبقه متوسط جدید» می‌توان جُست. 📖 متن کامل مقاله به‌همراه منابع: 👉 yon.ir/pragmatism ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter 🔸 هشتگ اصلی:
🎯 عصر اقتدار سیاستمداران عمل‌گرا (3) ✡ ارتش سرّی روشنفکران (قسمت 29) 🌐 سیاستمداران عملگرا و دولت سرمایه‌داری (5) 1⃣ استراتژی روی یک موج تئوریک کلاسیک حرکت می‌کرد و آن التزامِ دولت به فرآیند است. 2⃣ هم رئیس دولت سازندگی و هم رئیس دولت اصلاحات ضمن عدول از مبانیِ ، با سخنان خود بر این تئوری سکولار صحه نهاده‌اند، چون فرآیند و دوره‌ی «گذار» را «اجتناب‌ناپذیر» معرفی می‌کردند و با عملکرد خود مروّج نوعی از نیز بودند. 3⃣ ترویج این ایدئولوژی هم نشان از رابطه «توسعه‌ی اقتصادی» با نظام ارزشی دارد و آن‌گونه که آدریان لفتویچ، پژوهشگر برجسته مُدرنیست شرح می‌دهد: 👈 توسعه‌ی اقتصادی بر مبنای بازار آزاد، خواه در فضای سیاسی دموکراتیک غربی باشد و خواه نه، سبب خلق نظام ارزشیِ می‌شود. 4⃣ اعضاء به‌مثابه قوی‌ترین فراکسیون در دولت هاشمی رفسنجانی، پیامدها و تبعاتِ «سیاست‌های تعدیل» را می‌دانستند و بر همین اساس، به فکر «مدیریت انتقال قدرت» پس از ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی بودند. 5⃣ با همه‌ی این آینده‌نگری‌ها آنان برای سیاست‌ورزی به میدان نیامدند. یک «کودتای خزنده ایدئولوژیک» به راه افتاد و حتی موج استحاله‌ی آن به برخی نهادهای امنیتی دولت رسید. این کودتای خزنده اسامی شیکی داشت، مانند «گذار به دموکراسی» یا «گذار دموکراتیک». 📖 متن کامل مقاله به‌همراه منابع: 👉 yon.ir/pragmatism ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter 🔸 هشتگ اصلی:
🎯 هاشمی و خاتمی : دو روی یک سکه؟ (1) ✡ ارتش سرّی روشنفکران (قسمت 30) 🌐 سیاستمداران عملگرا و دولت سرمایه‌داری (6) 1⃣ دیگر به سوی غلتیده بود و اکبر بانی تحولاتی شد که آثار زیان‌بار آن، سال‌ها بعد گریبان خودش را نیز گرفت. او البته در ظاهر سعی می‌کرد بیشتر روی مسائل اقتصادی متمرکز باشد و شخصیت سیاسی‌اش را هر چه بیشتر از حاشیه‌های اقدامات لیبرالی دولت در حوزه‌ی فرهنگ و سیاست دور نگه دارد. 2⃣ با این حال حتماً به پیامدهای فرهنگی و سیاسی استراتژی کابینه‌اش اشراف داشت؛ همان استراتژی‌ای که «متحدانِ» پنهانِ روزهای ریاست‌جمهوری و «منتقدانِ» آشکارش در آن را نشان‌دهنده‌ی «سیمای مترقی بورژوازی» خواندند. 3⃣ هاشمی رفسنجانی روز 18 آبان 1369 «مانیفست دولت» و «سیمای سیاست» خود را با عنوان در خطبه‌های نماز جمعه ارائه کرد: 👈 اظهار «فقر» و «بیچارگی» کافی است. این رفتارهای «درویش مسلکانه» وجهه‌ی جمهوری اسلامی را نزد جهانیان تخریب کرده است. زمان آن رسیده که مسئولین ما به «مانور تجمّل» روی آورند... هر چند ما «فقیر» باشیم و اقتصادمان به سامان نباشد، اما برای آن‌که در دیدگان سایر ملل مسلمان و غیرمسلمان، «ملتی مفلوک» جلوه نکنیم، لازم است تا «جلوه‌هایی از تجمل» در چهره کشور و مسئولین حاکمیتی رؤیت شود. 4⃣ چنان‌که بعدها نوشتند: شخصِ «هاشمی رفسنجانی به جنگ گفتمان رسمی انقلاب رفت؟!». آنچه بدیهی است، خطبه‌های نماز جمعه او خبر از ظهور سیاست‌هایی جدید می‌داد که با آموزه‌های امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری تعارض داشت. 📖 متن کامل مقاله به‌همراه منابع: 👉 yon.ir/khashemi ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter 🔸 هشتگ اصلی:
🎯 هاشمی و خاتمی : دو روی یک سکه؟ (4) ✡ ارتش سرّی روشنفکران (قسمت 30) 🌐 سیاستمداران عملگرا و دولت سرمایه‌داری (6) 1⃣ هم که با امکانات «پروژه توسعه سیاسی» را با همکاری استادش در «مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری» پیش می‌برد، پس از چهره‌ی خود را به منتقد جدّی هاشمی رفسنجانی تغییر داد و معتقد بود شکل‌گیری انتخابات سال 1376 را باید واکنشی انتقادی به عملکرد «دولت سازندگی» دانست! 2⃣ و به‌عنوان چهره‌های شاخص اما نظری سراپا متفاوت با او داشتند. مرعشی می‌گفت: «لیبرال‌ترین سیاستمدارِ جمهوری اسلامی» است! و نوری نیز در گفت‌وگویی که شهریور 1377 در مقام وزیر کشور با هفته‌نامه راه نو داشت، سند الگوی را به نام رئیس «دولت سازندگی» زد! 3⃣ نمی‌توان مانند برخی نظریه‌پردازان رأی قطعی داد که رئیس دولت سازندگی «راستی» بود که حامل پیام «چپ» شده بود یا او کسی است که با «راست» می‌نشیند و با «چپ» برمی‌خیزد، اما می‌توان حداقل توافق داشت که دوم خرداد «غروب» اکبر هاشمی رفسنجانی نبود، بلکه «طلوع» دیگران بود؛ بازیگران سیاسی دیگری که برخلاف پنداشته‌های حجاریان و بنا به روایت عبدالله نوری، رئیس «دولت سازندگی» سبب قدرت گرفتن آن‌ها به شمار می‌رفت. هاشمی رفسنجانی همواره می‌گفت که او سبب پیشرفت سیاسی بوده و «اگر من هم می‌خواستم ادامه دهم، به همین جاها می‌رسیدم.» 4⃣ فقط عبدالله نوری و سیدحسین مرعشی، رفسنجانی را یک نمی‌خواندند. ایران‌شناسانی مانند نیکی آر. کدی و رابین رایت یا کنت پولاک که از بلندپایه‌ترین تحلیلگران امنیتی – نظامی CIA در امور ایران بود، دیدگاه‌های مشابهی را نشر داده‌اند. 📖 متن کامل مقاله به‌همراه منابع: 👉 yon.ir/khashemi ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter 🔸 هشتگ اصلی:
🎯 دولت سازندگی و طبقه متوسط جدید (1) ✡️ ارتش سرّی روشنفکران (قسمت 31) 🌐 سیاستمداران عملگرا و دولت سرمایه‌داری (7) 1️⃣ آیا رئیس‌جمهور راه دیگری جز استقراض خارجی از داشت یا می‌توانست مجری اصلاحاتِ پیشنهادی آنان نباشد؟ مثلاً چنان‌که تیم او در مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری می‌خواستند یک توسعه لیبرال متوازن در اقتصاد و سیاست را همزمان پیش ببرد؟ 2️⃣ چنین به نظر می‌رسد که به‌تدریج در فکر پیاده‌سازی یک بود؛ مانند همان پروژه‌ای که سیدمحمد در زمان او دنبال می‌کرد، با این فرق که ادبیات هاشمی رفسنجانی و شیوه‌ی عملش با دیگر سیاستمداران تفاوت‌های زیادی داشت. 3️⃣ می‌توان با دسته‌ای از دیدگاه‌های جدیدِ تحلیل‌گرانی مانند ولی‌رضا نصر یا فرید زکریا و ری‌ تکیه هم‌صدا گشت که: شخصیت سیاسی وی یک (پراگماتیست) است و به همین خاطر گزینه مقبول و است، زیرا با شیوه‌ی مدیریتی‌اش منافع آن قشرها بیشتر تأمین می‌گشت، ولی غیر از این تحلیل‌گران آمریکایی عده‌ای دیگر از پژوهشگران امنیتی مانند کِنت پولاک [یهودی] هستند که نظریاتی رادیکال دارند. 4️⃣ مثلاً پولاک در کتاب «معمای ایرانی» پس از روان‌شناسی سیاسی ، شخصیت او را هم یک «میانه‌روی لیبرال واقعی» و هم موجودی «جاه‌طلب» که: «سیاست‌های وی همواره تابع منافع زندگی سیاسی حرفه‌ای‌اش است» تشخص داده و مدعی است: «همواره از آشتی با ایالات متحده طرفداری می‌کند.» 5️⃣ در کتابش لیستی از سیاست‌های را برای نزدیکی به ایالات متحده آمریکا ارائه می‌دهد؛ لیستی که البته هاشمی رفسنجانی هیچ‌گاه در مقام انکار اهداف آن برنیامده و خودش بارها اذعان کرده که در پی «بهبود و برقراری ارتباط با آمریکا» بوده است، اما «هربار انقلاب اسلامی مانع از این کار شده‌اند.» ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter 🔸 هشتگ اصلی:
🎯 دولت سازندگی و طبقه متوسط جدید (5) ✡️ ارتش سرّی روشنفکران (قسمت 31) 🌐 سیاستمداران عملگرا و دولت سرمایه‌داری (7) 1️⃣ کسانی چون علی میرزایی، محمدتقی بانکی، محسن سازگارا و بهزاد نبوی یا اقتصاددانانی مانند فخرالدین عظیمی به‌سبب ضریب نفوذ و مناصبشان در شرکت‌های عظیم صنعتی مانند شرکت ملی فولاد ایران یا مراکزی مثل سازمان برنامه و بودجه، وزارت صنایع و معادن و وزارت امور اقتصادی و دارایی در مرکزیتِ سیاستگذاری‌های اصلاحی حضور داشتند. آن‌ها همزمان مجلاتِ مبلّغ را با تکیه بر آراء فلاسفه انگلیسیِ از جمله سِر و سِر نیز نشر می‌دادند و برای اشاعه‌ی این تفکر، سرمایه‌گذاری کلانی را متقبل گشتند. 2️⃣ یک لایه عمیق‌تر برویم. اسناد تاریخی به ما می‌گویند هم در کسوتِ حامی اکبر و هم تحت حمایت او زندگی‌اش را می‌گذراند. اصلاً سروش در نامه‌هایش عنوان «سردار بزرگ آزادگی» را به لقب «سردار سازندگی» افزود و از ابتدای دهه 1370 با او دیدارهای خصوصی داشت. رئیس دولت نیز در پاسخ به برخی شکوائیه‌های سروش، از (وزیر وقت اطلاعات) به‌سبب ایجاد محدودیت‌های سیاسی برای او بازخواست می‌کرد و در آخر، هاشمی رفسنجانی را به حمایت از این چهره‌ی کلیدیِ واداشت؛ چنان‌که پیوندهای سروش با از همین مقطع آغاز شد. 3️⃣ همچنین به پیشنهاد در سال 1371 و همزمان با اوج انتقاد انقلابیون نسبت به رواج دینی، رئیس‌جمهور حکم عضویت در هیات امنای انجمن آثار و مفاخر فرهنگی را به او داد. این چنین، عبدالکریم سروش نیز نه یک «روشنفکر» یا به تعبیر خودش «قدرتمندی بدون مسند و سمت» بلکه شخصیتی حاضر در قشر صاحب‌منصبانِ به حساب می‌آید؛ هر چند مسئولیتش مانند وقتی سخنگوی ستاد انقلاب فرهنگی در آستانه‌ی دهه 1360 بود، به چشم نمی‌آمد. 4️⃣ بنابراین اغلب اینان، علیرغم ادعاهای امروز خود، هیچ‌وقت در «بیرونِ قدرت» حضور نداشتند یا «حاشیه‌نشین» نبودند، بلکه «بازی در متنِ» سیاست را تجربه کرده‌اند. آن‌ها «مغز» اصلاحات اقتصادی را به‌گونه‌ای ساختند که سرنوشت و سرشت آن پیوند ناگزیری با مرحله‌ی ظهور «سیاستمداران تجدیدنظرطلب» داشت و خودشان را هم آماده‌ی بازی در این نقش تازه می‌کردند. شکّی نیست که این یک بود و سیدحسین مرعشی (رئیس وقت دفتر هاشمی رفسنجانی) ضمن افشای پیوند پنهان با سکولارها درباره‌اش می‌گوید: 👈 ما به‌عنوان کسانی که در دولت آقای هاشمی رفسنجانی حضور داشتیم، متوجه بودیم که دوره‌ی ایشان هم در حال تمام شدن است و باید بعد از خود را «مدیریت» کنیم. این مسایل مرتب در حاشیه جلسات دولت و جلسات مختلف مطرح می‌شد. ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter 🔸 هشتگ اصلی:
🎯 گارتن‌اش و حجاریان زوج‌های ناکام براندازی (5) ✡️ ارتش سرّی روشنفکران (قسمت 32 / آخر) 🌐 سیاستمداران عملگرا و دولت سرمایه‌داری (8) 1️⃣ این گفتارها از تناقضی بنیادین رنج می‌بَرد و یک «تحلیل پارادوکسیکال» با ساختاری بی‌انسجام به حساب می‌آید؛ زیرا «طبقه متوسط جدید» زاده‌ی سیاست‌های پس از پایان دفاع مقدس بود و این بورژوازی سکولار است که خود را پیشاهنگ اندیشه‌های می‌داند و بشیریه هم بر نقش آنان صحه می‌گذارد. 2️⃣ برخلاف تحلیل حجاریان، بخشی مهم از نخبگان وابسته به طبقات متوسط و سرمایه‌دار مانند علی میرزایی (معاون وزیر اقتصاد، سردبیر فصلنامه نگاه نو و از مروجان تئوری‌های آزادی انگلیسی) و محمدتقی بانکی (وزیر نیرو کابینه میرحسین موسوی، رئیس شرکت ملی فولاد ایران و از اعضاء مرکزیت حلقه کیان و فصلنامه نگاه نو) در مرکزیت دولت حضور داشتند. 3️⃣ حتی نمی‌‌توان تجربه و موقعیت شخص خاتمی را به‌عنوان شیفته‌ی تئوریسین‌های انگلیسی دارای وزن سیاسی ناچیزی دانست. او هم 11 سال صدارت و هم بیش از 3 سال مشاورت رئیس‌جمهور را در کارنامه‌اش داشت و از مدیران عالی‌رتبه‌ی هاشمی رفسنجانی به حساب می‌آمد؛ چندان که همواره با حکمی از او در «دولت سازندگی» مسئولیت داشت؛ حتی همان زمانی که روی صندلی ریاست «کتابخانه و اسناد ملی ایران» کنار دست محمد مجتهد شبستری و سیدجواد طباطبایی می‌نشست یا با عبدالکریم سروش مراوده‌های نزدیک داشت. پس خاتمی کاندیدایی در حاشیه زمین قدرت نبود، بلکه شخصیتی برخاسته از درون ساخت رسمی دولت بود. 4️⃣ قشرهایی که آنان را حاملان و حامیان نظام ارزشی می‌شناختند، از دل نتایج عینی و اجتماعی سیاست‌های توسعه‌ی «دولت سازندگی» متولد گشتند؛ چه این‌که از دل منطق «سرمایه‌داری مدرن» جز ایدئولوژی «لیبرال دموکراسی» بیرون نمی‌آید و برای همین، «بورژوازی نوخاسته» ایران پس از فرآیند «توسعه‌ی اقتصادی» دولت سازندگی، حامل و حامی پروژه «توسعه سیاسی لیبرال» شد تا همه «منابع قدرت» را قبضه کند. 📖 متن کامل مقاله به‌همراه منابع: 👉 yon.ir/GartonAsh ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter 🔸 هشتگ اصلی:
🎯 گارتن‌اش و حجاریان زوج‌های ناکام براندازی (6) ✡️ ارتش سرّی روشنفکران (قسمت 32 / آخر) 🌐 سیاستمداران عملگرا و دولت سرمایه‌داری (8) 1️⃣ صرفاً در یک جا می‌توان با توافق داشت و این‌که شکل‌گیری انتخابات سال 1376 را باید واکنشی انتقادی به علمکرد دانست، ولی او پایگاه اجتماعی بانیان و حاملان هر دو پویش «مشروطیت» و «جمهوریت» را در طبقاتی می‌جوید که تولدشان نتیجه‌ی اجرای سیاست‌های «تعدیل اقتصادی» بود! 2️⃣ به تعبیر سعید حجاریان، این «طبقه متوسط» در انتخابات 1376 برای تعقیب و تحقق «مطالبات سکولار» خود به حرکت درآمد: 👈 «پویش جمهوریت» هنگامی آغاز می‌شود که توده‌های مردم برای طرح «مطالبات این جهانی» (سکولار/ عرفی) به صحنه بیایند… «جمهوری‌خواهی» بر این اصل مبتنی است که توده‌ها «باروت» هستند. تنها باید با کبریت زدن به انبار باروت تور اختناق را پاره کرده تا انرژی توده‌ها آزاد شود و سیاست، توده‌ای شده و مردم به صحنه بریزند. حاملین این پویش «روشنفکران» متعلق به «طبقات متوسط شهری» هستند… دو پویش «مشروطه‌خواهی» و «جمهوری‌خواهی» در آستانه‌ی دوم خرداد همدیگر را پیدا می‌کنند و با همکاری یکدیگر «حماسه دوم خرداد» را خلق می‌کنند. 3️⃣ برخلاف این پندارها، روند به‌گونه‌ای دیگر بود. از درون خاستگاه‌های طبقات «محروم» و «مستضعف» (که هاشمی رفسنجانی با تغییر نام انقلابی‌شان همواره آنان را خطاب می‌کرد و حقوق‌شان برخلافِ آموزه‌ها و توصیه‌های مؤکد امام خمینی (ره) و رهبری نادیده گرفته می‌شد) یک حرکت انتقادی علیه آن در انتخابات با هدف «بازگشت به اصول انقلاب اسلامی» شکل گرفت. 4️⃣ هاشمی رفسنجانی می‌پنداشت زیر چرخ توسعه اقتصادی، طبقه‌ای «له» می‌شوند و البته این از «هزینه‌های ناگزیر سازندگی» کشور است! ولی آن «طبقه فراموش شده» در دوم خرداد 1376 برای استیفای حقوق خود به حرکت درآمد و دوباره در سوم تیر 1384 به پا خاست؛ همان «طبقه‌ی محروم» که به فرموده‌ی امام خمینی (ره) تنها «گردانندگان و برپادارندگان واقعی انقلاب‌ها هستند.» 📖 متن کامل مقاله به‌همراه منابع: 👉 yon.ir/GartonAsh ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter 🔸 هشتگ اصلی:
✡ ارباب حلقه‌ها (3) 1⃣ ماهنامه به‌مثابه تریبون ، (فیلسوف انگلیسی) را به‌عنوان پدر فکری خود برگزید و به تبلیغ مداوم او پرداخت!! 3⃣ ماهنامه نیز به‌عنوان ارگان اندیشه‌ی را سرلوحه‌ی تکاپوهایش قرار داد! 4⃣ اما تنها اشتراک اين دو مجله «مشرب سیاسی» واحد نبود، بلکه پشتیبانی مالی هر دو نشریه را نیز «یک تیم اقتصادی» با استفاده از بودجه و محوریتِ (شهردار وقت تهران) و تقبل کرد! 5⃣ نگاه‌نو و کیان در جستجوی هدف واحدی بودند و هر یک، از نقطه‌ی عزیمتی به سوی آن حرکت کردند. 6⃣ نیروی نگاه‌نو متکی به حلقه‌ای بود که علی میرزایی (مدیر مسئول) و خشایار دیهیمی (دبیر شورای نویسندگان) آن را ساماندهی کردند. چهره‌هایی چون عزت‌الله فولادوند، بهاءالدین خرمشاهی، فریبرز رییس‌دانا، عبدالحسین آذرنگ، گلی امامی، فاطمه ولیانی و… بدنه شورای نویسندگان را تشکیل می‌دادند. به‌تدریج روشنفکران سکولار مقیم اروپا و آمریکا نیز به جمع آنان پیوستند؛ کسانی مانند ژانت آفاری (فمینیستِ بهایی و عضو ارشد بنیاد اشرف پهلوی)، بزرگ نادرزاد (معاون وزیر فرهنگ رژیم پهلوی)، حوریا یاوری (پژوهشگر مقیم نیویورک)، رامین جهانبگلو (نویسنده مقیم فرانسه) و... 7⃣ بدنه‌ی حلقه کیان را نیز ٢ سطح از فعالان سیاسی دربر می‌گرفتند؛ یکی بدنه تئوریک نشریه شامل چهره‌هایی مانند ، محمدمجتهد شبستری، ناصر هادیان، آرش نراقی، سیدمرتضی مردیها، محمدتقی فاضل میبدی و...؛ و دیگری چهره‌های سابق و لاحق یا مدیران ارشد دولتی مانند عطاءالله مهاجرانی، سعید حجاریان، محسن آرمین، عباس عبدی، حسین قاضیان، محسن امین‌زاده، مصطفی تاج‌زاده، محسن کدیور، اکبر گنجی، عمادالدین باقی و علیرضا علوی‌تبار. ✍ پیام فضلی‌نژاد 📖 متن کامل مقاله به‌همراه منابع: 👉 http://jscenter.ir/slave-jews/muslim-zionism/5397 ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter