#خاطرات_شهدایی
#شهيد_والامقام
#محمدرضا_تورجی_زاده
بیشتر مناجات ها و مداحی های #محمد در مورد امام زمان بود .
خیلی دلتنگش بودم ؛ تا اینکه یک شب #محمد را در خواب دیدم ...
خوشحال بود و با نشاط ؛
یاد مداحی هاش افتادم ،
پرسیدم : #محمد این همه در دنیا از #آقا خوندی ، تونستی #آقا را ببینی ؟
#محمد در حالی که می خندید گفت :
من حتی
#آقا_امام_زمان_عج
را در آغوش گرفتم .
#یادشهداء_با_ذکر_صلوات
🌷🍃🕊🌷🍃🕊🌷🍃🌷
#با_خاطرات_شهداء
#شهيد_والامقام
#محمدرضا_تورجی_زاده
اولین روزهای سال 63 بود . نشسته بودم داخل چادر فرماندهی ، جوان خوش سیمایی وارد شد .
سلام کرد و گفت : آقای مسجدیان نیرو نمی خواهی ؟
گفتم : تا ببینم کی باشه!
گفت : #محمدتورجی ، گفتم این #محمد آقا کی هست ؟
لبخندی زد و گفت : خودم هستم .
نگاهی به او کردم و گفتم : چیکار بلدی ؟
گفت : بعضی وقت ها می خونم .
گفتم اشکالی نداره ، همین الآن بخون!
همانجا نشست و کمی مداحی کرد . سوز درونی عجیبی داشت . صدایش هم زیبا بود . اشعاری در مورد #حضرت_زهرا (سلام الله علیها) خواند .
علت حضورش را در این گردان سؤال کردم . فهمیدم به خاطر بعضی مسائل سیاسی از گردان قبلی خارج شده .
کمی که با او صحبت کردم فهمیدم نیروی پخته و فهمیده ای است .
گفتم : به یک شرط تو رو قبول می کنم . باید بی سیم چی خودم باشی ! قبول کرد و به گردان ما ملحق شد .
مدتی گذشت . #محمد با من صحبت کرد و گفت : می خواهم بروم بین بقیه نیروها .
گفتم : باشه اما باید مسئول دسته شوی . قبول کرد . این اولین باری بود که مسئولیت قبول می کرد .
بچه ها خیلی دوستش داشتند . همیشه تعدادی از نیروها اطراف #محمـــد بودند .
چند روز بعد گفتم #محمـــد باید معاون گروهان شوی .
قبول نمی کرد ، با اسرار به من گفت : به شرطی که سه شنبه ها تا عصر چهارشنبه با من کاری نداشته باشی !
با تعجب گفتم : چطــور؟
با خنده گفت : جان آقای مسجدی نپرس !
قبول کردم و #محمد معاون گروهان شد . مدیریت #محمد خیلی خوب بود .
مدتی بعد دوباره #محمد را صدا کردم و گفتم : باید مسئول گروهان بشی .
رفت یکی از دوستان را واسطه کرد که من این کار را نکنم .
گفتم : اگه مسئولیت نگیری باید از گردان بری !
کمی فکر کرد و گفت : قبول می کنم ، اما با همان شرط قبلی !
گفتم : صبــر کن ببینم . یعنی چی که تو باید شرط بذاری ؟! اصلا بگو ببینم . بعضی هفته ها که نیستی کجا می ری ؟
اصرار می کرد که نگوید . من هم اصرار می کردم که باید بگویی کجا می روی .
بالأخره گفت : حاجی تا زنده هستم به کسی نگو ، من سه شنبه ها از این جا می رم #مسجد_جمکــــران و تا عصر چهارشنبه بر می گردم .
با تعجب نگاهش می کردم . چیزی نگفتم . بعد ها فهمیدم مسیر 900 کیلومتری دارخــوئیــن تا #جمکـــران را می رود و بعد از خواندنن #نماز_امام_زمـــان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بر می گردد .
یکبار همراهش رفتم. نیمه های شب برای خوردن آب بلند شدم . نگاهی به #محمــد انداختم .
سرش به شیشه بود . مشغول خواندن #نافله بود . #قطرات_اشک از چشمانش جاری بود.
در مسیر برگشت با او صحبت می کردم . می گفت : یکبــــار 14 بار ماشین عوض کردم تا به #جمکران رسیدم . بعد هم نماز را خواندم و سریع برگشتم .
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
⚘روحش شاد و یادش گرامی با ذکر #صلوات⚘
🌹در سوگ نبی
جهان سیه می پوشد
▪️در سینه،
دل ازداغ حسن می جوشد
🌹از ماتم هشتمین امام معصوم
▪️هر شیعه ز درد،
جام غم می نوشد
🏴آجرک الله یا صاحب الزمان 🏴
◾️ شهادت جانسوز حضرت نبی اکرم خاتم الانبیاء #محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم و فرزند دلبندش حضرت #امام_حسن مجتبی علیه السلام کریم اهل بیت و #امام_رضا علیه السلام بر تمامی شیعیان جهان تسلیت باد◾️
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌷▪️🌷▪️🌷▪️🌷▪️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میلاد رحمه للعالمین حضرت #محمد المصطفی" صل الله علیه و آله " و امام #جعفر_صادق "علیه السلام" بر شما خانواده های معزز #شهداء تبریک و تهنیت باد .
🌷〰🌷〰🇮🇷〰🌷〰🌷
#کرامات_شهداء
#شهید_والامقام
#محمدسعید_امام_جمعه_شهیدی
یک شب که در جبهه ی غرب در سنگر خوابیده بودم، #محمد که در عملیات بیت المقدس (فتح خرمشهر) #شهید شده بود، به خوابم آمد.
بعد از احوالپرسی گفت : «آقا محمود وسایلت را جمع کن، وصیت نامه ات را بنویس و آماده شو که چند روز دیگر قرار است پیش ما بیایی.
پرسیدم: «تو از کجا می دانی»
گفت: «این جا کسانی هستند که به من اشاره می کنند به شما بگویم، پیش ما خواهی آمد.»
نیمه های شب از خواب پریدم.
از شدت ترس و اضطراب تمام وجودم به شدت می لرزید، بوی مرگ چنان در جانم پیچیده بود که به کلی خودم را از یاد برده بودم .
بلند شدم، دو رکعت نماز خواندم .
پس از این خواب روزهای متمادی در این فکر بودم که چرا خداوند مرا برای #شهادت برگزیده است، از یک طرف حالت شوق داشتم که می خواستم دنیا را پشت سر بگذارم ولی با خود می گفتم : «به راستی پس از رفتنم از این دنیای خاکی پدر و مادرم چه حال و روزی پیدا خواهند کرد، حالت توأم با ترس و شادی مرا در کش و قوس انداخته بود.
چند روزی در این حالت بودم، بالاخره در یکی از شب ها همان دوستم به خوابم آمد و گفت: «آقا جان شما خیلی چیزها با خود اندیشیدی ، خیلی فکرها کردی، فعلاً در همین دنیایی که وابسته آن هستی خواهی ماند، دست و پاهایت از تو پذیرفته می شود، اما خودت فعلاً نمی آیی» .
پرسیدم: «بعداً چه طور؟»
گفت: «بعداً خواهی دانست».
پرسیدم: اما حالا چه؟
گفت: «به آن جایی که اشاره می کنم نگاه کن، دیدم همان دوستانی که قبلاً به #شهادت رسیده اند، دور هم جمع نشسته اند و یک جای خالی در بین آن هاست.
او گفت: «آن جای توست ولی حالا نه، چون خودت خواستی بمانی»
از خواب بیدار شدم. زمان گذشت، پس از مدتی یک روز هنوز آفتاب نزده بود که کسی مرا از خواب بیدار کرد و گفت: «بلند شو، به چند نفر نیاز است تا از منطقه گزارش بیاورند و آن روز در کمین ضد انقلاب از ناحیه ی دست و پا مجروح شدم.
در مجموع هفده گلوله به من اصابت کرد و تمام دوستانم در اطرافم به #شهادت رسیدند و من ...».
#محمد_سعید در سال 1338 در قزوین متولد شد و در دوران سربازی با عضویت در بسیج در مناطق عملیاتی حضور یافت و چند بار مجروح شد، و در تاریخ 1361/03/04در سن 23 سالگی در مرحله ی اول عملیات بیت المقدس به #شهادت رسید .
راوی :
محمود رفیعی
#روحش_شاد
#یادش_گرامی با ذکر #صلوات
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷〰🌷〰🇮🇷〰🌷〰🌷
#بیست و هشتم_اسفندماه
#سالروز_شهادت
#مرزداران شهید
#شهید محمد سلیمانی
#شهید روح اله شکارچی
#شهید سعید غلامی شهروز
بدینوسیله از #همسر_محترم
شهید گرانقدر#محمد سلیمانی
بابت ارسال #کلیپ سپاسگزاریم .
یاد شهداء ذکر#صلوات
🔹#باز_نشر_کلیپ-با-لینک-کانال#بلامانع می باشد.
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
🔰راز #شهادت شهید محمد مهدی مالامیری، بعد از سه سال از زبان پدر
🔆گفت میخواهم #عربی یاد بگیرم، کسی نمی دانست چرا جز خودش و خدا. پیشنهاد #مباحثه به یکی از آشنایان عراقی را داده بود. برای شروع باید متنی را ترجمه می کردند.
🔰 محمد مهدی با یک تیر ☄دو نشان زده بود: "سلام بر ابراهیم".
🔸️آنچنان #تسلطی بر این کتاب داشت و مجذوب ابراهیم شده بود، که گویی #خاطرات برای خودش اتفاق افتاده بود و در آخر همینطور هم شد.
🔆در اتاق کارش #سلام بر ابراهیمی داشت که با عربی حاشیه #نویسی کرده بود. می خواست خاطرات ابراهیم را برای سوری ها بخواند تا همه بدانند فرمانده ی معنوی او کیست.
🔹️به همه گفته بود باید جانانه بجنگیم که حتی اثری از جسم ما نماند تا مردم به زحمت تشییع نیفتند. درست مثل #ابراهیم هادی که آرزوی گمنامی داشت. انگار گمنامی گمشده همه ی مخلصین است.
🔰حالا دیگر کسی از خودش نمی پرسد چرا #محمد مهدی در آن محاصره ، کنار بچه های مجروح ماند و برنگشت. مثل ابراهیم، او هم #فرمانده نبود و اگر برمی گشت کسی بر او خرده نمی گرفت. اما ماند تا به همه ثابت کند آنچنان که #شهدا زنده اند، سیره عملی آنها نیز هنوز راه گشا و کلید 🔑سعادت است.
🔆شاید خودش را برده بود به #سال📅 ۶۱، والفجر مقدماتی و محاصره در کربلای کانال کمیل. با خودش گفت مگر عاشق💞 ابراهیم نبودی ⁉️مگر نمی خواستی مثل او باشی؟ امروز همان روزی است که #سالهاست منتظرش بودی، بسم الله، ابراهیم ماند کنار بچه های کمیل تو هم کنار بچه های فاطمیون بمان. او ماند و معبری زد از #بصر الحریر به کانال کمیل.
#روحش شاد
#یادش گرامی با ذکر #صلوات
🌷〰🌷〰🇮🇷〰🌷〰🌷
#مناسبت
#پنجم فروردین ماه
#سالروز شهادت
#شهید حجت الاسلام والمسلمین
#محمد حسن محرابیان
روحانی شهيد «محمدحسن محرابيان» در هجدهم دي ماه 1339 که مصادف با بيستم رجبالمرجب بود در شهر عاشقان تاريخ، کربلاي معلي، ديده به نور بارگاه امام حسين -عليهالسلام- شهيد، منور ساخت.
تحصيلات ابتدايي را در کربلا گذراند و سپس براي ادامة آن راهي ايران گرديد. مدتي در نايين و سپس در شهر مقدس قم، شهر نيلوفر آبي کوير، رحل اقامت گزيد. تحصيلات راهنمايي و متوسطه در اين شهر طي شد. بعد از موفقيت در تحصيل و اخذ مدرک تحصيلي ديپلم، وارد حوزة علميه قم شد. او با انتخابي هدفمند، راه کسب معارف زلال دين را برگزيد تا در زلال پاکش چشم جان بينا سازد. خوشه چيني از اقيانوس پر برکت معارف اهل بيت توفيقي بود که خدا به او داده بود.
محمدحسن، با استعداد و پشتکار فراوان در مدت کوتاهي توانست موفقيتهاي چشمگيري کسب نمايد. او همچنان که در پي تحصيل بود، مصمم به فراگيري حقيقت علم که تهذيب نفس باشد، گرديد. اخلاق اسلامي را در تکاتک حرکاتش ميتوانستي ديد. ادب در پيشگاه پدر و مادر، اهتمام به واجبات و رعايت خطوط قرمز دين از فضايل اخلاقي اوست تا جايي که مادر گراميشان نقل ميکند: «هيچگاه نمازش به تأخير نيفتاد؛ حتي به انتظار اذان مينشست. بيشتر اوقات با وضو بود. هيچگاه حاضر به شنيدن غيبتي نشد.»
🌷〰🌷〰🇮🇷〰🌷〰🌷
#خاطرات_شهدا
#شهید_محمدرضا_دهقان
یکی از رفقا و هم دانشگاهی هایش تعریف میکرد که با #محمد پینت بال میرفتیم .
به شوخی به #شهید_دهقان گفتم :
آقا همه تیرها عین این بازیهای کامپیوتری به سر و کله من خورد .
او گفت : اشکال نداره داداش! چه چیزی بهتر از اینکه بی سر #شهید شوی .
خودم گلوله بارانش کرده بودم، به شوخی گفتم چیزی نصیب تو نمیشود #محمد ! همه تیرهایی که نثارت کردم به #سینه و #پهلوهایت خورد .
وقتی که #پیکرش را آوردند و نحوه #شهادتش را فهمیدم نابود شدم.
با خودم فکر کردم اشتباه از من بود که گمان میکردم چیزی به تو نمیرسد.
#روحش_شاد
#یادش_گرامی با ذکر#صلوات
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برگزاری مراسم شبی با شهداء
بزرگداشت یاد و خاطره شهدای خردادماه محله پاسدارشهید حاج #محمد(منصور)_اسفندیاری و
شهید مدافع حرم #مهدی_طهماسبی
بسم الله الرحمن الرحیم
#تفسیر_یک_دقیقه_ای_قرآن_جلسه_109
🌷 #آیه_93_سوره_بقره
🌸 وَ إِذْ أَخَذْنَا مِيثاَقَكُمْ وَ رَفَعْنَا فَوْقَكُمُ الطُّورَ خُذُواْ مَا ءَاتَيْنَاكُمْ بِقُوَّةٍ وَ اسْمَعُواْ قَالُواْ سَمِعْنَا وَ عَصَيْنَا وَ أُشْرِبُواْ فِى قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ بِكُفْرِهِمْ قُلْ بِئْسَمَا يَأْمُرُكُمْ بِهِ إِيمَانُكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِین
🍀 ترجمه:و (یاد كنید) هنگامی كه از شما پیمان گرفتیم و كوه طور را بر فراز شما بالا بردیم (وگفتیم:) دستوراتى كه به شما داده ایم، محكم بگیرید و گوش دهید،آنان گفتند: شنیدیم و نافرمانى كردیم، و به سبب كفرشان به (پرستش) گوساله دلباختند. بگو اگر ادّعاى ایمان دارید،ایمانتان شما را به بد چیزى فرمان مى دهد.
🌷 آخرین حرف #یهودیان این بود كه اگر پیامبرى از بنى اسرائیل نباشد، به او ایمان نمى آوریم و تنها كتابى را كه بر خودمان نازل شده باشد، قبول داریم.قرآن چند نمونه از دروغ هاى آنها را بیان مى كند:
🔴 #نمونه_اوّل در آیه قبل بود كه فرمود: شما اگر در این ادّعا راستگو هستید، پس چرا به موسى پشت كرده و به سراغ گوساله پرستى رفتید؟!
🔴 #نمونه_دوّم همین آیه است كه مى فرماید: از شما پیمان گرفتیم و كوه طور را بالاى سر شما قرار دادیم و گفتیم: با كمال قدرت قوانین آسمانى تورات را بگیرید و گوش داده و عمل كنید، امّا شما گفتید: ما قوانین را مى شنویم، ولى عمل نمى كنیم.
🔴 حال اگر به قرآن و پیامبر اسلام ایمان نمى آورید به این بهانه كه #محمد صلى الله علیه وآله و سلم از ما نیست و قرآن بر بنى اسرائیل نازل نشده است، پس چرا با موسى و تورات او آنچنان برخورد كردید؟!
🔴 #قرآن راز این عدم اعتقاد را چنین بیان مى كند: آنها به خاطر كفرشان، دلهایشان از علاقه به گوساله سیراب شده و جایى براى تفكّر و #ایمان نمانده بود. اگر بنى اسرائیل در ادّعایشان صادق هستند كه هر چه بر ما نازل شود به آن ایمان مى آوریم، پس این جنایت را كه در پرونده ى آنان هست، چگونه توجیه مى كنند؟ آیا گوساله پرستى، پیامبركشى و پیمانشكنى، جزء ایمان است؟
🔹 پيام های آیه ۹۳ سوره بقره 🔹
✅ پیمان گرفتن، یكى از عوامل و انگیزههاى عمل است.
✅ حفظ دست آوردهاى انقلاب الهى، هر چند به قیمت تهدید باشد،لازم است.
✅ انجام #احكام و دستورات الهى، نیازمند قدرت، جدّیّت، عشق و تصمیم است و با شوخى و تشریفات،سازگارى ندارد.
✅ رفتار، بهترین بیانگر افكار و عقاید انسان است.چنانكه گفته اند: »حبّ الشىء یعمى و یصمّ«#علاقه شدیدی به چیزى، انسان را كور وكر مى كند. یعنى انسان دیگر حاضر نیست عیبهاى آن را ببیند و یا بشنود.
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
بسم الله الرحمن الرحیم
#تفسیر_یک_دقیقه_ای_قرآن_جلسه_109
🌷 #آیه_93_سوره_بقره
🌸 وَ إِذْ أَخَذْنَا مِيثاَقَكُمْ وَ رَفَعْنَا فَوْقَكُمُ الطُّورَ خُذُواْ مَا ءَاتَيْنَاكُمْ بِقُوَّةٍ وَ اسْمَعُواْ قَالُواْ سَمِعْنَا وَ عَصَيْنَا وَ أُشْرِبُواْ فِى قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ بِكُفْرِهِمْ قُلْ بِئْسَمَا يَأْمُرُكُمْ بِهِ إِيمَانُكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِین
🍀 ترجمه:و (یاد كنید) هنگامی كه از شما پیمان گرفتیم و كوه طور را بر فراز شما بالا بردیم (وگفتیم:) دستوراتى كه به شما داده ایم، محكم بگیرید و گوش دهید،آنان گفتند: شنیدیم و نافرمانى كردیم، و به سبب كفرشان به (پرستش) گوساله دلباختند. بگو اگر ادّعاى ایمان دارید،ایمانتان شما را به بد چیزى فرمان مى دهد.
🌷 آخرین حرف #یهودیان این بود كه اگر پیامبرى از بنى اسرائیل نباشد، به او ایمان نمى آوریم و تنها كتابى را كه بر خودمان نازل شده باشد، قبول داریم.قرآن چند نمونه از دروغ هاى آنها را بیان مى كند:
🔴 #نمونه_اوّل در آیه قبل بود كه فرمود: شما اگر در این ادّعا راستگو هستید، پس چرا به موسى پشت كرده و به سراغ گوساله پرستى رفتید؟!
🔴 #نمونه_دوّم همین آیه است كه مى فرماید: از شما پیمان گرفتیم و كوه طور را بالاى سر شما قرار دادیم و گفتیم: با كمال قدرت قوانین آسمانى تورات را بگیرید و گوش داده و عمل كنید، امّا شما گفتید: ما قوانین را مى شنویم، ولى عمل نمى كنیم.
🔴 حال اگر به قرآن و پیامبر اسلام ایمان نمى آورید به این بهانه كه #محمد صلى الله علیه وآله و سلم از ما نیست و قرآن بر بنى اسرائیل نازل نشده است، پس چرا با موسى و تورات او آنچنان برخورد كردید؟!
🔴 #قرآن راز این عدم اعتقاد را چنین بیان مى كند: آنها به خاطر كفرشان، دلهایشان از علاقه به گوساله سیراب شده و جایى براى تفكّر و #ایمان نمانده بود. اگر بنى اسرائیل در ادّعایشان صادق هستند كه هر چه بر ما نازل شود به آن ایمان مى آوریم، پس این جنایت را كه در پرونده ى آنان هست، چگونه توجیه مى كنند؟ آیا گوساله پرستى، پیامبركشى و پیمانشكنى، جزء ایمان است؟
🔹 پيام های آیه ۹۳ سوره بقره 🔹
✅ پیمان گرفتن، یكى از عوامل و انگیزههاى عمل است.
✅ حفظ دست آوردهاى انقلاب الهى، هر چند به قیمت تهدید باشد،لازم است.
✅ انجام #احكام و دستورات الهى، نیازمند قدرت، جدّیّت، عشق و تصمیم است و با شوخى و تشریفات،سازگارى ندارد.
✅ رفتار، بهترین بیانگر افكار و عقاید انسان است.چنانكه گفته اند: »حبّ الشىء یعمى و یصمّ«#علاقه شدیدی به چیزى، انسان را كور وكر مى كند. یعنى انسان دیگر حاضر نیست عیبهاى آن را ببیند و یا بشنود.
#تفسیر_یک_دقیقه_ای_قرآن
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ارسال #کلیپ توسط خواهر بزرگوار
#شهیدان_محمد_حسین_و
#محمد_جعفر_ربانی_نژاد
24 اسفند 1363 سالروز شهادت #محمد جعفر ربانی نژاد
گرامی میداریم یاد و خاطره این دو شهید بزرگوار و #والدین_آسمانیشان را با قرائت #فاتحه و ذکر#صلوات
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
بسم الله الرحمن الرحيم
🌹 #تفسیر_یک_دقیقه_ای_قرآن_جلسه_386
🌹 آيه 98 سوره آل عمران
🌸 قُلْ يَا أهْلَ الْكِتاَبِ لِمَ تَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ شَهِيدٌ عَلَى مَا تَعْمَلُونَ
🍀 ترجمه: بگو: اى اهل كتاب، چرا به آیات خداوند كفر مى ورزید، با آنكه خداوند بر آنچه انجام می دهید گواه است.
🔴 #شأن_نزول: در مورد نزول این آیه و سه آیه بعد، از آنچه در کتاب ها نقل شده است چنین استفاده می شود که یکی از یهودیان به نام شاس بن قيس که پیرمردی تاریک دل و در کفر و عناد کم نظیر بود، روزی از کنار مجمع مسلمانان می گذشت، دید جمعی از طایفه اوس و خزرج که قبلا سالها با هم جنگ های خونینی داشتند ولی اکنون با هم مجلس انس و دوستی بوجود آورده اند ، با خود گفت: اگر اینها تحت رهبری #محمد صلى الله عليه و آله از همین راه پیش روند موجودیت یهود به کلی در خطر می افتد در این هنگام یک جوان یهودی را به جمع آنها فرستاد تا حوادث خونین گذشته را به یاد آنها بیاورد اتفاقا این نقشه مؤثر شد و چیزی نمانده بود تا دوباره اختلاف و در گیری میان آنها بوجود آید. خبر به #پیامبر صلى الله عليه و آله رسید، فورا با جمعی به سراغ آنها آمد و با سخنان مؤثر آنها را از نقشه های دشمنان اسلام باخبر کرد و صلح و صفا و آشتی میان آنها زنده شد در این هنگام چهار آیه نازل شد که همین آیات 98تا101 سوره آل عمران می باشد.
🌸 در آیه 98 سوره آل عمران نخست #خداوند به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم دستور می دهد تا از یهود بپرسد انگیزه آنها در کفر ورزیدن به آیات خدا چیست؟ در حالی که می دانند خداوند از اعمال آنان آگاه است. می فرماید: قل یا أهل الكتاب لم تكفرون بآيات الله و الله شهید علی ما تعملون: بگو: ای اهل کتاب، چرا به آیات خداوند کفر می ورزید، با آنکه #خداوند بر آنچه انجام می دهید گواه است. منظور از اهل کتاب در این آیه، یهود هستند.
🔹 پيام های آیه98سوره آل عمران 🔹
✅ #سؤال همراه با توبیخ ولى با لحنى مؤدّبانه و نرم، بهترین شیوه ى هشدار است. «یا اهل الكتاب لِمَ تكفرون»
✅ اگر #خداوند را شاهد اعمال خود بدانیم، دست از مخالفت او بر مى داریم. «لِمَ تكفرون... واللّه شهید»
✅ #اهل_كتاب، فعّالیت هاى پنهانى علیه مسلمانان داشتند. «واللّه شهیدعلى ماتعملون»
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂