#ادمین_نوشت:
الان متاسفانه ادما جوری رفتار میکنن که جواب سلام هم نمیدن که نکنه بااین جواب سلام دادن بطرف مجبوربشیم کمک کنیم، درسته مشکلات زیاده اما لطفا لطفا لطفا درهیچ حال #انسانیت را فراموش نکنید؛ چون تنها چیزی که برای مامی ماند همین کمک کردن به دوست رفیق غریبه به یک یک هموطن هست... یاد شهید حاج احمد کاظمی افتادم روحشون شاد، که بعد ازشهادت بخواب یکی از دوستاش میاد از هیچی نمیگه از ۸سال دفاع مقدس نمیگه، بلکه میگه چیزی که اون دنیا کمکش کرده کمک به مردم زلزله زده بم بوده... الان ما کجای کاریم؟؟ میخوایم چکار کنیم؟ اگر درحق یکی کمکی انجام بدهیم دیگه اخر دنیاست ؟؟!!! #اندکی_تامل...
#یاعلی
۱۲/۹/۱۴۰۰
سردارشهیدمهدی باکری
#شهیدجاویدالاثرآقامهدیباکری❤️😊 @shahidbakeri31 👇👇👇
#دیدنت_آرامبخش_هست_فرمانده😊
#خاطره🤗
#شهدا_و_بیتالمال
آخرای برج دهم سال۶۳ #فرماندهان به ما ابلاغ کردن که آماده و راهی ماموریت چند روزه شویم
رفتیم #سد_دز چند روز آنجا پشت سرهم بودیم
بعد چند روز #آقامهدی با هئیت همراهش تشریف آوردند صد دز
همه رزمنده ها از آمدن آقامهدی به آنجا تعجب کردند بعد فرماندهان گفتند چند تا قایق آماده کنیم که فرماندهان سوار قایق شوند بروند بالای تپه کوچکی ک در صد دز بود
#شهیدباکری و بقیه فرماندهان همراهشان نقشه های بزرگی داشتند
بسیجیانی که تجربه قبلی داشتند گفتند که صددرصد عملیاتی در پیش رو داریم که این عملیات آب وخاکیه
بعد از چند ساعت #آقامهدی برگشتند
سکانانی که قایق را میراندند مقابل آقا مهدی مانورتگزازی انجام دادند
یکی از سپاهیان که بچه اردبیل بود موتور قایق از دستش در رفت افتاد توی آب بعد من طناب و برداشتم رفتم زیر آب
نفس کم آوردم و نتوانستم طناب را ببندم به موتور آب
از آب امدم بیرون آقامهدی که اونجا بود گفن نه دوباره نرو؛ دیگر اجازه نداد برم زیر آب و گفت نفس کم آورده ای و خفه میشید
گفت این #موتور_بیت_الماله و بخاطر من افتاده توی آب تا اون موتور از آب بیرون نیاد من خودمو مقصر میدونم ...
بیسیم زدند و بچه های غواص آمدند و موتور را از آب کشیدند بیرون
آقامهدی با چهره خندان گفتند حالا راحت شدم...
👈درحالی که بعضی از مسئولین امروزی خطا میکنند وخیلی راحت از روش میگذرند....
#شهیدمهدیباکری #شهدا #بیت_المال #باکری #اخلاص #مردعمل #شهادت_اتفاقی_نیست... #شهادت_هنر_مردان_خداست #آقامهدی_چنین_بود_آیا_ما_هم_عمل_میکنیم؟؟! ♡شادی روحشون صلوات♡
#راوی: جناب آقای قدرت حبیبی از اردبیل
@shahidbakeri31
بعد از عملیات خیبر بود که داشتیم اردوگاه را تخلیه می کردیم.
ما توی چادر فرماندهی منتظر بودیم تا همه از اردوگاه خارج شوند، بعد ما از اردوگاه بیرون برویم.
نزدیک غروب بود؛ دیدم #آقا_مهدی نشسته روی زمین و با تکه چوبی که در دستش است با خاکها بازی می کند.
نزدیک او رفتم، دیدم از گونه هایش #قطرات_اشک جاریست.
گفتم: " #آقا_مهدی چرا گریه می کنی؟
چی شده؟
برای #آقا_حمید دلتنگ شدی؟
می خوای بریم #ارومیه؟"
گفت: "نه غلامحسن، تمام بچه هایی که اونجا موندن، برادرای من هستن.
خدا خواست که اینطوری بشه. اگه بنا بود حمید رو بیاریم تا حالا آورده بودیم، حمید خودش هم نمی خواست بیاد."
گفتم: "پس چرا اینقدر ریختی بهم؟"
گفت: "از خدا #شهادت میخوام. دیگه دوست دارم هر چه زودتر #شهادتم رو برسونه."
گفتم: "یعنی به این زودی #شهادت_حمید روی شما تأثیر گذاشته؟"
گفت: "نه، این حرفها نیست." گفتم: "پس چی؟"
گفت: "نگرانم.
بین بچه های لشکر داره تفرقه می افته.
نگران اینم که این تفرقه بخاطر وجود من باشه.
شاید اگه من نباشم این تشتت و دو دستگی از بین بره."
بغض من هم ترکید و گریه ام گرفت.
#بغلش کردم و گفتم: "شما هر جا بری منم با شمام."
گفت: "نه، اگر وضعیت همین جوری پیش بره #لشکر_و_بچه_های_آذربایجان حیف میشن."
اصلا به فکر خودش نبود و به خودش فکر نمی کرد.
همه چیز را برای #خدا و سربلندی #اسلام می خواست، حتی #جان خودش را.
#راوی_غلامحسن_سفیدگری
#شهید_مهدی_باکری
#صلوات
@shahidbakeri31
#شهید_مهدی_باکری:
انسان فراموش كار است.
امروز هر چه بگويی فردا از يادش می رود.
بنابراين بايستی دائم تذكر داد و مسائل بطور مرتب يادآوری شود و هی گفته شود..
سلسله مراتب فرماندهی بايد رعايت شود.
در جبهه، خودرأيی نيست.
هر كس بگويد من، اين تخلف كرده است..
شهدا به دور از خودرأیی بودند..
شهدا صاف و ساده بودند...
@shahidbakeri31
سردارشهیدمهدی باکری
#شهید_مهدی_باکری: انسان فراموش كار است. امروز هر چه بگويی فردا از يادش می رود. بنابراين بايستی دائ
طوفان دلتنگی ات
حوالی شـــب می رسد ...
😔
سردارشهیدمهدی باکری
خاطره_ای_از_آقامهدی_باکری #بروایت_حاجصادق_آهنگران 👇👇
مقصد حرم امام رضا بود و زیارت بهانه ایی تا فرماندهان جنگ قبل از عملیات آینده از روح بلند ائمه معصومین کمک بگیرند و با استفاده از توجه آنان عملیاتی دیگر را آغاز کنند. در این سفر من درمیان همه فرماندهان مجذوب حالات آقامهدی شده بودم.در حرم حضرت معصومه(س) حالات عجیبی داشت، زیرلب چیزای را زمزمه میکرد واشک می ریخت، ومن نیز تحت تاثیر قرار گرفتم. آقای نیکخواه از برادران قراگاه کربلا وچند نفر دیگه از برادران دیگر هم مثل من متوجه او بودند. نیکخواه بعدها گفت بعداززیارت به خدمت آقامهدی رفتم و پرسیدم: آقامهدی از حضرت معصومه چه خواستی؟ با چشمان اشک بار رو بمن کرد و گفت از صمیم دل می خواستم که دراین عملیات #شهادت نصیبم شود.
وارد حرم امام رضا(ع) شدیم هرکس به طرفی رفت ومن باز در فکر او بودم ، مهدی داخل حرم با مهدی بیرون خیلی تفاوت داشت آن آرامش، سکوت و طمانیه بیرون درهم می شکست ومهدی به آتشفشانی خروشان تبدیل می شد وبا خود گفتم شاید به یاد #آقاحمید افتاده و یاد شهیدان لشکرش، ولی دقیق که می شدم می دیدم چیز دیگری درون او را به آشوب کشیده است.گرچه من نسبت به فرماندهان دیگر بامهدی زیاد محشور نبودم و ارتباط نزدیکی بااو نداشتم ولی در آن چند روز در دریای چشمان مهدی غرق شده بودم.
#بروایت: حاج صادق آهنگران
#ازکتاب: خداحافظسردار
#شهید_مهدی_باکرے
#جاویدالاثر
#فرمانده_لشکر_۳۱عاشورا
#خدایامراپاکیزهبپذیر🙏
#صلوات
@shahidbakeri31
سردارشهیدمهدی باکری
خاطره_ای_از_آقامهدی_باکری #بروایت_حاجصادق_آهنگران 👇👇
شهدا زنده اند (صبح که داشتم میگفتم دلتنگ امام رضا هستم این خاطره رو یکی از دوستان فرستاد بفال نیک میگرم) ان شاالله بزودی به نیابت از شهدا واقا مهدی راهی حرم امام رضا ع بشیم صلوات❤️
خالی است دستانم هیچ ندارم
جز دوست داشتنت....
#یا_زهرا
#هدیهبهحضرتزهراسه صلوات❤️