eitaa logo
「شهیده راضیه کشاورز」
580 دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
2.6هزار ویدیو
37 فایل
「شهیده راضیه کشاورز」∶ ●دوست دارم راهی رو برم که خدا راضی باشه...🌱 راض بابا↯ @shahidehRaziehkeshavarz✨ کانال شرایط مون☕️↯: 『 @shaidehkeshavarz111 』 کانال پیام های شما↯ @nashenass_khoone کانال رسمی-زیرنظر مادر شهیده✓ ◢کانال وقف امام زمان(عج)◤
مشاهده در ایتا
دانلود
✿چگونه خوب و مفهومی درس بخوانیم؟ ●فرا رسیدن امتحانات و فصل درس و تحصیل همیشه همراه است با چالش‌ها و مشکلاتی که ما باید در طول سال یا ترم تحصیلی با آنها دست و پنجه نرم کنیم. یاد گرفتن اینکه چگونه مفهومی درس بخوانیم می تواند به ما در مقابله با این مشکلات کمک کنند.  ۱- مطالعه کردن با درس خواندن فرق دارد ✨بسیاری از ما هنگام امتحانات به جای اینکه درس بخوانیم، مطالعه می کنیم. مطالعه کردن زمانی است که ما از روی متن کتاب یا جزوه خود می خوانیم بدون آنکه خلاصه نویسی کنیم یا قسمت های مهم را علامت بزنیم. بهانه اکثرمان هم برای انجام ندادن این کار ها این است که فکر می کنیم این تکنیک ها وقت زیاد از ما می گیرند و باعث می شوند که از برنامه مان عقب بمانیم، غافل از اینکه اتفاقی که می افتد دقیقا برعکس این است. اگر می‌خواهیم یاد بگیریم که چطورمفهومی درس بخوانیم باید از این تکنیک ها بهره ببریم. دلیلش هم آن است که؛ اگر از تکنیک هایی مثل یادداشت برداری استفاده نکنیم، مجبوریم مطالبی را که قبلا مطالعه کرده ایم را دوباره و چند باره بخوانیم تا آن ها را در حافظه مان ثبت کنیم.📚 کانال شهیده راضیه کشاورز🌱 ♡@shahideRaziehkeshavarz
●چگونه خوب و مفهومی درس بخوانیم؟📚 ① کانال شهیده راضیه کشاورز🌱 ♡@shahideRaziehkeshavarz
❤️🍃بسم رب الشهدا و الصدیقین🍃❤️ ✅داستان عجیب یکی از بچه هایی که برای جشن تکلیف مهمان حضرت آقا بودن 🦋داستان زهرا فرزند شهید مدافع حرم عبد المهدی کاظمی از زبان همسر شهید عبدالمهدی کاظمی. ✍عبد المهدی قبل رفتنش بهم گفت وقتی من شهید شدم اگه رفتی دیدن رهبرم به ایشون بگو عبد المهدی گفت آقا جون یه جان نا قابل بیشتر نداشتم اینم دادم در راه از شما .... 🦋همش تو ذهنم بود و منتظر که کی نوبت ما میشه و مشرف به دیدار اقا میشیم.... چند سال گذشت و خبری نشد،ولی این خواسته عبد المهدی از ذهنم پاک نمیشد .. یه روز یکی از دوستام زنگ زد گفت عازم حرم اربابم ،عازم نینوا...🕌 دلم پر کشید سمت حرم ،،بغضی گلو گیر داشتم اشکم جاری بود همونجا گفتم اقا جان خودت کمک کن من بتونم خواسته عبد المهدی رو انجام بدم.... 🦋یه نامه نوشتم کتبا از اقا امام حسین ع طلب کمک کردم و لیاقت حضور محضر آقا رو ازشون خواستم تا بگم حرف شهیدمو ... نامه رو دادم دوستم و گفتم بندازش تو شیش گوشه ی ارباب💔 دوستم رفت و نامه رو انداخت و برگشت خیلی از اون ماجرا نگذشته بود که باهامون تماس گرفتن و گفتن اماده بشین برای دیدار با رهبر انقلاب👌 شوکه شده بودم،،خوشحال ،،متعجب ،،راضی ولی استرس داشتم ،، ذوق داشتم لحظه شماری میکردم واسه اونروز... به بچه هام گفتم و اماده شده بودیم واسه رفتن دل تو دل هیچ کدوممون نبود ،،اخه بچه ها همیشه حسرت این رو داشتن ... آرزوشون بود و الان اون ارزو براورده شده بود حس غریبی بود سر از پا نمیشناختیم مخصوصا ولی شب رفتنمون به دیدار ... 🦋 دختر کوچیکه چشمش مشکل پیدا کرد قرمز شد ،،چرک کرد،،آب و چرک شدید از چشمش سرازیر بود ... همونجا تو مسیر بردمنون بیمارستان پانسمان و دارو .. ولی افاقه نکرد ،،هیچ دارویی اثر نداشت چشمش بد تر و بد تر شد و به شدت باد کرده بود حتی دل نگاه کردن به چشمشم نداشتم مونده بودم چرا...چرا امشب...چرا اینجا..چرا اینجوری شد‌.... 🦋خلاصه با همین چشم مجروح حاضر شدیم تو اتاق مخصوص دیدار با نشستیم تشریف اوردن نشستن بچه ها همشون رفتن نزدیک با اقا حرف زدن ایشون بغلشون کرد... همه رفتن جز 😓 هر چقدر بهش اصرار کردم که پاشو برو جلو نرفت... گفت روم نمیشه با این صورت برم جلو جلو بقیه😭❤️ نرفت تا اینکه ..... ✅ادامه دارد..... کانال شهیده راضیه کشاورز🌱 ♡@shahideRaziehkeshavarz