✿چگونه خوب و مفهومی درس بخوانیم؟
۵- مطالب را به دیگران تدریس کنید
●تدریس مطالب به دیگران راه حل دیگری برای سوال چگونه درس بخوانیم است. بعد از اینکه مطالعه کردید، سعی کنید تمام مطالبی را که خواندهاید به وسیله همان نقشه کشی ذهنی دسته بندی کنید. سپس درست مثل یک معلم این مطالب را به خود یا دیگران تدریس کنید. بله درست شنیدید. اگر نمیتوانید کسی را پیدا کنید تا هرآنچه خواندهاید را به او تدریس کنید. سعی کنید که مطالب را به خودتان تدریس کنید.
اما برای یادگیری مفهومی بهتر است که حتما هر چه خواندهاید را به یک نفر دیگر تدریس کنید.
دلیل این کار چیست؟ خب وقتی شما با یک انسان دیگر روبرو هستید، مسلما با سوالاتی از جانب او مواجه خواهید شد. هر سوال میتواند دید مثبتی از نقاط ضعفتان به شما ارائه دهد. شما هم بعد از این اتفاق خیلی زود به سراغ این موارد رفته و با تمرین و مطالعه بیشتر، آنها را نیز یاد خواهید گرفت.
این کار حتی میتواند در افزایش انگیزه برای درس خواندن هم موثر باشد و شما را به درس خواندن علاقهمند کند.📚
#چگونه_درس_بخوانیم
#جهاد_علمی
#قسمت_پنجم
کانال شهیده راضیه کشاورز🌱
♡@shahideRaziehkeshavarz♡
●چگونه خوب و مفهومی درس بخوانیم؟📚
①#قسمت_اول
②#قسمت_دوم
③#قسمت_سوم
④#قسمت_چهارم
⑤#قسمت_پنجم
⑥#قسمت_ششم
⑥#قسمت_هفتم
⑦#قسمت_هشتم
کانال شهیده راضیه کشاورز🌱
♡@shahideRaziehkeshavarz♡
•• 🫀🪐
.
.
•| کتاب راض بابا |•
#قسمت_پنجم / صفحه ۱۱
به کوچه حسینیه رسیدم. انتظامات مردم را هدایت میکردند تا هرچه سریع تر از آن جا دور شوند. خودم را به در حسینیه رساندم. انتظاماتی کنار در ایستاده بود و مدام میگفت: «خانما سریع تر! زود خارج بشین.»
به سمتش رفتم و شانه اش را گرفتم.
- شما دختر من رو ندیدین؟ راضیه رو ندیدین؟
با تعجب چشمانش را تنگ کرد
- کدوم راضیه ؟
- راضیه کشاورز.
- نمیشناسم
آن لحظه حس میکردم مثل ،مدرسه همه راضیه را می شناسند. در حسینیه با تعداد کمی دوست شده بود، اما در مدرسه همه سر صف با او آشنا شده بودند. خودش برایم تعریف کرد گفت: « در یکی از روزهایی که در حیاط بزرگ مدرسه صف کشیده بودیم، وقتی قرائت قرآن به پایان رسید، مدیر پشت تریبون قرار گرفت.
- خب بچه ها، امروز از دانش آموز موفق و منضبط مدرسه مون می خوایم که بیان این جا و رمز موفقیتشون رو برای شما بگن... خانم راضیه کشاورز تشریف
بيارين.
یک آن بدنم داغ شد. هول شده بودم. نمیدانستم جلو این همه چه بگویم. قبلاً سر صف، قرآن و دعای عهد خوانده بودم، اما صحبت نکرده بودم. نازنین که پشت سرم ایستاده بود، بازویم را گرفت و در گوشم گفت: «برو
دمت گرم. کلاسِ کلاسمون رو بالا بردی.»
پگاه دستم را گرفت و به جلو کشید.
- راضیه زود باش برو دیگه
ادامه دارد...
کپی اکیدا ممنوع!!!!🚫
#کتاب_راض_بابا
#شهیده_راضیه_کشاورز
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🍃اللهم صل علی محمد و آل محمد🍃
• کانالِ شهیده راضیه کشاورز :)
🌱| @shahideRaziehkeshavarz