فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیایید ای جوانان گلاب آرید و قرآن
رود ابن الحسن قاسم به میدان
بیا نجمه تماشا نظر کن قاسمت را
کفن پوشیده و عازم به میدان
#قسمت_پنجم
🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃
ادامه وصیت نامه👇👇
دیشب خواب امام (ره) را دیدم,دیدم سر پل صراط ایستاده و با همان خضوع همیشگی داره رد میشه.
صدا زدم ,جلوشو گرفتم,گفتم چه جوریه شما راحت رد میشید؟پس ما چی؟
فرمود:اینجا دیگه اعمال دنیوی شماست,که به کارتون میاد.
خلاصه نتونستم ردبشم,تو ذهن خودم که من آدم خوبی هستم ولی در عمل نه.
نمیدونم چقدر توشه برای پل صراط گذاشتم فقط به کرمش امیدوارم و دعای خیر
آدم هایی که تا تونستم , به قول گفته حاج آقا کارشون رو طبق قانون و کار خیر راه انداختم.
امیدوارم دعام کنند.
امیدوارم اون هایی که تو آموزش از من سختی میدیدند ,من رو حلال کنند. فقط به خاطر خودشون بوده و بس.
فکرم مشوشه تازه از هیأت امام جواد (ع)اومدم. سر سفره آقا بودم.
غسل شهادتم گرفتم امیدوارم فردا ردیف بشه بروم. به آرزوی چند ده ساله ام برسم.
#شهید_سرافراز_قدیر_سرلک
🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊
پایان
#حدیث_روز
🌸امام هادی علیه السلام:
🔹«افسوسهاى ناشى از كوتاهى نمودن در كار را به ياد آور، تا احتياط و دورانديشى در پيش گيرى».
📗أعلام الدين : ص٣١١
#قسمت_اول
#فدایی حضرت زینب سلام الله علیها ، شهید مدافع حرم ، جواد کوهساری⚘
در تاریخ ۱۳۶۴/۱۱/۱۰ در شهر مشهد مقدس و در خانواده ای متدین و مذهبی متولد شد و در دامان پر مهر و محبت پدر و مادرش بزرگ شد.
#شهید ۲۹ ساله و مجرد بود
#لیسانس حسابداری داشت و دانشجوی #فوق لیسانس حقوق بود. سربازی اش را هم در نیروی هوایی مشهد گذراند.
حدود #۱۷ سال عضو فعال بسیج بود. عاشق ولایت بود و گوش به فرمان رهبر عزیز♡ دو سه سالی میشد با دوستاش به مناطق جنگی ، جمکران و حرم امام خمینی (ره) می رفت.
همیشه خبرهای سوریه و عراق را پیگیری میکرد. از طریق برادرش از مادرش خواست که عازم #سوریه شود اما پدر ایشان راضی به رفتنش نبود.
#مربی تخریبچی بود. در تمام فنون جنگی آموزش دیده بود و در #عراق هم مینها را خنثی میکرد.
به روایت از مادر شهید⚘ :
راضی به رفتنش نبودم اما دیدم راهش راه خیره ، چیزی نداشتم که بگم. خواهران و برادرش خیلی گریه میکردند. برادرش به من گفت اگر شما بگی نرو نمیره.😔
ادامه دارد👇👇
راضیش کردن بردنش، بچهها میگفتن اصلاً ما اونجا دیگه ندیدیمش نمیفهمیدیم این چی میخوره، از کجا میاره شکمش رو سیر میکنه میگن.
میرفت یه جای خلوت رو پیدا میکرد یه چفیه می انداخت روی سرش فقط گریه میکرد از اونجام که برمیگرده اول کاری که میکنه خالکوبیهای بدنش رو پاک میکنه بعدم به نوچه های طرفدارش میگه راهی که من رفتم غلط بود و من توبه کردم شما هم ادامه ندید نوچه هاشم توبه کردن و قراره با همین سفر بیان راهیان نور و همگی قرار گذاشتن پیاده روی کربلا رو هم برن
یه لحظه از ته دلم از خدا خواستم دست پدر و مادر منم رو بگیره و اونها رو متوجه اشتباهاتشون کنه.صدای اومد
کجایی پسر گوشی رو داری
آهی کشیدم
_آره ببخشید منم از خدا وند خواستم پدر و مادرم رو متوجه اشتباهاتشون کنه و اونها هم به راه دین و خدا برگردن
_ان شاالله. پس دیگه معطل نکن که پس فردا ساعت پنج صبح تو پایگاه باش که جا نمونی
_عه اون موقع صبح حرکت میکنید؟
نه قبل از حرکت مراسم زیارت عاشورا داریم و بعدشم صبحانه دیگه شش و نیم هفت حرکت هست
_ ببین من نمیتونم اون موقع صبح بیام چون نمیگذارن تنها بیام بعد میان می بینن من لو میرم
_عه راست میگی با شه تو شش و نیم بیا
_توکل بر خدا ببینم میتونم اجازه بگیرم
_یادت باشه بگی میخوام بریم خرمشهر اهواز بگردیم
_باشه همین رو میگم
بعد از خداحافظی تماس رو قطع کردم. تا زمانی که مامانم سفره شام رو آورد من داشتم با خودم فکر میکرم...
ادامه دارد...
کپی حرام⛔️
سلام عزیزان جمعه ها داستان رو نمیگذارم ولی چون دیشب نتونستم بگذارم امروز جبرانی گذاشتم🙏🌹🖤
#قسمت_دوم
پسرم هر روز تماس میگرفت. با من و پدرش صحبت میکرد. ما مرتب با هم در تماس بودیم تا اینکه یک روز ساعت ۱۰ صبح تماس گرفت من نبودم برادرش میگفت : یا دست و پا شکسته میآید و یا با دست و پای قطع شده ، باید برای همه چیز آماده باشیم.😔
رفتم حسینیه ، کسی مرتب خانم کوهساری را صدا میکرد. فکر نمیکردم با من باشه. نماز اول را خواندم متوجه شدم به دنبال من هستند. به من گفتند : به جواد زنگ بزنید ببینید برگشته؟
آخه #مصطفی آمده است. دیدم بدنشان میلرزد. گفتم : پسر من رفته شما چرا نگران هستید ؟ برگشتم منزل ، دیدم همه جمع شده اند. باور نمیکردم #شهید شده.😔
صد بار زنگ زدم به #شهید مصطفی عارفی ، وقتی ایشان به پیش من آمد باور نمیکردم #جواد شهید شده است تا اینکه کوله اش را به من نشان داد.😔
شب آخری که میخواست بره آخرین عکسش را با برادر زاده اش گرفت.
می خواستم دامادش کنم. ماه رمضان برایش کت و شلوار گرفتیم اما تقدیر چیز دیگری برای او رقم زد.😔
ادامه دارد👇👇
#قسمت_سوم
هنوز صدای کلیدی که شب ها در را باز می کرد میشنوم. توی اتاقش #زیارت عاشورا گوش میداد. خیلی شب ها هم دیر وقت می آمد منزل. لباس مخصوصی برای #نظافت می برد و تا دیر وقت در حسینیه و هیئت مشغول شستن ظرف ها بود.😔🍃⚘🍃
با خواهران و برادرش خیلی #مهربان بود. به ویژه برادرش را خیلی دوست داشت و #احترام پدرش را خیلی نگه می داشت. من گمان نمیکنم پایش را یکبار هم که شده در حضور پدرش
دراز کرده باشه.🍃⚘🍃
به روایت از تنها برادرشهید آقا مهدی :
۱۹ تیر بود که به همراه #جواد برای تهیه ی بلیط به فرودگاه رفتم و برای ٢۰ تیر ، بلیط تهیه کرد و رفت.
هفت روز بعد ، جمعه سی ام ماه رمضان بود که با من تماس گرفت و خبر سلامتی اش رو داد و گفت همه چیز اینجا خوبه و ما در پشتیبانی پشت خط هستیم و بعد تلفن قطع شد.
همه چیز از آن تماس شروع شد ... 😔
آن روز در دلم احساسی داشتم این حس همچنان با من بود تا اینکه با من تماس گرفت تا خواستم جواب بدهم قطع شد. خودم دوباره تماس گرفتم کسی با لهجه ی خاصی صحبت میکرد.
فکر کردم خود #جواد پشت تلفنه ، چون منتظر شنیدن صداش بودم گفتم #جواد تویی ؟ پاسخ داد : نه من از دوستانش هستم #جواد زخمی شده.😔
ادامه دارد👇👇
#قسمت_چهارم
یکی دو ساعت بعد حاج آقایی با من تماس گرفت و خیلی خونسرد خبر #شهادتش را داد. دنیا روی سرم خراب شد نمیدانستم چکار باید بکنم .... یک ساعت بعد از شنیدن خبر ، به در و دیوار میخوردم.😔
به روایت از پدرشهید جواد کوهساری⚘ :
می گفتند #مدافعان حرم برای پول می روند. 😔#پسرم هیچ احتیاجی به پول نداشت. #ماشین نو برایش خریده بودم. #یک طبقه ی خانه را هم به نامش زده بودم و #هزینه ی نامزدی اش را هم کنار گذاشته بودم. پسرم هیچ نیازی نداشت و رفت.😔
پسرم #آقا جواد یک سال و نیم پیش از #شهادتش در فاز دوم متروی مشهد و در قرارگاه کار میکرد.#بیمه شده بود و حقوق میگرفت. ماشین مدل پایین هم داشت ولی براش ماشین صفر خریده بودم.😔
وقتی #جوادم را در لباس جنگ دیدم ، سر و صورتش را بوسیدم و
گفتم : من راضی ام ، برو ....😔🍃⚘🍃
#جوادم فوق العاده #پاک و #با حیا بود. ابداً ذره ای لغزش از او ندیدم. یکی از همرزمان او در عراق میگفت :#جواد در حالی که تیرها مثل #رگبار از روی سرش رد میشدند در حال جمعآوری #مینها بود تا راه را باز کنه.
ادامه دارد👇👇
#قسمت_پنجم
همان چند روزی که #عراق بود خیلی عربها با او دوست شده بودند. آن قدر که حاضر نبودند به مناطق خطرناک برود اما #جواد میگفت من آمده ام تا به هر شکلی که هست هر کاری که از دستم بر میآید انجام دهم و به #شهادت برسم.
#پسرم گاهی به #آسایشگاه جانبازان امام خمینی (ره) در پارک ملت نیز سر میزد. #جانبازان را حمام می برد و آنها را خیلی دوست داشت. بعضی از جانبازان با صندلی های چرخ دارشان از تهران برای شرکت در مراسمش آمده بودند.😔🍃⚘🍃
#ارادت خاصی به امام رضا (ع)♡ داشت. #خادم افتخاری حضرت بود در کنار صاحب اسمش هم به #شهادت رسید. #فلوجه نزدیک #حرم امام جواد (ع) است. #جواد در همان مکان پر کشید.😔
روی هیچ یک از قبور #شهدا نام « ثارالله » حک نشده است اما روی مزار #فرزندم نوشته اند : « مدافع حرم ثارالله » اولین کسی که از مشهد در عراق #شهید شد فرزند من بود.😔
سرانجام #شهید جواد کوهساری هم در تاریخ ٩۴/۴/٢۶ در فلوجه ی عراق به آرزویش که همانا #شهادت بود رسید.
مزار شهید⚘
مشهد مقدس ، بهشت حضرت رضا علیه السلام
🌷🌟🌷🌟🌷🌟🌷🌟🌷
شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم،شهدای هسته ای
و علی الخصوص شهیدسرفراز
💠 شهید جواد کوهساری💠
🌷 صلوات 🌷
✨ التماس دعای فرج وشهادت✨
یاعلی مدد❤️
پایان
28.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خدای من اینا کی هستند ..
((امور فرهنگی زائرسرای فاطمیه سلام الله علیها ))
روضه خانگی - حضرت قاسم(ع) - 1974.mp3
4.79M
🎙ای عمو جان زره مهر کفن پوشم کن...
🔻روضه #حضرت_قاسم(ع)
⏱#ده_دقیقه | 08:57
👤استاد #فرحزاد
#ششم_محرم
👈 دسترسی سریع به مطالب کانال
💡 کانال روضههای کوتاهِ کاملِ خانگی
@RozeKhanegee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یادمان بماند✅
این صحنه ها را باید مرتب دید تا یادمان نرود چه دلاور مردانی را در خارج مرزها از دست دادیم تا ناموس ایرانی بدست کفتارها نیفتد🤚😔
#شهدای_حرم
#بچه_کویر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شاهکارقرائت من سوره:والفجر
#آیه:27الی30
#القاری:الاستاد:عبدالباسط محمدعبدالصمد
#سلطان القرا
#حنجره طلایی
#صداملکوتی
#صدامکه
🍃🌷✨🍃🌷✨🍃🌷✨
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج🌤
🍃🌷🍃🌷
@shahidma
🍃🌷🍃🌷
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
#عزیز_زهرا_حسـیـن 🖤
رنـگ هــا رنــگ خــزان
اســت بـیــا بــرگـردیم
ایــن سـفـر بــار گـران
اســت بـیـا بـرگـردیــم
صـحـبـت از جـایـــزه و
مُلک #ری و #گندم بود
#خــواهــرت دل نگران
اســت بــیــا بـرگـردیم
#روایت_دوم 🍁
#اعوذ_بالله_من_الکرب_والبلا 😭
-------☆🍃 💕🍃❣🍃☆-------
🦋🦋🦋
🔰پاسخ به ادعای حضور همه جور آدم در عزاداری امام حسین ع توسط استاد حاج شیخ حسین انصاریان:
🔹مجلس عزای امام حسین(ع) پذیرای همه نوع افکار است، اما نه همه نوع ابزار.
🔹شرابخوار هم شاید به مجلس امام حسین بیاید اما نه با شیشه شراب، قمارباز هم میتواند به مجلس امام حسین بیاید اما نه با آلات قمار.
🔹آن سگباز و میمونباز هم میتوانند به مجلس امام حسین بیایند اما نه با سگ و میمون.
🔹طبیعتا آن کسی هم که کاشف حجاب است و در خیابانها تننمایی میکند هم میتواند به مجلس امام حسین بیاید اما وقتی به مجلس امام حسین وارد شد حق ندارد با ابزار گناه و با تظاهر به گناه یعنی با سر لخت و یا تن لخت وارد شود. پس حتماً باید آداب پوشش را رعایت کند.
🔹بله دستگاه امام حسین بزرگ است و پذیرای همه افکار و ادیان است. ولی قائده و قانون دارد، احترام دارد.
🔹همه نوع آدمی حق دارد وارد مجلس امام حسین شود،حتی آن گنهکار هم حق دارد، اما هیچکس حق ندارد آداب این مجلس را به سخره گرفته و بیحرمتی کند.
🔹هیچ کس حق ندارد با ابزار گناه و با تظاهر به گناه وارد این مجلس شود و حرمت این مجلس را بشکند و قبح زدایی کند.
🔹مهمان حرمت دارد به شرط اینکه حرمت صاحب خانه را حفظ کند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
#سالروزولادت....🌸🌸🎉🎉🌸🌸
ز دوری تو نمردم
چه لاف مِهر زنم؟ ...
پینوشت: دو سه ساعت بعد از ثبت این لحظات، مرغ روح از قفس آزاد شده حاج مرتضای عزیزم سبکبال و رها به آسمان پرواز کرد.
جانان من سفر کرد
با او برفت جانم😭😭😭
#شهید_حاج_مرتضی_مسیب_زاده
ببخش که اولویت هایمان، بدون این که متوجه باشیم عوض شده ببخش که کم آوردن هایمان را هزار گونه توجیه می کنیم .
ببخش که در قد و قوارهی تو و یارانت نیستیم اما از شما دم می زنیم
ببخش و از خدا هم بخواه، به حرمت خون تو و همه شهدای کربلایی دیگر، ما را هم کربلایی کند..انشالله
#پاسدار_مدافع_حرم
#شهید_مرتضی_مسیب_زاده
ولادت:۱۳۶۱/۴/۲۳
شهادت:۱۳۹۵/۳/۱۴ حلب سوریه
🦋🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
سلام من به هفتم محرم
سلام بر امام حسین
سلام بر آقا ابوالفضل
سلام بر علی اصغر
سلام بر شما عزاداران
صبحتون کربلایی
به حق خون
پاک شهیدان کربلا
سعادتمند و حاجت روا باشید 🌻
▫️اولین شنبہ
ماه محرمتون
سرشار از لطف خدا
انشاءالله خداوند
زندگیتون
را بی گره ببافـد
اول هفتہ تون پر از برکت
و لحظه هاتون لبریز
از عشق به آقای خوبی ها
#آقای_ایثارشهامت_امام_حسین (ع)
🦋🦋🦋
چه جوری بهش بگم و اجازه بگیرم. شام خوردیم به مامانم کمک کردم وسایل سفره روبردیم آشپزخونه. نشستم رو به روی بابام
_بابا
نگاهش رو داد به من
_من برم اردوی خرمشهر
مکثی کرد
_اردوی خرمشهر دیگه چیه؟
_میخوان برن خرمشهر رو بگردن میگن خیلی سر سبز و با صفاست
_مدرسه میبره؟
یا ابالفضل اگر بگم آره که دروغ گفتم اگر بگم مسجد که میدونم میگه نه یه دفعه سر زبونم اومد گفتم
_نه اردوی محلی هست
_کی این اردوی محلی رو میخود ببره؟
_بابای یکی از دوستام
بابا رو کرد به ساسان
فردا برو ببین کی میخواد این اردو رو ببره اگر قابل اعتماد هست ماهان باهاشون بره
ساسان جواب داد
_ چشم بابا
نفس راحتی کشیدم و تو دلم گفتم خدا رو شکر که ساسان با بابا آشتی کرد. این رو میشه یه جوری راضیش کرد.
از دلهره و اضطراب و گاهی هم از خوشحالی تا صبح خوابم نرفت. سر سفره صبحانه رو کردم به ساسان
_از مدرسه اومدم میای با هم بریم در مورد اردو بپرسی
سرش و به پایین انداخت
_آره میام
با خوشحالی کیفم رو برداشتم و خدا حافظی کردم اومدم مدرسه امیر محمد. بین بچه ها پیداش کردم
_سلام خوبی
_سلام ممتون خوبم، چی شده اومدی اینجا؟
لبخند زدم
_احتمال نو دو پنج درصد منم میام اردوی راهیان نور
خوشحال پرسید
_عه بابات رصایت داد!
نه هنوز، به داداشم ساسان گفته که تحقیق کنه ببینه اردو رو کی میبره
_خب اگر بفهمه که پایگاه بسیج میخواد ببره چی؟
_با ساسان صحبت میکنم که نگه من میخوام با بسبج برم آخه من گفتم یه اردوی محلی هست و بابای دوستم میخواد ببره ...
ادامه دارد..
کپی حرام⛔️
جمعه ها و ایام تعطیل داستان نداریم
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
( #سـرگـردپاسـدارشهیـدابوالفضلنیڪزاد🍃🌼
تاریخ تولد: ۱۳۶۳
محل تولد: نور
تاریخ شهادت: ۱۳۹۵/۴/۲۳
محل شهادت: سوریه
وضعیت تأهل: متأهل_داراےیکفرزند
محل مزارشهید: بهشت زهرا(س)
#فـرازےازوصیتنـامهشهیـد👇🌹🍃
✍...مادرجان؛من میروم،امّااگرزنده برنگشتم،به یادمحسن زهرا(س)گریه کن واگرسلاح دشمن قلبم راپاره پاره کرد،به یادحسنش(ع)گریه کن واگرتیربرتارک سرم خوردوآن رادونیم کرد،به یادهمسرش علی(ع)گریه کن واگربدنم را پاره ولهیده یافتی،به یادحسینش(ع)گریه کن.ولی اگرجسمم رادیگرهرگزنیافتی،به یادمادرسادات اشک بریزکه من نیزبه یاداوبارهاگریه کردم وهمیشه گریه خواهم کرد؛چون ازاومظلومتر سراغ ندارم واینک میروم تاانتقام سیلی زهرابگیرم..
گذشت نڪردم کہ
بفهمم تـو را
اما مےدانم ڪہ
از جـان بگذرے
باید راحت تر باشد
تا پاره تنت را بگذاری و بروی...
🌷شهید #ابوالفضل_نیکزاد🌷
#سالروزشهادت...🕊🕊🌸🌸
#سالروزشهادت.....🕊🌹
🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
تولد داریم چه تولدی 😍😃
شهید حضرت زهرایی ما :
#شهید_محمدرضا_تورجی_زاده💚
مناز چشـمـان تو چیزی مےخوانم....
که هرڪس لایق دیدار آن نیست🙈🕊
#تولدت_مبارک🎂🎉
محمدرضا تورجیزاده 23 تیرماه 1343 دیده به جهان گشود، او 5 اردیبهشت 1366در بانه، منطقه عملیاتی کربلای 10 به شهادت رسید. #شهید_محمدرضا_تورجی_زاده
سلام...سلام....سلام🤚🤚🤚
میخوایم امروز هدیه بدیم به یک گل آسمونی امروز شهادتش مطما باش هدیه بهت میده 😭😭😭
نه اصلا میخواییم یه رفیق برا خودمون انتخاب کنیم❤️❤️اونم چه رفیقی
اما نه رفیقا گاهی خیانت میکنن😔😔
میخوایییم یه داداش خوب انتخاب کنیم😍☺
میدونی اخه داداشیا هیچ وقت تنها نمیزارن آدم رو 🤗
#شهید محمد رضا تورجی زاده
مخصوص ازدواج جوانان
امروز دوست شهدت انتخاب کن ☺️☺️☺️☺️
۵سوره حمد هدیه تولد شهید یا علی بگو
خوش به حالتون شد ...به به 😍 اخه میدونی چیه شهدا شما رو انتخاب کردند
ای شهدا برای دلم حمدی بخوانید که شما زنده اید و ما مرده😭😔😔😭😭😭
مداح دل سوخته #شهید_محمد
صلواتی هدێه به شهید به مناسبت تولد💌
🦋🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
بِسم رَب الشُهدا وَ الصِدیقین🕊
همرزمش در #سوریه میگفت
شب عاشورا ماشین اصلاح آورد
و گفت بیا موهایم را از ته بزن!
با تعجب پرسیدم چرا؟!
گفت؛ فردا #روز_عاشوراست.
#غلام نباید مو داشته باشد!
دائم ذکر حضرت زهرا(س) بر لبانش بود
مداح نبوداما همیشه وسط هیئت روضه
#حضرت_زهرا(س) میخواند.
این ارادت قلبی او به مادرش حضرت
زهرا(س) باعث شد همچون مادر پهلو
شکستهاش با اصابت ترکش به ناحیه
#پهلو شهید شود.
#شهید_سید_اسماعیل_سیرت_نیا
🔹تاریخ ولادت: ۱۳۵۷/۰۴/۲۳
🔸محل ولادت: رشت
🔹تاریخ شهادت: ۱۳۹۴/۰۸/۱۶
🔸محل شهادت: حلب سوریه
🔹مزار: گلزار شهدای رشت
🎁#بهمناسبت_سالروز_ولادت..🌸🎉
🌟هدیه به روح مطهر شهید صلوات
🎈اَللهُمَّصَلِّعَلَىمُحمَّـدٍوآلمُحَمَّد🎈
🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
💠از مهم ترین اعتقاداتش امر به معروف و نهی از منکر بود.
تا حدی که به همراه شهید امر به معروف، شهید توفیقیان، چندین بار در این راه مجروح شده بود.
در کار خیلی جدی بود، اما در رفتار و اخلاق اجتماعی بسیار خونگرم، مهربان و خیلی باگذشت بود.
🌷حاج مرتضی در کنار مهربانی، ادب و حسن خلق، ارتباط خوبی داشت. در فعالیتهای پایگاه بســـــیج محل فعال بود. بعد از فارغ التحصیلی از دانشگاه جذب سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی شد اما از مشغله های کاریش چیزی نمیگفت.
انقدر فروتن بود که اگر کسی جویا می شد با لبخندی میگفت:
من جلوی درب پادگان نگهبانی میدهم فقط همین.
♡تولدت مبارک؛ بابایِ نازنین زینب♡
🌸به مناسبت سالروز #تولد #شهید #مرتضی_مسیب_زاده
🔹تاریخ تولد : ۲۳ تیر ۱۳۶۱
🔹تاریخ شهادت : ۱۴ خرداد ۱۳۹۵.حلب سوریه
🌸مزار شهید : گلزار شهدای سرحد آباد
#شهید_حاج_آقا_مرتضي_مسيب_زاده
#سالروزولادت...🌸🎉🌸
#۲۳تیرماه سالروززمینیشدنتمبارک
🎈🎁🎊🎉🎂
#شهیدمدافعحرممرتضیمسیبزاده
#۲۳تیرماه سالروززمینیشدنتمبارک
🎈🎁🎊🎉🎂
#شهیدمدافعحرممرتضیمسیبزاده
هدیهبهروحپاکش #پنجصلوات
🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽
🌹🕊🥀🕊🌹🕊🥀
✍#خاطرات_شهدا📃
💐اوایل به خاطر فرزند کوچکمان میگفتم نرو اما میگفت: «اجازه بده من برم». به خاطر همین گفتم که برو و تو را به حضرت زینب(س)امانت میسپارم تا او ازتو مراقبت کند و از خداوند میخواهم صبر حضرت زینب(س) را به من هم عطا کند. من به دلم افتاده بود که حاج سیدرضا در این راه به شهادت خواهد رسید. میدانستم اگر به سوریه برود دیگر برنمیگردد.من قبل از اینکه بخواهم با حاج سیدرضا ازدواج کنم، به تمام این مسائل فکر کرده بودم و از همان اولین روز ازدواج و تشکیل زندگی مشترک آمادگی شنیدن خبر شهادت همسرم را داشتم. کاملاً آماده بودم در این راه هر اتفاقی برای حاج سیدرضا بیفتد.
🌷حاج سیدرضا سه بار به سوریه رفت. اولین بار که اعزام شد، ۴۰ روز آنجا ماند و برگشت. دفعه دوم مجروح شد و در نهایت برای سومین بار در حلب سوریه به شهادت رسید.😭
✏️راوی:همسر شهید
💐ولادت : ۱۳۴۸/۰۱/۱۵ شهرلیلان
🥀شهادت : ۱۳۹۵/۰۴/۲۳ حلب،سوریه
🌹🕊#سـردار_مدافـع_حـرم
#شهـید_سیدرضا_مراثی
#سالـروز_شهــادت....🕊🕊🌹
🦋🦋🦋