🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ 💠💠#پیامبران و #مهدویت(18) #حضرت_موسی علیه السّلام ◀️ داستان موسی و فرعون از خوابی که فرعون د
❣﷽❣
💠💠 #پیامبران و #مهدویت ( 19)
2⃣ #ظهور_منجی
در این دوره، آتش #انتظار، بنی اسرائیل را گذاخته بود و با اوج گرفتن فشارها شوق دیدار موسی علیه السّلام هر روز بیش از پیش در دل آنان شعله ور می شد. این شرایط-همان گونه که در خصوص وجود مقدس مولایمان عج الله تعالی فرجه الشریف نیز آمده است-زمینه را برای #مدعیان_دروغین فراهم می کند و جریانی است بسیار خطرناک که می تواند سرنوشت نهضت را به کلی به انحراف بکشاند.
“امام پنجم علیه السّلام فرمود: موسی هنگامی ظاهر شد که پنجاه دروغگو پیش از او آمده و هر کدام مدعی بودند که همان موسی بن عمران موعود هستند”.
سرانجام پس از آن که موسی علیه السّلام در میان عده ای از خواص شناخته شده بود و می رفت تا با شکل گیری یک شبکه مخفی از یاران و اصحاب، جریان مقابله با فرعون با تأنی و تدبیر به شکلی مؤثر پیش رود، با پیش آمدن داستان قتل مرد قبطی در پی مشاجره ای که با یکی از اسرائیلیان #بی_بصیرت و زمان نشناس داشت و کمک موسی علیه السّلام به او و آشکارشدن ماجرای قتل در مرتبه دوم، شخصیت موسی علیه السّلام زودهنگام بر فرعونیان آشکار شد و او مجبور شد از مصر نگران و بیمناک خارج شود.
در این فرار از فرعونیان تقدیر خداوند بر آن قرار گرفته بود که موسی علیه السّلام چند صباحی را در جوار یکی از پیامبران الهی به نام #شعیب گذرانده و از این رهگذر در کنار تجربه حکومت داری و کاخ نشینی، دورانی را نیز به چوپانی و زندگی در بیابان گذراند تا از همه جهت برای رهبری بنی اسرائیل آماده شود.
البته این لزوم تربیت و آمادگی هیچ نباید سبب شود تا ما موسی علیه السّلام را در این دوره از فضائل و کمالات اخلاقی و طی مقامات عرفانی کم نصیب بدانیم. در ماجرای رسیدن موسی علیه السّلام به شهر مدین نکته ای وجود دارد که در این خصوص قابل توجه می نمایند.
🔻🔻🔻 #ادامه_دارد. . .
🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🌤
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
4_5870527412327940715.mp3
1.2M
#مبارزه_با_راحت_طلبی 13
⭕️ توقع داشتن در انجام کار فرهنگی نشانه راحت طلبی هست!
✅ این فایل رو همه مسئولین فرهنگی کشور باید با دقت گوش بدن💥
🎤🎤استاد پناهیان
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❤️| توی خواب امام حسین رو دیده بود به آقا عرض کرد : آقاجان #فدایتان بشوم، آیا زمان بریدن سرتان درد د
#الگو_برداری_از_شهدا
همیشه میگفت:
همه ما در #جاده زندگی در حال
حرکت هستیم. این جاده #تاریک است.
اطراف آن را هم #دره های عمیق گرفته.
چراغی که راه را روشن می کند #اعمال ماست.
گاهی مواقع این چراغ کم نور
میشود. یعنی اعمال ما #مشکل دارد.
گاهی مواقع در مسیر ما #طوفان برپا
میشود آنقدر شدید میشود که راه را نمیبینیم!
ممکن است از جاده خارج
شویم و در دره ها #سقوط کنیم!
این طوفان ها تاثیرات محیط است!
بچه ها #مواظب باشید.
اطراف شما چه خبر است؟!
با چه کسانی شما #رفیق هستید!؟
#شهید_سیدعلیرضا_مصطفوی🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
4_1249970598512165203.amr
124.8K
🎙صدای شهید مدافع حرم
#شهید_سیدمیلاد_مصطفوی😭
شادی روحش #صلوات
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#اردوی #خادمین افتخاری #حرم، زیبـا و بـه یـاد ماندنـی شـد. یکـی از بچه هـا وقتــی نگاهــش به مهدی اف
گفتم آقای ایمانی تکون نخور روی یقه ات یه #پروانه نشسته، بذار عکس📷 بگیرم.
خندید و گفت که ان شاالله نشانه #خوبی باشه.😄
چه نشانه های #قشنگی بودند...
از همه دلنشین تر چشمان #بارانی نیمه های شبت و حال و هوای آسمانیت #دلتنگم کرده محبوب من...
#هادی_دلم_باش_مهدی_جان❤️
#شهید_مهدی_ایمانی 🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
گفتم آقای ایمانی تکون نخور روی یقه ات یه #پروانه نشسته، بذار عکس📷 بگیرم. خندید و گفت که ان شاالله ن
ای #شــهـید دلمـــ💔 گرفته...
روحـــم پـــژمـــرد...
صــــبـــر و طــاقـــتــم بــه ســرآمــــد...
از گذشـتــــه ها #شـــرمنــده_ام
و از آینـده ها بیمناکـــم...🍂
تنها تســلی ام آب دیــده اســت...
اشـکـــی کـه تقـــدیم #تـــو میکنــم...😭
آبی کـــه با آن دل خود را شستــشــو مــیدهــم...
و بـــا ایـــن وسیلــه #غمهــای درونی خـــود را تسـکـین میبخـشـــم...😞
از آتش درونی خــود میکــاهــم و بـرای لحـظـه ای #آرامش ضـمیــر می یابم...
#بـرایــم_دعـا_کـن🖐 #شهید
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
8⃣ #در_محضر_شهید 🌹 بسیار به پدرومادر احترام ڪــنید و به دیدار اقوام و دوستان بروید از فقرا و نیازمند
یه تیکه کلام داشت؛ وقتی کسی میخواست غیبت کنه با #خنده میگفت: «کمتر بگو!» طرف میفهمید که دیگه نباید ادامه بده.
#شهید_مهدی_قاضی_خانی🌷
📔 #بابا_مهدی
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
حلما؛ دختری که 17 روز پس از #شهادتـــــ پدر به دنیا آمد💕 حلما یعنی صبور؛ از صفات حضرت #زینب (س) است
💠عشق به فرزند یا شهادت؟
خیلی #مشتاق بود بچه به دنیا بیاید و او را ببیند و همیشه میگفت: «پس این بچه کی به دنیا میآید؟ »
خیلی دوست داشت دخترش را ببیند ولی #عشقش به حضرت زینب(س)بیشتر بود. اگر بیشتر نبود اول #صبر میکرد بچه اش به دنیا می آمد و بعد میرفت. اما دیگرهیچ چیز نمیتوانست جلوی او را بگیرد و برای #دفاع از حرم حضرت زینب(س) رفت سوریه...
حلما 17 روز بعد از شهادت پدرش به دنیا آمد. میثم قبل از شهادتش یک روز از سوریه #زنگ زد و با هم صحبت کردیم. من اواخر دوره #بارداری_ام بود و روزهای سختی را میگذراندم.
به او گفتم: «خسته شدم. زودتر بیا خانه » گفت: «زهره جان! سپردمتان به حضرت زینب(س)و از خانم خواسته ام به شما سر بزند...
«میثم نجفی» مدافع حرم حضرت زینب(س)که در شهر حلب سوریه مجروح شده بود، پس از چند روز #کما در 13 آذر 93 به آرزویش که #شهادت بود رسید.
#شهید_میثم_نجفی
شادی روحش #صلوات
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
شهیدی که به دیدار امام زمان نائل آمد و امام زمان هدیه اش را پذیرفتند. #شهید_خانمیرزا_استواری🌷 #بخو
مادر شهید خواب #امام_زمان(عج) رو میبیند آقا به او می فرمایند: چرا مانع میشوی که #فرمانده نیروهایم به جبهه بیاید.
#شهید_خانمیرزا_استواری🌷
#بخوانید👇👇
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
مادر شهید خواب #امام_زمان(عج) رو میبیند آقا به او می فرمایند: چرا مانع میشوی که #فرمانده نیروهایم به
9⃣9⃣8⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠فرمانده امام زمان عجل الله فرجه 🇮🇷
🔮ما میدانستیم او ان قدر #سربزیر هست که درچهره کسی نگاه نمیکند❌ حتی درخیابان که مردم به ما می گفتند یک روزی این #خانمیرزا را ماشین نابود میکند چون #اصلا به اطرافش توجه نداشت. اما داستان #عجیب دیگرش این هست که او تازه از مجروحیت خلاص شده بود و داشت دیوار منزلمان🏚 تعمیر میکرد که ناگهان صدای مارش عملیات جبهه از رادیو شنیده شد.
🔮همانطورکه کارمیکرد باخوشحالی فریاد زد🗣 #شلمچه آماده باش که من هم آمدم. مادرم تا شنید بی تابی کرد وگفت عزیزم تو هنوز #مجروح هستی امتحان دانشگاه هم داری خانه مان هم کار داره. نمیگذارم بری📛 او می گفت مادر من #بایدبروم و مادر اصرار، که نمیگذارم..
🔮 #همانشب مادرم موقع خواب در حالیکه گوشه ای درسالن یا هال منزل تنها خوابیده بوده🛌 است میگوید #سحر، چشمم بیدارشد ⚡️اما در حال بین خواب وبیداری بودم که ناگهان اتاق روشن شد✨ و پشت سر آن #اقایی وارد شد. فهمیدم کسی جز وجود مبارک #امام_زمان (عجل الله تعالی فرجه) نیست❌
🔮به استقبالش #ایستادم وگفتم. ❣السلام علیک یابن رسول الله. حضرت جواب فرمودند اما هرچه #اصرارکردم اقا بفرمایید اقا جلوتر نیامدند🚫 فرمودند: چرا مانع میشوی فرمانده #نیروهای_من به جبهه برود⁉️گفتم: اقا قربون جدت این بچه هنوز مجروحه💔 #امتحان دانشگاه هم دارد و خانه ما هم تعمیرداره.
🔮باز گفتم: اقا بفرمایید. باز حضرت فرمودند چرامانع #فرمانده نیروهای من میشوی؟؟ این مطلب #سه بار تکرارشد. تا اینکه فرمودند: پس، فردای قیامت انتظار #شفاعت از مادر حضرت زهرا سلام الله علیها ، نداشته باش❌😢
🔮تا این را فرمود، گفتم: چشم آقا #چشم_آقا اگر دیگه گفتم نرو، چشم راستم👁 را در بیار بگذار کف دستم. باهمان زبان محلی #دوبار تکرارکردم. آنوقت آقا با تبسمی تشریف اوردند و #نشستند ومن هم روبروی ایشان👥 زانو زدم.
🔮یک لیوان چای☕️ یا نوشیدنی ریختند (بجای اینکه من پذیرایی کنم) و فرمودند #بخور گفتم نه آقا میل ندارم و #غرق_تماشای حضرت شده بودم😍بازفرمودند: بخور.گفتم آقا #میل_ندارم. فرمودند: بسیارخوب. بعد کاغذی از جیبشان بیرون اوردند که به رنگ سبز📗 بسیار قشنگ و #نورانی بود به اندازه کف دستی بیشتر نبود⭕️
🔮روی آن چیزهایی نوشتند که من #سواد خواندنش را نداشتم ان کاغذ را به #دست_راست من دادند و من گرفتم.فرمودند: این کاغذ را به #خانمیرزا بده و سلامش برسان گفتم چشم اقا. و بلند شدند تادم در🚪 بدرقه کردم. وتشریف بردند.
🔮ناگهان با #صدای_اذان مسجد🕌ازجا پریدم چراغ💡خانه راروشن کردم. دیدم الله اکبر، نامه اقا💌 #دردستم هست. سراسیمه به اطاق خانمیرزا رفتم گفت: چی شده چرا گریه میکنی⁉️گفتم: مادر دیگه #مانعت نمیشم برو بسلامت! چرا مادر؟ تو که خیلی #سخت می گرفتی
🔮گفتم ببین #امام_زمان (علیه السلام) برایت نامه نوشته💌 و کاغذ سبز را بهش دادم. #خانمیرزا از شادی پروازکرد🕊 گاهی می بوسید و #روی_چشم می گذاشت وگاهی سجده میکرد وگاهی دست به اسمان میگرفت و #شکرمیکرد. بعد که آرام شد😌 آماده #نمازصبح شد📿
🔮آخر بار فقط دیدم که نامه آقا را در لباس سبز پاسداریش گذاشت وگفت #مادر این واقعه را حتی به پدرم هم نگو❌گفتم: چشم و #همانروز اماده سفرشد. انگار دل مادر ازاین رو به ان روشده بود خوشحال بود. بستگان بدون اطلاع قبلی دسته دسته می امدند👥👥 وخداحافظیش👋 میکردند
🔮و میگفتند #مادرخانمیرزا چی شده ساکتی چرا مانعش نمیشی⁉️ می گفت: سپردمش به #امام_زمان برود به امیدخدا. و او رفت
پانزده روز شد که #خبر_شهادتش🌷 آوردند...
⚜فاعتبروا یا اولی الابصار.
❣ببینید آنان که #یکشبه ره صدساله رفته اند.
#شهید_خانممیرزا_استواری🌷
🔷راهشان پر رهرو🔷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
Ali Fani-Atashe Eshgh-www.Baradmusic.ir.mp3
9.07M
🎤 علی فانی
🕊 آتش عشق
#مناجات_باامام_زمان.عج
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
برشےاز #ڪتاب ســــربلنــد❤️ هر وقت ڪارش جایی #گیر مےکرد☝️ و تیرش به سنگ میخورد😞، زنگ میزد که برایش
#برشی_از_کتاب_سربلند🚩
📚اکثر شبها دورهم #جوجه_کباب درست میکردیم. کم خوراک بود. بهش میگفتم: بابا نیقلیون یه چیزی بخور.
خیلی #فلافل دوست داشت. یک فلافلی بود توی راه #اصفهان. میگرفتیم همیشه. دست به #بستنی اش خیلی خوب بود. #تخمه هم که خیلی میشکست.
گاهی فیلم میگرفتیم که دورهم ببینیم. به #نهنگعنبر چقدر فحش داد و بدوبیراه گفت که این چه #مزخرفاتی است که می بینی؟ گفتم: بابا این که دیگه مجوز ارشاد داره. تو بدتر از ارشادی؟
دراز کشیده بودیم. با کلی ذوق و شوق بهش گفتم: اوج آرزوم اینه که پولدار باشم یه خونه تو بهترین نقطه اصفهان/سفرهای خارج/گشت و گذار...
ازش پرسیدم: خب محسن تو #آرزوت چیه؟
نه گذاشت نه برداشت گفت: #شهادت
کلهصبح بیدار میشد که سید پاشو #نمازصبح برویم مسجدجامع! میگفتم: دیوانه! توی این سوز #سرما کجا میخوای بری؟ خب همینجا تو خونه بخون!
نمازمغربش را هم کنار #شهیدگمنام نزدیک خانهاش میخواند.
#شهید_محسن_حججی 🌷
لینک خرید کتاب سربلند:
https://forush.co/76/335692/
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‼️فیلم کامل سخنان #شهید_محسن_حججی در اردوی جهادی
🌹 درس هایی که شهید مدافع حرم "محسن حججی" با حضور در #اردوی_جهادی یادگرفت...
🔹 از جهادی تا جهاد و شهادت...
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🔴آیت الله هاشمی شاهرودی درگذشت!
➖ آیتالله سیدمحمود هاشمی شاهرودی (زادهٔ ۲۴ مرداد ۱۳۲۷ نجف) عضو فقیه شورای نگهبان، رئیس اسبق قوه قضائیه، نائب رئیس اول مجلس خبرگان رهبری، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام بود.
روحش شاد و یادش گرامی
درگذشت و فقدان این یار امام و رهبری رو به عموم مردم انقلابی و ولایت مدار تسلیت عرض می کنیم.
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
آقازاده بود. پسرِ #سردار_داود_قربانی نه جایی میگفت که پدرش چه کاره است، نه از پدرش میخواست که برا
🏴سردار قربانی، پدر شهید روح الله قربانی به پسر شهیدش پیوست.
✍گوشیم زنگ خورد ...
حسین بود.فلانی #پدر روح الله به رحمت خدا رفت...
ناخواسته یهو رفتم تو دورانی که روح الله زنده بود و وقتی اسم پدرش میومد وسط، میگفت بابام #قهرمان_جهانه
ماهم تو ذهنمون مونده بود، بهش میگفتیم روح الله چه خبر از قهرمان جهان؟!
روح الله جان، قهرمان جهان، #سردار رشید سپاه قدس پس از چند سال بیماری سخت و سالها دوری از #مادرت و این اواخر دوری از #تو، اومد پیشتون، وقت استقباله
إنا لله و إنا إليه راجعون
🏴تسلیت عرض میکنیم
#شهید_روح_الله_قربانی🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
4_582493935813787724.mp3
2.82M
🎵 #روایت_شهدا
👆راوی: #حاج_آقای_ضابط
🌺شهدا در همین مناجات هاشون، همین نمازشباشون خدارو خواستن..
بشنوید خیلی دلنشین..👆👆
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌺بسم رب الشهدا و الصدیقین🌺
✍ادمین نوشت
انشاءالله از فردا، هر شب راس ساعت #ده شب رمان داریم✌️
همراه ما باشید...
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
❣ #سلام_امام_زمانم❣
🌾بیا #گـل.نرگس جهان جاے توست
دو صدترانه به لبها، همه برای توست
🌾بیا گل نرگس به جان تشنه عشق
دعا #دعایظهور اسٺ،و همه برای توست
#اللهم_عجـل_لولیـڪ_الفـرج♥️
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
روح الله خدمت #حضرت_آقا رفته بود. از قرار آقا به او فرموده بود چه #قد_رعنایی داری.بچه کجا هستی؟ پس
🔻نجواي دوستان شهید
🍃🌺سلام خدا بر تو كه #زنده اي و شراب طهور (عند ربهم ير زقون) را تناول كردي.
🌿سلام خدا بر آنان كه در صف #منتظران شهادت در شهر مجاهدان- #هزار_سنگر_آمل - به انتظار نشسته اند تا با اشاره ی آقا و مقتداي شان آن كنند كه تاكنون آدميان و عالميان تجربه نكرده اند.
💓لبيك بر دل صبور مادرت! چقدر #زيبا بود سرود حماسه گونه اش! سرودي كه مستقيم قلب #پژاك و #داعش را نشانه گرفت:(( خدايا! پسرم به آرزويش رسيد و شهيد شد. به خداوند گفتم:
خداوند! اين هديه اي بود كه خودت دادي و خودت هم گرفتي)
پ ن: ٨ نفر در #كل_سپاه پاسداران منتخب و زبده ي مراتب علمي بودند كه #شهيدسلطاني در بين ٨ نفر نفر #اول شدند.
مدافع وطن
#شهيد_روح_الله_سلطانی🌷
#نفر_اول_دوره_دافوس
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
بهش گفتم دایی جون چیه هی میگی می خوام #شهید شم؟! بابا تو هم مثل بقیه جوونا بیا و تشکیل #خانواده بد
حسین علاقه شدیدی به #شهدای_گمنام داشت...
معمولا اکثر شبایی که می رفت #گلزار_شهدا چند دقیقه ای خلوت می کرد با این شهدا..
هر وقت هم بچه های خادم #شهدای_گمنام کاری داشتند حسین می رفت کمکشون.
#شهید_حسین_ولایتی_فر🌷
#شهید_ترور_اهواز
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh