🌷شهید نظرزاده 🌷
بـه چـه سـرگرم ڪــنم دیده و دل را دل تو را میطلبد دیده تو را میجوید #شهید_نظر_میکند_به_وجهالله...
🌷ان شاالله در خط #ولایت بمانید
و راه ناتمام من را ادامه دهید.
🌷ان شاالله شما هم زندگی دنیوی و اخروی #باسعادت داشته باشید.
#فرازی_از_وصیتنامه📜
#شهید_سیدسجاد_خلیلی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
نهال! #آقا رو دیدی چےگفتی بهشون؟ گفتم کلاهتُ مامانت برات درست کرده؟ گفت آره گفتم میدی بہ من؟ گفت این
همیشه موقع #نماز هر کجا بود🍃
خودش را به خانه می رساند🏡
تا بچه ها ببینند پدرشان مقید به نماز #اول_وقت است و یاد بگیرند...👌
#نمازجمعه ها محمد متین را با خودش به مسجد می برد...
خب محمد متین اینقدر شیطان بود که سر نماز همه مهر ها را جمع میکرد😁
مسجدی ها می دانستند
وقتی او می آید باید یک مهر دیگر در جیبشان داشته باشند.😄🍃
#شهید_مهدی_قاضیخانی🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
آیت الله احدی: شهید بزرگوار #محسن_حججی ذکری از علامه #حسن_زاده آملی حفظ الله گرفته بودند که مرتب آن
✍گذاشتمش مسئول #فرهنگی اردو جهادی. آنجا دبه کرد که می خواهم بروم روستای وزوه.
💢وزوه چه خبر بود؟ #خانم ها آنجا کار میکردند، گفتم: محسن #زشته جلوی بچه ها. پشت سرت حرف درمیارن.
گفت:
نه میرم و زود برمیگردم.
💢تا دو روز فکر میکردم میرود به #هوای_خانمش. رفتم سروگوشی آب دادم. دیدم نه بچهها را جمع کرده و #اذان میگوید و نمازجماعت راه میاندازد.
💢پیش من دستش رو شده بود. میدانستم همیشه لایی میکشد. بی سروصدا دنبال جایی میگشت که کار روی زمین مانده باشد.
💢میآمد #شلوغ میکرد کار که روتین میشد همهرا قال میگذاشت و میرفت سراغ کار بعدی.
💢فتنه هم بهپا میکرد. میدیدی آببازی را شروع کرده و در اوج شوخی #غیبش زده است.
#شهید_محسن_حججی 🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
⭕️ #یاصاحب_الزمان_ادرکنی 🔹شبی🌙 با تعدادی از بچهها برای شناسایی رفته بودیم. درست در کنار مواضع دشمن
💢 هر #جمعه در یکی از کوچههای محله بازی #والیبال برگزار میکرد
💢 و در کنار ورزش درسهای معنوی و #اعتقادی را به بچهها آموزش میداد،
💢 طوری که آنها با شنیدن #اذان دست از بازی میکشیدند و برای #نماز آماده میشدند و همانجا نماز جماعت به جا میآوردند.
#شهید_ابراهیم_هادی🌷
#درس_اخلاق
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💢 هر #جمعه در یکی از کوچههای محله بازی #والیبال برگزار میکرد 💢 و در کنار ورزش درسهای معنوی و #اع
0⃣3⃣9⃣ #خاطرات_شهدا🌷
💢مسلمان شدن دختر مسیحی به سبب آشنایی با شهید ابراهیم هادی.
✍ راوی: خواهر شهید
💠مهمان برادر💠
✨خانم جوانی با من ارتباط گرفت و گفت: باید ماجرایی برای شما نقل کنم. #ابراهیم نگاه من را به دنیا و آخرت تغییر دادو...
تغییری در روند زندگیش ایجاد شده و... اما تغییرات این خانم #شگفت_آور بود.
✨این خانم جوان گفت: من دینم #مسیحی است از اقلیت های مذهبی ساکن تهران و وضعیت مالی ام خیلی خوب بود. به هیج #اصول_اخلاقی و حتی اصول دین خودم پایبند نبودم. هر کار زشتی نبود که در آن وارد نشده باشم! هرروز بیشتر از قبل در #منجلاب فرو می رفتم.
✨دو سه سال قبل؛ در ایام عید نوروز با چند نفر از دوستان، تصمیم گرفتیم که برای #تفریح به یک قسمت از کشور برویم. نمی دانستیم کجا برویم شمال. جنوب. شرق. غرب و...
✨دوستانم گفتند بریم خوزستان هم ساحل دریا دارد و هم هوا مناسب است. از تهران با ماشین شخصی خودمون راهی خوزستان شدیم بعد از یکی دو روزی به مقصد رسیدیم. شب که وارد شهر شدیم؛#هیچ هتلی و یا مکانی را برای اقامت پیدا نکردیم. یکی از همراهان ما گفت: فقط یه راه داریم بریم محل #اسکان_راهیان_نور.
✨همگی خندیدم. تیپ و قیافه ما فقط همان جا رو میخواست! کمی طول کشید تا مسئول ستاد راهیان نور ما رو #پذیرفت.
✨یک اتاق به ما دادند وارد شدیم؛ دور تا دور آن پر از #تصویر_شهدا بود. هریک از دوستان ما به شوخی یکی از تصاویر شهدا را #مسخره میکرد و حرف های زشتی میزد و...
✨تصویر پسر جوانی بر روی دیوار نظر من را جلب کرد من هم به شوخی به دوستانم گفتم: این هم #برای_من!
صبح که خواستیم بار دیگه به چهره این جوان شهید نگاه کردم. برخلاف بقیه نام اون شهید نوشته نشده بود. فقط زیر عکس این جمله بود: [ دوست دارم گمنام بمانم]
✨سفر خوبی بود. روز بعد در هتل و... چند روز بعد به تهران برگشتیم. مدتی گذشت و من برای تهیه یک کتاب به کتابخانه دانشگاه رفتم دنبال کتاب مورد نظر میگشتم؛ یکباره بین کلی کتاب یکیشون نظرم جلب کرد. چقدر #چهره این جوان روی جلد برای من آشناست!؟
خودش بود. همان جوانی که در سفر خوزستان تصویرش را روی دیوار دیدم.
✨یاد شوخی های آن شب افتادم ؛ این همان جوانی بود که میخواست #گمنام بماند. این کتاب از مسئول کتابخانه گرفتم. نامش #سلام_بر_ابراهیم بود. و نام او ابراهیم هادی بود.
✨همینطوری شروع به خواندن کردم. به اواسط کتاب رسیدم ؛ دیگر با #عشق میخواندم. اواخر کتاب که رسیدم. انگار راه جدید در مقابل من ایجاد شده بود.
✨من آن شب به شوخی میخواستم ابراهیم را برای خودم انتخاب کنم؛ اما ظاهرا او مرا انتخاب کرده بود! او باعث شد که به مطالعه پیرامون شهدا علاقمند شدم و شخصیت او بر من تاثیر گذاشت ومن #مسلمان شدم.
#شهید_ابراهیم_هادی🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ماجرای مواجهه رهبر انقلاب با دختری که حاضر نبود حجاب سر کند!
🔸خاطره سردار نجات از حاشیه یکی از دیدارهای رهبر انقلاب از خانواده شهدای مسیحی
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
4_5794404816427943275.mp3
8.59M
🎵 #صوت_مهدوی
💔جمعه های دلگیر
🎤🎤 امین اجلال پور
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#اطلاع_رسانی مراسم شب وداع با پیکر #شهید_علیرضا_بریری🌷 یکشنبه ۱۶ دی بعد از نماز مغرب و عشاء مصلی ب
⚜من #خبرشهادت همسرم را به بدترین نحو در یکی کانالهای محلی تلگرام📱 خواندم. باور کردنی نبود😔 #تلخترین لحظات عمرم بود
⚜ #شهادت خیلی شیرین است 💥اما... محمدامینم الان حرف میزند و هر روز صبح به عکس #بابایش سلام میکند✋ و میبوسدش، منتظر است تا برگردد، هنوز آنقدر نمیتواند🚫 این چیزها را #درک کند، چون فقط سه سال دارد و میگوید که بابایی بیاد بریم موتورسواری🏍
راوی:همسرشهید
#شهید_علیـرضا_بریری
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
2⃣2⃣1⃣ به یاد #شهید_سعید_خواجه_صالحانی🕊❤️🕊 شادی روحش #صلوات 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
3⃣2⃣1⃣ به یاد
#شهید_سیدحمید_تقوی_فر🕊❤️🕊
شادی روحش #صلوات
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
3⃣2⃣1⃣ به یاد #شهید_سیدحمید_تقوی_فر🕊❤️🕊 شادی روحش #صلوات 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
1⃣3⃣9⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
✌️زندگینامه سردارتقوي فر✌️
🌷سردارتقوی فر در سال 1338 در یک خانواده #مذهبی در اهواز دیده به جهان گشود. با آغاز نهضت امامخمینی(ره) و #اوجگیری مبارزات مردمی علیه رژیم ستمشاهی به صف مبارزان مردمی پیوست.
🌷پس از پیروزی انقلاب اسلامی ابتدا وارد کمیته های انقلاب اسلامی شد. سپس به #عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اهواز درآمد و دوره آموزشی عمومی سپاه را گذراند و بعد از آن در واحد اطلاعات و تحقیقات سپاه مشغول خدمت شد.
🌷با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران اسلامی، مسئول هماهنگی اطلاعات #سپاه_سوسنگرد شد. در سال 1361 به عنوان #فرمانده سپاه حمیدیه منصوب شد و از سال 1362 به مدت یک سال فرماندهی سپاه شادگان را از طرف فرماندهی منطقه 8 بر عهده گرفت. بعد از آن بنا به ضرورت جنگ تحمیلی وارد #قرارگاه_رمضان (ستاد جنگ های نامنظم سپاه ) در جنوب شد. در سال 1373 وارد دانشکده افسری (فرماندهی ـ ستاد) شد. در سال 1375 فرماندهی قرارگاه فجر رمضان در جنوب را به عهده گرفت تا در سال 1379 به قرارگاه مرکزی رمضان منتقل شد.
🌷در سال 1391 از سپاه بازنشسته و به سازمان #بسیج رفت. ایشان سرانجام در ششم دی ماه سال 1393 در منطقه عمومی سامرا- در شهر بلد - طی عملیات دفاع از حرمین #عسگریین به #شهادت رسید. مردم بلد به نشانه علاقه به این شهید، #یادمانی در محل شهادت ایشان ساختند تا نام و یاد فداکاریش از خاطر نرود. پدر ایشان، نصرالله تقویفر در سال 1362 در عملیات خیبر و برادر کوچکش در سال 1364 در عملیات والفجر 8 به شهادت رسیدند. شهید تقویفر نیز در سال 1372 با انداختن نارنجک به خانهاش مورد سوء قصد قرار گرفت که به طور #معجزهآسایی از آن حادثه جان به در برد.
🌷شهیدانی همچون شهید غلامحسین افشردی (حسن باقری)، شهید مهدی زین الدین، شهید علی هاشمی، شهید اسماعیل دقایقی، شهید غیوراصلی و... از دوستان و همکاران ایشان در دوران هشت سال دفاع مقدس بودند.
🌷شهید حاج حمید تقوی فر از پیشگامان #سپاه_بدر بود. پس از اشغال بخشی از عراق توسط گروه تروریستی #داعش با وجود بازنشسته بودن به عنوان #مشاور_نظامی به کمک مجاهدان و مردم عراق رفت. ایشان به دلیل تسلط به زبان #عربی و آشنایی به موقعیت جغرافیایی کشور عراق مورد استقبال مجاهدین عراقی قرار گرفت.
🌷سپاه پاسداران با آگاهی از #مهارت و #نفوذ ایشان در میان مردم عراق ایشان را به عنوان مستشار نظامی در عراق به کار گرفت.
🌷 در ایام #اربعین با توجه به اینکه مسیر پیاده روی زوار اربعین از میان #عشایر عبور می کرد ایشان با رایزنی با شیوخ قبایل منطقه، #امنیت زوار اباعبدالله(ع) را از مرز ایران تا عتبات عالیات و بالعکس تأمین کرد.
🌷وی با به عقب راندن گروهک تروریستی #داعش از سرزمین #کربلا به «جرف الصخر»در شمال غرب بغداد، حرامیان داعش را مشغول کرد تا زوار بتوانند به سلامت پیاده روی #اربعین را به پایان برسانند. عقب راندن داعشیان از #حله نیز از دیگر اقدامهای ایشان بود. شهید حاج حمید تقوی فر سرانجام در 6 دی ماه 1393 در دفاع از محور #سامرا به مولایش امیرالمؤمنین علیهالسلام پیوست.
#ابومريم
#سردارشهيد_حمید_تقوی_فر🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
جبهه یک #زندگی قشنگ بود،
بسیاری از اوقات متوجه نمیشدی لباسهایت را چه کسی شسته، وقتی متوجه میشدی که روی بند افتاده و یا تا کرده و مرتب روی ساک و وسایل شخصی گذاشته شده بود
اگر چه #ظاهرش رختشویی ست ...
اما روح و باطنش #تذهیب_نفس بود.
🌹
پ ن : عملیات خیبر، جزیره مجنون، سال ۱۳۶۲
📸 #عکاس: محمود عبدالحسینی
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
مشکلات دیگران خیلی برای #روحالله مهم بود. اگر کسی از مشکلاتش به او میگفت، کلی #تلاش میکرد تا مشک
🐚💧🐚💧🐚💧🐚
🍃یک بار که دور هم نشسته بودیم و از آینده صحبت میکردیم گفتم:
#روحالله اگر ما بریم و شهید بشیم خانوادههامون چی میشن؟ من خیلی #نگرانشون هستم.
🍃روحالله خیلی محکم و جدی گفت: من دارم در راه #امام_زمان میرم و با دشمنای اسلام میجنگم.
🍃مگه ممکنه که امام زمان خانواده منو #رها کنه!
من #مطمئنم که امام زمان هوای خانوادهام رو داره...
🍃دیدگاه #عمیقش من رو به فکر فرو برد. روحالله #رابطه_قلبی خوبی با امام زمان(عج) داشت.
به نقل از: دوست و همرزم شهید
#شهید_روح_الله_قربانی🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
4_134438278865618220.mp3
6.73M
🔊 #کلیپ_صوتی
💔چقدر به یاد امام زمان(عج)بودیم؟!
#ویژه_عصر_جمعه
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج ❣
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
4_5832451874413871757.mp3
3.13M
🎵 #صوت_مهدوی
🌹ای خدا مهدی نیامد...😔
🎤🎤 علی فانی
💖 الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج 💖
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
سعید همیشه بر سر مزار #شهدای_گمنام می رفت و میگفت: هر چیزی در زندگی می خواهی از این سه شهید گمنام🌷 ب
🍃🌺🍃🌺🍃
در #اردوی_جهادی جنوب کرمان بودیم؛
سعید برای یک خانواده چاه حفر میکرد که پدرشان #فوت کرده بود و چند بچه #یتیم داشتند؛
یک پسر داشتند که حدوداً یازده دوازده ساله بود، چنان #محبت سعید در دل این بچه های یتیم نشسته بود که وقت خداحافظی پشت سر سعید #گریه میکردند.
در طول سال با آن پسر نوجوان ارتباط تلفنی داشت، برای او #کتاب و حتی فکر کنم کمک های مالی می فرستاد. البته کسی زیاد از این کارهای او سر در نمی آورد، اگر #کار_خیری هم می کرد سعی میکرد پنهانی باشد.
راوی: همکلاسی و دوست شهید
#شهید_سعید_کمالی_کفراتی🌷
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ 💠💠 #پیامبران و #مهدویت(28) 6⃣ اطلاعات آخرالزمانی ♨️در کنار آموزش های عقیدتی که لازمه چنین مأم
❣﷽❣
💠💠 #پیامبران و #مهدویت(29)
به نظر می رسد منشأ دست کم بخشی از این گونه اطلاعات، مطالبی است که در کتاب های آسمانی انبیاء پیشین در خصوص موعود آخرالزمان وجود داشته و سپس با تحریف این کتب از سوی دشمنان از چشم ما پنهان مانده و همچنان در اختیار و مورد استفاده آنان قرار دارد.
مؤید این ادعا می تواند آیات 111 و 112 سوره مبارکه آل عمران باشد. در این آیات خداوند متعال نخست به ما این بشارت را می دهد که تلاش های دشمنان در این خصوص، اگر چه آزاردهنده است، اما نتایج چندان مخربی برای مومنان در پی نخواهد داشت، چرا که آنان مرد ایستادگی در جنگ نیستند و از همین رو ذلت همواره قرین آنها است.
در این جا اگر عبارت “ضربت علیهم الذله این ما ثقفوا” را جمله معترضه ای بگیریم که تبیین و ادامه بیان در مورد ترس آنان از جنگ است که با عبارت “و ان یقاتلوکم یولوکم الادبار” در آیه پیش از خود بیان شد، عبارت “الا بحبل من الله و حبل من الناس” ادامه بخش نهایی آیه پیش قرار می گیرد و معنای آن این آیه می شود که اینان از هیچ ناحیه ای مورد پشتیبانی و کمک قرار نمی گیرند مگر دو ناحیه: یکی ریسمانی از جانب خداوند و دیگری ریسمانی از جانب مردم.
در خصوص ریسمان از جانب مردم و حمایت های گروهی که فریب آنان را خورده اند، نکته چندانی وجود ندارد، مگر این که با برملا شدن اسرار، این گروه نیز از پشتیبانی آنان دست برخواهند داشت؛ اما در خصوص حبل من الله” این نکته قابل توجه است که حبل الله در اطلاق کلی، کتاب آسمانی است که مصداق اتم و اکمل آن قرآن کریم است که در آیه 103 آل عمران مسلمانان به چنگ زدن و اعتصام بدان مأمور شده اند.
بر این اساس باید پذیرفت که در این راه کتاب آسمانی در دست دشمنان ما وجود دارد که بر اساس پیشگویی ها و تبیین های آخرالزمانی آن حرکت خود را تنظیم می کنند که البته به تصریح صدر آیه جز زحمت اندک برای مؤمنان به دنبال نخواهد داشت.
از این موضوع یک نتیجه می توان گرفت و آن این که کتاب های آسمانی پیشین به دلایل گوناگون و البته از همه مهمتر به دلیل اشتمال بر اطلاعات آخرالزمانی، مورد تحریف جدی دشمنان ما قرار گرفته و سپس به عمد از سوی آنان اطلاعات گمراه کننده دیگری در کنار برخی اطلاعات واقعی در خصوص آخرالزمان در کتاب تحریف شده قرار داده شده است.
از این رو است که به هیچ عنوان نمی توان تنها بر اساس اطلاعات آخرالزمانی کتاب های مقدس دیگر ادیان به قضاوت و اقدامی دست زد.
این نکته ظاهراً تفاوت جدی میان قرآن کریم و دیگر کتابهای آسمانی است و همین است که میزان خسارت وارد بر مؤمنان را از راه استفاده دشمنان از اطلاعات آخرالزمانی کتب آسمانی به حداقل می رساند.
اگرچه می توان ادعا نمود که حجم اطلاعات موجود در قرآن کریم در مورد حوادث و شرایط آخرالزمان بسیار بیشتر و دقیق تر از آنی است که در کتاب های پیامبران پیشین آمده، اما به تصریح خود قرآن کریم این اطلاعات جز برای اهل تقوی که در رأس آنان وجود مقدس معصومین علیهم السّلام قرار دارند، قابل شناخت و بهره برداری نیست و نصیب ظالمان از این کتاب جز خسارت نیست.
این سازو کار بسیار لطیف که از جانب خداوند در قرآن کریم قرار داده شده است، در عین حال که اطلاعات موجود در آن را بسته به درجه تقوی در اختیار اهل آن قرار می دهد، همزمان دشمنان ما را از دستیابی به آن محروم می نماید. البته ادامه راه و حفظ سرّ همچنان به عنوان یک وظیفه بر دوش مؤمنان باقی می ماند.
🔻🔻🔻 #ادامه_دارد. . .
🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🌤
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
4_5969617521936958894.mp3
8.78M
#سفر_پرماجرا ۸
✍پُرهزینه ترین روزهای عُمر تو؛
پس از تولدت به برزخ آغاز می شود.
تمامِ سرمایه ات را خرجِ دنیا نکن!
برای آنروز، تا می توانی پیش فرست👆👆
🎤🎤 #استاد_شجاعی
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
✨✨🌸✨✨🌸🌸✨✨🌸✨✨ 🌾اولین روز عملیات #خیبر بود، از قسمت جنوبی #جزیره ، با یک #ماشین داشتم بر می گشتم عقب.
🌾سرجلسه، وقت #نماز که می شد، #تعطیل می کرد تا بعد نماز .
🌾داشتیم می رفتیم اهواز، #اذان می گفتند، گفت: نماز اول #وقت رو بخونیم .
🌾 کنار #جاده را آب گرفته بود، رفتیم جلوتر، آب بود .
🌾 آنقدر رفتیم، تا #موقع نماز اول وقت گذشت.
🌾خندید و گفت: اومدیم ادای #مؤمنها رو در بیاریم نشد.
#شهید_مهدی_باکری🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊
#حجاب
✨ #معلم وارد کلاس شد،💁 چشمش به نوشته ی روی #تخته افتاد:👀 ورود خانم های🙎 بی حجاب به #کلاس درس ممنوع! #عصبانی شد و به دفتر رفت،😡 مدیر👤 به کلاس آمد، اول با #زبان خوش پرسید: چه #کسی این جمله را نوشته؟🗣 کسی جواب نداد، مدیر #عصبانی شد.🙎♂
✨بچه ها را بیرون کرد و به #صف کشید👨👦 و تا توانست با #چوب به کف #دستشان زد، باز کسی چیزی نگفت.‼️
#شهید_محمدرضا_توانگر🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh