eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.2هزار دنبال‌کننده
27.7هزار عکس
6.1هزار ویدیو
204 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem زیارت نیابتی @Shahid_nazarzade
مشاهده در ایتا
دانلود
0⃣4⃣3⃣ 🌷 🔹 تو دوران تحصیلش📚 چه مدرسه چه دانشگاه،خیلی شیطنت داشت ...اونقدرے که از دستش خیلے شاکے بودن😅 🔹و از این بابت خیلے میشد ... با تمام این ها ، اساتیدش واسش قابل بودندو دوستشون 😍داشت ... 🔹و به خاطر تنبیه ها و جریمه ها کینه💔 و دلخورےواسش به وجود نمیومد🚫... 🔹ولی بود ... اگر شیطنتے هم مے کرد، سعے داشت ایجاد نشه👌 ...آخر سال هم میرفت از اساتید مے طلبید ... ☺️ 🔹شاید فکرش رو نمے کرد، " شلوغ مدرسه و دانشگاه " بشه 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
از #بسیجی های فعال مسجد غدیریه نظر اباد بود و در #دانشگاه همزمان در دو رشته #الکترونیک و #برق تحصیل مےنمود. لیسانس زبان انگلیسی و ادبیات عرب و کارشناسی ارشد اطلاعات امنیت داشتند، از #اساتید دانشگاه امام حسین (ع) نیز بودند... #شهید_رضا_کارگر🕊❤️ #شهید_مدافع_حرم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🍃🌺🍃🌺 🔰در باشگاه بیشتر از همه به یکی از شاگردان که توجه نشان میداد، بچه های باشگاه خیلی داشتند 🔰به و ارشد از خودش خیلی احترام میگذاشت مثلا وقتی کسی از کاراته می آمد اینقدر با حیا و با ادب بود که میرفت انتهای کلاس پشت سر بچه های کمربند پایین به استاد می ایستاد. 🔰حمید آقا نسبت به درآمدشان خیلی بودن که حتما باشه، حتی گاهی اوقات ساعت کاری که تمام میشد حمید آقا مشغول به کار بودن چون نمیخواستند که کرده باشند و پولی که به خانه می برند مورد داشته باشد. ‌‌ ✍به روایت دایی شهید 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
2⃣8⃣9⃣ 🌷 🔻 به نقل از یکی از : 🌷 احمد خیلی با ادب ومهربون بود ادمو با حرف زدنش جذب خود میکرد درس خون و زیرک بود..... 🌷باهم ارتباط داشتیم موقع امتحان ها بود چند روزی دانشگاه نیومده بودم وخبری هم از نبود نه پیامی نه زنگی ومنم که پیام یا زنگ میزدم میگفت خاموشه... 🌷سرجلسه امتحان هم نیومده بود باخودم گفتم خدایا چرا از خبری نیست.... 🌷بعد امتحان ها برگه های امتحان ولیست حضور غیاب رو برام اوردن دیدم رو زده خیلی نگران شدم فردا صبح اومدم دانشگاه از رفقا دوستان اشنایان واساتید سراغشو گرفتم که گفتن برا دفاع از حرم عازم سوریه شده برا مقابله با داعش و.... 🌷داشتم دق میکردم فقط یه چیزی بر لبم اومد که با خودم میگفتم احمد احمد احمد..... 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
9⃣3⃣1⃣1⃣ 🔰با حسرت از جنگ💥 حرف می زد و بسیار آرزو داشت که در دوران حضور می داشت. می گفت: کاش بودم و می توانستم در جهاد شرکت داشته باشم. هر سال در هفته دفاع مقدس پای تلوزیون📺 بود و از این کانال به آن کانال می زد تا بتواند یک فیلم🎥 دفاع مقدسی ببیند. 🔰وقتی آن روز ها را با امروز مقایسه می کرد می گفت خیلی عوض شده است. آن دوران پر برکت تمام شده و ما در دورانی زندگی می کنیم که دیگر از آن خبری نیست❌ 🔰یکی از خصوصیات بارز در ۹ سال زندگی مشترکمان💞 خلوص بالایش بود و هر کاری را برای انجام می داد و موجب شد کسانی که مصطفی را ندیده بودند، دوست دار مصطفی شوند😍 و چون کارش در رضای خدا بود خدا نیز محبتش💖 را در دل مردم انداخته بود. 🔰مصطفی تمان زندگی اش را و اهل بیت کرده بود و به روستاهای محروم می رفت و با بچه ها قرآن📖 کار می کرد و با جان و دل به بچه ها آموزش می داد و بهترین را برای آموزش بچه ها می آورد. برای این که قرآن یاد بگیرد برای حفظ هر آیه مبلغی💰 را به عنوان جایزه تعیین کرده بود و بهترین هدیه ها🎁 را برای فاطمه می خرید. 🔰بسیار دوست بود و سعی می کرد در هر جایگاهی که هست بهترین باشد👌 با پدر و مادر و من و فرزندان به شکل رفتار می کرد و حتی زمانی که فرمانده بود نیروهایشان بهترین نیروها بودند و مصطفی کسی بود که به دل دشمن می زد💥 به نقل از: همسر شهید 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh