🌷شهید نظرزاده 🌷
💠من یک روز شهید میشوم 🌷 #حسین_ولایتی_فر در شش تیرماه 1375 در شهرستان #دزفول دیده به جهان گشود. هش
#شهادت نردبان آسمان است
شهادت اوج عشق💖
تا کهکشان💫 است
شهادت🌷 یعنی یک دریا #دلیری
شهادت #بهترین راه خدا است👌
#شهادت نوش جانت...😔
#شهید_حسین_ولایتی_فر
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
📚#رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی ⛅️#افتاب_در_حجاب 6⃣1⃣#قسمت_شانزدهم 🏴#پرتودوم🏴 💢 کافیست تا #تلاقى نگاه ت
📚#رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی
⛅️#افتاب_در_حجاب
7⃣1⃣#قسمت_هفدهم
💢 قصه غریبى است این #ماجراى #عطش....و از آن غریبتر، قصه #کسى است که خود بر اوج منبر عطش نشسته باشد و بخواهد دیگران را در #مصیبت تشنگى ، التیام و دلدارى💖 دهد.
#گفتن_درد، تحمل آن را آسانتر مى کند...
اما #نهفتنش و #به_رو_نیاوردنش ، توان از کف مى رباید... و نهال طاقت را مى سوزاند،
🖤چه رسد به اینکه علاوه بر #هموار کردن بار اندوه بر پشت خویش ، بخواهى به تسلاى دیگران بایستى و به تحمل و صبورى #دعوتشان کنى....
بارى که بر پشت توست ، ستون فقراتت را خم کرده است،... صداى #استخوانهایت را در آورده است ، پیشانى ات را چروك انداخته است ، چشمهایت را از حدقه بیرون نشانده است ،
💢 میان #مفصلهایت ، فاصله انداخته است ، تنت را خیس عرق کرده است
و چهره ات را به کبودى کشانده است و... تو در این حال باید بخندى😄 و به #آرامش و آسایش #تظاهر کنى
تا دیگران اولا سنگینى بار تو را در نیابد و ثانیا بار سبکتر خویش را تاب بیاورد.
👈این ، حال و روز #توست در کربلا.🚩
🖤در کربلا، شاید #هیچکس به اندازه تو زهر عطش در جانش رسوخ نکرده باشد.
بچه ها که فریاد العطش سر داده اند، همگى در سایه سار خیمه🏕 بوده اند.
معجر و #مقنعه و عبا و دشداشه و لباس👕 کامل ، در زیر آفتاب ☀️سوزنده نینوا، حتى خون رگهاى تو را تبخیر کرده است....
🖤 تو اگر با همین #حجاب ، در عرصه نینوا مى نشستى ، عطش تمام وجودت را به آتش 🔥مى کشید، چه رسد به اینکه هیچکس در کربلا به اندازه تو راه نرفته است ، #ندویده است ، هروله نکرده است مگر البته خود #حسین
و تو اکنون با این حال و روز فریاد #العطش بچه ها را بشنوى و تاب بیاورى . باید #تشنگى را در تار و پود جوانان بنى
💢 هاشم ببینى... و به #تسلایشان برخیزى . باید زبانه هاى عطش را در چشمهاکودکان نظاره کنى و زبان به کام بگیرى و دم برنیاورى.باید تصویر کوثر را در آینه #نگاهت بخشکانى...
تا بچه ها با دیدن چشمهاى تو به یاد آب نیفتند.باید آوندهاى خشکیده اینهمه نهال را به اشک چشم آبیارى کنى
تا تصویر پژمردگى در خیال دشمن بخشکد و گلهاى باغ رسول االله را شاداب تر از همیشه ببیند.
🖤اما از همه اینها #مهمتر و در عین حال سختر و شکننده💔 تر، کار دیگرى است و آن این که نگذارى آتش #عطش_بچه ها از در و دیوار خیمه 🏕ها سرایت کند و توجه ابوالفضل را برانگیزد،... نگذارى طنین تشنگى بچه ها به گوش #عباس برسد.
چرا که تو عباس را مى شناسى و از تردی و #نازکى_دلش باخبرى...
مى دانى که تمام #صلابت و استوارى و #دلیرى او، در مقابل #دشمن است.
💢 و مى دانى که دلش 💞در پیش #دوست ، تاب #کمترین لرزش را ندارد
پس او نباید از تشنگى بچه ها باخبر شود...، او #علمدار لشکر است و #پشت_وپناه برادر، او اگر دلش بلرزد، طنین زلزله در #کائنات مى پیچد.
او اگر از تشنگى بچه هاى حسین باخبر شود، آنى #طاقت نمى آورد، خود را به آب و آتش مى زند تا #ریشه عطش را در
جهان بخشکاند.
🖤او تاب دیدن اشک😢 بچه ها را ندارد.... او در مقابل گریه هاى #رقیه دوام نمى آورد. لزومى ندارد که #سکینه از او چیزى بخواهد. او خواستنش را از #نگاه سکینه در مى یابد.
او کسى نیست که بتواند در مقابل نگاه سکینه #بى_تفاوت بماند.
سکینه فقط کافى است که لب به خواستن آب ، تر کند؛ او تمام دریاهاى عالم را به پایش مى ریزد.
اما خدا چه صبر و طاقتى به این سکینه داده است .
💢 دلش💗 را دوپاره کرده است .
نیمش را با پدر به میدان فرستاده است
و نیم دیگر را در زیر پاى #کودکان ، پهن کرده است.ولى مگر چقدر مى شود به تسلاى کودك نشست . سخن هر چقدر هم شیرین ، براى کودك تشنه ، آب نمى شود.
این دل #سکینه است که در سخن گفتن با کودکان ، آب مى شود.
نه ، نه ، نه ، عباس نباید لبهاى به خشکى نشسته سکینه را ببیند.
نگاه عباس نباید با نگاه سکینه تلاقى کند. عباس جانش را بر سر این نگاه مى گذارد و روحش را به پاى این نگاه مى ریزد....
🖤و بى عباس ... نه ... نه ...،
#زندگى_بدون_آب 💧#ممکن تر است تا بدون #عباس.عباس ، #دل_آرام عرصه زندگى است ، آرام جان برادر است.
#حیات ، بدون عباس بى معناست
و زندگى بدون ابوالفضل ، میان #تهى است...😔
#ادامه_دارد.....
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🍃بسم رب الشهدا🍃
🍃سالروز شهادتت که میرسد، دلِ #قلم پر میکشد برای مرور وصف خیال تو، خیالی که دریایی از جلوههای #الهی میشود و با رحمت خویش ما مغروق شدههای دنیوی را در #پناه خویش #حفظ میکند.
🍃آری، اینک این قلم است که #آفتاب نزده، برخاسته و با طلوعش جان #دفتر را #زنده کرده تا از تو تصویری دگر به یادگار نهد. آرام و با طمأنینه، صدایش را صاف میکند و خاطرات تو را با چه شوری میخواند، با شوق درون، زیبا و شکیل جوهر وجودش به روی #کاغذ میتراود و از تو مینویسد، از رأفت و عطوفت تا #دلیری و #شجاعت، از حیات تا رفتن و پرکشیدن؛ همه و همه.
🍃حقا که تو، با عمل و #رفتار همه را متحیر خویش ساختی حتی این قلم #زبان بسته را. خوشا به حالت که با آن کمی سن و سالات #جهان را با عقل سلیم درک کردی و به زیبایی #شهدای_کربلا معراج کردی.
🍃و امروز، ای #شهید ای آنکه بر کرانه ی ازلی هستی احاطه داری تو را به جان این قلم سینه سوخته #سوگند میدهم
#شفاعت ما زمین نشسته های بهتزده را به #اوج تأیید برسان.
🍃شهادتت مبارک ای ستاره درخشان یکم آذر🍃
✍️نویسنده: #زهرا_حسینی
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_سید_محسن_آل_احمد_طالقانی
📅تاریخ تولد : ١٣۴۴
📅تاریخ شهادت : ١ آذر ١٣۶٢
📅تاریخ انتشار : ۱ آذر ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : عراق_پنجوین
🥀مزار شهید : نامشخص
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹✨🌹🍃✨🍃🌹✨🌹
✨🍃
🌹
#خاطره_مادر_شهید_مصطفی_صدرزاده
سال اول از عراق می رفت #سوریه،
مدت کوتاهی در #عراق بود .
ازش می پرسن: اهل کجایی ؟
میگه جدم #کاظمینه☺️🌹
بهش میگن :معلوم بود اهل کاظمین هستی. این #شجاعت و #دلیری و #تقوا از خصوصیات فرزندان
#امام_موسی_کاظم علیه السلام است.🌹👏
ان شاء الله ما هم مانند این شهید عزیز از پیروان راستین امام موسی کاظم علیه السلام باشیم.
#شهید_مصطفی_صدرزاده
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh