eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.2هزار دنبال‌کننده
27.7هزار عکس
6.1هزار ویدیو
204 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem زیارت نیابتی @Shahid_nazarzade
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 ☜ (5) 🌹شهیدی که بعد از تفحص به درخواست خودش گمنام ماند🌹 تو ❣فکه❣ دنبال پیکر بودیم. غروب، یه توی پیدا کرد. هربیل خاک رو که می ریخت بیرون، بیشتری خاک توی گودال برمی گشت! اذان شد. مرتضی بیل رو فروکرد تو خاک و گفت: فردا برمی . برگشتیم . به محض رسیدن، مرتضی رفت سراغ بیل و اون رو از کشید بیرون و راه افتاد. تعجب کردم. گفتم: آقا کجا ؟! یه نگاه به من کرد، گفت: یه جوونی اومد به خوابم و گفت: دوست دارم تو❣فکه❣بمونم! بیل رو بردار و برو... 📚کتاب شهید گمنام 🍃🌹🍃🌹 ما به سربازان گمنام به و و به آنانی که عمری کردند اگر ، دیگر ... 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷 ⃣5⃣ 💠قاطر چشم سفید 🔹دو طرف را پر از گلوله خمپاره کرده، به همراه دو گالن آب بر روی قرار دادیم. به طرف ارتفاعات صعب العبور مشرف بر شهر "پنجوین" حرکت می کردیم که ناگهان در حال عبور از "مال رو" که عبور از آن تنها خود قاطر ها بود،‌ دیدم قاطر زیر بار خوابید و حرکت نکرد.😐 او را کردم،‌ دست به سر و صورت او کشیدم،‌ فایده ای نداشت. نثارش کردم اما اثری نبخشید و به خود هیچ تکانی نداد.😄 🔸راه عبور سایر قاطر ها و تدارکات را بند آورده بود. امور قاطر ها جمع شدند و طرح می دادند و اما هیچ کدام فایده ای نداشت تا اینکه تمام عیاری از راه رسید و گفت:" بروید کنار" قاطر را گرفت و محکم چرخ داد. قاطر از جای خود بلند شد و به به طرف بالا حرکت کرد.😝😄 هنوز در حال تشکر از آن برادر بودم که قاطر تمام مهمات و گالن های آب را به ته خالی کرد و به سرعت به راه خود ادامه داد!😂😂😂 😁 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
ما #سینه زدیم بی صدا باریدند از هر چه که #دم زدیم آنها دیدند ما مدعیان #صف_اول بودیم از آخر مجلس #شهدا را چیدند #شهید_محمدحسین_حدادیان🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
این روزها که میگوییم: ای اهل حرم میر و #علمدار نیامد علمدارنیامد، علمدارنیامد🏴 گاهی هم باید #دم بگیریم: ای اهل زمین #مهدی_زهرا نیامد نیامد...💔 اللهم عجلــــ لولیڪ الفرجــ بحق زینب🕊 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
ما #سینه زدیم، بی‌صدا باریدند از هر چه که #دم زدیم، آنها دیدند ما #مدعیانِ صفِ اول بودیم از آخر مجلس #شهدا را چیدند #شهید_حسین_معزغلامی🌷 #ذاکر_اهل_بیت 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
«حسین» گفتم و در بین #روضه می‌شنوم صدای مادر سادات را #شب_جمعه خدا کند که همین روزها #حرم باشم خدا کند برسم #کربلا، شب جمعه حرم بیایم و بر سینه #مهر غم بزنم کنار مرقد شش گوشه از تو #دم بزنم  🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🔴روایتی عجیب از شهید "سید حسن ولی" یکی از شهدای والامقام شهر آمل، 💎خواهر این شهید بزرگوار میگوید: از دو نگهداری می کرد که علاقه بسیاری به آنها داشت، وقتی او دو دستش را باز میکرد کبوتران یک به یک روی دستانش می نشستند، هر  وقت قرار بود به اعزام گردد این کبوتران تا بالای که سید حسن قرار بود با آن روانه جبهه شود به در می آمدند و مجدداً به خانه بر می گشتند! بعد از خبر سید حسن، مادرش اصرار کرده بود دو کبوترش را با خود برای تحویل پیکر شهید ببرند، بنابراین خانواده شهید وقتی داشتند برای تحویل شهید روانه بنیاد شهید می شدند دو کبوتر این شهید را هم با خود بردند، وقتی آنها به بنیاد شهید رسیدند موقع .پیکر ، مادرش با دو کبوتر را بر روی او قرار داد، کبوتر سفید به محض دیدن پیکر بی جان شهید در .جان داد و با شهید گشت … روحش شاد و راهش پررهرو باد. 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌸🌱 ☘شهید طباطبایی‌مهر: 🍁فقط زدن از افتخار نیست❌ باید زندگــیمان حرفـمان ☘نگاهمان رفاقتمان شـــــهدا را بدهد 🌷 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh