🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷 #طنز_جبهه8⃣4⃣ 🔰پدر #شهیدم_ابراهیم رحیمی خیلی شوخ طبع بودند به خاطر دارم هنگامی که ایشان از جبهه ب
🌷 #طنز_جبهه 9⃣4⃣
💠 شفاعت 🕊
🔹مثلا آموزش آبی خاکی می دیدیم. یکبار آمدیم #بلایی را که دیگران سر ما آورده بودند سر بچه ها بیاوریم ولی نشد.😔
🔸فکر می کردم لابد همین که خودم را مثل آن بنده خدا زدم به #مردن و غرق شدن🏊♀، از چپ و راست وارد و ناوارد می ریزند توی #آب، با عجله و التهاب من را می کشند بیرون و کلی تر و خشکم می کنند و بعد می فهمند که با همه #زرنگی کلاه سرشان رفته است. 😒
🔹کلاه سرشان این بود که در یک نقطه ای از #سد بنا کردم الکی زیر آب رفتن، بالا آمدن. دستم را به علامت کمک بالا بردن و خلاصه #نقش بازی کردن😊.
🔸نخیر هیچکس #گوشش بدهکار نبود، جز یکی دو نفر که #نزدیکم بودند. آنها هم مرا که با این وضع دیدند، شروع کردند دست تکان دادن: #خداحافظ! اخوی اگه شهید شدی #شفاعت یادت نره! 😂
#لبخند_بزن_بسیجی😁
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌸🌿🌿🌺🌿🌿🌸 از زبان #مادر.غوّاص.شهید: نوجوانم شاد، امّا سرکش و عاصی نبود این لباس “تنگ و چسبان” مال رقّ
#زبان_حال_شهدای_غواص
💢تصورش هم زنده به گورم میکند
هوایِ داغِ جنوب☀️، لباسِ تنگ،
چسبان و پلاستیکیِ #غواصی.
درست تا زیر لبت را محکم پوشانده
#دست_وپاهای_بسته..
💢دراز به دراز، کنارِ رفقایِ جوان زخمی
و ترسیده ات😰. نمیدانی چه میشود💬
تیر خلاص یا #شکنجه در اردوگاه⁉️
💥اما..
💢صدای بلدوزر🚜، #وحشت را در نفست به
بازی میگیرد. ترس، #چشمهای_مادر،
دستهای #پدر، زبان درازی های خواهر
☺️ کتانی های برادر👞، گل کوچک با
توپ پلاستیکی⚽️ با بچه های محل..
💢آب یخ که شقیقه ات را به درد
می آورد😣. آخ.. #خدایا به دادم برس..
تنهایِ تنها. #بلدوزر، پذیرایی اش را
آغاز میکند..
💢خااااااک.. #خاااااک
نفست را حبس میکنی به یادِ زمان
خریدن برای #زندگی در زیر آب..
صدای ِ فریادهایِ خفه ی دوستان،
قلبت را تکه تکه میکند💔
💢بدنت رویِ زمین داغ♨️، زیر خاکِ سرد،
چسبیده به #لباسِ_غواصی، آتش
میگیرد. دستهای بسته ات را تکان
میدهی😔. دلت با تمامِ بزرگیش، قربان
صدقه های #مادر را طلب میکند.
💢هوا برای نفس کشیدن نیست❌
#اکسیژن ذخیره شده ات را به یادگار از
دریا میهمانِ ریه هایِ خاک میکنی.
اما انگار خاک #ظالم است. هی سنگین
و سنگین تر میشود😥.
💢دلت #نفس میخواهد..
ریه هایت گدایی میکنند، جرعه ایی
زندگی را. مهمان نوازی میکنی. عمیق...
#اما_خاک..
💢فقط خاک است که در ریه ات، گِل
میشود. خدایا کی #تمام_میشود😭
صدای ترک خوردن استخوانهایِ
قفسه ی سینه ات💔 را میشنوی
دوست داری گریه کنی😭 و #مادر باشد
تا بغلت کند💞
💢کاش #دستانت را محکم نمی بست🚫
حداقل تا دلت میخواست، جان
میدادی. ✘نه نفس. ✘نه دستانی باز برایِ
جان دادن. #گرما و گرما و گرما..
💢خدایا دلم #مردن میخواهد.
مادر بمیرد...
#چندبار مردنت تکرار شد تا بمیری⁉️😭
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
همه عکس هاشو📸 واسه دل خودش میگرفت... نه تو فضا مجازی📱 پخش میکرد نه جایی میذاشت❌. خودت را که #برای_
✍به روایت مادر شهید:
#عروسیه دوستش بود بهش گفتم چرا عروسیه دوستته، رفتی #مزار عکس گرفتی ؟
گفت مامان درسته عروسیه دوستمه ولی ادم توی خوشی ها هم نباید #مردن رو فراموش کنه ...
🌹 پیامبر اکرم(ص):
برترین عبادت و برترین تفکر یاد مرگ است.
#شهید_بابک_نوری_هریس🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
#شهدا که رفتنو، پریدن از هفت آسمون
مادرای شهدا، موندن و خاطراتشون
عکس بچههاشونو، هرجا که میرن میبرن
بعضیاشون هنوزم، #منتظر یک خبرن😔
#مادرای_شهید، آیههای ایثارن
مادرای شهید، ساکن عرش یارن
مادرای شهید🌷 گردنمون #حق_دارن
باید عاشق باشی♥️
عاشق مثه این #مادرا
جوون بدی برا خدا
"مثه حسین تو کربلا"
“ #شهید بیا و دستمو بگیر”
شهدا که رفتنو، این روزا تو کرببلا
اما #جانبازای جنگ، یادگاری میون ما
اون دلاورایی که، مرگو به بازی میگیرن
بعضیا قطع نخاع، بعضیا شیمیاییان😢
یادگارای جنگ، حالا اسیر دردن
یادگارای جنگ، نشون دادن که #مردن
نیش و زخم زبون، بازم تحمل کردن
باید #عاشق باشی
عاشق باشی توی عمل💪
مردن برات بشه عسل
#مرگو بگیری تو بغل
شهدا که پر زدن🕊حالا نگاهشون به ماست
این نظام و انقلاب، #امانتی از شهداست
حرف تو سینهشونو، باید هر عاشق بدونه
خواهرم حفظ #حجاب، متن وصیتاشونه📜
↵وصیت نامهشون، سفارش به عفته
↵وصیت نامهشون، پیروی از #ولایته
↵وصیت نامهشون، خط به خطش بصیرته
باید عاشق باشی
عاشق مثه این #شهدا
تاکه نگات کنه خدا💖
تا #جون بدی تو کربلا
“شهید بیا و دستمو بگیر”😔😔🌷🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌸🌿🌿🌺🌿🌿🌸 از زبان #مادر غوّاص شهید: نوجوانم شاد😍 امّا #سرکش و عاصی نبود این لباس تنگ و چسبان مال ر
#زبان_حال_شهدای_غواص
💢تصورش هم زنده به گورم میکند
هوایِ داغِ جنوب☀️، لباسِ تنگ،
چسبان و پلاستیکیِ #غواصی.
درست تا زیر لبت را محکم پوشانده
#دست_وپاهای_بسته..
💢دراز به دراز، کنارِ رفقایِ جوان زخمی
و ترسیده ات😰. نمیدانی چه میشود💬
تیر خلاص یا #شکنجه در اردوگاه⁉️
💥اما..
💢صدای بلدوزر🚜، #وحشت را در نفست به
بازی میگیرد. ترس، #چشمهای_مادر،
دستهای #پدر، زبان درازی های خواهر
☺️ کتانی های برادر👞، گل کوچک با
توپ پلاستیکی⚽️ با بچه های محل..
💢آب یخ که شقیقه ات را به درد
می آورد😣. آخ.. #خدایا به دادم برس..
تنهایِ تنها. #بلدوزر، پذیرایی اش را
آغاز میکند..
💢خااااااک.. #خاااااک
نفست را حبس میکنی به یادِ زمان
خریدن برای #زندگی در زیر آب..
صدای ِ فریادهایِ خفه ی دوستان،
قلبت را تکه تکه میکند💔
💢بدنت رویِ زمین داغ♨️، زیر خاکِ سرد،
چسبیده به #لباسِ_غواصی، آتش
میگیرد. دستهای بسته ات را تکان
میدهی😔. دلت با تمامِ بزرگیش، قربان
صدقه های #مادر را طلب میکند.
💢هوا برای نفس کشیدن نیست❌
#اکسیژن ذخیره شده ات را به یادگار از
دریا میهمانِ ریه هایِ خاک میکنی.
اما انگار خاک #ظالم است. هی سنگین
و سنگین تر میشود😥.
💢دلت #نفس میخواهد..
ریه هایت گدایی میکنند، جرعه ایی
زندگی را. مهمان نوازی میکنی. عمیق...
#اما_خاک..
💢فقط خاک است که در ریه ات، گِل
میشود. خدایا کی #تمام_میشود😭
صدای ترک خوردن استخوانهایِ
قفسه ی سینه ات💔 را میشنوی
دوست داری گریه کنی😭 و #مادر باشد
تا بغلت کند💞
💢کاش #دستانت را محکم نمی بست🚫
حداقل تا دلت میخواست، جان
میدادی. ✘نه نفس. ✘نه دستانی باز برایِ
جان دادن. #گرما و گرما و گرما..
💢خدایا دلم #مردن میخواهد.
مادر بمیرد...
#چندبار مردنت تکرار شد تا بمیری⁉️😭
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#کلام_شهید🌷
ما از #مردن نمی هراسیم
میترسیم بعد از ما #ایمان را سر ببرند
♨️باید بمانیم تا آینده #شهید نشود
و از سوے دیگر، باید شهید شویم🕊 تا آینده بماند. عجب دردے💔
🌹#شهید_مهدی_رجب_بیگی
📙برگرفته از کتاب پنجاه سال عبادت
#سلام_صبحتون_شهدایی 🌺
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh