eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
27هزار عکس
5.8هزار ویدیو
204 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem
مشاهده در ایتا
دانلود
7⃣6⃣6⃣ 🌷 🔰من و سعید 4 سال هم اتاقی بودیم در این 4 سال  بارزترین صداقتش بود👌 و در هیچ شرایطی دروغ نمی گفت📛 و بسیار به اهمیت می داد. هیچ وقت غیبت نمی کرد🚫 و در جمعی اگر می شد بلا فاصله آن جمع را ترک می کرد. 🔰در نزدیکی خانه سعید🏡 کوچه بازاری بود و خانم هایی با پوشش رفت و آمد می کردند و برای اینکه  چشمش به آنها نیفید هیچ وقت از آن کوچه رد نمی‌شد و از منزل که مسیر دورتری داشت رفت و آمد می‌کرد. 🔰صبح ها که من دنبال می رفتم تا به سرکار برویم می دیدم پاهایش گلی است و می پرسیدم «چرا پاهات گلی است⁉️» می گفت: «به خاطر اینکه در این کوچه زن های در رفت آمد هستند از کوچه پشتی آمدم و دوست ندارم به آنها بیفتد🚫». 🔰همیشه در اتاق از صحنه ها و عکس هایی📸 که بچه های کوچک را می بریدند و می‌کشتند صحبت می کرد و این صحنه ها برایش خیلی دلخراش💔 بود. 🔰یک روز سعید یک عکسی را دید که مادر سوری شده بود و بچه شیرخواره اش🍼 در کنارش بود با دیدن این صحنه, سعید نیم ساعت فقط گریه😭 می کرد چون خودش هم بچه داشت 🔰چندین روز فکرش💭 در گیر این موضوع بود و همین صحنه ها و عکس ها به سعید انگیزه داد✊ و باعث شد که به برود تا به سوریه کمک کند✅. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
همیشه میگفت تُو کُل دنیا چیزی برای #ترس وجود نداره تنها کسی که باید ازش ترسید #خداوند هست و بس... فقط از خدا بترسید نه از خلق خدا به ‌خاطر جایگاه #شغلی و مادیات دنیا. یاور #مظلومان باشید و به کسی ظلم نکنید #شهید_علیرضا_بریری 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
4⃣4⃣8⃣ 🌷 💠روایتی از یک دیدار صمیمی با خانواده شهید مدافع حرم 🔰خانه ای کوچک🏡 و ساده اما گرم و صمیمی💞خانه ای که به راحتی پذیرای مهمان شد،وارد خانه که شدیم، مادر اصرار کرد که در اتاق بنشینیم و ما وارد اتاق شدیم. 🔰در و دیوار اتاق با ما حرف داشت.انگار این اتاق از دیگر اتاقهای خانه بود؛ بیشتر حضور مرد آسمانی✨ را درک کرده بود و اکنون یادگارهایش بود. 🔰مادر قدرت تکلم نداشت🚫، با زبان بی زبانی را با عشق❤️ نشانمان می داد و با اشاره به ما می فهماند چقدر فرزندش برایش عزیز بوده😍،فرزندی که از طعم یتیمی را چشیده و از نوجوانی کمک خرج💰 خانه بوده. 🔰و دلش طاقت نیاورده به کشورهای دوردست کمک نکند😔.خواهر و مادر را به سپرده که تا به حال حامیشان بوده😊 و پایشان را به مسجد🕌 و باز کرده بود.کمی که می گذرد ، بقچه ی لباس های برادر👕 را می آورد و جلویمان می گذارد. 🔰و می گوید این همان لباسی است که در زمان بر تن برادرم بوده.و ناگاه یاد پیرهن پاره پاره و قلب صبور💔 می افتی. 🔰خواهر برایمان می گوید که چقدر عاشق بود.و او را با این امانت حضرت زهرا آشنا کرده و امروز همان خواهر، با نهایت توان✊، دست بقیه را می گیرد و به و زینبی می آورد👌 🔰ما نیز امید بستیم به دست گیری بابرکت این خانه🏡، تا بتوانیم ادامه دهنده ی باشیم‌✅. 🔸به روی دفتر دلم نوشته بود یک شهید 🔸برای خاطر خدا ، شما ادامه اش دهید 🔰از امروز باری روی شانه مان سنگینی می کندو از تو ممنونیم که ما را به دعوت کردی و اجازه دادی در هوایت نفس بکشیم😌. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
دو در یک قاب ما هميشه تاريخ محرومان و پابرهنگانيم. ما غير از خدا کسي را نداريم و اگر هزار بار شويم دست از مبارزه با ظالم برنمي داريم❌ امام خميني (ره) (شهادت ۱۳۹۸بغداد) (شهادت ۱۳۶۲ جزیره مجنون)🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
✍قسمتی از دست نوشته شهید: 📝خدا را شاکر و سپاسگذارم در دوره ای از زمان به ما نعمت حیات دادی که بهترین ها♥️ را به نحوی درک کردم در دوره ای نفس کشیدم که شخصی را درک کردم که بلا شک پاک ترین✨ و بهترین شخصیت در این کره ی خاکی است شخصی که بدون هیچ هوای نفسی خیرخواه امور مسلمین است و عمری در این راه صرف کرده است 📝شخصی ک دفاع از ودشمنی با ظالمان را در امورات زندگی ما واضح و روشن به ما آموخت👌 و ما را در آن راه بزرگ هدایت و رهبری کرد خدا را شاکرم ملتی را درک کردم که به گفته رهبر فقیدم از امت در صدر اسلام بالاتر و بهتر و برتر است 📝ملتی ک در دوران حیات خودثابت کرد ک شاید تنها است که از صدر اسلام تا کنون در حالیکه زر و زور وتزویر دریک طرف جهت انحراف این ملت از مسیر حقی که انتخاب کرده است دست بردارد اما این امت با تمام در برابر زر و زور وتزویر حق را انتخاب کرد✅ و این در تاریخ بی مانند است. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
📚 ⛅️ 0⃣1⃣ 💢اما نمى زنى ، هم نمى کنى . فقط مثل باران🌸🌨 بهارى اشک 😢مى ریزى و تلاش مى کنى که آتش 🔥دل❣ را به آبدیده خاموش کنى.... چه ، مى دانى که او از تو این قوم را مى شناسد و این گذشته را ملموس تر از تو مى داند. 🖤اما به نگاه مى کند، به شام . که تو را و کاروانت را به نام در شهر مى گردانند. مى خواهد در میان این کسى نباشد که بگوید ما گمان کردیم با دشمن خارجى روبروییم . با مخالفان اسلام مى جنگیم . مى خواهد که در کسى نباشد که ادعا کند ما مقتول خویش را نشناختیم و هویت سپاه مقابل را در نیافتیم. 💢 در مقابل این که امام از اینها خشم و لعنت و غضب ابدى را تحویلشان مى دهد. همه آنها که صداى امام را مى شنوند، با یا زمزمه زیرلب یا هیاهو و بلوا اعلام مى کنند که: _به خدا اینچنین است.انکار نمى کنیم! مى دانیم که پیامبرى! مى دانیم که پدرت على است!قابل انکار نیست! 🖤 و بعد برادرت جمله اى مى گوید که همان یک جمله تو را مى زند و را به 🌫 بلند مى کند._✨فبم تستحلون دمى ؟ پس کشتن مرا روا مى شمرید؟ پس چرا خون مرا مى دانید؟ این جمله ، جگرت را به آتش🔥 مى کشد. 💢 بیان هستى ات را مى لرزاند. انگار مظلومیت تمامى عالم با همین یک جمله بر سرت هوار مى شود. این توست که بر صورت خراش مى اندازد... و این اشک😭 توست که با خون گونه ات آمیخته مى شود... و این صداى توست که به آسمان برمى خیزد.... 🖤امام رو بر مى گرداند. به و مى گوید: زینب را دریابید. دلت 💗مى خواهد که طاقت بیاورى ، صبورى کنى و حتى به دلدارى بدهى.بچه ها چشمشان به توست ؛ تو اگر آرام باشى ، آرامش مى گیرند و اگر تو بى تابى کنى ، از کف مى دهند. 💢سجاد که در خیمه🏕 تیمار تو خفته است ، حادثه را در آینه دنبال مى کند.پس تو باید آنچنان با آرامش و طمانینه باشى ، انگار که همه چیز منطبق بر روال معهود پیش مى رود. و مگر نه چنین است ؟ مگر تو از بدو ورود به این جهان ، خودت را نمى کردى ؟پس باید قطره قطره 💧آب شوى و سکوت کنى . 🖤جرعه جرعه خون💔 دل بخورى و دم برنیاورى. همچنان که از ص🌤بح چنین کرده اى . حسین از صبح با تک تک هر صحابى ، به رسیده است ، با قطره قطره خون هر شهید، به زمین نشسته است و تو هر بار به او بخشیده اى . هر بار قلبش را گرم کرده اى و اشک😰 از دیدگان دلش سترده اى. هر بار که از میدان باز آمده است ، 💢 افزایش سپید سر و رویش را شماره کرده اى ، به همان تعداد، در خود شکسته💔 اى ، اما خم به ابرو نیاورى.... خواهر اگر تعداد موهاى سپید برادرش را نداند که خواهر نیست. خواهر اگر عمق چروکهاى پیشانى برادرش را نشناسد که خواهر نیست . تازه اینها مربوط به است . 🖤اینها را چشم هر خواهرى مى تواند در سیماى برادرش ببیند. 💫زینب.... یعنى شناساى دل حسین ، یعنى زیستن در دهلیزهاى قلب حسین ، عبور کردن از رگهاى حسین و تپیدن با نبض حسین . زینب یعنى حسین در آینه تاءنیث . زینب یعنى چشیدن خارپاى حسین با چشم . زینب یعنى کشیدن بار پشت حسین ، بر دل. وقتى از سر جنازه آمد،... .... 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh