eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
28.4هزار عکس
6.6هزار ویدیو
205 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸مثل هر هفته،جوان های فامیل جمع شده بودند #خانه_رجایی! یک نفر👤 نیامده بود، وقتی سراغش را گرفت جوانی بلند گفت: چون #مشروب خورده خجالت می کشد داخل شود. 🔹هیچ کس نفهمید رجایی در گوشی👂 چه حرفی به #جوان زد، دستش را گرفت و آورد سر سفره و گفت: با هم غذا می خوریم - ولی دهان من #نجس است😔 🔸«تو #مهمان من هستی» را گفت و غذا را شروع کرد🍝 جوان می گفت که دیگر سراغ آن کار حرام نرفتم📛 چون #رجایی من را به لجاجت نینداخت❌ #شهید_محمدعلی_رجائی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌸 شهدا واسطه هستند و جز از طریق آنان راهی برای جلب خاصه حضرت حق وجود ندارد... ‌ 🌷 ‌ 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🍁پشت این چشم ها... ابرها درگیرند! و من... کنار خنده هایت می مانم... در این دقایق #دلتنگی!🍁 #فاطمه_خانم، فرزند #شهید_محمد_بلباسی🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
صبـح امـــروز کسی گفت به من چِقَــدَر #تنهــایی! گفتمش در پاسخ تن من گــر تنهاست دل من بــا #دلهاستـــ... بهتر از برگ درخت که #دعایم گویند و دعاشان گویم، یادشان دردل من، قلبشان #منزل من...! 🔺شهدا را با #صلواتی یاد کنید... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
4_333554749414572883.mp3
1.12M
🎵 ✨تا کی بسوزیم و بسازیم آخر این سان ✨چون شمع جامانده به گلزار شهیدان 🎤🎤 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
همسر شهید سیاهکالی: دانشگاه بودم 4 اردیبهشت بود و #تولد آقا حمید.شب قبلش #افسرنگهبان بود و منزل نبود. وقتی داشتم از دانشگاه میومدم تو راه یه #کیک سبز رنگ که روش طرح #قلب بود براش خریدم. رسیدم داخل منزل دیدم وسط پذیرایی از #خستگی خوابش برده و پتو انداخته روش😔سریع کیک رو گذاشتم روی میز و بیدارش کردم و چاقو رو دادم دستش و تولدشو تبریک گفتم.😄 تا کیک رو دید اول یه #گاز از کیک زد، بعد شروع کرد بریدن کیک،گفت ازم عکس بگیر😭 #دلتنگی #شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
5⃣6⃣8⃣ 🌷 📚برشی از 🔸گاهی مزارش که میروم اتفاق‌های عجیبی می‌افتد که را حس می‌کنم، یک شب🌙 نزدیکی‌های اذان صبح خواب دیدم که حمید گفت:《 خیلی دلم برات تنگ شده💔 پاشو بیا مزار》 🔹معمولا سر مزارش میرفتم ولی آن روز صبح از خواب که بیدار شدم راهی گلزار🌷 شدم از نزدیک‌ترین مغازه به چندشاخه گل نرگس🌸 و یک جعبه خرما خریدم، می‌دانستم این شکلی راضی‌تر است👌 🔸همیشه روی رعایت تاکید داشت، سر مزار که میرم سعی می‌کنم از نزدیک‌ترین مغازه به مزارش که شهداست🌷 خرید کنم. 🔹همین که نشستم و گل‌ها را روی سنگ مزار گذاشتم آمد و با گریه😭 من را بغل کرد، هق هق گریه‌هایش امان نمیداد حرفی بزند، کمی که 🔸گفت: عکس رو توی خیابون دیدم، به شهید گفتم که من شنیدم شماها برای پول💰 رفتید، حق نیستید❌ باهات یه میزارم 🔹 فردا میام سره مزارت، اگه همسرت💞 را دیدم میفهمم که اشتباه کردم📛 اگه به حق باشی از خودت به من یه نشون میدی، برایش را که دیده بودم تعریف کردم 🔹گفتم: من معمولاً غروب‌ها میام اینجا، ولی دیشب خواست که من اول صبح بیام سرمزارش🌷، از آن به بعد با اون خانوم دوست شدم☺️، خیلی رویه زندگی‌اش عوض شد، تازه فهمیدم که دست برای نشان دادن راه خیلی باز👌 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 رابطه صداقت و شهادت! 🎤حجت الاسلام #ماندگاری #سخنرانی 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
4_5956297518387036444.mp3
19.67M
🎧🎧 سلام #فدایی_حسین سلام مدافع حرم بہ ما بگو از اون دمے ڪہ صدای ارباب و شنفتے مداحی بسیار زیبا 👌👌 🎤🎤 با نواے #حاج_محمود_ڪریمے ⇜براے #شهداے_مدافع_حرم 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
آرام💤 هوا اینجا پُراز و ابهام است آسمان ابرے☁️ ست زمین دلگیر💔 و هـــم پـر از فریاد و طوفان است ... 🌙 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ #سلام_امام_زمانم❣ دوباره #جمعه_گذشت🌾 وقنوت گریان ماند😢 دوباره گیسوی نجوای من #پریشان ماند شبیه #شنبه ی هر هفته🗓 پشت پنجره ام... و کوچه کوچه ےشهرم دوباره زندان ماند😔 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌺 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
#صبــح‌هـا بهشتند🌸 اگـر به سمت رویِ #تو طلوع ڪنند🌤 چه خوب❣ که ميتوان جشن تولـد گرفت ⇦براے آغازے دوباره... ⇦براے #لبخندے دوباره... #امروز به یُمن داشتنت💞 تمـام لحظه هایم را #شیرین ميڪنم😍 #شهید_محمدحسین_محمدخانی #سلام_صبحتون_شهدایی🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
💠احترام به شاگرد 🍂سه دانشجو داشت که دو تایشان👥 فکلی بودند و یکی داشت. جلوی پای هر سه ! برایش فرقی نمیکرد که فکلی است یا . 🍂هر کس به می آمد جلویش بلند میشد! جواب سوالات و مشکلات همه را میداد😊 اگر به این می گفت: ، به آن یکی هم میگفت دخترم! 🍂اذان که میگفتند، نمی گفت🚫 بروید ! همان جا آستین هایش را بالا میزد! همین بچه فکلی را سال بعد در دیدم. نماز و قرآن📖 بعد از نمازش همیشه به راه بود. 📚منبع/کتاب شهید علم 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ #کلیپ_ویژه فرزندان شهدای مدافع حرم و وطن در راه بازگشت از دیدار حضرت ماه❤️ شهید #محمد_بلباسی شهید #سید_جواد_اسدی شهید #حسن_رجایی_فر شهید #روح_الله_سلطانی شهید #محمود_رادمهر 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
💠شهیدی که بعد از 16 سال پیکرش سالم ماند، آری #محمدرضا_شفیعی را میگویم... مادر محمدرضا، #عقیقی به من می‌دهد و سفارش می‌کند آن را زیر زبانش بگذارم. لب، زبان و دندان‌هایش هیچ تغییری نکرده‌اند! شانه‌هایش را که برای #تلقین خواندن، در دست می‌گیرم، تمام گوشت‌هایش را حس می‌کنم. بعد از ۱۶ سال! گویی #تازه، روح از بدنش جدا شده است. محمدرضا از موقعیت صفا و #اشک‌هایی که بعد از هر گریه برای سیدالشهدا به‌صورت و بدنش می‌مالید، ارث زیبا و ماندگاری برد. راوی: حاج حسین کاجی #شهید_محمدرضا_شفیعی🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
6⃣6⃣8⃣ 🌷 💠 شهیدی که بعد از 16 سال پیکرش سالم ماند. 🔰ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺟﻨﺎﺯﻩ ﯼ⚰ ﻣﺤﻤﺪ ﺭﺿﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺧﺎﮎ ﺩﺭﺁﻭﺭﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺻﺪﺍﻡ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩ. ﺍﯾﻦ ﺟﻨﺎﺯﻩ ﻧﺒﺎﯾﺪ🚫 ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺷﮑﻞ ﺑﻪ ﺍﯾﺮﺍﻥ🇮🇷 ﺑﺮﻭﺩ. ﭘﯿﮑﺮ ﭘﺎﮎ ﺭﺍ ﺳﻪ ﻣﺎﻩ ﺩﺭ ﺁﻓﺘﺎﺏ☀️ ﮔﺬﺍﺷﺘﻨﺪ؛ ﺗﺎ ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ ﻧﺸﻮﺩ، ⚡️ﻭﻟﯽ ﺟﺴﺪ ﺳﺎﻟﻢ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩ. 🔰ﺣﺘﯽ ﺭﻭﯼ ﺟﺴﺪ ﺗﺨﺮﯾﺐ ﺟﺴﺪ ﺭﯾﺨﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺧﺎﺻﯿﺘﺶ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ  ﻫﺎﯼ ﺟﺴﺪ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺑﯿﻦ ﻣﯽ ﺭﻓﺖ♨️ ﻭﻟﯽ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺟﺴﺪ ﺳﺎﻟﻢ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩ✅ ﻭﻗﺘﯽ ﮔﺮﻭﻩ ﺟﻨﺎﺯﻩ ﯼ ﻣﺤﻤﺪ ﺭﺿﺎ ﺭﺍ ﺩﺭﯾﺎﻓﺖ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎ ﺣﻀﻮﺭ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻩ😭 ﻭ ﮔﻔﺘﻪ : ﻣﺎﭼﻪ ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﺭﺍ ﮐﺸﺘﯿﻢ💔 🔰ﻣﺎﺩﺭ ﺷﻬﯿﺪ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ ﻣﺤﻤﺪﺭﺿﺎ، ﺣﺎﺝ ﺣﺴﯿﻦ ﮐﺎﺟﯽ ﺑﻪ ﻣﻦﮔﻔﺖ: ﺷﻤﺎ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﯿﺪ ﭼﺮﺍ ﺑﺪﻥ ﺍﻭ ﺳﺎﻟﻢ ﺍﺳﺖ⁉️ ﮔﻔﺘﻢ: « ﺍﺯ ﺑﺲ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﺧﻮﺏ ﻭ ﺑﻮﺩ» 🔰ﻭﻟﯽ ﺣﺎﺝ ﺣﺴﯿﻦ ﮔﻔﺖ: «ﺭﺍﺯ ﺳﺎﻟﻢ ﻣﺎﻧﺪﻥ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﺩﺭ ﺍﺳﺖ : ⇜ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﺗﺮﮎ نمیشد ⇜ﻣﺪﺍﻭﻣﺖ ﺑﺮ ﺩﺍﺷﺖ ⇜ ﺑﺎ ﻭﺿﻮ ﺑﻮﺩ ⇜ﻭ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﺯﯾﺎﺭﺕ ﻋﺎﺷﻮﺭﺍ📖 ﺧﻮﺍﻧﺪﻩ ﻣﯽ ﺷﺪ، ﻣﺎ ﺑﺎ ﻫﺎﯾﻤﺎﻥ ﺍﺷﮑﻤﺎﻥ😢 ﺭﺍ ﭘﺎﮎ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﻭﻟﯽ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﺍﺷﮑﻬﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺑﻪ ﻣﯽ ﻣﺎﻟﯿﺪ 🔰ﻭ ﺟﺎﻟﺐ ﺍﯾﻨﮑﻪ  ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎ ﺁﺏ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ، ﺍﯾﺸﺎﻥ ﺁﺏ ﺭﺍ ﻧﻤﯿﺨﻮﺭﺩ🚱 ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﻧﮕﻪ ﻣﯽ ﺩﺍﺷﺖ. ﺩﺭ ﺳﺎﻝ 81 ﺩﺭ ﮔﻠﺰﺍﺭ ﺷﻬﺪﺍﯼ ﻗﻢ🌷 ﺑﻪ ﺧﺎﮎ ﺳﭙﺮﺩﻩ ﺷﺪ. راوی: حاج حسین کاجی روحش شاد و راهش پر رهرو باد . 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
4_5996870811711963171.mp3
5.17M
🎧 بشنوید🎧 ✍معجزه ي اشك روایت حاج حسين كاجي از ميوندار هيئت،شهيد محمدرضا شفيعي ✅پیشنهاد دانلود 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
: تقدیر حقیقیِ جهان، در ڪف مردانی است ڪہ پـروای ندارنـد . . . 🌹 🕊 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌹 🌹 ایستاده بود ڪنارِ در حـرم و بہ اشاره می‌ڪرد ! تازه رسیده بودیم و دلـمـان می‌خواست یڪ زیــارت با حــال بڪنیم ولـی وقـت بود . - گفت بـرادرا ... زیـارت مستـحبہ، نمــاز واجـب ... 📚 یادگاران جلد ۹ ڪتاب جاویدالاثر متوسلیان ص۹۳ 🕊 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠وقتی همه چیز برای مهیا شده بود! ارتباط قلبی ام را با قطع کردم در سفر بعد از آن می گفت دیگر ارتباط خود را با کوثر و خانمم قطع کردم. محمودرضا از قبل همه چیز را کرده بود و حتی سر دفن خود که تهران باشد یا تبریز نیز با برادرش مشورت کرده بود و حتی به این فکر کرده بود که بهتر است اول شهادتش به مادرش برسد و یا به پدرش و یا اینکه آن ها با شنیدن این خبر چه .العملی خواهند داشت. 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
📸 حضور کوثر بیضایی، دختر شهید مدافع حرم، شهید در دیدار ۲۱ آذر خانواده‌های شهدا با رهبر انقلاب 🌹 متولد ۱۳۶۰ در شهر تبریز بوده و در ۲۹ دی‌ماه ۹۲ در اثنای درگیری با مزدوران تکفیری در سوریه به شهادت رسید. شادی روحش 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
7⃣1⃣1⃣ به یاد #شهید_محمد_شالیکار🕊❤️🕊 شادی روحش #صلوات #سالروز_شهادت🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
7⃣6⃣8⃣ 🌷 🔰محمد شالیکار در سال های نوجوانی عازم های حق علیه باطل می شود, در های مختلف شرکت می کند, چندین بار مجروح💔 می شود و حتی یکبار تا مرز هم می رود ⚡️اما تقدیر برای او رقم می زند. 🔰او در بیان می کند📝 زمانی که در عملیات ۱۰, تک تیر انداز دشمن او را هدف🎯 تیر خود قرار می دهد, می بیند که روحش😇 از بدن جدا می شود و ب بالا می کند. در آن حال 🌷 از جمله ✓شهید محمد علی معصومیان را می بیند. 🔰 در جواب سوال او می گوید فعلا زمان فرا نرسیده است❌ و به او مژده می دهد که دیگر ب دوستان شهیدش🌷 ملحق می شود. 🔰محمد شالیکار بابت تیری💥 که به سرش اصابت کرده است در بیمارستان بستری می شود و بعد از بهبودی نسبی دوباره میدان نبرد می گردد. او پس از بازنشستگی در مشغول کار ساختمانی می شود که از این زمان ب بعد اوضاع مالی💰 او روز ب روز بهتر می شود✅ 🔰تا اینکه جزو بزرگ شهرش به حساب می آید . با اینکه حالا اوضاع مالی خوبی دارد ⚡️اما هرگز دلبسته دنیا نمی شود⛔️ و از پولش جهت مشکلات گرفتاران بهره می برد 🔰و زمانی که متوجه می شود جهت اعزام نیرو به ثبت نام می کند📝, او نیز اسم خود را می نویسد✍ و جزء لیست نهایی اعزام قرار می گیرد✅ ✅حاج محمد با دنیا خداحافظی👋 می کند و راهی می شود🚌. او پس از رشادت ها سرانجام در محله ای به نام مورد اصابت گلوله💥 دشمن قرار می گیرد و پس از پنج روز ب خیل دوستان می پیوندد🕊 🔰و این زمان همان سی سال بعدی است که 🌷 ب او وعده داده بود👌 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh