eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
28.4هزار عکس
6.6هزار ویدیو
205 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem
مشاهده در ایتا
دانلود
✫⇠اینک شوڪران ✫⇠ به روایت همسر(فرشته ملکی) 3⃣2⃣ 💞آﻗﺎي ﺻﺎﻟﺤﯽ ﻣﺴﺌﻮل ﺧﺎﻧﻮاده ﻫﺎ ﺑﻮد. ﻫﺮﭼﻪ ﻣﯽ ﺧﻮاﺳﺘﯿﻢ ﺑﻪ او ﻣﯽ ﮔﻔﺘ ﯿﻢ. ﯾﮑﯽ دو ﺳﺎﻋﺖ ﺑﻌﺪ آﻣﺪ. ﻧﮕﺬاﺷﺖ ﺑﻤﺎﻧﯿﻢ. ﻣﺎ را ﺑﺮد ﺧﺎﻧﻪي دﺳﺘﻮاره. 💞{ ﺑﺎ ﭼﻨﺪ ﺗﺎ از ﺧﺎﻧﻢ ﻫﺎ رﻓﺘﻪ ﺑﻮد ﺑﯿﻤﺎرﺳﺘﺎن ﺑﺮاي ﮐﻤﮏ ﺑﻪ ﻣﺠﺮوح ﻫﺎ،ﮐﻪ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﻣﻨﻮﭼﻬﺮ آﻣﺪه. ﭘﻠﻪ ﻫﺎ را دو ﺗﺎ ﯾﮑﯽ دوﯾﺪ. از وﻗﺘﯽ آﻣﺪه ﺑﻮد دزﻓﻮل، ﯾﮏ ﻫﻔﺘﻪ ﻧﺪﯾﺪن ﻣﻨﻮﭼﻬﺮ ﺑﺮاﯾﺶ ﯾﮏ ﻋﻤﺮ ﺑﻮد. ﻣﻨﻮﭼﻬﺮ ﮐﻨﺎر ﻣﺤﻮﻃﻪي ﮔﻞ ﮐﺎري ﺑﯿﻤﺎرﺳﺘﺎن ﻣﻨﺘﻈﺮ اﯾﺴﺘﺎده ﺑﻮد. ﻓﺮﺷﺘﻪ را ﮐﻪ دﯾﺪ، ﻧﺘﻮاﻧﺴﺖ ﺟﻠﻮي اﺷﮑﻬﺎش را ﺑﮕﯿﺮد. ﮔﻔﺖ"ﻧﻤﯽ داﻧﯽ ﭼﻪ ﺣﺎﻟﯽ داﺷﺘﻢ. ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﺮدم ﻣﺎﻧﺪه اﯾﺪ زﯾﺮ آوار. ﭘﯿﺶ ﺧﻮدم ﻣﯽ ﮔﻔﺘﻢ ﺣﺎﻻ ﺟﻮاب ﺧﺪا را ﭼﻪ ﺑﺪﻫﻢ" ﻓﺮﺷﺘﻪ دﺳﺘﺶ را دور ﮔﺮدن ﻣﻨﻮﭼﻬﺮ ﺣﻠﻘﻪ ﮐﺮد و ﮔﻔﺖ"واي ﻣﻨﻮﭼﻬﺮ،آن وﻗﺖ ﺗﻮ ﻣﯽ ﺷﺪي ﻫﻤﺴﺮ ﺷﻬﯿﺪ." اﻣﺎ ﻣﻨﻮﭼﻬﺮ از ﭼﺸﻤﻬﺎي ﭘﻒ ﮐﺮده اش ﻓﻘﻂ اﺷﮏ ﻣﯽآﻣﺪ. } 💞 ﺷﻨﯿﺪه ﺑﻮد دزﻓﻮل را زده اﻧﺪ. ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮدﻧﺪ ﺧﯿﺎﺑﺎن ﻃﺎﻟﻘﺎﻧﯽ را زده اﻧﺪ. ﻣﺎ ﺧﯿﺎﺑﺎن ﻃﺎﻟﻘﺎﻧﯽ ﻣﯽ ﻧﺸﺴﺘﯿﻢ. ﻣﻨﻮﭼﻬﺮ ﻣﯽ رود اﻫﻮاز، زﻧﮓ ﻣﯽ زﻧﺪ ﺗﻬﺮان ﮐﻪ ﺧﺒﺮ ﺑﮕﯿﺮد. ﻣﺎدرم ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ و ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ دو روز ﭘﯿﺶ ﮐﺴﯽ زﻧﮓ زده و ﭼﯿﺰﻫﺎﯾﯽ ﮔﻔﺘﻪ ﮐﻪ زﯾﺎد ﺳﺮ در ﻧﯿﺎورده. ﻓﻘﻂ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ اﺗﻔﺎق ﺑﺪي اﻓﺘﺎده ﺑﺎﺷﺪ. 💞 روزي ﮐﻪ ﻣﺎ رﻓﺘﯿﻢ اﻧﺪﯾﻤﺸﮏ ﺣﺎج ﻋﺒﺎدﯾﺎن ﺷﻤﺎره ي ﺗﻠﻔﻦ ﻫﻤﻪ ﻣﺎن را ﮔﺮﻓﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻮاده ﻫﺎﻣﺎن ﺧﺒﺮ ﺑﺪﻫﺪ. ﺑﻪ ﻣﺎدرم ﮔﻔﺘﻪ بود :" ﻣﺪق اﻟﺤﻤﺪﷲ ﺧﻮب اﺳﺖ.ﻓﮑﺮ نمی ﮐﻨﻢ ﺧﺎﻧﻤﺶ زﯾﺮ آوار ﻣﺎﻧﺪه ﺑﺎﺷﺪ.ﻣﺪق از اﯾﻦ ﺷﺎﻧﺲ ﻫﺎ ﻧﺪارد".ﺑﻪ ﺷﻮﺧﯽ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮد.ﻣﺎدرم ﺧﯿﺎل ﮐﺮده ﺑﻮد اﺗﻔﺎﻗﯽ اﻓﺘﺎده و ﻣﯽ ﺧﻮاﻫﻨﺪ ﯾﻮاشﯾﻮاش ﺧﺒﺮ ﺑﺪﻫﻨﺪ. ﻣﻨﻮﭼﻬﺮ ﻣﯽ رود دزﻓﻮل. ﻣﯽ ﮔﻔﺖ"ﺗﺎ دزﻓﻮل آﻧﻘﺪر ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮده ﺑﻮدم ﮐﻪ وﻗﺘﯽ رﺳﯿﺪم ﺗﻮي ﮐﻮﭼﻪ ﻣﺎن، ﭼﺸﻤﻢ درﺳﺖ ﻧﻤﯽ دﯾﺪ.ﺧﺎﻧﻪ ﻣﺎن را ﮔﻢ ﮐﺮده ﺑﻮدم." ﺑﭽﻪ ﻫﺎي ﻟﺸﮑﺮ ﻫﻤﺎن ﻣﻮﻗﻊ ﻣﯽ رﺳﻨﺪ و ﺑﻬﺶ ﻣﯽﮔﻮﯾﻨﺪ ﻣﺎ اﻧﺪﯾﻤﺸﮏ ﻫﺴﺘﯿﻢ. اول رﻓﺘﯿﻢ ﺑﻪ ﻣﺎدرم زﻧﮓ زدﯾﻢ و ﺧﺒﺮ ﺳﻼﻣﺘﯿﻤﺎن را دادﯾﻢ، ﺑﻌﺪ ﺗﻮي ﺷﻬﺮ ﮔﺸﺘﯿﻢ و ﻣﻦ را رﺳﺎﻧﺪ ﺷﻬﯿﺪ ﮐﻼﻧﺘﺮي. ﻗﺒﻞ از اﯾﻨﮑﻪ ﭘﯿﺎده ﺷﻮم ﮔﻔﺖ"ﻧﻤﯽ ﺧﻮاﻫﻢ اﯾﻦ ﺟﺎ ﺑﻤﺎﻧﯿﺪ. ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺮوﯾﺪ ﺗﻬﺮان." اﻣﺎ ﻣﻦ ﺗﺎزه ﭘﯿﺪاش ﮐﺮده ﺑﻮدم. ﮔﻔﺖ"اﮔﺮ اﯾﻦ ﺟﺎ ﺑﺎﺷﯽ و ﺧﺪاي ﻧﮑﺮده اﺗﻔﺎﻗﯽ ﺑﯿﻔﺘﺪ، ﻣﻦ ﻣﯽ روم ﺟﺒﻬﻪ ﮐﻪ ﺑﻤﯿﺮم. ﻫﺪﻓﻢ دﯾﮕﺮ ﺧﺎﻟﺺ ﻧﯿﺴﺖ. ﻓﺮﺷﺘﻪ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻣﻦ ﺑﺮﮔﺮد." 💞 ﺷﺐ ﺑﺎ ﺧﺎﻧﻢ ﻋﺒﺎدﯾﺎن ﺣﺮف زدم. ﺑﯿﺴﺖ ﺳﯽ ﻧﻔﺮ ي ﻣﯽ ﺷﺪﯾﻢ ﮐﻪ ﺧﺎﻧﻪي دﺳﺘﻮاره ﺟﻤﻊ ﺷﺪه ﺑﻮدﯾﻢ.ﮔﺎﻫﯽ ﭼﻨﺪ ﻧﻔﺮي ﻣﯽ رﻓﺘ ﯿﻢ ﺧﺎﻧﻪي آﻗﺎي ﻋﺴﮕﺮي ﯾﺎ ﻣﻤﻘﺎﻧﯽ، وﻟﯽ ﺳﺨﺖ ﺑﻮد.ﺑﺎ ﺑﻘﯿﻪ ي ﺧﺎﻧﻢ ﻫﺎ ﻫﻢ ﺻﺤﺒﺖ ﮐﺮدﯾﻢ. ﻫﻤﻪ راﺿﯽ ﺷﺪﻧﺪ. ﻓﺮدا ﺻﺒﺢ ﺑﻪ آﻗﺎی ﺻﺎﻟﺤﯽ،ﮐﻪ ﺑﺮاﯾﻤﺎن وﺳﺎﯾﻞ ﺻﺒﺤﺎﻧﻪ آورد،ﮔﻔﺘﯿﻢ ﻣﺎ ﺑﺮ ﻣﯽﮔﺮدﯾﻢ ﺷﻬﺮ ﺧﻮدﻣﺎن. ﺑﺮاﯾﻤﺎن ﺑﻠﯿﻂ ﻗﻄﺎر ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ... ...✒️ 📝به قلم⬅️ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
Narimani-13941108-007-1-www.Baradmusic.ir.mp3
5.79M
🎵 ✨تا کی باید نگاه کنم به قاب عکس این شهیدای مدافع حرم ✨بذار برم تو سوریه تا که یکم آروم بگیره غصه های تو دلم 🎤🎤 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
میگفت خسته نشدی از این همه با شهدا؟!😒 گفتم چرا بشم!؟ تازه دارم راه رو میرم...✅ میگفت سخت نیست داری مثل رفتار میکنی⁉️ گفتم خیلی سخته مثل نگه داشتن تو دسته ولی تازه دارم معنی ❤️ رو میفهمم....☺️ میگفت خوب باشه اصلا هر چی تو بگی ولی آخر این رفاقت چیه؟! گفتم: لیاقت نوکری (س)☺️ مُهر تایید✔️عمــہ سـادات مثل که عمـه سادات سرش را توی دامنش گرفت تا جان داد😔 برگشت گفت میشه منم با دوست بشم😊!؟ منم این رو میخوام... حالا باید چیکار کنم تا مثل شهدا بشم آخرش هم بشم😢 گفتم یه شرط داره☝️ گفت چه شرطی؟؟؟ گفتم 🌷 به شرط گفت باشه هرچند ولی میخوام زندگی کنم تا مثل شهدا بمیرم...😍☺️ ❤️ 🌙 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ #سلام_امام_زمانم ❣ #یا_صاحب_الزمان💔 بین ما فاصلہ‌ها، #فاصلہ انداختہ‌اند ڪاش این فاصلہ با آمدنت سر مے‌شد شهر ما بوے #خدا داشت، دوبارہ اے ڪاش با ظهورت نفس شهر #معطّر مے‌شد #اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌺 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌴🌤🌴🌤🌴🌤🌴 ای صبا #صبحدمی بر سر کویش بگذر تا #معطر شـود آفـاق ز تـو هـر سحـری #سلام_صبحتون_شهدایی🌺 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
1_38067824.mp3
11.67M
💠بهترین عبد خدا کیست؟ 🍃بهترین بنده خدا #پنج_تا_صفت_داره 🍃اگه از قارون بپرسی میگه هرکس که پولداره 🍃اگه از فرعون بپرسی میگه هر که قدرت داره 🎤🎤 #استاد_رفیعی 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
✍ #خاطره ✾صبـ☀️ـح ها بعد از نماز قرآن می خواند، ✾اگہ دخٺرم بیدار بود می گرفٺش ٺوی بغل😍 ✾اگہ هم خواب😴بود، ڪنار رخٺخوابش می نشسٺ. ✾می گفٺ: اینجا قرآن می خوانم🙂 می خوام چشـ👀ـم و گـ👂ـوش بچہ ام از الان بہ این چیزا عادٺ ڪنہ... #شهید_محمدعلی_رهنمون 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🔰محمودرضا بود خودش را و به راحتی خودش را می شکست. در این خصوصیت اخلاقی در بود !! 🔰بدون اغراق به جز در مقابل و آدم های زورگو مقابل همه بندگان خدا اینجور بود. 🔰محمودرضا اهل نبود، سلوک معنوی اش بسیار مکتوم بود معامله‌ای که با خدا کرده بود را تا آخر برای همه کرد و به کسی نفروخت. 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
هرنفس بوی سیب می‌آید ازمسیر #شلمچه این شب‌ها زنده شد یاد #کربلای_پنج یاد سربندهای یا زهرا 💠 یاد و خاطره شهدای عملیات غرور آفرین کربلای ۵ گرامی باد. 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
1_43437201.mp3
3M
🎧 شب کربلای ۵ 🍃شب کربلای پنج 🌹یاد امام سرجدا 🍃یا حسین حسین می گیم 🌹فقط به عشق شهدا❤️ -{ نوای زیبای در شب ۵ ، ساعتی قبل از شهادت }- #۱۹_دیماه_۱۳۶۵ 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 #فیلم | اجرای زیبای گروه همخوانی آوای رضوان در مراسم بزرگداشت سالروز عملیات کربلای ۵ درحرم مطهر رضوی 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🌹خدایا شهادت را نصیبم کن، دلم برای پر میکشد، دلم برای شهدا پرمیکشد 🌹دنیا را رها کنید،دنیا را ول کنید، همه چیز را در پیدا کنید و را بر رضای مخلوق ارجحیت دهید. 🌹سالگرد شهادت شهید احمد کاظمی و یارانش گرامیباد. 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
6⃣4⃣9⃣ ‍🌷 💠 🔰شهید کاظمی در پایان جنگ تحمیلی همان گروه ۵۰ نفره روز اول جنگ را تبدیل به یکی از قوی و مهم سپاه کرد و لشکر را با سلاح های به ِغنیمت گرفته شده از عراقی ها به یک لشکر با صدها تانک و نفربر و توپخانه و ماشین آلات تبدیل کرد و تحویل نظام داد. 🔰سردار کاظمی همچنین در سال ۱۳۷۲ با حضور در منطقه شمال غرب کشور به عنوان منطقه شمال غرب حکم فرماندهی را از دست دریافت کرد. مقام معظم رهبری در همان دوران مسئولیت وی، با حضور در منطقه آذربایجان غربی و کردستان از منطقه توسط این سردار بزرگ تقدیر به عمل آورد. 🔰در سال ۱۳۷۹ حکم فرماندهی سپاه را از جانب رهبر معظم انقلاب دریافت کرد و نیرو هوایی را از نظر سازمان، ساختار و سازماندهی و سازمان موشکی ارتقا داده تا جایی که دشمنان جمهوری اسلامی ایران از کشور حیرت زده بودند. 🔰او فرماندهی شجاع، پرانرژی، مدیر و خلاق بود که این امر سبب دریافت حکم مسئولیت های فراوان از دست مبارک مقام معظم رهبری گردید. 🔰در طی سال ها با استفاده از مجال هایی از عشق به تحصیل بهره جست و کارشناسی خود را در رشته جغرافیا و کارشناسی ارشد را در رشته مدیریت دفاعی گذراند و موفق شد دانشجوی دکترا در رشته دفاع ملی گردد. کفایت و آن بزرگوار تا بدانجا بود که مقام معظم رهبری ۳ بر سینه ی پر عطشِ ایشان نصب نمود. 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🏳مـُرفهین ِ بی درد ایـنها بودند! غرق ِنـعمت !! #اخـلاص ... #سادگی... #ایـمان ... #مقـاومت ... #شجـاعت ... و ... و... 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨💠✨💠✨ گر #نسیمی از سر کویت وزد سوی جحیم دود آن عود و شرارش برگ #ریحان می‌شود زخم بی داروی جان و درد بی‌درمان دل هر دو با خاک سر کوی تو #درمان می‌شود 【السلام علیک یا امام رضا(ع)】 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
3887352_393.mp3
11.7M
🎵 آهنگ زیارت🌹🍃 🎧 #بشنوید| #عالیه👌 🎤🎤 سامی یوسف 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
✍به روایت مادر شهید: دوستش بود بهش گفتم چرا عروسیه دوستته، رفتی عکس گرفتی ؟ گفت مامان درسته عروسیه دوستمه ولی ادم توی خوشی ها هم نباید رو فراموش کنه ... 🌹 پیامبر اکرم(ص): برترین عبادت و برترین تفکر یاد مرگ است. 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷 #یاد_یاران7⃣0⃣1⃣ 💠 پالتوی نو 📌خاطره ای از #شهید_مهدی_باکری🌷 👆عکس باز شود 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
✍ شهید معز غلامی ۱۳ سال در مسجد قمر بنی هاشم (سلام الله علیه) فعالیت داشتند و در سال های اخری در عرصه #فرهنگی بسیار تلاش کردند 💢 ایشان از سال ۹۱ تمرکز خود را به صورت جدی برای راه اندازی و #تحکیم_هیئت نوجوانان منتظران المهدی قرار دادند و در این زمینه بسیار با #اخلاص و موفق فعالیت می کردند. 💢شهید در #مداحی و ذکر امام حسین (علیه السلام) بسیار با دقت، با اخلاص و با علم رفتار می کردند و معتقد بودند به شأن دستگاه به هیچ وجه نباید #خدشه ای وارد شود. 💢ایشان تا چند ماه مبلغ قابل توجهی از #حقوق ماهیانه خود را خرج این هیئت می کردند. #شهید_حسین_معزغلامی🌷 #شهید_مدافع_حرم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
7⃣4⃣9⃣ 🌷 💠 سرو قمحانه 🍃🌹حسین در اثر اون روضه هایی که می خوند به رسید. سیمش وصل بود. او واقعا مقید بود که حتی اگر مثلا شیفت کاریشه، با کسی عوض کنه یا از من اجازه بگیره و بره هیئت شون و روضه خونی کنه. 🍃🌹تو شهر حماء، حسین جانشین تیپ بود، چون فرمانده ی حسین به مرخصی رفته بود او محسوب میشد. قرار بود در چند روز آینده تیپ حسین برای پس زدن دشمن و گسترش منطقه امن، کنه. در همین حدود زمانی، دشمن با استفاده از اصل به ما حمله کرد. 🍃🌹فرمانده منطقه می گفت که ما تیپ هجوم رو فرستادیم کمک نیروهامون در که جلوی غافلگیرانه دشمن رو بگیرن. دشمن بعد از حمله، خط رو شکسته و چندین کیلومتر کرده بود. به دشمن می رسه وراه اون ها رو میبنده. 🍃🌹پشتیبانی آتش مناسب و فرماندهی بی بدیل فرمانده منطقه در کنار و دیگر نیروهای محور مقاومت، سد محکمی در مقابل دشمن میشن و ایجاد میکنن که نیروهای خودی منسجم شده و به منطقه برسند. 🍃🌹بعد از یک رزم ، ارتباط بیسیم حسین میشه. تلاش کردیم از سرنوشت حسین خبری کسب کنیم اما حسین شده و پیکر مطهرش مفقود بود. دشمن با این که حسین از نیروهای هست، بی تفاوت از کنار پیکرش عبور می کنه. 🍃🌹فرمانده منطقه با نیروهایی که بهش رسیده و توانسته سازماندهی کنه به دشمن میزنه و خط رو میکنه. حالا با دستور فرماندهی نیروها به دنبال پیکر مطهر شهدا می گردند. با لطف خدا و خانوم حضرت زینب سلام الله علیها متوجه سه پیکر شدن که یکی از اون سه شهید بود. 🍃🌹از نظر با توجه به تازه وارد بودن حسین، نمیتوان گفت تخصص نظامی شهید از دیگران بیشتر بود، ولی ایستاده بود وبا عده کمی که برایش باقی مونده بود قمحانه رو حفظ کرد و نگذاشت کنه. نقش شهادت حسین معز غلامی از نظر نظامی اینجا خودش رو نشون میده... 🍃🌹شاید سوال بشه که حسین با اینکه سابقه زیادی در جنگ نداشت چطور جلوی رو گرفت؟ پاسخ فقط یک کلمه است " " حسین مثل در قمحانه ایستاد. 🍃🌹چی باعث شد که حسین کنه، شهید بشه و جاودانه بشه؟ ب نظرم اثر همون روضه ها و رفتن ها بود. واقعا بهشت رو به بها میدهند نه به بهانه ✍به نقل از ( فرمانده ی شهید ) 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
#سوزاندن_پرچم_آمریکا در جبهه! اگر "شعار"، عین "شعور" باشد، در بحبوحۀ جنگ هم تعطیل نمی‌شود! که اگر چنین نبود، ثواب لعن را بیش از سلام و صلوات نمی‌خواندند؛ پس: #مـرگ_بـر_آمریڪا✊ 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
💠تاثیر از سفر راهیان نور 🔰کمی سردم شد، خودم را محکم بغل کردم و چشم هایم را روی هم گذاشتم. برای یک لحظه دیدم. 🔰وقتی بیدار شدم متوجه شدم کمتر از پنج دقیقه خوابم برده بود؛ اما تصویر آن خواب آن قدر بود که انگار جلوی چشمم در حال تکرار بود، آن تصویر این بود: 🔰بالای یک تپه که چند تا درخت کوتاه بود، یک دفعه صدای آمد و یک سرخ از آن بالا غلت خورد به سمت پایین کمی خودم را روی صندلی بالا کشیدم و به جاده نگاه کردم. تصور کردم زمان ، چند درست از همین مسیر به جبهه اعزام شدند. 🔰یک تکه کاغذ پیدا کردم و از مادرم که صندلی کناری بود گرفتم و بالای کاغذ نوشتم: یکی از برنامه های بعد از برگشت از سفر، مطالعه زندگی 🌷 باید باشد. 🔰به خودم گفتم: حتما لحظه ای که را دیدم، لحظه این شهید هست. 📚به نقل از کتاب ( رفیق مثل رسول ) 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
✍چشم های شرمنده ام را وادار کرده ام که با #چشمان_ابراهیم عهد ببندند که هر جا چشم ابراهیم بسته ماند، چشمان من نیز #حیا کنند و #خاموش بمانند... سلام بر #پاکی.چشمانت ابراهیم❤️ #شهید_ابراهیم_هادی🌷 #هادی_دلها 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh