eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.2هزار دنبال‌کننده
27.7هزار عکس
6.1هزار ویدیو
204 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem زیارت نیابتی @Shahid_nazarzade
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌ ‌ 📚 📖قسمت 7⃣2⃣ 📚📖بعد از اولین باری که شیمیایی شد دکترها براش عینک تجویز کرد.اما نمره ی چشمش طوری بود که شیشه ی عینک پیدا نمی شد،با مصیبت زیاد موفق شدیم در قم شیشه رو پیدا کنیم. ✅عینک درست شد وحسین چهار-پنج ماه بعد که برگشت دیدم همراهش نیست.گفتم:آقا حسین عینکت کجاست؟چرا دیگه به چشمت نمی زنی.-گفت:راستش اون رو گم کردم.-گفتم:آخه مگه میشه ؟ چی شده؟ 🔴-گفت:یکی از شبهایی که برای شناسایی روی ارتفاعات دشمن رفته بودم،به دو نفر گشتی های عراقی برخوردم.تا اومدم به خودم بجنبم بالای سرم بودن.درگیر شدیم اول یکی از اونا رو زدم و به پایین ارتفاع پرت کردم اما دیگری سماجت کرد و بلاجبار با مشت و لگد به جان هم افتادیم. ‼️ضربه ای به سرم خورد و بی حس روی زمین افتادم،اون عراقی هم از فرصت استفاده کرد و پاهام رو گرفت و به طرف پرتگاه کشوند. دیگه رمقی نداشتم که از خودم دفاع کنم. اون ضربه گیجم کرده بود.کار رو تموم شده می دیدم. 🔴با دستام سعی کردم جایی رو بگیرم تا نتونه من رو بکشونه اما فایده نداشت.دیگه تقریبا به لبه ی پرتگاه رسیده بودم. همون موقع عراقی که اصلا متوجه پشت سرش نبود ، پاش به سنگی خورد و تعادلش رو از دست داد. ‼️پام رو رها کرد تا خودش رو نجات بده،اما قبل اینکه بتونه کاری انجام بده به پشت روی زمین افتاد و به پایین دره پرت شد.من هم بیهوش روی زمین افتادم و دیگه چیزی نفهمیدم. ✅وقتی به هوش اومدم دو سه ساعتی گذشته بود،تا حدودی نیرویم رو بدست آوردم ، بلند شدم و کشان کشان خودم رو به نیروهای خودی رسوندم. ✅وقتی حالم بهتر شد تازه متوجه شدم که از عینکم خبری نیست و در همون درگیری اون رو از دست دادم. ✔️به روایت از محمد علی یوسف اللهی 🔻 🌷 ... 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
‌ ‌ 📚 📖قسمت 8⃣2⃣ 📚📖یک نمونه از سختی هایی که بچه‌های اطلاعات متحمل می شدن.مربوط به شناسایی هایی در جزیره مجنون جنوبی بود. من به دلیل اهمیت کار اطلاعات سعی می کردیم محل استقرارمون رو نزدیک اونا تعیین کنیم تا هم پیگیر کارشون باشیم هم بعضی مواقع همراهشون بریم و منطقه رو ببینیم. 🔴جزیره ی جنوبی منطقه ای باتلاقی بود و پوشیده از چولان و این،حرکت بچه‌ها رو خیلی مشکل می کرد.حسین اومد پیش من و گفت که در این محور مشکل آبراه داریم. یعنی مسیری که قایق یا بلم بتونه در اون حرکت کنه وجود نداره. ✅قرار شد باهم بریم و منطقه رو از نزدیک ببینیم،من و حسین و اکبر شجره و یه نفر دیگه از بچه‌ها بوسیله ی بلم رفتیم برای شناسایی.اونجا بود که فهمیدم بچه‌ها چه شرایط سختی رو می گذرونن. 🔴باتلاق خیلی روان بود و آب تا سینه ی آدم می رسید ، چولان ها بقدری کوتاه بودن که اگه به حالت عادی در قایق می نشستیم،تو دید عراقی‌ها قرار می گرفتیم.به همین خاطر بچه‌ها مجبور بودن روی قایق ها خم بشن و حرکت کنن. ‼️از طرفی منطقه پر از جونورای مختلف بود،همون روز وقتی جلو می رفتیم چشمم به یه افعی خورد که روی یه تیکه یونولیت چنبره زده بود. افعی متوجه ما شد و سرش رو بلند کرد.موقعی که رد می شدیم به طرفمون حمله کرد که حسین فوری با یه تیر اون رو کشت. ⁉️وقتی از شناسایی برگشتیم و پام رو روی زمین گذاشتم،احساس عجیبی داشتم.سوزش خاصی تموم بدنم رو در بر گرفته بود و علتش هم وضعیت اون باتلاق بود.حسین و بچه‌ها هر شب در این باتلاق که پراز وحشت و اضطراب بود،راه می رفتن وفعالیت می کردن. 💠یکی از کارهای بسیار مهم و در عین حال عجیبی که اونا انجام می دادن درست کردن آبراه بود.کاری که در طول جنگ بی سابقه بود. ✨اونا شب تا صبح می رفتن و با داس چولان ها رو زیر آب می بریدن تا بتونن مسیر حرکت قایق ها رو باز کنن. اونم نه یه متر و ده متر،بلکه چیزی حدود چهار کیلومتر. ✨چنان با عشق و علاقه کار می کردن که اگه کسی از نزدیک نمی دید فکر می کرد اونا در بهترین شرایط بسر می برن،آنچه که براشون مهم بود موفقیت در انجام مأموریت بود. ✅وقتی کار به نحو احسن انجام می شد،شادی تو چهره هاشون موج می زد ، شادی که ما رو هم خوشحال می کرد. ✔️به روایت از سردار شهید حاج قاسم سلیمانی 🔻 🌷 ... 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
✿شـ⭐️ـبــ هنگام نفس پشتِ نفس هایت برایم تڪرار مےشود😔 ✿از اینکہ برایم چه کردے و برایتـــ چہ⁉️ 🌙 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ 🌻باران که میبارد🌧 برایت تنگ تر میشود💔 🌻راه میوفتم در خیابان بدون چتر⛱ من میکنم و آسمان گریه😭 🌸🍃 🌹🍃🌹🍃 @ShahidNazarzadeh
🌷پرنده🕊 احساساتم در این حنجره اش پر از صوت دلتنگی💔 توست … 🌷من به همراه نسیمـ🍃 اشتیاق را خواهم خواند … 🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
مداحی آنلاین - فراق یار - حجت الاسلام عالی.mp3
838K
♨️فراق یار بسیار شنیدنی👌 🎙حجت الاسلام 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🕊 💢رزمنده حمیدرضا بابل خانی با نام جهادی اعزامی از منطقه "جی اصفهان" 🔸دو روز پیش بر اثر حملات‌ موشکی💥 در حلب به فیض نائل آمد. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
4_5848177510621119097.mp3
8.08M
🍂این گل🌷 را به رسم هدیه 🍃تقدیم کردیم 🍂حاشا اینکه از 🍃حتی لحظه ای برگردیم 😔 🎤 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔴روضه هفتگی🔴 💺سخنران: حجت الاسلام نظری 🎤مداح: کربلایی حسین شیرمحمدی 📆زمان: پنجشنبه(یک اسفند)-ساعت۱۹ 🚪مکان: -حجاب۲۱ (علامت پرچم) خواهران برادران (علیه السلام) 🍃🌷🍃🌷 @ShahidNazarzadeh
خداوند؛ هر دو را به شهید سلیمانی🌷 داد به هر دو "حُسنیَین" رسید ⇜هم پیروز میدان✌️ منطقه بود ⇜هم شد .... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
♨️جوانان فکر‌ نکنید یعنی زود پر زدن🕊 👈شهادت یعنی برای دین فدا♥️ شدن همانند عالمِ شهیدِ ۶۰ ساله همانند یکی در سنگر علم دیگری در سنگر جهاد 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Quran_Page (185).mp3
910.5K
🔻طرح تلاوت روزانه قرآن کریم ✨سوره مبارکه انفال✨ 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🔹یک بار بعد از خواب دیدم در هیات هستیم و صحبت می کنیم. از اکبر پرسیدم: چی آن طرف به درد می خوره⁉️ گفت: خیلی این طرف به درد می خور. 🔸اکبر خودش قرآن بود و هر چه به شهادتش🌷 نزدیک تر می شد انسش با قرآن💞 بیشتر می شد. شب های هر وقت بیکار بودیم، اکبر به سراغ قرآن جیبی اش می رفت. 🔹پرسیدم: آن لحظه آخر که شدی چی شد؟ گفت: آن لحظه آخر شیطان👹 می خواست من را نسبت به ناامید کند 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در نبود شناسنامه پشت مُهر انتخابات زده می‌شد و به نیروهایی که به هر دلیلی کارت پلاک نداشتند، اجازه‌ی دادن داده نمی‌شد❌ جمعه ۲۵ مرداد ۱۳۶۴ اردوگاه کوزران کرمانشاه رزمندگان لشکر ۲۷ حضرت رسول ﷺ 📸عکاس: حمید داوودآبادی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔸نامش را فراموش كردم🗯 اما پسري سيزده ساله بودكه راننده بود و در يك سانحه💥 از دنيا رفت. خيلي مراقب اين پسر بود. برايش خرج مي كرد، او را باشگاه برد🏋‍♂ و وقتش را پر كرد. بعد متوجه شد كه اينها هستند و چند ماهي است اجاره منزلشان عقب افتاده ... 🔹روز بعد همان پسر در جمع ما گفت: خدا اين همسايه روبرويي ما🏘 رو حفظ كن. تموم هاي عقب افتاده را پرداخت كرد و به صاحبخانه ما گفته كه از اين به بعد اجاره ها را او پرداخت💸 مي كند. 🔸او خوشحال بود و هم ساكت. اما من مي دانستم كه ابراهيم با همسايه صحبت كرده👌 و هزينه ها را پرداخت كرده!! ⚜خدای ابراهیم فرموده است: فَأَمَّا الْيَتيمَ فَلا تَقْهَرْ. و اما (به شکرانه این همه نعمت كه خدا به داده) "یتیم" را خوار و رانده و تحقیر مکن. (ضحي/9) 📚برشی از کتاب خدای خوب ابراهیم 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
5⃣ 🔻 ⭕️ معمولاً مشکلات و موانع و سختی‌های زندگی را به بچه‌ها نشان نمی‌دهیم، لذا وقتی دین می‌گوید: «بیا راه عبور از موانع را به تو نشان دهم» او نمی‌پذیرد، چون متوهمانه تصور می‌کند هیچ مانعی وجود ندارد! متاسفانه تنبلی و راحت‌طلبی و توهم، به بچه‌ها تزریق می‌شود و بچه‌ها فکر می‌کنند که زندگی بدون مشکل و سختی، ممکن است! ⭕️ خیلی از مادرها نمی‌گذارند بچه‌شان، سختی و تلخی زندگی را بچشد، مثلاً نمی‌گذارند گاهی زحمت و سختیِ غذا پختن را تحمل کند! به حدّی که بعضی‌ها وقتی می‌خواهند دخترشان را شوهر بدهند، می‌گویند: «بچۀ ما بلد نیست غذا درست کند!» ⭕️ مادری که وقتی ناراحت می‌شود، داد و فریاد سر می‌دهد، او دارد بچۀ خود را متوهم بار می‌آورد، یعنی دارد می‌گوید: «زندگی بدون مشکلات، می‌شود!» اما مادری که سختی کشید و لبخند زد و به بچه‌ها گفت: «زندگی همین است، سختی دارد!» بچه‌هایش ظرفیت پیدا می‌کنند که بندگی را بفهمند و بپذیرند. ⭕️ بندگی‌کردن مثل یک نرمش و ورزش است برای واردشدن به بازیِ اصلی زندگی! اما بچه‌های ما معمولاً نمی‌دانند در بازی اصلی زندگی باید دوید و زحمت کشید، لذا انجامِ این نرمش و ورزش را لازم نمی‌دانند و نمی‌پذیرند! حالا چطوری باید ورزش کنیم؟ قرآن می‌فرماید: «اسْتَعينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ وَ إِنَّها لَكَبيرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخاشِعين» (بقره/45) از صبر و نماز کمک بگیرد، و این سخت است مگر برای کسانی که خاشع هستند. (کسی خاشع می‌شود که تلخی و سختی زندگی را درک کرده باشد) ⭕️ چرا قبل از اینکه یک‌سلسله اعمال و رفتار و سبک‌زندگی‌ را به بچه‌های خودمان داده باشیم، می‌خواهیم دین را به آنها ارائه دهیم؟! چرا قبل از اینکه سختی و تلخی زندگی را-از هفت‌سالگی به بعد- به بچه‌ها یاد بدهیم، دین را یاد می‌دهیم؟! ⭕️ چقدر در دوران دبستان، برای بچه‌ها درس‌ِ دینی می‌گذارند؟ بنده به‌عنوان یک طلبه خواهش می‌کنم اینها را از کتاب‌های درسی حذف کنید؛ در عوض به بچه‌ها زندگی را یاد بدهید، تا بچه در این هفت‌سال بفهمد که «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ في كَبَد» (بلد/4) یعنی زندگی درگیری با رنج است(رنج‌های اجتناب‌ناپذیر) و برای کم‌کردن رنج باید بخشی از رنج‌ها را به استقبالش بروی! این واقعیت را به بچه‌ یاد بدهید. ⭕️ قرآن می‌فرماید: «مَنْ كانَ يُريدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَميعاً» (فاطر/10) کسی که عزت می‌خواهد عزت برای خداست. (عزت انگار یک رفعت مقام، برتری و بزرگواری است) و بعد می‌فرماید: «إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ» کلمات طیّب به سوی خدا می‌رود. علامه طباطبایی می‌فرماید: کلمات طیّب، همان عقاید خوب(ایمان)، اندیشه و فکر خوب و آگاهی خوب است. «وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ» این عشق و ایمان و کلمات خوب را عمل صالح، بالا می‌برد. یعنی اینها را باید به‌وسیلۀ عمل خوب، به‌سوی خدا ببریم. ⭕️ امیرالمؤمنین(ع) دربارۀ آیۀ فوق می‌فرماید: یعنی اگر عملش صالح باشد، قول و کلامِ او (عقیده و اندیشۀ خوب او) بالا می‌رود «يَعْنِي إِذَا كَانَ عَمَلُهُ صَالِحاً ارْتَفَعَ قَوْلُهُ وَ كَلَامُه» (احتجاج طبرسی/1/260) پس اگر بخواهم به خدا برسم، چه‌کار باید کنم؟ ایمانت را به‌وسیلۀ «عمل صالح» افزایش بده و بالا ببر. یعنی عمل صالح(کارِ خوب) تو را به خدا نزدیک می‌کند. ⭕️ روز قیامت در قرآن کریم، «یوم‌الحسره» نامیده شده است. اما چرا ما الان (در دنیا) این حسرت را نمی‌خوریم؟ چون فکر می‌کنیم که ما نمی‌توانستیم مانند خوبان و بزرگان(مثلاً آیت‌الله بهجت و...) بشویم! منتها روز قیامت پروندۀ تو را باز می‌کنند و به تو نشان می‌دهند برای اینکه مثل آیت‌الله بهجت بشوی، خیلی کمتر از این چیزهایی که الان داری، سرمایه نیاز داشتی! فقط از فرصت‌های خودت استفاده نکردی! نه اینکه نمی‌توانستی، بلکه می‌توانستی اما غفلت کردی و عمل نکردی و دقت نکردی! اینجاست که حسرت، وجود ما را آتش می‌زند! ... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
روی پای خدا_3.mp3
8.43M
3 👣 💢فقط اونایی می‌تونن کنند که؛ به این شهود رسیدن که خداوند ربّ (مربی) اونهاست. 💢پس اگر چیزی رو ازشون گرفت، و یا چیزی رو بهشون نداد؛ از دریچه‌ی مربی‌گری می‌بینند! و دنبال حکمتش می‌گردند تا بهش برسند. 👆 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
اخلاق روح‌الله خیلی شبیه بود، از همون اول. معاون مدرسه مون وقتی کارهای رو می دید بهش می گفت: تو چند سال دیر به دنیا اومدی، باید چند سال به دنیا میومدی، میرفتی جنگ شهید🌷 می شدی. روحیه ات و اخلاقات شبیه شهداس👌 غافل از اینکه شهید رو به آسمون پیدا میکنه🕊 حتی اگر جنگ ایران🇮🇷 و عراق تموم شده باشه. درست مثل "روح الله" که راه آسمون رو پیدا کرد. خاطره از: یکی از دوستان شهید 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh