eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
28.5هزار عکس
6.7هزار ویدیو
205 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
6285539_275.mp3
12.47M
💿 ⇧⇧ ◀️ جز یکم قرآن کریم 🎙 🔸حجم: ۴ مگابایت ✨التماس‌ دعا✨ 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رسید ... واولین رمضان بدون حاج قاسم.... شادی ارواح مطهر شهدا و تعجیل در فرج آقا امام زمان(عج) صلوات 🌹 🤲 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔰‍آن شب، شب عجیبی بود. میهمانِ مشهد الرضا شده بود .هوا خنک بود ، نزدیک سی بار بود که با مسئول اعزام تماس گرفته بود ولی هربار به درِ بسته می خورد. مغرب و عشاء را که خواند دلش طاقت نیاورد . 🔰آن شب دل یک بسیجی حوالی حضرت عشق می‌چرخید و حاجتش را میخواست. با همسر و فرزندش راهی حرم شدند ، ساعتی از نگذشته بود که با لبی خندان به سوی همسرش آمد.دلش آرام گرفته بود و گویی امید داشت این گره به دست باز میشود. 🔰میدانست که ضمانتش را پیش عمه اش میکند و او حتما راهی وادی عاشقی می‌شود. شاید کمتر از ده روز گذشت که مسئول اعزام تماس گرفت و گفت ساکت را ببند، بسیجی آماده رزم شو. 🔰او که دو سال تمام در پی راهی برای اعزام بود، حالا با ضمانت شاه خراسان کمتر از ده روز گره از کارش باز شد. گفتی: «من برای یک زندگی عادی ساخته نشدم.» به گمانم برای همین مسئول اعزام را کلافه کردی، را واسطه قرار دادی تا برای دفاع از حریم اهل بیت راهی شوی و درست در شب تولد حاجتت را گرفتی. 🔰همرزمت می‌گفت: با هم قرار گذاشتید که هر کدامتان زودتر شد و بال پریدن گرفت دست آن یکی را در بگیرد ، حتی گفته بودید شربت را هرکه نوشید، وقتی آقا بالای سرش آمد لبخندی بزند آن موقع است که ما میفهمیم مهمان شده است. 🔰همینطور هم شد. وقتی ابوطاها شربت شهادت را نوش جان کرد و این دیار و مردمانش را ترک کرد. به لب داشت ، لبخندی به شیرینی عسل و به زیبایی شهادت و به همین زودی مرد خانه شد. 🔰در عجبم چطور از دل کندی و چگونه از شیرین زبانی های گذشتی؟ به راستی که قدم گذاشتن در این راه دل شیر میخواهد و قلبی که برای بتپد ، کاش ما هم اینگونه بی قرارِ معشوق حقیقی مان باشد و در راه عشق ثابت قدم باشیم. ✍نویسنده: 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ #رمان📚 #نیمه_پنهان_ماه 1 ﺯﻧﺪگی #شهید_مصطفی_ﭼﻤﺮﺍﻥ 🔻به ﺭﻭﺍیت: ﻫﻤﺴﺮشهیــد #قسمت_سی_وسوم 3⃣3⃣ 🔮مص
❣﷽❣ 📚 1 ﺯﻧﺪگی 🔻به ﺭﻭﺍیت: ﻫﻤﺴﺮشهیــد 4⃣3⃣ 🔮وقتی دانشگاه شهید چمران مثل را بپروراند، مصطفی کسی نیست که مجسمه اش را بسازد و بگذارند❌این یک چیز مرده است و مصطفی است. در فطرت آدم ها، در قلب آن ها است. 🔮آدم ها بین خیر و شر درگیرند و باید کسی دستشان را بگیرد🤝 همان طور که خدا این مرد را فرستاد تا مرا دست گیری کند. در تهران که تنها بودم نگاه می کردم به زندگی که و عبور کرد. من کجا؟ کجا؟ من دختر جبل عامل و جنوب لبنان ! من همیشه می گفتم اگر مرا از بیرون ببرند می میرم، مثل ماهی که بیفتد بیرون آب. 🔮زندگی خارج از جنوب لبنان و شهر صور در تصور من نمی آمد. به مصطفی می گفتم: اگر می دانستم انقلاب پیروز می شود✌️ و قرار به برگشت ما به ایران و ترک جبل هامل است نمی دانم قبول می کردم این ازدواج را یا نه‼️ اما آمدم و مصطفی حتی شناسنامه ام را به نام گرفت که در دار اسلام بمانم و بر نگردم و من ، مخصوصا وقتی در هستم احساس می کنم خدا به واسطه این مرد دست مرا گرفت، حجت را بر من تمام کرد و از میان آتشی که داشتم می سوختم بیرون کشید. 🔮می شد که من دور از جبل عامل و در کشور کفر باشم، در ، مثل خواهر و برادرهایم. گاه گاه که از ایران🇮🇷 برای دید و بازدید می رفتم لبنان به من می خندیدند، می گفتند: ایرانی ها همه صف ایستاده اند برای گرین کارت، تو که تبعيت داری چرا از دست می دهی⁉️ به آن ها گفتم: بزرگ ترین گرین کارت که من دارم کسی ندارد و آن این پارچه سبزی است که از روی حرم عليه السلام است و من در گردنم _ گذاشته ام. 🔮با همه وجودم این را احساس می کنم و اگر همه عمرم را، چه گذشته چه مانده، در گذاشتم نمی توانم شکر خدا را بکنم. با مصطفی یک عالم بزرگ را گذراندم از ماده تا معنا👌 از مجاز تا حقیقت و از خدا می خواهم که متوقف نشوم در مصطفی، هم چنان که خودش در حق من این دعا کرد: «خدایا! من از تو یک چیز می خواهم با همه اخلاصم که باش و در خلأ تنهایش نگذار🙏 من می خواهم که بعد از مرگ او را ببینم در پرواز🕊 🔮خدایا ! می خواهم غاده بعد از من متوقف نشود❌ و می خواهم به من فکر کند، مثل گل زیبا که در راه زندگی و پیدا کرد و او باید در این راه بالا و بالاتر برود. می خواهد غاده به من فکر کند ، مثل یک شمع🕯 مسكين و کوچک که سوخت در تاریکی تا مرد و او از نورش بهره برد برای مدتی بس کوتاه. می خواهم او به من فکر کند💭 مثل یک نسیم که از آسمان روح آمد و در گوشش كلمه گفت و رفت به سوی کلمه بی نهایت♥️ 🌹 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
1_24916934.mp3
4.1M
تقدیم به 🌹 🌾دلمـ💔 غمگینه غمام سنگینه 🍂چه کردی با این بی کینه 🌾تو که گفتی شیرینه 🍂یه روزی ولم کردی 🌾نگفتی که برنمیگردی😔 🍂حالا شبها تا سحر بیدارم 🌾با کابوسِ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
وقت است و دلــ♥️ــم پیش تــو سـرگـردان است..! ای نفست... شرح پریشانی💗 من.. 🌙 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تنها من گرمای نگاه تو نیستم؛ ببین! پرنده ها🕊 هم، به هرجا که می روی، می کنند!!!  مولای من♥️ دلم برای به هر سو پَر می کشد... 🌸🍃 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
• گمنامی‌تنهابراے نیست❗️ • می تونی زنده باشی و سربازِ •‌ (س)باشی • امایہ شرط داره☝️ 👈بایدفقط ڪارڪنی♥️ 🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
انا لله و انا الیه راجعون🖤 حاج محمدسلیمانی پدر شهیدان والا مقام قاسم ویعقوب سلیمانی🌷 به فرزندان پیوست 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
انا لله و انا الیه راجعون🖤 حاج محمدسلیمانی پدر شهیدان والا مقام قاسم ویعقوب سلیمانی🌷 به فرزندان #شه
💠وقتی «حاج قاسم سلیمانی» برای « » فاتحه خواند 🔰پس‌از رجعت پیکر پاسدار شهید مدافع حرم «علی سعد» در فروردین ۹۸📆 که در بهمن۹۴ در به شهادت رسیده وجاویدالاثر گردیده بود، سردار حاج قاسم سلیمانی🌷 بدون اعلام قبلی به دیدار خانواده ی این شهید در شهر امام شهرستان دزفول می‌آید🚗 🔰حاج قاسم پس از این دیدار برای ادای احترام به مزار این معظم و سایر شهدا، در بین خیل عظیمی از مردم شهید پرور👥 شهر امام و میانرود دزفول در اسحاق‌ابراهیم حاضر می شود. 🔰پس از قرائت فاتحه بر مزارِ شهدای سعد، لابلای مزارهای مطهر گلزار🌷 قدم می زند و اسامی شهدای مدفون در آن را از نظر می گذراند که ناگهان نگاهش👀 روی سنگ مزار یکی از شهدا ثابت می ماند " " 🔰این تشابه اسمی برای حاج قاسم؛ آنچنان جالب و دلنشین💖 به نظر می‌آید که سراغ از شهید و می‌گیرد و سپس لبخندی روی لب هایش شکوفا می‌شود☺️ و می‌گوید: «انگار ما هم ایم و نمی دانستیم!» 🔰و امروز سلیمانی و قاسم و یعقوب سلیمانی همنشین هم در بهشت برزخے🌸 پروردگار هستند .... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
جنگ معامله با خـداست♥️ خریدار ما فروشنده سند قـ📖ـرآن بهاء ...😍 📎برگزاری جلسات ختم قرآن در در جبهه🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
6285540_745.mp3
4.05M
💿 ⇧⇧ ◀️ جزء دوم قرآن کریم 🎙 🔸حجم: ۴ مگابایت ✨التماس‌ دعا✨ 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔻همسر شهید 🔸حاج حمید واقعا تک بود👌 هم توی خانواده من و هم #همسرم، حتی در بین دوستانش. این چیزی نیس
دیر یا زود فرقی ندارد لایق کہ باشی هـر زمان کہ باشد خریدارت میشوند🕊 : 📜انقلاب اسلامی که آرزوی انبیاء الهی، ائمه طاهرین و مومنین و مومنات و مستضعفین عالم به امام خمینی(ره) و ایثار و فداکاری شهدا🌷 و خانواده آنها، جانبازان و خانواده محترم و امت شریف و مقاوم ایران اسلامی محقق شد✅ 📜فراموش نشود🗯 از مساعدت و همکاری عزیز دست بر ندارید. در ثانی وحدت خودتان را فراموش نکنید، دنبال اجرای دستورات خداوند متعال♥️ و انبیاء و ائمه طاهرین باشید بهانه برای تفرقه زیاد است و راحت می شود پیدا کرد که از یکدیگر فاصله بگیرید💕 و رضایت شیطان و غضب الهی را فراهم نمایید. هنر این است که دنبال بهانه برای و ارتباط باشید. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
قسم به عشـ♥️ـق که نامش همیشه نرفته ما او هنوز هم اینجاست ...👌  🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#شهید_ابوالفضل_راه_چمنی 🔰آموزش بستن گره های راپل توسط شهید بزرگوار #ابوالفضل_راه_چمنی به نوجوانان
🔹یکی از ایام ماه معظم بود همگی جمع شدیم و رفتیم سر مزار ابوالفضل🌷هر کدام از بچه ها یک چیزی تهیه کرده بودند و برای همراه خودشان اورده بودند. 🔸من پیش خودم گفتم بچه ها خیرات آورده اند همان ها کافی است👌 و چیزی نگرفتم. سر که رسیدم، دلم بی تاب شد💗 پشیمان شدم و به خودم گفتم ای کاش من هم چیزی برای خیرات پسرم می آوردم😔 🔹آن اطراف مغازه ای نبود❌ تا چیزی تهیه کنم و خیلی ناراحت بودم. کمی که گذشت دیدم مادر جاری دخترم آمد. یک بسته شکلات🍬 داد به من و گفت: این را داده که بیاورم و بدهم به شما. 🔸گفت: خواب بودم ابوالفضل مرا بیدار کرد و گفت: این شکلات را ببر و به بده؛ منتظر است. من هم این شکلات را خریدم و برایت آوردم☺️دخترم پرسید مامان تو دلت چیزی خواستی⁉️ گفتم: بله. به خودم گفتم چرا آمدم سر مزار، ای کاش من هم چیزی تهیه میکردم. که این اتفاق افتاد ... نقل از: 📚بر گرفته از کتاب صندوقچه گل رز 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
خبر کوتاه بود و جانکاه: رزمنده و جانباز دفاع مقدس ذاکر اهل بیت علیهم‌ السلام خالق نوای "یااباعبدالله‌الحسین" به همرزمان شهیدش پیوست🕊 اصلاً کسی که غمنامه (س) رو سروده، مگر می‌شود خودش همچون خانوم، آرام و بیصدا، غریبانه جان ندهد😔 ای صدای آشنا! خداحافظ ای سوز نوحه‌ی "یااباعبدالله الحسین"! خداحافظ ای یادگار جبهه‌ها💔 خداحافظ ای ! 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh