eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.6هزار عکس
6.8هزار ویدیو
206 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌾🌼🌾🌼🌾🌼🌾 🔸تا پیش از #سفر_کربلا خیلی پسر شری بود، همیشه چاقو🔪 در جیبش بود، خالکوبی هم داشت. وقتی از س
به مادرم بگید قفس شکسته و پرنده پر زده🕊 به مادرم بگید بهار اومده، جوونه سر زده🌱 به مادرم بگید هنوز خنده هاش رو سر جهازشن به مادرم بگین هنوز گریه هاش تو جا نمازشن. 🍃🌺🍃🌺🍃 شب عملیات همرزم مجید ازش میپرسه: مجید حیف تو نیست خالکوبی داری؟ مجید گفت فردا این یا پاک میشه یا خاک..... عملیات شد و مجید با گلوله ای که به دستش خورد، اون خالکوبی برای همیشه پاک شد. مجید قبل از اعزام خواب خانم فاطمه زهرا(س) رو دیده بود بهش گفته بودن که تا یک هفته دیگه میای پیش ما..... مجید با چهار گلوله به پهلوش مانند مادرش زهرا(س) به شهادت رسید 🌷 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
به مادرم بگید قفس شکسته و پرنده پر زده🕊 به مادرم بگید بهار اومده، جوونه سر زده🌱 به مادرم بگید هنوز
اینا تلنگره ها.... به قول بچه ها از فرش به عرش رسیدنه😭😭 خالکوبیم جلوی شهادتو نمیگیره...🙃 لات بودن هم جلو شهادتو نمیگیره...🙂 تو رو خدا تلنگر بخوریم اول خودم بعدم همه..😔 🌷 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔻 #راوی_نزدیکان_شهید 🌷این سخنان رو از خیلی ها شنیدم. اینکه هادی #ویژگی های خاصی داشت👌 ↵همیشه #دائم_
✍ خوابش را دیدم گفت به خانم ها بگو حجاب همانند چتری است که انسان را در برابر بارانی از گناه حفظ میکند حجاب...حجاب...حجاب... 🌷 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 🌹ادب از چهره ی این شهید میباره... به قول حاج قاسم، تا کسی شهید نباشه، شهید نمیشه.. 🌹شادی روحش صلوات 🌷 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
✍سردار قاسم سلیمانی: 🌾رمز حفظ #انسجام این است که دشمن را در بیرون از مرزها🗺 و دشمنی را در #داخل مرز
‼ 💯اگر بخواهی زندگی کنی ←باید منتظر باشی ←تا به سراغت بیاید ♨️ولی ... اگر شدی ←به سمت مرگ پرواز میکنی🕊 این خاصیت کسانی است که خواهند شد ! و جاودانه هایِ تاریخ اند🌷🌷 ♥️ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
♨️مراسم تشییع پیکر پاک شهید مدافع حرم 📆چهارشنبه ۲۸ خرداد ماه ۱۳۹۹ 📌قطعه ۵۰ بهشت زهرا سلام الله علیها 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
می گفت: خواب بود، ولی همه چیز واضح و روشن و طولانی .... می گفت: رزمایش بود محمودرضا هم بود با لباس ر
🔸محمودرضا جوانی بود و فعال مثل همه ی شهدای دیگر و نیک می دانست که بهشت🌸 را به بها میدهند، نه بهانه❌ همان رزمنده ی بدون مرزی که خود را به و به قول خودش به مطلع آخرالزمانی وعده ی ظهور رساند. 🔹میگفت: شام میدان عجیبی است، ی شروع حرکت ابناء ابوسفیان ملعون است. آری! دهه ی شصتی، بین پیوستن به صف عاشوراییان👥 و گریختن از معرکه ی ، پیوستن به صف عاشوراییان را انتخاب کرد و بین شهادت🌷 دور از وطن و در آغوش کشیدن دخترکش ⇜شهادت را ⇜مبارزه را ⇜ یک ملت بودن را ⇜جوانمرد♥️ بودن را... ↫و چه انتخاب و نفسگیری.!! 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍃🌺🍃🌺🍃 ☘شهید جواد تیموری متولد سال 1370 و از نیرو‌های #سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود که مسئولیت #ح
📆‏17خرداد، ساعت ده و نیم صبح بود! همه و وحشت زده😰 بودند! خبرها ضد و نقیض بود! کسی باورش نمیشد! ! ♨️3سال از روزی که همه ایران🇮🇷 فهمیدند چرا کیلومترها دورتر از مرزمان با میجنگیم گذشت. هر چند هنوز هم خیلی ها خودشان را به نفهمیدن زده اند ولی آنها هم ... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌸🍂 ♥️ 🍂🌸 🌴می‌گفت: نزد خانم (سلام الله علیها) رو سفید باشی. شهادتت🌷 قبول باشد. خداوند برایت سهل و آسانی قرار دهد. به همراهت... خدا به همراهت. 🌴تابوت⚰ مدتی در خانه مستقر شد. هر کس با توجه به ارتباطش با ، به شیوه خود با شهید وداع کرد. همه وداع کردند جز 😔 🌴ساعت را پرسید: زمان اقامه نماز چه وقت است⁉️ نگاه‌ها با حیرت به سوی او چرخید و او در حیرت و تعجب بیشتر دیگران گفت: قبل از اقامه در کنار تابوت ظاهر نخواهم شد❌ شهدا اولین نماز بود. من  12 روز منتظر «علی» بودم، شما 10 دقیقه منتظر من بمانید تا نمازم📿 را بخوانم. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ 📚 #وقتی_بیایی ✨نگاهی به زیبایی های ظهور✨ 🔻احیاء ثانیه ها ✳️پلیدی و زشتی شرشان کم شده جز #خیر چ
❣﷽❣ 📚 ✨نگاهی به زیبایی های ظهور✨ 🔻باشکوهترین نماز ✳️عیسی(علیه السلام) پیامبری که کشته نشد بلکه در آسمان چهارم ساکن شد تا ذخیره‌ای باشد برای روز موعود، و دعوت عالم به سمت شما از آسمان فرود می آید. و بعد از سلام به محضر نورانی تان در نماز به شما♥️ اقتدا کرده، شرافت وزیری شما را به همراه خواهد داشت. ✳️و مسیحیان که سالیان سال در انتظار ظهور (علیه السلام) بودند در گرویدن به شما از همدیگر سبقت می گیرند و فرمان پیامبرشان را اطاعت کرده با دین و آیین شما پیوند برقرار می کنند ✳️چه زیباست نمازهایی که پشت سر شما می خوانیم و با عشق😍 به شما اقتدا کرده با حضور قلب در محضر شما می ایستیم. زیباتر از آن ذکر زیبای تسبیحات فاطمه(سلام الله علیها) است که ما با اقتدا به شما آهسته و با توجه به آنها را می گویم ✳️شکوه نمازهای جماعت دیدنی است مردم از دورترین نقاط برای شرکت در نماز جماعت ای که امام شما باشی آمده‌اند👥 دیگر بعد از نمازها برای دعا نمی کنیم بلکه سجده شکر به جای آورده خدا را از این همه نعمت شاکر خواهیم بود نعمت اقتدای به او ✳️دیگر دعاهای بعد از نماز مان شفای بیماران ادای قرض قرضمندان، نابودی دشمنان، حل مشکلات اشتغال ازدواج و مسکن جوانان نیست❌ که همه اینها با اندیشه الهی و مدیریت ربانی به سامان رسیده‌اند ❇️دعای ما این است که خداوند سایه تان را مستدام گرداند و را طولانی 📝نویسنده: ... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
چگونه عبادت کنم_21.mp3
8.35M
؟ 21🤲 💢بُرد پرواز ما در عبادات، به میزانِ غلبه‌ی روح ما بر طبیعت ما، وابسته است.. 💢تا مهارت‌های پرواز، بوسیله‌ی عبادت را نیاموخته باشیم؛ عبادات‌مان از سقف خانه هم بالاتر نمی‌رود! 👆 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#ادمین_نوشت✍ خوابش را دیدم گفت به خانم ها بگو حجاب همانند چتری است که انسان را در برابر بارانی از
🍃🌺🌺🍃 💢شهید نظامی میره تلفن📞 بزنه چشمش به میوفته..! گریه میکـنه😭 میگـه: + خـدآ من نفهمـیدم چشـمم به مردم افتاده ☝️ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید نظرزاده 🌷
📚 #رمان #عاشقانه_شهدا ♥️ #خاطرات_شهید_مهدی_خراسانی ↲به روایت همسرشهید 2⃣ #قسمت_دوم 💟پدر بزرگم خیلی
❣﷽❣ 📚 ♥️ ↲به روایت همسرشهید 3⃣ 💟تو کُلّ جلسه یه لبخند قشنگ تو چهره ش دیده میشد. به ندرت به هم نگاه میکردیم، ولی هر بار که چشَم به چهره ش می افتاد اون لبخندو مي دیدم طی این دو ساعت به طور عجیبی مهرش به دلم نشست💖 تو این مدت کوتاه یه احساس خاصی تو دلم رخنه کرده بود 💟خودمو دختر خوشبختی میدیدم که یه دوست داشتنی در انتظارشه. هی تو دلم بالا و پایین کردم تا آخرش به خودم جرأت دادم و ازش پرسیدم: چرا بین این همه دختر، …؟با یه لبخند زیبا☺️ گفت: راستش اونقده سنگین و نجیب بودید که من شیفته شما شدم، الآن حدود یه سالی میشه که به شما فکر میکنم و زیر نظرتون دارم 🕎یهو تموم وجودم گرم شد. دلم پر از ذوق شد😍 از تعریفاش. تو ذهنم مدام مراسمایی رو که دعوت بودیمو مرور میکردم و میگفتم: لابد اون روزو میگه یا فلان حرفمو شنیده و... 💟تو همین افکار بودم که انگار تیر خلاصو زده باشه تو یه جمله کوتاه گفت: فقط اینو بدونید که میکنم، قول میدم. این حرفش چنان دلگرمی♥️ و اطمینانی بهم داد که همه چیزو تموم شده دیدم. سرمو انداختم پایین و گونه هام سرخ شد و ساکت موندم خندید و گفت: سکوت کردید، پس راضی هستید😉 💟از اتاق که رفتیم بیرون پرسید: خب بالاخره به نتیجه ای رسیدید؟ از قیافه هاتون معلومه که دلتون پیش هم گیر کرده؟! آره⁉️ جفتمون سرمون پایین بود و میخندیدیم😅 💟مادرامون به هم و به ما تبریک میگفتن و شیرینی🍱 تعارف میکردن اصلا باورم نمیشد منی که اصلا به فکر نمیکردم عرض دو ساعت اینقده نظرم نسبت به زندگی و آینده تغییر کنه ✍پ.ن: قشنگ ترین حس میدونید چیه؟ اینکه یه آقا اونم نه هرررر آقایی بلکه اونی که قراره بشه زندگیت ازت کلی تعریف کنه و اعتماد بنفست بره بالا 😊😍 ... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
♥️ ↲به روایت همسرشهید 4⃣ 💟سر اونقد ذوق زده بود که منو هم به هیجان می آورد. وقتی خطبه جاری شد و رو گفتم صورتمو چرخوندم سمتش تا بازم اون لبخند زیبای همیشگیشو ببینم😍 اما به جای اون لبخند زیبا اشکای شوقی رو دیدم که با تو چشاش حلقه زده بود. همونجا بود که خودمو زن دنیا دیدم 💟محرم که شدیم. دستامو گرفت و خیره شد به چشام، هنوزم باورم نمیشد بازم پرسیدم: چرا من…⁉️ از همون لبخندای دیوونه کننده تحویلم داد و گفت: قسمت من بودی و من قسمت تو قلبم از اون همه خوشبختی تند تند میزد💗 و فقط خدا رو شکر میکردم به خاطر عزیزی که بهم داده بود 💟هر روزی که از عقدمون میگذشت بیشتر به هم میکردیم. طوری که حتی یه ساعتم نمیتونستیم بی خبر از هم باشیم. هیچ وقت فکرشو نمیکردم تا این حد مهربون و احساساتی باشه به بهونه های مختلف واسم کادو🎁 میگرفت و غافلگیرم میکرد. وقتی صحبت از برگشتش به پیش اومد خیلی دلامون گرفت. بغض و از همون موقع تو چهره هردوتامون پیدا بود 💟وقتی که رفت یه دل سیر دور از چش همه گریه کردم😭بعدشم پناه بردم به دفترچه دلنوشته هام، تقریبا هر روز زنگ میزد سعی میکرد با شوخی و خنده دلتنگیامو کم کنه خیلی فکر بود. همه سعیشو میکرد تا من احساس ناراحتی نکنم، وقتی گفت داره میاد مرخصی، اونقده ذوق کردم😍 که همه خونواده خنده شون گرفته بود. هر بارم با گل و شیرینی مستقیم میومد خونه ی ما ... ... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
4_642593816913641645.mp3
11.91M
🔊صوت:«امن یجیب» ترانه‌ای با محوریت #همسران شهدای مدافع حرم🌷 🎤🎤 #محمدقاسم_کریمی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
سکوت می کند تا فریاد دلتنگی هایمـ💔 را بشنود و شبـ⭐️ چه کوتاه است برای هایم ای مهربانم♥️ 🌙 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ چون تشنه به آب💧 ناب دل می بندم بر ی ماهتاب دل می بندم ای روشنی تمام تا ظهر چون به آفتاب☀️ دل می بندم 🌸🍃 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
کجا و غزل و قافیه و شعـــر کجا...‼️ نباشی غزل از ِکه موزون بشود ⁉️ 🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
مداحی آنلاین - ماجرای جوان یهودی و رسول خدا - حجت الاسلام انصاریان.mp3
2.69M
♨️ماجرای جوان یهودی و رسول خدا بسیار شنیدنی👌 🎙حجت‌الاسلام 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💠نحوه شهادت 🔹همرزمان #پاکستانی شهید از دوربین پیکر چند #شهید را بین نیروهای خودی و دشمن  مشاهده می
🔻نقل روایت از همسر شهید جهانی: 🔸میان شهدای ایرانی ، شهید اسدی شهید شد و قبل اعزام به سوریه به پدر و مادرش گفته بود که حتی اگر پیکرش⚰ بازنگشت قوی و آماده باشند تا برای همه مردم شوند. 🔹شهید اسدی گفته بود: دوست دارم مثل مادر وهب باشد. تا آنجا که در وصیت نامه اش📜 نوشته بود: دوست دارم پیکرم هیچ گاه تا زمانی که امام زمان(عج) ظهور کنند✨ و من از کنار رجعت کرده و در رکاب امام(عج) باشم. 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔖صدور کارت و پلاک رزمندگان تحویل گرفتن وسایل شخصیِ رزمندگان قبل از ، 🔖انتقال پیکر مطهر شهدا🌷 به عقب و رساندن به‌دستِ خانواده‌ها ↫از جمله بچه های تعاون بود. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
♥️ ❣همسرم از همان اول ازدواج پیشنهاد داد، که هر وقت از من داری و نمیتوانی ابراز کنی، برایم بنویس📝خودش هم همین کار را میکرد. ❣عادت داشت قبل از خواب همه ی مسائل روز را کند. خیلی وقتها شبها برایم مینوشت✍ که امروز بخاطر فلان مسئله از من شدی، منو ببخش🙏 من منظوری نداشتم😔 آخرش هم یه جمله مینوشت ❣گاهی من کاغذ را که میخواندم، میگفتم: کدام مسئله را میگی⁉️ من اصلا یادم نمیاد😁 یعنی آن مسئله اصلا من را درگیر نکرده بود، ولی مراقب بود که نکند من دلخور شده باشم. به نقل از: همسرشهید 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh