eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
28.2هزار عکس
6.5هزار ویدیو
204 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem
مشاهده در ایتا
دانلود
پرسیدم از #هلال_ماه،چرا قامتت خم است آهی کشید و گفت که #ماه_محرم است گفتم که چیست محرم؟ با ناله گفت ماه عزای اشرف اولاد آدم است😔 فرا رسیدن محرم تسلیت باد 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
هدایت شده از 
4_5809823633056466344.mp3
6.54M
🎧 فوق العاده شنیدنی👌👌 🎼 بر تو سلام ای ماه غم محرم ... 🎤🎤 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
کاروان #شهدا، مقصدشان کرب و بلاست هرکه دارد هوس #کرب_و_بلا بسم الله... ﺳﻼﻡ ﻣﻦ ﺑﻪ #ﻣﺤﺮﻡ، ﺑﻪ ﻣﺎﻩ ﺩﻟﺒﺮ ﺯﯾﻨﺐ ﺑﻪ #ﺍﺷﻚ ﺳﯿﻨﻪ ﺯﻧﺎﻧﺶ، ﻛﻨﺎﺭ ﻣﺎﺩﺭ ﺯﯾﻨﺐ #ﺳﻼﻡ_ﻣﻦ_ﺑﻪ_ﻣﺤﺮﻡ 🏴 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
2⃣7⃣4⃣ 🌷 💠فرار از اسارت در لحظه آزادى! 🔰بالاخره پس از کش و قوس های فراوان به همراه تعدادی دیگر از سوار اتوبوس ها🚌 شدیم و کاروان ما به سوی راه افتاد✌️. چند ساعت بعد⏰، اتوبوس ها در مکانی بیابانی توقف کردند⛔️. در فاصله ی صد متری مان، اتاقکی قرار داشت که تعدادی نیروی در اطراف آن دیده می شد😟. هنوز نمى دانستیم کجا هستیم؟ و ما را کجا می بردند؟ 🔰اتوبوس ما🚎 جلوتر از سایر اتوبوس ها بود. ناگهان متوجه شدیم اتوبوس های پشت سرمان، یکی یکی در حال دور زدن هستند↪️. نمی دانستیم چه اتفاقی افتاده و چرا اتوبوس ها در حال هستند؟ دوباره چشمم👀 به امتداد جاده و آن اتاقک افتاد. یكى_دو نفر از که آن طرف اتاقک ایستاده بودند، شبیه ایرانیها بودند🇮🇷 و محاسن داشتند. خوب که دقت کردم، دریافتم بچه های . 🔰تا فهمیدم نزدیک ، ازخوشحالی فریاد کشیدم: 🗣"بچه ها! اینجا مرزه، اینجا مرز ایرانه، آنها ان!" به یکباره همه بچه ها هلهله و شادی کردند. اتوبوس ما هم مثل اتوبوس های دیگر شروع به دور زدن کرد↪️، به راننده و نگهبان های داخل اتوبوس گفتم: "پس چرا داریم می زنیم؟" یکی از آنها مرا هل داد و گفت: "به تو مربوط نیست🚫، برو سرجات بشین." 🔰گفتم: "بچه ها! دارن ما رو برمی گردونن. الله اکبر. " صدای الله اکبر بچه ها بلند شد. اسلحه ها را از دست سربازهای درآوردیم👊. جلوی راننده را گرفتیم و نگذاشتیم❌ اتوبوس را برگرداند. سپس در اتوبوس را بازکردیم و پایین پریدیم. داخل اتوبوس های دیگر هم شده بود. صدای فریادهای ما و درگیری مان با عراقی ها، باعث شد به هم بخورد. 🔰چند نفر از نیروهای دوان دوان خود را به ما رساندند. یکی از آنها گفت: "برادرا! قطع شده📛، زود فرار کنین و خودتون رو به اون طرف مرز ." همه، دوان دوان از دست عراقیها فرار کردیم و به طرف مرز دویدیم. جلوی خط مرزی، تعداد زیادی از نیروهای ایرانی تجمع کرده بودند و هر كدام از ما را که به مرز مى رسیدیم، به زور از چنگ سربازان که مانع فرارمان به سمت خاک ایران می شدند، رها می کردند👊. دست ما را می گرفتند و به طرف خودشان می کشیدند. آنگاه نحیف و نیمه جان مان را بغل کرده و از کنار مرز دورمان می کردند. 🔰و به این ترتیب پس از سال های سال اسارت، سختی و رنج در سال ۱۳۶۹ طعم شیرین را چشیدیم و به میهن عزیزمان🇮🇷 بازگشتیم. زنده باد آزادی…. راوی: 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
| ڪلام شھید✍ | در روضه های ارباب و مجالس عزاداری اهل بیت (ع) مرا فراموش نکنید. برایم بسیار دعا کنید بسیار...   #پیش_ارباب_به_یادمون_باش😔 💚 شهید رسول خلیلے 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
#شهیدسیدمرتضی_آوینی ڪسانی بہ امام زمانشان خواهند رسید ڪہ اهل #سرعت باشند.. و اِلا تاریخ #ڪربلا نشان داده ڪہ قافلہ حسینی #معطل ڪسی نمی ماند.. 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
💠آسید مرتضی، میگفتی:هرکه میخواهد مارا بشناسد قصه ی رابخواند.⚡️اما حالا من مینویسم ؛هرکه میخواهد کربلارابشناسد قصه ی را بخواند.. 💠هرکه میخواهد ۸ سال را بشناسد قصه ی سوریه را بخواند📖.. هرکه میخواهد شدن حاج همت را لمس کند😔 قصه ی بی سر شدن نوجوان ۱۷ ساله ای به نام عزالدین رابخواند.. 💠هرکه میخواهد شدن حسین خرازی را لمس کند قصه ی آن مجاهد ویلچرنشین💺 تفنگ به دست را بخواند.. 💠هرکه میخواهد مظلومیت امام خمینی را لمس کند قصه ی مظلومیت سربازان و سید حسن نصرالله را در سوریه بخواند👌.. 💠هرکه میخواهد قصه ی را لمس کند قصه ی آن سرباز حزب الهی ک سینه اش راشکافتند و قلبش❤️ را به نیش کشیدند بخواند😭.. 💠هرکه میخواهد قصه ی جسارت و را بداند قصه ی زنان و فرزندان سوری را بخواند.. هرکه میخواهد معنای سربر نیزه را بداند قصه ی را بخواند📝.. 💠هرکه میخواهد بی شدن سه ساله ی ارباب را لمس کند قصه ی دختران بی بابا شده ی ایرانی و لبنانی را بخواند.. 💠هرکه میخواهد قصه ی ام وهب را لمس کند قصه ی شیر زنان افغانستانی رابخواند... هرکه میخواهد معنای اربا ارباشدن را لمس کند قصه ی را بخواند.. 💠آری آسید مرتضی تمام تاریخ 🗓جمع شده است درقصه ی ... بازهم دارد برای کفر رجز میخواند.⚡️اما اینبار با شیعه و سنی و مسیحی و... 💠همت و چمران و باکری و باقری و کاظمی و محمدی وهاشمی همه شده اند.. حر و وهب و جون و ادحم و مالک و مجمع همه زنده شده اند.. 💠آری آسیدمرتضی ۷۲ تن شهید نینوا زنده شده اند✌️.. شمر و خولی و حرمله و ابن زیاد زنده شده اند.. قصه ی و جسارت و سربزنیزه و دست بریده و عطش😓 زنده شده است.. 💠در سوریه... در شام... اما اینبار سپاه جوانان سیدالشهداء و سربازان امام زمان به فرماندهی شاهزاده ای سه ساله در کرببلایی دیگر قدرت نمایی میکند👊... 🔸کافرهمه را به کیش خود پندارد 🔹ما را ز سر بریده میترساند😏 🔸ماخود به سر هدیه کنیم 🔹وقتی که کسی روضه ی خواند 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
ڪوچڪ بـود وقتے ڪه رفت؛ سنـش را مے گویــم... ڪوچڪتر شد وقتے ڪه برگشت؛ #قامتــش را مے گویــم...! #سید_مصطفی_موسوی #لشڪر_فـاطمیــون 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#مهدی_جان💔 امسال هم بدونּ تو سر زد #هِلالِ غم ڪِے با رُخِ ٺو دیده بہ ایـنּ #ماه وا ڪنیم؟ #صاحـب_عـزا بیا ڪه بہ اذن نگاهِ ٺو در سینہ باز، خیمـہ ے #ماٺم بپا ڪنیم #یا_مـ‌هدے_عـج_ادرڪـنے🌴 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
هدایت شده از 
4_310226054725763529.mp3
2.35M
🏴به امام زمانمان توجه کنیم ... آیا در خدمت هستیم ؟؟؟ تعجیل در فرج 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🔔🔔 👈گفتم ... ♦️اگر در بودم ،تا پای جان برای حسین ( ع ) تلاش میکردم 😢 👈گفت ... ♦️یک حسین ( ع ) داریم نامش (عج ) است 😭 ♦️تاحالا برایش چه کرده ای⁉️ ♨️مدتی است یادمان رفته😔 پسری مانده از تبار اوکه برای سپاه بی سردار خود به دنبال ۳۱۳ نفر میگردد😔😔 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
#شهادت خیلی مفهوم بلندی است، مقام شهید🌷 خیلی عالی است که حتی تصور هم نمی شود کرد به همین دلیل یک درب بهشت برای #شهداست، بهشت هشت درب دارد اما "باب المجاهدین" یکی از دربهای بهشت است که مخصوص ورود شهداست👌. شهید حق شفاعت ویژه دارد نه فقط از اقوام و خانواده اش بلکه برای #غریبه_ها هم حق شفاعت دارد.  🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
برادرم در این شب های #محرم 🏴 ناراحتم که #نیستی در این ماه حسینی اما تو پیش اربابی و من دورم از #قافله_عشق #شهید_حسین_معزغلامی🌷 #ذاکر_اهل_بیت 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
3⃣7⃣4⃣ 🌷 💠من و میرم اگر فردا بیان تو این مملکت ... . 🔰منطق حسین معز غلامی برای دفاع👊 از کشور، حریم انقلاب و جمهوری اسلامی تحت عنوان . 🔰وقتی برای بار میخواست بره بهش معترض شدم 😕و گفتم: شما یبار رفتی و دیگه نرو📛، اینجا بیشتر بهت نیازه. 🔰شماها رو ببرن کنن پس فردا کی میخواد از این مملکت دفاع کنه⁉️ اگر داعش👹 و هر بهمون حمله کنه؟ 🔰خیلی آروم، لبخند ز😊 و گفت: من یک حسینم و ، اگر فردا بیان تو این مملکت، باید ازین حسین ها برن👌. 🔰باید قبل اینکه بهمون برسن و پاشون به باز شه و تهدید‌ جدی شن بریم جلوشونو بگیریم⛔️. الان با یک دهم ظرفیت جلوشون وامیستیم✋، اون موقع باید با صد درصد توان جلوشونو بگیریم، عین زمان جنگ با ... 🔰بعد از کمی مکث و انگار شک داشت که من پذیرفته باشم ، ادامه داد: و این گروهای پیزوری اگر تو سوریه یا عراق موفق بشن، دنیا🌍 رو بهم میریزن😔، که جای خود داره چون نقشه اصلیشون ایرانه🇮🇷. 🔰همه ام میدونن هدفشون🎯 ایرانه،پس بذاریم عرض اندام کنن! وقتی دیدم نسبت به شرایط اینجوریه قانع شدم و خودشم متوجه این موضوع شد و حرف رو عوض کرد. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
4_5805576013479936853.mp3
13.39M
🎧 فوق العاده شنیدنی 🎼 خجالت میکشم که من سرم .... 🎤 آخرین مداحی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
#دلتنگیم دلتنگِ بے قرارےهایمان با #شهـدا ڪاش ما را #صدا بزنید از لابہ لاے #ناگفتہ هاے دلمان؛ این روزهایمان #سخت مےگذرد... #صدامو_دارے؟ 😔 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🍃🌺🍃🌺 #خوابش رو دیدم گفتم چی اون دنیا خیلی بدردتون خورد؟ گفت تو دنیا خیلی کارهای #خوب انجام دادم ولی بدردم نخورد، چیزی که خیلی به کارم اومد همین #خدمت_به_خلقه، همین اردوهای جهادی. #همسر_شهید_مدافع_حرم #شهید_محمد_بلباسی🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
4⃣7⃣4⃣ 🌷 شهید مدافع حرم محمد بلباسی 🔹محمد بلباسی متولد ۱۳۵۸ از شهرستان بود که در روز ۱۷ اردیبهشت ۹۵ در سوریه طی محاصره گروهک‌های تکفیری به شهادت رسید🕊؛ از این شهید ۴ فرزند به یادگار مانده که فرزند چهارم او شش ماه از شهادتش🌷 به دنیا آمد 🔹این شهید قائمشهری مسئول اردویی کربلای مازندران بود و در ایام مختلف سال، در مناطق محروم کشور🇮🇷 به می‌رفت و در خدمت رسانی به مردم مناطق کم‌برخوردار🏚 شرکت می‌کرد. 🔹محسن بهاری مدافع حرم مازندرانی که درحماسه خان طومان حضور داشت، نحوه شهید بلباسی را اینگونه روایت می‌کند: 👈شهید کابلی با اصابت خمپاره💥 به رسید. 🔹 که در مناطق عملیاتی راهیان نور همیشه با او بود، رفت که شهید کابلی را بیاورد، شهید بریری🕊 هم برای کمک به بلباسی رفت تا در میان تیر و ترکش تنها نباشد🚫. 🔹وقتی پیکر کابلی⚰ را روی ماشین 🚐گذاشتند، با هر دو را از پشت زدند😭. شهید بلباسی را اگر ببینید صاف دراز کشیده و پشت سرش جاری شد. 🔹این‌ها واقعا مردانه ایستادند✊. من خط به خط عقب می‌آمدم و این قضایا بودم 🔹محبوبه بلباسی شهید محمد بلباسی حدود یک سال بعد از شهادت🌷 همسر خود در می‌گوید: اگر باز هم به فروردین ماه ۹۵ برگردیم باز هم خودم کیف سفرش💼 را می‌بندم و باز هم خودم از زیر قرآن📖 عبور می‌دهم تا به این راه برود، زیرا راهی که رفت بود. 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
میگویند: سری راکه دردنمیکند، دستمال نمیبندند اما سر من، دردمیکند برای #سربندی که نام مقدس #حسین روی آن حک شده... 🏴پیامبرص: براى #شهادت حسين ع، در دلهاى مؤمنان #حرارتی است كه هرگز #سرد نمیشود 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
⚫️محرمی شویم(1)   🔻استاد_پناهیان: 🔺از جلسات خانگی و اقدامات شخصی برای غافل نشوید❌، مثلاً... ✘یک سیاهی به ماشینت🚙 بزن ✘یک چند نفره در خانه‌ات بیانداز؛ خرجش هم یک چایی☕️ است. ✘یک سیاهی جلوی درِ خانه‌ات🚪 بزن. ✘یک سیاهی هم درون خانه‌ات آویزان کن👌 🔺بگو:« ما » لااقل بچۀ خودت که می‌فهمد. اینها اثر دارد... 🔺قرار ما روز قیامت؛ ببینیم این کارهای به ، چقدر اثر داشته است. 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
هدایت شده از 
4_267731287521886779.mp3
5.71M
🎼 زمینه بسیار 👌👌 لباس مشکیمو بیارین محرم از راه اومده 🎤🎤 حاج محمود 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
شدن هنــر شدن می خواهد و تــو اے شَهیــد یادم بده چگونہ از دنیـا خود را خلاص کنم 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
5⃣7⃣4⃣ 🌷 🕊❤️ 💠شهدا با معرفت هستند 🍃🌹حسن کار همه را راه می‌انداخت. از صبح تا شب برنامه‌هاش يک چيز بود، آن هم به رزمند‌گان. همه بچه‌ها می‌گفتند: «حسن آخر هست». همه را می‌خنداند. همه به یک طریقی شده بودند. 🍃🌹يک روز که می‌خواستيم غذا به دست بچه‌ها برسانيم با راه افتاديم. وسط راه حسن و گم کردم. يک لحظه خيلى . بعد از مدتی حسن برگشت. من تو اوج ناراحتى برگشتم به حسن گفتم خيلى . خيلى ناراحت شد. گفتم من را رها کردى. گفت نمی‌دانستم که راه رو بلد نيستى. تا شب حرفى نزد، حتى شب شام هم نخورد. 🍃🌹وقت آمد کنارم و گفت ديگه به من بى معرفت نگو. من تمام وجودم را براى همه شما می گذارم. هر چى می‌خواهى بگى بگو، ولى به من بى معرفت نگو. با این حرف حسن، من او را پيدا کردم. 🍃🌹بعد از شهادتش هر وقت کارش داشتم بهش می‌شدم و می‌گفتم اگر جواب من را ندهى خيلى بى‌معرفتى. خيلى جاها به آمد. خيلى داداش حسن و دوست دارم. با اينکه ٢٢ روز بیشتر با هم نبوديم، اما انگار که ٢٢ سال با هم بوديم. روحمان به هم نزديک شده بود. هميشه حسش مى‌کنم. 🍃🌷🍃🌷 🍃🌹 این فقط محرم دور گردنش می انداخت تا آخر. بعد به من می گفت بشورم و میذاشت کنار تا محرم سال بعد. 🍃🌹محرم 92 می خواست جمع کنه گفتم: هنوز نشستم. گفت: می خوام همینطورى نگه دارم. منم داد که یه وقت نشورم. و همونطور گذاشتم کنار تا اینکه روز رفتنش از من خواست و با خودش برد . 🍃🌹نمی دونم چى تو دلش می گذشت. فقط اینو میدونم که شالشو برد تا روز حضرت زینب تو سوریه استفاده کند . ولى دقیقا روز وفات حضرت تو مشهد پیکر قشنگش هم بستر شد. شادی روحش 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh