شهرستان ادب
🔻«پس از بیست سال» نوشته سلمان کدیور به چاپ دوم رسید
▪️کتاب #پس_از_بیست_سال نوشته #سلمان_کدیور که در مجموعه کتابهای #مدرسه_رمان #انتشارات_شهرستان_ادب به چاپ رسیده است، با اقبال مخاطبان مواجه شد و به چاپ دوم رسید.
«پس از بیست سال» رمان تاریخی مذهبی با محوریت جریانات به خلافت رسیدن امام علی علیهالسلام تا قیام عاشوراست. بستر روایت این داستان اتفاقات جنگ صفین است. سلمان کدیور درباره دلیل انتخاب این حادثه توضیح داده است: «برایم مهم بود بر واقعهای تمرکز کنم که محل تضارب تمامی جریانهای فکری زمان خود باشد؛ صفین چنین حالتی دارد. مهمترین نقطهای از تاریخ است که دو نوع قرائت از اسلام با هم درگیر میشوند.»
ابوذر و عدالتخواهی این شخصیت تاریخی نقشی کلیدی در این رمان دارد. اما شخصیت اصلی داستان با نام سلیم بن هشام، زاده ذهن نویسنده است. او در جوار معاویه زندگی میکند اما کنجکاو عدالتخواهی ابوذر میشود. تعلیق در رمان پس از بیست سال، از عناصر مهم جذابیت آن است که باعث میشود خواننده به رغم آگاهی از پایان قصه، همچنان به مطالعه آن راغب بماند. کدیور درباره ویژگیهای ادبی این کتاب میگوید: «رمان پس از بیست سال برداشت من از تاریخ امیرالمؤمنین و شخصیتها و جریانهای فکری ماجرای صفین است. بنابراین یک کتاب تاریخی صرف نیست، بستر کار تاریخی است اما این اثر یک رمان و کتاب ادبی است.»
این کتاب حجیم اما خوشخوان همچنین برگزیده هفدهمین دوره جایزه قلم زرین در بخش رمان بزرگسال شده است. «پس از بیست سال» نخستین رمان سلمان کدیور است. او چهار سال صرف نگارش این اثر کرده است.
چاپ دوم این کتاب که ۷۶۰ صفحه دارد با قیمت ۹۵ هزار تومان به بازار عرضه شده است. علاقمندان میتوانند «پس از بیست سال» را علاوه بر فروشگاههای معتبر از فروشگاه اینترنتی #ادب_بوک نیز تهیه کنند:
🔗 adabbook.com/پس-از-بیست-سال
☑️ @ShahrestanAdab
🔻توصیف غربت
(ضمن عرض تسلیت به مناسبت فرارسیدن سالروز شهادت #امام_حسن_عسکری علیهالسلام، ستون شعر سایت شهرستان ادب را با شعری از سرکار خانم #انسیه_سادات_هاشمی در رثای این امام همام بهروز میکنیم)
▪️مردِ جوان دارد وصیت مینویسد
میگرید و ذکر مصیبت مینویسد
دنیا برای رحمت او جا ندارد
آه این غریب از رفع زحمت مینویسد
از شرح حال خود سخن میراند اما
انگار در توصیف غربت مینویسد
کاتب ندارد این امیر از بس که تنهاست
از درد خود در کنج خلوت مینویسد
غربت درِ این خانه را از پشت بستهست
مهمان ندارد؛ جای صحبت، مینویسد
خمس و زکات شیعیان را می شمارد
سهم فقیران را به دقت مینویسد
در چند خط میگوید از حج و ثوابش
این بند را با اشک حسرت مینویسد
پیش از نمازِ واپسینش رو به قبله
از خاطراتش چند رکعت مینویسد
زندان به زندان با نماز و روزه و عشق
دربان به دربان درسِ عبرت مینویسد
حتی برای خشم شیرانِ درنده
با چشمهایش از محبت مینویسد
بعد از شکایت از جفای این زمانه
در سر رسید فصل غیبت مینویسد ـ
من زود دارم میروم اما میایم
با احتیاط از رازِ رجعت مینویسد
مینوشد آب و یاد اجدادش میافتد
با رعشه از آزار شربت مینویسد
سر را به پای طفل گندمگون نهادهست
بر طالعش حکم امامت مینویسد
فردا خلیفه بر درِ این خانه با زهر
از مرگِ او جای شهادت مینویسد
بازارهای سامرا خاموش و گریان
بر در حدیثِ حفظِ حرمت مینویسد
با دستهای کوچکش یک طفلِ معصوم
نام پدر را روی تربت مینویسد
☑️ @ShahrestanAdab
🔻در اخبار نبشتهاست... | شماره سیام
(گزیده اخبار مهم هفته با موضوع کتاب و ادبیات در ایران و جهان به روایت شهرستان ادب)
▪️این هفته سیامین مطلب #در_اخبار_نبشته_است، خبرهایی داریم از جنجالهای جایزه نوبل ادبیات، خاطرهای از مالک یک کتابفروشی تعطیلشده، درگذشت دو شاعر مشهور، ابراز علاقه شاعر آمریکایی به حافظ و قاچاق کتاب به کشور همسایه. از شما دعوت میکنیم گزیده اخبار مهم هفته با موضوع کتاب و ادبیات -در ایران و جهان- را به روایت شهرستان ادب بخوانید.
مطالب این هفته، از نوشتههای هفته گذشته خبرگزاری مهر، ایرنا، الجزیره، ایبنا، تسنیم، گاردین، نیویورکتایمز و با همکاری #گروه_ترجمه_شهرستان_ادب گردآوری شده است.
🔗 این اخبار را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
shahrestanadab.com/Content/ID/11201
☑️ @ShahrestanAdab
🔻ای جوانان عجم
(امروز هجدهم آبان زادروز بزرگ شاعر جهان فارسی و بزرگ متفکر جهان اسلام زندهیاد #اقبال_لاهوری است. علامه محمد اقبال لاهوری شاعر، فیلسوف، سیاستمدار و متفکر پاکستانی بود که اشعار زیادی از او به زبانهای فارسی و اردو باقی مانده است. او از عاشقان و شیفتگان ایران و فرهنگ و تمدن اصیل ایرانی و اسلامی بود و اندیشهها و شعرهای او در ادوار گوناگون موجب بیداری مردم مشرق زمین در سرزمینهای مختلف شده است. در زادروز این شاعر یکی از غزلهای معروف او که خطب به جوانان فارسیزبان سروده است را با هم بازمیخوانیم)
▪️چون چراغ لاله سوزم در خیابان شما
ای جوانان عجم جان من و جان شما
غوطهها زد در ضمیر زندگی اندیشهام
تا بدست آوردهام افکار پنهان شما
مهر و مه دیدم نگاهم برتر از پروین گذشت
ریختم طرح حرم در کافرستان شما
تا سنانش تیزتر گردد فرو پیچیدمش
شعلهای آشفته بود اندر بیابان شما
فکر رنگینم کند نذر تهیدستان شرق
پارهٔ لعلی که دارم از بدخشان شما
میرسد مردی که زنجیر غلامان بشکند
دیدهام از روزن دیوار زندان شما
حلقه گرد من زنید ای پیکران آب و گل
آتشی در سینه دارم از نیاکان شما
☑️ @ShahrestanAdab
🔻نظر آیتالله خامنهای دربارۀ #اقبال_لاهوری
(روایت رهبر فرزانه ایران از شاعر بزرگ پاکستان)
▪️#آیت_الله_خامنه_ای، رهبر فرزانۀ انقلاب، درعینحال که دارای جایگاه ممتاز سیاسی و دینی هستند، به علت مطالعات و تأملات بسیار در حوزۀ ادبیات نیز، صاحبنظر هستند.
امروز زادروز شاعر شهیر فارسیزبان،علامه محمداقبال لاهوری است. به این مناسبت، نگاهی میاندازیم بر بخشی از فرمایشات رهبر معظم انقلاب درخصوص اقبال لاهوری که به گستردگی ابعاد وجودی این شخصیت اشاره دارد:
«اقبال از شخصیتهای برجستهی تاریخ اسلام است و شخصیت او چنان عمیق و متعالی است که نمیتوان تنها بر یکی از خصوصیتهای او و ابعاد زندگیاش تکیه کرد و او را در آن بعد و آن خصوصیات ستود. اگر ما فقط اکتفا کنیم به اینکه بگوییم اقبال یک فیلسوف است و یک عالم است، حق او را ادا نکردهایم زیرا ابعاد دیگر زندگی اقبال آنقدر درخشنده است که چنانچه بگوییم اقبال یک فیلسوف یا یک عالم یا یک شاعر است اقبال را کوچک کردهایم. البته اقبال بیشک یک شاعر بزرگ است و از بزرگان شعر به حساب میآید.»
(بیانات رهبر انقلاب در دیدار جمعی از روحانیون ۱۳۷۷/۰۲/۰۲)
☑️ @ShahrestanAdab
🔻آغاز تازهترین پروندۀ تحریریۀ سایت شهرستان ادب؛ «بررسی ادبیات در کتابهای درسی»
▪️همزمان با خبرهای جنجالی برخی رسانهها و کنشهای سیاسی یا غیرسیاسی آنها پیرامون حذف آثار برخی شاعران و نویسندگان از کتابهای درسی، سایت شهرستان ادب در تازهترین پروندۀ تخصصی و موضوعی خود، به نقد، تحلیل و بررسی محتوایی کتابهای فارسی مدارس پرداخته است.
هیئت تحریریۀ این سایت ضمن بررسیهای تخصصی، به تحلیل و مقایسۀ تالیفات امروز درس فارسی با کتب گذشته پرداخته و بهطور جداگانه از شاعران، نویسندگان، معلمان و دبیران نیز پیرامون محتوای آموزشی این کتابها در هر پایه، نظرخواهی کرده است. همچنین با توجه به اهمیت این موضوع، برای بهبود کیفیت کتابهای فارسی پیشنهاداتی نیز ارائه شده که میتواند دانشآموزان را با مباحث و موضوعات ادبی مأنوس کند. مطالب پروندۀ #بررسی_ادبیات_در_کتابهای_درسی به صورت روزانه از ۱۸آبان در سایت شهرستان ادب منتشر خواهد شد.
🔗 برای خواندن دیباچۀ پرونده به سایت شهرستان ادب مراجعه کنید:
shahrestanadab.com/Content/ID/11202
🔗 برای مطالعۀ مطالب پرونده به صفحۀ اختصاصی آن مراجعه کنید:
shahrestanadab.com/بررسی-ادبیات-در-کتابهای-درسی
☑️ @ShahrestanAdab
🔻بررسی ادبیات در کتاب فارسی سال اول ابتدایی
(یادداشتی از #مهدیه_موسی_زاده در صفحه اول پرونده)
▪️«...جوجه جوجه طلایی
نُکت سرخ و حنایی
تخم خودت شکستی؟
چگونه بیرون جستی؟
اگر سال ۱۳۲۴ به کلاس اول دبستان میرفتید، مجبور بودید این شعر را بخوانید و احتمالا حفظ کنید! اگرچه باورش برایتان سخت است، شعر "پیشی پیشی ملوسم..." نیز در این کتاب دیده میشود. البته در آن زمان شعر کودک و نوجوان مناسبتری وجود نداشت و بسترهای لازم برای توجه به ادبیات کودک و نوجوان، هنوز شکل نگرفته بود. در فارسی چاپ سال ۱۳۳۹ نیز با دو شعر بسیار ضعیف روبهرو هستیم:
من که از گل بهترم/ پسرم من پسرم
بچهها من دخترم/ در خوشزبانی نوبرم...»
🔗 برای خواندن متن کامل این یادداشت به سایت شهرستان ادب مراجعه کنید:
shahrestanadab.com/Content/ID/11198
#بررسی_ادبیات_در_کتابهای_درسی
☑️ @ShahrestanAdab
🔻نانونمکفروشان
(ستون شعر سایت شهرستان ادب را با شعری از کتاب #بیدهای_بی_مجنون سرودۀ حجتالاسلام #محمدحسین_انصاری_نژاد بهروز میکنیم. گفتنیست این کتاب توسط #انتشارات_شهرستان_ادب به چاپ رسیده است)
▪️حاتم شدند اینجا نانونمکفروشان
کج میشود ترازو دست محکفروشان
گفتند بین ویلا، ازچاه و آه مولا
کی داغ لاله دارند، باغِفدکفروشان
لب تشنۀ فراتاند، این قاصدان کوفی
ظهر عطش کجایند، آبِخنکفروشان
با یک نظر هلاکاند، از عشوۀ زلیخا
این شارحان یوسف، این «هیت لک» فروشان!
ساییدهاند کشک، این عینالیقینسرایان
تا تخته است چندی دکان شکفروشان
بستند چشم ما را این کودکان دیروز
در چرخشاند دائم، چرخوفلکفروشان
پلکم پریده اما از میهمان خبر نیست
مهمانکشاند هرچند این قاصدکفروشان
هان نشنوید از نی، یک امشب ای شبانان
وقتی شریک گرگاند این نیلبکفروشان
درسنگ آسیا هم، دزدانه دست بردند
آجرشدهست نانها، داد از الکفروشان
بیش از همیشه گرم است بازار کمفروشی
خونها به شیشه کردند، این کمترک فروشان!
درکعبه بت تراشاند،این مومنان کافر
درآسمان خراشاند، بالِ ملکفروشان
بر لعبتان خونریز، پیرایهها که بستند
یک روز میشود باز مشت بزکفروشان
تحت حمایت عشق، دور از شیوخ شهریم
بیرنگ شد حنای تحتالحنکفروشان
☑️ @ShahrestanAdab
🔻 بررسی ادبیات در کتاب فارسی سال دوم ابتدایی
(یادداشتی از #عصمت_زارعی در صفحۀ دوم پرونده)
▪️ «...این کتاب هشت متن غیرداستانی را هم دربرمیگیرد که در بررسی موردی به آنها نپرداختیم؛ زیرا در قالب داستان قرار نمیگیرند. اگرچه گاهی ساختار روایی و داستانواره دارند، ولی داستان نیستتند و در بیشتر موارد بسیار غیرجذاب، گزارشگونه و بدون ساختار ادبیاند، گاهی نیز مناسب سایر درسها، مثلاً برای درس علوم یا اجتماعی. البته توجه داریم که در مقدمۀ کتاب، مؤلفین به وجود حوزههای دیگر در این کتاب اشاره کردهاند که کاملاً هم درست است و علوم درهم تنیدهاند، اما نکته این است که وقتی ادبیات فارسی خود این تلفیقها را دارد و متون ادبی ما سرشار است از تلمیحهای فراوان و موضوعات گوناگون، بنابراین اگر گزینش درستی از متون ادبی صورت گیرد، این هدف به خودی خود تأمین میشود...»
🔗 برای خواندن متن کامل این یادداشت به سایت شهرستان ادب مراجعه کنید:
shahrestanadab.com/Content/ID/11199
#بررسی_ادبیات_در_کتابهای_درسی
☑️ @ShahrestanAdab
🔻«آزادی» به روایت #فئودور_داستایفسکی | از کتابِ #یادداشتهایی_از_خانه_مردگان
(سیوچهارمین صفحه از #یک_صفحه_خوب_از_یک_رمان_خوب به بهانۀ زادروز این نویسندۀ شهیر روسی)
▪️«مدتی هم یک عقاب، از گونۀ عقابهای کوچکِ مناطقِ پهندشت، در زندان ما زندگی میکرد. او را، که زخمی و خسته بود، یکی از زندانیها به آنجا آورده بود. همۀ زندان دورش جمع شده بودند. نمیتوانست پرواز کند: بال راستش به طرف زمین آویزان مانده بود و یک پایش هم در رفته بود. به یاد دارم به حالت حمله به اطرافش نگاه میکرد، با کنجکاوی جمعیت را از نظر میگذراند، منقار خمیدهاش را باز کرده بود و آماده بود تا سرحد مرگ از زندگیاش دفاع کند. وقتی که همه خوب نگاهش کردند و از اطرافش پراکنده شدند، درحالیکه میلنگید، روی پایِ دیگرش لِیلِی کرد و بال سالمش را تکان داد و به طرف دورترین نقطۀ محوطه پرید و در گوشهای مخفی شد و خودش را سخت به حصار چسباند...»
🔗 متن کامل این صفحه را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
shahrestanadab.com/Content/ID/11209
☑️ @ShahrestanAdab
🔻بررسی ادبیات در کتاب فارسی سال سوم ابتدایی
(یادداشتی از #مرتضی_شمس_آبادی در صفحۀ سوم پرونده)
▪️«...سال سوم هم از حیث درسی و علمی و هم از حیث تربیتی سال مهمی در هفت سالِ دوم زندگی کودکان است. در این سال، بچهها دیگر مفاهیم شمارش و جمع و تفریق و حواشی آنها را بهخوبی یاد گرفتهاند و ضرب و تقسیم وکسر میآموزند و همین مباحث در سالهای بعد کاملتر میشود. خواندن و نوشتن آموختهاند و سال دوم را نیز به تمرین این خواندن و نوشتنها گذراندهاند و در این سال میتوانند قویتر در حوزۀ زبان عمل کنند که نسل امروز، خود اینگونه است. با توجه به ویژگیهای این نسل و رشد بالایی که دارند، سؤالات فلسفی و مذهبی و چراییها و سؤالاتی که دربارۀ زندگی دارند هم قابل ملاحظه است. از طرفی این سال از سالهای مهم تربیت کودکان است. بچهها در این سال هم بهشدت نرم و انعطافپذیرند و هم تا حد زیادی پایۀ رفتاریشان در حال شکلگیری است و الزامات خاص خود را دارد. پس طبیعی است برای این سالِ مهم دبستان و زندگی دانشآموز، کمی حساستر و دقیقتر عمل کنیم...»
🔗 برای خواندن متن کامل این یادداشت به سایت شهرستان ادب مراجعه کنید:
shahrestanadab.com/Content/ID/11200
#بررسی_ادبیات_در_کتابهای_درسی
☑️ @ShahrestanAdab
🔻پروندۀ #شعر_نیمایی به مناسبت زادروز نیما یوشیج، خالق شعر نو در سایت شهرستان ادب بازگشایی شد
▪️ از جمله پروندههای تخصصی سایت شهرستان ادب در بخش شعر، پروندۀ شعر نیمایی است که از یادداشتها، مصاحبهها، مقالات و خبرهایی درخصوص این موضوع تشکیل شده است. امروز، بیستویکم آبانماه زادروز #نیما_یوشیج، خالق شعر نیمایی، است. به این بهانه به بازخوانی پروندۀ شعر نیمایی میپردازیم.
🔹گزیدهای از مطالب این پرونده:
🔸دیدگاههای فروغ فرخزاد درباره شعر نیمایی | یادداشتی از #نیلوفر_بختیاری
🔸عناصر و نمادهای سنتی در شعر نیمایی | یادداشتی از #عصمت_زارعی
🔸 همچنان در غار آوایی است | یادداشتی از #حسین_سامانی
🔸شعر نیمایی، گذر از شعر کلاسیک به معنی ترک گفتن آن نیست | گفتگویی با #حمیدرضا_شکارسری پیرامون شعر نیمایی پس از انقلاب
🔸ده رباعی از بهترین رباعیهای نیما یوشیج
🔸صدای آینده | یادداشتی از #علی_داودی
🔗 برای مطالعۀ کامل مطالب پروندۀ شعر نیمایی به صفحۀ مخصوص آن در سایت شهرستان ادب مراجعه نمایید:
shahrestanadab.com/پرونده-شعر-نیمایی
☑️ @ShahrestanAdab
🔻دم پاییز
(به مناسبت زادروز شاعر بزرگ معاصر، #نیما_یوشیج، شعری از پدر #شعر_نیمایی را با یکدیگر بازخوانی میکنیم)
▪️مانده از شب های دورادور،
بر مسیر خامُش جنگل،
سنگچینی، از اجاقی خُرد،
اندرو خاکسترِ سَردی.
همچنان کاندر غبار اندودۀ اندیشههای من ملالانگیز،
طرح تصویری، در آن هر چیز،
داستانی حاصلش دردی.
روز شیرینم که با من آتشی داشت،
نقش ناهمرنگ گردیده،
سرد گشته، سنگ گردیده،
با دم پاییز عمر من، کنایت از بهار روی زردی.
همچنان که مانده از شبهای دورادور،
برمسیر خامُش جنگل،
سنگچینی از اجاقی خُرد،
اندرو خاکستر سردی.
☑️ @ShahrestanAdab
🔻نیما یوشیج دوست مخلص شما
(همزمان با زادروز #نیما_یوشیج شاعر بزرگ نوگرا و در تازهترین مطلب از پرونده #شعر_نیمایی شما را به خواندن یک نامه خواندنی و کوتاه از کتاب #نامه_های_همسایه این شاعر بزرگ دعوت میکنیم)
▪️عزیزم!
خلوت اختیار کردهاید و کار میکنید، این توفیقی است هنگامی که با عمل پیوسته باشد. غالباً در شرح حال نویسندگان و شعرا خواندهاید، یا در پی نصایح آنها رفتهاید که خلوت را میستایند. اما این شیوهای برای شهرت است، راهیست برای تجارت که هنر خود را متاع آن قرار میدهند. در قفسه میچینند و مسطورهی آن را به مردم میدهند و رو پنهان میکنند...
اما برای شما این کار از روی صدق و صفاست. من از حالت شوریدگی که دارید و میکاوید که چیزی را پیدا کنید و همیشه میگویید این آن چیز نیست، مطلب را بخوبی دریافتهام. چون هیچ تعصب از روی خودخواهی در شما نیست، پیدا میکنید.
دعای خیر و برکت من همیشه بدرقهی کار شما خواهد بود. با آنکه در نوشتن کاغذ بسیار تنبلم مضایقه در کار نیست، به من کاغذ بنویسید، در سایهی درختهای آن دهکدهی قشنگ، و به شهر بفرستید. من برای شما جواب خواهم نوشت. روزی همهی اینها در نزد شما کتابی میشود. بدون طمأنینه و طمطراق مطالبی را در آن خواهید یافت که در بسیاری جاها نیافتهاید.
نیما یوشیج دوست مخلص شما هم همینطور بوده است، وقتی که میخواست شاعر باشد، و پس از آنکه در سر زبان ها افتاد خلوت خود را از دست نداد. از همین خلوت تن، به خلوت دل می توان رسید.
منتظر توفیق بیشتر شما هستم.
☑️ @ShahrestanAdab
🔻بررسی ادبیات در کتاب فارسی سال چهارم ابتدایی
(یادداشتی از #مهدیه_موسی_زاده در صفحۀ چهارم پرونده)
▪️«...حدادی با اشاره به اینکه ما از ادبیات نوین و بهروز در شعر و داستانهای کتاب چیزی نمیبینیم، میگوید: در شرایطی که بچههای ما مدام در رسانهها چیزهای متنوعی میبینند و ادبیات مختلفی میشنوند و از طرفی ادبیاتمان احتیاج به محافظت دارد، این سؤال پیش میآید که چرا به ادبیات صِرف نپرداختهاند و همچنین چرا به موضوعهای روز اجتماعی و مسائلی که کودک دهسالۀ امروز با آن مواجه است اشارهای نشده؟ رویۀ کتاب، خطی است و نقطۀ اوج و فرود در آن نمیبینیم. خیلی از شعرها سالهاست عوض نشده و من در کودکی آنها را در فارسیهای دبستان خواندهام. بیشتر از بیستوپنج سال گذشته، ولی همچنان محتوا همان است. از طرفی حتی داستانها و شعرهای جدیدی که استفاده شده، باز به همان دغدغههای ۲۰سال پیش پاسخ میدهد. کودک بیستسال پیش و امروز شبیه هم نیستند و امکانات برابری ندارند...»
🔗 برای خواندن متن کامل این یادداشت به سایت شهرستان ادب مراجعه کنید:
shahrestanadab.com/Content/ID/11212
#بررسی_ادبیات_در_کتابهای_درسی
☑️ @ShahrestanAdab
🔻پاییز عزیز منی
(ستون شعر سایت شهرستان ادب را با شعری از #کبری_موسوی_قهفرخی بهروز میکنیم. گفتنیست این شعر از کتاب #غروب_پا_به_ماه انتخاب شده است که توسط #انتشارات_شهرستان_ادب به چاپ رسیده)
▪️ای کاش دهد دست مجالی که تو باشی
ممکن بشود فرض محالی که تو باشی
سنگی شدم و آب گذشت از سرم اما
گل داد در این سنگ، نهالی که تو باشی
پرسیدهای احوال مرا،ای گلِ حسرت
«آه» است جوابم به سؤالی که تو باشی
در سینۀ من درۀ عشقیست ولی حیف
دلدادۀ کوهست غزالی که تو باشی
پاییز عزیز منی و گوش سپردم
هر قاصدکی را به خیالی که تو باشی
جز غم هنری نیست تو را عشق! ولی باز
ای کاش دهد دست، ملالی که تو باشی
☑️ @ShahrestanAdab
🔻همزمان با آغاز هفته وحدت و فرارسیدن ایام میلاد پیامبر اسلام #حضرت_محمد مصطفی صلیاللهعلیهوآلهوسلم پرونده تخصصی «عاشقان حضرت محمد در کوچه ادبیات»، پروندهای برای بهترین شعرها و داستانها برای پیامبر اسلام در سایت شهرستان ادب بازگشایی شد
🔸این پرونده در #هفته_وحدت، با شعرها و همچنین داستانهایی در ستایش و توصیف پیامبر اسلام بهروز خواهد شد.
🔗 shahrestanadab.com/پرونده-عاشقان-محمد
#عاشقان_محمد
☑️ @ShahrestanAdab
🔻بررسی ادبیات در کتاب فارسی سال پنجم ابتدایی
(یادداشتی از #عصمت_زارعی در صفحۀ پنجم پرونده)
▪️«...آغاز دهۀ نود با تحول نظام آموزشی، تغییرات اساسی در کتاب درسی، در ساختار و تصویرسازی و محتوا ایجاد شد. در ساختار و ظاهر، حجم کتاب کاهش یافت و تغییراتی چون حذف آموزش مستقیم نکات دستوری و انتقال واژهها به انتهای کتاب و فهم آن در کلیت متن صورت گرفت... برای بیشتر حکایات و داستانها نام نویسنده حک شد و ادبیات معاصر و ادبیات کودک بیشتر به کتاب راه پیدا کرد. یکی از شاخصهای ساختاری کتاب، فصلبندیشدن آن است که تقریباً در تمام پایهها با همان ترتیب تکرار میشود. این کتاب بار دیگر در سال نود و چهار تغییر کرد. اگرچه ساختار همان بود، ولی در شعرها و داستانها با تغییرات بسیاری مواجه هستیم.
غنای بخش داستان کتاب سال نود در ادبیات کهن، متونی از تاریخ بیهقی، بستانالعارفین، قابوسنامه، مثنوی معنوی بود و در ادبیات معاصر حضور نویسندهای چون هوشنگ مرادیکرمانی با داستان "عاشق کتاب" از قصههای مجید و متن و شعر از قیصر امینپور نوید ورود ادبیات تخصصی کودک و ادبیات ناب را میداد؛ البته با تغییر آن در سال نود و چهار این آثار شاخص حذف شد...»
🔗 برای خواندن متن کامل این یادداشت به سایت شهرستان ادب مراجعه کنید:
shahrestanadab.com/Content/ID/11225
#بررسی_ادبیات_در_کتابهای_درسی
☑️ @ShahrestanAdab
🔻گزارش به کنسول
(ایام میلاد پیامبر اسلام #حضرت_محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم و دوازدهم تا هفدهم ربیعالاول، به #هفته_وحدت نامگذاری شده است. در این هفته گرامی، سایت شهرستان ادب افتخار دارد داستانی اختصاصی را از #محمدرضا_شرفی_خبوشان نویسنده ارزشمند همروزگارمان تقدیم شما مخاطبان عزیز این سایت کند)
▪️«از دهان یک تفنگ مارتینی زنگزده بیرون آمد؛ گلوله را میگویم. در آن روشنای روز، برق دهانهی لوله را دیدم و آدمی را که یکباره از پشت علفهای بلند کنار دجله بیرون جَست و به همان یکبارگی در علفها محو شد. بر دماغهی کشتی ایستاده بودم و ساحل را نگاه میکردم و گاهی کشتی واماندهی ترکها را که دیگر دودی از دودکشش بیرون نمیآمد و سربازان ترسخوردهی بر عرشه را که کنار توپهای بیکارهاشان تلاش میکردند با چوبهای بلند و رقّتبار کشتی خاموش را بر دجله پیش ببرند و از ما فاصله بگیرند...»
ادامهی این داستان را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/11228
☑️@ShahrestanAdab
🔻«مسلمانان!» به روایت #محمدحسن_شهسواری | از کتابِ #وقتی_دلی
(سیوپنجمین صفحه از #یک_صفحه_خوب_از_یک_رمان_خوب به بهانۀ #هفته_وحدت)
▪️«از سالیان بسیار دور عبادتگاهی در اطراف مکه بود که اندک یگانهپرستان مکه که به دین ابراهیم بودند و به آنان حنفی می گفتند، در آن جا خداوند را عبادت می کردند. آن روز چشم همه به در عبادتگاه دوخته شده بود. مصعب در کنار پدرش ناظر این صحنه بود. لحظهای بسیار مهم در تاریخ مکه بود. اگر چه قبایل قول داده بودند هر چه حکم گفت بپذیرند، اما همه می دانستند شخص حكم بسیار مهم است و اگر کسی نباشد که همه بر خرد و بزرگی او صحه بگذارند، باز جنگ و جدال باز خواهد گشت...»
🔗 متن کامل این صفحه را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
shahrestanadab.com/Content/ID/11229
☑️ @ShahrestanAdab
🔻بررسی ادبیات در کتاب فارسی سال ششم ابتدایی
(یادداشتی از #احمدرضا_رضایی در صفحۀ ششم پرونده)
▪️«...کتاب با تکهای از گلشنِ راز آغاز میشود. ابیاتی غامض و انتزاعی که فهمش نیازمندِ گذراندنِ لااقل یکی دو واحد عرفانِ نظری است. شما جای معلم، مثلاً در توضیح و تفسیرِ این بیت چه میگویید؟
جهان، جمله، فروغِ نورِ حق دان
حق اندر وی، ز پیدایی است پنهان.
یا کلماتِ ناشناختهای نظیرِ جان، فضل، فیض و تجلی را چگونه معنا میکنید؟ مؤلفینِ محترم برای اینکه از پیچیدگیِ محتوا بکاهند، این کلمات را سَرسَری گرفته و با تسامح از کنارش گذشتهاند. آنها در برابرِ فیض و فضل، بخشش را قرار دادهاند، تجلی را پیدا شدن معنی کردهاند و برای جان نیز هیچ توضیحی نیاوردهاند؛ گو اینکه مسلم میدانستهاند نوجوانِ دوازده ساله معنای جان را حتی در شعری عرفانی میداند و میفهمد. باز هم شما جایِ معلم و دانشآموزِ فلکزده؛ با این ابیات چه میکنید؟
ز فضلش هر دو عالم گشت روشن
ز فیضش خاکِ آدم گشت گلشن
به نزدِ آنکه جانش در تجلی است
همه عالم، کتابِ حق تعالی است...»
🔗 برای خواندن متن کامل این یادداشت به سایت شهرستان ادب مراجعه کنید:
shahrestanadab.com/Content/ID/11226
#بررسی_ادبیات_در_کتابهای_درسی
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻اقتباس
(پیش از این در پرونده «عاشقان حضرت محمد در کوچه ادبیات»، قصیدهای از #جامی در ستایش پیامبر منتشر کرده بودیم. امروز اما زادروز این شاعر با سالروز میلاد با سعادت پیامبر اسلام #حضرت_محمد مصطفی مصادف شده است. از همین جهت، خوب است که سراغ شعر دیگری از جامی با موضوع پیامبر اسلام برویم. شعری که برگزیدیم یک مثنوی زیباست از هفت اورنگ جامی که شاعر در آن شکایت تلخیها و تباهیهای روزگار را به آستان نبوی میبرد. او در عنوان این ابیات خود نوشته است: «نعت چهارم در اقتباس نور و التماس حضور آن حضرت صلیاللهعلیهوسلم»)
▪️ای به سراپردهی یثرب به خواب
خیز که شد مشرق و مغرب خراب
رفته ز دستیم برون کن ز برد
دستی و بنمای یکی دستبرد
توبه ده از سرکشی ایام را
باز خر از ناخوشی اسلام را
مهد مسیح از فلک آور به زیر
رایت مهدی به فلک زن دلیر
کاله دجال بنه بر خرش
رو به بیابان عدم ده سرش
افسر ملک از سر دونان بکش
دامن دولت ز زبونان بکش
باز پسان را فکن از پیشگاه
داد ستم کش ز ستم کیش خواه
خامه مفتی که چو انگشت آز
شد ز پی لقمه ربایی دراز
دست سیاست بکش و بشکنش
همچو نی اندر بن ناخن زنش
واعظ پر گو که به پستیست بند
پایه خود کرده ز منبر بلند
چون نه بزرگ است ز شرعش سخن
منبر او بر سر او خرد کن
صومعه را قاعده تازه نه
رخت خرابات به دروازه نه
بدعتیان را ره سنت نمای
عزلتیان را در عزت گشای
خرقه تزویر به صد پاره کن
جان مزور ز تن آواره کن
شعله فکن خرمن ابلیس را
مهره شکن سبحه تلبیس را
گنج تو در خاک نهان دیر ماند
نور تو غایب ز جهان دیر ماند
پرتو روی تو که هست آفتاب
بود ازو کشور دین نور یاب
برق فراقت چو جهانسوز شد
مشعل یارانت شب افروز شد
مشعلشان چرخ چو بی نور کرد
صبح هدی را شب دیجور کرد
ظلمت بدعت همه عالم گرفت
بلکه جهان جامه ماتم گرفت
کاش فتد ز اوج عروجت رجوع
باز کند نور جمالت طلوع
دیده عالم به تو روشن شود
گلخن گیتی ز تو گلشن شود
دولتیان از تو علم برکشند
ظلمتیان رو به عدم در کشند
جامی از آنجا که هوادار توست
روی تو نادیده گرفتار توست
گر لب جانبخش تو فرمان دهد
بر قدمت سر نهد و جان دهد
#عاشقان_محمد
☑️ @ShahrestanAdab