eitaa logo
شاه سلام علیک ؛ حسین سلام علیک
150 دنبال‌کننده
32 عکس
75 ویدیو
0 فایل
Admin : نوكري كردنِ اين قوم مرا بالا بُرد با گداييِّ حسين مَنسَب شاهي دارم به حسين بن علي پشت و پناهم گرم است اي خدا شكر ، عجب پشت و پناهي دارم. "تبادل و تبلیغ انجام نمی شود"
مشاهده در ایتا
دانلود
در سرخـی نگاه شما غـم درست شد از آن غروب بود که ماتم درست شد از سال شصت و یک که زمین خورد آسمان حال و هـوای ماه محـرم درست شد آدم نبود آدم و اصلا بهـا نداشت بعد از قسم به نام تو آدم درست شد "صد مرده زنده می شود از" تربت حسین از خاک کـربلای تو مرهم درست شد پیراهن تو را که به دیـوار عـرش زد رایت، علم، کتیبه و پرچم درست شد وقتی زبان گرفت کنار تو مـادرت در کوچه های سینه زنی دَم درست شد وقتی صـدای بی کسی تو بلند شد یک بخش از لهوف و مقرم درست شد با گـریه بر غـریبی اولاد راه نجات مردم عـالـم درست شد : دائم دلم از این و از آن سیر میشود دارد زمان رفتن من دیر میشود یک کـربلا ببر که حسرت به دل شدم دارد گـدای مـادرتان پیر میشود صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
مباد لحظه ای از یادتان جدا باشم خدا کند همه ی عمر با شما باشم مرا رها مکن از آستانه ات آقا رضا مشو که ز درگاه تو جدا باشم اگر که فیض دعای تو شاملم گردد ز دام غفلت و بند گنه رها باشم به انتظار فرج دست بر دعا شده ام خدا نکرده مگر تحبس الدعا باشم؟ اگر نصیب کنی طول عمر با عزت همیشه و همه جا خادم شما باشم به یاد غربت ارباب دل پریشانم خوشم که با تو گرفتار روضه ها باشم دلم قرار ندارد بیا و کاری کن که عاقبت سفری با تو کربلا باشم نــوكـــر نـوشـــت: با هر نفسی سلام ڪردن عشق اسٺـــ آقـا به تو احتـرام ڪردن عشق اسٺـــ چـون نام قشنگٺ به میـان می آید از روی ادب قیام ڪردن عشق اسٺــ صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... آدینتون معطر بنام
شکر خدا دعای سحرها گرفته است دست مـرا عنایت آقـا گرفته است شکر خدا، که چشم همیشه حسینی ام اشکـی برای روز مبادا گرفته است بال فرشته است برای تبرکش اطراف چشمهای ترم را گرفته است اینجا حسینیه است، ملائک نشسته اند جبریل هم برای خودش جا گرفته است این دستمال گریه ی مـاه محـرمـم امروز بوی چادر زهـرا گرفته است حالا نفس نفس زدنِ سینه های ما عیسی شده است و طبع مسیحا گرفته است دیروز بین خونِ خودش ریشه کرده بود حالا درخت سیب شده پا گرفته است : آن ساعتی خوش است که من گریه می کنم آن گـریه را به محضـرتان هـدیه می کنم هر کس به تکیه گاه و پناهی دلش خوش است من نوکــرم به صاحب خود تکیه می کنم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
از دهِ آباد ما ويرانه مي ماند به جا آخرش از نام ما افسانه مي ماند به جا آنقـدرها آمدند و آنقـدرها مي روند سالـهاى سال اين ميخانه مي ماند به جا فيض ما از روضه ات از "روضه خانه" کمترست ما نمي مانيم اما خـانـه مي ماند به جا هر کسى فانى نشد در عشق باقى هم نشد در قبال سوختن پروانه مي ماند به جا بعد مردن خاک ما را وقف ميخانه کنيد لااقل از خاک ما پيمانه مي ماند به جا نام نه، تصوير نه، هر آنچه که داريم نه از من و تو ناله ی مستانه مي ماند به جا آنکه مي ماند در اين خانه در آخر فاطمه ست مي رود مهمان و صاحبخانه می ماند به جا هر کجا رفتيم صحبت از رسول ترک بود بيشتر از عـاقلان ديوانه می ماند به جا نيستم سرگرم سجاده، خودم فهميده ام آخرش خدمت درِ اين خانه می ماند به جا : از غم کرب و بلایت دل و جان بیتاب است بی حسین بن عـلـی زندگی ام بر آب است از ازل حضـرت حـق بر بدنم حک بنمود "سبب خلقت تـو نـوکــری ارباب است" صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
باز از عـرش غـزلـهای مرا آوردند شیشه ی ناب عسلـهـای مرا آوردند باز آغـوش در آغـوش دلـم را بردند طـعـم شیریـن بغـلـهـای مرا آوردند باز "هم هیئتیان "من و جشن ارباب باز هم بچــه مـحـلـهـای مرا آوردند باز هم کرب و بلا، عشق، زیارت، ارباب باز هم خیـر الـعـمـلـهـای مرا آوردند آنطرف وسعت من عرش حسین است ولی این طـرف حـداقـلـهـای مرا آوردند وسعت روز مـرا روز جـزا می آرند چون مرا از سفر کرب و بلا می آرند : خـورشیـدِ شـبِ بالا آمـد شكل دگـرِ و آمـد مشتاق زیارت بود این بود كه به دنیا آمد صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير...
آن خدایی که شما را به دو عالم بخشید از زیادی گِـلَـت نیز به بخشید طلب آب هر آنکس که از این درگه کرد صاحب خانه به او چشمه ی زمزم بخشید ای گـرانـقـدر، ندانست کسـی قـدر تو را بس که دست تو به ما رزق فراهم بخشید شب میلاد تو مـادر به همه عـیـدی داد و به ما سینه زنان خیمه و پرچم بخشید کرمی را که به آن حاتم طایی شهره ست شیرخوار تو کرم کرد و به حاتم بخشید نشده، راه گـدایی این نیست عیب از توست اگر دوست به تو کم بخشید رمـضـان کار خودش را کرد و آخـرش شـاه مرا مـاه بخشید پیرمردی وسط روضه مان گفت حسین من نگفتم، ولـی مـرا هم بخشید : نام “حُسِین”سر دَر قلبــم مشخّص است در خانه گر کس است همین حرف بس است بیتـی که نام و یادِ تـو در آن بُـوَد حـسِـیـن یک بیت ساده نیست که بیتُ المُقَدَّس است صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... میلاد امام حسین علیه السلام و روز پاسدار مبارک🌺
روزیه شعر من امشب دو برابر شده است چون که سرگرم نگاه دو برادر شده است چون که بانـوی کـلابیه پسـر آورده چشم وا کن، پدر خاک قمـر آورده هر که از قافله ی فطرسیان جا مانده نظرش خیره به گهواره ی سقا مانده زور بازوی تو بی حد وَ عدد خواهد شد بعد از این ام بنین، ام اسد خواهد شد با وجود تو زمین حیدر دیگر دارد کعبه جا دارد اگر باز ترک بردارد از در خانه ی او پا نکشیدم هرگز چون حسینی تر از عباس ندیدم هرگز ماه ذی‌الحجه که عباس به حج عازم شد همه بر کعبه ولی کعبه بر او مُحرِم شد در طوافش سخن از عقل فراتر می گفت در حقیقت «لک لبیک برادر» می گفت ساقی ما چه شرابی چه سبویی دارد بنویسید چه عـمـویی دارد او علمدار حسین است ببخشید مرا مدح او کار حسین است ببخشید مرا : دستم عُمریست دخیل عَلَم عبّاس است دلم عُمریست مقیم است به نفسـهـای مسیحـایـی سوگند دم احیـاگــر مـا بازدم است صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... ولادت با سعادت و روز جانباز مبارک❤
بنا نیست امروز افسرده باشیم پس از چند شب باز پژمرده باشیم مگر می شود نور را دیده باشیم؟ ولی دل به خورشید نسپرده باشیم بنا شد اگر سائلی نان بگیرد چه خوب است که از کریمان بگیرد بنا شد اگر شاه نوکــر بگیرد چه بهتر که از نسل سلمان بگیرد علی خواست تا که برای حسینش زنــی در بلندای ایمـان بگیرد تمام زمین و زمان را که می گشت بنا شد عروسی از ایران بگیرد اسیری شه بانوی ما می ارزد که این خاک بوی حسین جان بگیرد تو آقـاترینی و سجـاد مایی تو شاهی و فرزند داماد مایی : با نامِ علــی که نامِ بین المللیست جاری زِ لبـانِ شیعه نهرِ عسلیست بر مهـدی و بر آلِ محـمّـد صلوات میلادِ علیّ اِبنِ حسین اِبنِ علیست صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... ولادت با سعادت چهارمین نور سپهر ولایت و امامت حضرت امام سجاد (ع) مبارک باد.
با اینکه هر دفعه تو می بینی گناهم را امـا نمیـاری به رویـم اشتبـاهـم را اینجا پر است از رو سفیدان تو یاالله پس من کجا مخفی کنم روی سیاهم را؟ مَـردُم سیاهیهـای رویم را نمی بینند از دور می بینند تنهـا روی مـاهـم را من بعد از این هم سر به راه تو نخواهم شد پس تو عوض کن سمت راه خویش راهم را محتاج جزء تو بودن اصلا به صلاحم نیست از هـر کسی بهتر تو میدانـی صلاحم را دیدی اگر جایی به جز تو چشمم افتاده قـدرت بده تا اینکـه بردارم نگاهـم را بر حب حیدر تکیه دادم که نمیافتم می ترسم از اینکه بگیری تکیه گاهم را بگذار گرم روضه ها باشد نفسهـایم خرج حسین بن علی کن سوز و آهم را : شب جمعه است بیا حال مرا بهتر کن فکـر دلـواپسـیِ قلب من مضطـر کن این شب جمعه اگر مقصد تو کرب و بلاست صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... آدینتون معطر بنام
بیا اجازه نده عـاشقت عذاب ببیند چرا همیشه حرم را فقط به خواب ببیند؟ به خواب دیدم از اینجا نمای گنبدتان را عجیب نیست اگر تشنه ای سراب ببیند مرا به پشت در عادت بده به خرده طعامی همین بس است تو را "دیده" در نقاب ببیند گدا نمی رود از پشت درب خانه ی مولا اگر دوباره امیدی به فتح باب ببیند نگاه چپ بکند دشمنی به سمت حریمت جهان دوباره به خود باید انقلاب ببیند مدافع حرمت گفته بود قبل شهادت مگر بمیرد و این صحن را خراب ببیند : ما را همه به شریفت شناختند داده خدا به ما چه چه قیمتی ما اوج را درِ این خانه یافتیم در هیئت خـدا را شناختیم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
میخانه مگر بال و پرم را بپذیرد تا آتش مستی جگرم را بپذیرد ظرفیت دل در گرو پاکیِ ظرف است ای کاش همین مختصرم را بپذیرد در زاویه ی گردش پیمانه نشستم تا دستِ گدای سحرم را بپذیرد منظورِ منِ بی سر و سامان خود ساقی ست پس اوست که باید نظرم را بپذیرد جارو زده ام با مژه خاک قدمش را شاید برسد چشم ترم را بپذیرد سر می کشم آن قدر به بالا که ببیند دنبال همینم که سرم را بپذیرد مقصود من از عشق، تماشای حسین است سرمست شدن با قد و بالای حسین است : داده همیشه لطف تو من را خجالتی آقای چه قدر با ماندم چرا نگاه تو افتاد سوی من؟ من هیچ هیچم و تو بی نهایتی صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
تو یک نفس کشیدی و دم آفریده شد با راه رفتن تـو قـدم آفـریده شد خالق نشسته بود که مدح تو را کند اینجا گمان کنم که قلم آفریده شد یا پیش تر ز جود و کرم بوده ای حسن یا هم زمـان با تو کـرم آفریده شد ای لال باد آن که تو را بی حرم شمرد از ناز شصت توست حرم آفریده شد روز جمل تو حیدر ثانی شدی حسن پای شجاعت تو جـَنـَم آفریده شد از مردم عرب که تو خیری ندیده ای پس بهر یاری تو عـَجـَم آفریده شد تا شکل بیقـراری شبـهـای تو شَوَم این اشکـهـای چشم تـَرَم آفریده شد وقتی حسن به معنی صبر است، غصه نیست گر صد هزار رنج و اَلـَم آفریده شد باید که شکل پر زدنت فرق هم کند پس لاجرم پیاله ی سم آفریده شد پای کتاب زنـدگــیِ پر بلایتان اشک خدا چکیده و غـم آفریده شد : همیشه داغ دلم قبر خلوٺ حسن اسٺ به سر هوای بقیع و زیارٺ حسن اسٺ تمام هفته دلـم برای حسین می سوزد ولی دوشنبه ی من وقف غربٺ حسن اسٺ صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير...
ملک دلم همین که بنام حسین شد عبدی گناهکار غلام حسین شد آرامشی نداشت وجودم به هیچ وجه تا که به اذن فاطمه رام حسین شد قند مکرر اسم "حسین" است، والسلام شیرین ترین کلام، کلام حسین شد «با یک سلام صبح به ارباب بی کفن » روزم پر از جواب سلام حسین شد یادم نمی رود که خدا هر زمان ز من قهرش گرفت، واسطه نام حسین شد یک شب دوباره نوکری آمد به خواب من حرفش دوباره حرف مرام حسین شد نوکر از آب خوردن خود آب می شود بین دو نهر؛ آب، حـرام حسین شد : ذڪر تو بر لـبـم ز همه آشناتر اسٺ پیشٺ عزیز هر ڪه دلش مبتلاتر است بر پاره پاره ی جگرم نقش بسته اسٺ نام حسین از همه ڪس دلرباتر اسٺ صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
باز در شعر تو نوآوری ام گل کرده باز انگار رگ حیدری ام گل کرده هوس خواندن اوصاف علی کردم من عشقِ مدّاحیِ پامنبری ام گل کرده دفترم مست و قلم مست و خودم دیوانه باز اشعارِ عـلـی اکـبری ام گل کرده یک علی گفتم و صد زلزله افتاده به شعر باز روحیّه ی ویرانگری ام گل کرده سینیِ شربت و شیرینی و گل آوردم باز خـادم شدم و نوکـری ام گل کرده هر که با لحنِ خودش عرض ادب کرده و من لهجه ی فـارسیِ مـادری ام گل کرده شعر با نام علی رنگ طلا می گیرد صد و ده بیت علی، زرگری ام گل کرده هست مرآت نبی در حرَکات و سکنات به علی ابن حسین ابن علی صد صلوات : کسی که نوکــر بابای توست می‌داند چه بهره‌ها ببرد حشر، از شفاعت تو چه خوب بود شب جمعه کربلا بودم کنار کعبه‌ی شش گوشه با عنایت تو صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... ولادت با سعادت شاهزاده علی اکبر علیه السلام و روز جوان مبارک باد. 🌸
گفتَمُ کردم مـرور را خلاصه کرده حروف حسین، فرقان را صلاح دولت ما را حسین میداند که راه داده به روضه تمام ادیان را غبار روی ضریحت به سُخره میگیرد جلالُ حشمتُ دارائـیِ سلیمـان را نهاده ام چو سگان سر به تربت جانان به هر کسی ندهند این مقام شایان را ملال راه ندارد به جمع عشاقت که بیمه کرده نگاهت همه محبان را شدست پر ز نداری مجددا دخلـم ببخش گوشه ی چشمی، گدای نالان را از ابتدای جهان تا کنون کسی هرگز ندیده غیر جنابت کمال احسان را به سوز سینه قسم، درد، موجب شعر است که ساخت آه نزارم دو صد نیستان را غـم جماعت بی دین، که از سر کینه به دارِ نیزه کشیدند روح قـرآن را نبود واژه ی در خور میان الفـاظـم ببخش طفل نوآموز این دبستان را : ذڪـر تو بر لبم ز همه آشناتر اسٺ پیشٺ عزیز هر ڪه دلش مبتلاتر است بر پاره پاره ی جگـرم نقش بسته اسٺ نام حسین از همه ڪس دلرباتر اسٺ صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
دور کرد از من تو را، وعده وعید یار بد بد ضرر کردم که دل دادم به یک دلدار بد درد دارم می‌کشم اما به سختی آمدم زود درمان میشود در این مطب بیمار بد تو که هستی آنکه با این بنده ی بد، خوب بود من که هستم آنکه دارد با خدا رفتار بد یخ فروشـی ورشکسته آمـده معطل نکن هستی من را بخـر، آوردم اینجا بار بد بیشتر داری هوایم را خودت وقت گناه زود می بخشی مرا حتی به استغفار بد میکنی تبدیل احسن سیئاتم را چـرا؟ من ندارم پیش تو چیزی بجز آمار بد اعتبار نوکری دادی به من پیش حسین آبروی صـاحـبـم را برده ام با کار بد : هیئتی ماندن من در طلب لطف شماست شب جمعه بخدا مشق دلم کـرب وبلاست فکر شش گوشه ی تو خواب مرا کرده حرام شب جمعه ز غمت سینه زدن اصل دعاست صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... آدینتون معطر بنام منتقم خون اباعبدالله
میان چاه ظلمت دلم عذاب می شوم مریضم و دخیل نور آفتاب می شوم خودم دلیل این همه جدایی و مصیبتم خودم برای دیدن شما حجاب می شوم همیشه از گناه بی شمار خویش غافلم ولی فریب خورده ی کمی ثواب می شوم توکلم بدون یاد تو ضعیف می شود تو را ز یاد می برم پر اضطراب می شوم برای تحبس الـدعـا شده کمی دعا کنید اگر مرا دعـا کنید، مستجاب می شوم به گنبد علی قسم اگر به من نجف دهی تُرابِ پای زائران بوتراب می شوم کنار دیگران به خود چقدر فخر می کنم برای روضه آمدن که انتخاب می شوم چهل شبانه روز خرج حاجتم نمی کنم دو بیت روضه خوانِ اصغر و رباب می شوم : تا کی نصیب ماست «اَرَی الخَلق» و «لا تُری» کی می‌شود نوای «اَنا المَهدی» تو را از سمت کعبه بشنوم ای جانِ جانِ جان «عَجّل عَلی ظُهُورِکَ یا صاحِبَ الزّمان» صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... 🌸🌿پیشاپیش ولادت حضرت مهدی(عج) بر شما عاشقان مبارک🌿🌸
دمی که سیر وجودم الی السما می شد تمام صفحه ی شعرم پر از خدا می شد گمان کنم خبر از یار می رسد امشب که باب فیض الهی به سینه وا می شد به زخم کهنه ی چشم انتظارها دیگر نگاه مرحمت دلبری دوا می شد چه جلوه ای شده بر ظرف کوچک قلبم که بند بند وجودم ز هم جدا می شد کنار سفره ی زیباترین مسافر عرش دلم ز پنجه ی تنگ قفس رها می شد به هر نسیم که در زلف یار می پیچد به هر کرشمه گره ها زکار وا می شد در این زمانه که مردم همه غریبه شدند در این سکوت کسی با من آشنا می شد چه بیقرار دلم میل سامرا کرده خدا به حضرت نرگس پسر عطا کرده : آسمان غـرق غـرورست کجـایـی آقا خـاک دلتنگ ظـهـورست کجـایی آقا همه جا بوی نفسهای تو در جریانست دستم از دست تو دورست کجایی آقا صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... 🌸 میلاد حضرت صاحب الزمان عج بر همه ی منتظران و عاشقان اهل بیت علیهم السلام مبارکباد 🌸
شُغلم این است، گــدایی ز دیار حسنم بعد، با حفظ سِمَت نوکــر یک بی کفنم خانه ی مادری ام خاک بقیع است فقط مدتـی هست که تبعیـد شدم از وطـنـم همه جا و همه دَم تکیه کلامم است ذکـر تو مثل ستون است، به قصـر سخنم شهـر را مست کنـم با نفسِ "حای" حسن بوی گُل پر شده در صحن و سرای دهنم ذاتا از ریشه کـریم اند، گـدایان کــریم بین آنان به خـدا هیچ تر از هیچ، منـم مطمئنم که کسی بود، سـوا کرد مـرا نظـر مـادرتان است، اگـر سینه زنم به روی لوحِ دلم حک شده با خط درشت "من حسینی شده ی دست امامم حسنم" غصه ی بی حـرمیّ تو مرا کشت، حسن زیر خورشیدی و این شد سبب سوختنم کاش می شد که پس از مرگ، شوم خرج شما سایبانـی بشود روی مــزارت... بـدنـم نــوكـــر نـوشـــت: گنبدٺ مافوق عرش اسٺ و ضریحٺ ڪهڪشان ڪسر شأن توسٺ آقا بـی حـرم میخوانمٺ بس‌ڪه حاجٺ داده‌ای و دسٺ گیری ڪرده‌ای من ڪـریم بن ڪـریم بن ڪـرم میخوانمٺ صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... دوشنبتون امام حسنی (ع)
اهل خِرد، بدون امـان خوانده اند دیوانه های سود و زیان روضه خوانده اند اعجـاز عیسویست کـه از داغ اصغـرت نوزادهای بسته زبان روضه خوانده اند افتاد بارِ داغ تو بر گـردنِ زنان زنجیر های زِبر و گران روضه خوانده اند اهل هنر به هر نفسی که که فـرو رود مثل غروب فرشچیان روضه خوانده اند از کـودکی، نمـاز مـرا اشک، شُسته است در گوش من به جای اذان روضه خوانده اند «خامـوش که دل سنگ آب شد» «جن و ملک بر آدمیان...» روضه خوانده اند : چِــقَـدر نـام تــو زیبــاست اَبا عَـبـــدالله چَشــم تـو خـالـق دُنیـاست اَباعَـبـــدالله هر کسی داد سلامی به تـو و اَشکَش ریخت او نَظـَر کَرده ی حَضـرت زَهـراست اَباعبدالله صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
فکری برای وضع بد این گدا کنید باشد قبول من بدم اما دعا کنید هر کار می کنم دلم احیا نمی‌شود قرآن به نیت من بیچاره وا کنید بی دردی‌است دردِ من در به در شده بر درد عشق جان مرا مبتلا کنید برگشته‌ام به سوی شما ایها العزیز در خیمه‌گاه خویش مرا نیز جا کنید بی التفاتِ دوست تقلا چه فایده؟ قدری به دست و پا زدنم اعتنا کنید در پشت خانه‌ی تو نشستن مرا بس است اصلا که گفته حاجت من را روا کنید؟ لطفی کنید، با همه‌ی رو سیاهی‌ام در راه سرم را جدا کنید عمری‌است بنده‌ی سر کوی رقیه‌ام اهل زمانه کفر مرا بر ملا کنید بابایم آمده ز سفر یاری‌ام کنید اهل خرابه نافله ها را رها کنید تا که نفهمد او سر گیسوی من چه شد یک مقنعه برای سرم دست و پا کنید این پهلوی شکسته مرا زجر می دهد قدری کمک کنید مرا جا به جا کنید : در دفتر شعر کـربلا این خـاتـون عمری ست به دُردانه تخلص دارد بالای ضـریح او مَـلَـک حک کرده در دادن حاجات تخصص دارد صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... 🌸میلاد نازدانه‌ی‌ اباعبدلله حضرت رقیه بنت الحسین علیهما السلام مبارک🌸
نشسته ام بنویسم که غصه ها دارم‌ دوباره شوق سفر سوی دارم هوای دیدن ارباب هم هوای هوای روضـه ی جانسوز کـربلا دارم تمام دل خوشی ام در جهان فقط این است به سینه ام غـم با وفـا دارم نشسته ام بنویسم برایتان آقـا نشسته ام بنویسم فقط تو را دارم نشسته ام بنویسم مرا حـرم ببرید که غیر کرب و بلا من مگر کجا دارم؟ نشسته ام بنویسم برای این دل تنگ دوباره خاطره هایی که از شما دارم : پدرم گفت خـدایا پسرم نااهل است همه گفتند ببر کـرب و بلا خوب شود من شدم گریه کن و سینه زنت ثارالله پدرم پیر شد و گفت دمت گرم حسین صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
چقدر اشک بریزم ز جـدایی آقا من دلم تنگ شده تنگ، کجایی آقا همه دارند به تنهایی من میخندند به همه گفته ام این جمعه می آیی آقا وقت و بی وقت هوای همه کردم جز تو کاش میخورد دلـم با تو هـوایی آقا بیشتر از همه دنبال مـن و کار منی من کی ام دربدِر بی سر و پایی آقا به خدا معترفم نوکـر بد یعنی من آمدم بر درت ای شاه، گـدایی، آقا تو فقط ناز بکش، اخم کنی میمیرم یار و غمخـوار منِ زار شمـایی آقا امتحان کردی و شرمنده شدم پیش حسین من ندارم بخدا خـرده حیـایـی آقا مادرت واسطه باشد همه را می بخشند قبل آنکه ببری کــرب و بلایی آقا نــوكـــر نـوشـــت: سالها می شود از خویش سؤالی دارم من اگر منتظرم از چه نمردم بی تو؟ تا به اینجا که به درد تو نخوردم آقا هیچ وقت از ته دل غصه نخوردم بی تو صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... آدینتون معطر بنام
دور از حسین زندگی ما چه فایده اصلا نفس بدون تو مولا چه فایده هرگز شعـار نیست دلـم داد میزند دنیای بی حسین خدایا چه فایده گیرم زمین بهشت شود نقطه نقطه اش بی کـربلا بهشت خدا را چه فایده تا کربلای او ملکوت دل من است گردش به قصد لذت دنیا چه فایده وقتی قرار نیست که خرج عزا شود دیگر تمـام ثروت دنیا چه فایده از داغ عشق چهره ی ما مهر خورده است مهر ریا روی جبین ها چه فایده چشمی که خشک مانده وبال پریدن است بی اشک روضـه چشم تمـاشـا چه فایده : اشڪ تا باشد وضـو لازم ندارد نوڪـرت غیر بغضی در گـــــلو لازم ندارد نوڪـرت یا وجیهــا عِنـدَ رَبّـــــی آبـرویـم را بــــخر تا تـو باشــــی، آبرو لازم نــدارد نوڪـرت صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
جایی نداشتیم اگر این روضه ها نبود عشقی نبود اگر غم کـرب و بلا نبود از دستمال اشک تو خـونابه میچکد آقا مگر به زخم دو چشمت دوا نبود؟ من را کسی به قدر دو گندم نمیخرید این چشم اگر به خیمه تان آشنا نبود بر ما ز آبروی خـودت خرج کرده ای ای وای اگر که لطف نگاه شما نبود از ما مگیر یک نفس این یا حسین را آقا حسین گفتن ما دست ما نبود ما با لباس نوکری اش زنده مانده ایم عمری نبود اگر غـم ما نبود : حالم دوباره صبح شد و رو به راه شد وقٺ سلام و عرض ارادٺ به شاه شد عالم تمام، خاڪ ڪف پای شاه عشق شاهی ڪه بر تمام جهـان سرپناه شد صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام