نامه‌ها برنامه‌ها حضرت مسلم علیه‌السلام #پست_شماره ۱ #شرح_نامه_ها_برنامه_ها ترجمه‌ی حضرت علامه شعرانی، علیه‌الرحمه که از کتاب قَیِّمه‌ی "دمع السجون" (ترجمه و یک مقدار شرح است بر کتاب شریف نفس‌المهموم جناب مرحوم آشیخ عباس قمی علیه‌الرحمه. راجع به حضرت مسلم که حضرت‌شان تقریبا در نهم ذی‌الحجه که روز عرفه هست، حضرت مسلم در کوفه به شهادت رسید. حالا دارم مقداری عبارات را از این کتاب در مورد حضرت مسلم می‌خوانم. فرمایشاتی را نقل فرمودند، نگاه می‌فرمایید، تا این‌که می‌فرماید: و مردم پراکنده شدند، تا مسلم رضی‌الله عنه در مسجد با سی نفر بماند. و چون چنین دید، بیرون آمد، ( این نقل یک روایت است، من الان این روایت را از تاریخ طبری گویا نقل شده، حالا این روایت را می‌خوانیم، روایت‌ها مختلف است.) چون چنین دید بیرون آمد و روی به ابواب کَنده آورد (جناب شیخ مفید در ارشاد می‌نویسد که، پس به ابواب کِنِده رسید؛ همین طایفه‌ی کِنِده، یک طایفه‌ی است) و با او ده تن بود (سی تن در مسجد بودند، از مسجد که درآمد، شده ده تن) و از آن باب بیرون آمد، کس نماند (همه رفتند). و به این سوی و آن سوی نظر انداخت، کسی ندید که وی را راهنمایی کند و خانه‌اش را نشان دهد و اگر به دشمنی دچار گردد، وی را در دفع او اعانت کند. پس سرگردان در کوچه‌های کوفه می‌رفت. #شرح_نامه_ها_برنامه_ها #علامه_حسن_زاده_آملی #استاد_صمدي_آملي #وقایع_عاشورا 🏴کانال شاخه طوبی 🏴 👇👇👇 @shakhehtoba https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a 💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید 🙏💢

🔶#طلب_قرب_و_حضور #پست_شماره۱ برادرم مواظب باشد بی طهارت نباشد و هر وقت که وضو گرفت تا برایش مقدور است دو رکعت نماز بخواند و از خدای متعال #قرب و #حضور طلب کند، از سید کائنات (ص) روایت شده است: هر کس چهل روز به اخلاص برای خدا باشد، خداوند چشمه های حکمت را از دلش بر زبانش جاری می کند. 📒#هزارویک_کلمه/ج۲، ص۱۴۷ حضرت علامه حسن زاده آملی #چله_ماه_رجب 🌹کانال شاخه طوبی🌹 https://telegram.me/joinchat/BNZ8jDvDPg3bUUwaMdXa2Q

🔸️استاد صمدی آملی #طهارت #پست_شماره۳ 🔹عزیزان به خودتان بپردازید ببینید که هستید و در کجا قرار دارید؟ نظام عالم نيز اوّلین و آخرین حرفش با ما این است که خود را دریابیم و ببینیم چه کاره‌‌ایم و باید به کجا برويم؟ تمام مقصود آفرينش، انسان است. تا او بيايد و خود را بشناسد 📗شرح مراتب طهارت جلد ۱/ص۱۴۳ 🌹🌹کانال شاخه طوبی 🌹 👇👇👇 @shakhehtoba https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a

📗#شرح_دروس_معرفت_نفس 📗 #پست_شماره( 10) 💠#عجله در خودسازي نفرماييد! ♦️شما چقدر باید جان به لب بیاورید تا ان شاء الله شما و ما همه به کمال برسیم عجله را از پیشِ پایتان بردارید عجله کار را خراب می کند، درست است در روایات فرمودند در هیچ کاری عجله نکنید جز در کار خیر، بله، کارِ خیر را عجله بفرمایید؛ تا تصمیم گرفتید پولی را در جایی ببخشید زود دنبالش کنید که بعد یکدفعه می بینید که دست جیب نمی رود ♦️اما در خودسازی عجله نفرمایید! اجازه بفرمایید که درخت وجودی ما محکم شود آخر شما می خواهید ان شاء الله یک درختی را به بار بیاورید که این درخت « اَصلُها ثابِت و فرعُها فِی السَّماء» اگر یک درختی می خواهد صد متر شود چقدر باید ریشه اش را محکم کند ؟چقدر باید ساقه اش را محکم کند؟ یک وقت یک درختی را می بینید بی جور رشد می کند می رود بالا ریشه و ساقه محکم نیست سرنگون می شود؛ آن افتادن را دیگر برگشتی نیست. ♦️حضرت علامه فرمودند: چه تعجیلی است؟ باید کانالِ وجودی باز شود! بعد می بینی در بهشتی! در الهی نامه می فرماید: « الهی این عالم هستی بهشت توست ما ضایع کردیم ما جهنم کردیم آن را.» همه همین جاست هر چه کشتی عاقبت کار همان را درو خواهید کرد. ♦️در هزار و یک کلمه می فرماید: خداوند جهنّمی را جهنّم نمی برد، بلکه جهنّمی خودش جهنّم می شود. این که پای منابر می شنوی، حرفهای خطابی است! حرفهای خطابی برای عمومِ مردم است! حرفهای برهانی فوق این حرفهاست! به ظاهر می فرمایی که جهنّمی را خدا به جهنم می برد ولی حقیقت آن است که جهنّمی خودش جهنّم می شود خدایی که انسان را به این زیبایی نوشته و ساخته و پرداخته خدای زیبایی ها که نمی آید جهنم را با لذات خلق کند! آن دست و قلمی که آن زمین را، آن آسمان را، این ملک را، آن دریا را، جنابعالی انسان را، حیوان را، نبات و .... را به این خوبی نوشته است؛ آیا از این قلم مبارک شریف و اعلای حق برمی آید که آتش بنویسد؟! جهنّم بنویسد؟! این بر می آید عزیزان من ؟! چه کسی آتش می آفریند؟ چه کسی آتش درست می کند؟ چه کسی سنگ را به سنگ می زند آتش برمی انگیزاند؟ از این قلم مبارک! ♦️حضرت علامه فرمود: عموئی داشتم می فرمود: این درخت، این آب، این آسمان، دریا... بد می کنند؟ ما چرا بد کنیم؟ حال این قلمی که اینها را آفریده و نوشته بد می کند؟ که آتش بنویسد؟ چرا؟ حالا دو گناه کردیم چرا جهنّم کذا به کذا ♦️عزیزان! خدا که دشمنی ندارد؛ او که می گوید بیا جانم بیا جانم اگر صد بار افتادی بازم بیا. نگو که همین یک باربود دیگر نمی کنم این حرف را نزن! روزی خودت را محدود نکن! بفرما، بگو، باز هم آمدم. #شرح_دروس_معرفت_نفس حضرت #علامه_حسن_زاده_آملي ره شارح: استاد #صمدی_آملی #شاخه_طوبي 🌹کانال شاخه طوبی 🌹 👇👇👇 @shakhehtoba https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a

بسم الله الرحمن الرحیم پیرامون علم اخلاق قرآنی و عرفانی بیانات عرشی حضرت علامه حسن زاده آملی (رضوان الله تعالی علیه) #پیاده_شدن_فایل_جلسه ۱۰ #پست_شماره ۲ هر اندازه که پیاده کرده، این آقا پله پله در دوستیش پیش می رود؛ در اتّصافش به صفات وجودی پیش می رود؛ می شود حبیب الله. به آن اندازه که تحصیل کرده؛ حبیب الله حقیقتی است که سفر معنوی کرده باشد و کسب معنوی، سرمایه روحانی گرد آورده باشد. اگر آن مال، درهم و دینار در راه معارف است، حقایق است، باز هم سفر روحانی است؛ اگر مال جمع می کند برای مال، خسر الدنیا و الآخره.. اگر مال جمع می کند برای مال، یک جمله کوتاهی حضرت مولی الموحدین امیرالمؤمنین علی علیه السلام دارد که جناب سید رضی در نهج البلاغه آورده، در عین حال که عبارتِ کوتاه است، از کلمات قصار سید اولیاء است، این است که فرمود: شرف هر کس، قدر و قیمت هر کس، ارزش هر فردی، مربوط، وابسته به آن امری است که او را در نظر گرفته، به دنبال او می رود، آنی که غایتش است، غرضش است، قدم برداشت دارد می رود دنبال آن کار، آنی که غایت و غرضش است، که دارد به سویش می رود، این دانش او، کمال او، هدف او، غرض او، ایده و فعل او، ارزشش، سنگینی و وزنش، ارجش به اندازه آن غایت و غرضی است که این شخص درنظر گرفته، به دنبال او می رود. مثلا به عرفیات خودمانی تمثیل کنیم، مثال بزنیم، در نظر بگیرید یک شخصی که دنبال علم طب می رود و دیگری که به دنبال بِیطاری می‌رود. درست است که هر دو دارند تحصیل دانش می کنند، اما غایت و غرض این، انسان است، نجات دادن تن انسان است از چنگال بیماری ها، آن یکی غرض و غایتش حیوانات اند؛ چهارپایان اند. به همان اندازه که این شخص هدفش شریف است، انسان است، آن دیگری هدفش حیوان است، علم طب نسبت به (فضل؟؟؟)................ بِیطاری برتری دارد؛ چرا طبیب از بیطار شریفتر است، بزرگتر است؟ چون غرض او، هدف او، مسیر او، موضوعی است، امری است، غایت او چیزی است، کسی است که از آن غایت و نظری را که بیطار دارد به سوی او می رود، شریف تر است؛ گرامی تر است. آن کسی که مال جمع می کند برای مال، ارزشش به قدر آن مال است؛ ارزش مال چیست؟ کالای بی جان؛ سنگ و ذغال. تیر شکسته، بی جان ها، جمادها. آنها مگر ارزشش چیست؟! اینها وسیله گذراندن زندگی و معدّاتِ مقدماتِ انسان اند، برای رسیدن انسان به معارج علمی، به مدارج حقّه، به ماوراء طبیعت، به اصل خود. اگر آن نباشد، مال به چه کار می آید؟! اگر مال در راه کمال، در راه رشد انسان صرف نشود، این همه سنگ ها، این همه تیرِ شکسته ها، این همه جمادها، عالم را فرا گرفته دیگر! غیر از این است که یک اضافه و انتساب ضعیفی به انسان دارد؛ که امروز این آقا می گوید: این کوه مال من است! فردا دیگری می آید می گوید: حالا این کوه مال من است! آن آقا می‌گفت: این قطعه زمین مال من است! فردا دیگری می‌گوید این قطعه زمین مال من است! واقع را بشکافید نه به قدر یک نخود در جان این قرار گرفته، نه به قدر نخودی در جان آن. اما آنچه را که این شخص از معانی و حقایق و معارف آموخته، دیگر مال اوست؛ هیچ کس نمی تواند بگوید مال من است. جنابعالیِ محصلِ دانشجو، رفتی به دنبال تحصیل؛ آن آقای دیگری آمده مثلا یک قطعه زمین ابتیاع کرده، یک قطعه فرشی خریده، یک متاع جامد دیگری ابتیاع کرد. 🌹کانال شاخه طوبی🌹 👇👇👇 @shakhehtoba https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a 💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید 🙏

جلسه ۱۰ پیرامون علم اخلاق قرآنی و عرفانی بیانات عرشی حضرت علامه حسن زاده آملی (رضوان الله تعالی علیه) #پیاده_شدن_فایل_جلسه ۱۰ #پست_شماره۳ یک قطعه فرشی خریده، متاع جامد دیگری ابتیاع کرد، اینکه رفته دنبال معارف و دانش او روزانه، ساعت به ساعت، آنچه را که تحصیل کرد، به چنگ آورد، می‌گوید مال من است و من دارم و منم. لیس للانسان الا ماسعی مال من است، من دارم. هیچکس هم نمی‌تواند ادعا کند که مال من است، مال اوست و اوست ، او دارد. اما آن قطعه فرش را، آن قطعه زمین را، درست است که می‌گوید مال من است اضافتکی، انتسابکی به او دارد. دیگری می‌آید از دست او می‌گیرد، می‌خرد از او، با خود می‌برد. همین اندازه اضافه بود رشته این اضافه هم گسیخته شد.این نخ ارتباطی که بین او و آن متاع جامد بود، این نخ هم بریده شد، گسیخته شد. حالا این شخص چی دارد؟ چیه؟ آنی را تحصیل کن، آنی را بخواه، دنبال آنی برو که هیچ‌گاه کسی نتواند از تو بگیرد.زیرا تویی تو را، هویت تو را، شخصیت تو را، هویت تو را، حقیقت تو را کسی نمی‌تواند از تو بگیرد. و کسی نمی‌تواند معدومش کند. کسی نمی‌تواند به خویشتن انتساب دهد، فقط برای شخص جنابعالی است. آنی را انتخاب کن که فقط برای توست. دل خوش کن به آن که فقط برای توست. از زبان معصوم به لباس‌های گوناگون در جوامع روایی ما روایت شده که فرموده‌اند به امور دنیوی که در دست مردم است رشک نورزید. غبطه اصلا نخورید، حسد آن را هم نداشته باشید.آرزویش را نکنید. آنی را بیاموز، آنی را بخواه، دنبال آن متاعی باش که می‌شود برای تو، هیچکس نمی‌تواند از تو بگیرد. جناب ثقه الاسلام کلینی رضوان الله تعالی علیه در کتاب شریف کافی اش از حضرت سیدالساجدین امام زین‌العابدین ( ع) نقل می‌کند که آقا در مقام تحسین و تشویق دیگران به تحصیل علم و کمال می‌فرماید: عالِمی که در میان شما پیدا شد، سعی کنید که از این چشمه حیات، از این لطف حق، از این فیض الهی بهره ببرید، که وقتی عالِم از میان شما رخت بربست علمش، متاع دنیویش نیست که برای شما اینجا بگذارد، دست دراز کنید و بگویید این اثر و این ارث عالِم است. کتاب او اگر مانده غیر از آن علمی است که عالِم دارد. خانه‌اش اگر مانده غیر از آن علمی است که عالِم دارد. آن حقیقتی که عالم می‌رود و با خود می‌برد تا او در میان شما هست از شجره وجود او بهره ببرید، استفاده بکنید که حیاة النفس الحکمه دانش آب حیات، جان است. بروید جانتان را سیراب کنید. بروید کمال فراهم کنید، تحصیل کنید. می‌بینید از زبان حضرت امام صادق (ع) فرمود: ان العلماء ورثه الانبیاء ارث انبیا باید چه باشد؟ ارث انبیا؟ پیغمبر باید ارث‌اش چه باشد؟ امام باید ارث‌اش چه باشد؟ عالم باید ارث‌اش چه باشد؟ ارث عالِم ارشاد اوست. ارث عالِم تقوای اوست،حقیقت اوست. راهنمایی اوست. دانش اوست. احیای نفوسی است که کرده است. جان‌هایی را که زنده کرد. دل‌هایی را که بیدار کرد.خدای قدمی که برای سعادت مردم برداشت. از عالِم باید این‌ها را توقع داشت. آنی که انبیا آوردند برای مردم باید چیزی باشد که همیشه مردم تشنه‌اش باشند، همیشه. که هیچ وقت کهنه نشود هیچ وقت مردم از آن زده نشوند و همیشه فائق و غالب و قادر بر امور مادی باشد. چون معنا بر صورت فائق است غالب است، قاهر است. پیغمبر آن حقیقتی را می‌آورد که سرّ ما،جان ما از او غذا بگیرد. 🌹کانال شاخه طوبی🌹 👇👇👇 @shakhehtoba https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a 💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید.🙏

بسم الله الرحمن الرحيم جلسه ۱۰ پیرامون علم اخلاق قرآنی و عرفانی بیانات علامه حسن زاده آملی #فایل_صوتی #پست_شماره۴ این معارف علوم همه هستند؛ بالها. می شود که انسان هزاران بال داشته باشد. درباره حضرت جعفر طيار،درباره علمدار ابا عبدالله الحسین که سید ساجدین می فرماید: خدای متعال به جای آن دو بازوی بریده علمدار ابا عبدالله دو تا بال خدای متعال به او مرحمت فرمود که با آن بال هایش در ملکوت عالم پرواز می کند با ملائکه پرواز می کند، طیران می کند از این فرمایشات چه می خوانید از این حرف ها چه استفاده می کنید؟ این بالهای پرندگان اینجا را که می بینید اینها مثال،خیال، نقشه، تکذیب، الگویی هستند از آن رقائق، ازآن دقايق ،از آن حقایقی که درصرف این عالم است در بطون این عالم است . صورتی درزیردارد ،صورتی ، صورتی در زیر دارد آن چه در بالا است این. آن قوه ای را که آن روحانیت و معنويت، آن اسماء جمالی و جلالی و الهي را که حضرت عباس ابن علی ارواحنا له الفدا داراست . آن بالهای ملکوتی را از ماورای طبیعت پیاده اش کنیم پیاده اش کنیم بیاریم پایین،بیاریم پایین برسد تا به این عالم ماده آن بال بخواهد اینجا خودش را نشان بدهد می شود بال این پرندگان که می بینید. صورتی در زیر دارد آن چه در بالا است این. شب با این اختران نغز و خوش وزیبا است این . صورتی در زیر دارد آن چه در بالاست این صورت زیرین اگر با نردبان معرفت بر رود بالا همان با اصل خود یکتاست این صورت زیرین این بالها صورت زیرین این آبها و همینطور و همینطور، صورت زیرین اگر با نردبان معرفت بر رود بالا همان با اصل خود یکتاست این یک مقدار اعمال ذوق به فکر ظاهر این حرف ها نمی شود این سخن را گر نیاید هیچ فهم ظاهری گر ابو نصر هستی و گر بو علي سیناست این این صور را که اینجا می بینید از این ها منتقل بشوید منتقل بشوید برسید تا به خزانه تا به گنجینه این ان من شیء إلا عندنا خزائن تا به آن جایی که تمام این مبرات و خيرات تمام این کمالات، تمام این افاضات آن چه که می بینید، نور وجود است که سر تا سر دار وجود را فراگرفته از آن جا سرچشمه گرفته همانطور که از امیرالمومنین علی علیه السلام سوال می شود آقا جان وجود چیست ؟ فرمود : شما غير وجود را به من نشان بدهید تا من به شما بگویم #ادامه_دارد #علامه_حسن_زاده_آملی #فایل_صوتی_شماره_۱۰ 🌹کانال شاخه طوبی🌹 👇👇👇 @shakhehtoba https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a 💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید 🙏

بسم الله الرحمن الرحیم پیرامون علم اخلاق قرآنی و عرفانی بیانات عرشی حضرت علامه حسن زاده آملی (رضوان الله تعالی علیه ) جلسه 12 #پست_شماره۲ مردم در نسبت من به من نگاه کنید، ببینید من کیستم؟ دنیا چه کرده با چشم ها! با عقل ها! با فکرها! پرده های هوا و هوس چه کرده؟ ببینید من کیستم؟ ثم ارجعوا الى انفسکم و عاتبوها.. به خودتان برگردید؛ خویشتن را عتاب کنید؛ مذمت کنید، سرزنش کنید. چه شد شما را؟! چرا درست نمی اندیشید؟ فانظروا.. ببینید.. به خویشتن خطاب کنید؛ فکر کنید؛ فانظروا.. نظرتان را، اندیشه ی رأیتان را، عقلتان را به کار بیندازید؛ هل یحلّ لکم قتلى.. آخر ببینید! حلال است بر شما؟! رواست برای شما کشتن من؟! و انتهاک حرمتى.. پردگیان مرا اسیر کنید! انتهاک حرمت من، پرده دری کنید!  ألست ابن بنت نبیکم صلی الله علیه و ابن وصیه این هم از آن جاهایی هست که وقتی عرض کردم که حضرت اميرالمؤمنين به لقب و وصف وصیّ، می شناختند امیرالمؤمنین را به اسم وصیّ؛ که این ابوجعفر طبری می گوید: حسین ابن علی با مردم که دارد احتجاج می کند، می فرماید: من فرزند وصیّ پیغمبر شما هستم؛ وصیّ.. به سمت وصیّ شناخته بود. وصیّ پیغمبر بود. فرمود مگر فاطمه، فاطمه ی معصومه، دختر پیغمبر شما نیست؟ فاطمه، فاطمه ی معصومه؛ فاطمه ی شجره ی طوبی؛ فاطمه ی لیلة القدر؛ فاطمه ی مادر یازده امام؛ فاطمه ی زهرا، فاطمه ای که بر پیغمبر نازل می شد، وارد می شد، رسول الله تمام قامت برای او برمی خواست؛ فاطمه ای که سرّ و مصداق و حقیقت إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَر است؛ که به پیغمبر خطاب می شود؛ و چه کوثر و چه خیر کثیر؛ و چه دریای رحمت الهی؛ چه درختی که أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ.. تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا. بضعة الرّسول، بقیّه النبوة.. من پسر دختر پیغمبر شما، من فرزند زهرا نیستم؟! من فرزند فاطمه نیستم؟! من فرزند وصیّ پیغمبر شما نیستم؟! فرزند علی نیستم من؟! وَ ابْنِ عَمِّهِ وَ أَوَّلِ الْمُؤْمِنِينَ بالله و الْمُصَدِّقِ لِرَسُولِه بِمَا جَاءَ بِهِ مِنْ عِنْدِ رَبِّهِ علی که به این اوصاف بود؛ اول المؤمنين بالله بود؛ اول کسی که به پیغمبر ایمان آورد؛ اولین کس؛ دلیل بر رشد عقلی او بود. أَ وَ لَيْسَ حَمْزَةُ سَيِّدُ الشُّهَدَاءِ عَمِّ ابی أَ وَ لَيْسَ جَعْفَرٌ الشهید الطَّيَّارُ ذو الجِنَاحَيْنِ عَمِّي أَ وَ لَمْ يَبْلُغْكُمْ قول مستفیض فیکم انّ رَسُول اللهِ صلی الله علیه و آله قال لِي وَ لِأَخِي هَذَانِ سَيِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ  اینها نقل ابو جعفر طبری است و این جلد کتاب که در دست من است یکی از مجلدات تاریخشان است. فرمود مگر قول مستفیض، همه نقل نکردند، متفقا یک دل و یک دست، این امت از رسول الله نقل نکردند که رسول الله درباره من و برادرم امام مجتبی فرمود: هَذَانِ سَيِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ این گفتار پیغمبر شماست. أَ وَ لَمْ يَبْلُغْكُمْ قول مستفیض فیکم انّ رَسُول اللهِ صلی الله علیه و آله قال لِي وَ لِأَخِي هَذَانِ سَيِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ  فَإِنْ صَدَّقْتُمُونِي بِمَا أَقُولُ وَ هُوَ الْحَقُّ وَ اللهِ مَا تَعَمَّدْتُ كذباً مُنْذُ عَلِمْتُ أَنَّ اللهَ يَمْقُتُ عَلَيْهِ أَهْلَهُ و یَضُرُّ به من اختلقه وَ إِنْ كَذَّبْتُمُونِي فَإِنَّ فِيكُمْ مَنْ ان سَأَلْتُمُوهُ عَنْ ذَلِكَ أَخْبَرَكُمْ. اگر به گفتار من تصدیق می کنید که من در این گفتارم صادقم که رسول الله درباره من و برادرم فرمود که هَذَانِ سَيِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ من که دروغ نگفتم؛ دروغ نمی گویم. خدا اهل دروغ را خشم دارد؛ ناخوش دارد؛ نمی پذیرد. اگر نمی پذیرید تصدیق نمی کنید حرف مرا، در میان شما کسانی هستند، از آنها بپرسید. هستند اصحاب پیغمبر، از آنها بپرسید آیا رسول الله درباره من و برادرم این حرفها را نزده؟! این فرمایش را نفرموده؟! 🌹کانال شاخه طوبی 🌹 👇👇👇 @shakhehtoba https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a 💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید 🙏

پیرامون علم اخلاق بیانات عرشی علامه حسن‌زاده جلسه ۱۲ #پست_شماره۳ بروید از جابربن عبدالله انصاری بپرسید. از ابا سعید خدری، از سهل بن سعد ساعدی، از زید بن ارقم، از انس بن مالک یخبروکم انهم سمعوا هذه المقاله من رسول الله (ص) لی و لاخی از آن پنج نفر بپرسید، این‌ها به شما می‌گویند که قال رسول الله این حرف را درباره من و برادرم فرمود، افما فی هذه حاجز لکم آیا این نقل، این مقاله ی رسول الله، این جمله به این بلندی، این حرف به این سنگینی، این عظمت گفتار : هذان سیدا شباب اهل الجنة، حاجز و حاجب نمی‌شود برای شما که دست از ریختن خون من بردارید؟ عقلتان را به کار بیندازید؟ دنبال حقیقت بروید؟ افما فی هذا حاجز لکم عن سفک دمی؟ فقال له شمربن ذی الجوشن هو یعبد الله علی حرف ان کان یدری ما یقول شمر جسارت می‌کند.گفت: او به حرف، به لقلقه زبان می‌گوید خدا. این حرف‌هاش روی اساس نیست. روی شعور و توجه نیست حرف‌هاش، حرفهایست که می‌زند، می‌گوید بی‌توجه حرف می‌زند. حبیب بن مظاهر گفت : والله انی لاراک تعبدالله علی سبعین حرفا حسین به گزاف حرف می‌زند؟ شماید که بیهودگی شما را فرا گرفته و انا اشهد انّک صادق ما تدری ما یقول قد طبع الله علی قلبک .دیگر دل تو مهر غفلت خورده، فی قلوبهم مرض فزادهم الله مرضا . تا سخن اباعبدالله می‌رسد به این جمله، فرمود:که ما بین مشرق و مغرب، پسر دختر پیغمبر غیر از من پیدا می‌کنی؟ اخبرونی، اتطلبونی به قتیل منکم قتلته؟ حرفتان چیه؟ کسی را از شما کشتم؟ که می‌خواهید قصاص کنید؟ او مال لکم استهلکته، او بقصاص من جراحه ؟ مالی از شما را از بین بردم ؟ جراحتی بر کسی وارد کردم می خواهید قصاص کنید؟ آخر شما حرفتان چیست؟ اقدامتان برای چیه؟ قال فاخذوا لایکملونه کسی جوابش را نمی‌دهد، حرفی نمی‌زند . بعد چند نفر را صدا می‌کند، فرمود: یا شبث بن ربعی، یا حجار بن ابجر، یا قیس بن الاشعث ، یا یزید بن حارث الم تکتبوا الى أن قد اینعت الثمار، و أخضر الجناب و انما تقدم على جند لک مجنده؟  این چند نفر را که افراد سرشناس در بین آنها بودند، آن نامه‌ها را داده بودند، امضا کرده بودند، امضا آنها در مقابل دیگر امضاها عنوان داشت، فرمود: مگر شما ننوشتید؟ امضا نکردید؟ نگفتید بفرمایید بیایید، ما همه در راه کمک تو، یاری تو ، اعلای کلمه حق ، یاری دین خدا حاضریم! بیایید که سرزمین ما چنین و چنان است و ما همه در حمایت تو اینطوریم، آنطوریم؟ نامه‌های گوناگون نوشتید، مگر نبود ؟ قالوا له لم نفقد، در جواب گفتند، نه ما کی برای تو نامه نوشتیم ؟کی شما را خواستیم؟ فقال سبحان الله ، ولا والله لقد فعلتم. سبحان الله ولا والله لقد فعلتم. نامه دادید والله لقد فعلتم. حالا دنیا نمی‌گذارد ،انکار می‌کنید، حرفی است. 🌹کانال شاخه طوبی 🌹 👇👇👇 @shakhehtoba https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a 💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید 🙏

بیانات عرشی حضرت علامه حسن زاده آملی (رضوان الله تعالی علیه ) جلسه 13 #تفسیر_سوره_یس #پست_شماره۱ 🌹کانال شاخه طوبی 🌹 👇👇👇 @shakhehtoba https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a 💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید 🙏💢

بیانات عرشی حضرت علامه حسن زاده آملی (رضوان الله تعالی علیه ) جلسه 13 #تفسیر_سوره_یس #پست_شماره۱ اوایل سوره یس حرفی نکته خوبی است. می‌فرماید غل در گردنشان است آن غل را با خصوصیاتی خداوند متعال می‌فرماید:  إِنَّا جَعَلْنَا فِي أَعْنَاقِهِمْ أَغْلَالًا فَهِيَ إِلَى الْأَذْقَانِ فَهُمْ مُقْمَحُونَ وَجَعَلْنَا مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَيْنَاهُمْ فَهُمْ لَا يُبْصِرُونَ لطیفه‌ای دارد، نکته‌ای دارد. در حجاب افتاده‌ها، زنگ‌گرفته‌ها را از این آیه حرفی می زند نکته‌ای دارد. می‌فرماید طریق رسیدن به لقاءالله راهش دو چیز است: یکی سیر در انفس، کتاب وجود خودش را انسان بخواند. یکی سیر در آفاق: کتاب وجود عالم را بخواند. این دو طریق است، گرچه طریق الی الله به عدد انفاس خلایق و اشخاص است، اما این دو راه و دو شاهراه است. یکی کتاب نفس را خواندن، شخص را خواندن و دیگر کتاب عالم را مشاهده کردن. نه این که این دو راه است، حال ببینید:  إِنَّا جَعَلْنَا فِي أَعْنَاقِهِمْ أَغْلَالًا در گردن محجوبین، بیچاره مردم محجوب! زنگ‌گرفته‌ها، هرزه‌ها و ولگردها، در گردنشان غل است. می‌دانید چه نحوه غل؟ فَهِيَ إِلَى الْأَذْقَانِ یک غل باریک و نازک نیست، زنجیری باریک و نازک نیست. خیلی کلفت زنجیری است. غل کلفتی است إِلَى الْأَذْقَانِ آمده زیر گلویشان را گرفته تا چانه را پر کرده است فَهُمْ مُقْمَحُونَ به نحوی زیر چانه‌شان را گرفته که بس ضخیم و کلفت است که مُقْمَحُونَ اند یعنی سر به سوی بالا دارند و نمی‌توانند خود را نگاه کنند.آنقدر غل هست که نمی‌توانند سر به پایین کنند، سر به بالاست، یعنی نمی‌توانند به خودشان نگاه کنند. این غل تا چانه‌اش را گرفته و او نمی‌تواند خود را نگاه کند. این لطیفه و نکته‌ای است. پس این شخص از اینکه خودش را بخواند و برسد و راه بیفتد محروم است. خوب،کتاب آفاق را بخواند چطور؟ عالم را بخواند چطور؟ آن هم محروم!! چرا؟ وَجَعَلْنَا مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًّا جلوی آنها یک سد و یک دیوار محکم است، سد کشیده بلند. وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا، پشت سر هم سدّ. فَأَغْشَيْنَاهُمْ پرده هم روی آنهاست و آنها را فرا گرفته و این سدّها هم هست. فَهُمْ لَا يُبْصِرُونَ نمی‌بینند. آن غل تا به چانه‌شان آمد و خودشان را نمی‌بینند. جلو دیوار، پشت سر دیوار، حجاب‌ها، پرده‌ها. نه کتاب وجود خود را می‌بیند و نه کتاب وجود عالم را. نه این کتاب را می‌خوانند نه آن کتاب را. اینها از آیاتنا غافلون، بی‌خبرند از همه. بی‌خبر! و  لا تکونوا کالذین نسوا الله فانسیهم انفسهم  بیدار باشید! هوشیار باشید! به فکر خودتان باشید! انشالله عاقبت بخیر باشید! در حرف‌هایتان تامل کنید! در کسب و کارتان تامل کنید! در داد و ستد تامل کنید! با زیردستان مهربان باشید، به بزرگترانتان احترام بگذارید، با زن و فرزند خودتان مهربان باشید. در پی خیر و سعادت آنها باشید، بچه‌ها را خیلی میدان ندهید. مواظب شب آنها باشید. مواظب روزشان باشید.سعادتشان را بخواهید، سعادت خودتان را بخواهید. نیفتید به آتش گناه. نیفتید به چاله های وزر و وبال هوی و هوس. حسرت می‌ماند! این لذات آنی از بین می‌رود حسرت می‌ماند. دلتان برای خودتان بسوزد. عبدالله باش! برای تمام امور به ما برنامه داده‌اند، برنامه داریم آن برنامه دین است. آن دین می‌شود تو، تو می‌شوی دین. این دین فعل توست. این دین باید در نهاد تو بجوشد. این دین باید در تو پیاده شود. این دین تویی که به رشد می‌رسی و به کمال می‌رسی. خدا رحمتت کند! 🌹کانال شاخه طوبی 🌹 👇👇👇 @shakhehtoba https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a 💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید 🙏💢

بیانات عرشی حضرت علامه حسن زاده آملی (رضوان الله تعالی علیه ) جلسه 13 #پست_شماره۱۱ ان کانوا خیارا فخیارا و ان کانوا شرارا فشرارا برای هر کسی که مرگ پیش آمد، حالا زود ذهن جنابعالی می‌رود به همان مرگ اضطراری طبیعی. البته آن هم هست.برای هر کسی که انصراف از این نشئه پیش آمد، حالا برای ما مشکل است، اجمالا آن وقتی که زمان انتقال ما به عالم دیگر شده، خیلی هم وقت نمانده و رسیده ، چیزی نمانده! ۵۰ ساله‌ها، ماذا قدمتم و ماذا اخرتم به حساب بنشینید! به حساب بنشینید! ببینید نقد و نسیه‌تان چیه؟ حساب کارتان را برسید. ۶۰ ساله‌ها، وقت درو کردن رسیده! وقت درو! درو! دیگه وقت رفتن است. وقت درو کردن است. دیگه وقت مِن و مِن نیست. حواستان جمع باشد و ابد ! و ما سلبهم الله و لکن کانوا انفسهم یظلمون هیچ کس آزارت نمی‌کند‌. هیچ کس ظلمت نمی‌کند. گشنه‌ات می‌شود، غذا را باید از درخت وجود خودت بخوری! چی کاشتی؟ حالا ببین چه میوه‌ای است؟ چه درختی، چه نهالی غرس کردی؟ از خودت باید بخوری! از خودت باید بروید! از خودتان بترسید! فرمود: هر کسی که می‌میرد معاشرینش، اصحابش، یارانش، رفقایش، آشنایانش برایش تمثل پیدا می‌کنند. این عشق، علاقه، محبت یواش یواش یواش شده آن شخص. یعنی یک عکس و حقیقت و واقعیت آن شخص را این حبیب او، دوستدار او، خواهان او، معاشر او، در دل دارد. و این حشر کم کم این را او کرده! دارد، تا در جان خود متوغل شوی، گم شوی، بگردی در لابلای زوایای جانت ببینی چی داری؟ می‌بینی آنجا یک گوشه فلان کس است، یک گوشه فلان کس است، اگر بتوانی فرو بروی و گم شوی ، غرق بشوی در جان خود. حالا اگر الان نشدی، بله آقای مرگ رسیده و وقت انتقال آمده،آنوقت یوم تبلی السرائر می‌آید، می‌بینیم که آنجا پوشیده‌های ما ، باطن ما ، عین ظاهر می‌شود‌. الان اینجا می‌گفتی باطن، آنجا همین باطن می‌شود عین ظاهر. التفات نمی فرمایید؟!! الان این که در اینجا می‌فرمودید باطن من، این ظاهرت تن و باطنت جان و ملکات جان تو، آنجا باطن تو عین ظاهر می‌شود و همه ظاهر می‌شود. یوم تبلی السرائر می‌شود. ان کانوا خیارا فخیارا و ان کانوا شرارا فشرارا نه‌‌ این که مهر و علاقه این شخص را به دل گرفتی، این شخص که تنها قد و قامتش نبود که! صفاتش بود، اخلاقش بود. مبادا که پلنگی را ، حقیقت و خمیره و غریزه یک پلنگ را در خویشتن ثبت کردی و درج کردی! یک وقت می‌بینی پلنگی به تو حمله می‌کند. این کیه؟ حالا باید معبّر بیاید عبور کند، تعبیر کند. این پلنگ کجا بود در من؟ فلانی! معبر بیاید تا از این صورتها عبور کند و برسد به واقع. و می بینی که ملائکه، عقول، انبیاء ، ائمه، ابدال و اوتاد آمده‌اند‌. اینها پیش آمدند؟ اینها کجا بودند؟ این بزرگان ، این آقایان کجا بودند؟ بله؟ اینها همان مهر و محبت و ولایتی که از آنها در دل داشتی، خود را نشان می دهند. خود آن معنا و حقیقت را داشتی. سعه وجودی داری. انبساط روحی داری. تنها عکس داشتن نیست. عکس داشتن به چه کار می‌آید؟ تنها دیدن بصر نیست، اصلا ذات تو ابتهاج دارد. وجود، وجود نورانی است. روح عرشی است. والا ما اگر عکس ۱۲۴۰۰۰ پیغمبر را هم در خانه داشته باشیم، چه کاری برای ما می رسد؟! باید ذات تو شود، باید جان تو شود، باید سرّ تو شود. 🌹کانال شاخه طوبی 🌹 👇👇👇 @shakhehtoba https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a 💢ما را در نشر هر چه بیشتر کانال یاری فرمایید 🙏💢