eitaa logo
شرح حالی از حوزه
136 دنبال‌کننده
75 عکس
55 ویدیو
40 فایل
بنده حمیدرضا باقری @hamidreza_baghery کانال‌های دیگر بنده👇 https://eitaa.com/sharhe_hal https://eitaa.com/ayat_va_revayat
مشاهده در ایتا
دانلود
✍ اختلاف قرائات (قسمت سوم: بررسی برخی شواهد روایی در مورد صدور یا فقط جواز همه قرائات) 🔻 با توجه به اهمیت زیاد ادعای صدور همه قرائات از جانب ملک وحی، جا داشت که روایاتی ولو ضعیف در تایید اصل صدور قرائات مختلف بیاید و حفظ شود (چرا که داعی خاصی بر تحریف و یا حذف چنین روایاتی از منابع وجود ندارد) اما بر خلاف آن روایاتی دال بر صدور یک قرائت و البته حجیت قرائات مشهور وارد شده است. 🔻 در روایتی از امام کاظم یا رضا (علیهما السلام) سوال شد: 👈 «جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنَّا نَسْمَعُ الْآيَاتِ مِنَ الْقُرْآنِ- لَيْسَ هِيَ عِنْدَنَا كَمَا نَسْمَعُهَا وَ لَا نُحْسِنُ أَنْ نَقْرَأَهَا كَمَا بَلَغَنَا عَنْكُمْ قُلْتُ لَهُ فَهَلْ نَأْثَمُ؟» فدایت شوم ما آیات قرآن را گاهی می‌شنویم به گونه‌ای که متفاوت از آن طور که نزد ما است و خواندن قرآن بر اساس آنچه از شما به ما رسیده است، را صحیح نمی‌دانیم آیا مرتکب خطا و گناه شده‌ایم؟ حضرت پاسخ می‌دهند: 👈 «لَا، اقْرَءُوا كَمَا تَعَلَّمْتُمْ فَسَيَجِيئُكُمْ مَنْ يُعَلِّمُكُمْ» نه چنین نخوانید و آنگونه که آموخته‌اید بخوانید و خواهد آمد آن کسی که به شما آموزش دهد چطور بخوانید. (وسائل الشيعة ؛ ج‏ ۶؛ ص ۱۶۳) 🔻 ظاهر عبارت «فَسَيَجِيئُكُمْ مَنْ يُعَلِّمُكُمْ» چنین است که حضرات می‌گویند: قرائت صحیحی از میان قرائت‌ها وجود دارد که به وقتش کسی که معیار و ملاک باشد خواهد آمد و آن را مشخص می‌کند، کما اینکه در روایات پیشین هم آمده بود:‌ 👈 «فَإِذَا قَامَ الْقَائِمُ ع قَرَأَ كِتَابَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى حَدِّهِ» ظاهر بقیه فرازهای روایت هم چنین است که قرائت‌هایی به نقل از اهل بیت غیر از قرائت‌های مشهور به گوش شیعیان می‌خورده است چراکه راوی می‌گوید این قرائت‌ها مطابق آنچه شنیده‌ایم نیست و خواندن آن را صحیح نمی‌دانیم، آیا گناه کاریم؟ معلوم می‌شود «بلغنا عنکم» یعنی این قرائت‌هایی بوده است که به نقل از اهل بیت به آنها می‌رسیده است و مطابق قرائت مشهور نبوده است و اینها چون با قرآن مشهور مطابق نبوده آن را صحیح نمی‌دانسته‌اند و حال می‌پرسد آیا گناه‌کاریم؟ و حضرات هم خواندن بر اساس همان قرائات مشهور را امضاء می‌کنند در عین اینکه صدور آنها را رد می‌کنند. 🔻در روایت دیگری از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) روایت شده است: 👈 «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ أَتَانِي آتٍ مِنَ اللَّهِ فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَأْمُرُكَ أَنْ تَقْرَأَ الْقُرْآنَ‏ عَلَى حَرْفٍ‏ وَاحِدٍ» فرستاده‌ای از سوی خداوند نزد من آمد و گفت خداوند امر می‌کند که قرآن را فقط بر یک حرف واحد (لهجه) بخوانی. حضرت از خداوند می‌خواهد که بر امت راحت گرفته شود، (چراکه خواندن قرآن برای کسانی که لهجه متفاوت داشتند به همان لهجه اصلی سخت بود) حضرت سه بار این درخواست را تکرار می‌کنند تا در بار سوم جواز قرائت قرآن به هفت حرف (لهجه) صادر شده است. 👈 «فَقُلْتُ يَا رَبِّ وَسِّعْ عَلَى أُمَّتِي فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَأْمُرُكَ أَنْ تَقْرَأَ الْقُرْآنَ‏ عَلَى حَرْفٍ‏ وَاحِدٍ فَقُلْتُ يَا رَبِّ وَسِّعْ عَلَى أُمَّتِي فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَأْمُرُكَ أَنْ تَقْرَأَ الْقُرْآنَ‏ عَلَى حَرْفٍ‏ وَاحِدٍ فَقُلْتُ يَا رَبِّ وَسِّعْ عَلَى أُمَّتِي فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكَ أَنْ تَقْرَأَ الْقُرْآنَ عَلَى سَبْعَةِ أَحْرُفٍ.» (الخصال ؛ ج‏ ۲؛ ص ۳۵۸) این روایت با اغماض از ضعف سندی آن، اگر بخواهد محل اعتنا باشد، فقط قرائت قرآن به قرائات مختلف از جانب نبی مکرم اسلام را ثابت می‌کند نه صدور همه آنها از جانب ملک وحی، در روایات قبل نزول غیر واحد نفی شد و اینجا قرائت غیر واحد جایز و تصریح شد که یک فقط یک قرائت جایز بوده است اما از باب آسان‌گیری بر ناس جواز قرائات مختلف نیز داده شده است. جایز بودن یک قرائت دلالت بر صادر بودن فقط یک قرائت دارد اما جایز بودن قرائات دلالت بر صدور قرائات ندارد. 🔻 اگر هم در روایات دیگری در مورد دو قرائت مختلف حضرات معصومین حکم به جواز یا حق بودن قرائات داده‌اند، همه فقط جواز قرائات مختلف را ثابت می‌کند نه صدور آنها را. مثلا در روایتی در مورد آیه ۵ فصلت: «وَ قالُوا قُلُوبُنا غُلْفٌ» ‏در قرائت مشهور «غُلْفٌ» بسكون اللّام، به معنی در پوشش و غلاف بودن است اما در قرائت دیگری بضمّ اللّام «غُلُفٌ» خوانده شده است و به معنی ظرف است و از امام حسن عسکری در مورد اینکه کدام قرائت درست است، سوال می‌شود و حضرت پاسخ می‌دهند: «كِلَا الْقِرَاءَتَيْنِ‏ حَقٌ‏، وَ قَدْ قَالُوا بِهَذَا وَ بِهَذَا جَمِيعاً.» (التفسير المنسوب إلى الإمام الحسن العسكري عليه السلام، ص ۳۹۰) با توجه به معنای واسع حق این پاسخ حضرت حتی اگر روایت صحیح السند می‌بود دلالتی بر صدور هر دو قرائت ندارد و فقط جواز را ثابت می‌کند. https://eitaa.com/joinchat/133890353Cd3c93c899d
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نمونه‌ای از اختلاف قرائات که عبدالباسط به همه قرائت‌ها فراز مربوط به آمادگی زلیخا برای یوسف علیه السلام را می‌خواند. ..... فیلم را از کانال گروه پژوهشی آرتا گرفتم. https://eitaa.com/joinchat/2525560832C7caee8d264
📚سلسله نشست‌های علمی پژوهشی مدرسه حضرت امام حسن عسکری (علیه السلام)(نشست علمی دوم) 📖ارزیابی مقالات 📝موضوع مقاله: حکم بازاریابی شبکه ای از منظر فقه امامیه 🔺دبیر نشست: حجةالاسلام محمد مهدی ابراهیمی ✍️ارائه دهنده: حجةالاسلام سید علی هاشمی 🧐ناقدین: حجةالاسلام حمید رضا باقری برادر بزرگوار محمد جواد خودستانی 🕰زمان: سه شنبه 1402/02/19 ساعت: ۸:۴۵ 🏫مکان: سالاریه، نسترن 8، پلاک ۱۸۱، سالن اجتماعات 🌹حضور طلاب (سطح_خارج )الزامی است
🔸اطلاعیه پذیرش مدرسه فقهی امام حسن عسکری علیه السلام سال تحصیلی ۱۴۰۲_۱۴۰۳ 🌹لطفا رفقا و دوستان در گروه ها و کانال هایی که می‌توانند اطلاع رسانی بفرمایند با تشکر
امسال در ایام نوروز فرصتی شد که روایات مختلف مربوط به نوروز را بررسی کردم و مطالبی در مورد آن منعکس کردم.👇 https://eitaa.com/ayat_va_revayat/151 https://eitaa.com/ayat_va_revayat/150 https://eitaa.com/ayat_va_revayat/149 https://eitaa.com/ayat_va_revayat/148 https://eitaa.com/ayat_va_revayat/147 https://eitaa.com/ayat_va_revayat/146 یکی از مقالاتی که در این زمینه به نظرم خیلی خوب و درست آمد مقاله زیر است که پیشنهاد می کنم اگر در این موضوع علاقه داشتید روایات را بررسی کنید به آن نگاهی بیاندازید.👇
نوروز_در_روایات_اسلامی.pdf
1.7M
مقاله نوروز در روایات اسلامی مهدی مهریزی
✍ شناخت ارکان مساله فقهی 🔻هر مساله فقهی ارکانی دارد که اگر درست آنها را بشناسیم، در فرآیندهای استنباط خیلی بکار می‌آید. 🔻رکن اول هر مساله فقهی، حکم است که یا وضعی یا تکلیفی است. حکم تکلیفی اقسام ۵ گانه (حرام- مکروه – مباح – مستحب و واجب) را دارد اما احکام وضعی اقسام بیشتری دارد: حلال، نجس، صحیح و... فرق اصلی آنها در تعلق گرفتن یا نگرفتن حکم به فعل مکلف است. مثلا: «الخمر نجس» حکم وضعی و «شرب الخمر حرام» که یک حکم تکلیفی به نحو قضیه حقیقیه است و مخاطب فرد خاصی نیست بلکه هرکس بخواهد خمر را بنوشد، مخاطب آن قرار می‌گیرد و یا مثلا: «یا زید لاتشرب الخمر» که یک حکم تکلیفی به نحو قضیه خارجیه است که مخاطب فرد خاصی است و نهی زید از شرب خمر ظهور در حرمت آن برای زید خارجی دارد. 🔻هر مساله فقهی چه تکلیفی و چه وضعی یک موضوع هم دارد یعنی حکم برای یک چیزی باید آمده باشد که بدون آن صدور حکم معنا ندارد و اصلا نمی‌تواند محقق شود. مثلا در «الخمر نجس»، حکم: نجاست و موضوع: خمر است. در «شرب الخمر حرام»، حکم: حرمت است و موضوع حکم: خمر است. 🔻 سومین رکن در هر مساله علت است که در غالب موارد برای ما ناشناخته است اما بودنش یا اثباتا یا ثبوتا لازم است. مثلا: «الخمر حرام لأنه مسکر». 🔻 بعد از این سه رکن، حکم و موضوع می‌توانند متعلقاتی هم داشته باشند که بودن آنها در احکام وضعی الزامی نیست ولی در احکام تکلیفی حتما بودن متعلقی برای حکم ضروری است. مثلا در «شرب الخمر حرام» برای حکم حرمت حتما باید یک فعلی به عنوان متعلق آن وجود داشته باشد. چه چیزی برای موضوع خمر حرام است؟ نگاه کردن به آن؟ نگه‌داشتن آن؟ یا خوردن آن؟! «شرب الخمر حرام» یعنی متعلق حرمت برای خمر، شرب آن است. 👌توجه: برخلاف حکم تکلیفی که حتما نیاز به متعلق دارد، وجود متعلق یا متعلق متعلق برای موضوع، نه در حکم تکلیفی و نه وضعی ضرورتی ندارد. مثلا: «شرب کثیر» که در آن کثیر متعلق متعلق حکم است و یا «الخمر با ویژگی کذا» که «ویژگی کذا» متعلق موضوع است. 👈 تطبیق: در مثال «شرب کثیر من خمر العنب حرام لانه مسکر» حکم: حرمت، متعلق حکم: شرب، متعلق متعلق حکم: کثیر، موضوع حکم: خمر و متعلق موضوع: العنب و علت: اسکار است. 👌 اولین نکته در استنباط: متعلق موضوع و متعلق متعلق حکم وقتی قابل تصور است که از آن الغاء خصوصیت در تعلق حکم کرده باشیم؛ مثلا اگر حکم حرمت شرب برای خصوص «خمر العنب» باشد دیگر موضوع همان «خمر العنب» است نه «الخمر» و همینطور اگر «کثیر» در «شرب کثیر» موضوعیت داشته باشد متعلق حکم «شرب کثیر» است، نه شرب. 👌 نکته دوم: الغاء خصوصیت فقط نسبت به متعلق حکم یا موضوع یا متعلقات آنها صورت می‌گیرد نه نسبت به علت یا حکم. مثلا: در مثال قبل شما از «شرب» که متعلق حکم است، الغاء خصوصیت می‌کنید و می‌گویید قورت دادن خمر درون کپسول یا با لوله وارد معده کردن خمر هم اگرچه شرب نیست ولی شرب بودن موضوعیتی ندارد و چیزی که اعم از همه اینهاست متعلق حکم حرمت است. 👌 نکته سوم: تنقیح مناط همیشه در جانب علت است و فرض کنید در دلیل نگفته بود: «شرب الخمر حرام لانه مسکر» که در این صورت «منصوص العله» بود بلکه گفته بود: «شرب الخمر حرام لعاقبة الخمر» در اینجا شما می‌گویید: عاقبت خمر چیست؟ فلان فایده که در بدن دارد؟! سیراب شدن؟! اسکار؟! سپس از برهان «سبر و تقسیم» ثابت می‌کنید که آن نیست، آن نیست و فقط اسکار می‌تواند باشد و این چنین به مناط دست می‌یابید. حالا که به مناط دست یافتید بحث «العلة تعمم و تخصص» پیش می‌آید. علت چه چیزی را تعمیم و تخصیص می‌دهد؟ موضوع حکم را تعمیم و تخصیص می‌دهد. در مثال مذکور بعد از کشف علت، دیگر موضوع شما خمر نیست، بلکه «هرآنچه مسکر باشد» است و مساله ما می‌شود: «شرب کل ما یوجب الاسکار حرام» این تعمیم به اینجا ختم نمی‌شود، بلکه متعلق حکم نیز تعمیم می‌یابد و هر کاری که موجب اسکار شما شود، چه شرب باشد، چه تزریق «ما یوجب الاسکار» با آمپول حرام است. پس با وجود امکان تنقیح مناط دیگر نیازی به الغاء خصوصیت از موضوع یا متعلق حکم یا متعلقات آنها نیست چون علت را داریم و خود علت هم موضوع و هم متعلق حکم را تعمیم می‌دهد. 📌همین مسیر را خودتان در دیگر فرآیندهای استنباط تطبیق دهید. 👈 با شرح حالی از حوزه همراه شوید. @sharhehal_hoze
✍ بررسی وثاثت نوفلی 👈 «الحسين بن يزيد بن محمد بن عبدالملک» ملقب به «النوفلي» و «النخعی» 🔻از وی مجموعا بیش از ۳۳۳۷ روایت در کتب روایی مطرح ما روایت نقل شده است که با حذف تکرارها بنا به قولی قریب به ۸۶۷ روایت در کتب اربعه از اهل بیت از طریق نوفلی به دست ما رسیده است. 🔻از وی به عنوان اصحاب امام رضا(ع) نام برده شده است. مرحوم نجاشی و شیخ طوسی در کتب خود ایشان را معرفی می‌کنند ولی مدح یا ذمی نسبت به ایشان نمی‌آورند، در ذم ایشان توسط برخی از قمی‌ها فقط اتهام غلو در آخر عمرشان مطرح شده است که مرحوم نجاشی به نحوی ایشان را از این اتهام مبرا می‌کنند و می‌نویسند: «قال قوم من القميين إنه غلا في آخر عمره و الله أعلم، و ما رأينا له رواية تدل على هذا». 🔻 برخی از فضلای قم این سیاق کلام مرحوم نجاشی را دلالت کننده بر توثیق نوفلی توسط نجاشی می‌گیرند و می‌فرمایند وقتی در مورد یک راوی قدحی جز اتهام غلو مطرح نباشد و این اتهام توسط اعلام رجال نفی شود، این سیاق دلالت بر توثیق راوی توسط آن اعلام دارد. ایشان به عنوان تایید این فهم از این سیاق، فهم علامه حلی و مرحوم خوئی در توثیق «أحمد بن حسين بن سعيد» را شاهد می‌آورند که با چنین سیاقی اتهام غلو نسبت به وی نفی شده است و این دو بزرگوار از این نفی غلو توثیق وی را برداشت کرده‌اند. 🔻 ممکن است کسی اشکال کند که اگر به تعبیر مرحوم نجاشی برگردیم خود ایشان اتهام غلو را به نحو قطعی رد نمی‌کنند و می‌گویند: «و الله أعلم» و اگر می‌خواستند با چنین تعبیری وثاقت را برسانند حداقل این بود که این عبارت را نمی‌آوردند! اما در جواب این اشکال می‌فرمایند: این تعبیر در کلمات علما صرفا جهت احترام به قول دیگران و بلکه تاکید بر اطمینان فرد بر مطلب خود است و دلالتی بر مردد بودن ایشان بر مطلبی که بیان می‌کنند ندارد. 🔻طریق دیگر بر اثبات وثاقت نوفلی وجود نام ایشان در اسناد کامل الزیارات و تفسیر علی بن ابراهیم قمی است که برخی ممکن است این طریق اثبات وثاقت را قبول داشته باشند. 🔻طریق سوم: عدم اثبات قدحی نسبت به ایشان، در کنار اعتماد اصحاب به ایشان است. به طور مثال از اعتماد اصحاب، مرحوم کلینی در کتاب کافی ۴۹۲ روایت که در سند آن نوفلی وجود دارد را نقل می‌کنند و مرحوم صدوق در من لایحضره الفقیه ۱۳۳ روایت که نوفلی در آن وجود دارد را مبنای فتوای خود قرار داده‌اند. این اعتماد مرحوم کلینی و صدوق بر روایات نوفلی، در کنار نبود قدحی نسبت به ایشان، موجب اطمینان به وثاقت نوفیلی می‌شود. 🔻 طریق چهارم که شباهت‌هایی به طریق قبل دارد «اکثار روایت اجلاء» از نوفلی است. به طور مثال از ابراهیم بن هاشم که از اجلاء ثقات است، فقط در کتاب کافی ۴۶۴ حدیث از نوفلی آمده است و در کتاب تهذیب ۸۱۷ حدیث از طریق وی روایت شده است. علاوه بر ابراهیم بن هاشم، از جمله از دیگر اجلاء ثقات مانند: «محمد بن خالد برقی» ۱۵۴ روایت در کتاب تهذیب از نوفیلی نقل شده است. البته در بحث اکثار روایت اجلاء نیاز نیست، حتما جمعی از اجلاء باشند بلکه یک شخص جلیل که طعنی به وثاقت او وارد نشده است نیز اکثار روایت از فردی داشته باشد، این اکثار در حکم شهادت عملی او بر وثاقت راوی است. همچنین نیاز هم نیست ثابت شود فرد ثقه مثل «ابن ابی عمیر و صفار و بزنطی» که همیشه فقط از ثقات روایت می‌کرده‌اند از فرد مد نظر روایت کرده باشند بلکه اینجا تکیه بر خود کثرت نقل است ولو بدانیم راوی از ضعفا هم روایت نقل می‌کند. اکثار روایت بدون طعن و انتقاد از یک راوی ملازمه دارد با شهادت عملی بر وثاقت راوی چراکه اکثار روایت با رفت و آمد زیاد ملازم است و در این صورت ثابت می‌شود فرد با وجود رفت و آمد زیاد به راوی اعتماد داشته است و در عین اینکه احوال راوی برای او مجهول نبوده است از وی روایات زیادی نقل کرده است. البته اکثار روایت بایست در روایات عملی در واجبات و محرمات باشد چون اکثار روایت در امور اعتقادی یا مکروهات و مستحبات و اموری که عقلا یا وجدانا واضح و صحیح است، دلالتی بر وثاقت فرد ندارد چون ضرورتی و اهتمامی جدی در صحت سند برای نقل اینچنین روایات وجود ندارد. اگر اشکال شود ممکن است کتاب یک راوی به دست فرد ثقه رسیده است و او بدون رفت و آمد زیادی که موجب کشف وثاقت باشد از کتاب یک فرد مجهول روایت کثیر نقل کرده است! گفته می‌شود خود این نقل روایت کثیر در ابواب فقهی الزامی از یک صاحب کتاب که مجهول باشد یا وثاقتش معلوم نبوده با سیره اصحاب سازگار نیست. پاسخ می‌دهند: اگر هم از واسطه‌هایی مجهول که صاحب اجازه بین راوی و کتاب بوده‌اند کتابی اخذ می‌شده است جایی بوده است که وثاقت صاحب کتاب و مستند بودن کتاب وی از طرق دیگر، مشخص بوده و فقط برای علو سند به معمرین صاحب اجازه مراجعه می‌شده است. ادامه👇
ادامه از متن بررسی وثاقت «نوفلی»👇 به نظر می‌رسد پاسخ قبل قابل مناقشه است، چون ممکن است مثلا راوی اول به کتاب راوی سوم با ۳ واسطه سند دارد و فردی مجهول (راوی ۲) را واسطه نقل از کتاب قرار می‌دهد تا فقط یک واسطه به کتاب داشته باشد. اینجا دیگر اکثار روایت از فرد مجهول موجب حکم به وثاقت او نیست. همچنین برای خود راوی فقط صحت سند از طریق دیگر معلوم است اما برای نفرات بعد که معلوم نیست این راوی از طریق دیگر به آن کتاب دسترسی داشته است! پس در واقع تعویض سند برای علو در چنین فرضی ضعیف کردن روایت برای آیندگان است. در واقع تعویض سند برای علو آن درجایی منطقی است که واسطه ثقه و مطرح باشد. بله ممکن است این فرد ثقه و مطرح بعدا مجهول شده باشد ولی آن زمان و برای او و کسانی که می‌خواسته حدیث را بدستشان برساند فردی معلوم و ثقه بوده است. 🔻 اشکال دیگری که ممکن است به طریق اثبات وثاقت با «اکثار روایت اجلاء» وارد شود این است که گفته شود برخی از روات ثقه از افراد ضعیف روایت کثیر دارند پس نمی‌شود به هر اکثار روایتی اعتماد کرد، بله فی الجمله این اشکال خوبی است اما باید دید این اکثار روایت در چه موضوعاتی بوده است؟ موضوعات عقلی؟! موضوعات اعتقادی؟! مستحبات؟! یا موضوعات فقهی الزامی؟! از چه کسی؟! مثلا وقتی موارد اکثار روایت از سوی «ابراهیم بن هاشم» بررسی می‌شود وی فقط از دو راوی بیشتر از نوفلی روایت دارد، یکی «محمد بن ابی عمیر» و دیگری «حسن بن محبوب» که در وثاقت آنها شکی نیست. از دیگر رواتی نیز که اکثار روایت دارد، «حماد بن عیسی» و «عبدالله بن مغیره البجلی» و «احمد بن محمد بن ابی نصر» و «حسن بن علی بن فضل التیمی» همگی از اصحاب اجماع به حساب می‌آیند. دیگر افرادی که ابراهیم بن هاشم از آنها اکثار روایت دارد، افراد زیر همه ثقه هستند: «عبدالرحمن بن ابی نجران»، «صفوان بن یحی البجلی»، «عمرو بن عثمان الخزاز»، «صالح بن السندی»، «عثمان بن عیسی الکلابی» دو نفر هم مانند نوفلی هستند که اکثار روایت ابراهیم بن هاشم از آنها ثابت است اما وثاقت یا ذم آنها اثبات نشده است و مجهول هستند و می‌توان گفت با اکثار روایت ابراهیم بن هاشم راه برای اثبات وثاقت آنها باز است: «صالح بن سعید الراشدی» و «علی بن معبد». البته دراین میان نام «قاسم بن محمد الاصفهانی» نیز وجود دارد که ممکن است ادعای اکثار روایت ابراهیم بن هاشم از وی شود و فردی ضعیف است، چراکه از طریق وی مجموعا ۶۶ روایت در کتاب کافی و ۱۱ روایت در کتاب تهذیب الاحکام نقل شده است اما با بررسی ۶۶ روایت موجود در کافی ۵۶ روایت آن در موضوعات اخلاقی و اعتقادی و یا مستحبات است و ۱۰ روایت فقهی وجود دارد که اکثار روایت با آن ثابت نمی‌شود. 🔻افراد دیگری هم هستند که ابراهیم بن هاشم از آنها روایت زیاد دارد اما به حدی باشد که بشود به آن اکثار روایت گفت محل تردید است و باید بررسی بیشتر شود. «محمد بن حفص شیخ ابراهیم بن هاشم القمی» مجهول است، «عبدالرحمن بن حماد کوفی» رمی به غلو شده است، «حنان بن سدیر الصیرفی» ثقه، «نوح بن شعیب النیشابوری» ثقه، «عبدالله بن میمون القداح» ثقه، «الحسن بن أبی الحسین الفارسی» مجهول، «علی بن الحکم الأنباری» ثقه، «عبد السلام بن الصالح الهروی» ثقه، «محمد بن سنان الزهری» آراء مختلف فیه، «علی بن أسباط بن سالم» ثقه. @sharhehal_hoze
20131111141454-9796-31.pdf
343.4K
مقاله ابن ولید و مستثنیات وی از جمله طرق اثبات وثاقت روات از توثیقات ابن ولید و عدم استثناء وی می‌باشد. این مقاله به این موضوع پرداخته است. در بیان جایگاه دیدگاه‌هاي رجالی و حدیثی ابن ولید می‌توان به کلام شیخ صدوق اشاره کرد که تصریح دارد: «کل ما لم یصححه ذلک الشیخ قدس االله روحه و لم یحکم بصحته من الاخبار فهو عندنا متروك غیر صحیح» @sharhehal_hoze
فرم خام گواهی درس خارج.docx
21.6K
دوستانی که می‌خواهند از استاد درس خارج خود امضاء بگیرند معمولا نمی‌دانند فرمشان چه مشخصاتی باید داشته باشد تا بعدا موقع امتحان شفاهی اشکالی نکنند. اگر حضوری به دارالشفاء بروند فرمی مشابه به این به آنها می‌دهند. جایی هم برای دانلودش نگذاشته‌اند به همین خاطر بنده یکی مشابهش را برای خودم درست کردم و اینجا می‌گذارم شاید بدرد شما هم بخورد. @sharhehal_hoze
فرم خام گواهی درس خارج.pdf
48.2K
دوستانی که می‌خواهند از استاد درس خارج خود امضاء بگیرند معمولا نمی‌دانند فرمشان چه مشخصاتی باید داشته باشد تا بعدا موقع امتحان شفاهی اشکالی نکنند. اگر حضوری به دارالشفاء بروند فرمی مشابه به این به آنها می‌دهند. جایی هم برای دانلودش نگذاشته‌اند به همین خاطر بنده یکی مشابهش را برای خودم درست کردم و اینجا می‌گذارم شاید بدرد شما هم بخورد. @sharhehal_hoze
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
درس فقه حکومتی حجت الاسلام و المسلمین سید علی موسوی. مدیر پژوهشکده باقرالعلوم. موضوع: تاثیر تغییر ساعت بر سبک زندگی. جلسه ۴۱۰ تاریخ: ۲۳ خرداد ۱۴۰۲. ..... پی‌نوشت: از وقتی برنامه تغییر ساعت رخ داد این قضیه اشتباه ذهنم را درگیر کرده بود که دین می‌گوید با اذان برنامه زندگی‌ات را تنظیم کن، صبح بعد از نماز برو دنبال کار، شب زود بخواب و... اما این فرم تحمیلی در ساعت روزانه، زندگی ایمانی و حتی با برکت مادی را مختل کرده است. این صوت استاد موسوی را که گوش کردم دیدم این بحث‌ها را خیلی عمیق‌تر و دقیق‌تر توضیح می‌دهند. پیشنهاد می‌کنم هم صوت را گوش کنید هم با تکرار این مطالب تلاش کنیم این مطالبه را بالا بیاوریم و سبک زندگی خود را اصلاح کنیم. 📌به شرح حال بپیوندید. @sharhe_hal
آیت الله علیدوست: باسمه تعالی دفاعی عقیم و پرهزینه / حکومت علوی : بعثت عدالت مدتی است برخی مبلغان و واعظان مشهور و محترم کشور، در دفاع و توجیه مشکلات موجود کشور، اوضاع حاکم بر حکومت امام علی – علیه السلام – را مطرح و وضعیت موجود را با حکومت مولا – علیه السلام – مقایسه می کنند! و آخرین آن، حرکتی بود که یکی از سخنرانان در چهارم مردادماه امسال (1402) انجام داد. در گذشته هم طلبه‌ای جوان مطرح کرد که حدود (یا بیش از) ثلث نهج البلاغه، راجع به متخلفان اقتصادی و غیر اقتصادی از کارگزاران حکومت علوی است. دیگری در مشهد مقدس مطرح کرد که حدود  سی فساد در حکومت امام – علیه السلام – بوده است که امام نتوانسته‌اند آن ها را معالجه کنند. چنان که واعظ دیگری در پاسخ به سوال یکی از اصحاب رسانه که مطرح کرد (بدین مضمون): به نظر شما، امام خمینی و رهبران انقلاب ایران تا چه حد در پیاده کردن اهداف خود موفق بوده اند؟ پاسخ داد: من سوال را به شما برمی‌گردانم و می‌پرسم: اصولا پیامبران و پیامبر اسلام - صلی الله علیه و آله-  تا چه پایه موفق بوده‌اند؟(استفهام انکاری) طبیعی است که این حضرات، خود را موظف به دفاع از عملکردها و وضعیت موجود دانسته و به گمان خویش، تکلیف خود را انجام داده‌اند و از نظام، انقلاب و مسئولان دفاع جانانه کرده‌اند؛ قهرا در آینده هم شاهد ادامه این حرکت خواهیم بود. و از آن جا که عموم این آقایان، از چهره‌های انقلابی و از موقعیت قوی در امر تبلیغ برخوردار و صاحب تریبون‌های حساس‌اند (و اگر چنین نبود این جانب ورود نمی‌کردم) حقیر به تحلیل و بررسی این حرکت می‌پردازم. حاصل پرداختن به ادله ذیل، چیزی جز اثبات عقیم بودن این نوع دفاع (توهم دفاع) و پرهزینه بودن آن نیست؛ بدین قرار:  1. آن چه این آقایان بیان می‌کنند یا در اصل خلاف واقع، یا غیر ثابت، یا راست ناقص و یا به قدری آمیخته به مبالغه است که هیچ کم از کذب ناموجه ندارد. با پوزش از اطاله نوشته، ناچارم توضیح کوتاهی در این باره داشته باشم.  نهج البلاغه شریف – طبق برخی شمارش‌ها- دارای 241 خطبه، 79 کتاب و نامه و 480 حکمت است.(مطابق نهج البلاغه فیض الاسلام) در نامه 20، 40، 41، 43، 45 و71 اشاره به تخلف‌هایی شده است. این احتمال بسیار موجه است که مخاطب نامه 40 و 41 یک نفر (عبیدالله بن عباس) است. چنان که در نامه 43 صرفا اشاره به گزارشی علیه  مصقلة بن هبيره شیبانی است که با توجیه وی، امام – علیه السلام – دفاع او را می‌پذیرند. همچنین نامه 45 راجع به عثمان بن حنیف است که کار ناروای او صرفا نشستن بر سر سفره‌ای بود که اغنیا بر آن حاضر و فقرا غائب بودند. (وَ مَا ظَنَنْتُ أَنَّكَ تُجِيبُ إِلَى طَعَامِ قَوْمٍ عَائِلُهُمْ مَجْفُوٌّ وَ غَنِيُّهُمْ مَدْعُوٌّ) این جانب هیچ توجیه نیستم که با این وضعیت، با گفته‌ای که ثلث نهج البلاغه را راجع به برخورد با کارگزاران فاسد میداند، چه برخوردی باید داشت؟!! حضراتی که این اندک تخلفات را برای برخی توجیهات، جسیم می‌کنند؛ از برخورد قاطع، روشن، سریع و عبرت‌آموز حضرت هم بگویند تا معلوم شود بیان ها تا چه پایه ناقص است!! برای نمونه خوانندگان محترم رفتار امام را با ابن هرمه (دعائم الاسلام ، ج2 ص 532) مطالعه کنند تا معلوم شود برخی نقل‌ها تا چه پایه راست ناقصی است که هیچ کم از خلاف واقع گفتن ندارد. در مقایسه و تشبیه باید به همه اقتضائات تشبیه، توجه کرد. حکومت امام علی – علیه السلام – در طول چهار سال و چند ماه بر سرزمین پهناور اسلام که عراق و ایران بخشی از آن است بعثت عدالت بود که هرگز – هرگز – نباید رفتاری این چنینی با آن داشت! نسبت به سخنی که به حدود 30 فساد در زمان حکومت امام علی علیه السلام اشاره می‌کند، باید توجه کرد که این فسادها، هیچ ربطی به امام نداشته و میراثی بوده که از حاکمان و حاکمیت ناتوان و فاسد قبل به ارث رسیده بود. (قد عملت الولاة قبلي أعمالا خالفوا فيها رسول الله صلى الله عليه وآله...)و حضرت نمی‌توانستند با سرعت و به راحتی آن‌ها را ریشه‌کن کنند (وَ لَوْ حَمَلْتُ النَّاسَ عَلَى تَرْکِهَا وَ حَوَّلْتُهَا إِلَى مَوَاضِعِهَا .... لَتَفَرَّقَ عَنِّی جُنْدِی حَتَّى أَبْقَى وَحْدِی....)  و این چه ربطی به کژی‌ها و ناراستی‌های مورد نظر دارد؟ ضمن این که مبنای این گفته، روایتی است که فاقد سند معتبر است؛ هر چند اگر واجد سند معتبر هم بود، برای اثبات مطلب کافی نبود؛ زیرا خبر واحد هر چند واجد سند معتبر باشد، برای اثبات غیر احکام شرعی کافی نیست.  سند روایت این است: «علی بن ابراهیم عن ابیه عن حماد بن عیسی عن ابراهیم بن عثمان [عمر] عن ابان بن ابی عیاش عن سلیم بن قیس اسدی (روضه کافی ، ص 58، ح 21)  این سند به دلیل اشتمال بر ابان بن ابی عیاش ضعیف است. البته در روضه کافی از ابان یاد نشده است ، لکن مطابق موازین رجال بین ابراهیم بن عثمان [عمر] و سلیم بن قیس ، این شخص واسطه در نقل است.
2. نباید تردید کرد دفاع‌هایی این چنین، هرگز منتقدِ به وضعیت موجود در جمهوری اسلامی ایران را معتقد به این روش حاکمیتی نمی‌کند؛ بر عکس، چوب حراج بر تراث می‌زند که بگویند: پس هر حکومتی از اسلام وضعیتش چنین است! من نمی‌دانم آن حضرات در آینده در نیمه شعبان، چگونه می‌خواهند از حکومت مهدوی بگویند و فریاد زنند که :«یَمْلَأُ اللهُ به الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا بعد مَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً»؟ 3. این گونه سخنرانی‌ها، تأمین خاطر دادن به مسئولانی است که هیچ نیازمند به تأمین خاطر نیستند، بلکه بیش از هر چیز و هر زمان محتاج شنیدن نقدهای منصفانه، خالی از سفیدنمایی ناموجه (و البته به دور از سیاه‌نمایی) هستند.  4. دفاع از انقلاب و نظام البته با پذیرش برخی کاستی ها، خود تحریمی و ... راه دیگری دارد که صاحبان احساس تکلیف در اینباره باید به آن بپردازند.  در پایان تذکری مشفقانه و ناصحانه به این حضرات باید داشت که قدری با احتیاط سخن بگویید و بدون هیچ عایدی و نتیجه، ناخواسته نسل امروز را با حکومتی که بی‌همتا در عدالت بود، بدبین نسازید.  مخاطبانی هم که این سخنان را می‌شنوند، نباید این سخنان را جدی بگیرند و نسبت به آن چه باید مدافعش باشند، بدبین شوند. خوب است کسانی که وظیفه خطیر و ظریف دفاع از انقلاب اسلامی را بر دوش می گیرند، اَبرو را طوری آرایش نکنند که چیزی از چشم باقی نماند! و بُن همان شاخه‌ای  را  که بر آن نشسته‌اند، به دست اره نسپارند!  این روزها دشمنان اهل بیت – علیهم السلام – برای دور کردن نسل جدید شیعه از دامان پاک اهل عصمت‌، نقشه‌های بسیار پیچیده‌ای اجرا می‌کنند؛ در چنین فضایی لازم است هر گاه به دلیلی سخنی از اهل بیت علیهم السلام می‌گوییم، مراقب سوء استفاده‌های احتمالی و قطعی، از گفته‌هایمان باشیم. سخن گفتن از اهل بیت به هر عنوان ورود به وادی مقدس طُوَی است که باید با احتیاط در آن میدان قدم برداشت! فراموش نکنیم که:  *إِنَّ السَّمعَ وَالبَصَرَ وَالفُؤادَ كُلُّ أُولٰئِكَ كانَ عَنهُ مَسئولًا*. قم – حوزه علمیه – ابوالقاسم علیدوست 14/ 5/ 1402
ملاحظاتی بر بیانیه استاد علیدوست.docx
26.4K
⭕️پاسخ عالمانه سه تن از مورخان مشهور حوزه‌ علميه قم به اظهارات اخیر استاد علیدوست👆👆 🔆ملاحظاتي بر بيانيه آيت الله ابوالقاسم عليدوست با عنوان "دفاعی عقیم و پرهزینه" که درباره مقایسه اوضاع حکومت امیرالمومنین علی(ع) و نظام جمهوری اسلامی است. جناب حجت‌الاسلام و المسلمین عالی هم جوابیه‌ای نوشته‌اند اما از این جهت که آن را نپسندیدم نیاوردم. @sharhehal_hoze
❇️ استفاده از سامانه‌های مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور) از طریق پیشخوان ▫️ امکان استفاده طلاب، از سامانه‌های مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور) به صورت سازمانی فراهم شده است و طلاب فعال از این پس نیازی به خرید اعتبار از سازمان نور ندارند. ▫️ طلاب ثبت شده در پیشخوان حوزه می‌توانند تا هفته‌ای ۱۰ مقاله به صورت PDF دانلود نمایند. ▫️ جهت ورود به سایت‌های نور از پیشخوان حوزه، از یکی از لینک‌های زیر وارد شده و ثبت نام اولیه (شامل تعریف نام کاربری و رمز) را انجام دهید. این نام کاربری و رمز در ورودهای بعدی، در صورتی که از لینک‌های زیر وارد شوید، پرسیده نخواهد شد. ▫️ در صورتی که مشکلی در بازکردن سایت‌ها وجود داشت یا کاربری شما به عنوان یکی از طلاب شناسایی نشد، با شماره ۰۲۵۳۲۹۳۶۲۷۱ امور کاربران مرکز نور تماس حاصل فرمایید. ↙️ جهت ورود کلیک نمایید @sotohaali
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حضرت آقا بارها در مورد لزوم انقلابی بودن حوزه قم سخن گفته‌اند. یکی از مواردش سال ۹۴ بود: «حوزه‌ی قم باید انقلابی بماند». از دوستان طلبه خودم می‌پرسم، شما هم از دوستان طلبه خود بپرسید: بعد از این صحبت‌های حضرت آقا بجز یک مشت بنر و همایش و از این کارهای شعاری و فرمایشی چه اقدام خاصی در این رابطه دیدید؟! شاید کسی باورش نشود بیشتر طلبه‌های ما از سیکل و دیپلم و نوجوانی وارد حوزه می‌شوند و حداقل ده سال حوزه برایشان صبح و شب برنامه علمی ریخته است، اما یک واحد در مورد تاریخ معاصر، در مورد تاریخ شیعه پس از اهل بیت، در مورد دشمن شناسی، در مورد تطبیق شعارها و آرمان‌های انقلاب با معارف اسلامی و... حتی یک واحد درسی حتی یک درس مختصر در برنامه درسی طلاب وجود ندارد. اینکه در این حجم عظیم از برنامه‌ریزی درسی یک کلمه از این حرف‌های نباشد، جای تعجب ندارد؟! حالا آقای مسئول حوزوی صدبار هم اسم امام و آقا را بیاورد و به انقلابی بودن توصیه کند! خروجی عملی‌اش چیست؟! قرآن می‌گوید شعار همه انبیاء بدون استثناء دعوت به توحید و اجتناب از طاغوت بوده است. «وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ» اما در دروس حوزه حتی یک کلمه از این بحث نمی‌شود که طاغوت کیست؟! چیست؟! سیر علمی شمار زیادی از طلاب کامل می‌شود، بلکه اجتهادشان هم در موضوعات مختلف کامل می‌شود اما آیات متعددی از قرآن حتی یک‌بار در این سیر علمی و اجتهادی دیده نمی‌شود، قرآن و روایاتشان از آیاتی که بوی ارتباط به انقلاب و مبانی‌ آن دهد، سانسور شده است‌. 📌شرح حال برای فهمیدن @sharhe_hal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خداوند تبارک و تعالی می‌گوید ما برای هر نبی خود بدون استثناء، دشمنی از جن و انس قرار می‌دهیم. 👈 «وَكَذَٰلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الْإِنْسِ وَالْجِنِّ» خب این برنامه و سنت دائمی خداوند تبارک و تعالی برای نبی مکرم اسلام (ص) و اوصیاء ایشان (صلوات الله علیهم اجمعین) تعطیل می‌شود؟! برای عصر غیبت تعطیل می‌شود؟! در سالیان دراز تحصیل حوزه یک کلمه، در مورد دشمن شناسی در زمان کنونی و موضع ما نسبت به دشمن می‌خوانید؟! دشمن امروز ما کیست؟! دین چه شاخصی برای دشمن تعریف کرده؟! کنش ما مقابل دشمن چطور باید باشد؟! اصلا دشمنی وجود دارد؟! خدا خیرتان بدهد اصلا بیایید دشمن را انکار کنید، لااقل یک چیزی در مورد آن بگوئید! 📌با شرح حال همراه شوید. @sharhe_hal
مهلت ثبت‌نام در جشنواره تمدید شد با تصویب شورای سیاستگذاری جشنواره علامه حلی(ره)، مهلت ثبت‌نام در پانزدهمین جشنواره علامه حلی تا پایان مرداد تمدید شد. طلاب جوان (زیر 35 سال) حوزه‌های علمیه برادران و خواهران سراسر کشور [متولدین 1367/01/01 و مابعد آن] تا پایان روز سه‌شنبه 31 مرداد 1402 فرصت دارند فرایند ثبت‌نام در این جشنواره را تکمیل نمایند. همچنین، اساتید حوزه‌های علمیه منوط به داشتن شرط سنی زیر 50 سال [متولدین 1352/01/01 و مابعد آن] و داشتن کد استادی در حوزه‌های علمیه برادران در سال جاری یا مجوز تدریس در حوزه‌های علمیه خواهران و جامعةالزهراء(س) در سال جاری، می‌توانند در بخش اساتید این جشنواره شرکت نمایند. 🌐 لینک ثبت‌نام (کلیه طلاب خواهر و برادر) 🔰 فایل راهنمای ثبت‌نام در سامانه جشنواره @jhelli_ir
یک رویکرد دیگر در پاسخ به نقد آیت الله علی‌دوست را حجت‌الاسلام و المسلمین قنبریان داشتند. عملا در تحلیل ایشان دغدغه آیت‌الله علی‌دوست هم مرتفع می‌شود و شیوه پاسخ اساتید تاریخ هم نقد می‌شود.👇
⚠️ فساد چرا و چگونه مساله منبر شد؟! • اینکه منبری های خوب انقلابی هم در نوبتهای مکرر به فساد می پردازند و یکبار حکومت علوی را "الگو" گرفته، مثل برخورد با ابن هرمه را مطالبه و یکبار در صدد رفع شبهه مسری فساد به مشروعیت نظام افتاده با فسادهای درون حکومت علوی "مقایسه" می کنند؛ مبتنی بر یک درک و محاسبه پیشینی است: مردم و حتی گروه های حزب اللهی درباره "میزان فساد"، ذهنیت منفی دارند و گله مند و منتقدند! • از قضا پیمایش های علمی همین درک را تایید می کند. در آخرین پیمایش توسط مرکز تحلیل اجتماعی متا، از ۵بلوک جامعه، بلوک "وفاداران راسخ" -که در عمده مسائل همراه با نظام اسلامی هستند- در مساله فاصله خیلی زیادی با عموم مردم ندارند! ۵۱درصد شان قائل هستند فساد در ایران بیشتر از کشورهای دیگر است و ...!۱ ⬅️ تا اینجا معلوم است محاسبه و درک این منبری ها از مساله مخاطبانِ خود با واقعیت و پیمایش ها مطابق است و نمره خوب مساله یابی دارند. • اما ؛ چقدر در مقایسه با حکومت علوی است؟! اینجا در مقام مناقشه صغروی در مستندات مقایسه نیستم. به نظر می رسد اگر باز درک درستی از میدان و "نسبت ذهنیت و عینیت" باشد راه حل های بهتر و موثرتری انتخاب شود. • در بین شاخص های اندازه گیری فساد، "شاخص ادراک فساد" هم شایع است و معمولا همین، منشأ رتبه بندی فساد کشورها می شود. به این شاخص اشکالات متعددی وارد است از جمله اینکه ادراک (ذهنیت) همیشه مطابق با واقعیت (عینیت) نیست. شایعات و جوسازی رسانه ای، ابهام و خروجی های نامطلوب و... همه میتواند ادراک فساد را افزایش دهد. به حسب برخی پیمایش ها نسبت "ادراک فساد" به "تجربه و مشاهده فساد" در ایران ۷به۱ می باشد!۲ یعنی ۷برابر از درک مستند فساد، ادراک و باور به آن -بدون مستند و دلیلی خاص- بین مردم شایع است. ⬅️ با این وضعیت اگر گویندگان نتوانند خود را از حباب این تفاوت خارج کنند، احتمالا دنبال فهرست بلندی از فساد در حکومت علوی می گردند تا نتیجه مقایسه با جمهوری اسلامی حفظ شود! برای مثال نمونه هایی که در نگاه سخت گیرانه علی(ع) توبیخ، استیضاح و دستور بازرسی بوده اما هرگز در قوانین ما فساد تلقی نمی شود -بلکه بعضی رویه هم هست- در آن فهرست فساد، شمارش می شود! از مهمان شدن استاندار بصره بر یک سفره که فقرا در آن نبودند(نامه۴۵) تا تذکر گرفتن شریح برای خانه ۸۰دیناری اش (نامه۳)! و... گوینده ای مجبور میشود زیادبن ابیهِ دوره معاویه را به حساب زیادبن ابیه دوره علی(ع) -و حتی دوره امام حسن(ع)- بگذارد تا نمونه های فاسد در حکومت علوی را هم زیاد کند!۳ دیگری مجبور میشود "دوره حملات تروریستی و الغارات" بعد از صفین و خوارج -که به تصریح امام جز کوفه برایش نماند- را مثل "دوره استقرار و بسط ید امام در ولایات" بگیرد و از فرار استاندار بصره با بیت المال، نمونه از فساد در دوره علوی بگیرد؛ و حتی به خط و نشان نامه۴۱ -که تهدید به ذوالفقار است اما همزمان از عدم بسط ید امام خبر می دهد- اشاره نکند! • ظاهراً وقتی مشکل نه "رخ دادن فساد" در حکومت اسلامی بلکه "ضریب خوردن ادراک آن" و "درک سستی در برخورد با آن" است؛ تصحیح دید مردم از راه دیگری می گذرد. مثل: ۱. مطالبه نظام اداری (انحصارات، امتیازات، واگذاری ها، مزایا و...) برای رصد واقعی فساد، بجای معیار کردن ذهنیت ها و برساخت های رسانه ای و دشمن ساز. ۲. درست در جهت پاره کردن حباب های کاذب در اذهان و واقعی کردن نسبت ها. رهبر انقلاب هم در دیدار امسال تصریح کردند: قوه قضائیه تصویر رسانه ای خوبی ندارد! ۳. برخورد فوری و کامل و غیر مبهم دستگاه قضایی با مفسدان و گزارش درست و به موقع به مردم. این سه در سیره حضرت امیر(ع) نمونه ها دارد و البته برخی از آن منبری ها هم از این حل ها گفته و می گویند. ............................ ۱. همه نتایج این پیمایش انتشار عمومی نیافته است لکن در پیمایش های مشابه میتوانید نتایج در مردم و جوانان را ببینید: https://shoaresal.ir/fa/news/118575 ۲. این هم شنیده از مقامات مسئول است! ۳. ممکن است به حسب "صفات فاعلی" زیاد بن ابیه را کارگزار ترازی برای حکومت علوی ندانیم اما در دوره ایشان "قبح فعلی" از او گزارش نشده و تا صلح امام مجتبی(ع) هم به او وفادار مانده. 📝 محسن قنبریان ۱۴۰۲/۵/۱۷ ☑️ @m_ghanbarian
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
قریب به ۴۴ سال از انقلاب می‌گذرد، از روز اول انقلاب یکی از شعارهای این انقلاب اسلامی استقلال خواهی بوده است. حالا اگر به یک جوان مذهبی یا طلبه ما بگویند ارتباط شعار استقلال خواهی با معارف دینی ما چیست؟! آیا شاهدی که مؤید آن باشد از آیات و روایات شنیده‌ای؟! چه پاسخی می‌دهد؟! حدود استقلال خواهی چیست؟! به نظر شما چه کسی باید در این سال‌های طولانی این مساله مهم را تبیین نظری می‌کرد؟! غیر از حوزه علمیه؟! غیر از این منابری که سالیان دراز دست ما بود. اصلا به این مساله در فضای حوزه فکر می‌شود؟! خداوند تبارک و تعالی می‌گوید: به ظالمان حق ندارید هیچ تکیه‌ای بکنید و اگر اتکایی به آنها کردید باید به انتظار آتش جهنم باشید. جز به خداوند نباید اتکاء کنید و جز خداوند سرپرست و یاری‌گری ندارید. 👈 «وَلَا تَرْكَنُوٓا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِيَآءَ ثُمَّ لَا تُنْصَرُونَ» (هود:۱۱۳) این آیه و آیات مشابه آن جزو قرآن نیست؟! کجای فتاوا و رساله‌های عملیه اثری از مضامین آن را می‌شود یافت؟! «امروز در دنیای کنونی، هر حرکتی، هر اقدامی، هر حرفی که در جهت استقلال سیاسی کشورها و ملّتها ‌‌[باشد]، در جهت استقلال فرهنگی کشورها و ملّتها باشد، در جهت استقلال و رشد اقتصادی کشورها و ملّتها ‌باشد...؛ هر حرکتی در این جهت عمل صالح است، حسنه است‌.» ‌۱۳۹۸/۰۸/۲۴ بیانات رهبری در دیدار مسئولان نظام. این کلام رهبری در این رابطه یک فتوای فقهی است که ما تبیینش نکردیم! 📌با شرح حال همراه شوید. @sharhe_hal
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
به دوستان طلبه عزیزم پیشنهاد می‌کنم این سخنرانی استاد رحیم‌پور ازغدی در مورد دو تیپ از روحانیت از منظر امام و آقا گوش کنید. @sharhehal_hoze