eitaa logo
اشعار ناب آیینی
27.8هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
986 ویدیو
49 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☀️هر صبح کارهایت را با خدا تقسیم کن! او مشتاق است کہ سخت ترین ها را بہ او محول کنے، چون براے او هیچ چیز غیرممکن نیست! تلاش کنیم خدا کمکمون میکنه🌾🙏 +صبح بخیر ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
لطفی بنما که خاک پایت گردم دامن بتکان که تا گدایت گردم دلتنگ زیارت توام اربابم من را به حرم ببر فدایت گردم 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
مداحی آنلاین - روضه خانگی حسین طاهری.mp3
4.16M
🔳 🌴یه عشق صاف و ساده تو دلم بود 🌴تو خوبی من دلم تغییر کرده 🎤 👌فوق زیبا 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
نخواه خیمه بمانم دلم شکسته شود ازاینهمه غم واندوه بی توخسته شود چگونه دق نکنم؟! وقت رفتن از اینجا جلوی چشم ترم دست عمه بسته شود 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
رها کن عمه مرا باید امتحان بدهم  رسیده موقع آنکه خودی نشان بدهم  رها کن عمه مرا تا شجاعت علوی  نشان حرمله و خولی و سنان بدهم  👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
مداحی آنلاین - اوغول اوغول دیل آشمیان بالا - نادر جوادی.mp3
4.97M
🔳 🌴روضه حضرت علی اصغر (ع) 🌴اوغول اوغول دیل آشمیان بالا 🎤 👌بسیار دلنشین 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
▪️ماجرای کربلا لبریز از اشک و غم است 🏴پرچم صاحب زمانش را بگیرد آن کسی 🏴که میان دسته ها بر دست و دوشش پرچم است ▪️هر کسی که مَحرم ماه محرّم نیست که! 👌هرکه مشکی پوش زهرا بوده قطعا مَحرم است 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
1_177814217.mp3
7.03M
🔳 🌴اسمتو بردم زیر بارون 🌴بارون گریه کرد 🎤 👌فوق زیبا 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🍃🏴 در عزای 🏴🍃 دشمن شناس بود و سربازِ بی بدل بود فرزندِ بی مثالِ جنگاور جمل بود شمشیر میکشید و «سر» روی خاک میریخت مثل علیِ اکبر(ع) در رزم، بی مثل بود ارثیۂ پدر بود عشقِ عمو حسینش(ع) در کربلا شد اثبات، عشقی که بی خلل بود ترسیده بود «أزرق»! چون در کشاکش ِ جنگ همواره کارِ قاسم(ع)، آوردنِ اجل بود هر کس که در جدالِ با چشم هایش افتاد مستأصل و پریشان، دنبال راهِ حل بود تاریخ غبطه خورده، «إن تَنکُروني» اش را اینکه همیشه حرفش، همراه با عمل بود ¤ یک عمر مثلِ قاسم(ع)؛ در نزد «حاج قاسم»- -طعم خوش ِ شهادت، «أحلی مِن العسل» بود!
YEKNET.IR - shoor 1 - shabe 5 moharram1399 - mehdi akbari.mp3
4.71M
🔳 احساسی 🌴من کجا و روضه هات باورم نمیشه 🌴نباشه دست شما رو سرم نمیشه 🎤 👌فوق زیبا 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
YEKNET.IR - shoor 4 - shabe 5 moharram1399 - mehdi akbari.mp3
10.4M
🔳 احساسی 🌴چقده نوکر بینمون است که سال پیش غرق غم بودن 🌴شب هلال ماتم رو تا صبح روز بعد حرم بودن 🎤 👌فوق زیبا 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
YEKNET.IR - vahed - shabe 5 moharram1399 - mehdi akbari.mp3
6.06M
🔳 سوزناک 🌴دسته گلهامو آوردم بزار جون فدا بشن 🌴بزاریم کبوترام از تو قفس رها بشن 🎤 👌فوق زیبا 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
YEKNET.IR - shoor 3 - shabe 5 moharram1399 - mehdi akbari.mp3
5.87M
🔳 احساسی 🌴کاش آقا منم غلامت بودم 🌴مثل خوبات پا رکابت بودم 🎤 👌فوق زیبا 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
YEKNET.IR - shoor 2 - shabe 5 moharram1399 - mehdi akbari.mp3
6.6M
🔳 احساسی 🌴چه خوبه همین تقدیر که زیر علم باشم 🌴چه خوبه نگاه تو روی من آلوده است 🎤 👌فوق زیبا 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
YEKNET.IR - zamine - shabe 5 moharram1399 - mehdi akbari.mp3
6.36M
🔳 احساسی 🌴گلهای پر پر و این دو تا لشکر 🌴بزار برن بیشتر از این داداش ندارم 🎤 👌فوق زیبا 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
... دارمـ امید، وقٺـــــِ نفس ‌هاے آخرمـ 🥀 بر چشم‌هاے خود بڪِشمـ خاڪِ مَقدمٺ... 💔
🥀آقا سلام برغزل واشک ماتمت 💔برمسجدوحسینیه وروضه ودمت 🥀چندی گذشت درغم هجران اشک تو 💔پرمیکشیددل به هوای محرمت 💔🏴
YEKNET.IR - shoor - shabe 5 moharram1399 - motiee.mp3
4.4M
🔳 احساسی 🌴اگه یه کبوتر بودم 🌴به همه جا پر میزدم از کران تا کران 🎤 👌بسیار زیبا 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
از ازل در جام ِ جانش داشت عشقِ لم یزل قاسم بن المجتبی(ع)، فرمان پذیرِ بی بدل رفت اما کاشکی می ماند تا جای پدر... چشم هایِ عمه زینب(س) را بگیرد رویِ تل! 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🏴 اشعار _____ جانِ هرکس دوست داری، جانِ من آرام تر دست و پا را گم نکن،ناله مزن آرام تر دست و پا کمتر بزن بیرون کشم این تیر را می کُشی آخر مرا ای بت شکن ..آرام تر شیرخواره کودکم! آماده ای؟ وای از دلم تیر را بیرون کشیدم ، خسته تن ..آرام تر گوش تا گوشت عجب ذبحی شده بی عیب و نقص سر که آویزان شده گلگون بدن ..آرام تر باز هم کُشتی مرا با خنده هایِ آخرت می زنم بوسه بر این غنچه دهن ..آرام تر مادرت ایکاش از خیمه نیاید دیدنت می برم دفنت کنم دور از دو زن ..آرام تر مطمئنم سُمّ مرکب ها به تو خواهد رسید می شوی مانندِ من صدپاره تن ..آرام تر 🔸شاعر: _______________________ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🏴 اشعار ________ ازحرم طفل رباب ِتازه ای برخاسته شال بسته، با نقابِ تازه ای برخاسته گرچه افتادند رویِ خاک ها خورشیدها تازه مغرب، آفتابِ تازه ای برخاسته باد دارد از مسیر ِ چشمهایش می وَزَد لاجرم بویِ شرابِ تازه ای برخاسته بیشتر شد تشنگی ها، او خودش  آب، آب بود پشتِ پایش آب…آبِ تازه ای برخاسته با همه پیغمبران، پیغمبری ام فرق کرد رویِ دستم یک کتابِ تازه ای برخاسته آن همه لبیک گفتن یکطرف، این یکطرف پرسش ِ ما راجوابِ تازه ای برخاسته ریخت برهم لشگری را تاکه بر دستم رسید با حضورش بوترابِ تازه ای برخاسته زود یا خوابش کنید و یا مُراعاتش کنید تازه این کودک زخوابِ تازه ای برخاسته این بلاتکلیفی ام ازناتوانی نیست نیست تیر با یک پیچ و تابِ تازه ای برخاسته گردنی که خشک باشد آخرش این میشود تیر هم که باشتابِ تازه ای برخاسته روی این دستم تنش؛ برروی این دستم سرش آه بفرستم کدامش را برای مادرش 🔸شاعر: _____________________ 🏴 اشعار ___________ @shere_aeini با چه رو خیمه بَرَم این سرِ آویزان را  چه کنم مشکلِ این حنجر خون ریزان را  به سفیدیِ گلوی تو کسی رحم نکرد  رسمِ کوفی است بگیرند هدف، مهمان را  دست و پایی زدی و باز تبسّم کردی  پس خدا بوسه زند این دو لب خندان را  بوسه بر این سرِ پاشیده ز هم مشگل نیست  من چسان دفن کنم پاره ای از قرآن را  مشگل اینجاست که سر نیزه امانت ندهد  اهل غارت نکند رحم ، گُلِ پنهان را  من دهم با چه زبانی خبرت را به رباب  آب دادَست سه شعبه گلوی عطشان را  بعد از این است که بر سینۀ من جا داری  نزد مادر ببرم آهِ دِلِ سوزان را  گریه بر معجرِ عمّه نرود از یادت  وسط هلهله ها بدرقه کن یاران را  تا به محشر ز غبار غم تو گریه بپاست  ای عجب داغ تو کردَست بپا طوفان را  سند مستند کرب و بلا حنجر توست  بُرد مظلومیِ تو آبروی عدوان را  عید قربان من است و تو همان ذبحِ عظیم  و خدا مُهر قبولی زند این قربان را  🔸شاعر :   ______________________ 🏴 اشعار ___________ زندگی برگشته؛ با هوی مسیحایی که نیست آب، آورد از فراتِ خشک، سقایی که نیست چشم‌هایش گرم شد؛ گهواره می‌خواهد چه کار ؟! طفلکم خوابیده، روی دست بابایی که نیست دوختم پیراهنِ یک‌سالگی را پیش پیش دلخوشم امروز، با رویای فردایی که نیست تا بغل وا می‌کنم، با شوق، سویم می‌دَود ایستاده روی پای خویش، آن پایی که نیست لای‌لایی؛ خنده؛ بابا گفتنش؛ یا گریه‌اش گوش‌هایم پر شده با این صداهایی که نیست باز هم باران گرفت و مشک‌هایم آب شد از عطش می‌ترسم از روز مبادایی که نیست اشک‌هایم رود‌ شد تا که نمیرد ماهی‌ام می‌رود این رود، در آغوشِ دریایی که نیست هر شبم با فکر مادر بودنم سر می‌شود خون شده چشمانم از کابوسِ رویایی که نیست زندگی بعد از علی دیگر برایم مردگی‌ست قبر این بی‌شیرخوار آنجاست، هر جایی که نیست مرده‌ام در کربلا؛ در روز عاشورای سرخ زنده‌ در دنیای رویاهام، دنیایی که نیست 🔸شاعر: _____________________ 🏴 اشعار _______ چشم آسمانی اش هزار قمر داشت زیر پا به جای خاک دُر و‌گهر داشت شاهزاده بود و در برابر دشمن در نگاه خود نوید صبح ظفر داشت سینه سپر کرده بود در دل میدان او نوه ی شیر بود و میل خطر داشت مثل علی بی زره به معرکه می رفت حیدر کرار دگر بود ....جگر داشت مثل عمو رفت به دیدار سه شعبه باز هر چه بود علمدار سپر داشت حرمله ای کاش تو را ذبح نمی کرد کاش که از غربت حسین خبر داشت 🔸شاعر: 🏴 اشعار _______ چه رخ داده بین سپاه عدو که هر کس به شکلی کند گفتگو یکی گفت آمد چها بر سرش حسین آمده با علی اصغرش یکی گفت ریزد سرشک از دوعین به زانو در آمد در آخر حسین یکی گفت معلوم شد بر همه غریب است خیلی گل فاطمه یکی گفت ماه تراب آمده به دنبال یک جرعه آب آمده یکی گفت با حرمله اینچنین سپیدی زیر گلو را ببین یکی گفت این غنچه پژمرده است لبش از عطش بد ترک خورده است یکی گفت نشکفته پرپر شده یکی گفت این جوجه بی سر شده یکی گفت پاشیده شد حنجرش یکی گفت وای از دل مادرش یکی گفت قلبم شد از غم کباب دم خیمه استاده مامش رباب یکی گفت شه از چه حیران شده ؟ عزیز پیمبر پریشان شده یکی گفت رنگ از رخ او پرید حسین از عیالش خجالت کشید یکی گفت آتش به دلها زنم سر کوچکش را به نی ها زنم 🔸شاعر: 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
امروز عطش شُکوه دریا دارد آرامش ساحلش تماشا دارد ممنون که مرا عمو بغل می گیری آغوش تو بویِ پدرم را دارد 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🏴 اشعار _______________ ای تیر مرا به آرزویم برسان! یعنی به برادر و عمویم برسان حالا که پدر، تشنه لبیک من است بیتاب خودت را به گلویم برسان لبیک به اوست آرزویم؛ لبیک! میگویم با خون گلویم لبیک تفسیر عظیم «یتلظّی عطشا»ست لب باز نمودم که بگویم: «لبیک» من نیز یکی از آن همه مردانت قابل شده این جان، که شود قربانت؟ حالا که بلا دور سرت میگردد بگذار علی شود بلاگردانت باید که به روی دست، قرآن ببرم شش آیه از آن سوره انسان ببرم تا قرآن باز، روی نیزه نرود باید که تو را نیز به میدان ببرم 🔸شاعر: _____________________________ 🏴 اشعار ___________ این غبغب تو ناز به تفسیر می کشد لب لب مکن که این جگرم تیر می کشد پنجه مکش به سینه تف دیده کویر ناخن مگر ز سینه کمی شیر می کشد در کودکی چه محشری در عشق کرده ای؟ حسرت به عاشقی تو هر پیر می کشد هر کس قدم به سیر مقامات تو نهد کارش در این دیار به تکفیر می کشد گویا شنیده شد که خدا هم ز داغ تو در عرش ناله های فرا گیر می کشد می دانم عاقبت که سر (چند قطره آب) کار امام عشق به تحقیر می کشد با آن که دیر آمدم بالای قبر تو دیدم پدر ز حنجر تو تیر می کشد این جسم غرق خون تو و حالت پدر آن ماجرای کوچه به تصویر می کشد بو برده دشمنت به گمانم تنت کجاست بر روی خاک نیزه و شمشیر می کشد باور نمی کنم  بدن توست روی نی؟ دشمن میان هلهله تکبیر می کشد چشمان باز و حنجره ریش ریش تو حال دل رباب به تحریر می کشد تا نیزه در گلوی تو جا باز می کند انگار از وجود من اکسیر می کشد دیده ببند تا که نبینی عدوی تو ناموس خانواده به زنجیر می کشد 🔸شاعر: _________________________ 🏴 اشعار _______ یاس حرم ز شاخه جدا از سه شعبه شد  کوچکترین شهید فدا از سه شعبه شد  بین گلو و تیر ، که سنخیتی نبود  تکخال عشق بود و دو تا از سه شعبه شد  شش ماه او تمام شد و در منای عشق  قربان سیدالشهداء از سه شعبه شد  وقتی پدر ز حنجر او تیر را کشید  زد دست و پا به خون و رها از سه شعبه شد  در پاسخ به شادی شرم آور عدو  در خیمه های تشنه عزا از سه شعبه شد  دیدی دلا به محشر کبرای کربلا  شور قیامتی که به پا از سه شعبه شد  آنجا که کاخ صبر و امیدش خراب شد  غمخانه ی رباب بنا از سه شعبه شد  🔸شاعر: _____________________ 🏴 اشعار ___________ جان به پیکر داشت وقتی مشک ها جان داشتند کاش می شد ابرها آن روز باران داشتند کاش می شد قطره ی آبی به خیمه می رسید آب ها هم کاش که حرّ پشیمان داشتند آب باعث شد که مردی آب شد پیش همه آب ها از شمر گویا اذن میدان داشتند کودکی آرام شد با لای لای تیرها بعد از آن گهواره ها خواب پریشان داشتند سوره ی کوچک که روی دست بابا ذبح شد مجلس مرثیه ای آیات قرآن داشتند بند قلب آسمانی ها به مویی بند بود بر نخ قنداقه اش از بس که ایمان داشتند چون خدای کعبه بود و لایق تسبیح بود آن که را زیر عبای عرش پنهان داشتند هیچ داغی مثل داغ کودک شش ماهه نیست اهل بیت از حرمله بغض دو چندان داشتند نیزه ها در پشت خیمه خاک بر سر ریختند ماه های روی نیزه چشم گریان داشتند 🔸شاعر: _____________________ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7