اولین شب پیشِ تو با آه و زاری آمدم
شرمسارم دیر شد، با شرمساری آمدم
کوهِ عصیان هرچه با خود داشتم را باد برد
مستکینم، هر چه در دستم بذاری آمدم
دستهایِ خالیَم را کردهام پیشت دراز
دستهایم را ببین با این نداری آمدم
پشتم از سنگینیِ عصیانِ بی حد خم شده
وای بر من، باز هم با اشکِ جاری آمدم
از همه رانده شدم، آغوشِ خود را باز کن
خوش به حالِ من که سوی خوب یاری آمدم
غیرِ تو حتی به اشکِ چشمِ من بی اعتناست
از همه دنیا شدم دیگر فراری، آمدم
اعتبارم را دوباره پیشِ تو دادم ز دست
رحم کن، گر چه که با بی اعتباری آمدم
✅رضا باقریان
#ماه_مبارک_رمضان
#مناجات_با_خدا
@shearvdastan
شمیم عفو خدا بر مشام می آید
برای زخم گناه التیام می آید
اگر چه بندگی ام ناقص است و ناچیز است
ز سوی حضرت حق فیض عام می آید
بخواه هر چه که خواهی از آستان کریم
دوباره مرغ اجابت به بام می آید
ملائکه همه چشم انتظار ما بودند
ز عرش و فرش طنین سلام می آید
اگرچه طعمه شیطان برای مومن هست
اگرچه نفس به همراه دام می آید...
بناست پاک شود نامه ی گناهانم
اگر که از منِ شرمنده نام می آید
شدم غریب در این قعرِ چاه تنهایی
برس به داد خدایا! صِدام می آید؟...
چه روشن است دل من در این شب تاریک
برات رفتن تا کربلام می آید
و تا دوباره بگرییم از غمی جانکاه
گریز مرثیه از سمت شام می آید
گرسنه است به ویرانه دختری اما
ز خانه ها همه بوی طعام می آید...
محمدحسین مهدی پناه
#مناجات_با_خدا
#مرثیه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
@shearvdastan
هر زمانی در دلم درگیر طوفان می شوم
یا حسینی می نویسم غرق باران می شوم
از مسلمانی فقط عشقش برایم مانده است
آخر از عشق علی یک روز سلمان می شوم
کار من را بیشتر دست کریمان بسپرید
در گرفتاری دخیل یا حسن جان می شوم
من گناهی هم اگر کردم جهالت کرده ام
تا گناهی می کنم فورا پشیمان می شوم
بار سنگینم مرا خیلی خجالت می دهد،
هر زمانی که سر این سفره مهمان می شوم
روزه می گیرم ولی دائم به فکر روضه ام
آب می نوشم دم افطار و گریان می شوم
روضه آب و گریه نان هر شب اهل دل است
دور از این روضه ها، بی آب و بی نان می شوم
جان من را هم گرفتی روضه را از من نگیر
جان تو بی روضه من خیلی پریشان می شوم
...
مو پریشان...، بعدِ تو زینب پریشان می شود
همسفر با حرمله، با نیزه داران می شود
وحید محمدی
#مناجات_با_خدا
#ماه_مبارک_رمضان
#شب_جمعه
@shearvdastan
ای دست گیر ، بیعتِ ما را قبول کن
این بار هم زعامتِ ما را قبول کن
ای مهربان به چشمِ طمع آمدیم ما
گفتی بیا ، جسارت ما را قبول کن
تا کاروان قربِ به تو راهمان زیاد
جا مانده ایم ، سرعت ما را قبول کن
دل را به مفت هم نخریدند مردمان
ما یخ فروش ، قیمت ما را قبول کن
خوبان شدند غبطهٔ ما ، خوش به حالشان
بی ارزشیم ، حسرت ما را قبول کن
شب زنده دارِ هرشبِ قدریم با علی
ربّ علی ، عبادت ما را قبول کن
ما را به دوستیِ علی خلق دیده ست
محشر بیا رفاقت ما را قبول کن
دائم بیار نام علی را به روی لب
امضای این زیارت ما را قبول کن
ما را ببر حرم به همان خواهری که گفت
این کشته را ، بضاعت ما را قبول کن
حامد آقایی
#مناجات_با_خدا
#شب_قدر
@shearvdastan
ای که با گوشه نگاهت درد درمان می شود
تو بگو که سرنوشتم چون شهیدان می شود ؟
چند روزی مانده تنها از جوانی ، آه آه
غافلم من از خودم دارد زمستان می شود
خوار گشتم ، آه از این کوله بار معصیت
یک گلستان آرزو دارد بیابان می شود
وای اگر بی توشه برگردم از این ایام که
مهربانی های تو هر شب دو چندان می شود
این سحر گردی پشیمانی ندارد آخرش
این کویر تشنه روزی ، ابر باران می شود
هر که هستم ، هر چه هستم ، هست زهرا مادرم
فاطمه در آتشم بیند پریشان می شود
این نفس آلوده را مهمانی ات شرمنده کرد
هر نفس که می کشم سبحان َ سبحان می شود
خواب وقتی شد عبادت ، چیست اجر دیده ای
که به یاد کربلا این ماه گریان می شود
هر که در این ماه باشد میهمان خوب تو
اربعین در کربلای یار مهمان می شود
هر که در ماه مبارک گشت گریان حسین
دستگیرش رحمت مولای ریان می شود
باز قرآن یاد آن قاری و چوب خیزران
در بهارش دیده اش ابر بهاران می شود
زینبی که چشم ها از سایه اش هم کور بود
میهمان لا ابالی های دوران می شود
محمد حسین رحیمیان
#مناجات_با_خدا
#شب_قدر
@shearvdastan
مرا ببخش ببین تحبس الدعا شده ام
گناه کار ترین بنده ی خدا شده ام
همیشه توبه شکستم همیشه بخشیدی
به کار توبه شکستن چه نخ نما شده ام
نه جانماز سحر دارم و نه حال دعا
خدای من چقدر مثل مرده ها شده ام
زمانه جوهر پاک صدای من را برد
اگر به وقت مناجات بی صدا شده ام
نه اشک شرم و نه سیمای معذرت خواهی
به خواب رفته دلم یا که بی حیا شده ام
رفیق و عاشق من بودی و ندانسته...
رفیق و عاشق دنیای بی وفا شده ام
هنوز بارقه ای از امید بخشش هست
چرا که گریه کن شاه کربلا شده ام
#حسن_کردی
#مناجات_با_خدا
#ماه_مبارک_رمضان
@shearvdastan
باز وقت مستی چشمان بیدار من است
باز این شبها خدا مشتاق دیدار من است
طعنه ها خوردم،ولی تا آمدم فریاد زد..
به کسی ربطی ندارد این گنهکار من است!
آب شد دیگر یخ عمرم، کسی کاری نکرد!
ای بنازم رحمتش را او خریدار من است
یک الهی گفتم و یک عمر تحویلم گرفت
این هزاران بار غفران جای یک بار من است
رب شهرالله اکبر عبد عاصی آمده!
سائل این آستان دست گرفتار من است
اول ماهی بخر بار مرا ای خوش حساب
خوب یا بد هرچه باشد این به انبار من است
به علی گرم است پشتم یاعلی و یا عظیم
آبرویم تا ابد آقای کرار من است
شیشه عشقم کنار کنار سنگ غفلت سالم است
تا علی ابن ابیطالب نگه دار من است!
با دعای فاطمه اینجارسیدم ،بی گمان
روز محشر هم شود زهرا پی کار من است
کربلا رادوست میدارم پس ازدوزخ چه باک
تاحسین یار من وعباس دلدار من است
تشنگی روزه را با روضه توام میکنم
شاهد این سوختن چشمان خونبار من است
جان فدای آن سری که پیش زینب ذبح شد
تشنه و زخمی و سخت و نامرتب ذبح شد
#سید_پوریا_هاشمی
#ماه_مبارک_رمضان
#مناجات_با_خدا
@shearvdastan
شمیم عفو خدا بر مشام می آید
برای زخم گناه التیام می آید
اگر چه بندگی ام ناقص است و ناچیز است
ز سوی حضرت حق فیض عام می آید
بخواه هر چه که خواهی از آستان کریم
دوباره مرغ اجابت به بام می آید
ملائکه همه چشم انتظار ما بودند
ز عرش و فرش طنین سلام می آید
اگرچه طعمه شیطان برای مومن هست
اگرچه نفس به همراه دام می آید...
بناست پاک شود نامه ی گناهانم
اگر که از منِ شرمنده نام می آید
شدم غریب در این قعرِ چاه تنهایی
برس به داد خدایا! صِدام می آید؟...
چه روشن است دل من در این شب تاریک
برات رفتن تا کربلام می آید
و تا دوباره بگرییم از غمی جانکاه
گریز مرثیه از سمت شام می آید
گرسنه است به ویرانه دختری اما
ز خانه ها همه بوی طعام می آید...
#محمدحسین_مهدی_پناه
#مناجات_با_خدا
#ماه_مبارک_رمضان
#مرثیه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
@shearvdastan
شرط تطهیر گناهان خاکساری کردن است
پای این درگاه، صورت را غباری کردن است
با طهارت باش در مجلس که درگاه خداست
گریه کردن نخل جان را آبیاری کردن است
دل اگر ناپاک شد بهتر که خاکستر شود
علت این سوختن، دل را بهاری کردن است
وقت طوفان، ماهی آرام است با دریای خویش
این سوار موج بودن، شهسواری کردن است
با تواءم! ای نفس که من را به زندان بُرده ای
این چه طرز اشتباه و بَرده داری کردن است
من همان طفلم که راه خانه را گم کرده ام
کار من هر صبح تا شب آه و زاری کردن است
التماس هیچکس را من نکردم جز علی
سائلی بین نجف چون شهریاری کردن است
بهترین اوصاف اکبر، شاهزاده بودن است
رزق آقازاده ی ما اشک، جاری کردن است
بهترین زاویه ی شش گوشه در پائین پاست
بهترین حال گدایی کفشداری کردن است
گر میان کربلایی روضه ی اکبر نخوان
این شب جمعه چه وقت سوگواری کردن است
پهلویش از بس شکسته بوی مادر می دهد
پیش اکبر کار زهرا بیقراری کردن است
بسکه پاره پاره افتاده میان هر مسیر
سختی کار پدر فکر مزاری کردن است
پیش زینب اکبرش را صدطرف دیده حسین
کار دشمن بین خنده، سرشماری کردن است
#رضادینپرور
#مناجات_با_خدا
#ماه_مبارک_رمضان
#شب_جمعه
#دلتنگ_حرم
@shearvdastan
با همین آشفتگی، با درد، با حال بدم ...
با شتاب و دلهره افطار کردم آمدم
از خجالت داشتم می مُردم اما نیمه شب
بین جمعیت نشستم، پیش تو زانو زدم
دست خالی صید مروارید اشکم می کنم
ساحل دریای من! امشب پُر از جزر و مدم
من کسی جز تو ندارم، لطف کن ردّم نکن
هرکسی را می شناسم از درش کرده ردم
مهربان! چوبم بزن بلکه غرورم بشکند
تا بخواهی ضربه خوردم از غرور بیحدم
هرکسی حرمت شکست از من، تو ناراحت شدی
گرچه من حرمت شکستم با گناه ممتدم
یک ضمانت نامه دستم بوده که دعوت شدم
تا ابد شرمنده ی الطاف شاه #مشهدم
نامه اعمال بد را پیش زهرا پاره کن
تا نبخشی بر نمی دارم قدم را از قدم
این لباس پادشاهی هم به درد من نخورد
از گداهای نجف بودند جد اندر جدم
هرکجایی که زمین خوردم بلندم کرده است
با همین آقایی اش، او می برد تا مقصدم
من بقربان غم زینب که گریان علی است
گفت بابا جان نرو، تا من نخوانم اشهدم
دختری دلواپس احوال بابایش شده
حیدر این شب ها دگر دلتنگ زهرایش شده
#رضادینپرور فروردين ماه ۱۴۰۳
#مناجات_با_خدا
#بستر_حضرت_علی_علیه_السلام
#شب_قدر
@shearvdastan
مژده ای چشم انتظاران ماه مهمانی رسید
ماه توبه وقت اظهار پشیمانی رسید
اشک شوق اذن دخول میهمانی رفتن است
بنده ی آلوده ای با چشم بارانی رسید
هرکه خوش روزی ست کلی اشک چشمش می دهند
سر به زیر انداختم رزق فراوانی رسید
از پی " لاتقنطوا من رحمت الله " آمدم
آیه ای خواندم بشارت های قرآنی رسید
امتحان سخت ما ذبح هوای نفس ماست
خنجری برداشت ابراهیم ؛ قربانی رسید
لطف او نگذاشت حتی بنده اش لب تر کند
هرچه در این ماه از ذهنم گذشت آنی رسید
از همان بدو تولد رزق ما دست علی ست
از نجف در سفره ی ما لقمه ی نانی رسید
سفره ی افطارمان را پهن کردیم و از آن
عطر و بوی زعفران های خراسانی رسید
کاش می شد مثل حر ما را بغل گیرد حسین
غرق در دلواپسی عبد پریشانی رسید
محفل نورانی ما روضه کم دارد فقط
مویه باید کرد وقت مرثیه خوانی رسید
ناله ای برخاست که مُنُّوا عَلَی بن المُصطَفی
جرعه ی آبی مگر بر طفل عطشانی رسید!؟
آه از آن ساعت که مردی از خجالت آب شد...
علیرضا خاکساری ۱۴۰۳
#مناجات_با_خدا
#مناجات_امام_حسین_علیه_السلام
#ماه_مبارک_رمضان
@shearvdastan
یار اگر کار مرا امروز و فردا میکند
دانه دانه دارد از کارم گره وا میکند
من خود اسباب عقب افتادن کار خود ام
من خرابش میکنم او هم مدارا میکند
هر که باشد به خدا جز مهربان مولای من
جور دیگر با من بی آبرو تا میکند
خواستم عاشق شوم دیدم که لایق نیستم
او ولی من را میان عاشقان جا میکند
عشقِ یوسف قعر زندان را بهشتش میکند
کاخ ها را نیز زندان زلیخا میکند
خسته بودم که به ایوان نجف بردم پناه
بچه کم می آورد تکیه به بابا میکند
میپرستم آن خدا را که خدای حیدر است
آن خدایی که مرا محتاج زهرا میکند
شخص زهرا عهده دار دوست داران علی ست
او محبان را در آتش نیز پیدا میکند
بچه ام تب کرد به خانم سه ساله رو زدم
نسخهی ما را رقیه خانم امضا میکند
آی مردم کار دست دختر ارباب ماست
ناز دختر پیش بابا خوب غوغا میکند
ناز دختر بچه را شمر و سنان بر هم زدند
استخوان گونه با سیلی ترک وا میکند
وای از آن لحظه که در هول و ولای دختران
بین صحرا زجر دختر بچه پیدا میکند
ناز دختر بچه را عمه برایش میکشد
شانه ای با موی آتش خورده دعوا میکند
وحید عظیم پور ۱۴۰۳
#مناجات_با_خدا
#مرثیه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#ماه_مبارک_رمضان
@shearvdastan