eitaa logo
شعر و داستان
1.9هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
80 ویدیو
44 فایل
مدیر کانال @rEzA1996 «ارسال اشعار» «انتقادات و پیشنهادها»
مشاهده در ایتا
دانلود
دلم برای تو تنگ است ای سرا پا خوب دلم برای تو تنگ است مثل تنگ غروب چه لحظه‌های غریبی که بی تو می‌گذرند چه روزگار عجیبی‌ست بی‌تو ای‌ محبوب @shearvdastan
شور دیدارت اگر شعله به دل‌ها بکشد رود را از جگر کوه به دریا بکشد گیسوان تو شبیه است به شب، اما نه! شب که این‌قدر نباید به درازا بکشد خودشناسی قدم اول عاشق شدن است وای بر یوسف اگر ناز زلیخا بکشد عقل، یکدل شده با عشق، فقط می‌ترسم هم به حاشا بکشد هم به تماشا بکشد یکی از ما دونفر کشته به دست دگری است باش تا کار من و عقل به فردا بکشد زخمی کینه‌ی من! این تو و این سینه‌ی من من خودم خواسته‌ام کار به اینجا بکشد حال با پای خودت سر به بیابان بگذار پیش از آنی که تو را عشق به صحرا بکشد @shearvdastan
گیسوی خویش را یله کن، بافه بافه کن تا ماه تر میانِ سیاهی ببینمت چندیست خو گرفته دلم با ندیدنت عمری نمانده است، الهی ببینمت @shearvdastan
فرق من با دیگران را تا کنون فهمیده ای عاشقت بودند خیلیها ولی آواره نه... @shearvdastan
صدایم کن، چو لب وا می کنی عشق است خودت را در دلم جا می کنی عشق است تو با شرم قشنگ عمق چشمانت . . . مرا وقتی تماشا می کنی عشق است سکوتی خفته در حجم نفس هایت . . . محبت را که حاشا می کنی عشق است چه شد آن وقت دیدارت نمی دانم . . . همین امروز و فردا می کنی عشق است تو کز پشت حصار پنجره هر روز . . . فضای شیشه را ها می کنی عشق است میان کوچه می پاشی نجابت را . . . دلم را اینچنین تا می کنی عشق است @shearvdastan
به طبیبش چه حواله کنی ای آب حیات از همان جا که رسد درد همان جاست دوا @shearvdastan
زل بزن در چشمم وشعری برای من بخوان تا کمی دیوانه ات را شعر درمانی کنی! @shearvdastan
آری همه باخت بود سرتاسر عمر دستی که به گیسوی تو بردم، بُردم... @shearvdastan
فواره‌وار سربه‌هوایی و سربه‌زیر چون تلخی شراب دل‌آزار و دلپذیر ماهی تویی و آب من و تُنگ روزگار! من در حصارِ تُنگ و تو در مشتِ من اسیر مرداب زندگی همه را غرق می‌كند ای عشق همّتی كن و دست مرا بگیر ای مرگ می‌رسی به من اما چقدر زود ای عشق می‌رسم به تو اما چقدر دیر شیرینی فراق کم از شور وصل نیست گر عشق مقصد است خوشا لذت مسیر چشم انتظار حادثه‌ای ناگهان مباش با مرگ زندگی كن و با زندگی بمیر...! @shearvdastan
امشب تمام حوصله ام خیس گریه است ! باران ، مرا گرفته در "آغوش" و نیستی ...! @shearvdastan
داغی که بوسه‌ی تو به لب‌های ما نهاد یادش‌بخیر و خاطره‌اش جاودانه باد فاضل‌نظری @shearvdastan
بی‌دوست شبی نیست که دیوانه نباشیم مستیم اگر ساکن میخانه نباشیم ما را چه غم ار باده نباشد، که دمی نیست از عمر که با ناله‌ی مستانه نباشیم سرگشته‌ی محضیم و در این وادیِ حیرت عاقل‌تر از آنیم که دیوانه نباشیم چون می‌نرسد دست به دامان حقیقت سهل است اگر در پی افسانه نباشیم هر شب به دعا می‌طلبیم اینکه نیاید آن روز که ما در غم جانانه نباشیم در خواب نبینیم پریشانیِ آن شب کآشفته‌ی گیسوی تو دردانه نباشیم نامیم تو را شمع مراد خود و ننگ است گر زآنکه به شیداییِ پروانه نباشیم @shearvdastan
سایه را در هیچ‌ صورت نسبت خورشید نیست تا تو ما را در خیال آورده‌ای ما رفته‌ایم @shearvdastan
چشمی که از روایت این روضه ها تر است "فردا کنار فاطمه با آبرو تر است" عمری به گریه در پی دلدار بوده ایم روز جزا پی من و تو چشم دلبر است اصلا عجیب نیست که او را ندیده ایم چشمی که دیده روی مهش چشم دیگر است ما را شکسته سینه و بی سر قبول کن وقتی که جسم زخمی ارباب بی سر است اصلا اگر بهشت کنار تو نیستیم دوزخ برای عاشق مهجور بهتر است هنگام مرگ اگر برسد داد می زنم... زیباترین دقایق من آنِ آخر است @shearvdastan
ما در پیاله عکس رخ یار دیده‌ایم ای بی‌خبر ز لذتِ شرابِ مدامِ ما @shearvdastan
مست شد، خواست که ساغر شکند، عهد شکست فرق پیمانه و پیمان ز کجا داند مست؟! @shearvdastan
با فلسطین نسبتِ دیرینه دارد قلبِ‌ من چون‌ از‌ آن‌ روزی‌ که‌ یادم‌ هست‌، در‌ اِشغالِ‌ توست @shearvdastan
گرچه گاهی تندبادی شاخه‌ای را هم شکست سرو می‌ماند ولی توفان به پایان می‌رسد @shearvdastan
☃️ مومن شوی و دور و برت غار نباشد از درد بمیری و عزادار نباشد دعوا کنی و پشت سرت اشک بریزد ویران شده برگردی و اینبار نباشد مستاصل و بی حوصله در خانه بچرخی از این همه سهمت بجز آوار نباشد در خاطره دنبال کمی شانه بگردی سخت است که جز شانه دیوار نباشد... با گریه دو خط نامه آخر بنویسی که درد سرت رفت... ولی دار نباشد وقتی که غم خاطره هایش خفه ات کرد در پاکت نفرین شده سیگار نباشد @shearvdastan
كوه را با آن بزرگی می‌توان هموار کرد حرف ناهموار را هموار كردن مشكل است @shearvdastan
گرچه از آغوش تو سهمی ندارم جز خیال بویِ گیسوی تو را می‌جویم از پیراهنم @shearvdastan
با آن که مرا از دل خود راند، بگویید ملکی که در آن ظلم شود، دیر نپاید @shearvdastan
اگرچه در نظرت چون غبار ناچیزم به احترام تو باید ز جای برخیزم چو آفتاب به چشم کرَم نگاهم کن که پیشِ پایِ تو چون کوه یخ فروریزم چقدر خرد کنم زیرِ پا غرورم را به این امید که رحمِ تو را برانگیزم؟ هزار شکر که استاد عشق یادم داد که از مباحثه با عاقلان بپرهیزم مگیر خرده به من! راه عقل و عشق جداست مخواه شک و یقین را به هم بیامیزم چو رود هرچه بکوشم اسیر خویشتنم چگونه می‌شود از چنگِ «خویش» بگریزم؟ @shearvdastan
تو را با حسرتی کُهنه، گرفتم تنگ در آغوش خدا حاجت‌رَوا سازَد، تمامِ تنگدَستان را سعید_صاحب‌علم @shearvdastan
ای دهانت ز لب و لب ز دهان شیرینتر کنج عمامه ات از هر دو جهان شیرینتر از سر انداخته خاکی بکنند عیب تو نیست بر زمین بوسه زنند این مگسان شیرینتر جنس عمامه ات هر چند مهم است ولی هرچه طولش بدهی دور دهان شیرینتر شیخ هرچند که سر تا به قدم شیرین است لیک عمامه طلاب جوان شیرینتر خلق دنبال سفیدند ولی عارف گفت بوسه بر مشکی اش از حور جنان شیرین تر ما از آن قند به عمامه قناعت داریم بوسه بر آن همه اعضا نتوان شیرین تر گر بیندازد و بردارد و بگریزد گرگ گله را بوسه نعلین شبان شیرینتر (موج) در وصف تو کم گفت مرا جامی گفت نکته ای ناید از آنش به دهان شیرینتر @shearvdastan
تو چنان ز من رمیدی که به خواب هم نیایی! به کدام امیدواری بروم به خواب بی‌تو؟ @shearvdastan
ای نجل جواد، ابن رضا، حضرت هادی بگرفته حسن بر تو عزا حضرت هادی یک عمر ستم دیده ز جور متوکل در آینه صبح و مسا حضرت هادی غلامرضا سازگار @shearvdastan
همراه با زیارت زیبای جامعه در هر فراز نام تو را ذکر می‌کنم با «إهدنا الصراط”» نماز مُقرّبین در هر نماز نام تو را ذکر می‌کنم پیچیده سوز ناله‌ی تو بین قرن‌ها آهت اثر نمود و جهان پر شراره شد با پاره پاره‌ی جگرت این غزل گریست با خون دل نوشته شد و چار پاره شد شهادت امام هادی علیه السلام تسلیت باد @shearvdastan
عُمری ست پا به پای شما گریه می‌کند همراهِ های هایِ شما گریه می‌کند یک آسمان ستاره ی گُمکرده راه... آه دنبال ردِّ پای شما گریه می‌کند قربانِ پنج گوشه ضریح ات که کربلا با یاد سامرای شما گریه می‌کند هم کاظمین و مشهد و هم قم، پُر از غم اند «معصومه» در هوای شما گریه می‌کند گویی شکسته قامت ماه از غریبی ات خورشید در عزای شما گریه می‌کند سرداب از اشک پُر شد و مانند چشمه ها همراه چشم های شما گریه می‌کند بخشوده ای؛ اگر چه نبخشوده خویش را دشمن که با دعای شما گریه می‌کند. @shearvdastan