عشقی که ز من دود برآورد این است
خون میخورم و به عشق، درخورد این است
اندیشهٔ آن نیست که دردی دارم
اندیشه به تو نمیرسد درد این است
#خاقانی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گر ما مقصّریم، تو بسيارِ رحمتی؛
عذری که میرود به اميد وفای توست...
صلّی الله علیک یا اباعبدالله الحسین
#شب_جمعه
#شب_زیارتی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
از دامن زن مرد به معراج رود
بر دامن مادر شهیدان صلوات
#یاد_شهدا
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
نه وصلت دیده بودم کاشکی ای گل نه هجرانت
که جانم در جوانی سوخت، ای جانم به قربانت
تحمل گفتی و من هم که کردم سال ها اما
چقدر آخر تحمل بلکه یادت رفته پیمانت
چو بلبل نغمه خوانم تا تو چون گل پاکدامانی
حذر از خار دامنگیر کن دستم به دامانت
تمنای وصالم نیست عشق من مگیر از من
به دردت خو گرفتم نیستم در بند درمانت
امید خستهام تا چند گیرد با اجل کشتی
بمیرم یا بمانم پادشاها چیست فرمانت
شبی با دل به هجران تو ای سلطان ملک دل
میان گریه میگفتم که کو ای ملک، سلطانت
چه شبهایی که چون سایه خزیدم پای قصر تو
به امیدی که مهتاب رخت بینم در ایوانت
به گردنبند، لعلی داشتی چون چشم من خونین
نباشد خون مظلومان؟ که میگیرد گریبانت
دل تنگم حریف درد و اندوه فراوان نیست
امان ای سنگدل از درد و اندوه فراوانت
به شعرت شهریارا بیدلان تا عشق میورزند
نسیم وصل را ماند نوید طبع دیوانت
#شهریار
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
مرا، آتش صدا کن تا بسوزانم سراپایت
مرا باران صلا ده تا ببارم بر عطشهایت
مرا اندوه بشناس و کمک کن تا بیامیزم
مثال سرنوشتم با سرشت چشم زیبایت
مرا رودی بدان و یاریام کن تا در آویزم
به شوق جذبهوارت تا فرو ریزم به دریایت
کمک کن یک شبح باشم مه آلود و گم اندرگم
کنار سایهی قندیلها در غار رؤیایت
خیالی، وعدهای، وهمی، امیدی، مژدهای، یادی
به هر نامی که خوش داری تو، بارم ده به دنیایت
اگر باید زنی هم چون زنان قصّهها باشی
نه عذرا را دوست دارم نه شیرین و نه لیلایت
که من با پاکبازیهای ویس و شور رودابه
خوشت میدارم و دیوانگیهای زلیخایت
اگر در من هنوز آلایشی از مار میبینی
کمک کن تا از این پیروزتر باشم در اغوایت
کمک کن مثل ابلیسی که آتشوار میتازد
شبیخون آورم یک روز، یا یک شب به پروایت
کمک کن تا به دستی سیب و دستی خوشهٔ گندم
رسیدن را و چیدن را بیاموزم به حوّایت
مرا آن نیمهی دیگر بدان آن روح سرگردان
که کامل میشود با نیمهی خود، روح تنهایت
#حسین_منزوی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
انسان شناسی ۷۸.mp3
11.47M
#جهانِ_جان
#انسان_شناسی_۷۸
#استاد_شجاعی
#استاد_عالی
🔺حتماً به خنده میاُفتیم؛
کسی بر ما اظهارِ عشق کند، و خود را وفادارمان بداند،
اما با دشمنی که به نابودیمان کمر بسته نیز عاشقانه رفاقت کند!
🔺اما خودمان روزانه چندین بار به لاالهالّاالله در نماز اقرار میکنیم، اما در ابعاد گوناگون سبک زندگیمان، از دشمن الگو و برنامه میگیریم!
این راهِ عاشقی، به ناکجاآباد است!
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
#بداهه
#بیت
جان و تنم ای دوست فدای تن و جانت
مویی نفروشم به همه ملک جهانت
#سعدی✨
◇وزن:
مستفعل مستفعل مستفعل فعلن
یا
مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن
◇قافیه: ان+ َت( الحاقی)
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
https://eitaa.com/joinchat/1272119614C2928b2a790
✨لینک گروه بداههسرایی✨
ما را سریست با تو که گر خلق روزگار
دشمن شوند و سر برود هم بر آن سریم
گفتی ز خاک بیشترند اهل عشق من
از خاک بیشتر نه که از خاک کمتریم
#سعدی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
زِ تو هر ذره جهانی ز تو هر قطره چو جانی
چو ز تو یافت نشانی چه کند نام و نشان را
#مولانا
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
تا کی به تمنای وصال تو یگانه…
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه؟
خواهد به سرآید غم هجران تو یا نه؟!
ای تیرِ غمت را دلِ عشاق نشانه…
جمعی به تو مشغول و تو غایب ز میانه!
بلبل به چمن، زان گل رخسار نشان دید…
پروانه در آتش شد و اسرارِ عیان دید!
عارف، صفتِ وصف تو در پیر و جوان دید
یعنی همه جا، عکس رخ یار توان دید…
دیوانه منم؛ من که روم خانه به خانه!
هر در که زنم، صاحبِ آن خانه تویی تو!
هرجا که روم، پرتو کاشانه تویی تو
در میکده و دیر، که جانانه تویی تو!
مقصود من از کعبه و بتخانه تویی تو!
مقصود تویی؛ کعبه و بتخانه بهانه…
#شیخ_بهایی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 استاد بزرگ زبانشناسی که در جوانی فارسی بلد نبود!
مرحوم دکتر #کوروش_صفوی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
تحلیل اسطوره هبوط در شعر معاصر.pdf
436.7K
#مقاله
تحلیل اسطوره هبوط در شعر شاعران معاصر
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«زنده نگهداشتن یاد شهیدان، کمتر از شهادت نیست».
(مقام معظم رهبری)
هفته دفاع مقدس، روزهای گرامیداشت هشت سال دفاع جوانمردانه از مرزهای میهن و کیان اسلام، بر دل باختگان ایمان و شهادت فرخنده باد.
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
اگر نتوانم با تو قهوه بنوشم
قهوهخانهها به چه کار میآیند؟
اگر نتوانم بی هدف با تو پرسه بزنم
خیابانها به چه کار میآیند؟
اگر نتوانم بیهراس نامت را در گلو بگردانم
کلمات به چه کار میآیند؟
و اگر نتوانم فریاد بزنم «دوستت دارم»
دهانم به چه کار میآید؟
#سُعاد_الصباح
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
بهار و باغ و باران با تو هستند
شکوه و شوق و ایمان با تو هستند
تو تنها نیستی وقتی بیایی
«سپاهی از شهیدان» با تو هستند
#صامره_حبیبی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
انسان شناسی ۷۹.mp3
11.92M
#جهانِ_جان
#انسان_شناسی_۷۹
#استاد_الهی_قمشهای
#استاد_شجاعی
#حجهالاسلام_شهاب_مرادی
من بیست سال دارم !
من پنجاه سال دارم !
من هفتاد سال دارم !
⁉️ از کجا بفهمم تا این لحظه، از نگاه خداوند، درست زندگی کردهام؟
⁉️ آیا سنّ ایمانی من، و میزان نورانیت و قدرت باطنی من، با عمری که از دست رفته، تناسب دارد یا نه؟
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
با چنین جرمی نراندم از دل ویران تو را
این قدرها جای در دل بوده است ای جان تو را
ساحری گویا؛ که با چندین خطا چون دیگران
راندن از چشم و برون کردن ز دل نتوان تو را
از خدا بهر تو خواهم صد بلا اما اگر
در بلائی بینمت گردم بلاگردان تو را
#محتشم_کاشانی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
من ز فکر تو به خود نیز نمیپردازم
نازنینا تو دل از من به که پرداختهای
#سعدی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
... میشود از چارچوب کوچک یک میز بیرون شد
میشود دل را فراهم کرد
میشود روشنتر از اینجا و اکنون شد
جای من خالی است
جای من در عشق
جای من در لحظههای بی دریغ اولین دیدار
جای من در شوق تابستانی آن چشم
جای من در طعم لبخندی که از دریا سخن میگفت
جای من در گرمی دستی که با خورشید نسبت داشت
جای من خالی است
من کجا گم کردهام آهنگ باران را ؟
من کجا از مهربانی چشم پوشیدم ؟
میشود برگشت
میشود برگشت و در خود جستجویی داشت
در کجا یک کودک ده ساله در دلواپسی گم شد ؟
در کجا دست من و سیمان گره خوردند ؟
میشود برگشت
تا دبستان راه کوتاهی است
میشود از رد باران رفت
میشود با سادگی آمیخت
میشود کوچکتر از اینجا و اکنون شد
میشود کیفی فراهم کرد
دفتری را میشود پُر کرد از آیینه و خورشید
در کتابی میشود روییدن خود را تماشا کرد
من بهار دیگری را دوست میدارم
جای من خالی است
جای من در میز سوم، در کنار پنجره خالی است
جای من در درس نقاشی
جای من در جمع کوکبها
جای من در چشمهای دختر خورشید
جای من در لحظههای ناب
جای من در نمرههای بیست
جای من در زندگی خالی است
میشود برگشت
اشتیاق چشمهایم را تماشا کن
میشود در سردی سرشاخههای باغ
جشن رویش را بیفروزیم
دوستی را میشود پرسید
چشمها را میشود آموخت
مهربانی کودکی تنهاست
مهربانی را بیاموزیم
#محمدرضا_عبدالملکیان
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
آن*(فرهنگ، هنر، ادبیات)
... میشود از چارچوب کوچک یک میز بیرون شد میشود دل را فراهم کرد میشود روشنتر از اینجا و اکنون شد
سلام و نور
آغاز سال تحصیلی و "نوروزِ آموختن" رو خدمتتون تبریک عرض میکنم.
شما رو نمیدونم...
ولی من از اون نسلی هستم که شب اول مهر از ذوق و شوق خوابمون نمیبرد.😊
هنوز روز اول مهر برای من مهربانترین روز سال است...
مهرتان تابنده