eitaa logo
آن*(فرهنگ، هنر، ادبیات)
532 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
682 ویدیو
65 فایل
"آن": یُدرک و لا یوصف: به گفت در نیاید! 🌸لطیفه‌ای است نهانی، که عشق از او خیزد (صفحه‌ای برای اهالی فرهنگ، هنر و ادبیات) فاطمه شکردست دکترای زبان و ادبیات فارسی هیئت‌علمی دانشگاه پیام‌نور هنرجوی فوق‌ممتاز خوشنویسی ارتباط با من @fadak_shekardast
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تا کی به تمنای وصال تو یگانه… اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه؟ خواهد به سرآید غم هجران تو یا نه؟! ای تیرِ غمت را دلِ عشاق نشانه… جمعی به تو مشغول و تو غایب ز میانه! بلبل به چمن، زان گل رخسار نشان دید… پروانه در آتش شد و اسرارِ عیان دید! عارف، صفتِ وصف تو در پیر و جوان دید یعنی همه جا، عکس رخ یار توان دید… دیوانه منم؛ من که روم خانه به خانه! هر در که زنم، صاحبِ آن خانه تویی تو! هرجا که روم، پرتو کاشانه تویی تو در میکده و دیر، که جانانه تویی تو! مقصود من از کعبه و بتخانه تویی تو! مقصود تویی؛ کعبه و بتخانه بهانه… 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 استاد بزرگ زبان‌شناسی که در جوانی فارسی بلد نبود! مرحوم دکتر 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
تحلیل اسطوره هبوط در شعر معاصر.pdf
436.7K
تحلیل اسطوره هبوط در شعر شاعران معاصر 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«زنده نگهداشتن یاد شهیدان، کمتر از شهادت نیست». (مقام معظم رهبری) هفته دفاع مقدس، روزهای گرامی‌داشت هشت سال دفاع جوان‌مردانه از مرزهای میهن و کیان اسلام، بر دل باختگان ایمان و شهادت فرخنده باد. 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
اگر نتوانم با تو قهوه بنوشم قهوه‌خانه‌ها به چه کار می‌آیند؟ اگر نتوانم بی هدف با تو پرسه بزنم خیابان‌ها به چه کار می‌آیند؟ اگر نتوانم بی‌هراس نامت را در گلو بگردانم کلمات به چه کار می‌آیند؟ و اگر نتوانم فریاد بزنم «دوستت دارم» دهانم به چه کار می‌آید؟ 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
بهار و باغ و باران با تو هستند شکوه و شوق و ایمان با تو هستند تو تنها نیستی وقتی بیایی «سپاهی از شهیدان» با تو هستند 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
انسان شناسی ۷۹.mp3
11.92M
من بیست سال دارم ! من پنجاه سال دارم ! من هفتاد سال دارم ! ⁉️ از کجا بفهمم تا این لحظه، از نگاه خداوند، درست زندگی کرده‌ام؟ ⁉️ آیا سنّ ایمانی من، و میزان نورانیت و قدرت باطنی من، با عمری که از دست رفته، تناسب دارد یا نه؟ 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با چنین جرمی نراندم از دل ویران تو را این قدرها جای در دل بوده است ای جان تو را ساحری گویا؛ که با چندین خطا چون دیگران راندن از چشم و برون کردن ز دل نتوان تو را از خدا بهر تو خواهم صد بلا اما اگر در بلائی بینمت گردم بلاگردان تو را 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
من ز فکر تو به خود نیز نمی‌پردازم نازنینا تو دل از من به که پرداخته‌ای 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
... می‌شود از چارچوب کوچک یک میز بیرون شد می‌شود دل را فراهم کرد می‌شود روشن‌تر از این‌جا و اکنون شد جای من خالی است جای من در عشق جای من در لحظه‌های بی دریغ اولین دیدار جای من در شوق تابستانی آن چشم جای من در طعم لبخندی که از دریا سخن می‌گفت جای من در گرمی دستی که با خورشید نسبت داشت جای من خالی است من کجا گم کرده‌ام آهنگ باران را ؟ من کجا از مهربانی چشم پوشیدم ؟ می‌شود برگشت می‌شود برگشت و در خود جستجویی داشت در کجا یک کودک ده ساله در دلواپسی گم شد ؟ در کجا دست من و سیمان گره خوردند ؟ می‌شود برگشت تا دبستان راه کوتاهی است می‌شود از رد باران رفت می‌شود با سادگی آمیخت می‌شود کوچک‌تر از این‌جا و اکنون شد می‌شود کیفی فراهم کرد دفتری را می‌شود پُر کرد از آیینه و خورشید در کتابی می‌شود روییدن خود را تماشا کرد من بهار دیگری را دوست می‌دارم جای من خالی است جای من در میز سوم، در کنار پنجره خالی است جای من در درس نقاشی جای من در جمع کوکب‌ها جای من در چشم‌های دختر خورشید جای من در لحظه‌های ناب جای من در نمره‌های بیست جای من در زندگی خالی است می‌شود برگشت اشتیاق چشم‌هایم را تماشا کن می‌شود در سردی سرشاخه‌های باغ جشن رویش را بیفروزیم دوستی را می‌شود پرسید چشم‌ها را می‌شود آموخت مهربانی کودکی تنهاست مهربانی را بیاموزیم 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
آن*(فرهنگ، هنر، ادبیات)
... می‌شود از چارچوب کوچک یک میز بیرون شد می‌شود دل را فراهم کرد می‌شود روشن‌تر از این‌جا و اکنون شد
سلام و نور آغاز سال تحصیلی و "نوروزِ آموختن" رو خدمتتون تبریک عرض می‌کنم. شما رو نمی‌دونم... ولی من از اون نسلی هستم که شب اول مهر از ذوق و شوق خوابمون نمی‌برد.😊 هنوز روز اول مهر برای من مهربان‌ترین روز سال است... مهرتان تابنده
شب امتحان عمر نامهربان شده، ای کاش اندکی مهربان بیندیشیم شب ما پرشتاب می‌گذرد به شب عاشقان بیندیشیم دوست داری به باغ گل برویم به تماشای باغ تازه شویم بنشینیم و بین آن همه گل به گلی بی‌نشان بیندیشیم؟ دوست داری به جبهه برگردیم به شب یا حسین و یا زهرا زیر رگبار ناجوانمردی به شهیدی جوان بیندیشیم؟ نیمی از عمرمان به ترس گذشت خواب ماندیم و فصل درس گذشت روزهایی شگفت در راهند به شب امتحان بیندیشیم عده‌ای در صف یزید شدند عده‌ای محو و ناپدید شدند آه عباس‌های غیرتمند! به امام زمان بیندیشیم هرچه دل بود عشق با خود برد، کاروان رفت و عاشقان رفتند ما که ماندیم لااقل گاهی به شهیدانمان بیندیشیم پاک بودند و پاک افتادند با تواضع به خاک افتادند باغ را سرو تازه بسیار است به درخت جوان بیندیشیم 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
علیه‌السلام سامرا از غم تو جامه‌دران است هنوز چشم «نرگس» به جمالت نگران است هنوز.. پسر حضرت هادی! به فدایت پدرم پدر حضرت مهدی! به فدایت پسرم حج نرفتی تو، ولی قبلۀ حاجات شدی تو خودت عین صفا مشعر و میقات شدی کعبه یک چاردهم، بی تو صفا کم دارد بی تو یک چاردهم، عطر خدا کم دارد ماهِ زیبا! حسنِ دوم زهرا! برخیز مهدی‌ات دل نگرانت شده، بابا! برخیز باز هم جانِ جهان را تو در آغوش بگیر صاحب عصر و زمان را تو در آغوش بگیر غم پرپر شدنِ چون تو کریمی، سخت است به رقیه قسم آقا! که یتیمی سخت است 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
⭕️بارگذاری ۱۳۱ عنوان کتاب درسی قدیمی بر روی وبگاه فرهنگستان زبان و ادب فارسی 🔸به منظور تسهیل کار پژوهشگران و دسترسی آسان به منابع، مجموعه‌ای از ۱۳۱ عنوان کتاب درسی زبان و ادب فارسی که با عنوان «گنجینۀ کتاب‌های درسی زبان و ادبیات فارسی» گردآوری شده، بر روی وبگاه فرهنگستان زبان و ادب فارسی بارگذاری شده است. 🔴 برای مطالعه متن کامل خبر به نشانی زیر در وبگاه فرهنگستان مراجعه کنید: 🌐 https://apll.ir/?p=13219 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
انسان شناسی ۸٠.mp3
12.29M
طعم هیچ محبتی برای من، لذیذتر از طعم محبت خدا نیست ❗️ حاضرم هرچه دارم در راه خدا فدا کنم ❗️ هیچ کس را به اندازه‌ی رسول‌الله و اهل بیت علیهم‌السلام دوست ندارم ❗️ واقعاً ؟؟؟ 💥 از کجا مطمئنیم این جملات فقـــط حرف یا توهم ما نیست، و حقیقت دارد؟ 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از لطفِ تو چون جان شدم، و از خویشتن پنهان شدم ای هستِ تو پنهان شده در هستیِ پنهان من 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
گر جمله تویی، همه جهان چیست؟ ور هیچ نیَم من این فغان چیست؟ هم جمله تویی و هم همه تو و آن چیست که غیر توست، آن چیست؟ 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
ای فصلِ غیرِ منتظرِ داستانِ من! معشوقِ ناگهانیِ دور از گمانِ من! ای مطلعِ امیدِ من! ای چشمِ روشنت زیبا ترین ستاره‌ی هفت آسمانِ من! آه ای همیشه گل که به سرخی در این خزان گل کرده‌ای به باغچه‌ی بازوانِ من! در فترتِ ملال و سکوتی که داشتم عشقِ تو طرفه حادثه‌ی ناگهانِ من! ای در فصولِ مرثیه و سوگ باز هم شوقت نهاده قول و غزل بر زبانِ من حس کردنی‌ست قصّه‌ی عشقم نه گفتنی ای قاصر از حکایتِ حُسنت بیانِ من! با من بمان و سایه‌ی مِهر از سرم مگیر! من زنده‌ام به مهرِ تو ای مهربانِ من! کِی می‌رسد زمانِ عزیزِ یگانگی؟! تا من از آن تو شَوَم و تو از آنِ من. 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
هنوز ماتم زن‌های خون‌جگر شده را هنوز داغ پدرهای بی‌پسر شده را کسی نبرده ز خاطر کسی نخواهد برد ز یاد، خاطرۀ باغ شعله‌ور شده را کسی نبرده ز خاطر، نه صبح رفتن را نه عصرهای به دلواپسی به سر شده را نه آهِ مانده بر آیینه‌های کهنۀ شهر نه داغ‌های هر آیینه تازه‌تر شده را جنازه‌ها که می‌آمد هنوز یادم هست جنازه‌های جوان، کوچه‌های تر شده را نه، این درخت پر از زخم، خم نخواهد شد خبر برید، دو سه شاخۀ تبر شده را! 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
علیه‌السلام قصد، قصد زیارت است اما مانده اول دلم کجا برود حال و روز مرا هر آن‌کس دید گفت باید به کربلا برود -نجف و کربلا- دلم لرزید، -مشهد و کاظمین- خوب آمد یازده بار استخاره زدم تا بفهمد به سامرا برود ابتدای مسیر، الله است انتهایش بقیةالله است سامرا وعده‌گاه آخر ماست جاده باید به انتها برود همه یک روح و یک بدن هستید پس تمام شما حسن هستید دل من با تو سامرایی شد تا به دیدار مجتبی برود تو بقیع پر از مخاطره‌ای کربلایی و در محاصره‌ای یا که باید جگر به زهر دهی یا سرت روی نیزه‌ها برود.. 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast