هدایت شده از شعر هیأت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 انّا لِلّهِ وَ اِنّا اِلَیهِ راجِعون
با نهایت تأسف و تأثر، شاعر پیشکسوت اهلبیت و انقلاب، استاد عباسعلی براتیپور، آسمانی شد. روحش شاد و یادش گرامی باد...
✅ @ShereHeyat
4_5996662054826544754.mp3
11.7M
#جهانِ_جان
#انسان_شناسی_۵
#استاد_شجاعی
#شهید_بهشتی
⚡️مگر نمیگویند اصلیترین کلید حل تمام مشکلات انسان، خودشناسیست؟
پس چرا بسیاری از ما، هرچه برای فراگیری این مباحث، وقت میگذاریم، باز هم تغییر قابل توجهی در زندگیمان احساس نمیکنیم؟! ✘
چرا حال دل خودمان، آن روزها که بسیار کمتر خود را میشناختیم، بارها بهتر از امروز بود؟! ✘
"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
#جهانِ_جان
#انسان_شناسی_۵
اندر خم یک کوچه ...
چرا داناییهامون تبدیل به دارایی نمیشه؟؟👇🏼
۱) بیمسألگی👈🏻 به جای داشتن درد و دغدغه مشخص
۲) شهوت اطلاعات 👈🏻 به جای انگیزه افزایش دارایی
۳) شهوت دیدهشدن 👈🏻 به جای شوق به رسیدن و شدن
۴) طی مسیر با عقل حسابگر 👈🏻 به جای قلب شعلهور
۵) آماده نکردن ظرف 👈🏻به جای پاک کردن جان
شما هم بهش فکر کنید
که چرا علی رغم قدمهای کجدار و مریزی که در طول عمرمون برداشتیم، راه به جایی نبردیم و هنوز اندر خم یک کوچه ماندهایم؟؟؟
"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
#در_مسیر_نوشتن
#قسمت_چهاردهم
❇داستان فلَش، داستانک یا داستان کوتاه کوتاه ( Flash Fiction)
قالبی در داستاننویسی است که داستات در چند خط یا حداکثر یک صفحه نوشته میشود و در پی یک کشف ضربهزننده است. این کشف میتواند غافلگیر کردن خواننده و ایجاد شوک، شوخی یا نمایش لحظهای زیبا باشد. همچنین داستانک یا فلش فیکشن میتواند پایانی نداشته باشد و انتهای داستانک را به خواننده واگذار کند. (برعکس رمان یا داستان، که در انتهای آن رویداد مهم پایان میپذیرد.)
برای تبدیل داستان کوتاه به داستانک لازم است که نویسنده بخش اصلی داستان کوتاه را در نظر بگیرد و آن را خلاصه کند. داستانک از طرح اولیهای که برای نوشتن یک رمان یا داستان کوتاه در ذهن نویسنده شکل میگیرد هم کوتاهتر و خلاصهتر است. ایجاز مهمترین صنعت ادبی در نوشتن داستانک است و نویسندهای که میخواهد داستانک بنویسد حتماً باید از نحوه ایجاز اطلاع داشته باشد تا با چیدن درست و مناسب کلمات داستانک را شکل دهد.
انواع داستانک
داستانِ کوتاهِ کوتاه: زیر ۲۵۰ کلمه.
داستان برقآسا: نوعی داستانک یا داستان بسیار کوتاهاست. حجم داستانِ برقآسا بین ۲۵۰ کلمه و ۷۵۰ کلمه متغیر است.
داستان ناگهانی: حجمِ داستانهای ناگهانی از داستانِ برقآسا بیشتر است اما از داستان کوتاه کمتر و حداکثر ۱۷۵۰ تا ۲۰۰۰ کلمهاست.
"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
#داستانک
#داستان کوتاهِ کوتاه
وقتی بیدار شدم تمام تنم درد میکرد و میسوخت. چشمهایم را بازکردم و دیدم پرستاری کنار تختم ایستاده.
او گفت: «آقای فوجیما. شما خیلی شانس آوردید که دو روز پیش از بمباران هیروشیما جان به در بردید. حالا در این بیمارستان در امان هستید».
با ضعف پرسیدم :«من کجا هستم؟»
آن زن گفت :«در ناکازاکی»
نوشته ی آلان ای مایر
ترجمه گیتا گرگانی
"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
وداع و وصل جداگانه لذتی دارد
هزار بار برو، صد هزار بار بیا
#غالب_دهلوی
"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
نه وصلت دیده بودم کاشکی ای گل، نه هجرانت
که جانم درجوانی سوخت، ای جانم به قربانت
تحمل گفتی و من هم که کردم سالها، اما
چقدر آخر تحمل، بلکه یادت رفته پیمانت!
چو بلبل نغمه خوانم، تا تو چون گل پاکدامانی
حذر از خار دامنگیر کن دستم به دامانت
تمنای وصالم نیست، عشق من مگیر از من
به دردت خو گرفتم، نیستم در بند درمانت
به گردنبند لعلی داشتی چون چشم من خونین
نباشد خون مظلومان؟ که میگیرد گریبانت
دل تنگم حریف درد و اندوه فراوان نیست
امان ای سنگدل، از درد و اندوه فراوانت
#شهریار
"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
دل گفت وصالش به دعا باز توان یافت
عمریست که عمرم همه در کار دعا رفت
#حافظ
"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
چه خوش گزیدهامت از بساطِ حُسنفروشان
نه عاشقِ تو که من عاشق بصیرت خویشم
#وحشی_بافقی
"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
گریه نکن ریرا
راهمان دور و دلمان کنار همین گریستن است
دوباره اردیبهشت به دیدنت مى آیم...
#سیدعلی_صالحی
"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ثلث
"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
هدایت شده از شکردست
هفته اول انسان شناسی.mp3
11.84M
#جهانِ_جان
#انسان_شناسی
جمعبندی پنج جلسه اول مطالب انسان شناسی
"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
هدایت شده از شکردست
4_5996662054826544755.mp3
11.93M
#جهانِ_جان
#انسان_شناسی_۶
#استاد_شجاعی
#دکتر_انوشه
⚡️ تمام وجدانهای بیدار شهادت میدهند که؛
قرنها فعالیت بشر در زمینههای گوناگون علمی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و...،
بسیار بیشتر از آن که خیر و خوبی و خوشبختی برای انسان به ارمغان بیاورد، به خلق انواع بیماریهای جسمی و روحی...
به تولید درد و رنج و فساد و قتل و غارت و خونریزی...
انجامیده است!
← حقیقتا دلیل این اتفاق چیست؟!
← جهان چگونه باید خود را از این وضع، نجات دهد؟!
"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
ندانمت به حقیقت که در جهان به که مانی
جهان و هر چه در او هست صورتند و تو جانی
به پای خویشتن آیند عاشقان به کمندت
که هر که را تو بگیری ز خویشتن برهانی
مرا مپرس که چونی به هر صفت که تو خواهی
مرا مگو که چه نامی به هر لقب که تو خوانی
چنان به نظره اول ز شخص میببری دل
که باز مینتواند گرفت نظره ثانی
تو پرده پیش گرفتی و ز اشتیاق جمالت
ز پردهها به درافتاد رازهای نهانی
بر آتش تو نشستیم و دود شوق برآمد
تو ساعتی ننشستی که آتشی بنشانی
چو پیش خاطرم آید خیال صورت خوبت
ندانمت که چه گویم ز اختلاف معانی
مرا گناه نباشد نظر به روی جوانان
که پیر داند مقدار روزگار جوانی
تو را که دیده ز خواب و خمار باز نباشد
ریاضت من شب تا سحر نشسته چه دانی
من ای صبا ره رفتن به کوی دوست ندانم
تو میروی به سلامت سلام من برسانی
سر از کمند تو سعدی به هیچ روی نتابد
اسیر خویش گرفتی بکش چنان که تو دانی
#سعدی
"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
هر چیز قاعدهای دارد
جز عشق
و عشق، انگار تا ابد بیقاعدهست…
#رضا_براهنی
"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
کار طالب آنست که در خود جز عشق نطلبد. وجود عاشق از عشق است؛ بی عشق چگونه زندگانی کند؟! حیات از عشق میشناس وممات بی عشق مییاب:
روزی دو که اندرین جهانم زنده
شرمم بادا اگر بجانم زنده
آن لحظه شوم زنده که پیشت میرم
و آن دم میرم که بی تو مانم زنده
#عین_القضات_همدانی
"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
"که محرابم بگرداند خم آن دلستان ابرو"
اولین مصرعی بود از حافظ که در نوجوانی لذت درک مفهومش را چشیدم. آن هم به واسطهی خوانش درست استاد گرمارودی، روزی این را سر کلاس تعریف کرده بودم، و دوستان این را یادشان بود که روی کیک نوشتند!!!
ذوق این مصرع برایم چند برابر شد...
و البته یاد استاد گرمارودی هم امروز در دلم زنده بود
هر کجا هست خدایا به سلامت دارش
هدایت شده از شکردست
4_6005688809067383223.mp3
12M
#جهانِ_جان
#انسان_شناسی_۷
#استاد_شجاعی
#علامه_حسنزاده_آملی
➖تمام دریاها اگر مرکّب شوند و
➖تمام درختان اگر قلم شوند و
➖تمام جنّ و انس اگر نگارنده شوند،
نخواهند توانست خلقت پروردگارت را،
به شماره درآورند...
آن وقت او، در نامهاش به تو، نوشتهاست که؛
✖️ نه تنها تمام آنچه در زمین است را..
✖️تمام هفت آسمان را...
✖️تمام عوالم را...
و در یک کلام تمام آفرینش را...
برای تو و به خاطر تو آفریدهاست !
یک بار از خودمان پرسیدهایم چرا؟!
"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
هدایت شده از شکردست
رسالت زبان و ادبیات، الکسی تولستوی، ترجمه محمد حسن روحانی، ص ۴۱
"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
محمدفریدالدین در مقابل شیخ نشست؛ مسحور نگاه پرنفوذ او، بعد از سکوتی سنگین، با صدایی گرفته پرسید:
«ای شیخ! مهمترین بخش سؤال من این است که چگونه و از چه راهی میتوان به خدا نزدیک شد؟!»
شیخ سر تکان داد.
ـ فرزندم! شرطش آن است که هیچ واجبی را ترک نکنی. حرامی مرتکب نشوی. خلق را بالاتر از خود بدانی و به خدمتشان درآیی.
برقی تند در چشمان محمدفریدالدین درخشید..
ـ تنها همین؟!
ـ بله! تنها همین؛ به شرط آنکه به عمق این معانی توجه کنی و رعایتشان را واجب دانی. البته، در طول روز هم باید ذکری بر لب داشته باشی. اگر سیبی را به آسمان بیندازی، صد چرخ میخورد تا به زمین برسد. برو و به سیر آفاق و انفس مشغول شو! بیشک با دست پُر بازخواهی گشت.
ـ اما... کارم... فرزندانم... پدر و مادر پیرم.
ـ رها کن همۀ این تعلقات را.
ـ چگونه؟!
ـ فرزندان به دست والدین بسپار و والدین به دست فرزندان. خود لباس فقر بپوش و سیر آفاق و انفس کن.
محمدفریدالدین لختی تأمل کرد و بعد سر فرودآورد.
ـ هرچه شما بفرمایید.
چند روز بعد، همراه کاروان از دروازۀ شهر بیرون رفت؛ درحالیکه صدای «مراد» در گوشش زنگ میزد:
ـ برو تا به شناخت انسان برسی. برو تا به پست و بلند روحش پی ببری. برو تا با تجاربی نو برگردی.
- از خاک تا افلاک؛ زندگینامه داستانی محمدفریدالدین عطار،
#راضیه_تجار.
"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast