eitaa logo
آن*(فرهنگ، هنر، ادبیات)
454 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
498 ویدیو
52 فایل
"آن": یُدرک و لا یوصف: به گفت در نیاید! 🌸لطیفه‌ای است نهانی، که عشق از او خیزد (صفحه‌ای برای اهالی فرهنگ، هنر و ادبیات) فاطمه شکردست دکترای زبان و ادبیات فارسی هیئت‌علمی دانشگاه پیام‌نور هنرجوی فوق‌ممتاز خوشنویسی ارتباط با من @fadak_shekardast
مشاهده در ایتا
دانلود
دستور خط فارسی. ویراست جدید.pdf
677.6K
دستور خط فارسی بسیار مهم و کاربردی به ویژه برای دوستانی که اهل "نوشتن" هستند مقاله، پایان‌نامه، داستان، شعر، .... 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فهرست کتاب 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
سلام دوستان این لحظات یاد آور روز و ساعت سفر بی بازگشت مادرم به آن سوی هستی است. بر من منت بگذارید به حمد و سوره‌ای میهمانش کنید.
ديوانه و دلبسته ی اقبال خودت باش سرگرم خودت عاشق احوال خودت باش يک لحظه نخور حسرت آن را که نداری راضی به همين چند قلم مال خودت باش دنبال کسی باش که دنبال تو باشد اينگونه اگر نيست به دنبال خودت باش پرواز قشنگ است ولی بی غم و منت منت نکش از غير و پر و بال خودت باش صد سال اگر زنده بمانی گذراني پس شاکر هر لحظه وهر سال خودت باش 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
یکی از زیباترین مرثیه‌های ادب فارسی ای آن که غمگنی و سزاواری وندر نهان سرشک همی باری از بهر آن کجا نبرم نامش ترسم ز بخت انده و دشواری رفت آن که رفت و آمد آنک آمد بود آن که بود، خیره چه غم داری؟ هموار کرد خواهی گیتی را؟ گیتی‌ست، کی پذیرد همواری مُستی مکن، که ننگرد او مُستی زاری مکن، که نشنود او زاری شو، تا قیامت آید، زاری کن کی رفته را به زاری باز آری؟ آزار بیش بینی زین گردون گر تو به هر بهانه بیازاری گویی گماشته‌ست بلایی او بر هر که تو دل بر او بگماری ابری پدید نی و کسوفی نی بگرفت ماه و گشت جهان تاری فرمان کنی و یا نکنی، ترسم بر خویشتن ظفر ندهی باری! تا بشکنی سپاه غمان بر دل آن به که می بیاری و بگساری اندر بلای سخت پدید آید فضل و بزرگمردی و سالاری 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
- تشنه‌ای که طلب آب ندارد، - گرسنه‌ای که طلب غذا ندارد، - بیماری که طلب درمان ندارد، به همان اندازه غیرطبیعی ست که انسان، - عشق الله را نداشته باشد! ✖️ طبیعی‌ترین حالت یک انسان که طلب الله و عشق اوست، چگونه حاصل میشود؟ 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
صبحِ زود برخاستن، طعم تمام روز را عوض می کند. کارها هم چقدر جلو می‌افتد. میدانی؟! صبحِ زود عطرِ غریبی دارد، عطری که در انتهای صبحِ زود تمام می شود، و هرگز به مشام آن ها که تا کَمرکِش ظهر می خوابند، نمیرسد. کسالت ، کسالت می‌آورد خواب، خواب... 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
تا کی توان به مصلحتِ عقل کار کرد؟ یک چند هم به مصلحتِ عشق کار کن... 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
‏و گفت: سنگی دیدم در راهی افگنده و بر آن سنگ، نبشته: اِقلبْ وَ اقرأ -یعنی برگردان و بخوان- گفت: برگردانیدم، نوشته بود که: چون تو عمل نکنی بِدانچه دانی، چگونه می‌طلبی آنچه ندانی؟ 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
ما را نتوان گفت مسافر که به غربت هرجا که نشستیم به یاد تو وطن شد 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
گر گلوگیر نمی‌شد غم نان مردم را همه روی زمین یک لب خندان می‌بود 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
چون پرسم از پناهی، پشتی و تکیه گاهی آغوش مهربانت، از هر جواب خوش‌تر 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
کیم من؟ آرزو گم کرده‌ای تنها و سرگردان نه آرامی نه امیدی نه همدردی نه همراهی 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
آن کس که شناخت ذوقِ تنهایی از سایه‌ی خویشتن گریزان است 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
نه در برابر چشمی، نه غایب از نظری نه یاد می‌کنی از من نه می‌روی از یاد (این بیت منسوب به حافظ است ولی نه تنها در دیوان حافظ نیست بلکه از نظر سبکی نیز با سبک حافظ همخوانی ندارد، شما شاعرش را می‌شناسید؟) 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
دیشب در روضه خانگی‌ای نشسته بودم و روضه‌خوان روضه شام و دلتنگی حضرت عباس می‌خواند که عطر دلکشی در مشامم پیچید. چشم گرداندم اما ندیدم کسی گلاب پخش کرده باشد. مو بر تنم سیخ شد. یا زهرایی گفتم و حس لحظه ی شهادت داشتم که .... ....جرعه ای چای سرکشیدم و دیدم عرق بهار قاطی دارد! 😅 خلاصه به عنوان یک از یک قدمی شهادت برگشته میگم این روزا حتی به عطر شهادتم نمیشه اعتماد کرد! 😂 ✍ 🔥سوزستان⬇️ https://eitaa.com/joinchat/2783444993C792bec2f2c
صلی الله‌علیه‌وآله 🔹انا الیه راجعون🔹 فلک امشب نشان داده‌ست روی دیگر خود را که پس می‌گیرد از خلق جهان، پیغمبر خود را.. فَلَک می‌ریزد امشب بر سر خود، خاک عالم را مَلَک بر اشک چشمش می‌کشد بال و پر خود را علی ماند و پی کاری همه رفتند... پیغمبر، به دوش این و آن نگذاشت، حتی پیکر خود را 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
علیه‌السلام 🔹تنهاترین🔹 نشستم گوشه‌ای از سفرۀ همواره رنگینت چه شوری در دلم افتاده از توصیف شیرینت به عابرها تعارف می‌کنی دار و ندارت را تو آن باغی که می‌ریزد بهشت از روی پرچینت کرم یک ذره از سرشار، سرشارِ صفت‌هایت حسن یک دانه از بسیار، بسیارِ عناوینت دهان وا می‌کند عالم به تشویق حسین اما دهانِ رحمة للعالمین وا شد به تحسینت تو دینِ تازه‌ای آورده‌ای از دیدِ این مردم که با یک گل کنیزی می‌شود آزاد در دینت مُعزّ المؤمنین خواندن مُذلّ المؤمنین گفتن، اگر کردند تحسینت اگر کردند نفرینت، برای تو چه فرقی دارد، ای والتین و الزیتون که می‌چینند مضمون آسمان‌ها از مضامینت بگو با آن سفیرانی که هرگز برنمی‌گشتند خدا واداشت جبرائیل‌هایش را به تمکینت بگو تا تیغ برداریم اگر جنگ است آهنگت بگو تا تیغ بگذاریم اگر صلح است آیینت خدا حیران شمشیر علی در بدر و خندق بود علی حیران تیغ نهروانت تیغ صفینت بگو از زیر پایت جانماز این قوم بردارند محبت کن! قدم بگذار بر چشم محبینت تو را پایین کشیدند از سر منبر که می‌گفتند: چرا پیغمبر از دوشش نمی‌آورد پایینت درون خانه هم محرم نمی‌بینی، تحمل کن که می‌خواهند، ای تنهاترین! تنهاتر از اینت تو غم‌های بزرگی در میان کوچه‌ها دیدی که دیگر این غمِ کوچک نخواهد کرد غمگینت از آن پایی که بر در کوفت بر دل داشتی داغی از آن دستان سنگین بیشتر شد داغ سنگینت سر راهت می‌آمد آن‌که نامش را نخواهم برد برای آن‌که عمری تازه باشد زخم دیرینت برای جاریِ اشکت سراغ چاره می‌گردی که زینب آمده با چادر مادر به تسکینت به تابوت تو زخمِ خویش را این قوم خواهد زد چه می‌شد مثل مادر نیمۀ شب بود تدفینت :: صدایت می‌زند اینک یتیمت از دل خیمه که او را راهی میدان کنی با دست آمینت هزاران بار جان دادی ولی در کربلا آخر در آغوش برادر دست و پا زد جان شیرینت کدامین دست دستِ کودکت را بر زمین انداخت؟ نمک‌نشناس آن دستی که روزی بوده مسکینت دعا کن زخم غم‌هایت بسوزاند مرا یک عمر نصیبم کن نمک از سفرۀ همواره رنگینت 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
تصویر دیوارنوشته‌ای در حرم حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها با شعری از ریاضی یزدی یا رب به حقِّ قافله‌سالارِ انبیاء آن صدرِ کائنات که آخِر پیمبر است عقلِ نخست و صادرِ اوّل، که نامِ وی زیبِ اذان و زیور محراب و منبر است صلوات‌الله 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک تمرین عملی❗️ ☜ وقتی که دل هرز میپرد، و معشوق حقیقی (الله) را به معشوق‌های کوچک و ناچیز می‌فروشد، و در میان تاریکی‌ها دفن می‌شود؛ باور و تکرار مکرر یک ذکر، حواس دل را جمع می‌کند! این ذکر قدرتمند چیست؟ 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast