eitaa logo
آن*(فرهنگ، هنر، ادبیات)
523 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
696 ویدیو
65 فایل
"آن": یُدرک و لا یوصف: به گفت در نیاید! 🌸لطیفه‌ای است نهانی، که عشق از او خیزد (صفحه‌ای برای اهالی فرهنگ، هنر و ادبیات) فاطمه شکردست دکترای زبان و ادبیات فارسی هیئت‌علمی دانشگاه پیام‌نور هنرجوی فوق‌ممتاز خوشنویسی ارتباط با من @fadak_shekardast
مشاهده در ایتا
دانلود
8.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🗓 ۲۵ مهر ماه سالروز درگذشت فرخی یزدی است. این شاعر آزادی‌خواه، رضاخان را عامل انگلیسی‌ها می‌دانست. 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
میرزا محمد فرخی یزدی ملقب به تاج الشعرا (۱۲۶۸ خورشیدی – ۲۵ مهر ۱۳۱۸) شاعر و روزنامه‌نگار آزادی‌خواه و دموکرات صدر مشروطیت، سردبیر نشریات حزب کمونیست ایران از جمله روزنامه طوفان و همچنین نماینده مردم یزد در دوره هفتم مجلس شورای ملی بود. شعر فرخی از میان شعرای متقدم، بیش از همه از مسعود سعد سلمان متأثر است. او علاوه بر اشعار سیاسی، در سرودن غزلیات عاشقانه نیز تبحر داشته‌است در نوروز سال۱۲۹۷ ش، فرخی برخلاف سایر شعرای شهر که معمولاً قصیده‌ای در مدح حاکم و حکومت وقت می‌ساختند شعری در قالب مسمط ساخت و در مجمع آزادیخواهان یزد خواند.  در پایان این مسمط ضمن بازخوانی تاریخ ایران، خطاب به ضیغم‌الدوله قشقایی حاکم یزد چنین گفت: خود تو می‌دانی نی ام از شاعران چاپلوس کز برای سیم بنمایم کسی را پای‌بوس لیک گویم گر به قانون مجری قانون شوی بهمن و کیخسرو و جمشید و افریدون شوی به همین دلیل حاکم یزد دستور داد دهانش را با نخ و سوزن دوختند و به زندانش افکندند. فرخی در بیمارستان زندان قصر به وسیله تزریق آمپول هوا توسط پزشک احمدی کشته شد، اگرچه گواهی رئیس زندان حاکی از فوت فرخی بر اثر ابتلا به مالاریا و نفریت است. مدفن فرخی نامعلوم بوده، ولی احتمالاً در گورستان مسگرآباد به‌طور ناشناس دفن شده‌است. 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
رسم و ره آزادی یا پیشه نباید کرد یا آنکه ز جان‌بازی اندیشه نباید کرد سودی نبری از عشق گر جرأت شیرت نیست آسوده گذر هرگز زین بیشه نباید کرد گر آبِ رَزَت باید ای مالکِ بی‌انصاف خون دل دهقان را در شیشه نباید کرد در سایه استبداد پژمرده شد آزادی این گلبن نورس را بی‌ریشه نباید کرد با داس و چکش کن محو، این خسروی ایوان را چون کوهکنی هر روز با تیشه نباید کرد 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
1912545025_1638264252.mp3
7.79M
ای یوسف خوش نام ما خوش می‌روی بر بام ما ای درشکسته جام ما ای بردریده دام ما ای نور ما ای سور ما ای دولت منصور ما جوشی بنه در شور ما تا می شود انگور ما ای دلبر و مقصود ما ای قبله و معبود ما آتش زدی در عود ما نظاره کن در دود ما ای یار ما عیار ما دام دل خمار ما پا وامکش از کار ما بستان گرو دستار ما در گل بمانده پای دل جان می‌دهم چه جای دل وز آتش سودای دل ای وای دل ای وای ما 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
9.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یه کار تمیز رسانه ای ببینیم... 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
یک حرف صوفیانه بگویم اجازت است ای نور دیده صلح به از جنگ و داوری 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
هرکسی از یار چیزی خواست هنگام وصال من به محض دیدن او خاطرش را خواستم 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
ماییم که از بادهٔ بی‌ جام خوشیم هر صبح منوریم و هر شام خوشیم گویند سرانجام ندارید شما ماییم که بی هیچ سرانجام خوشیم 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
کجاست بارشی از ابرِ مهربانِ صدایت؟ که تشنه مانده دلم در هوای زمزمه‌هایت 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
با من که آسمان تو بودم روا نبود چون ابر هر دقیقه درآیی به یک لباس 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چگونه مرگ بفرسایدت؟ مگر تو تنی؟ تو جان خالصی و تا همیشه جان تازه است 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا