eitaa logo
شاعرانه
29.7هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
631 ویدیو
47 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر و ارسال اثر https://eitaayar.ir/anonymous/G246.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | شعرخوانی فاضل نظری پوشانده‌اند «صبح» تو را «ابرهای تار» تنها به این بهانه که بارانی‌ات کنند... 📜 @sheraneh_eitaa
چه خوش است اگر بمیــرم به رهِ ولای مهــــدی سـَـر و جــان بَهــا نَــدارد که کنم فَدای مهــــدی همـہ نَقــدِ، هستـی خـود بِدهَـم بہ صــاحب جـــان که یکی دَقیـقہ بینَــم رُخِ دلگشـــای مهــــدی 📜 @sheraneh_eitaa
از ساره و از مریم و هاجر از آسیه یا هر زنی بهتر گلها همه خوبند و ریحانه عطرش فراگیر است تا محشر بوی خوشش پیچیده در هستی یاس کبود خانه ی حیدر آب است مهر دختر خورشید در شآن او نازل شده کوثر نوریه یا نور علی نور است چون تا همیشه هست روشنگر بین در و یوار هم نگذشت از زینت پر ارزش معجر خرسندیش لبخند آیینه آزردنش ،آزار پیغمبر دنیا بدون او غم انگیز است جانم فدای حضرت مادر پیش خدا قربش فراتر هست از آسیه،از مریم و هاجر 📜 @sheraneh_eitaa
برای من باز بگذار، درهای شهری را که در آن زندگی می‌کنی چیزهایی که برای تو خواهم گفت، تنها با سخن گفتن از آنها به اتمام نمی‌رسد سال‌هاست از زندگی من، لحظه‌هایی را دزدیده‌ای که تمام‌شان با نام تو یکی شده بودند برای من باز بگذار درهای شهری را که در آن زندگی می‌کنی تا آن‌جا دلتنگ شهرهای دیگری باشم این خانه‌ها، این کوچه ها و این میدان‌ها برای ما دو کافی نیست... 📜 @sheraneh_eitaa
جهان شب را صبح می کند به امیدِ خورشید.. من به امیدِ تو... | شبتون بخیر🌙✨ 📜 @sheraneh_eitaa
گفتی سپیده دم چـه دل انگیز ودلرباست گفتم تبسم تو بسی دلرباتر است گفتی چه دلگشاست افق در طلوع صبح گفتم که چهره ی تو از آن دلگشاتر است... | صبحتون بخیر و پر برکت❄️🦋 📜 @sheraneh_eitaa
من گم شده ام ، بگرد و پیدا یم کن بیمارم و آشفته، مداوایم کن شب بود و سر از کویر در آوردم با آمدنت راهی دریا یم کن 📜 @sheraneh_eitaa
مگذار که دور از رخت ای یار بمیرم یک سر بگذر بر من و بگذار بمیرم مردن به قفس بهتر از آن است که در باغ از طعنه ی مرغان گرفتار بمیرم هر مشکلی آسان شود از مستی و ترسم خالی شَوَدَم ساغر و هشیار بمیرم ! گفتی :به تو گر بگذرم از شوق بمیری ! قربان سرت , بگذر و بگذار بمیرم ! بوسه ز هما سایه‌ام افتاد صباحی باشد که در آن سایه ی دیوار بمیرم 📜 @sheraneh_eitaa
حرم امن تو کافیست هراسان شده را مثل شَه ، راه بده آهوی گریان شده را 📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | آه از دی‌ماه،از این آه سرد😭 آه از دی‌ماه،از این ماه درد😭 📜 @sheraneh_eitaa
amagh.gif
7.4K
امیرالشعرا شهاب‌الدین عَمعَق بُخاری (زادهٔ ۴۴۰ هجری قمری در بخارا، درگذشتهٔ ۵۴۲ یا ۵۴۳ قمری) مُکَنی به ابوالنجیب و ملقب به شهاب الدین و امیرالشعراء، از شاعران پارسی گوی سدهٔ پنجم و ششم قمری در ماوراءالنهر است. او به درگاه پادشاهان آل افراسیاب تعلق داشت و چند تن از امیران آن را مدح کرده‌است. اشعار وی آکنده از صنایع بدیعی است. او بخصوص در تشبیه چیره‌دست است. عمعق عمری دراز (بیشتر از صد سال) یافت. انوری ابیوردی عمعق را در شعر اهل خراسان خود به عنوان استاد سخن یاد می‌کند و مصرعی از شعر او : «خاک خون آلود ای باد به اصفاهان بر» را تضمین می‌کند. تخلص او را برخی «عمیق» و «عمیقی» گفته‌اند، ولی گویا تخلصش در اصل «عقعق» (که نام مرغی است هشیار) بوده و بعدها توسط رونویسان به صورت عمعق (که ظاهراً کلمه‌ای است بی‌معنی) درآمده. 📜 @sheraneh_eitaa
خوشاباد سحرگاهی، که بر گلشن گذر دارد که هر فصلی و هر وقتی یکی حال دگر دارد گهی بر عارض هامون ز برگ لاله گل پوشد گهی بر ساحت صحرا ز نقش گل صور دارد دم عیسیست، پنداری، که مرده زنده گرداند پی خضرست، پنداری که عالم پر خضر دارد سحرگه باد شبگیری بگل بر، ساحری سازد چنان گویی کلید سحر در دست سحر دارد نسیم باد فردوسست گویی، کز نسیم او رخ باغ و کنار راغ چون فردوس فر دارد نگاران بهشتی را نقاب از چهره بگشاید عروسان بهاری را حجاب از روی بر دارد گهی بر گل گل افشاند، گهی بر گل گهر ریزد گهی در دل مکان دارد، گهی در سر مقر دارد الا، یا باد روح افزای چهرانگیز مشک افشان خبر ده: کان نگار ما ز حال ما خبر دارد؟ چو ما هر شب سر مژگان بدر دیده آراید؟ چو ما هر شب رخ و عارض پر از یاقوت تر دارد؟ رسول زلف معشوقی، که چون جنبش پذیری تو ز مشکین زلف معشوقان نسیم تو اثر دارد شراب بوی وصلی تو، که روح از تو طرب گیرد مگر از جوهر جانی؟ که جان از تو خطر دارد همه مر روح را مانی، اگر از روح گل بارد همه اندیشه را مانی، اگر اندیشه پر دارد ضمیر عاشقانی تو، که یک ساعت نیاسایی امید وصل معشوقت همیشه در سفر دارد الا، یا جفت تنهایی و یار روز نومیدی مبادا جان آن کس کز تو جان را دوست تر دارد بجان دردارمت، زیرا که اطراف تو هر روزی بخاک حضرت میمون عالی بر، گذر دارد مبارک حضرت شاه سمرقند، آن خداوندی که از قدرت مثالش را فلک بر فرق سر دارد جمال ملک، خاقان معظم، کز جلال او قضا در پرده غیب از حریم او حذر دارد خداوند خداوندان، جهاندار جهانداران که ملک و عز و جاه و جود میراث از پدر دارد هوای او بهر جشنی هزاران شوشتر بندد زمین او بهر گامی هزاران کاشغر دارد بصلح اندر، چو رای او طریق مصلحت جوید بجنگ اندر، چو تیغ او نشان شور و شر دارد یکی از دولت و اقبال منشور شرف بخشد یکی از نصرة و توفیق تأیید و ظفر دارد نشاط زربدی مرسوم پیش شاه هر عیدی ازین معنی همی بنده رخان مانند زر دارد خداوندی، که تا جاهست، جاه از وی شرف گیرد خداوندی، که تا جودست، جود از وی خطر دارد خط قوس و قزح گه گه پدید آید نمایش را که اندر طاعتش هر کس ز یاقوتی کمر دارد ایا فخر همه شاهان و عذر نیک بد خواهان بد اندیش تو در شریان ز اندیشه شرر دارد خجسته پادشاهی تو، رعیت را و ملکت را خجسته باد جان آن که او چون تو پسر دارد بهارست، ای بهار ملک و عیدست، ای عماد دین بخواه آن می که بوی مشک و رنگ معصفر دارد بشارت باد از ایزد همیشه جان آن کس را که نام و سیرتش زنده چو تو فرخ سیر دارد بقا بادت بفر ملک، چندانی که تو خواهی که دولت زین سپس صد عید ازین فرخنده تر دارد 📜 @sheraneh_eitaa
من گمانم زندگی باید همین باشد من که باور کرده ام، باید همین باشد راست می گویي، بگو آن ها که می گفتی باز آگاهم کن از آن ها که آگاهی از فریب، از زندگی، از عشق هر چه می خواهی بگو، از هر چه می خواهی هر چه خواهی کن، تو خود دانی گر عبث، یا هر چه باشد چند و چون، این است و جز این نیست مرگ گوید: هوم! چه بیهوده! زندگی می گوید؛ اما باز باید زیست، باید زیست، باید زیست... 📜 @sheraneh_eitaa
هربار که هوای رفتن به سرم می زند می روم در گوشه ای تنها می نشینم تا این سودا از خیالم بگذرد! می دانم اگر بروم هرگز به اینجا باز نخواهم گشت! 📜 @sheraneh_eitaa
شب گذشته شتابان به رهگذار تو بودم به جلد رهگذر، اما در انتظار تو بودم نسیم زلف تو پیچیده بود در سر و مغزم خمار و سست، ولی سخت بی قرار تو بودم همه به کاری و من دست شسته از همه کاری همه به فکر و خیال تو و به کار تو بودم خزان عشق نبینی که من به هر دمی‌ای گل در آرزوی شکوفائی و بهار تو بودم اگر که دل بگشاید زبان به دعوی یاری تو یار من که نبودی منم که یار تو بودم چو لاله بود چراغم به جستجوی تو در دست. ولی به باغ تو دور از تو داغدار تو بودم به کوی عشق تو راضی شدم به نقش گدایی اگر چه شهره به هر شهر و شهریار تو بودم 📜 @sheraneh_eitaa
اى هـمـ نفسم ، شـب به شـما خوش،نفسـت گــرم رویای قشــــنگی بنشــیند همه شب گوشه ی خوابت شبتون در پناه حق 📜 @sheraneh_eitaa
الســلام اے همـــــہ‌ے دارو ندار دل من باز شد صبحِ من و عشق تو ارباب شروع حضرت عشق سلام🌷💚 |سلام صبحتون بخیر و پر برکت🦋❄️ 📜 @sheraneh_eitaa
فرخ صباح آن که تو بر وی نظر کنی فیروز روز آن که تو بر وی گذر کنی ای آفتاب روشن و ای سایه همای ما را نگاهی از تو تمامست اگر کنی 📜 @sheraneh_eitaa
باز، روزی نو در راه است و تو باید که مُسلّح باشی با عشق، اندیشه، ایمان، شادی … چاره‌ای نیست عزیز من! سهم ما از میلیارد‌ها سالْ حیات و حرکت ذرّه‌ی بسیار ناچیزی‌ست. این سهم را، چه کسی به تو حق داد که با خستگی و پیریِ روح با بلاتکلیفی، با کسالت، دودِلی به تباهی بکشی؟ باورکُن! زندگی را، پُر باید کرد امّا، نه با باطل و بیهوده نه با دلقکی و مسخرگی نه با هر چیزِ کِدِر و کثیف و نه با هر چیزی که انسانِ شریف از آن، شرمش می‌آید. زندگی را، پُرِ پُر بیاد کرد: لبریز، و دائماً سرریزکنان: پُر و خالی. باور کن... 📜 @sheraneh_eitaa
چه خوش است راز گفتن به حریف نکته سنجی، که سخن نگفته باشی، به سخن رسیده باشد.... 📜 @sheraneh_eitaa
زدل مهر تو ای مه رفتنی نی غم عشقت بهر کس گفتنی نی ولیکن شعله مهر و محبت میان مردمان بنهفتنی نی 📜 @sheraneh_eitaa
اعظم سعادتمند سال ۱۳۵۸ در خانواده‌ای اهل شعر در قم متولد شد. او که در ابتدا در رشتۀ فیزیک تحصیل می‌کرد پس از اخذ مدرک کارشناسی با تغییر رشته، مدرک کارشناسی‌ارشد خود را در رشتۀ تصوف و عرفان اسلامی اخذ کرد. او از سال ۸۲ به‌طور جدی وارد عرصۀ شعر شد و قالب مورد علاقه او غزل است. سعادتمند هم‌اکنون به‌عنوان دبیر به تدریس در مدارس اشتغال دارد. از او سه مجموعه شعر به نام‌های «گنجشک‌های پاییز»، «باران پس از برف» و «لیلی آذر» به چاپ رسیده است. 📜 @sheraneh_eitaa
رد می‌کنی شاید پس از زنگ دبستان طفل کلاس اولی را از خیابان شاید که دلداری دهی راننده‌ای را وقتی شکایت می‌کند از راهبندان می‌آوری تا کوپه کیف مادری را که ناتوان راهی شده سوی خراسان شاید صدامان کرده‌ای با نام کوچک در غربت یک‌ریز شهری نامسلمان شاید تو را یک صبح جمعه دیده باشیم که چای می‌ریزی برای ندبه‌خوانان گاهی می‌اندیشم در این سرما کجایی؟ شاید کنار آتش یک مرد چوپان شاید تو را هر جای دنیا دیده باشیم در زیر باران...زیر باران... زیر باران... 📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | شعرخوانی اعظم سعادتمند در دیدار شاعران با رهبر انقلاب اسلامی غزل مادرانه 📜 @sheraneh_eitaa