بدیع الزمان فروزانفر؛ شگفتی ساز حوزه ادبیات و حکمت کلاسیک
محمدحسین بشرویهای معروف به بدیعالزمان فروزانفر فرزند آقا شیخ علی بشرویهای در سال ۱۲۷۶ هجری شمسی در بشرویه از توابع استان خراسان جنوبی زاده شد.
مقدمات علوم را در زادگاه خود آموخت و آنگاه راهی مشهد شد و از محضر استادان ادب حوزه خراسان هم چون ادیب نیشابوری بهره برد. حدود سال ۱۳۰۰ به تهران رفت و تحصیلات خود را در مدرسه سپهسالار ادامه داد
در جوانی در همان مدرسه به تدریس پرداخت و چندی بعد در سال ۱۳۰۵ به سمت معلمی دارالفنون و دارالمعلمین عالی منصوب شد. در سال ۱۳۱۳ به معاونت دانشکده معقول و منقول (الهیات) منصوب شد.
در سال ۱۳۱۴ هیئت ممیزه دانشگاه تهران مرکب از نصرالله تقوی، علی اکبر دهخدا و ولیالله نصر تألیف ارزنده او به نام "تحقیق در زندگانی مولانا جلال الدین بلخی" را ارزیابی و به او گواهینامه دکتری اعطا کرد.
شاهکارهای او پژوهشهایش بر زندگی مولانا جلال الدین محمد بلخی و تصحیح آثارش است که مدت چهل سال از زندگی این ادیب برجسته را به خود اختصاص داد. زندهیاد فروزانفر در مقدمه خود بر کتاب «رساله در تحقیق احوال و زندگانی مولانا جلالالدین محمد مشهور به مولوی» به تاریخ بهمن ۱۳۱۵ درباره مواجهات خود با مولوی – از دوران کودکی تا زمان نگارش این رساله – مطالب شیرینی را نوشته است.
به باور عموم ادیبان و پژوهشگران مقبولترین تصحیح از دیوان شمس با عنوان «کلیات شمس یا دیوان کبیر» در ۱۰ مجلد (۹ کتاب) توسط زندهیاد بدیع الزمان فروزانفر انجام گرفته است. این تصحیح در فاصله سالهای ۱۳۳۶ تا ۱۳۴۴ توسط انتشارات امیرکبیر منتشر شد. حین کار روی این تصحیح بود که زندهیاد فروزانفر به چشم درد شدید مبتلا شد.
از دیگر تصحیحات مهم «فیه ما فیه» مولاناست که برای نخستین بار به سال ۱۳۳۵ منتشر شد. ذوق پژوهش پیرامون زندگی مولانا او را به تصحیح «معارف بها ولد» و «معارف برهان الدین محقق» هم کشاند. تلاشهای او باعث شد تا نسلهای بعدی بهترین تصحیحات از آثار مولانا و آثار خویشاوندانش را که از جمله برترین آثار ادبی و حکمی ایران زمیناند، در دسترس داشته باشند.
فروزانفر در سال ۱۳۴۶ از استادی دانشگاه بازنشسته شد، اما همکاری خود را در تدریس در دوره دکتری ادبیات فارسی تا روزهای پایانی عمر ادامه داد. وی عضویت مجلس سنا را به دست آورد. مدتی نیز ریاست کتابخانه سلطنتی را نیز به عهده گرفت. بدیع الزمان فروزانفر در ۱۶ اردیبهشت ۱۳۴۹ بر اثر سکته قلبی در ۷۳ سالگی درگذشت
#معرفی_شاعر #بدیع_الزمان_فروزانفر
📜 @sheraneh_eitaa
اگر باز جویی خطا از صواب
نیابی یکی همنشین چون کتاب
یکی همنشین است پاکیزه دل
نه بدخواه مردم نه پیمان گسل
نخواهد ماند مردم نه پیمان گسل
نخواهد ز گیتی مگر کام تو
نه هرگز به زشتی بر نام تو
زکار جهانت دهد آگهی
بیاموزدت راه و رسم مهی
بود سوی آزادگی رهنمون
کند مرد را دید و دانش فزون
درون پر ز معنی زبان پر ز پند
نیارد زیان و نخواهد گزند
خردمند گوید که در دفتر است
ز هر کس هر آن چیز کاو بهتر است
که تا باز ماند یکی یادگار
گزینان گیتی به هر روزگار
سخنهای نیکو گزین کردهاند
به دفتر درون پا گستردهاند
همی بر خورد مردم از خوب و زشت
ز تخمی که دانای پیشین بکشت
به دانش گشاید زبان تو را
برافروزد این پاک جان تو را
روان دارد ز تیرگی به دور
کشاند ورا تا به اقلیم نور
که آلودگی را بدان راه نیست
در آن پرده جزجان آگاه نیست
بدو کشت دانش برآورده بر
وز او جان گویا بود مایه ور
سخن گر چو جان است او چون تن است
و گر جان چراغ است او روغن است
کتاب است آئینه روزگار
که بین در او رازها بی شمار
کند آشکار آن چه باشد نهان
سخن گوید و بسته دارد زبان
گشاید به دانا همه از خویش
ز نادان نهان دار آواز خویش
دهد از سخن جان و دل را فروغ
همه راست گوید، نگوید دروغ
چنین همنشین گر به دست آوری
نشاید که بگذاری و بگذری
#شعر #بدیع_الزمان_فروزانفر
📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | استاد مسلم ادبیات فارسی
ادیب، شاعر، نویسنده و مترجم برجسته، دکتر بدیعالزمان فروزانفر
📜 @sheraneh_eitaa
باورم كن!
باورم كن!
رهگذارِ كوچههای خيس رؤيا
و خيال و خاطرات
و حيرت و موسيقی
و حس و كلام ،
باورم كن!
باورم كن!
از فشارِ بغض
ديگر در نمی آيد صدایم
با نگاهت ايمنم كن
تا بگويم:
“دوستت دارم”
همين
و
والسلام .
#علی_بداغی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
چو زین بگذری مردم آمد پدید
شد این بندها را سراسر کلید
سرش راست بر شد چو سرو بلند
به گفتار خوب و خرد کار بند
پذیرندهٔ هوش و رای و خرد
مر او را دد و دام فرمان برد
ز راه خرد بنگری اندکی
که مردم به معنی چه باشد یکی
مگر مردمی خیره خوانی همی
جز این را نشانی ندانی همی
تو را از دو گیتی بر آوردهاند
به چندین میانجی بپروردهاند
نخستین فطرت پسین شمار
تویی خویشتن را به بازی مدار
شنیدم ز دانا دگرگونه زین
چه دانیم راز جهان آفرین
نگه کن سرانجام خود را ببین
چو کاری بیابی از این به گزین
به رنج اندر آری تنت را رواست
که خود رنج بردن به دانش سزاست
چو خواهی که یابی ز هر بد رها
سر اندر نیاری به دام بلا
نگه کن بدین گنبد تیزگرد
که درمان ازوی است و ز اوی است درد
نه گشت زمانه بفرسایدش
نه آن رنج و تیمار بگزایدش
نه از جنبش آرام گیرد همی
نه چون ما تباهی پذیرد همی
از او دان فزونی از او هم شمار
بد و نیک نزدیک او آشکار
#فردوسی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
تو آن بُتی که پرستیدنت خطایی نیست
و گر خطاست! مرا از خطا ابایی نیست
بیا که در شب گرداب زلف موّاجت
به غیر گوشهی چشم تو ناخدایی نیست
درون خاک، دلم می تپد، هنوز اینجا
به جز صدای قدمهای تو صدایی نیست
نه حرف عقل بزن با کسی نه لاف جنون
که هر کجا خبری هست ادعایی نیست
دلیل عشق فراموش کردن دنیاست
و گرنه بین من و دوست ماجرایی نیست
سفر به مقصد سر در گمی رسید، چه خوب
که در ادامهی این راه ردّ پایی نیست
#فاضل_نظری #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
نقد عمرت ببرد غصّهٔ دنیا بگزاف
گر شب و روز در این قصّهٔ مشکل باشی
شبتون در پناه حق🌙
#شعر
📜 @sheraneh_eitaa
ببینمت
تو کجایی...
که چهرهات باغیست
که از هزار پنجره
نور میوزد هر صبح...
#رضا_براهنی #شعر
|صبحتون پر از عشق و آرامش 🌸🍃
📜 @sheraneh_eitaa
من قطرهام و تو روحِ اُقیانوسی
من با دلِ تو ، تو با صدف مأنوسی
زیباست طلوعِ عشق در ساحلِ تو
آن لحظه که آفتاب را می بوسی
#حسن_یزدان_پناهی #شعر #ارسالی_مخاطب
📜 @sheraneh_eitaa
بیا و عاشق خود را دوباره احیا کن
مرا میان بلاها بگرد و پیدا کن
ببین که غرق تو هستم، آهای منجی عشق!
بیا و دست مرا دور خویشتن جا کن
در انتظار نگاهت به راه استاده م
ز اذیتِ منِ چشم انتظار پروا کن
روا مدار بمانم چنین غریب و غمین
و با منِ سرِراهی کمی مدارا کن
غمی به وسعت دنیا درون سینهٔ من
نشاط ثانیه ها را دوباره برپا کن
در انتظار رخ تو صبور نتوان بود
مگو به من: «بنشین و فقط تمنّا کن»
تو مهربانی و اینک خودت شرایط را
برای دیدن روی گُلت مهیّا کن
فقط اجازهٔ یک تک نگاه می خواهم
تو گوشه ای بنشین و فقط تماشا کن!
بیا و محض رضای خدای خود فکری
به حال این دل بی سرپناه تنها کن
مرا لیاقتِ بودن در انتظار تو نیست
چو عاشقانِ سرافکنده با دلم تا کن
در انتظار تو بودن مریضیِ سختی ست!
به بوسه ایّ و نگاهی مرا مداوا کن
در آرزوی وصال تو چون زُلیخایم
تو یوسفانه دلم را دوباره زیبا کن
قسم به جان هر آن کس که دوست می داری
نقاب فاصله ها را بگیر و بالا کن
#شعر #وحید_رستگار
📜 @sheraneh_eitaa
من تشنه ام ولی، در کوزه آب نیست
حال خراب هست، جان خراب نیست
چون سایه روز و شب، در آب و آتشم
آرامش جهان، بی اضطراب نیست
جا ماندهی شما، واماندهی دل است
پاداش زندگیش غیر از عذاب نیست
پرسیدی و دریغ، حرفی نداشتم
باید سکوت کرد، وقتی جواب نیست
تنگم شکسته است بر ساحل شما
تاب عذاب من بیرون ازآب نیست
#عبدالجبار_کاکایی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
سراب ِ تشنگی ام در فریب می آید
به بغض ِتلخ و به حِسی عجیب می آید
تمام هستی من بَهر کُهنه ِ دردی داغ
به لب رسیده ولی با شکیب می آید
میان ِ غربت این آخرین روز ِ صفر
به یاری ات نه حُر و نه حَبیب می آید
دل شکسته ِ به زانو نشسته در حرمت
دخیل بسته ، یقینا طبیب می آید
صدای ِ دسته ی سینه زنی دردل من
چو ذکر ِ بارز ِ " اَمن یُجیب " می آید
هوای صحن وسرایت چقدر معصوم است
ز ِگُنبد و حرمت ، بوی ِ سیب می آید
سلام ضامن آهو ، سلام امام رئوف
دل ِشکسته به سویت غریب می آید .
#سیدمحمود_سیدموسوی #شعر #ارسالی_مخاطب #امام_رضا #چهارشنبه_های_امام_رضایی
📜 @sheraneh_eitaa
طهماسب قلیخان کلهر متخلص به «وحدت کرمانشاهی» و ملقب به «افصحالمتکلّمین» سال ۱۲۰۱ در کرمانشاه چشم به جهان گشود. وی علوم زمان خود مانند صرف، نحو، بلاغت و کلام را آموخت اما پس از مدتی به سیر و سلوک عرفانی علاقهمند شد و تخلص «وحدت» را برای خود برگزید. وی مدتی در کربلا ساکن شد و ۳۰ سال پایانی عمر خود را در تهران سپری کرد. او در سال ۱۲۶۲ درگذشت و در قبرستان ابنبابویه شهر ری به خاک سپرده شد. اشعار او در «دیوان وحدت کرمانشاهی» گردآوری شده است.
#معرفی_شاعر #وحدت_کرمانشاهی
📜 @sheraneh_eitaa
یا شب افغان شبی یا سحر آه سحری
میکند زین دو یکی در دل جانان، اثری
خرم آنروز که از این قفس تن برهم
به هوای سر کویت بزنم بال و پری
در هوای تو به بی پا و سری شهره شدم
یافتم در سر کوی تو عجب پا و سری!
آنچه خود داشتم اندر سر سودای تو رفت
حالیا بر سر راهت منم و چشم تری
سالها حلقه زدم بر در میخانۀ عشق
تا به روی دلم از غیب گشودند، دری...
خبر اهل خرابات مپرسید ز من
زآنکه امروز من از خویش ندارم خبری
#وحدت_کرمانشاهی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
هدایت شده از ابنا TV
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ویدیو | واکنش اسقف اعظم برزیلی به خبر ظهور
🔹 برشی کوتاه از دیدار «خوزه آنتونیو پروتزو» اسقف اعظم شهر کوریتیبا برزیل با آیتالله رمضانی دبیرکل مجمع جهانی اهلبیت(ع) و واکنش جالب سراسقف به خبر ظهور
🔹 آیتالله رمضانی به دعوت مسلمانان برزیل به این کشور سفر کرده بود.
•┈┈••✾••┈┈•
🕋 جزئیات بیشتر از این سفر و اخبار شیعیان جهان را از خبرگزاری بینالمللی اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ دنبال کنید👇
https://eitaa.com/joinchat/587071544C7398b4cadf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | کارت بانکی را بده،این است اِندکامها💳😇
شعرخوانی طنز خانم آراسته نیا
📜 @sheraneh_eitaa
با من که به چشم تو گرفتارم و محتاج
حرفی بزن ای قلب مرا برده به تاراج
ای موی پریشان تو دریای خروشان
بگذار مرا غرق کند این شب مواج
یک عمر دویدیم و به جایی نرسیدیم
یک آه کشیدیم و رسیدیم به معراج
ای کشتۀ سوزاندۀ بر باد سپرده
جز عشق نیاموختی از قصه حلاج
یک بار دگر کاش به ساحل برسانی
صندوقچه ای را که رها گشته در امواج
#فاضل_نظری #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
بد نگوییم به مهتاب اگر تب داریم
دیدهام گاهی در تب ماه میآید پایین
میرسد دست به سقف ملکوت
دیدهام سهره بهتر میخواند
گاه زخمی که به پا داشتهام
زیر و بمهای زمین را به من آموخته است
گاه در بستر بیماری من حجم گل چند برابر شده است
و فزون تر شده است قطر نارنج شعاع فانوس
و نترسیم از مرگ
مرگ پایان کبوتر نیست
مرگ وارونه یک زنجره نیست
مرگ در ذهن اقاقی جاری است
مرگ در آب و هوای خوش اندیشه نشیمن دارد
مرگ در ذات خوش دهکده از صبح سخن میگوید
مرگ با خوشه انگور میآید به دهان
مرگ در حنجره سرخ-گلو میخواند
مرگ مسئول قشنگی پر شاپرک است
مرگ گاهی ریحان میچیند
مرگ گاهی ودکا مینوشد
گاه در سایه نشسته است به ما مینگرد
و همه میدانیم
ریههای لذت پر اکسیژن مرگ است...!
در نبندیم به روی سخن زندهٔ تقدیر
که از پشت چپرهای صدا میشنویم
پرده را برداریم ؛
بگذاریم كه احساس هوایی بخورد
بگذاریم بلوغ
زیر هر بوته كه میخواهد بیتوته كند
بگذاریم غریزه پی بازی برود
كفشها را بكند
و به دنبال فصول از سر گلها بپرد
بگذاریم كه تنهایی آواز بخواند
چیز بنویسد و
به خیابان برود ...
ساده باشیم
ساده باشیم چه در باجهٔ یک بانک
چه در زیر درخت !
#سهراب_سپهری #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
ﺍﺯ ﺗﻮ ﺍﯼ ﻋﺸﻖ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺩﻝ ﭼﻪ ﺷﺮﺭﻫﺎ ﺩﺍﺭﻡ
ﯾﺎﺩﮔﺎﺭ ﺍﺯ ﺗﻮ ﭼﻪ ﺷﺒﻬﺎ، ﭼﻪ ﺳﺤﺮﻫﺎ ﺩﺍﺭﻡ
ﺑﺎ ﺗﻮ ﺍﯼ ﺭﺍﻫﺰﻥ ﺩﻝ ﭼﻪ ﺳﻔﺮﻫﺎ ﺩﺍﺭﻡ
ﮔﺮﭼﻪ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﺧﺒﺮﻡ ﻧﯿﺴﺖ ﺧﺒﺮﻫﺎ ﺩﺍﺭﻡ
#عماد_خراسانی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
بوی بهشت می شنوم از صدای تو
نازکتر از گل است گلِ گونه های تو
ای در طنین نبض تو آهنگ قلب من
ای بوی هر چه گل نفس آشنای تو
ای صورت تو آیه و آیینه ی خدا
حقا که هیچ نقص ندارد خدای تو
صد کهکشان ستاره و هفت آسمان حریر
آورده ام که فرش کنم زیر پای تو
رنگین کمانی از نخ باران تنیده ام
تا تاب هفت رنگ ببندم برای تو
چیزی عزیزتر ز تمام دلم نبود
ای پاره ی دلم ؛ که بریزم به پای تو
امروز تکیه گاه تو آغوش گرم من
فردا عصای خستگی ام شانه های تو
در خاک هم دلم به هوای تو می تپد
چیزی کم از بهشت ندارد هوای تو
همبازیان خواب تو خیل فرشتگان
آواز آسمانیشان لای لای تو
بگذار با تو عالم خود را عوض کنم :
یک لحظه تو به جای من و من به جای تو
این حال و عالمی که تو داری ؛ برای من
دار و ندار و جان و دل من برای تو
#قیصر_امین_پور #شعر #روز_دختر
📜 @sheraneh_eitaa
دیشب مثال هر شب،خوابت به چشمم آمد
این خوابِ هر شب ِمن پایان ندارد انگار
شبتون در پناه حق🌙
#شعر
📜 @sheraneh_eitaa
بگذار كه بر شاخهی اين
صبحِ دلاويز
بنشينـم و
از عشق سرودی بِسرايم...
#فریدون_مشیری #شعر
|صبحتون بخیر و پر برکت 🌸🍃
📜 @sheraneh_eitaa
تو، به لیموی خوش بوی بهاری
طـراوت بخـشِ جـانِ کوهـسـاری
ز لطفِ شب، ترنّم بر لبت مست
سـحــر با نالههای خود خمـاری
گهی در پردهی ساز و گهی زلف
به هر حلقـه نوای ناب داری
مگـر بر جامهی پاکـیزهی تو
نشیند از تفقّـدها غـباری؟
که زیر پا نداری التفاتی
به رسم دوستی و غمگساری
هزاران بار خواهش کردم از تو
مـبادا بیخـبر جـانم گـذاری
دوباره چشم من مانده به راهت
چه دردی بدتر از چشم انتظاری؟
دعای هر شبم صحّت به جانت
به جانت صحّتِ هر بیقـراری
قـراری یافتم در قعـر جـانم
که جانم یافته حُسنِ نگاری
#رشوند #شعر #ارسالی_مخاطب
📜 @sheraneh_eitaa
بدون عشق به سینه نفس نمی آید
چرا کنار دلم همنفس نمی آید
چگونه سر کنم این روزهای غمگین را
درون خانه ی دل هیچ کس نمی آید
شبیه باغ پر از آفتم نمی دانم
چرا کسی به هوای هَرس نمی آید؟
گرفته دور مرا میله های دل تنگی
که رنگ عشق به مرغ قفس نمی آید
"نوا" نبند دلت را به این زمانه دون
مکن صدا که دگر دادرس نمی اید
#نوا #شعر #ارسالی_مخاطب
📜 @sheraneh_eitaa