eitaa logo
اشعار ناب آئینے
21.8هزار دنبال‌کننده
630 عکس
14 ویدیو
3 فایل
کـانـال🔹اشعـــــار نابــــــ آئیـــــنے🔹 محبوبتریــن ، بزرگتریــن ، بروزتریــن کانــال شعــر مذهبـی در تلگرام و ایتا زیر نظــر شاعــــــران بنام کشــــــوری ادمین ارسال شعر و تبلیغات: @ad_shereaeini کانال اشعارناب با همین آیدی در تلگرام فعال است
مشاهده در ایتا
دانلود
@shere_aeini با بهترین رخت و لباس میهمانی امشب بیایید حوریان آسمانی آری ملائک صف به صف مشغول شادی غم رفته امشب کاملاً در انفرادی شهر مدینه نور باران شد سراسر با چل چراغ ماه و"رقص نور" اختر پُر گشته دنیا بی نهایت از فرشته بر روی بال تک تک آن ها نوشته بنوشته با خط خودش حی تبارک پیوند یاس و حضرت یاسین مبارک عاقد خدا و شاهدش پیغمبر او داماد حیدر گل عروسش کوثر او در صورت زهرا چه شرم دلنشینی ست در چهره ی مولا چه شوق بی قرینی ست لبخند شرم و شوق زهرا را نظر کن این رخت دامادی مولا را نظر کن 🔸شاعر: ؟؟؟ ___________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini تبریک که روزِ شادمانیست امروز پیوندِ دو نورِ آسمانیست امروز از آینه و آب و گل و قرآن مست در عرش بساطِ گل فشانیست امروز داماد علی است و عروس کوثرِ عشق جبریل نوای خطبه خوانیست امروز الحمد از این نعمتِ عظمی که همی خوشحال رسولِ مهربانیست امروز! تبریک که روز شادمانی آمد پیوند دو نور آسمانی آمد داماد علی و فاطمه گشته عروس داود نبی به خطبه خوانی آمد از آینه و گل و گلاب و قرآن جبریل برای گلفشانی آمد با امرِ خدا بساط شادی جور است دلشاد رسول مهربانی آمد! 🔸شاعر: ___________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini دست خدا چو دست به سوی خدا گرفت در اصلْ مصطفی ز علی اذن را گرفت دیدند خواستگار علی بود ظاهراً یک روح بود عشق ولی در دو تا بدن زهرا اگر نشست علی هم به پیش رفت الحق علی به خواستگاری خویش رفت زهرا همان علی ست ولی در پس حجاب غیر از بلی چه چیز به حیدر دهد جواب؟ تو حیدری و هر چه که فریاد زد سروش پیدا نشد برای تو در عرشْ ساق دوش بی ساق دوش آمده بر دوش ذوالفقار دست خدا نموده به پا کفش وصله دار دنیا شنید گر چه ز لب های مصطفا در اصل خطبه خواند برای شما خدا چون در شب زفاف شما فرش می شود با این دلیل عرش خدا عرش می شود سابیده اند قند ستاره به تور ابر در عقد هم شدند دو تا رشته کوه صبر زَوّجتُ عشق، جزوسپاه علی در آ اَنکَحتُ فاطمه به نکاح علی در آ از تو بهشت تا که جوابت بلی شود با تو علی میان خلایق علی شود در بند تو زده پدر خاک را خدا عقد تو کرده جمله ی "لولاک" را خدا کردند اشک های علی را محاسبه مهریه ی تو آب شد عند المطالبه آتش گرفت علقمه و نیل گُر گرفت هذا موکّلی پر جبریل گُر گرفت دم رفت توی سینه ولی بازدم رسید دست علی و فاطمه کم کم به هم رسید... 🔸شاعر: __________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini در آسمان مدینه ستاره‌باران بود ستاره بود وهمه کوچه‌ها چراغان بود خدا دو نور خودش را رسانده بود بهم عجیب نیست اگر شهر نورافشان بود ملائکه همگی آمدند روی زمین از ازدحام ملک شهر راه‌بندان بود فرشته‌ها هم از آن سفره شام می‌خوردند ولیمه علی و فاطمه فراوان بود شبی که صاحب مجلس خود پیمبر بود چه مجلسی! که در آن جبرئیل مهمان بود چه افتخار بزرگی نصیب ایران شد عنان مرکب زهرا به دست سلمان بود در آسمان وزمین شوروجشن وهمهمه است شب عروسی و عقد علی و فاطمه است شب عروسی و عقد دو دُرّ ناب خداست همه مخارج این جشن با حساب خداست اگر که هردو جهان خواستگار زهرا بود علی میان همه اول انتخاب خداست برای دادن پاسخ اگر تامل کرد رسول منتظر دیدن جواب خداست سزات مهریه فاطمه، علی باشد برای اینکه علی مظهر کتاب خداست ظهور فاطمه را هیچکس نخواهد دید چراکه پیش علی هست ودرحجاب خداست کسی که باعث رنج علی و فاطمه شد همیشه مستحق آتش عذاب خداست به پیشگاه خدا مصطفی ستایش کرد به فاطمه چقدر از علی سفارش کرد از این به بعد تو همخانه علی هستی علیست شمع و تو پروانه علی هستی نبی سپرد به دست وصی نگینش را از این به بعد تو دردانه علی هستی اگر که ساقی کوثر علی شده، کوثر... تویی و صاحب میخانه علی هستی بخاطر تو علی روزیش دوچندان شد تو رزق و روزی روزانه علی هستی اگر که شان تو برتر نباشد از حیدر بدون شک که تو هم شانه علی هستی فرشته آمد و قرآن به دورشان چرخاند خدای عزوجل نیز عقدشان را خواند خدیجه نیست کنارش که مادرش باشد شب عروسی او پیش دخترش باشد خدیجه نیست که یاری کند پیمبر را خدیجه نیست که همراه همسرش باشد چه روسری ولباس عروسیش ساده است خدیجه نیست به فکر گل سرش باشد کنار چادر او می‌کشد به روی زمین خدیجه نیست نگهدار معجرش باشد چقدر جای خدیجه مقابلش خالیست کنار سفره عقدش برابرش باشد خدیجه نیست برایش حنا درست کند برای شام عروسی غذا درست کند 🔸شاعر: ___________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini می‌رسد قصه به آنجا که علی دل تنگ است می‌فروشد زِرهی را که رفیق جنگ است چه نیازی دگر این مرد به جوشن دارد «إن یکاد» از نفس فاطمه بر تن دارد خبر از شوق به افلاک سراسیمه رسید تا که این نیمهء توحید به آن نیمه رسید علی وفاطمه در سایهء هم... فکر کنید شانه درشانه دوتا کعبهء یکدست سفید عشق تاقبلِ همین واقعه مصداق نداشت ساز و آواز خدا گوشهء عشّاق نداشت کوچه آذین شده در همهمه آرام آرام تا قدم رنجه کند فاطمه آرام آرام فاطمه... فاطمه با رایحهء گُل آمد ناگهان شعر حماسی به تغزل آمد آسمان با نفسش رنگ دگر پیدا کرد دست او پیرهن نو به تن دنیا کرد ابر مهریهء او بود که باران آمد نفَس فاطمه فرمود که باران آمد ناگهان پنجره‌ای رو به تماشا وا شد هر کجا قافیه «یا فاطمةالزهرا» شد مثنوی نام تو را برده، تلاطم دارد چادرت را بتکان، قصد تیمّم دارد می‌رود قصهء ما سوی سرانجام آرام دفتر قصه ورق می‌خورد آرام آرام 🔸شاعر: ___________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini عروس فاطمه داماد فاتح خیبر شد است عاقد این عقدحضرت داور رسید ساقی کوثر به سوره‌ء کوثر اگر تو اهل دلی یک صدا بگو حیدر سحر رسیده به شکرانه‌اش نماز کنید (و ان یکاد بخوانید و در فراز کنید) ز عرش حضرت جبریل می‌زند فریاد موالیان علی گشته از جهیم آزاد به نام حیدر کرار خانه‌ام آباد خدا به یمن علی مژده بربهشتم داد شب وصال دو عاشق دو دلبر همراز تمام خلقت عالم از این دو شد آغاز دلم خوشست غلام غلامتان هستم کبوتر حرم روی بامتان هستم ز لطف دوست جواب سلامتان هستم همیشه تشنه یک جرعه جامتان هستم خدا محبت هرکس که در میان انداخت (مرا به بندگی خواجه جهان انداخت) 🔸شاعر: ___________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini فرشتگان خدایی به عرش رحمانی همه به حال شعف در پی چراغانی به کف زنی شده مشغول بهر پیوندی و می کنند به سوی زمین گل افشانی در آسمان مدینه زنند بال و پری به دور خانه طاها، حبیب ربانی به روز اول ماهی که هست ذی الحجه مدینه گشت مهیا برای مهمانی مدینه غرق سرور است بهر پیوندی میان دو گل خلقت کمال انسانی یکی بود گل دردانه رسول خدا یکی بود علی، آن شهریار ایمانی بخواند خطبه پیمبر برای این پیوند و دست به دست بداده، دو یار جانانی بسی رضایت پروردگار حاصل شد ز ازدواج پر از سادگی و آسانی ز وصلتی که شود در تمامی اعصار نمونه ای ز بهین شیوه مسلمانی الا تو حضرت صاحب، عطا نما صله ای به شاعری که کند اینچنین ثناخوانی 🔸شاعر: __________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
زهرا(س) و علی(ع) دو یارِ عاشق هستند لبخند لبِ گلِ شقایق هستند تفسیرِ دقیق سوره ی انسانند هر دو نفس و نبضِ حقایق هستند! 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini "یاعلی گفت با تمام وجود تا همه‌عمر با علی باشد با علی باشد و طنین دلش دم‌به‌دم ذکر یاعلی باشد آمد و چشم خانه روشن شد از حضورش، تلألؤ نورش آمد و جلوه کرد تا با عشق، محو نور خدا، علی باشد خانه یعنی بهشتی از احساس، زن این خانه تا که فاطمه است خانه یعنی جهانی از امید، مرد این خانه تا علی باشد شرح این زندگی فقط عشق است داستانی که خط‌به‌خط عشق است حرفی از درد نیست وقتی که یار دردآشنا علی باشد شب جشن است آمدم مادر! شاعر لحظه‌هایتان باشم شعر زیباست تا زمانی که نور این بیت‌ها علی باشد به دعای تو سخت محتاجم! مهربانِ علی دعایم کن! تا دلم آنچان که می‌خواهی شیعۀ مرتضی علی باشد ورد لب‌های من به لطف شما از ازل ذکر یاعلی بوده لطف کن باز تا که ذکر لبم تا ابد نیز یاعلی باشد" 🔸شاعر: ___________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini ماه هر شب تا سحر محو تماشای علی‌ست تازه در این خانه زهرا ماه شب‌های علی‌ست چشم دنیا روشن از ماه جمال مرتضاست چشم زهرا روشن از روی دلارای علی‌ست با شگفتی‌های دنیای علی بیگانه‌ایم این‌ که دنیا پیش او هیچ است دنیای علی‌ست بارها با اشک خود زخم علی را بسته است گرمی این دست‌ها تنها مداوای علی‌ست روز وانفساست محشر، شیعیان لاتحزنوا این که محشر خاک پای اوست زهرای علی‌ست یاعلی امضا کند یا فاطمه فرقی که نیست آخرش امضای زهرا عین امضای علی‌ست 🔸شاعر: ___________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini تا گل به نسیم راه در می‌آید از خاک بوی گیاه در می‌آید امشب به ستاره‌ها بگو کِل بکشند خورشید به عقد ماه در می‌آید دارد به زمین شمایلی می‌بخشد بر ماه غرور کاملی می‌بخشد این تازه عروس آسمانی دارد پیراهن خود به سائلی می‌بخشد بر هر چه به غیر عشق می‌تاخت علی با خوب و بد زمانه می‌ساخت علی از غم خبری نداشت تا وقتی که بر فاطمه‌اش نظر می‌انداخت علی آن خانۀ ساده را که خوشبو می‌کرد لبریز صمیمیتِ شب‌بو می‌کرد او شاه زنان بود، ولی نان می‌پخت او گر چه فرشته بود، جارو می‌کرد 🔸شاعر: ___________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini خدا برای علی آستین که بالا زد ز اوج عرش در خانه ء نبی را زد بدون واسطه ناز کنیز خویش کشید تمام کون و مکان را به نام زهرا زد برای اینکه بخندد عروس؛روی حریر هرآنچه خواست نوشتند و مهر و امضازد نوشت حیدر و زهرا همیشه مال همند کنار صفحه ء این روز را خودش تا زد 🔸شاعر: ___________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini آسمان می‌خواند امشب، قدسیان دف می‌زنند حوریان کِل می‌کشند و خاکیان کف می‌زنند شیر عاشق کش! کدام آهو دلت را برده است؟ تیغ مرحب جو! کدام ابرو دلت را برده است؟ آسمانی بی کرانی، عاشق دریا شدی آمدی آیینه‌ی انسیه‌ی حورا شدی امشب ای زیباترین! ای دلبر کوثر بیا! شب، شبِ عشق است، ای داماد پیغمبر بیا! بیش از این ها با دل محبوب ما بازی نکن پیش این نیلوفر یکدانه غمازی نکن مثل اقیانوس آرام است این بانو ولی در دلش طوفان به پا کردی، مدارا کن علی! «لیلة القدر» نگاهش یا علی! اجر تو است او «سلام فیه حتی مطلعِ الفجر» تو است از ازل در پرده بود آیینه‌دارش می‌شوی در عبور از کوچه باغ عشق، یارش می‌شوی قدّ و بالای علی از چشم زهرا دیدنی‌ست وای! وقتی می‌رسد دریا به دریا دیدنی است ماه در اوج برکه دیدنی‌تر می‌شود قدر زهرا با علی فهمیدنی‌تر می‌شود مانده احمد تا کدامین وجه رب را بنگرد روی حیدر را ببیند یا به زهرا بنگرد ای بلال! امشب اذانی را که می‌خواهی بگو «اَشهدُ اَنَّ علیاً حجت الله»ی بگو عقد زهرا و علی در آسمان‌ها بسته شد سرنوشت عشق هم بر زلف آن‌ها بسته شد گفت احمد: این زره خرج جهاز دختر است خوب می‌دانست حیدر بی زره هم حیدر است تا در میخانه امشب روح را پر می‌دهیم دل به چشم کوثر و دستان حیدر می‌دهیم 🔸شاعر: ___________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini از عرش فرشته ها اگر می آیند به جشنِ دلِ پیامبر می آیند زهراست عروس و شاه داماد علی این دو چقدر به یکدگر می آیند! 🔸شاعر: ___________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini يك دل كه نه ، صد دل شدم عاشق به حيدر باید بکوبم دم به دم ،حلقه بر این در عَقد مرا با مرتضي اَلَه بخوانده من را كنار حضرت مولا نشانده ناگه صدا آمد از آن دُر درخشان احمد تلاوت کرد آیاتی ز  قرآن احمد وکیل مرتضی ،اَلَه وکیلم با  شوی  خود از کل عالم دست گیرم عِقد مرا حیدر به روح و جسم و جان بست عَقد مرا احمد درون آسمان بست بس یک زره باشد صداق نقد زهرا باشد خدا  نَک خطبه خان عَقد زهرا مِهرم بود کوثر ،فرات و زم زم و نور چِهرم به غیر از محرمان بوداست مستور من کَعب عشقم، قبله حاجات و باور اذن دخول خواند ، بیاید چون پیمبر زینت بود بر منزل من پرچم نصر وارث بود بر مظهر من صاحب عصر این جان عالم بر فدای جان زهرا دار و ندار ما همه قربان زهرا زهرا نه تنها دخت پاک مصطفی(ص) بود زهرا به ذات حق قسم  ، نور خدا بود شیعه،!لوای فاطمه (س) مانند گنج است دنیا بدون اهل بیت(ع)،رنج است ،رنج است 🔸شاعر: ___________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini امروز قدسیان همه لبخند میزنند عطر دعا به عرش خداوند میزنند با ازدواج فاطمه و حضرت علی آیینه را به آینــــــه پیونــــد میزنند 🔸شاعر: ___________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini صدای به هم خوردن بال و پر بود گمانم که جبریل آن دور و بر بود نگاهش به در بود مهمان بیاید صدای در آمد، علی پشت در بود علی بود امّا نه مثل همیشه که رخسارش از شبنم شرم، تر بود گُل افتاد بر گونۀ حیدر امّا مگر خواستگاری از او خوبتر بود؟! علی خواست لب وا کند، لب فرو بست نگفت و محمّد خودش باخبر بود «فداها ابوها»، نگاهش به زهراست به نوری که در خانه‌اش جلوه‌گر بود به زهرا که قالوا بلی خواند و خندید به زهرا که شاد از قضا و قدر بود علی رفت و زهرا جهیزیّه می‌خواست علی مردِ میدان و جنگ و خطر بود زره داشت، شمشیر و اسب و دگر هیچ که داراییِ او همین مختصر بود زره شد جهیزیّۀ عشق اما از آن روز زهرا برایش سپر بود 🔸شاعر: ___________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini علی و فاطمه مصداق آن دو دریایند به جز حسین و حسن نیست "لُوء لُوء و مَرجان" قسم به آیه "تَبّت یدا" بریده شود دو دست هر که زند دست جز بر این دامان اگر‌که تیغ به رویم کشند می مانم نمیشوم ز مسیر غدیر رو گردان به حشر گر‌ که شفاعت کند گناه مرا ثواب میخورد آن روز غبطه بر عصیان 🔸شاعر: _______________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini امشب خدا لطف نهان خود هویدا می کند امشب تفاخر فرش بس بر عرش اعلا می کند امشب دو تا را جفت هم، از صنع، یکتا می کند یعنی علی ماهِ رخ زهرا تماشا می کند با چشم دل در صورت او سیر معنا می کند امشب حسد برخاکیان، بی حد برند افلاکیان خندان چمن؛ رقصان دمن؛ خوشدل زمین؛خرم زمان اهل ولایت شادمان خرد و کلان و جزء و کل در دست اسرافیل بین، صورش شده ساز و دُهُل با نور، دعوتنامه بفرستاده هادیِّ سُبُل امضا، ز ختم المرسلین گیرندگان، خیل رُسل هر کس که آید همرهش نی دسته گل؛ یک باغ گل در آمد و شد اولیا، در رفت و آمد انبیا ای غصّه و ای غم برو ای شوق و ای شادی بیا از بهر این ساعت زمان لحظه شماری کرده است وز بهر این وصلت زمین نابردباری کرده است چشم فلک شب تا سحر اخترشماری کرده است ایوب دهر از شوق امشب، بی قراری کرده است دست خدا وجه خدا را خواستگاری کرده است امشب علی، آن عدل کل بر عقل کل داماد شد شاگرد ممتاز نَبی، داماد بر استاد شد خوان کرم مخلوق را دعوت به مهمانی کند صد نعمت از رحمت خدا بر خلق ارزانی کند وز طور موسی آمده تا آن که دربانی کند آید خلیل، آرد ذبیحِ خود که قربانی کند یوسف گرفته مِجمر و اسپند گردانی کند کرّوبیان در هلهله، قدوسیان در همهمه عیسی به دنبال علی، مریم کنار فاطمه امشب به ملک اهل دل مولی الموالی، والی ست بر سینه ی غم دست رد زن، شب شب خوشحالی ست شام سیه بختی شد و روز همایون فالی ست کوثر کنار ساقی کوثر علیّ عالی ست زهرا به خانه بخت شد جای خدیجه خالی ست امشب به روی مرتضی، لب های زهرا خنده کرد آن دل گر از غم مرده بود، از خنده ی خود زنده کرد میخانه باز و هر کسی جام مکیّف می زند ناهید، پامی کوبد و تندر به کف، دف می زند رنگین کمان چون مشتری خود را در این صف می زند لبخند وصل امشب چه خوش کوثر به مصحف می زند آری نه تنهاخاکیان، هر آسمان کف می زند منشین غمین امشب دلا شادی جان کن برملا خیز و مِس خود کن طلا، آیینه ات را دِه جلا عقد علی و فاطمه در آسمان هابسته شد در آسمان هابسته شد در کهکشان ها بسته شد زین نرگس و سوسن دگر چشم و زبان ها بسته شد راه یقین ها باز شد، پای گمان هابسته شد بازاریانِ حُسن را دیگر دکان ها بسته شد خورشید و ماه و آسمان، آیینه گردانی کنند چون در زمین خورشید و ماهی نورافشانی کنند بزمی که حق آراسته الحق تماشایی بُوَد جبریل مأمورست و فکر مجلس آرایی بود میکال از عرش آمده گرم پذیرایی بود چشم کواکب خیره گر از چرخ مینایی بود در شهر یثرب لاجرم، خوش گِرد هم آیی بُوَد خیل مَلک از عرش سوی فرش فرش آورده اند بهر جلوس انبیا پَرهای خود گسترده اند امشب ز شادی هر وجودی خویش را گم می کند گردون تماشای زمین با چشم اَنجُم می کند دریای لطف سرمدی، بی حد تلاطم می کند اهل زمین را آسمان غرق تَنَعُّم می کند هر غنچه بهر وا شدن چون گل تبسم می کند امشب زمان شادی بی حدّ و بی اندازه شد با دست جانان دفتر عشق علی، شیرازه شد امشب صدف، بر گوهری، یک بحر، گوهر می دهد یک گوهر اما از دو عالم پر بهاتر می دهد صرّاف کل، دردانه ای تحویل حیدر می دهد خود دست دختر را پدر بر دست شوهر می دهد؟ نی نی، فلک خورشید را بر ماه انور می دهد؟ تبریک گو بر مصطفی، جبریل از دادار شد زهرا امانت باشد و حیدر امانتدار شد امشب علی در خانه ی خود شمع محفل می برد کشتی عصمت، ناخدا را سوی ساحل می برد مشکل گشای عالمی، حل مسائل می برد انسان کامل را ببین، با خود مکمل می برد هم آن به این دل می دهد؛ هم این از آن دل می برد با نغمه ی جادویی اش، داوود مداحی کند با خامه مانی کِی توان این نقش طراحی کند؟ چشمی ندیده در زمین در هر زمان مانندشان خورشید و مه تبریک گو بر وصلت و پیوندشان شادیِ زهرا و علی پیداست از لبخندشان شیعه مبارکبادگو، بر یازده فرزندشان ای شیعه، دست افشان شو و تبریک بر دل ها بگو بر پای خیز و تهنیت بر مهدی زهرا بگو ای ساقیِ کوثر کنار خود بهشتی رو ببین قامت قیامت را نگر طوبا ببین مینو ببین زین پس هلال خویش را در آن خَم ابرو ببین هم روز را در چهره او، هم شب در آن گیسو ببین هم لاله زار رو ببین، هم نافه بارِ مو ببین هر چند ماهِ رُخ عیان امشب به تو آسان کند روزی رسد کز چشم تو رُخسار خود پنهان کند 🔸شاعر: ___________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini . امروز روز ساقی و کوثر است عروسی فاطمه با حیدر است . این خبر سُرُور است نور کنار نور است . گشوده حوریان آسمانی روی زمین سفره عقد خوانی بادا مبارک جشن شادمانی شیر خدا داماد پیغمبر است . این خبر سرور است نور کنار نور است . گرفت مصطفی ز دست زهرا داد به دست آن امام والا ندا رسید از بهشت اعلا وصلت این دو فیض جان پرور است . این خبر سرور است نور کنار نور است . فاطمه افتخار هر عروس است شیر خدا انیس هر نفوس است بر در آنان همه خاکبوس است فاطمه دلربا علی دلبر است . این خبر سرور است نور کنار نور است . خواهی اگر سهم براتت دهند تا اَبَد از غصّه نجاتت دهند بهشتیان شاخه نباتت دهند گو صلواتی که نشاط آور است . این خبر سرور است نور کنار نور است 🔸شاعر: ___________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini آن شب که بین هاله‌ای از نور بودم بین پَر و بالِ ملک مستور بودم وقتی مرا بردند از پیش پیمبر تا خانه‌ی مردِ دلیرِ بدر، حیدر گفتم: علی جان گرچه ناموس خدایم اما برای تو کنیزی می‌نمایم من آمدم در خانه‌ات سوسو کنم من با عشق زیر پات را جارو کنم من گفتم علی جان کارهای خانه با من گردیدن دور تو چون پروانه با من گفتى: تو كه باشى دلم گرم است زهرا با تو تنور خانه‌ام گرم است زهرا آوردمت در خانه‌ام ريحانه باشى بانوى من خانوم اين كاشانه باشى گفتى: بيا تا جان به پاى تو بريزم گفتى براى اولين دفعه "عزيزم" گفتى: اگر چه خواجه‌ی لولاک هستم زهراى من بر ساحت تو خاک هستم از كوثر چشمت عزيزم باده نوشم زهرا كه دارم، پس زره را می‌فروشم گفتى' كه می‌بالم به پيوند تو زهرا جانِ على قربان لبخند تو زهرا گفتى تو را احمد امانت داده بر من بيرون نيا از خانه‌ات حتى اگر من... با دست بسته رفتم و زانويم افتاد يا ريسمان كينه بر بازويم افتاد زهرا نيا بيرون كه اين كابوس سخت است آرى زمين افتادنِ ناموس سخت است از جاى اينكه هر دو دستم را ببندند ای‌كاش بين كوچه چشمم را ببندند بلكه نبينم زير دست و پا می‌اُفتی در كوچه تا پا می‌شوى از جا می‌اُفتی حيدر بميرد خار بر رويت نگيرد ميخ درِ خانه به پهلويت نگيرد حيدر بميرد با مغيره در نيفتى بر روى خاکِ كوچه‌ها با سر نيفتى حيدر بميرد نشنود نيلى شدى تو يا در گذر آزرده از سيلى شدى تو آن شب به او گفتم علی یار تو هستم هرچه که پیش آید طرفدار تو هستم گفتم تحمل کردن مسمار با من افتادن بین درودیوار با من گفتم که پژمردن میان کوچه با من حتى زمین خوردن میان کوچه با من گفتم علی جان سایه‌ی بالاسرم باش کوچه که رفتم خواهشاً دوروبرم باش هردم کنارم باش بارِ من نیفتد در بین کوچه گوشوار من نیفتد... 🔸شاعر: ___________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini سحر روی پلکِ تماشا نشسته سرِشب به امید فردا نشسته به امید فردا که دنیا ببیند خدا پای وصل دو دریا نشسته حیا زیر چادرنمازِ شرافت شده قرص ماهی که بالا نشسته "ولی" رو به روی بهشت مجسم سرِ چشمه‌سار تولی نشسته سپر می‌فروشد چه باکی ز دشمن به بازو اگر حرز زهرا نشسته سرسفره‌ی عقد در وصف این دو هر آیینه آیینه از پا نشسته پی دیده بوسیِ دختر، پیمبر سر راهِ ام ابیها نشسته کمی دیر شد بین سجاده‌ی اشک گمانم که زهرا به نجوا نشسته و یا سائلی بر سر راه بانو پی مسألت با تمنا نشسته در این شادی اما ز دوریِ مادر غمی در دلِ تنگِ زهرا نشسته 🔸شاعر: _______________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini علی در رزم و آتش با خدا بود شُکوهِ معجزاتش با خدا بود مگو چیزی ندارد که عروسیش... تماماً سور و ساتَش با خدا بود ** علی و جلوه‌ی پروردگاری ندارد هیچ غیر از ذوالفقاری به کوریِ فلانی و فلانی خدا می‌رفت با او خواستگاری ** شراب عشق نوشِ مرتضی شد که زهرا یاس پوشِ مرتضی شد علی را دید همتایی ندارد خدا خود ساقدوشِ مرتضی شد ** شروطش را پیمبر با علی گفت به گوش فاطمه آنجا علی گفت چگونه خطبه‌ی این عقد را خواند که زهرا جای ب..له یا علی گفت 🔸شاعر: _______________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini نبی نشاند دو آیینه را برابر هم شدند این دو چنین چهره‌ی مکرر هم چگونه مرد و زنی نوع غایی از هر دو علی و فاطمه هستند شکل دیگر هم علی ز فاطمه آغاز و فاطمه ز علی مقیدند به هم این دو اند مصدر هم کدام از این دو شرافت به آن دگر دارد کدام از این دو نبودند گاه رهبر هم امام و مرشد و پیر و بزرگ یکدیگر امیر و راضی و مرضیه اند و حیدر هم وقوف و طائف و قربانیان هم هستند منا و کعبه‌ی یکدیگرند و مشعر هم چه یافت میشود آیا در این دو اقیانوس در عمق این دو ندیدیم غیر گوهر هم نجف زیارت زهرا مدینه طوف علی که عاشقان جهان رفته‌اند در بر هم 🔸شاعر: ___________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
برای دسترسی به اشعار مراسم ازدواج حضرت علی (ع) و حضرت زهرا (س) بر روی هشتگ زیر بزنید