eitaa logo
اشعار ناب آئینے
21.6هزار دنبال‌کننده
630 عکس
14 ویدیو
3 فایل
کـانـال🔹اشعـــــار نابــــــ آئیـــــنے🔹 محبوبتریــن ، بزرگتریــن ، بروزتریــن کانــال شعــر مذهبـی در تلگرام و ایتا زیر نظــر شاعــــــران بنام کشــــــوری ادمین ارسال شعر و تبلیغات: @ad_shereaeini کانال اشعارناب با همین آیدی در تلگرام فعال است
مشاهده در ایتا
دانلود
@shere_aeini در پاسخ به هتک حرمت ساحت عظیم امام رضا (علیه السلام) تاری که از ولای تو در من تنیده شد بر عمق جان نشست و ز مهرت قصیده شد چون تو شروع یک غزل ناب گشته ای یاد تو در سراسر دفتر گزیده شد از شوق دیدن تو نکرده است خواب خوش پلکی زد آفتاب و ز نورش سپیده شد یادی که در حریم تو بوده است یک دمی از آنچه غیر یاد تو باشد، بریده شد هر کس به هر کجا به لبش گفته یا رضا صوتش به ماورای فلک هم شنیده شد "هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق" عشقی که از محبت مادر مکیده شد چون آهوی رمیده به سویت روان شدم باید که صید کوی تو شد تا رهیده شد 🔸شاعر: ___ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini خو گرفتیم به هجران و گرفتاری خویش بیقراریم و دچاریم به ناچاری خویش طلب ما ز کریمان سرِ جایِ خودش است ما فراموش نکردیم بدهکاری خویش قرب ما گوشه نشینان به نوازش نکشید گریه کردیم سحر، موقع دلداری خویش برو سجادهء ما را بتکان، مِی بردار بسکه مستیم در این میکده با زاری خویش وسط حلقهء عشاق، زمینگیر شدیم خوب شد بین گداهای حرم پیر شدیم خاکِ ویرانِ زمین عالم بالا شده است راهِ معراج همه خانهء موسی شده است می کشانند عقب قافله تا عرش، مرا طورِ موسی همه اش جلوهء زهرا شده است دختر فاطمه در اصل، خودش فاطمه است بی جهت نیست که معصومهء بابا شده است خواهری آمده تا دل ز برادر ببرد آنکه با اذن رضا آبروی ما شده است مات او گنبد و گلدسته و ایوانِ طلاست ذات او جلوه ای از پنج تن آل عباست بین ما زمزمه و حال دعایش پیچید در محله، خبر لطف و عطایش پیچید بیشتر گرم طوافش که شدم فهمیدم دور و اطراف ضریح، اسم خدایش پیچید خِیریّت داشت بماند، نرود جای دگر وسط کوچه اگر پای گدایش پیچید خوب شد درد مریضی که به پایش افتاد خوب تر شد که رضا نسخه برایش پیچید جای ما امن شده تا به تلاطم نخوریم بهتر این است که از کنج حرم جُم نخوریم خاک، زر می شود از یک نظر رهگذرش آمدم سجده کنم باز روی خاک درش وقت و بی وقت، چرا درب حرم را نزنم حرجی نیست به دیوانه اگر زد به سرش با گنهکاری خود آمدم و راهم داد باز شرمندهء زهرا شده ام بیشترش آه ای بادصبا آه دلم تنگ شده حاجتم را برسان دست ضریح پدرش شدنی نیست بگیرد دل ساقی ز کسی شدنی نیست نگیرند سراغی ز کسی خواهری سوخت ولی مضطر و رنجیده نشد وسط معرکه ها بال و پرش چیده نشد به سر و صورت و آن پوشیه اش دست نخورد نور خورشید، نهان مانده و تابیده نشد هرکسی دور و برش بود فقط محرم بود نخی از معجر او دست کسی دیده نشد محترم بود و سر کوچه و بازار نرفت وسط بزم می و مجلس اغیار نرفت 🔸شاعر: ___ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini در پاسخ به هتک حرمت ساحت عظیم امام رضا (علیه السلام) بی ریشه ،  حرامزاده و ناخلف است با تیغِ غیورِ سرخِ شیعه طرف است هر کس که به ساحتت جسارت  بکند او بی شرفِ بی شرفِ بی شرف است 🔸شاعر: ___ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini در پاسخ به هتک حرمت ساحت عظیم امام رضا (علیه السلام) جز خاک کوی دوست مرا تاج سر مباد بی نور گنبدش شب من را سحر مباد هر کس گرفت دامن او نامدار شد هر کس نشست در حرمش، در به در مباد سلطان اگر رضاست! رعیّت شدن سزاست جز مُهرِ مهرِ یار به دل معتبر مباد ما را نسیم صبح حرم بیمه کرده است در دوزخ گناه، جز اینم سپر مباد بیت المقدسم حرم پاک مشهد است ای عنکبوت زاده از اینت خبر مباد؟! تا بوده است بوده همین! عالم وجود جز عرصه ی مقابله ی خیر و شر مباد با قیمت فروختنِ غیرت و شرف ای کاش حاصلِ احدی سیم و زر مباد خرمای نخل میثم تمار خورده ایم نخل طلای کن! خَذَفی بیشتر مباد … . خذف: سنگریزه 🔸شاعر: ___ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
☑️ سالروز ارتحال امام خمینی (ره) @shere_aeini از غم دوست در این میکده فریاد کشم دادرس نیست که در هجر رخش داد کشم داد و بیداد که در محفل ما رندی نیست که برش شکوه برم، داد ز بیداد کشم شادی‌ام داد، غمم داد و جفا داد و وفا با صفا منت آن را که به من داد کشم عاشقم، عاشق روی تو، نه چیز دگری بار هجران و وصالت به دل شاد کشم در غمت ای گل وحشی من ای خسرو من جور مجنون ببرم تیشه فرهاد کشم مردم از زندگی بی تو که با من هستی طرفه سرّی‌ست که باید بَرِ استاد کشم سال‌ها می‌گذرد، حادثه‌ها می‌آید 🔸شاعر: ______________________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
☑️ سالروز ارتحال امام خمینی (ره) @shere_aeini مثل شیرینی روحانی یک رؤیا بود سال‌هایی که در آن روح خدا با ما بود یاد باد آن شکرین فرصت ایام وصال که به کوتاهی یک خاطرۀ زیبا بود وقت آیینه به تسبیح جمالش خوش بود حال پروانه ز کار نگهش شیدا بود کس ندانست که با او ز نهان‌خانۀ اُنس چه حکایات لطیف و چه هدایت‌ها بود عارفی بود که در فصل بلند نگهش باب نورانی برهان تماشا وا بود همۀ آینه‌ها را به تشهّد واداشت نور اسماء و صفاتی که در او پیدا بود هر چه از دامن خوش‌بوی کرامات افشاند همه انفاس مسیحایی روح‌افزا بود شرح اسرار سبک‌روحی او داشت نسیم کاین‌چنین در چمن لاله و گل غوغا بود پرده از راز شهیدان سحر بر گیرید تا ببینند که با او چه کرامت‌ها بود 🔸شاعر: ______________________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
از غم دوست در این میکده فریاد کشم دادرس نیست که در هجر رخش داد کشم سال ها می گذرد حادثه ها می آید انتظار فرج از نیمه خرداد کشم 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini سلام حضرت جان،مهربان دوران ها سلام مأمن آرامش پریشان ها ضریح نور تو مصداق کعبه ی جان ها شکوه صحن عتیقت بهشت مهمان ها نفس بریده ام و جان تازه می خواهم برای از تو سرودن اجازه می خواهم رسیده ای که بتابی به آسمان همه تو ای صبور ترین یار،هم زبان همه مرام آینه ها را بده نشان همه دوباره جان بده بر جسم نیمه جان همه برای شانه ی من تکیه گاه یعنی تو امید هر دل بی سرپناه یعنی تو همیشه زائر دور از تو مثل زندانی ست نصیب عاشق دور از حرم پریشانی ست و هرچه شیعه در عالم دلش خراسانی ست ارادت به شما اصل هر مسلمانی ست لباس خادم این نورخانه سنگین است خیال نوکری ات حسرت سلاطین است شکوه ناب ترین عکس هایمان اینجاست همیشه وقت غم و درد جایمان اینجاست صداقت دل بی ادعایمان اینجاست مدینه و نجف و کربلایمان اینجاست پناه مردم دلخسته از ستم هایی تمام دلخوشی کشور عجم هایی اگرچه شهر پر از صحنه های عصیان است هنوز نام تو اسم شب خراسان است امید روشنمان ذکر یا رضا جان است درون سینه به مهرت،گناه سوزان است همیشه زائر از اینجا به دست پر برگشت گناه کار به اینجا رسید و حر برگشت ضریح، سنگ صبور غم مسافر هاست تمام حوصله ات خرج درد زائر هاست بهشتِ مشهد تو مقصد مهاجر هاست رسیدنِ به عبایت امید شاعر هاست نه دعبلم نه فرزدق،گدا حسابم کن تو آفتابی و چون ذره ها حسابم کن نیامدم که تو را باز درد سر بدهم رسیده ام که در این آستانه سر بدهم کبوترانه به شوق تو بال و پر بدهم برای عرض ارادت دو چشم تر بدهم گرفتم از در این خانه اعتقادم را جواب داده ای هر ذکر یا جوادم را به زخم بی کسی ام التیام می خواهم سلام داده،علیک السلام می خواهم ز جرعه های مرامت،مرام می خواهم میان حصن حصینت دوام می خواهم نفس نفس به هوایت همیشه محتاجم خرابم و به دعایت همیشه محتاجم حرم شنیده فقط بغض در صدایم را نگفته ام به کسی جز تو رنج هایم را کسی نداشته جز چشم تو هوایم را فقط تو باخبری بغض کربلایم را خدا کند که دلم تنگ، بیش از این نشود دلم مسافر محروم اربعین نشود اجازه می دهی ام غم نصیب تان باشم؟ منم مخاطب یابن الشبیب تان باشم؟ مرید عشق حسین غریب تان باشم؟ گریز روضه ی شیب الخضیب تان باشم؟ "بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد" 🔸شاعر: =========================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini تا که در باغ بهشتت یارضا داخل شدم اختیارم رفت از کف ..ناگهان سائل شدم گم شدم بینِ شلوغے حرم ..شڪرخدا باعنایاتِشما ..پیداشدم قابل شدم.. تادخیلِپنجرهفولادِ تو بستم ..دلم.. بیبرو برگرد بر الطاف تان شامل شدم من کجا و این حریمِ باصفا..جداًمنم!! اےنچنین در محضرِ پاکِ شما نائل شدم "السلام...اےآینهدارِ پیمبر السلام" "السلام اے زاده ے زهرا اطهر السلام" تو رئوفے ..مهربانیدلبرے ..دلدادهاے مثلِ جدّت مرتضے ساقیِ صدها باده ای نیست در قاموسِ تو ..راندن عزیزِ فاطمه لطف هاے بے امان دارے به هر افتاده ای حال و روزم را تماشا کن کنارے مانده ام گاه‌گاهے یڪ نگاهے کن کنارِ جاده ای مطمئنم باز مے بخشے مرا سلطانِ عشق پادشاهِ نه فلڪ آخر تو زهرا زاده اے .. "السلاماے وارث ِ موسے ابن جعفر السلام" "السلام اے زاده ے زهراے اطهر السلام" بالِ پروازے بده..آقااسارتمے کشم در معاصے و گناهان سخت ذلّت مس کشم باز درگیرِ خودم هستم ..نجاتم مے دهی؟ خوبمے دانے که من هم داغِ غربت مے کشم در سیاهے ها گمم باید که پیدایم کنے رنج هاے بے شمارے در ضلالت مے کشم آه اے همسایه ام ..ای مهربان‌تر از همه سالهاے سال در این خانه منّت مے کشم "کے خریدارے کنے این نوکرِ آلوده را " "یڪ عوض کن با نگاهے کلّ ِاین شالوده را " 🔸شاعر: =========================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini زنگ نقاره ی تو باز پریشان شده است یک مسیحی وسط صحن مسلمان شده است خلق در فکر طوافند بگو سرش چیست دور تا دور حریمت پر میدان شده است! با وضو بوسه بر این در زده زائر، به نظر درِ چوبی حرم مصحفِ قرآن شده است ای که ایمان همه بی تو به مویی بند است مرد سلمانی از انفاس تو سلمان شده است میرسد کار گدای تو به آنجایی که همه ی شهر بفهمند سلیمان شده است اسم تو گرچه بنا شد که بگویند رضاست تو علی هستی و مشهد نجف اشرف ماست زائرت حضرت موسا و حریمت طور است آسمان، صحن تو و خادم صحنت نور است گاهی آنقدر شلوغ است رواقت که دگر کفشداری تو از دادن جا معذور است مطمئن است شفا میدهی اش نابینا گره ای هم که زده دور مشبک کور است دانه پاشیدم و دیدم که محلم نگذاشت کفتر صحن تو حق دارد اگر مغرور است! از قدمگاه کمی گرد و غبار آوردم خاک پاهای تو سوغاتی نیشابور است من همان سائل انگشتری هر روزه تو علی هستی و در نجفت فیروزه دل زوار تو از شور و شعف پر شده است صحن در صحن تو از عطر نجف پر شده است اشک در صحن تو باران شدنش علت داشت آهوی گمشده حیران شدنش علت داشت از ضریح تو فقط خیر و کرم میریزد سائل هر شبه سلطان شدنش علت داشت اثر جذبه ی ایوان تو بود آقا جان راهب دیر مسلمان شدنش علت داشت پشت این پنجره فولاد شفا ریخته است درد در صحن تو درمان شدنش علت داشت کوری آمد وسط صحن تو، بینا برگشت فلجی از حرمت روی دوتا پا برگشت یک نفر شیعه شد از دین مسیحا برگشت مرده در صحن گهرشاد به دنیا برگشت تا دم صحن تو برداشت قدم گفت رضا لال یکمرتبه در بین حرم گفت: جان به قربان تو و معجزه های حرمت من نفس میکشم...اما به هوای حرمت خادمت خسته شد و چوب پرش رفت از دست یکنفر باز گمان کرده ضریحت قبله ست صد و ده بار علی گفته ام اطراف حرم باز هم نام علی شعر مرا ریخت بهم خیرهای کثیر را عشق است کرم کم نظیر را عشق است طول صحن غدیر را عشق است سنگفرش مسیر را عشق است زائر سر به زیر را عشق است پیش سلطان اسیر را عشق است اینهمه مستجیر را عشق است حال و روز فقیر را عشق است این حرم این امیر را عشق است نغمه ی یا رضا رضا عشق است مشهدت مثل کربلا عشق است کل القاب تو بجا اما اینکه اسمت علیست را عشق است حب آل علیست راه نجات بر گل روی مرتضی صلوات 🔸شاعر: =========================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini حرم لبخنده، آرومه، عزیزه ،دست و دل بازه حرم سنگ صبوره ، مهربونه ،محرم رازه یه موقع سفره‌ی عقده ، یه وقت درمون بیمارا یه وقت آغوشه واسه چشمای خیس عزادارا حرم شیرینیِ لبخند، توی جیب خادم‌هاس یه کاسه آب سقاخونه توی هق هق گرماس یه چشمه اشک شوقه تو دل هر تکه آیینه جواب نامه‌ی توی ضریحه ، بال آمینه حرم همراه آدم، تو هجوم روزای سخته اذون اولِ تو گوش نوزادای خوشبخته برای غربت زائر ،حرم گرمای یه خونه اس برای بال زخم یه کبوتر مرهمه، لونه اس حرم اعجاز چایی واسه‌ی یه شونه‌ی خسته اس یقینه واسه‌ اون که کرده کل عمرشو دست دست نسیم دل بخوا‌ه دور فواره اس سر ظهرا دل شاد‌ یه بچه اس واسه رو هم چیدن مهرا یه نقشه توی برگ اول ادعیه هامونه برای نوجوونا نقشه‌ی یه گنج پنهونه صدای شوق نقاره اس، صدای گرم امیده خراسانه جواز رفت و آمدهای خورشیده طناب دست یه معلوله که رو پاش وایساده دل یه پنجره اس که می‌شنوه با اینکه فولاده یه امضای عزیزه که قد یه دنیا می ارزه حرم برگ برات کربلای یه کشاورزه تسلای دل دلگیریه که با خودش قهره سلام اول صبح خیابونای یه شهره پناه بی ‌کسی ‌های یه همسایه‌ اس که غمگینه نمی‌شناسن حرم رو عنکبوتا غصه مون اینه 🔸شاعر: =========================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini در پاسخ به هتک حرمت ساحت عظیم امام رضا (علیه السلام) گم کرده راه را به هیاهوی جیغ و سوت. یک عده خود فروخته بر قوتِ لایموت. در مسلکی که سجده به شیطان مقدس است. در خوابِ مرگ رفته هنر، زخمی از سکوت. از میوه اش توقع برکت نمی رود. مهمان سرای کِرم، اگر شد درخت توت. تا قهقرایِ فتنه ی دجال می رود. موشی خمارِ نغمه ی شیطانیِ فلوت. خوش رقصِ بزمِ خیمه ی شب بازیِ هنر. عفریته ای، عروسکِ در تارِ عنکبوت. بذری عقیم کاشته طوفان درو کند. بی ریشه ای که بوده اساسش، خرابِ فوت. بر تار عنکبوت، نه، خورده دلم گره. بر تار و پودِ فرشِ حرم، مستِ هر قنوت. 🔸شاعر: ___ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini کویری تشنه ام دورم نکن از دور بارانت بخوان در زیر باران  در حرم این کهنه مهمانت نزن خط نام این زائر که رنجت می دهد گاهی نمی خواند اگر چه شاعرت با سبک میزانت دلم تنگ حرم شد دست و بالم بسته شد چندیست دو سالی می شود جا مانده ام از جمع یارانت تمام جاده ها باز است بر روی من الا طوس نمی خوانی مرا اقا چرا سمت خراسانت به شیرینی دیدار تو می ارزد عبوس تو چه عشقی می کند در محضرت طفل دبستانت فقط گل ها نباید از تو عطر تازه بردارند بخوان خار سر راه خودت را هم به بستانت شب میلاد درهای حرم تا اسمان باز است شود تقسیم بین عرشیان لطف فراوانت خدا دست تو را وا می گذارد در عطا کردن اگر چه بوده این هستی از اول هم به فرمانت کنار سفره خود می نشانی هر که می اید نمی ماند یقین دست کسی خالی از احسانت کبوتر ها چه حالی می کنند امشب بر این گنبد چه حالی می دهد موسیقی این سجع خوانانت برای کهکشان ها دیدنی تر می شوی امشب تماشا می کنند از ارتفاع ان زلف پیچانت حرم نزدیک شد گل دسته ها را دیدم از این جا دلم جلد حرم شد چون کبوترهای مهمانت نسیمت می وزد هر چند در این کوی و ابادی مرا همراه کن در جاده ها با موج طوفانت نگو: اهویی دشتم ز دستت بر نمی اید بفرما, صید راهت می شوم. با تیر مژگانت به سقاخانه ات بسپار جامم را کند لبریز دهد پیمانه ات را دست این بشکسته پیمانت اگر چه دشمنی از این مسافر بر نمی اید به بند خود در اور چون گذشته دشمن جانت غزل را از زیارت نامه ات لبریز خواهم کرد غزل, با نام تو, جان من است این جان به قربانت رضایت نامه ام را با رضایت امشب امضا کن پس از یک استکان چای با قند فریمانت 🔸شاعر: =========================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini می ایستم دلتنگِ تو در باورم سمت حرم یکباره می چرخد همه دور و برم سمت حرم مثل کبوتر بچّه ای محض طوافِ گنبدت یکریز پرپر میزند بال و پرم سمت حرم خود را تصوّر میکنم در کنج سقّاخانه ات زل میزنم لب تشنه با چشم ترم سمت حرم در ذهن خود محض ِ نماز صبح می آیم سحر در کوچه های مشهدت با مادرم سمت حرم از راهِ خیلی دور خواندم خط به خط اذن دخول یک چشم سمت جاده، چشم دیگرم سمت حرم یاضامن آهو سلام از راهِ دورم را ببخش راهی کن آقاجان مرا با همسرم سمت حرم سلطانِ رأفت خواندمت! چون دیده ام پُر میشود دستی که می آید به امید کرَم سمت حرم روزی اگر از عشق تو آتش بگیرد پیکرم من مطمئنّم میرود خاکسترم سمت حرم * هنگام جان دادن به حال خود مرا بگذار اجل بگذار باشد تا دم ِ آخر سرم سمت حرم! 🔸شاعر: =========================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini کسی که در دل عاشق شراره ریخته است میان جام غزل استعاره ریخته است زلال مدح انیس النفوس شمس شموس به جان واژه شکوهی دوباره ریخته است بیا به مشهد و بنگر که صبحدم خورشید شراب سرخ به جام مناره ریخته است به شوق بوسه ی بر پای زائرانش ماه میان نم نم باران ستاره ریخته است به هر که خسته و ناچار مانده است بگو که بر ضریح خدا طرح چاره ریخته است چه دردها که نگفته زدوده از دل تنگ چه غصه ها که به پلک اشاره ریخته است بپرس از لب جارو کشان صحن و ببین که در حرم کرم بی شماره ریخته است 🔸شاعر: =========================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini آسمان دلگیر بود اینجا، زمینش خسته بود قرنها بال کبوتر، پای آهو بسته بود سرزمین عشق بود اما سلیمانی نداشت ملک عاشق ها هزاران سال سلطانی نداشت تا نوشت آیات هجرت را برایش سرنوشت آمد و خاک خراسان قسمتی شد از بهشت بعد از آن هر قلب غمگین، کنج گوهرشاد بود قبله‌ی دلهای خسته، پنجره فولاد بود چشم وا کن کور مادر زاد! گنبد را ببین نور صحن عالم آل محمد(ص) را ببین چشم وا کن پاره‌ای‌ از پیکر پیغمبر است یا علی گویان بیا! همنام جدش حیدر است گوش کن اینجا دل هر سنگ می‌گوید رضا سینه‌ی نقاره با آهنگ می‌گوید رضا عشق می‌گوید رضا و نور می‌گوید رضا مشهد از نزدیک و قم از دور می‌گوید رضا آب سقاخانه‌ی تو، خونِ غیرت می‌شود آهوی تو، شیر میدان شهادت می‌شود آمدیم این بار از دست تو، ای مولای عشق! مثل یارانت بگیریم اذن میدان دمشق ای شهید عشق! لب تر کن، تو از روی کَرَم نام ما را هم ببر، بین شهیدان حرم 🔸شاعر: =========================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini آسمان از ابر چشمان تو باران را نوشت آدم آمد صفحه‌صفحه نام انسان را نوشت آدم آمد هشت وادی دور چشمت چرخ زد رو به گنبد کرد و آن حال پریشان را نوشت نوح در کشتی میان موج‌های خشمگین گوشۀ دستار خود نام خراسان را نوشت کاسه‌ای از آب سقاخانه با خود داشتی تا که ابراهیم در آتش گلستان را نوشت حسن رویت ماه را در چاه پنهان کرده است یوسف گمگشته حسب‌الحال کنعان را نوشت گفت جبریل امین از هشتمین نور خدا تا محمد با علی آیات قرآن را نوشت... 🔸شاعر: =========================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini دوباره از سر خط..بسمه تعالى عشق كه برد شعر مرا سوى بى كران ها عشق غرض ز گفتن اين شعر مدح سلطان است نوشتن از حرم و حضرت رضا با عشق هميشه هست دلم رو به مشهد آقا چرا كه نيست مرا اشتياقى الا عشق به اين حرم بِنگر..بوى آسمان دارد رواق عشق..صحن عشق..آقا عشق كبوتران بهشتى به گنبد و به زمين كه مى روند و مى آيند در حرم با عشق به بست شيخ طبرسى كه ميرسى بينى نوشته است از اين سو به سمت دريا عشق در اين حرم همه مديون لطف آقايند در اين حرم همه عاشق شدند...حتى عشق ميان صحن گوهرشاد زائرى مى گفت فداى غربت تو يا امام رضا يا عشق به پاى پنجره فولاد سجده افتاده همانكه گفت مرا نيست قبله الا عشق چه دردهاى بزرگى كه تو شفا دادى مسيح بر دم تو نازد اى مسيحا عشق هميشه موقع اذن دخول جبرائيل به خنده امر نمودى بيا..بفرما عشق هرآنكه از در باب الجواد داخل شد قسم نداده به او داده اى دو دنيا عشق تو گفته اى كه فقط گريه بر حسين كنيم تو گفته اى كه زنيم ناله وا حسينا..عشق نديد حضرت زينب به غير زيبايى و گفت عمه ى تان:ما رايت الاعشق رسيد آخر شعر و دوباره حرف حسين دوباره از سرخط..بسمه تعالى عشق 🔸شاعر: =========================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini هنگامهٔ ظهورِ رئوفیّت خداست امشب شب ِ تجلیِّ یا ایها الرضاست لب وا نکرده حاجتِ یک عمر می دهد بیهوده نیست خنده به روی لبِ گداست در صحن انقلاب؛ نمازم درست شد تعظیم ؛ رو به گنبد سلطان رکوع ماست آقای مهربان به کسی "نه"نگفته است از دور هم صدا بزنم حاجتم رواست بوسیدن ِ ضریح؛ تقرُّب می آورد حتی نگاه کردنِ گنبد گِرِه گشاست مشهد ،کسی که یک شبِ خود را سحرکند او همنشین فاطمه در عرش کبریاست جاروکشان خانه سلطان ملائکند گرد و غبار ِ خانه آقام کیمیاست گرد و غبارِ این حرم از جنس تربت است باب الجواد وقت ِ غروبش چه با صفاست سوگند بر قدم به قدم راه ِ اربعین از خانه امام رضا راهِ کربلاست دربین حجره تاکه زمین خورد ناله زد آتش گرفته این جگرم ، دلبرم کجاست لب تشنه جان سپرد ولی نیزه ای نخورد هنگام دست و پازدنش سینه اش رهاست شب‌های جمعه مادر اگر داد می زند دیده تن ِ بدون ِ سری زیر دست و پاست من یک سوال از عمرِ سعد می کنم جای عزیز فاطمه در بین بوریاست حتی وحوشِ دشت همه آب خورده اند لب تشنه رأس شاه دوعالم به نیزه هاست از آن حسین ؛ قدرِ کفِ دست مانده بود فرمود خواهرش که ذبیحِ قلیلِ ماست 🔸شاعر: =========================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
جهت دسترسی به اشعار جدید و قدیم ولادت امام رضا علیه السلام روی هشتگ مورد نظر بزنید
@shere_aeini وقت آن است خداوند مدد فرماید به بیانم مددی بیش ز حد فرماید مدد از حضرت جبریل فراوان برسد واژه ها در طبق لولو و مرجان برسد کلماتی چو گل و لاله و ریحان آید پای این شعر خدایا به خراسان برسد وقت آن است خداوند به امداد آید بازهم نامه ی موری به سلیمان برسد دست تقدیر فراهم شود ان شاءا.. تا سلامِ منِ دل خسته به سلطان برسد بروم با پرِ جبریل به جایی که مپرس و شوم زائر آن صحن و سرایی که مپرس عرشِ هفتم شده آن بارگهِ زیبایش خلدِ هشتم شده با آینه کاری هایش زائر صحن وسرایی که ملک دربانش آستانی که سماوات بلاگردانش حرمی را که ملک خادم باب الکرمش حضرت ضامن آهو که شده سلطانش آستانی که رواقش شده بازار بهشت فقرای همه عالم شده بازرگانش السلام ای علم افراشته بر کشور ما هشتمین نورخدا،حضرتِ تاج سر ما عرشیان آمده از بهرِ مبارک بادت صف کشیدند درآن مسجد گوهرشادت جملگی معتکف صحن و سرایت آقا متوسل شده بر پنجره ی فولادت همه با دفتری از عشق فراآمده اند و به تحریر مقامات شما آمده اند که سرایند شما را به صفات دگری وصفتان را به بیان و کلمات دگری واژه ی وصف تو باید که معطر باشد آیه در آینه قرآنِ مصور باشد روحی از نفخه ی یاسین پیمبر باشد هل اتیٰ باشد و تفسیر ز کوثر باشد بهر توصیف تو از عرش قلم آوردند همه ی جن و بشر یکسره کم آوردند از مقامات شما درّ و گهر می‌ریزد جبرئیل است که می خواند و پر می ریزد السلام ای حرمت قبله ی آمالْ مرا عشقت از روز ازل داد پرو بال مرا چون کبوتر شدن اقبال دگر میخواهد نوکری حرمت حال دگر می خواهد با نگاهِ تو بود نوکر اگر نوکر شد و به درگاه خداوند مقرب تر شد آمدم در حرمت نغمه سرایی بکنم پرِ بغض آمده ام عقده گشایی بکنم آمدم مشهدتان باز گدایی بکنم و گدایی بکنم تا که صفایی بکنم پادشاهی کن و این بار گدا را بپذیر در حریم خودت این بی سر و پا را بپذیر... 🔸شاعر: =========================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini مثل آن پرچم سبزم که رها در باد است که گرفتار تو مانده است اگر آزاد است مثل این قافیه گل می کنم آن وقتی که شاعرت در غزلش زائر گوهرشاد است حال من حال جوانی است که در پای ضریح مبتلا مانده به یک کوری مادرزاد است راستی پای ضریحت چقدر بنشیند؟! نامه اش دیرزمانی است که تو افتاده است از سه باری که قرار است یکی هم کافی است احتیاجی چه به رو کردن آن اسناد است آهویی آمده با پای خودش در دامت این چه صیدی است که دلباخته صیاد است به طمع آمده ام ، باز عطش آوردم به امیدی که بنوشانیم آبی با دست آنقدر حرف زیاد است ،خودم خسته شدم خوب شد حوصله ی پنجره از فولاد است 🔸شاعر: =========================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini در کنار تو رضا جان دل مطهر می‌شود هر چه حاجت هست در پیشت میَّسر می شود خواستم...تا آبرو پیدا کنم... آمد ندا .. آبرو یابد هر آنکه خاک‌ این‌ در می شود یک‌ نگاه تو بیاُفتد گر به دل های خراب زیرو رو می سازد و دل ها مسخَّر می‌شود پنجره فولاد تو.. دارالشفای عالم است هر مریضی که بیاید زود بهتر می شود چون غباری زیر پای زائرانت مانده ام‌ مطمئنم خاک این درگاه چون زر می‌شود آه ای شمس الشموس نُه فلک.. بازم ‌بتاب تابشی گر که کنی قطعا که محشر می‌شود آب سقا خانه ات لبریز عشق و عاطفه است آب سقا خانه ات.. مانند کوثر می‌شود تو به نام‌فاطمه حساس هستی یا رضا درد های من دوا با نام‌ مادر می‌شود دعوتم کن تا بیایم محضرت صد بارها وقت رفتن دیده ام با تو منور می‌شود هرکسی دوری کند از این حریم با صفا رفته رفته خلق و خویش هم‌ مکدَّر می‌شود دشمنی هرکس کند با تو امام هشتمین از بها می اُفتد و از سگ‌ نجس تر می شود 🔸شاعر: =========================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini خدا وقتی تجلی کرد با انوار پنهانش کشید او پرده از غیب الغیوبش از شبستانش خدا وقتی خودش را دید در آیینه بندانش علی را آفرید و رفت با اسماء تابانش به قربانش به قربانش به قربانش به قربانش علیٌ حُبُهُ جُنَه قسیم النار یعنی او امامُ الاِنس و جِنَه هزاران بار یعنی او وصی مصطفی تکرار در تکرار یعنی او فقط شیر خدا کرار در کرار یعنی او چگونه شرح آنکه تا قیامت نیست پایانش ببینید این مطهر در مطهر در مطهر را تمام دلخوشی خانۀ موسی ابن‌جعفر را علی یعنی تپش یعنی نفس زهرایِ اطهر را علی یعنی رضا یعنی جگر حتی پیمبر را علی یعنی مدینه مکه قربانِ خراسانش دوباره رو به ایوانت امین الله های ما سلام الله های ما نگاه و آه های ما به درهای حرم خورده گره گر راه های ما سر سال است دور تو بگردد ماه های ما خداوندا سلامش کن یک ایران است و سلطانش پشیمان می‌شود هرکس ننوشد جام سلطانی چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی بگردان جام چشمت را که عالم را بگردانی سلیمانی شود مردی که پیشت کرد دربانی فدای جذبۀ چشمی که سلطان شد سلیمانش چنان موری که خود را این همه پروانه گم کرده که هر زائر که می بینی دل دیوانه گم کرده چنان مجذوب این جایم که مستی خانه گم کرده کنار آب سقا خانه ات پیمانه گم کرده شنیدم از نجف این را فدای صحن و ایوانش هنوز عطر تو از شبهای نیشابور می آید هنوز از این ضریحِ نقره باره خوشۀ انگور می آید هنوز از کفشهای زائرانت نور می آید هنوز آن روستایی از مسیر دور می آید دوباره پا برهنه ساده آمد پیش جانانش تو عیدی رو به سوی تو نماز عید می خوانم زیارت نامه را در خانۀ خورشید می خوانم تو را ما با قنوت عشق با امید می خوانم خیال ماست راحت تا که بی تردید می خوانم که پیش از عرض حاجت حاجتم را داده دستانش همیشه دیده‌ام اینجا مریضی که شفایش دید زنی بر روی سجاده براتِ کربلایش دید کنار بچه‌ای معلول ، مردی گریه‌هایش دید هنوز اشکش به چشمش که؛پسر را روی پایش دید من و دارالشفایی که نگفته نه به مهمانش بیا اردیبهشتی کن تو این اسفند ماهی را کبوتر کن کبوتر کن کلاغِ رو سیاهی را قبول از ما کن امشب این نماز اشتباهی را کمی خرجِ دل ما کن نگاه گاه گاهی را نگاهی نه به من بر مادر و بر دست لرزانش تویی تنها که می فهمی سلام آخری ها را تویی که دوست می داری دعای آذری ها را کنار کفشداری ها مقام پادری ها را به جان مادرت تحویل گیر این مادری ها را فقط دستم به دامانت فقط دستم به دامانش شب جمعه حرم بودم کمی در پشت در خواندم نشد در کربلا اما در اینجا از جگر خواندم شنیدم مادرت رفته که از داغ پسر خواندم دو خط از روضه اکبر کنارت مختصر خواندم چه بد سر نیزه ها کرده پریشانش پریشانش فقط شمشیر می‌آمد فقط تکبیر می‌آمد به بالا نیزه می‌رفت و به پایین تیر می‌آمد به رویِ اِرباً اربایی صدایی پیر می‌آمد خدایا عمه از خیمه اگر که دیر می‌آمد پدرجان داده بود از غم همانجا با علی جانش 🔸شاعر: =========================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini ایران به جز تو، هیچ سلطانی ندارد همچون رضا خورشید تابانی ندارد شکی ندارم بی کرانِ آسمان هم مانندِ تو، ماهِ فروزانی ندارد می آورم با خود حرم آقای خوبم آن دردهایی را که درمانی ندارد هر مشکلی را ممکن و آسان نمودی هرآنچه را گفتند: امکانی ندارد! هر زائری آمد به قصدِ عَرض حاجت با خنده رفت و چشم گریانی ندارد با دیدن صحن و سرایت درک کردم احساس خوبی را که پایانی ندارد 🔸شاعر: =========================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini