eitaa logo
اشعار ناب آئینے
21.8هزار دنبال‌کننده
630 عکس
14 ویدیو
3 فایل
کـانـال🔹اشعـــــار نابــــــ آئیـــــنے🔹 محبوبتریــن ، بزرگتریــن ، بروزتریــن کانــال شعــر مذهبـی در تلگرام و ایتا زیر نظــر شاعــــــران بنام کشــــــوری ادمین ارسال شعر و تبلیغات: @ad_shereaeini کانال اشعارناب با همین آیدی در تلگرام فعال است
مشاهده در ایتا
دانلود
@shere_aeini پر و بالم شکسته میخواهم سائل اسمان او باشم مثل جبرییل آرزو دارم خادم آستان او باشم بین خوبان دور و اطرافش دیده احوال این گدارا هم ته اوصاف او چنین گفتند "شان آیات سوره ی مریم" دوست دارم شبیه کودکیم در دل ازدحام گم بشوم در حریمش کمی قدم بزنم سائل آستان قم بشوم با غبار حریم قدسی او کیمیا بار ها محک خورده عالم و آدم از سر خوانش روز و شب ، روز و شب نمک خورده قصه ی صحن قدس و آیینه قصه ی خواهر و برادری است کار این صحن های زیبا از دل عشاق یار دلبری است _ سایه ات مستدام خواهر عشق التیام تمام غم هایم روزگار مرا از آن اول دست تو داده است بابایم 🔸شاعر: _______________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini آمد به دنیا دختری چون ماه تابان عالم ز زیبایی او در بهت و حیران آمد برای آفرینش رحمت و خیر موسی بن جعفر باشد امشب شاد و خندان زانو زند صبر و حیا ، مهر و محبت در محضر این خواهر شاه خراسان معصومه دریایی ز لطف و مهربانی مدحش بدون انتها ، فرجام و پایان 🔸شاعر: ____________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini تا حریمِ قُربِ تو با پایِ لنگان آمدم در بهشتِ خانه ات از کُنجِ زندان آمدم گنبد و گلدسته هایت در دلم چون کعبه شد باز احرامی بسته و با چشمِ گریان آمدم حضرت بانو!اسیرم مانده در راهم..ببین دستگیری کن که با حالِ پریشان آمدم "اشفعی لی فاطمه " می گویم و در می زنم باز کن در را که چون حُرّ ِ پشیمان آمدم آبرویم را بخر ای آبرویِ نُه فلک... سر به زیرم چونکه با دریایِ عصیان آمدم قم..دیارِ عاشقانِ حضرت صدّیقه است.. مادری هستم به عشقِ قبرِ پنهان آمدم معرفت اصلاً ندارم لیک با آوارگی... محضرِ همشیره ی سلطانِ خوبان آمدم بی کسم خسته دلم ..هستم دخیلِ این گذر حال و روزم را ببین مثلِ غریبان آمدم مثلِ خاری در بیابانم به دور از احترام من بدین در ..در پی الطافِ باران امدم 🔸شاعر: ________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini دری از عشق به روی دل مستان وا شد پهنهء عرش به یک جلوهء حق زیبا شد باز در جام ولایت مِیِ دیگر جوشید خوش به حال دلِ هر دلشدهء شیدا شد سوره ای پر برکت آمد و نازل گردید که به تفسیر خدا جملهء اعطینا شد عوض چلّه نشینی همه مشتاقان جَلوات رُخ کوثر صفتی پیدا شد چون رضا داشت به دل شوق جمال مادر خواهری داد به او حق که خود زهرا شد مژده ای باده کشان باده لبالب آمد باز یک فاطمه یا حضرت زینب آمد طور شد خانهء موسی ز ظهورش امشب روز شد شب ، ز رُخ غرقهء نورش امشب قُذّو ابصارکم از هر طرفی می آید به زمین تا برسد وقت عبورش امشب پسری نیست که هم کُفو و طرازش بشود مدعی را بنما زنده به گورش امشب روزی عالم امکان بخداوند بُوَد لقمهء کوچکی از نان تنورش امشب فاطمه نام قشنگی است به او می آید میکند حق به شجرنامه صدورش امشب نام او در خور او باشد و در تقدیرش سیرتش فاطمی و فاطمه در تصویرش همه افلاک زمین خوردهء خاک قدمش برتر از فنّ حساب است به خوبی رَقَمش هر که شد مرجع تقلید طوافش کرده هر که شد عالم دین رفته به زیر عَلَمَش بوسه بر خاک مزارش بخدا شیرین است نمک حضرت زهراست در آب حرمش چشم جنّت به ره آمدن زُوّارش همهء عشق رضا اوست ، مگیرید کَمش هر کسی سجده به او کرد نگشته کافر نکنیدش به جز عشق وِرا مُتّهمش سجده بر خاک درش اهل کرم بگذارند عرشیان خاک ورا بهر شفا بردارند در حرم خانهء او درد شفا میگیرد زیر ایوان طلائیش دعا میگیرد صد مسیحا به ضریح حرمش بسته دخیل خضر از خادم او آب بقا میگیرد درِ این خانه فقط قدر و بها میبخشند سگ به کویش برود قدر و بها میگیرد کعبهء سنگ اگر جانب قم روی آرد در حرم خانهء الله لقا میگیرد هر کسی از درِ این خانه نصیبی دارد خرّم آنست که یک کرب و بلا میگیرد کاش هر ثانیه بودیم کنار حرمش کاش میشد که بگردیم غبار حرمش او کسی نیست که در ثانیه ها گم گردد یا کسی نیست فقط تاج سر قم گردد دختر آنست که دخت شه هفتم بشود خواهر آنست که یار مه هشتم گردد حیف باشد که چنین فاطمه ای غم بیند یا که از هجر گرفتار تألّم گردد اینکه غم نیست امان از اینکه در غربت خواهری در غُل و زنجیر تجسّم گردد غم همین است که زینب وسط کوفه و شام سبب خندهء بازاری مردم گردد حق همین است که زینب بخدا سر شکند سر به عشق سر بشکستهء دلبر شکند 🔸شاعر: _______________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini در آسمان ملائکه‌ی خوش‌ذوق شهر بهشت را که بنا کردند اول به سوی صحن و سرای تو چندین هزار پنجره وا کردند مشتی ستاره از فلک آوردند در سفره‌های ما نمک آوردند  بس که بهار از فدک آوردند در شهر قم مدینه به پا کردند با چشم‌های غرق عطش دیدیم گنبد درون آینه‌ی حوض است  آن کاسه‌های پر شده از خورشید سیرابمان از آبِ طلا کردند ملاحسین مولویِ مداح همراه شمس و عاصی و خورشیدی از بس که بوده‌اند نمک‌گیرت در هر مقام شور به پا کردند صحن عتیق و جلوهء دیرینش با چلچراغِ خوشهء پروینش اینها به اتفاق مضامینش پروانه را مدیحه‌سرا کردند ما قاصریم وصف تو را وقتی امثال مرعشی و بروجردی  یک عمر روزه‌های معطر را با بوسه بر ضریح تو وا کردند تکرار فاطمه است عبور تو، توصیف زینب است مرور تو  معصومه نام داشت حضور تو، اما تو را کریمه صدا کردند ای تا همیشه کار تو کارستان اثبات کرده شوکت تو هر آن  هرگز نکرده‌اند همه مردان کاری چنان که "فاطمه‌ها" کردند… 🔸شاعر: ______________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini ای روزهای تار! ای شب‌های دور از ماه ای بیقراری‌های دائم با دلم همراه ای بغض‌هایی که میایید از سفر ناگاه باری اگر شوق سفر دارید بسم الله ای بغض‌های بیقرار روز و شب‌هایم من نیز مانند شما دلتنگ زهرایم   هرچند گریانم تبسم می‌کنم امشب بی‌تاب، رو بر جانب قم می‌کنم امشب در کوچه‌هایش خویش را گم می‌کنم امشب انگار با زهرا تکلم می‌کنم امشب در قاب عکسی خالی از قبری که ناپیداست با قم نمایی دیگر از آن آشنا پیداست ای آشنای بیقراری‌های این مردم با تو رسیده تا مدینه پای این مردم رنگ حقیقت یافته رویای این مردم یا فاطمه! یا حضرت زهرای این مردم ای حامی امروز من فردا مرا دریاب یا فاطمه! در حشر، چون دنیا مرا دریاب اما جدا کن شاعر از غم حال دفتر را بشنو صدای خنده ی موسی بن جعفر را دریاب شور اشک‌های شوق مادر را حالا بیا و ثبت کن ذوق برادر را معصومه خانم چشم تا وا می‌کند امشب دیده به رخسار رضا وا می‌کند امشب آن شب مدینه شاهد زهرای دیگر شد از عطر یاس فاطمه دنیا معطر شد شأن نزولش آیه‌های سبز کوثر شد آنروز در تقویم شیعه روز دختر شد بانوی عالم حفظ کن دنیا و دینم را دریاب خانم! دختران سرزمینم را در خاک مرده بذرهای علم می‌کاری فیض حضورت در تمام حوزه ها جاری در سایه ات دفنند عالم های بسیاری گلپایگانی، حائری، علامه، خوانساری شاگردهای مکتبت استاد افلاکند صدها چو بهجت در جوار تربتت خاکند آه ای کریمه ای ملیکه عمه سادات با کوله باری آمدم لبریز از حاجات برگشتن از پیش تو با دست تهی هیهات پس باز قسمت کن که مثل اغلب اوقات تا که به زودی زائر صحن رضا باشم آقا بخواهد اربعین را کربلا باشم 🔸شاعر: _______________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
اصلا فراموشت نخواهم کرد امروز روزت مبارک دختر ارباب عالم .... 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini مثل سربازی که هستی اش به لشکر بسته است آبروی من به زوار تو آخر بسته است خط خطی هستم ولی بین جماعت مخفی ام مثل برگی که وجود او به دفتر بسته است من خُمی سرباز هستم مست انگور نجف درد دل هایم ولی در مشهدش سربسته است توی قم در مشهدش هستم شبیه جّدِ خود این برادر هم دل خود را به خواهر بسته است ای بنازم من به سلطانی که برعکس همه جای سگ در بارگاه خود کبوتر بسته است کمترین اعجاز او این است که زائر به طوس چشم خود را خشک وا کرده ولی تر بسته است بعد نوشیدن همیشه یاد زهرا کرده ام آب سقاخانه ات قطعا به کوثر بسته است من که نشنیدم گدایی از حرم برگردد و با رفیقانش بگوید دوستان در بسته است من دخیلم را به صحن و گنبدت بستم ولی آن که بر باب الجوادت بسته بهتر بسته است 🔸شاعر: ______________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini در آغوشش بگیرم چون بیابانی که باران را به غایت دوست دارم مرقد شاه خراسان را شبیه کودکی بی اختیار و شاد می گردم... رواق‌وصحن‌ها،گلدسته‌ها،ایوان‌به‌ایوان را شبی چون موی‌ِلیلی که‌رها درباد می‌رقصید منِ مجنون میان صحن‌دیدم ریسه بندان را یکی‌بالهجه‌ای‌که‌من‌نمی‌فهمم‌سخن‌میگفت ولی او خوب ‌می‌فهمد زبان درد مندان را... به شوق آن سه باری‌که به زائر گفته می‌آید حریصم تا که‌تقدیم قدم هایش کنم جان را به لطف زائرانش شهر ما از عشق لبریزاست بگو یعقوب آید سرمه سازد خاک سمنان را 🔸شاعر: __________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini باز دخیل در ایمان شدم خاک نشین ره خوبان شدم ذره شدم در قدم آفتاب زائر خورشید خراسان شدم تا به دلم اشهد مشهد وزید مرده بدم زنده شدم جان شدم شبنم شوقش که به رویم چکید ذکر قنوت شب باران شدم قطره ام و‌ با نفس مادرش وصل به دریای خروشان شدم موج‌شدم سائل ساحل شدم عازم پابوسی سلطان شدم در نزده در به رویم باز شد اشک خبر داد که مهمان شدم اذن دخول حرمش را که داد گشت دلم حلقهء باب الجواد 🔸شاعر: __________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini نیمه شبها تا سحر ذکر رضا باید گرفت اینچنین حاجات خود را از خدا باید گرفت در جوار مرقدش هرگز به کم قـانع مشو چونکه از مشهـد بـرات کربلا باید گرفت دست خالی آمدم امشب به درگاه شما هرچه میخواهد دل از راه دعا باید گرفت چشم در راه دعای خیرتان هستم، فقط یک ضمـانت از تو در روز جزا باید گرفت می شود امشب دل من عازم باب الجواد اجر و مزد نوکری را پس کجا باید گرفت؟ در شب میلادتان دل غرق رحمت میشود تکه نانی امشب از دست شما باید گرفت 🔸شاعر: ______________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini پرچمِ تو کلِّ دنیا را مسخّر می کند نامِ زیبایت دهانم را معّطر می کند عشقِ تو مانند خورشیدی ست،می تابد به من ذرّه ای از مهر تو دنیا منّور می کند مانده ام مشهد بخوانم یا بهشتِ اهلِ دل؟ حال و روزِ این حوالی خستگی در می کند گنبد و صحن وسرا،ایوان طلا با جلوه ای آخرش قلبِ تمام شیعیان زر‌ می کند «صحنِ گوهرشاد»با آن حس و حالِ معنوی مرده را جان داده و جایش مطهّر می کند ای بقربانِ تمامِ زایرانت یا رضــــا مَحرمت گشتن وجودم را کبوتر می کند می پرم هر شب به قصد ِ یک طوافِ عاشقی حس و حالم را همین پرواز بهتر می کند من نبودم لایقِ درگاهِ تو سلطانِ عشق مادرت با یک نگاهش شورِ محشر می کند آخرش مثلِ غلامانت شدم شکرِ خدا رأفتِ تو هر کسی را مثلِ نوکر می کند 🔸شاعر: ______________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini ای مزار من چراغ قلب ایران شما آسمانی ها زمین بوس خراسان شما سایهء گلدسته هایم سجده گاه آفتاب گنبد زرّین من خورشید تابان شما ای مرا همسایه، یاران خراسانیِّ من! با شمایم جان زوّار من و جان شما بضعهء پاک نبی در شهرتان مدفون شده عطر زهرا می دمد از باغ و بستان شما وادی ایمن بود ایران، خراسان است طور زاده ی موسی بود موسی بن عمران شما گر شما باشید با ما در خط فرمان ما آورم فرمانروایان را به فرمان شما شعله های فتنه سر برداشتند از چار سو در پی سوزاندن بنیاد و بنیان شما مهر من "برداً سلاما" بوده در این سرزمین با ولای من شده آتش گلستان شما مهر مقبولیّ تهلیل شما مهر من است دوستیِّ ما بود امضای ایمان شما تا رضا دارید در میدان ایثار و شرف هیچ نامردی نگردد مرد میدان شما هر کجا رفتید برگردید سوی این حرم جز سر کوی رضا دنیاست زندان شما پرچم سبزی که باشد بر فراز قبّه ام تا قیامت آبرو بخشد به ایران شما گر ولای ما در ایران شما حاکم نبود در گل و لای عدم گُم بود تهران شما نیست بیم از فتنهء اهریمنان کور دل تا امام هشتم است اینجا سلیمان شما من خراسان را برای خویش کردم انتخاب خواهرم معصومه در قم گشت مهمان شما نیستم تنها در این دنیا شما را همجوار با شمایم در صراط و حشر و میزان شما پرچم توحیدتان با مهر من در احتزاز زنده و جاوید باد اسلام و قرآن شما آیهء "نصر من الله" است نقش پرچمم در پناه ماست حزب الله لبنان شما امتحان کردم، اگر صد بار در هم بشکنید نشکند یک بار با ما عهد و پیمان شما با وضو باشید ای اهل خراسان تا که هست جای پای زائر من در خیابان شما می شود دریای رحمت در کنار صحن من قطرهء اشکی که می ریزد ز چشمان شما بیم تان از خشم طوفان ها نباشد، تا رضاست ناخدا و کشتی و دریا و سکان شما خون ما می جوشد اینجا در تن پیر و جوان مهر ما آموخته طفل دبستان شما بر همه آزادگان در سایهء ما نور داد نهضت اسلامی پیر جماران شما چشم صد یعقوب در این آستان بینا شود یوسف زهراست اینجا ماه کنعان شما با خدا هم صحبتید و با رضا همسایه اید اهل مشهد! جان «میثم» باد قربان شما 🔸شاعر: __________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini دوباره از سر خط..بسمه تعالى عشق كه برد شعر مرا سوى بى كران ها عشق غرض ز گفتن اين شعر مدح سلطان است نوشتن از حرم و حضرت رضا با عشق هميشه هست دلم رو به مشهد آقا چرا كه نيست مرا اشتياقى الا عشق به اين حرم بِنگر..بوى آسمان دارد رواق عشق..صحن عشق..آقا عشق كبوتران بهشتى به گنبد و به زمين كه مى روند و مى آيند در حرم با عشق به بست شيخ طبرسى كه ميرسى بينى نوشته است از اين سو به سمت دريا عشق در اين حرم همه مديون لطف آقايند در اين حرم همه عاشق شدند...حتى عشق ميان صحن گوهرشاد زائرى مى گفت فداى غربت تو يا امام رضا يا عشق به پاى پنجره فولاد سجده افتاده همانكه گفت مرا نيست قبله الا عشق چه دردهاى بزرگى كه تو شفا دادى مسيح بر دم تو نازد اى مسيحا عشق هميشه موقع اذن دخول جبرائيل به خنده امر نمودى بيا..بفرما عشق هرآنكه از در باب الجواد داخل شد قسم نداده به او داده اى دو دنيا عشق تو گفته اى كه فقط گريه بر حسين كنيم تو گفته اى كه زنيم ناله وا حسينا..عشق نديد حضرت زينب به غير زيبايى و گفت عمه ى تان:ما رايت الاعشق رسيد آخر شعر و دوباره حرف حسين دوباره از سرخط..بسمه تعالى عشق 🔸شاعر: __________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini از گنبدش نورِ کرامت ها سرازیر است خورشیدِ مشهد بر دِلِ عشّاق اکسیر است در قلب، صحن انقلابش «انقلاب»انداخت صحنی که خود یک شعبه ی تغییر تقدیر است هر کس که صحنش را کند جارو یقین دارد هر جای عالم غیر از این دربار دلگیر است خود را عوام الناس آنجا با نخی بستند دیوانگان را هم دخیل از جنس زنجیر است فرمود زائر را سه جا یاری کُنم از لطف پا بوسیش هر قدر هم زود آمدی دیر است عاشق به شهر خویش از مشهد رسید اما ذهنش کنار پنجره فولاد درگیر است در خواب دیدم : آب سقا خانه می نوشم گفتند مشهد، یک سفر ،شاهانه تعبیر است... 🔸شاعر: ______________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini شاید عیار دل به خلوص قدیم نیست عقلم برای درک مقامت فهیم نیست ریزه خور مرام تو هستیم گرچه دل لایق برای نوکری این حریم نیست راهم بده که توبه کنان باز آمدم نزد کریم، هیچ خطایی عظیم نیست! افسوس می خورد دل بی تاب من چرا ؟؟ در خادمی صحن و سرایت سهیم نیست!؟ افسوس می خورد که چرا چون کبوتران در سایه سارِ گنبد زردت مقیم نیست؟ 🔸شاعر: _____________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini اشتباهی رفته ام راهی که‌..اصلاً راه نیست دستگیری کن ز پا افتاده را ..گمراه نیست آمدم تا که دخیلِ این حرم باشم فقط.. هیچ جایی بهرِ من بهتر از این درگاه نیست ضامن آهو!ضمانت کن دو دستم را بگیر هیچ راهی تا خدا مانند تو کوتاه نیست کاش می شد تا شوم عارف به حقّت یا رئوف هیچکس غیر خدا از شان تو آگاه نیست حال و روزم را عوض کن ای امامِ مهربان خوب می دانم که احوالاتِ من دلخواه نیست ما همیشه از سرِ این سفره ها نان می بریم سفره هامان خالی از الطافِ تو بیگاه نیست رعیتِ این خانه باید شد بدونِ ادّعا.. هرکسی عبدت نباشد مطمئناً شاه نیست راه را وا می کند تا قلبِ تو اشکِ دو چشم چاره ای در خانه ی تو غیرِ اشک و آه نیست هر گدا را می پذیری با تمامِ اشتیاق در خریداری ما قطعِ یقین اکراه نیست در دمِ مردن جمالت را نشانم می دهی؟ چون به زیباییِ تو صد هزاران ماه نیست 🔸شاعر: ______________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini می ایستم دلتنگِ تو در باورم سمت حرم یکباره می چرخد همه دور و برم سمت حرم مثل کبوتر بچّه ای محض طوافِ گنبدت یکریز پرپر میزند بال و پرم سمت حرم خود را تصوّر میکنم در کنج سقّاخانه ات زل میزنم لب تشنه با چشم ترم سمت حرم در ذهن خود محض ِ نماز صبح می آیم سحر در کوچه های مشهدت با مادرم سمت حرم از راهِ خیلی دور خواندم خط به خط اذن دخول یک چشم سمت جاده، چشم دیگرم سمت حرم یاضامن آهو سلام از راهِ دورم را ببخش راهی کن آقاجان مرا با همسرم سمت حرم سلطانِ رأفت خواندمت! چون دیده ام پُر میشود دستی که می آید به امید کرَم سمت حرم روزی اگر از عشق تو آتش بگیرد پیکرم من مطمئنّم میرود خاکسترم سمت حرم * هنگام جان دادن به حال خود مرا بگذار اجل بگذار باشد تا دم ِ آخر سرم سمت حرم! 🔸شاعر: _________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini ای آن که کار و بار تو مشکل گشایی است در آستان لطف تو کارم گدایی است دیدیم در نگاه بلند کبوتران در این حریم اوج اسارت، رهایی است از بس که مهربان و رئوفی برای تو فرقی نداشته ست که سائل کجایی است ما صاف و ساده در طلب دیدن توایم ما را قبول کن دل ما روستایی است تنها نه این که حج فقیرانی ای امام هرکس که زائر تو شود کربلایی است در مدح تو قلم زده هر شاعری ولی اول کسی که شعر نوشته "سنایی" است با دست خالی آمدم و دست پُر شدم سهم من از زیارت تو این رباعی است: "دل خسته و روسیاه، با بار گناه افتاده دلم به راه، با بارگناه چون ذره پی کسب فروغ از خورشید رفتم به پناه شاه، با بار گناه" 🔸شاعر: _________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
نقاره ها ز اوج مناره وزیده اند مردم صدای آمدنت را شنیده اند زیباتر از همیشه شده آستان تو آقا! چقدر ریسه برایت کشیده اند 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini كبوترانه به سوى تو آمدم آقا كبوتر حرم و جلد مشهدم آقا ميان اين همه سختى دلم به تو قرص است دخيل بسته‌ام و رو به تو زدم آقا به مهربانىِ تو من پناه آوردم تو را به جانِ جوادت مكن ردم آقا جنون عشق تو عقل مرا به غارت برد جنون اول راه است...قدم قدم آقا... به عشقِ عشقِ خودت سر به باد خواهم داد و من به اهل زمين عشق ياد خواهم داد دوباره إذن دخول و دوباره بوى حرم شبيه گشته‌ام آقا به خُلق و خوى حرم حرم حرم حرم از روى لب نمی‌اُفتد هميشه چشم دلم هست سمت و سوى حرم قبول! نوكر خوبى نبوده‌ام اصلاً جلا ببخش مرا هم به آبروى حرم رئوف آلِ على از تو خواهشى دارم نذار تا كه بميرم در آرزوى حرم... تو را به بنده محبت...مثال بايد زد تو را در اوج سخاوت مثال بايد زد هنوز درك من از شان تو جدا مانده چرا كه چند قدم از تو تا خدا مانده به جاى جاى حرم فكر مى‌كنم انگار بهشت روى زمين زير پاى ما مانده تو مهربانى و من دلخوشم به اين آقا بگير دست غلامى كه از تو جا مانده بدون هيچ خجالت..ببخش..غلط كردم ترحمى بنما بر گداى وا مانده شبيه ابر بهارى به من ببار از عشق قسم به جان تو لايمكن الفرار از عشق تويى معلم دريا و ساحلت هم من تويى كريم كريمان و سائلت هم من تمام منصب عالم براى ديگر‌ها تو پادشاه منى گرد محملت هم من عجب خيال قشنگى...كه شاعرت باشم تو گوش و دل بسپارى و دعبلت هم من.. بخوانم از كه برايت؟ حسين آقا جان كه هم تو گريه كنى هم كه منزلت هم من... دوباره بوى محرم دوباره ماه حسين خدا كند كه بميرم براى آه حسين... 🔸شاعر: ___________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini کبوتر دوست می دارد به صحن تو اسیری را گدایت میدهد بر عالمی درس امیری را به خانه می بردباخود زکویت ثروت قارون هر آنکه کرده است اقرار، برکویت فقیری را اگر گشته بر عالم سر بلندی نمرهٔ عشقم سرم عمیرست تمرین کرده سویت سربه زیری را همیشه باز بوده دست تو از بهر جودآقا مگر آندم که بستی تا نمایی دستگیری را نمی از آب سقا خانه افتد چون روی صحرا کند دریا ٬ لبِ خشک سراب هر کویری را نمیخواهم قلم را چون طلای ناب مولا جان که شاعر هم حسابی کرده رویت وقت پیری را 🔸شاعر: ___________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini شهر ما گمشده در غربت و ویرانی هاست مشهدِ توست که آبادیِ ایرانی هاست ذره ای از کفِ پایِ تو به لوت افتاده چشمه ی چشم تو هم سهم خراسانی هاست مردمِ شهر مسلمان شدهٔ رویِ تو اند و خدا عاشق اینگونه مسلمانی هاست عشق را خرج تو کردند همه شاعر ها این پسندیده ترین خصلتِ آیینی هاست همهْ دشت به این خانه پناه آوردند  که شمالِ حرمت جنگلِ گیلانی هاست از نباتِ تو به همسایه تعارف کردن رسمِ شیرین و صمیمانهٔ مهمانی هاست  دست بردن به خمِ طُره ی گیسوی شما آرزویی است که در جرگهٔ سلمانی هاست از گلابِ خودشان تحفه به مشهد بردند این عطایی است که در مَسلَکِ کاشانی هاست از گلابِ خودشان تحفه ولی این همه باز زیره بردن به درِ خانهٔ کرمانی هاست از کَرَم حرف شد و یاد تو افتادم آه روزِ میلادِ تو شد یا که شبِ خلقتِ ماه؟ 🔸شاعر: ______________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini مرا چشمیست خون افشان ،زِ نام ضامن آهو به زیر آن طلا ایوان ، دمادم ذکر من، هو هو جمالات و کمالات حرم از دور، هم پیداست به پای حضرت سلطان،نشینم من ،به دو زانو چنان حیرانم و مستم ،زِ صوت خوب نقاره که انفاست بود درمان،به درد من شود دارو اگر چه خادمت روی مرا نگرفت، اما من به عشقم میزنم صحن تو را ،با موی خود جارو به سقاخانه و یک جرعه ای از آبِ جان افزا فدای آن لبِ تشنه ،فدای نازنین ابرو رضا جان (ع) خاک بر چشمم ،که نام جَدّ تو بردم که من را این چنین چشم است و ،آن را آنچنان ابرو چنان بر خیمه ها آتش ، زبانه میکشید ای وای شکسته باز هم بازو ،گسسته باز هم پهلو سه ساله میدوید ،عمه به دنبالش در آن صحرا گمانم شعلهٔ آتش ، گرفته مَعجر و گیسو زبانم الکن است اینجا ،امام مهربانی ها مرا چشمی است خون افشان، از آن چشم و از آن ابرو 🔸شاعر: ____________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini شهره ی شهر شده بخشش شاه مشهد بنده ی شاه خراسان شده ام تا به ابد کعبه ی اهل زمین است خراسانِ رضا هر چه داریم و نداریم به قربانِ رضا حاجتش بی برو برگرد روا خواهد شد هر کسی دست به دامان رضا خواهد شد دست خالی نرود هیچکسی از حرمش سجده کردند ملائک همه پای عَلَمش از کرامات رضا هر چه بگویند کم است هر کسی مُحرِم این کعبه شود، محترم است ما فقیریم و رضا ضامن حج فقراست بارگاهش به خدا قطعه ای از عرش خداست اصل این است: گدا در پی سلطان برود درِ این خانه ولی شاه به دنبال گداست بسپارید که راهیِ خراسان بشود هر که دلتنگ اذان حرم کرب و بلاست سر من خاک کف پای رضا گردیده ست تا نگویند فداییِّ رضا بی سر و پاست! "ابر و باد و مه و خورشید و فلک" می گویند: چشم وا کن! که جهان گوش به فرمان رضاست هر شبی که به ملاقات رضا سر می شد خانه ی جان من از عشق معطر می شد مست گردیدن از این عشق حلال است حلال زندگی بی رخ ارباب محال است محال حرم قدسی تو قبله ی حاجات من است نام زیبای تو هم ذکر مناجات من است مثل آهو به حریم تو پناه آوردم هیچکس جز تو ندارد خبری از دردم گوشه ی صحن گهر شاد دعا می خوانم کاش بر لب برسد در حرم تو جانم سائلت آمده تا پیش تو زانو بزند با امید آمده تا باز به تو رو بزند با هزاران ملک از عرش رسیده جبریل آمده صحن تو را با مژه جارو بزند تو اگر ضامن آهو بشوی، هیچ کسی دل ندارد که دگر تیر به آهو بزند! گنبد زرد تو وقتی بدرخشد، خورشید پیش او مثل چراغی ست که سوسو بزند هر کجا هم بروم سائل این درگاهم از تو اذن حرم کرب و بلا می خواهم باز هم باز شده روی تو آغوش زمین زیر پای تو شده پهن پَرِ روح الامین خون ذی القعده در این روز به جوش آمده ست چشمه ی لطف خدا هم به خروش آمده ست بوسه بر کاشی صحنت شده خیر العملم باز هم دست بکش بر سر و روی غزلم اشک شوقم به هوای تو سرازیر شده ست من همانم که در خانه ی تو پیر شده ست شب میلاد تو در صحن قدم باید زد بوسه ی شکر به دیوار حرم باید زد از ازل عاشقِ بی چون و چرایت بودم تا دم مرگ هم از عشق تو دم بايد زد مادرم گفت:به هنگامِ گرفتار شدن دست بر دامن سلطان کرم باید زد بهترین خاطره ها را_به خداوند قسم_ گوشه ی پنجره ی فولاد رقم باید زد خادمانِ حرمت باز به هم می گفتند: اربعین...کرب و بلا....خیمه ی غم باید زد وقت آن آمده تا سوی تو پر بگشاییم دست بر سینه به سوی حرمت می آییم 🔸شاعر: ____________________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini