#قسمت_ششم
#نرجس_خاتون
#صبر_در_زندگی_مشترک
.
.
یکی دیگر از #مظاهر بینش و $بصیرت این بانوي بصیر سخنی است
که در پاسخ بشر بن سلیمان که
از اولاد ابو ایوب انصـاري است و مورد اعتمـاد حضـرت هادي(ع)
بشـر میگویـد: .
.
کنیز نامه #امام #دهم را ازجامه اش
بیرون آورد.
و میبوسـید و میبویید و آنرا بر دیدگان وگونه هایش میگذاشت
به اوگفتم : عجبا! تو نامه اي را میبوسـی که
#نویسـنده اش را نمیشناسـی؟!
.
در پاسـخ گفت: اي درمانـده کم #معرفت به #مقـام اولاد پیامبران!
گوش به من ده و دل سوي من دار. من ملیکه دختر یشوعا
پسـر قیصـر هسـتم
شـناخت و معرفـت حقیقی نسـبت بـه اولیـاء و انبیـاء الهی
و اهـلبیـت عصـمت وطهـارت
علیهم السـلام دُر
گرانبهـایی است که نصـیب هرکس نمیشود
.
.
وچه زیبا در زیارت نامه این #بانو میخوانیم که:
اشـهد انک مضـیت
علی بصـیره من امرك
.
.
آنچه از نوشـتار مورخین مسـلمان و غیر مسـلمان برمیآید آن است که
اوضاع سیاسی و
فرهنگی #سامراء بسـیار #متشـنج بوده
و زنـدگی در چنین اوضاع و احوالی نیاز به #شـکیبایی دارد
.
.
با انـدك تامل در افزایش فشار خلفاي عباسی بر بیت امام، میتوان
تا حـدي به #مشـکلات زنـدگی درسامراء در آن زمان آگاهی یافت
.
بنا بر روایات متعـدد ازدواج امام حسن عسـگري(ع) و نرجس در
زمـان حیـات امـام هـادي(ع) بوده
و تولـدامـام زمان(ع)
در زمان امامت پـدر
بزرگوارشان امام عسـگري(ع) بود
.
میتوان تخمین زد که حداقل یکسال و یکماه
پس از ازدواج نرجس فرزند بزرگوارش
به دنیا آمده
و در این مدت نهایت فشار دسـتگاه
#حکومتی
برخـانواده امـام وارد میشـده است
تـا از #ظهور
آخرین #وصـی پیـامبرجلوگیري شود. .
.
در این مـدت کوتـاه که از زنـدگی.:
مشترك نرجس با امام(ع) میگذشت مدت
زیادي
را امام در زندان بوده
و مسوولیت سنگین تربیت
و حفظ فرزند ازگزند دشـمنان به دست نرجس بانوي شـکیباییی بود
.
امام عسگري(ع) مدت زیادي را پس از #ازدواج در زندان
به سر میبردند و صبر وشکیبایی #نرجس در این مدت با توجه به مسایل سیاسی فراوانی که در سامراء بود قابل تحسین و نیز بررسی
میباشـد
.
امـام عسـگري حتی درخـارج از زنـدان نیز آزادي نداشـته
و در واقع سـامراء به تمامی براي ایشان زنـدان بود و اختناق به
حدي بود که ایشان توقیعی براي #شـیعیان فرسـتادند با این تاءکید:
کسـی بر من #سـلام نکند!
کسـی ازشما به من اشاره #نکند شما برخود ایمن نیستید
بانوي صبر براي خدا
شکیبایی کرد و امروز
زائران او در مقابل #مرقد شریفش میخوانند
که: و اجتهدت فی مرضات الله وصبرت فی ذات الله و حفظت
سر الله..
@sheydayiiiii
#قسمت_سیزدهم
#نرجس_خاتون
#ادامه_پست_قبل
.
.
در این موقع نزد «عمر بن یزید» برو؛ .
بگو نامهای برای این بانو دارم كه به زبان رومی نوشته شده است، این نامه را به آن بانو بده بخواند اگر راضی شد، او را برای صاحب نامه كه اوصاف و نشانههای صاحب نامه در آن نوشته شده،
.
.
خریداری میكنم، وقتی كه نامه را به او دادی او راضی میشود آنگاه او را خریداری كن و به اینجا بیاور.
.
.
«ملیكه» وقتی كه همراه عدّهای از بانوان اسیر شد، برای اینكه كسی او را نشناسد، خود را نرگس نامید (كه تلفّظ عربیاش همان نرجس است)
.
.
بشر بن سلیمان طبق پیشنهاد امام هادی«علیهالسلام» همان روز معین به بغداد آمد، صبح زود كنار پل بغداد رفت، .
دید كشتیها رسیدند، و كنیزها را در معرض فروش قرار دادند، در این هنگام كنیزی را دید كه دارای آن اوصافی است كه .
امام هادی«علیهالسلام» فرموده بود، خریداران اصرار دارند كه او را بخرند، ولی او مایل نیست كنیز آنها شود.
.
.
بُشر جلو آمد و با اجازة فروشنده، نامة امام هادی«علیهالسلام» را به «نرجس» داد، .
نرجس تا آن را گشود و خواند، بیاختیار منقلب شد و اشك در چشمانش حلقه زد، در حالی كه گریة شوق گلویش را گرفته بود به صاحبش عمرو بن یزید گفت:
.
.
مرا به صاحب این نامه بفروش، و اصرار و تأكید كرد كه مرا حتماً به صاحب این نامه بفروش.
.
.
عمرو بن یزید، گفت: بسیار خوب، مانعی ندارد، آنگاه در مورد قیمت او با بُشر بن سلیمان صبحت كرد،
.
.
او به همان مقدار پولی كه در همیان بود و امام هادی«علیهالسلام» فرستاده بود، راضی شد. بُشر میگوید: همیان را دادم و كنیز را خریدم و با او از آنجا حركت كردیم. او همواره نامه را بیرون میآورد و میبوسید و به چشم میكشید،
.
.
من از روی تعجب گفتم تو كه هنوز صاحب نامه را نمیشناسی چرا این قدر نامه را میبوسی؟ .
.
گفت: «معرفت و شناخت تو اندك است، اگر پیامبر «صلی الله علیه و آله» و جانشینان آنان را میشناختی چنین نمیگفتی!»
.
.
#مادر_امام_زمان
#رمضان_كريم
#رمضان_كريم
#الهم_عجل_لولیک_الفرج
##ظهور
@sheydayiiiii
#قسمت_اول
#اَبر_عاشق
#رباب
.
.
رباب ..... ابر های سفید یا اوازی حزن آلوده
چه فرقی میکنه
مهم اینه رباب زنی عاشق بود .
.
رباب ذهن ما چه شکلیه؟ زنی خسته و رنجور و بی طاقت از #کشته شدن فرزند ۶ ماهه؟
همین ؟
تویه روضه برای ما گفتن زنی که بعد از این که شیر به بدنش برگشت از نبود فرزندش بی تا بی کرد و زحمت حضرت زینب رو بیشتر .
.
اما رباب .....
رباب که بود؟ .
سال ۶۱ هجری
نه مد بود که مردی برای زنش شعر بخونه
و نه کسی این قدر ها #عاشق بود رباب زنی بود که امام حسین در باره ی او بار ها شعر گفتن
شعر هایی که در طول تاریخ کسی نسبتش رو به سید الشهدا تکذیب نکرده .
لَعَمْرُک اِنِّنی لَاُحِبُّ دارا
تَحُلُّ بها سکینةُ و الربابُ
اُحبِّهما وَ اَبْدُلُ جُلَّ حالی
وَ لَیْسَ لِلاَئمی فیها عِتابُ
. «به جان تو سوگند! من خانه ای را دوست دارم که سکینه و رباب در آن باشند.
آنها را دوست دارم و تمامی دارایی ام را به پای آنها می ریزم و هیچ کس نباید در این باره با من سخنی بگوید.»
.
.
رباب هم راه زینب سلام الله علیها بود
و کمک زینب .
.
رَباب بِنت إمرؤالقَیس بن عدی، همسر امام حسین(ع)
و مادرسکینه
و علی اصغر (عبد الله رضیع)
است.
او را زنی عالم و اهل فصاحت
و بلاغت معرفی کردهاند.
.
رباب در واقعه کربلا حضور داشت و همراه اسیران به شام رفت. وفات وی را نیز پس از واقعه عاشورا و از شدت غصه و اندوه ذکر کردهاند.
.
.
برای خوشنودی قلب سید الشهدا
و فرزند کوچک و بزرگوارشون چند روزی قراره
بیشتر از این بانوی عاشق بدونیم
.
.
#السلام_علیک_یا_عزیز_الحسین
#حضرت_رباب_سلام_الله_علیها
#عشق_مقدس
#عشق❤️
#کربلا
#حسین
#عشق
#نی_نی
#امامزمان_عج
#امام
#ظهور
#منجی
#آخرالزمان
#جنگ
#اباصالح
#سلاح
#نماز
#نماز_صبح
#نمازجمعه
#حاجت
#مجرب