تقدیم به خاک پای #حضرت_نجمه_خاتون_سلام_الله_علیها، مادر #امام_رضا_علیه_السلام
#غزل
ز خاطر برده ماه هفتمِ هفت آسمان، غم را
حمیده مادرش وقتی به او بخشید تکتم را ١
زنی که کنیه ی او حضرت ام البنین بوده ٢
کسی که پرورانده در بغل، سلطانِ عالم را
همان نجمه که عطر حضرت معصومه را دارد
همان که کرده جاری در کویر شور، زمزم را
همان که کودکش قبل از تولد در سحرگاهان
برایش خوانده با صوت جلی، آیاتِ محکم را ٣
همان خورشید هشتم که پناه بی پناهان است ۴
همان که برده بالا تا فراز عرش، پرچم را
علی صورت علی سیرت علی ظاهر علی باطن
دوباره غصب کردند از علی حق مسلم را
چه فرزندی، همان که ناله ی یابن الشبیب او
دمادم زنده کرده روضه ی باز محرم را
کسی که مادر خورشید شد، فرزندِ فرزندش
کشد بر خاک ذلت بینی یحیی بن اکثم را
عجب شمس الشموسی از نگاه نجمه جاری شد
که روشن کرد تا روز قیامت کل عالم را
#احمد_علوی
1_عیون اخبار الرضا علیه السلام جلد ١ ص ١٢
2_الوافی بالوفیات جلد ٢٢ ص ١۵۴
3_عیون اخبار الرضا علیه السلام جلد ١ ص ١٧
4_عیون اخبار الرضا علیه السلام جلد ١ ص ٢٠
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_حسین_علیه_السلام
#شب_جمعه
#غزل
تا خدایی خدا! در دل وجان است حسین...
ما پناهنده به اوییم امان است حسین
یک حسین گفتم و غمها همه از یادم رفت
همه دلخوشی ما ز جهان است حسین
بیشتر از خود ما غصه ما را خورده
شکر دارد!پدر سینه زنان است حسین
تا براین سینه زدی بار گناهت را شست
بیشتر سینه بزن!خانه تکان است حسین
اوصدا کرده که امشب همه اینجا هستیم
مردی اش بیشتر از حد بیان است حسین
وارد روضه شدی محضر زهرا هستی
روضه هایش بخدا عین جنان است حسین
#سید_پوریا_هاشمی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#حضرت_احمد_بن_موسی_علیه_السلام
#شاهچراغ
#غزل
افروختیم تا که در این خانه ما چراغ
آشفت خواب ظلمت دیرینه را چراغ
چشمان ما به ظلمت شب خوگرفته بود
دخمه کجا، سپیده کجا و کجا چراغ؟
اینجا سه چلچراغ به ما نور میدهند:
شمسالشّموس و حضرت معصومه، شاچراغ
معصومه شمع و احمد موسی فروغ او
در تنگنای ظلمت شبها رضا چراغ
خاموش کی شود به هیاهوی بادها
وقتی که روشن است به نور خدا چراغ
هرقدر ظلمت شب یلدا غلیظتر
تابد فزون به وسعت آیینهها چراغ
هرگز نبیند این وطن آسیب از بلا
تا روشن است در دل او این سهتا چراغ
#محمدرضا_ترکی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#حضرت_احمد_بن_موسی_علیه_السلام
#شاهچراغ
#غزل
صدای ذکر تو شب را فرشتهباران کرد
عبور تو لب "شیراز" را غزلخوان کرد
"کرم نما و فرود آ که خانه خانه ی توست"
بیا که چشم و دلت شهر را چراغان کرد
چو خواهرت که ز "دریاچه ی نمک" دل برد
هوای زلف تو دریاچه را "پریشان" کرد
نه شیخ شهر، تو شاهی که با چراغ رسید
و برق عشق تو ما را گرفت و انسان کرد
ولی چه حیف که آن طره ی خیالانگیز
چه زود آمد و دل برد و روی پنهان کرد
چه اشکها که ضریحت به گونهها جاری...
چه دردها که خدا با دل تو درمان کرد
شرابِ خون تو جوشید و جان "حافظ" را
به جرعهای غزل از جام غیب مهمان کرد
و گنبد تو برای دل کبوترها
چه مهربان شد و پرواز را چه آسان کرد
سفر اگر چه چنین ناتمام ماند، ولی
صدای پای تو "شیراز" را "خراسان" کرد...
#قاسم_صرافان
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#حضرت_احمد_بن_موسی_علیه_السلام
#شاهچراغ
#غزل
در آسمان آبی چشمت شناورم
از بارش نگاه بهارانه ات، ترم
چشم تمام ثانیه ها برضریح توست
آورده ام هدیه گل اشک پرپرم
بر صفحه ی خیال دلم می کشم به شوق
از بارگاه پاک تو طرحی برابرم
فیض دعای ندبه کنار ضریح تو
شد قسمتم، که منتظر نور کوثرم
درسایه سار امن تو مأوا گزیده ام
ای سیدالاعاظم و ای روح باورم
این واژه ها که هیات زائر گرفته اند
امید بر نگاه تو دارند، سرورم
گلهای نور چیده ام از باغ مرقدت
شاه چراغ، ای حرم سبز خاطرم
آه ای نگین حلقه ی شیراز! باز هم
لطفی نما که پا بگذارم در این حرم
#عبدالرضا_مروتی_اردکانی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#حضرت_احمد_بن_موسی_علیه_السلام
#شاهچراغ
#غزل
شاه منی که مونس هر سال و هر دمی
شاهی ولی غریب ترین شاه عالمی
باران اشک اذن ورود حریم توست
در هر کویر علت باران نمی نمی
حیرت نکن از این که خرابم مقابلت
آخر همان که از ته دل دوست دارمی
بر شانههای تو حرم حضرت رضاست
عباس وار حامل راز مُحرّمی
هر چند گنبد تو طلا نیست شاه من
در چشمهای خیس، طلای مجسّمی
ای معدن محبت شهر گل و غزل
هر قدر کشف میکنمت، باز، مبهمی
هر لحظه بی تو ماندن دنیا جهنم است
کاری کن ای بهشت، نماند جهنمی
#میلاد_عرفانپور
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
از رویِ کفن خاکِ بلا را بتکان
یک حمد بخوان و ترس ِ دل را بنِشان
یا شاهچراغ(ع) در شبِ اول قبر
با دست خودت نور به قبرم برسان!
#أللهم_صل_علی_محمدوآل_محمد
#و_عجل_فرجهم
#مرضیه_عاطفی
#امام_رضا_علیه_السلام
#غزل
سراغ پرچمت را از شمیمِ باد میگیرم
نشانِ رود را از ماهی آزاد میگیرم
حرم یعنی شفا؛ یعنی همان هوی مسیحایی
که دارم دَمبهدَم از دوریاش غمباد میگیرم
شفا یعنی نخِ پیراهنی که غرق یوسف بود
به این امّید، من هم بوسه از فولاد میگیرم
مرا گم کرد، چشمانی که محو صحن و گنبد شد
نشانی تو را از کورِ مادرزاد میگیرم
به غیر از دیدنت هر حاجتی آوردهام رد کن
پس از دیدار، هر چیزی که لطفت داد میگیرم
من از گرد و غبارِ زیرِ جاروهای خُدّامت
پس از افتادگی؛ پرواز را هم یاد میگیرم
نشستن با کبوترهای دستآموزِ تو درس است
برای جَلد بودن رخصت از استاد میگیرم
غم تو گوهری نایاب، در دنیای شادیهاست
من این دَم را میان صحن گوهرشاد میگیرم
تمام صحن تو شعر است، از هر شعر گویاتر
نگاهش میکنم از شعرِ خود ایراد میگیرم
#رضا_قاسمی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
@shia_poem
#امام_رضا_علیه_السلام
#ولادت
#ترکیب_بند
به نام قبله ایرانیان به نام حرم
به نام خادم و جاروکش و غلام حرم
به نام پنجره فولاد و لطف بسیارش
به نام این همه خیر علی الدوام حرم
به نام هر که حسادت کند به اقبال ِ
کبوتران بهشتی روی بام حرم
کسی نبود که ما را دهد پناه اما
هزار مرتبه قربان این مرام حرم
فدای میکده ی ما تمام میکده ها
هزار سال گذشت و پر است جام حرم
هزار رنگ عوض کرد روزگار اما
حرم به این همه وسعت ندیده این دنیا
تو بیمه کرده ای آقا تمام ایران را
خدا نگیرد ازین مملکت خراسان را
به روی هر کس و ناکس در حرم باز است
نشد که بشکنی آقا غرور مهمان را
سلام بر حرمی که میان خود جا داد
میان آن همه مومن , گناهکاران را
سلام بر تو همیشه گره گشایی کرد
سلام بر تو عوض کرد حال انسان را
به جز هوای حرم که به ما نمی سازد
به عالمی نفروشیم زیر ایوان را
برای عرض ارادت به ما وجود بده
برات مشهد ما را تو زود به زود بده
حرم پناه امیر و رعییت است آقا
همیشه دور و بر تو قیامت است آقا
پی علاج به جایی به جز حرم نروم
دوای هر غم و دردی زیارت است آقا
کنار پنجره فولاد تو همه دیدند
رسیدن به محالات , راحت است آقا
میان آن حرمی که پر از ملائکه هست
نفس کشیدن ما هم عبادت است آقا
خدا کند که بمیرم نبیند این چشمم
که روبروی ضریح تو خلوت است آقا
کسی شبیه تو با من نکرد همراهی
همیشه از حرمت دست پر شدم راهی
منم امام رضایی منم خراب شما
نیازمند دعاهای مستجاب شما
منم همان که شب و روز می خورد غبطه
به سنگ های کف صحن انقلاب شما
خدا کند بشود قسمتم که جان بدهم
شبیه حضرت معصومه در رکاب شما
سلام داده ام آقا به سویتان هر شب
چه کرده ام نشنیدم شبی جواب شما
میان چاه زمانه نشسته ام عمری
خدا کند که به دادم رسد طناب شما
چه غم ازین همه غربت چه غم ز بی یاری
دلم خوش است همیشه تو دوستم داری
ندیده ایم کسی را به مهربانی تو
فدای این همه الطاف آسمانی تو
چشیده آهوی آواره هم مرامت را
بگو به کی نرسیده است نان رسانی تو
بزرگ و کوچک ایران تمامشان دارند
چه خاطرات قشنگی ز میزبانی تو
بگیر تا به ابد دست آن جماعت که
نداده اند به ما یاد جز نشانی تو
بیا و قسمت ما کن لیاقت ریان
شویم محرم اسرار روضه خوانی تو
شکسته ایم و زمین گیر ,بال می خواهیم
دلی محرمی و اشک و حال می خواهیم
#محمد_حسین_رحیمیان
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
@shia_poem
#امام_رضا_علیه_السلام
#ولادت
#مدح
ببین هشتمین جلوۀ ربّنا را
امام قَدَر را امیر قضا را
تبسم تبسم رضای خدا را
علی بن موسی الرضا المرتضی را
امام رئوفی که سلطان طوس است
که سلطان طوس و انیس النفوس است
انیس النفوس است و شمس الشموس است
ببین لطف والشمس را، والضحی را
چه اذن دخولی؛ «یَرَونَ مَقامی»
بخوان با شعف: «یَسمَعونَ کلامی»
اگر بیقرارِ جواب سلامی
به آهی بلرزان دل مبتلا را
سلامٌ علی آل یاسین بخوان و
دو رکعت از آن شور شیرین بخوان و
دعا در شبستان آمین بخوان و
بخوان زیر لب یا سریع الرضا را
که شبهای شور و شعف روزیات باد
سحرهای نور و شرف روزیات باد
و پرواز مشهد-نجف روزیات باد
زیارت کنی بعد از آن کربلا را
گواهی تو ای شعر روز قیامت
که سید محمد جواد شرافت
سروده به شوق شِفا و شفاعت
نگاه علی بن موسی الرضا را
#سید_محمد_جواد_شرافت
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
@shia_poem
#امام_رضا_علیه_السلام
#ولادت
#مربع_ترکیب
تلخی می ساخته پیوسته مست
با غم دوری نشود خسته مست
باز هوایی شده و مستِ مست
دل به سر زلف رضا بسته مست
جام و سبو را نشکسته رضا
پیش گدا باز نشسته رضا
میشود از غوره شرابی درست
کار گدا گشته غیابی درست
می شنوم باز جوابی درست
شد سر میخانه ثوابی درست
وقت عطا بوده به یادم رضا
دست به دامان جوادم رضا
روزی ام از جود و کرم بسته شد
مرهم او روی پرم بسته شد
تاج گدایی به سرم بسته شد
بال و پرم کنج حرم بسته شد
ای حرمت، محرم دل تنگ ها
خورده ام از دوری تو سنگ ها
پر کنم از آب حرم، کوزه را
با می تو باز کنم روزه را
جز قدم تو نکشم پوزه را
بشکن و صیقل بده فیروزه را
دور تنم سلسله افتاده است
در سفرم فاصله افتاده است
بین من و خاک حرم وعده هاست
نوکری ام در گرو سجده هاست
طور مناجات، همین گعده هاست
حج گداهای تو ذی القعده هاست
یوسف من باز کلافم بده
دور حرم باز، طوافم بده
زائرت از جرم و خطا بر نگشت
از در این خانه گدا بر نگشت
بنده که برگشت، خدا برنگشت
فاطمه بخشید و رضا برنگشت
کفش گنه دور سر آویختم
اشک در آغوش رضا ریختم
پشت درم، باز تو راهم بده
سوختم از دوریت، آهم بده
قبل سحر وقت نگاهم بده
"آمده ام ای شاه پناهم بده"
گرچه پناه همگان این در است
حجرهء در بسته روایتگر است
جان خودش را همه جا می کشد
آه جدا، ناله جدا می کشد
بر سر خود باز عبا می کشد
بی رمق افتاده و پا می کشد
لرزه نشسته به تنش، وای وای
ریخته زهر از دهنش، وای وای
#رضا_دین_پرور
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem