#ازدواج_حضرت_علی_وحضرت_زهرا_علیهما_السلام
دیده ام جلوه ای از روشنی محشر را
سحری نور دل فاطمه و حیدر را
ببرید آینه و جام و می و ساغر را
ریخت ساقی به کفم جرعه ای از کوثر را
آب پاشی شده از اشک ملائک در عرش
چه قیامت شده دور و بر زهرا در فرش
جبرئیل آمده تا باز کند پر اینجا
موقع خندهء داماد پیمبر اینجا
لوح از عالم بالاست و جوهر اینجا
خطبه خوان گشته خود خالق و محضر اینجا
نُقل لبهای محمد، مَرَج البحرین است
آیهء لوء لوء و مرجان، دم حور العین است
متن وحی است علی و دو جهان حاشیه اش
چه عروسی است که گفتند همه حوریه اش
ماسوی الله بود از صدقه جاریه اش
از گل یاس بهشت است گل پوشیه اش
مرتضی عاشق اشک سحر فاطمه است
همهء روزی خلق از نظر فاطمه است
دل مجنون گذری از دل لیلا دارد
پس اگر ناز کند باز تماشا دارد
سجدهء شکر علی اینهمه معنا دارد
چونکه با فاطمه اش خیر دو دنیا دارد
مثل دو زائر هم که ز حرم می آیند
دوش بر دوش همند و چه بهم می آیند
#رضا_دین_پرور
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#یا_جوادالائمه_ادرکنی
جواب پرسش احوال ماست این جمله:
به لطف حرز جواد الائمه محفوظیم
#علی_اصغر_یزدی
5.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مگو «چمران» بگو غیرت، بگو درد
بگو تنهاترین، عاشقترین مرد
#علیرضا_قزوه
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_حسین_علیه_السلام
#غزل
زندۀ جاوید کیست؟ کشتۀ شمشیر دوست
کآب حیات قلوب در دم شمشیر اوست
گر بشکافی هنوز خاک شهیدان عشق
آید از آن کشتگان زمزمۀ دوست دوست...
بندۀ یزدانشناس، موت و حیاتش یکیست
زآنکه به نور خداش پرورشِ طبع و خوست...
گوش دل مؤمن است سامع صوت خدا
گر چه ز آواز خلق، ملک پر از های و هوست...
عاشق وارسته را با سر و سامان چه کار؟
قصۀ ناموس و عشق صحبت سنگ و سبوست
عاشق دیدار دوست اوست که همچون حسین
زردی رخسار او سرخ ز خون گلوست...
گر به اسیری برند عترت او دشمنان
هرچه ز دشمن بر او دوست پسندد، نکوست
تا بتوانی «فؤاد» در غم او گریه کن
بر تو از این آبِ رو نزد خدا آبروست
#فؤاد_کرمانی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
مداحی آنلاین - جز رحمت از چشمان تو دنیا چه می خواهد - کریمی.mp3
3.56M
#مناجات با #امام_زمان_عج
جز رحمت از چشمان تو دنیا چه میخواهد
تشنه به غیر از آب از دریا چه میخواهد
🎤حاج #محمود_کریمی
💔 #غروب_جمعه
🌷 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@shia_poem
#امام_زمان_عج
#غزل
به هوای روی ماهت شده این دلم هوایی
ز گناه خسته ام من به تو دارم التجایی
تو نیامدی و من هم شب و روز گریه کردم
به کسی نگفتم اما.. چه کشیدم از جدایی
سرراه تو نشستم نظری اگر چه پستم..
سر راه با تو جانا..چه خوش است آشنایی
همه شب نهاده ام سر چو سگان بر آستانت
بپذیر نوکرت را.. که خوشم به این گدایی..
ز بکای صبح و شامت برسان به چشمهامان
برسان تو قلب مارا به شهید کربلایی..
تن شاه بین گودال شده غارت اراذل
روی نیزه ای عمامه روی نیره ای عبایی
#سید_پوریا_هاشمی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_باقر_علیه_السلام
#شهادت
#مسمط_مخمس
مگر میشود گریه بسیار کرد..
مگر میشود دیده خونبار کرد..
مگر میشود صحبت از خار کرد..
مگر میشود نقل بازار کرد..
ولی از غم و غصه اش دق نکرد!
مگر میشود خیمه سوزان شود..
درآن شعله ها عمه حیران شود..
کشیده نصیب یتیمان شود..
رد دست هاشان نمایان شود..
ولی از غم و غصه اش دق نکرد
مگر میشود گفت از سوختن
چه ها میکشید عمه خوب من
ز توهین آن خولی بددهن
مگر میشود گفت از زن زدن
ولی از غم و غصه اش دق نکرد
مگرمیشود لشگر نیزه دار
بیوفتد به دنبال یک طفل زار
ببینی سر شاه را نی سوار
ز داغ رقیه شده بی قرار
ولی از غم و غصه اش دق نکرد
حرم شد گرفتار رنج و عذاب
چه ها کرد با دستهامان طناب
مگر میتوان روضه خواند آب آب
مگر میشود حرف زد از رباب
ولی از غم و غصه اش دق نکرد
شبی که حرم سمت غمخانه رفت
به مهمانی قصر شاهانه رفت
ز شوق پدر طفل دردانه رفت
مگر میتوان گفت ویرانه رفت
ولی از غم و غصه اش دق نکرد
کنون این من و این دل گریه خیز
نشستم به بستر مریض مریض
چه باید کنم با غمش یا عزیز
مگر میشود گفت حرف از کنیز
ولی از غم و غصه اش دق نکرد
#سید_پوریا_هاشمی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_باقر_علیه_السلام
#شهادت
#مربع_ترکیب
ای بقیع غم تو کرببلایی دیگر
کربلا بود برای تو منایی دیکر
کوفه تا شام ، تو را سعی صفایی دیگر
در غریبان ، تو غریب الغربایی دیگر
غربتت را نسرودم من شاعر آری
راستی تو چقدر شاعر و ذاکر داری؟!
شده آزرده تو را از عمل ما ، خاطر
بی سبب نیست اگر شد حرمت بی زائر
از حدیث تو نگفتیم ولو در ظاهر
گرچه محتاج ترینیم به قال الباقر
همه ی سال پی یک شب تقویم توایم
ما فقط مرثیه خوان شب ترحیم توایم
دست بر دامن مهرت نرساندیم چرا
گاهگاهی که رسیدیم ، نماندیم چرا
پایمان را به بقیعت نکشاندیم چرا
باقرالعلم ! ز علم تو نخواندیم چرا
بگذر از ما که برای تو موثر نشدیم
نه که بی صحن و رواقی تو ، مسافر نشدیم
کودکی های تو در اوج مصیبت طی شد
کودکی های تو همراه شهادت طی شد
پای آن خیمه که می رفت به غارت طی شد
زیر شلاق ستم وقت اسارت طی شد
طی شده کودکیت گوشه بین الحرمین
گه در آغوش پدر گاه در آغوش حسین
کربلا جلوه غم بود برایت مادام
کربلا کشت تو را ، کشت تو را بدتر شام
کربلا بود و حسین و تو و سجاد ، تمام
کربلا بود و امام بن امام بن امام
من تو را یک تنه یک کرببلا می بینم
من تو را در همه مرثیه ها می بینم
داغ بی آبی و فقدان عمو را تو بگو
روضهخوان باش خودت ، روضه او را تو بگو
پرده بردار ، بیا راز مگو را تو بگو
بوسه ی تیغ به رگهای گلو را تو بگو
تو بنا بود بمانی به امامت برسی
روضه خوان باشی و هر شب به شهادت برسی
#محسن_ناصحی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
#@shia_poem