#امام_زمان_عج
#غزل
ساعت هجر تو را لحظه ی پایانی نیست
در تنِ بی رمقِ ثانیه ها جانی نیست
شهر در حسرت فانوس سحر می سوزد
سالیانیست که این کوچه چراغانی نیست
دشتِ چشمم به بیابانشدنش خو کرده
خاک خشکیده ی من تشنه ی بارانی نیست
پیرها در طلب دیدن تو کور شدند
عُمر رفت و خبر از یوسفِ کنعانی نیست
می کُشد آخرِ سر زخمِ فراقت ما را
درد عشاق تو را نسخهی درمانی نیست
آنکه دلخوش به هوسهاست..،خرابت نشود
کاخ اَمیالِ دلم لایق ویرانی نیست
تو به فکر همه وُ ما همگی فکر گناه...
بخداوند که این رسم مسلمانی نیست
من ؛ سرافکندهترین سینهزنِ فاطمه ام
هیچ رنجی بهعلی رنجِ پشیمانی نیست
سخت دلتنگ تماشایِ ضریح نجفم
مثل ایوانِ طلای پدر ایوانی نیست
لب من را برسانید به انگورِ علی
باده ای در حَدِ این بادهی سلطانی نیست
کاشکی روی سرم دست نوازش بِکِشی
وقت اینکه ز گدا روی بگردانی..،نیست
" گرچه آلوده ولی مال حسینیم همه "
نزدِ ما بهتر از این تشنه که خواهانی نیست
جان آن کشتهی بی غُسل و کفن..،زود بیا
دیر شد آمدنت،فرصت چندانی نیست
▪️
چوب ها در دل تاریخ شهادت دادند
خیزران خوردهتر از او،لب و دندانی نیست
#بردیا_محمدی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_حسین_علیه_السلام
فرازی از یک #قصیده
برق عشق تو نه تنها به دل عالم زد
آتش این بارقه بر عالم و بر آدم زد..
خرگه ظلم نگون، خیمۀ مظلوم بهپاست
این بنا را ز ازل دست خدا محکم زد..
خُرّمى در دو جهان نیست به جز در غم دوست
هر که دل بست به این غم نفسى خُرّم زد
غرق دریاى غمت تا دل ما گشت حسین
زیر این بحر معلق نفسى بىغم زد
مرهمى خواست نهد عشق تو بر زخم دلم
باز بر زخم دلم زخمى از آن مرهم زد
هر که را عشق رهایى بود از دام جهان
بایدش دست بر این طرۀ خم در خم زد
چشم عشاق تو بر حُسن تو بینا شد و بس
پرده شد غفلت و بر دیدۀ نامحرم زد
ره به اکسیر وجود تو به جز دوست نبرد
خاک بر دیدۀ دشمن طمع دِرهم زد
ما به توفیق تو گوییم ثناى تو حبیب
که ز خود دم نزند هر که ز جانان دم زد..
#فؤاد_کرمانی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_حسین_علیه_السلام
#شب_جمعه
#قصیده
قامتت را چو قضا بهر شهادت آراست
با قضا گفت مشیت که قیامت برخاست
راستی شور قیامت ز قیامت خبریست
بنگرد زاهد کج بین اگر از دیده ی راست
خلق در ظل خودی محو و تو در نور خدا
ماسوا در چه مقیمند و مقام تو کجاست؟
هر طرف می نگرم روی دلم جانب توست
عارفم بیت خدا را که دلم قبله نماست
زنده در قبر دل ما بدن کشته ی توست
جان مائی و تو را قبر حقیقت دل ماست
دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نگشت
آری آن جلوه که فانی نشود نور خداست
بیرق سلطنت افتاد کیان را ز کیان
سلطنت، سلطنت توست که پاینده لواست
نه بقا کرد ستمگر نه به جا مانده ستم
ظالم از دست شد و پایه مظلوم بجاست
زنده را زنده نخوانند که مرگ از پی اوست
بلکه زنده است شهیدی که حیاتش ز قفاست
دولت آن یافت که در پای تو سر داد ولی
این قبا راست نه بر قامت هر بی سرو پا
ما فقیریم و گدا بر سر کوی تو ولی
پادشاه است فقیری که در این کوچه گداست
تو در اول سر و جان باختی اندر ره عشق
تا بدانند خلایق که فنا شرط بقاست
از خودی خواست خدا نقش تو را محو کند
خواست چون روی تو را آینه یر طلعت خواست
تا ندا کرد ولای تو در اقلیم الست
بهر لبیک ندایت دو جهان پر ز نداست
کشته شد عالِم دهری چو تو در عالَم دهر
دهر تا روز قیامت شب اندوه عزاست
در غمت اعین و اشیاء همه از منطق کون
هر یکی مویه کنان بر دگری نوحه سراست
رفت بر عرشه نی تا سرت ای عرش خدا
کرسی و لوح و قلم بهر عزای تو بپاست
منکسف گشت چو خورشید حقیقت به جمال
گر بگریند ز غم دیده و ذرات رواست
پایمالی ز عبودیت و من در عجبم
که بدین حال هنوزت سر تسلیم و رضاست
گریه بر زخم تنت چون نکند چشم «فؤاد»
ای شه کشته که بر زخم تنت گریه رواست
#فؤاد_کرمانی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_زمان_عج
#شهدا
ما گرم نماز با دلی آسوده
او خفته به خاک جبهه خونآلوده
ما منتظر امام غائب هستیم
او منتظر امام قائم بوده
#سید_محمد_مهدی_شفیعی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#فلسطین
#حماس
در سنگر #انتفاضه
ای قدس! ظهور مُنتَظَر نزدیک است
خورشید دمیده و سحر نزدیک است
در سنگر انتفاضه پا بر جا باش
یک سنگ دگر بزن، ظفر نزدیک است
#رضا_اسماعیلی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
شهید #حاج_قاسم_سلیمانی
#فلسطین
#انتفاضه
#قدس
هر چند غمی به چشم تو پنهان است
در دست تو سنگ و در دلت ایمان است
پیروز تویی، قسم به «تین» و «زیتون»
پیروزیِ تو، بشارتِ قرآن است
#رضا_اسماعیلی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
ایران در این میدان جگر دارد برایت
این سرکشی ها دردسر دارد برایت
خون ابو مهدی و خون حاج قاسم
بیش از اتم هامان خطر دارد برایت
هرگز نگو در سینه ها آهی نمانده...
وقتِ بزن در روست، خونخواهی نمانده...
در کاخ شیطانید یا بین تل آویو؟
تا انتقام سخت ما راهی نمانده
دارم کفن برتن! نه دشداشه، بترسید
از پادگان های پر از لاشه بترسید
از انتقام سخت مان آنجا که خوابید...
از دست ها که مانده بر ماشه بترسید
#عین_الاسد
#طوفان_الاقصی
#انتقام_سخت
#حاج_قاسم_سلیمانی
#ابومهدی_المهندس
#حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#ورودیه_شهر_قم
#مدح
#وفات
#ترکیب_بند
دارد مسیح ما میاید دیگر از راه
پس خیر میبیند گدا سرتاسر ار راه
ما قبله خود را گرفتیم آخر از راه
دست نیاز از ما و ناز دلبر از راه
از شوق لبریز است چشم جاده حتی
از خانه بیرون ریخت هر دلداده حتی
این دختر زهرا که نه! زهراست اصلا
در صبر عین زینب کبراست اصلا
بین کریمان شهره در دنیاست اصلا
جان علی موسی الرضای ماست اصلا
ساکن شده اینجا! که چون باران ببارد..
در شوره زار شهر قم گندم بکارد
در محملش امنیتی بسیار دارد
اندازه یک شهر خدمتکار دارد
هم ناقه ای آرام و بی آزار دارد
هم اینکه راهی راحت و هموار دارد
اهل محل نه بددهن نه لات هستند
تا چند خانه دور و بر سادات هستند
چشمی به ناموس خدا هرگز نخورده
بر چادر او جای پا هرگز نخورده
سیلی برویش بی هوا هرگز نخورده
آسیبی از شلاق ها هرگز نخورده
امن است راهش بی بروبرگرد اینجا
سررا به زیر انداخته هر مرد اینجا
دستی سوی معصومه طه نیامد
پیش نگاهش خیزران بالا نیامد
تا کاخ بالاجبار و با دعوا نیامد
پای پیاده یک قدم حتی نیامد
هرچند بی بی روزه بود اما غذا بود
در هرشرایط احترام او به جا بود
#سید_پوریا_هاشمی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#ورودیه_شهر_قم
#مدح
#غزل
به دریا رسیدم پس از جستجوها
به دریای پهناور آرزوها
به دریای محضی که این خاک سوزان
گرفته از امواج او آبروها
سلام ای که لطف کریمانهٔ تو
کشانده دلم را به این سمت و سوها
سلام ای که گشته شب بارگاهت
به لطف نگاهت شب آرزوها
شراب طهور است و تسنیم نور است
که در این حرم میچکد از سبوها
چه شعری چه شوری چه عطری چه نوری
به جانم بتابان از این رنگ و بوها
هیاهوی اشک است و آه و تبسم
مرا غوطهور کن در این های و هوها
به مدح تو گفتند و گفتیم اما
تو هستی فراتر از این گفتگوها
که موسی بن جعفر به وصف تو فرمود:
فداها ابوها فداها ابوها
به شوق مدینه به اینجا رسیدم
به زهرا رسیدم پس از جستجوها
#سید_محمد_جواد_شرافت
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
آیینه توحید به قم میآید
یا خواهر خورشید به قم میآید؟
نذر نفحات فاطمیاش صلوات
با آمدنش عید به قم میآید
#یوسف_رحیمی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#ورودیه_شهر_قم
#مدح
#مسمط_مخمس
دارد قلم هوای تو والا تبار را
خواهد بیان کند کمی از اعتبار را
باید بگوید از تو و یا ذوالفقار را
شاعر بساط کرده چنین نقش یار را
ترسیم کرده جای نگاهت بهار را
عطر تو میوزد به خزان و بهار قم
گلدسته گنبد و حرمت اعتبار قم
تنها نه من امام زمان بیقرار قم
علامه ها حقیر و تویی شاهکار قم
مستی بده ز یک نگهت میگسار را
ای آنکه از وجود تو قلبم جلا گرفت
از یمن مقدمت قم و ایران صفا گرفت
باید که از تو مشهد و هم کربلا گرفت
هر کس به هر روش مددی از شما گرفت
روشن کند ز برق نظر شام تار را
بانو دخیل دامن پاکت تمام شهر
ساییده سر به پای و به خاکت تمام شهر
شد سینه چاکِ سینه ی چاکت تمام شهر
اصلا خراب و مست و هلاکت تمام شهر
لبریز کرده ساغر مهرت خمار را
اخت الرضا تویی و وفا اصل کارتان
تو بیقرارِ یار و جهان بیقرارتان
راهی شدی ز خانه ی خود سوی یارتان
آری کم از عقیله نبود اعتبارتان
تفسیر کرده ای به عمل غمگسار را
معصومه ای و دختر موسی بن جعفری
زینب شناس و زینب کبرای دیگری
آهو منم تو ضامن آهوی محشری
از نسل حیدری و رضا را تو خواهری
درمانده ام سیاهه کنم اعتباررا
تو آمدی که بهر رضا خواهری کنی
با نام فاطمه ز دلم دلبری کنی
اینجا حرم زدی که به ما سروری کنی
قم را دمشق محترم دیگری کنی
زهرا شدی مدینه کنی این دیار را
وقتی که هفته ای ز تو نامش کرامت است
وقتی برای ما قدمت عین رحمت است
وقتی که خادمت به جنان غرق عزت است
وقتی برای ما همه ایل تو نعمت است
باید فدایی ات کنم ایل و تبار را
خاکم اگر ندیده بلا از تو و رضاست
هر کس که رفته کرببلا از تو و رضاست
این لطف و مرحمت ز خدا از تو و رضاست
این اعتبار و عزت ما از تو و رضاست
شاهد گرفته از تو چنین برگ و بار را
#داریوش_جعفری
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
از سفر آمده ای خسته ی راهی بانو
زنده کن وادیِ مارا به نگاهی بانو
ما اسیریم و فقیریم و یتیم ای مهتاب
دختر حضرت موسی دل مارا دریاب
قم کویر است کویری که تلاطم دارد
چادرت را بتکان قصد تیمم دارد
#سید_حمیدرضا_برقعی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
@shia_poem