#مولانا_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
#مدح
#قصیده
مستی به سر از حد نصاب افتاده
در بحر نجف مگر شراب افتاده ؟
آباد شود دین و دل و دنیایش
در صحن تو هر کس که خراب افتاده
چون خوشه ی انگور، دلم دور ضریح…
در پای شما به پیچ و تاب افتاده
ماندم بِمَکَم ضریح یا بوسه زنم!
حقی بده آخر لبم آب افتاده
گرم است و منم سخت به گرمی حساس…
از بوسه زبان به التهاب افتاده
تقسیم کننده ی بهشتی آخر…
در راه نجف اگر شتاب افتاده
خورشید اگر چه بر شما می تابد
در سایه ی گنبد آفتاب افتاده
در دجله و در فرات دقت کردم
از لعل لب تو انشعاب افتاده
مجنون شده عالِم و فقیه و دانا
از رونق اگر درس و کتاب افتاده
از عرش سراسیمه رسیده جبریل
دنبال نگاه آن جناب افتاده
بر روی لبم گفتن یک بار علی…
ماندم چِقَدَر اجر و ثواب افتاده
آنقدر بدانم ملکی تا محشر…
در دفتر خود به احتساب افتاده
در دل سر سجاده برای قبله…
آنقدر سوال بی جواب افتاده
خوشبو شده هر کس به تو ره می یابد
انگار که در حوض گلاب افتاده
نازل شود از گوشه ی چشمت باران
در سجده به چشم تو سحاب افتاده
در کار فلک شما فقط فرمان ده
جبریل به عزل و انتصاب افتاده
بر منکر مولا برسانید همه
بی عشق علی به منجلاب افتاده
دور قمری دور سرت ماه زند
هر شب به شب موی تو خواب افتاده
بر روی زمین روی مرا نندازی
وقتی که قدم سمت حساب افتاده
گفتند سر از خاک همه بردارند
حتما که ز روی تو نقاب افتاده
ابیات غزل تمام لبریز مِیْ اند
این بیت ولی در مِیِ ناب افتاده
خوشبخت دلی که در تمام اوقات،
زیر قدم ابوتراب افتاده ...
#سید_حجت_بحرالعلومی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#غزل
دوست میدارم من این نالیدنِ دلسوز را
تا به هر نوعی که باشد بگذرانم روز را
شب همه شب انتظار صبحرویی میرود
کآن صباحت نیست این صبح جهانافروز را
وه که گر من بازبینم چهرِ مهرافزای او
تا قیامت شکر گویم طالع پیروز را
گر من از سنگ ملامت روی برپیچم، زنم
جان سپر کردند مردان، ناوکِ دلدوز را
کامجویان را ز ناکامی چشیدن چاره نیست
بر زمستان صبر باید طالب نوروز را
عاقلانِ خوشهچین، از سرّ لیلی غافلاند
این کرامت نیست جز مجنونِ خرمنسوز را
عاشقانِ دینودنیاباز را خاصیتیست
آن نباشد زاهدان مالوجاهاندوز را
دیگری را در کمند آور! که ما خود بندهایم
ریسمان در پای حاجت نیست دستآموز را
سعدیا! دی رفت و فردا همچنان موجود نیست
در میان این و آن فرصت شمار امروز را
#سعدی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#مولا_امیرالمؤمنین_علی_علیه_السلام
#رباعی
#مدح
در مرگ اگر عليست فرياد رسم
شيريني وقت احتضار است بسم
اي كاش بشوق ديدن رويش بود
صد لحظه احتضار در هر نفسم
#غلامرضا_سازگار
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_حسین_علیه_السلام
#شب_جمعه
#غزل
سلامِ رو به ضریحم؛ جواب میخواهم
جواب، از لبِ عالیجناب میخواهم
سراب، آمده سیراب، از حرم برود
چقدر، تشنهام از تشنه آب میخواهم
پُر است، از بتِ طاغوت، کعبهی دل من
به دستِ بتشکنت انقلاب میخواهم
اگر چه بیادبم؛ از خجالت آبم کن
غرورِ کوهِ یخم؛ آفتاب میخواهم
به سمتِ دستِ کریمت قنوت، میگیرم
دعایم و نفسی مستجاب میخواهم
تمامِ نوکریام قُربةًاِلیالعشق است
که گفته است، که از تو ثواب میخواهم ؟!
سرِ دوراهِ بهشت و زیارتِ حرمت
من اختیار، در این انتخاب میخواهم
#رضا_قاسمی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_حسین_علیه_السلام
#شب_جمعه
#غزل
چنان شمعی که از اطرافیان پروانه می سازد
حسین بن علی (ع) از عاقلان دیوانه می سازد
حریمش جای عرش و فرش را با هم عوض کرده ست
که جبریل امین در بارگاهش لانه می سازد
به عبدش شأن بیت الله بخشیده ست از این رو
لباس مشکی او کعبه از دیوانه می سازد
ندارم بیم عیشم را که یک عمر است یار من
کبوترهای صحن خویش را با دانه می سازد
هوای مست های خویش را دارد که پی در پی
میان کوچه های شهر ما میخانه می سازد
کسی که ساکن شهرش شد اسمش کربلائی نیست
بهشتی می شود هرکس در آنجا خانه می سازد
طبیبان بارها گفتند این غم را علاجی نیست
دگر غیر از هوای کربلا بر ما نمی سازد
#پيمان_طالبى
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#مصیبت_بستر_پردرد
#غزل
در بسترم و خسته ام و تاب ندارم
شبها من از آن ضربه در خواب ندارم
انگار بعید است دگر زنده بمانم
برگونه به جز گریه و سیلاب ندارم
با بازوی بشکسته قنوتم شده ناقص
غیر از دل پر آه به محراب ندارم
از شعله چو شمعی شدم و رو به زوالم
جز خون که زسینه رَوَدَم آب ندارم
از روی علی بسکه رخ خویش گرفتم
خجلت زده ام چهره شاداب ندارم
در صورت من نقش ز پستی و بلندی ست
جز روی ورم کرده در این قاب ندارم
از ضربهء آن دست نشست ابر به رویم
خاموش شدم هاله مهتاب ندارم
چندی ست نشُسته م تن و قامت طفلان
آخر چه کنم دست بدن ساب ندارم
#مجتبی_صمدی_شهاب
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#مصیبت_بستر_پردرد
#وداع
#چارپاره
یک و ماه و نیمه گوشه ی خونه
افتادی و بی حال و بی جونی
هرشب نگاهت با دلم میگه:
دلخوش نباشم ، که تو می مونی
هرشب نگات و با پرِ معجر
از چشم من آروم میگیری
انگار بعد از رفتنِ بابات...
بدجور از این شهر دلگیری
زهرا ببین زینب چه بی تابه
زانوی حیدر داره میلرزه
تنها نرو ای همسفر آخه...
دنیا بدونِ تو نمی اَرزه
یادم میاد روزای خوبی که
بابات بود و خوب بود حالت
حالا دو ماهه رفته بابات و
حوریه ی من ، زخمیه بالت
یادم نمیره کوچه و در رو
جوری زدن که با سر افتادی
تا اومدم از جمعیت رد شم
بانوی من... پشتِ در افتادی
تو گوشمه فریاد اون روزت
فضه که اومد خوب فهمیدم
شش ماهه پرپر شد زمین افتاد
مرگم رو با چشم خودم دیدم
زهرا بیا و خوب شو بانو
دیگه گذشته هرچی که بوده
جونِ خودت داغ فراقِ تو
خیلی برای دخترت زوده
رومو زمین ننداز خانومم
طاقت ندارم بی تو دنیا رو
تنها نذاری بین این مردم
تنهاترین تنهای تنها رو
#پوریا_باقری
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_زمان_عج
#غزل
مرا شروع کن از ابتدا - که پایانم
چرا که بی تو نمیخواهم و نمیدانم
برای این که مرا یاد تو می اندازد
پر است از گلِ نرگس میان گلدانم
دراین هوای نبودت ببین که یخ کردم
بیا بهار ؛ که از غیبت تو لرزانم
تو نیستی و دلم هر غروب میگیرد
طلوع کن ز پس ابرها به چشمانم
گرفته ام به سرم چتر انتظار تو را
به زیر بارش یک ریزِ اشکِ چشمانم
به باوری که می آیی هنوز شک دارم
مرا ببخش که کُند است نبضِ ایمانم
شبی شمردم و دیدم هنوز کم دارد
که پر شود ز غزل های عشق دیوانم
#محمد_حسن_بیات_لو
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_حسین_علیه_السلام
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
#غزل
باز باران است،باران حسین بن علی
عاشقان جان شما،جان حسین بن علی
خواه بر بالای زین و خواه در میدان مین
جان اگر جان است قربان حسین بن علی
شمرها آغوش وا کردند،اما باک نیست
وعده ی ما دور میدان حسین بن علی...
در همین عصر بلا پیچیده عطر کربلا
عطر باران عطر قرآن حسین بن علی
هر کجای خاک من بوی شهادت می دهد
عشقم ایران است، ایران حسین بن علی
دست بالا کن بگو این بار با صوتی جلی
دست های ما به دامان حسین بن علی
#ناصر_حامدی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#مناجات
#فاطمیه
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
#غزل
پرونده ام شده است پر از اشتباه، آه
شرمنده ام از این سر و روی سیاه، آه
حمد شفا برام بخوانید نیمه شب
دل مرده ام ازین همه کوه گناه، آه
آهی نمانده بین بساطم! مرا ببین
وضعیت خراب دلم را نگاه! آه
عمرم گذشت و دیر به خود آمدم، دریغ
فهمیده ام که رفت سرِ من کلاه، آه
بگذار تا که گریه کنم باز، زار زار
بگذار تا که ناله زنم باز، آه... آه...
لا یمکن الفرار...، شدم خسته سَیّدی
بیرون مکن مرا ز حرم یا اِله، آه
من را ببخش تا که علی شادمان شود
دور از نجف شدم چقدر زابراه، آه
از غربت علی و غم حضرت بتول
باید کشید از دل پر غُصه گاه، آه
نامردها به پهلوی زهرا لگد زدند
وقتی که بود مادر ما پا به ماه، آه
طوری زدند که همه دیدند فاطمه
پهلو شکسته رفت سوی قتلگاه، آه
با چکمه هایشان چقدر این حرامیان
رفتند روی سینه ی ارباب راه، آه
#محمد_جواد_شیرازی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_حسین_علیه_السلام
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
#غزل
از شوق رود بود که دریا درست شد
تقصیر درد بود مداوا درست شد
عاشق به ذات خویش ندارد هویتی
یوسف که ناز کرد، زلیخا درست شد
بادی وزید و باز نقابش کنار رفت
گیسوش پیچ خورد و معما درست شد
باز این چه شورش است که عیسا درست کرد
باز این چه شورش است که یحیا درست شد
فطرس به شوق آمدنش بال و پر گرفت
از خاک پای یار مسیحا درست شد
بر خاک پای خویش خودش نیز سجده کرد
این گونه بود تربت اعلا درست شد
سر را به پای یار که انداخت، عاقبت
پایین پاش عرش معلا درست شد
از بس به سینه مهر علی پرورانده بود
روی دلش برای علی جا درست شد
دیدی رباب، محض علی اصغرت فقط
قبری به روی سینه ی آقا درست شد
#امیر_عظیمی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
🏴مطالب فاطمیه ۹۸
◼️حالات ایام بستری حضرت زهرا سلام الله علیها
روایت شده آن حضرت بعد از پدرش دستمال مصیبت بر سر بسته در حالتی که جسم او کاهیده شده و رکن او منهدم شده و چشمش گریان بود و سوزش دل او زیاد بود. ساعتی بعد از ساعتی غش می کرد(۱) و می گفت به دو فرزند خود که کجا رفت پدر شما که شما را گرامی می داشت و هر مرتبه ای شما را بلند می کرد؟ کجا رفت پدر شما که از همه مردمان بیشتر به شما مهربان بود و نمی گذاشت روی زمین راه روید؟ و دیگر نمی بینیم او را که این در را بر روی شما باز کند هرگز شما را بر گردن خود سوار کند، چنانچه همیشه این کار را با شما می کرد.
پس بیمار شد و چهل روز بیماری او طولانی شد. پس ام ایمن و اسما بنت عمیس و علی(ع) را نزد خود خواند و به علی(ع) سه وصیت کرد.
یکی اینکه بعد از او تزویج کند امامه دختر خواهر خود را، برای آنکه اولاد او را دوست می داشت و دیگر آنکه برای او نعشی بگیرد که ملائکه صورت آن را به او نشان داده بودند و صفت آن را برای علی(ع) ذکر کرد و دیگر آنکه به جنازه او حاضر نشوند کسانی که به او ظلم کردند و نگذارند به جنازه او نماز بگزارند احدی از ایشان.
(۱): وَ رُوِیَ أَنَّهَا مَا زَالَتْ بَعْدَ أَبِیهَا مُعَصَّبَةَ الرَّأْسِ نَاحِلَةَ الْجِسْمِ مُنَهَّدَةَ الرُّكنِ بَاكِیَةَ الْعَیْنِ مُحْتَرِقَةَ الْقَلْبِ، یُغْشَى عَلَیْهَا سَاعَةً بَعْدَ سَاعَةٍ
📚منبع:
- جُنةُ العاصمه؛ در بیان حالات و وقایع بعد از رحلت پیامبر(ص)؛ ص ۶۵۸
- کشف الغمه؛ ج ۲؛ ص ۶۷
- بحارالانوار؛ ج ۲؛ ص ۶۷
- وسائل الشیعه؛ ج ۲؛ ص ۸۸۶
-مناقب ابن شهر آشوب؛ ج ۳؛ ص۳۶۴
#مطالب_فاطمیه
#مصائب_حضرت_زهرا_س
@shia_poem