eitaa logo
شعر شیعه
6.5هزار دنبال‌کننده
368 عکس
140 ویدیو
14 فایل
کانال تخصصی شعر آئینی تلگرام https://t.me/+WSa2XvuCaD5CQTQN ایتا https://eitaa.com/joinchat/199622657C5f32f5bfcc جهت ارسال اشعار و نظرات: @shia_poem_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
دنیا جای خوبیه اگه فقط توی گیر و دارا رو سفید بشی توی زندگی باید شهید باشی تا که قسمت بشه و شهید بشی شهدا راهو به ما نشون دادن از غبارا دلارو تکون دادن خوبه که وصیتا رو بخونیم گفتن و رفتن و تشنه جون دادن این نصیحتِ امامِ شهداست برید وصحیفه‌ها رو بخونید اگه عالمی خدا قبول کنه یه بارم وصیتارو بخونید* اینا حرفای رفیقای منه حرفای مدافعای حرمه با خدا همیشه خلوت بکنید یه گوشه با گریه صحبت بکنید روزای خونه تکونیِ عزیز قدرشو بدون جوونیِ عزیز مگه جارو نمی‌خواد خونه‌ی دل پُرِ خاکه آخه ویرونه‌ی دل فرصتا کمه نگن که دیر شده به خودش حاجی بیاد که پیر شده خیلی زود میره همین جوونی که می‌بینیش ، نشون به اون نشونی که پشت ماهم میگن این نشانی رو خدا رحمتش کنه فلانی رو زوده که وقت پریشونی بیاد سراغ ما هم پیشمونی بیاد می‌بینی روضه‌ی تدفین می‌خونن واسه ما دارن که تلقین می‌خونن کارای گذشته رو نشون میدن وقتی شونه هامون و تکون میدن گفتم اما نَکِه نااُمید باشی یه کاری کن که تو هم شهید باشی آره  آماده شو این شبا جَوون برای شبای ماه رمضون داره آقامون میاد زنده بشیم شهدا دعا کنید بنده بشیم سرِ سال ما گداها میرسه فردا شب عزیز زهرا میرسه .... بیا تا یه سیب سرخ و بو کنیم میون گریه یه آرزو کنیم  اگه اینبار برسیم به کربلا حرمو با مژمون جا رو کنیم بشینیم میون بین الحرمین تا نفس داریم بگیم حسین حسین تو سوام کردی که سینه‌زن بشم اگه خارم گلِ این چمن بشم بعد مردنم نمی‌خوام اقاجون تو کفن نداری من کفن بشم چی میشه اونیکه ارباب منه ببینه که نوکرش بی کفنه *ما و شما هم خواهیم رفت. مثل چمران بمیرید. مثل این سربازهایی که در مرزها کشته می‌شوند بمیرید. این وصیتنامه‌هایی که این عزیزان می‌نویسند مطالعه کنید. پنجاه سال عبادت کردید، و خدا قبول کند، یک روز هم یکی از این وصیتنامه‌ها را بگیرید و مطالعه کنید و تفکر کنید.(صحیفه امام ج1) @shia_poem
عاقبت نور جلوه گر گردد شب تاریک ما سحر گردد آن سفر کرده باز برگردد روزگارفراق سر گردد میرسد با قدوم او برکات به گلستان روی او صلوات خوش نسیم بهار می آید هر نفس عطر یار می اید آن بهشتی عذار می اید عاشقان را نگار می آید نام او را چه دلنشین شهدیست آن جمال محمدی مهدیست جلوه ی نور سرمدی دارد کرم و لطف بی حدی دارد عصمت از رجس و هر بدی دارد جلوات  محمدی دارد آسمان کرامت و فضل است عاشق چهره ی ابالفضل است سرو قامت شبیه پیغمبر میتوان دید در رخش حیدر صورت اوست مجتبی یکسر همچو ثارلله است پا تاسر در وجودش تمام  ایمان است سوره ی عصر و قدر و انسان است یوسف مصر محو در رویش ذولفقاریست تیغ ابرویش انبیا یک به یک دعا گویش خوش نسیمی است بین گیسویش  روز موعدمیرسد از راه او میاید به عشق ثارالله روز موعود پرچمی بر دوش با نوایی که  کعبه اش مدهوش سر دهد بانگ : اهل عالم گوش از طنینش جهان شود به خروش ظالمان را زوال   پیدا شد نور صاحب زمان هویدا شد میرسد با ظهور او امداد شیعه از قید غم شود آزاد در مدینه کند ز  مادر  یاد چهار قبر بقیع شود آباد در جوار مدینه الزهرا پرچم یا علی  شود برپا @shia_poem
📝 خلاصه مطلب| بنده دلشوره شب نیمه شعبان را خیلی زیاد دارم... استاد فیاض‌بخش 🔸 خداوند از ماه رجب تا ماه رمضان، منزلگاه‌هایی قرار داد تا انسان‌ قبل از وارد شدن به ماه رمضان جبران مافات بکند. در ماه رجب: ▫️شب اول ماه رجب؛ ▫️ایام البیض (اعتکاف)؛ ▫️۲۷ ماه رجب. در ماه شعبان: ▫️سوم شعبان؛ ▫️چهارم شعبان؛ ▫️ظاهراً نیمه شعبان آخرین این منازل است. 🔸 ماه رمضان شهرالله است؛ مثل مسجد؛ همانطور که انسان نمی‌تواند آلوده به نجاست وارد مسجد شود، همانطور هم نمی‌تواند وارد شهرالله شود. قاضی سعید قمی در اسرار الصلاتش می‌فرماید: چه نجاستی بدتر از انس با دنیا است!؟ علقه‌های به دنیا می‌شود: جنابت، نجاست، کثافت. 🔸 دقت کنیم آلوده شدن به دنیا بد است؛ اما انسان می‌تواند در دنیا کار کند و علاقمند به دنیا نشود! مانند امیرالمومنین علیه‌السلام که اقتصاددان‌ترین شخص بود اما گرفتار دنیا نشد. «رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ» رهروان ره حق در این بحر عمیق غرقه گشتند، نگشتند به آب آلوده. 🔸 امام زمان علیه‌السلام در میان باقی ائمه جایگاه خاصی دارد؛ الان که ما توسل به ائمه علیهم‌السلام بکنیم، همه آنها سفارش به امام زمان علیه‌السلام می‌کنند و امام زمان همه کاره هستند. 🔸 مانند بچه یتیم به در خانه امام زمان برویم؛ آیت‌الله بهجت می‌فرمودند: اگر انسان‌ها مانند آن حالتی که یتیم به دنبال تابوت پدرش می‌رود با آن دلشکستگی و استکانتی که یتیم دارد اگر ما به درگاه امام زمان برویم قطعا عنایت می‌کنند. 🔸 اگر بنا نباشد که فرج عام بشود، قطعا برایمان فرج خاص صورت می‌گیرد. 🔸 از جهتی یک سری احساس خطر می‌کنم! یک سری کارهای عادی که مردم انجام می‌دهند برای سالک درست نیست؛ مثلا مردم جشن می‌گیرند، چراغانی می‌کنند، دید و بازدید می‌کنند و... اینها برای سالک نیست. نیمه شعبان مثل شب قدر است؛ در برخی روایات هم داریم که شب قدر، چهارتاست که اولین آن، شب نیمه شعبان است. 🔸 تقدیر امور در شب نیمه شعبان رقم می‌خورد و آرام آرام تا شب بیست‌ویکم که دیگر کار تمام می‌شود و شب بیست‌و‌سوم فقط امضا می‌شود؛ اصل کار از نیمه شعبان است که انسان باید بارش را ببندد و با امام زمانش تکلیفش را مشخص کند. 🔸 مفاتیح الجنان درباره اعمال شب نیمه شعبان سنگ تمام گذاشته است؛ انسان همان‌ها را انجام دهد کفایت می‌کند. در میان آنها: ▫️نماز جعفر طیار؛ ▫️سجده خاص پیامبر اکرم؛ ▫️در قنوت نماز وتر مناجات شعبانیه خوانده شود؛ ▫️دعای کمیل؛ 🔸 گویا این شب آخرین منزل است که اگر از دست برود و انسان نتواند کاری بکند دیگر دستش خالی می‌ماند. ☑️ کانال جلوه نور علوی @jelvehnooralavi
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📮°] یه نامه داری! 💌°] نامه‌ای که به دست ۲۵ جوان رسید... @shia_poem
ندارم از تو به جز تو نه خاطری نه خیالی نشسته‌ام سرِ راهی شکسته‌ام به چه حالی به اشتیاقِ نگاهی در آرزوی وصالی خدا کند که بیایی در این هوا و حوالی خدا کند که بریزم به پات خون حلالی قلم گرفتم و نقشت به قبله‌گاه کشیدم ببخش حضرت قبله که اشتباه کشیدم نه کعبه را که تو را باز تکیه‌گاه کشیدم تمام خلقِ جهان را در این پناه کشیدم که مثل قله بلندی که مثل آب زلالی مَلک به سجده بخواند که مالکِ ملکوتی نفس به سینه بماند چه حیرتی چه سکوتی و آمدی و سرودند  اُمیدِ این برهوتی چه جلوه‌ای چه جلوسی، چه جذبه‌ای جبروتی عجب جمال جمیلی عجب شکوه و جلالی مُحامِد تو چه گویم که ماورای صفاتی* که کردگار صراطی  محمدی و جناتی همه حَسن سکناتی همه علی جلواتی چقدر پُر برکاتی چقدر فاطمه ذاتی که تو حسینِ حسینی که تو حسین خصالی همینکه تیغ بگیری به اقتدار بگیری علی شَوی و به دوشت که ذوالفقار بگیری شبیه شیر بیایی فقط شکار بگیری تقاص عالم و آدم زِ نابکار بگیری رکاب تواست ابالفضل امیر ماه جمالی خدای غیرت و قدرت  علیِ همت و صولت نجف تبارِ شهامت شرف‌نژادِ شجاعت به تیغ هول و مهابت  بزن به ریشه‌ی ذلت که جهل و تلخی و غارت رسیده‌است به غایت که تو امان و امینی که تو پیمبر و آلی برس به دادِ زمانه  که کفر را بتکانی که خصم را سرِ جایش به یک غضب بنشانی برای اینهمه غزه ،  برای قبرِ نهانی حرم بساز و  به آنجا سلامِ ما برسانی تویی و لشگر ایرانی‌ات ، ببین چه وصالی کنون که صاحب مژگان شوخ و چشم سیاهی نگاه دار دلی را که برده‌ای به نگاهی* به کشتگانِ خودت خوان  نماز بر سرِ راهی شهید عشق نخواهد نه شاهدی نه گواهی به عاشقان تو مانده  نه قوَّتی نه مجالی مخواه بی تو عزیزم در انتظار بمیرم در اضطراب بمانم در احتضار بمیرم در این هوای گرفته در این غبار بمیرم بیا که آخرِ عمری  کنارِ یار بمیرم خدا کند که جوابی دهی به  غرقِ مَلالی گرفته‌ام به اُمیدی دوباره دست دعا را که گفته‌اند برایم حدیثِ شاه و گدا را نشسته‌ام که بگیرم کمی نگاه خدا را برای مادرم امشب برات کرببلا را که پیرزن بفرستد سلام و عرض سوالی شنیده‌ام که شب و صبح  گریه نانِ تو است و هزار سال غم و روضه داستانِ تو است و هنوز قتلگهش پیش دیدگانِ تو است و هنوز عمه‌ی سادات روضه‌خوان تو است و که در برابر زینب به نیزه هست هلالی *سعدی *فروغی بسطامی @shia_poem
دامن باد صبا با گُل لبخند آمد لب تقویم به پابوسی اسفند آمد نفس آینه از دیدن او بند آمد آخرین سوره‌ی توحید خداوند آمد می چکد آیه‌ی تطهیر از این آبِ حیات مَقدم گُل‌پسر حضرت نرجس صلوات سِرِّ مجنونی عشاق عیان خواهد شد هرچه ناگفته ‌ی عشق است..،بیان خواهد شد در زمین صحبت آقای زمان خواهد شد عالم پیر دگر باره جوان خواهد شد تو شروعی ، تو طلوعی ، تو چراغ‌افروزی تو نگاری ، تو بهاری ، تو خودِ نوروزی لوح ایمانِ مُزیَّن به دعا یعنی تو در دل صور یقین زنگِ صدا یعنی تو پُل نزدیک به دیدار خدا یعنی تو کُلُّهُم؛ پنج‌تن آل عبا یعنی‌ تو! حسنی‌زاده‌ترین احمد مختار تویی فاطمه‌وارترین حیدر کرار تویی تو همان کشتی در عرش شناور هستی گل خوشبوی بهشتی که معطر هستی بهترین نسخه ‌ی یک مرد دلاور هستی وارث تیغ دو دَم‌ ، وارث حیدر هستی ظرف میلاد تو مَظروفِ علی را دارد پای تو کعبه گریبان بدرد..،جا دارد چارده شاخه‌ی گُل جمع شده در باغت هر سحر حضرت جبریل شود مشتاقت مکّه‌ی قلب مرا فتح کند اخلاقت تکیه بر کعبه بزن..،دل ببر از عُشّاقت ما عجم ها..،همه سلمانِ مسلمان توایم خادم مرقد سلطان خراسان توایم لحظه ی دیدن خورشید ، نویدِ فرداست آخرِ جاده ی این رود ، شکوهِ دریاست شوق دیدار تو از برق نگاهم پیداست سامرا؛ صحنه‌ی پیدایش زیبایی هاست به همان تربت اعلات قسم..، جانِ منی! همه‌ی دلخوشی نیمه‌‌ی‌ شعبان منی دشت خشکیده ی ما چشم به باران دارد یوسف مصری ما میل به کنعان دارد کم کن این فاصله ها را..،اگر امکان دارد مادرم سخت به برگشت تو ایمان دارد وای از این در به دری ، وای از این خون‌جگری پدرم پیر شد و از تو نیامد خبری حس تردید نشسته است به روح و جانم هُرم کفر است که آتش زده بر ایمانم رونقی نیست در این کاسبیِ دکانم گره کور ظهور تو منم..،میدانم! با همین وضع دلم..،بس که شما آقایی بخدا شنبه هم آدم بشوم..،می آیی! بغض دیروزی تو ، گریه ی فردای من است روی دیوار وصالت رد خون‌های من است دیگران را مَنِشان پشت درت..،جای من است مسجد تو همه ی لذت دنیای من است! جمکران؛ گریه‌ی بسیار فقط می چسبد روضه‌ی مشک علمدار فقط می چسبد دشت در همهمه ی نیزه و شمشیر افتاد دست کفتار‌صفت ها بدن شیر افتاد در دل کاسه‌ی چشمان یلی..،تیر افتاد ساقی اهل حرم بین کمین..،گیر افتاد دست افتاد..،دلش سوخت..،پرش هم پاشید آن عمود آمد و ترکیب سرش هم پاشید #@shia_poem
ای حضرتِ آیینه صفات أدرکنی منجی تمام کائنات أدرکنی طوفان زده ایم! جانِ جدّت برگرد ای وارث کشتی نجات أدرکنی!
عابس به روی پیکر مستش سری نداشت فطرس برای بال گشودن پری نداشت خالی تمام کیسهء عالم ز سیم و زر یعنی صدف به سینهء خود گوهری نداشت کوثر برای سینه زنانش نمی نوشت گر حضرت حسین، چنین دختری نداشت اصلاً بهشت را که خدا روی ما گشود چنگی به دل نمی زد اگر بی رقیه بود تا گریه کرد قلب سکون و سکوت ریخت نور یقین به دامن اهل ثبوت ریخت خاکش سرشته شد سحری با ترنّمِ اشکی که فاطمه ز جنان در قنوت ریخت با یاحسین او همه دیوانه تر شدیم بر عاشقان حوالهء شرط و شروط ریخت از نور او ستاره و خورشید، مستِ مست در محضر طواف رخش حورالعین نشست درپای گاهواره اش الماس می شکفت ذوق مسیح و صالح و الیاس می شکفت در پیچکی که ریشه به مویش دوانده بود هرلحظه لحظه بوته ای از یاس می شکفت با خنده های او بغل عمه زینبش گل از لبان حضرت عباس می شکفت این حوریه که روی لبش ذکر یارب است آیینهء رسالت فردای زینب است @shia_poem
بکش خط به روی گناه گنهکار نظر کن به روی سیاه گنهکار به آه پشیمان، به آه گنهکار به شرمی که دارد نگاه گنهکار شدم بد گرفتار، اجرنا من النار بخر های و هوی مرا بار دیگر نمانده برایم خدا چاره دیگر ندارم بغیر از تو دلدار دیگر ندارم عزیزم خریدار دیگر فقط دارم اصرار، اجرنا من النار گرفتار نفسم، گرفتار آتش فتاده به جانم سر و کار آتش به شانه کشیدم، فقط بار آتش به خود تکیه کردم، به دیوار آتش شده وقت اقرار، اجرنا من النار مرا عفو کن که شب اعتماد است زیادی فقیرم، گناهم زیاد است اگر کار و بارم حسابی کساد است حساب و کتابم به پای جواد است کریم است بسیار، اجرنا من النار برای همه لطف و جودی، مرا هم برای همه خیر و سودی، مرا هم از اول تو بخشیده بودی مرا هم ببر تا نجف پس به زودی مرا هم منم عبد فرّار، اجرنا من النار غریبم ولی آشنای حسینم غبارم ولی زیر پای حسینم بدم، نوکر بی وفای حسینم اسیر غم کربلای حسینم بده وقت دیدار، اجرنا من النار شنیدم مدینه در آتش گرفته کمی گوشهء معجر آتش گرفته سر و صورت مادر آتش گرفته ببین فاطمه! حیدر آتش گرفته علی سر به دیوار، اجرنا من النار به امروز زینب، به فردای زینب به شام غریبان، به احیای زینب خدایا چرا سوخته پای زینب جوابی ندارد تمنای زینب بجز یار بیمار، اجرنا من النار صدا زد برادر، پرم سوخت عباس منم خواهر تو، سرم سوخت عباس رقیه، حرم، پیکرم سوخت عباس کمک کن به من معجرم سوخت عباس کجایی علمدار، اجرنا من النار @shia_poem