#مناجات
#ماه_رجب
#غزل
ظلم کردم به خودم! آمده ام توبه کنم
از گناهی که به من کرده ستم توبه کنم
باز برگشته ام از غفلت و وقتش شده که
قدرِ برداشتنِ چند قدم توبه کنم
ای خدا آمده ام تا که خودم باشم و تو
هم مناجاتِ کنم قدری و هم توبه کنم
تا در آغوش خودت گریه کنم یک دلِ سیر
تا که از این همه بیتابی و غم توبه کنم
سائلِ مضطربِ ماهِ رجب را دریاب
آمدم در طلبِ لطف و کرَم توبه کنم
روسیاه و نگران! در به در و شرمنده...
بیشتر آمدم از وضعِ خودم توبه کنم
با همین دست؛ که خالیست و محتاج به توست
با همین چشم ترم! چشم ترم توبه کنم
با خودم واسطه آورده ام امشب باید
به أباالفضل(ع) قسم! زیرِ علَم توبه کنم
نامه عفوِ مرا مُهر بزن پیش ِ حسین(ع)
بطلب کرب و بلا؛ کنجِ حرم توبه کنم!
#مرضیه_عاطفی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
@shia_poem
#مناجات
#شب_جمعه
#غزل
از سرم دور کن این نفس ملال آور را
وا مکن از سرت این سائل پشت در را
کار من فخر فروشی است به تو یا الله
پس بخر بنده ی بیچاره و رسواتر را
میوه ی چشم ترم خشک شده، کاری کن
هیچکس دوست ندارد شجر بی بر را
من فراری و خجالت زده ام درکم کن!
ننشان جای من پست، کس دیگر را
خواب غفلت، همه ی عمر مرا ویران کرد
کاش میشد که دگر جمع کنم بستر را
هر که محتاج شده، از همه کس طرد شده
من شدم سائل زهرا .... کرم مادر را!
آنقدر چرخ زدم دور علی که آخر
می زنم دور ضریحش نفس آخر را
مرگ، شیرینی لبخندِ علی جانِ من است
وقت تشییع جنازه، برسان حیدر را
روزی ماه رجب هم ز جواد ابن رضاست
کاش آقا بخرد آبروی نوکر را
وسط خانه زمین خورد و صدا کرد حسین
او که مجبور نشد دور کند خواهر را
جان به قربان لبش، تشنه شد و آب نخواست
با همان تشنگی اش خواند علی اکبر را
عمه ی محترمش را کسی آزار نداد
باز هم شکر، نمی خورد غم لشکر را
شب جمعه نروم کرببلا می میرم
مادری دید غم صورت و خاکستر را
#رضا_دین_پرور
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
@shia_poem
#امام_جواد_علیه_السلام
شد باز به روی سائلان باب مراد
گردیده جهان مثل دل فاطمه شاد
گفتیم چرا ز عرش می بارد نور؟
گفتند رسیده روزِ میلادِ جواد...
#اکبر_اسماعیلی_وردنجانی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
@shia_poem
#امام_جواد_علیه_السلام
#ترکیب_بند
ما دهِ ویرانهایم و خانهی آباد عشق
هرچه بادا باد یار و هرچه بادا باد عشق
شعله و پروانه و خاکسترِ بر باد عشق
داد عشق و یاد عشق و هرچه در فریاد عشق
عشق، لبخندِ رضا و وان یکاد فاطمه است
عشق یعنی یا علی یعنی جواد فاطمه است
عاشقان بیچتر هم در شرشر باران خوشاند
با وجودت با گرفتاری گرفتاران خوشاند
تو کریمی و کریمان با بدهکاران خوشاند
با خیالِ جمع با تو آبرو داران خوشاند
کعبه میبوسد همیشه خاک این درگاه را
جبرئیل امشب بخوان مدح جوادالله را
اخم اگر دارد فلک ابرو گشادِ ما که هست
گیرم، اما عاشقیها بر مراد ما که هست
ما به یاد او اگر نه او به یاد ما که هست
بی کسم گرچه ولی بابالجواد ما که هست
بعد از این دنیای ما دنیاتر از این حرفهاست
آنکه امشب آمده آقاتر از این حرفاست
نذر کردم نذر چشمش کارِ دنیامان گرفت
تا که گفتم یاعلی دنیا به من آسان گرفت
ظرف آبی خواستم دیدم ولی باران گرفت
آنقدر بخشید ما را آنقدر... طوفان گرفت
با حسن یک روح اما در دو تن، میخوانمش
مینویسم یا جواد و یا حسن میخوانمش
یک سحر بین حرم پرواز در پرواز شد
پنجرهفولاد رفتم درد و دل آغاز شد
صد گره در هر گره بودم ولی اعجاز شد
تا که گفتم جان تو جان جوادت باز شد
من که تا عمر است در پیش تو مهمانم چه غم
با علیِ اکبرِ شاه خراسانم چه غم
تا شدم با نام تو مأنوس رفتم کاظمین
من کبوتر بچهام از طوس رفتم کاظمین
شُکر از پیش رضا پابوس رفتم کاظمین
از غمِ دنیا ی پُرکابوس رفتم کاظمین
شُکر هی محو دو گلدسته دو گنبد میشویم
از نجف تا کاظمین از کربلا رد میشویم
تو تجلیِ علی تو انعکاس فاطمه
بوی سیب کربلا و عطر یاس فاطمه
ای به تو مشغول هر لحظه حواس فاطمه
از همان اول پُر از حسِ تقاص فاطمه
در کنار قائم زهرا قیامت دیدنی است
ای جوانِ آل حیدر انتقامت دیدنی است
****
باز هم عکس علی را بین قاب آورده است
چشم زهرا روشن، امشب آفتاب آورده است
روی دامان رُباب عالیجناب آورده است
آفتابی را در آغوش رُباب آورده است
هر قدر از عشق میخواند حسین امّا کم است
هر قدر باشد علی در خانهی آقا کم است
آمده تا که بگوید کار عالم با علی است
که علی کوچک ندارد که علی تنها علی است
خیر دنیا یا علی و خیر عقبی یا علی است
لیس عشق الا حسین و لا فتی الا علی است
ذوالفقاری میشود شش ماه بر دوش حسین
آمده تا جا کند تنها در آغوش حسین
#حسن_لطفی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
#@shia_poem
#مولانا_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
#ولادت
#بحر_مرکب
به استعانت از شهی
که هست از اوست منجلی
شروع می کنم سخن
به نام مرتضی علی
به نام او که انبیا
مدد گرفته اند از او
چه نام آنکه مرسلی
نبرده است بی وضو
چه نام آنکه می دهد
به آبرو هم آبرو
چه نام آنکه جلوه اش
به قبله داده سمت و سو
خدا زمان بردنش
به خلق گفت: فاسمعوا
خدا در آن زمانه ای
که دین نداشت رنگ و بو
دهان کعبه را گشود و
گفت از علی بگو...
ورق شود گر آسمان
قلم شود درخت ها
کتابت فضائلش
نمی رسد به انتها
هرآنکه شد بزرگ ما
خراب و مست ابجد است
بحار مجلسی چرا
یکصد و ده مُجلّد است
بپرس از بزرگ خود
جواب دست و پا کند
چه می شود که دشمنت
دهان به مدح وا کند؟
نخست آنکه شافعی
سروده است بس نکو
وقوعُ شَکَّ فیهِ اَنّهُ
الله است، شعر او
سیاه مست می کند
دفتر رو سپید را
خمار کرده مدحتش
ابن ابی الحدید را
ز نام او نفس نفس
تکان خورَد ابوقبیس
به پای جوع مرتضی
گریست احنَف ابن قِیس
سروده است عمروعاص و هرچه شاعر از علی
بخوان روایتی که گفت ابن عساکر از علی
دمی که عبدود بریده
گشت سر ز پیکرش
سرود مدح مرتضی
به جای گریه خواهرش
سرود حافظ این چنین
به مدح شاه لوکشف
طالع اگر مدد دهد
دامنش آورم به کف
گر بِکَشَم زهی طَرَب
ور بِکُشَد زهی شرف
قسم به ذوالفقار او
به جنگ خصمِ صف به صف
بسته علی مسیر را
ز چار سو و شش طرف
امیرصف شکن علی
زره نکرده تن علی
بخوان به کنیه شاه را
بگو ابوالحسن علی
نبود بی حضور او
در آفرینش آب و تاب
سرشته شد ابوالبشر
به همت ابوتراب
کسی که خواند مومنون
قبل نزول آن، علیست
کسی که یاد می دهد
سجده به عرشیان علیست
نهند بر حریم او
صبح به صبح و شب به شب
ذبیح سر، خلیل پا
کلیم دل، مسیح لب
کیست علی یگانه ای
که خفت جای شاه دین
به جز علی به هیچ کس
نگو امیر مؤمنین
نبود آدمی هنوز و
شاه بر حصیر بود
علی نه در غدیر خم
که پیش از آن امیر بود
رسالتیست از خدا
به روی دوش شاعران
دم از غدیر می زنم
که بشنوند این و آن:
رسیده اند حاجیان به قبله ای که منجلی ست
به کعبه ای که پرده اش عبای مرتضی علیست
علی که نیست در زمین و آسمان نمونه اش
حجر کجا و استلام خالِ روی گونه اش
رسیده اند حاجیان حرم چه گویم از حرم
چه گویم از غدیر خم به فهم دفتر و قلم
کویر تشنه مست بود و آبگیر مست تر
و از شمار حاجیان خم غدیر مست تر
رسول عشق یک طرف، امین وحی یک طرف
پیمبران به دور مرتضا نشسته صف به صف
از احترام پای او ملک قیام می کند
دهان گشوده هفت آسمان سلام می کند
سلام میکند زمان سلام می کند زمین
به تو که از ازل تویی فقط امیر مومنین
سر جهاز اشتران قدم بزن بزرگ یل
به کوری دو چشم آن زن سواره ی جمل
سر جهاز اشتران قدم بزن علم بزن
حماسه غدیر را به دست خود رقم بزن
بگو بلند تا درآوری ز منکران دمار
علی حق است و حق فقط علی، یَدورُ حَیثُ دار
علی قدر علی قضا علی ولی اولیا
علی دلیل الانبیا علی عماد الاصفیا
علی به خضر رهنما، علی به نوح ناخدا
علی کلیم را عصا علی مسیح را شفا
به عشق او چه کعبه ای خلیل می کند بنا
علیست مرد لحظه ها، علیست خلوت حرا
علیست نص راکعون، علیست جان انما
علیست نفس مصطفی مباهله است مدعا
فدای خال گونه اش چه نقطه ایست تحت با
تمام آیه ها علی، علی تمام آیه ها
علیست آنکه با صدای او سخن کند خدا
علی ست آنکه می نهد به شانه ی رسول پا
به دشت ارژنش قسم علیست علت بقا
علی ندارد ابتدا علی ندارد انتها
علیست آنکه میرود به عرش قبل مصطفی
علی علی علی علی، چه گویم از علی چه ها
خمار نام حیدرم
برآن سرم که بشکنم
قالب شعر مست را
وزن و هرآنچه هست را
جان به فدای جبروت و جنم حیدر کرار
به قربان صدای قدم حیدر کرار
احد بود و خروش دو دم حیدر کرار
احد بود و نود زخم و نیفتاد دمی هم علم حیدر کرار
اذا زلزت الارض
جهان مست و زمین مست و زمان مست
دهان مست شد از بردن آن نام و زبان مست
موذن که ندا داد
شد از نام علی ابن ابیطالب اذان مست
علی کعبه و گردش دل حجاج جهان مست
علی کعبه و فرقش ترک بیت الحرام است
علی رکن قیام است
چنان آینه ی خیرالانام است
که جبریل نفهمیده نبی زین دو کدام است
یدلله اذن الله شهنشاه
ز راه فلک آگاه
جهان سایه نشین قد آن ماه
ندارد علی عالی اعلی به خدا قامت کوتاه
علی علم یقین
راه یمین
معنی دین
علت ایجاد زمین
عرش برین
فیض برد از دم او روح الامین
در شب کین
جای پیمبر
اسدالله جوان رفت به بستر
سر و سرور
شه قنبر
به فلک ساخته منبر
همه ی لطف جهان جمله به این است سراسر
که شبی یکنفر از جنس علی می رسد آخر
دل ما بنده ی عهدیست
جهان منتظر حضرت مهدی ست
گفت علامه که شریکی در
الغدیر من از جمیع جهات
بفرستی اگر هر جایی
با وعجل فرج بر او صلوات
#مسعود_یوسف_پور
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
@shia_poem