eitaa logo
شهداءومهدویت
7.1هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
1.9هزار ویدیو
28 فایل
دفتر نوشته‌هایم را سفید می‌گذارم مولا جان! بی تو بودن که نوشتن ندارد درد دارد … (یارب الحسین اشف صدرالحسین بظهور الحجة) 🤲 ادمین تبادل: @Yassin_1234 شنوای حرفهاتون هستیم @Yare_mahdii313 مدیرکانال: @shahidbakeri110
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽❣ ❣﷽ به هر طرف نظر کنم اثر ز روی ماه توست گر این جهان بپا شده به‌خاطر صفای توست ببین که پر شده جهان ز ظلم و جور ای عزیز بگو کدام لحظه‌ها ظهور روی ماه توست @shohada_vamahdawiat
﷽ .باران شــدیدی در تهران باریده بود. خیابان ۱۷ شــهریور را آب گرفته بود .چند پیرمرد می خواستند به سمت دیگر خیابان بروند مانده بودند چه کنند ،همان موقع ابراهیم از راه رسید. پاچه شلوار را بالا زد. با کول کردن پیرمردها .آن ها را به طرف دیگر خیابان برد ابراهیم از این کارها زیاد انجام می داد. هدفی هم جز شکستن نفس خودش !نداشت. مخصوصاً زمانی که خیلی بین بچه ها مطرح بود ٭٭٭ همراه ابراهیم راه می رفتیم. عصر یک روز تابستان بود. رسیدیم جلوی یک .کوچه. بچه ها مشغول فوتبال بودند به محض عبور ما، پســر بچه ای محکم توپ را شوت کرد. توپ مستقیم به .صورت ابراهیم خورد به طوری که ابراهیم لحظه روی زمین نشســت. صورت ابراهیم سرخ سرخ .شده بود خیلی عصبانی شــدم. به سمت بچه ها نگاه کردم. همه در حال فرار بودند تا .از ما کتک نخورند ابراهیم همینطور که نشســته بود دست کرد توی ساک خودش. پاستیک .گردو را برداشت !دادزد: بچه ها کجا رفتید؟! بیایید گردوها رو بردارید .بعد هم پاستیک را گذاشت کنار دروازه فوتبال و حرکت کردیم توی راه با تعجب گفتم: داش ابرام این چه کاری بود!؟ گفــت: بنده های خدا ترســیده بودند. از قصدکه نزدنــد. بعد به بحث قبلی برگشــت و موضوع را عوض کرد! اما من می دانســتم انســان های بزرگ در .زندگیشان اینگونه عمل می کنند ٭٭٭ .در باشگاه کشتی بودیم. آماده می شدیم برای تمرین. ابراهیم هم وارد شد .چند دقیقه بعد یکی دیگر از دوستان آمد تا وارد شد بی مقدمه گفت: ابرام جون، تیپ وهیکلت خیلی جالب شده! تو راه که می اومدی دو تا دختر پشــت ســرت بودند. مرتب داشتند از تو حرف !می زدند بعد ادامه داد: شــلوار و پیراهن شــیک که پوشیدی، ساک ورزشی هم که !دست گرفتی. کاماً مشخصه ورزشکاری به ابراهیم نگاه کردم. رفته بود تو فکر. ناراحت شد! انگار توقع چنین حرفی .را نداشت جلسه بعد رفتم برای ورزش. تا ابراهیم را دیدم خنده ام گرفت! پیراهن بلند !پوشیده بود و شلوار گشاد به جای ساک ورزشی لباس ها را داخل کیسه پاستیکی ریخته بود! از آن !روز به بعد اینگونه به باشگاه می آمد !بچه ها می گفتند: بابا تو دیگه چه جور آدمی هستی؟ .ما باشگاه می یایم تا هیکل ورزشکاری پیدا کنیم. بعد هم لباس تنگ بپوشیم !اما تو با این هیکل قشنگ و رو فُرم، آخه این چه لباس هائیه که می پوشی؟ ابراهیم به حرف های آن ها اهمیت نمی داد 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @shohada_vamahdawiat                  
🌠☫﷽☫🌠 امام خامنه‌ای (مدظله العالی): خیال نکنید اگر چهار نفر که سابقه‌ انقلابی دارند از کاروان انقلاب کنار رفتند، انقلاب غریب است؛  این انقلاب تا آخر هست و به مهدویت وصل خواهد شد  و هرکس پیاده شود باخته است. @shohada_vamahdawiat                  
‌🌷مهدی شناسی ۳۹۰🌷 🌹 ﻣَﻦْ ﺧَﺎﻟَﻔَﻜُﻢْ ﻓَﺎﻟﻨَّﺎﺭُ ﻣَﺜْﻮَﺍﻩ🌹 🔸زیارت جامعه کبیره🔸 📢👈ﺁﺗﺶ ﺟﺎﻳﮕﺎﻩ ﺍﺑﺪﻱ ﻛﺴﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺗﺒﻌﻴﺖ امام زمانش ﺳﺮﭘﻴﭽﻲ ﻛﺮﺩ. 📢👈 ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻓﺮﺩ ﻫﻴﭻ ﺧﻴﺮﺍﺗﻲ ﺑﺎﻗﻲ ﻧﻤﻲ‌ﻣﺎﻧﺪ ﺑﻠﻜﻪ ﻫﺮ ﺁﻧﭽﻪ ﻛﺴﺐ ﻣﻲ‌ﻛﻨﺪ ﻣﻲ‌ﺳﻮﺯﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺑﻴﻦ ﻣﻲ‌ﺭﻭﺩ. ﻫﺮ ﺧﻴﺮ ﻭ ﻫﺮ ﻛﻤﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﻧﺼﻴﺒﺶ ﻣﻲ‌ﺷﻮﺩ ﺩﺍﺋﻢ ﺍﺯ ﺑﻴﻦ ﻣﻲ‌ﺭﻭﺩ. 📢👈 ﺍﻭ ﻣﺎﺩﺍﻡ ﺩﺭ ﻧﮕﺮﺍﻧﻲ ﻭ ﺍﺿﻄﺮﺍﺏ ﻭ ﻏﺼﻪ ﺍﺳﺖ ﺁﺗﺶ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻫﻴﭻ ﺭﺣﻤﻲ ﻧﻤﻲ‌ﻛﻨﺪ ﻭ ﭼﻴﺰﻱ ﺑﺮﺍﻳﺶ ﺑﺎﻗﻲ ﻧﻤﻲ‌‌ﮔﺬﺍﺭﺩ. 📢👈 ﺍﻣﺎﻡ ﺑﺎﻗﺮ ﻣﻲ‌ فرمایند:"ﺇِﻥَ ﻋَﺪُﻭَّ ﻋَﻠِﻲٍ علیه السلام ﻟَﺎ ﻳَﺨْﺮُﺝُ ﻣِﻦَ ﺍﻟﺪُّﻧْﻴَﺎ ﺣَﺘَّﻰ ﻳَﺠْﺮَﻉَ ﺟُﺮْﻋَﺔً ﻣِﻦَ ﺍﻟْﺠَﺤِﻴﻢ" ﺩﺷﻤﻦ ﻋﻠﻲ ﺍﺯ ﺩﻧﻴﺎ ﻧﻤﻲ‌ﺭﻭﺩ ﻣﮕﺮ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺩﺭ ﻫﻤﻴﻦ ﺩﻧﻴﺎ ﺟﺮﻋﻪ‌ﺍﻱ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺩﺍﻍ ﺟﻬﻨﻢ ﺭﺍ ﺑﻨﻮﺷﺪ. 📢👈ﻗﺮﺁﻥ ﻣﻲ‌ فرماید:" ﻋﺎﻣِﻠَﺔٌ ﻧﺎﺻِﺒَﺔ" "ﺗﻼ‌ﺵ ﻛﺮﺩﻩ،ﺭﻧﺞ بیهوده ﺑﺮﺩﻩﺍﻧﺪ." ﻣﻔﺴﺮﯾﻦ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ ﻣﺨﺎﻃﺒﯿﻦ ﺁﯾﻪ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻭﻻ‌ﯾﺖ ﭘﺸﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﻬﺮﻩ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﻧﻤﯽ ﺑﺮﻧﺪ ﻭ ﺛﻤﺮﻩ ﺗﻼ‌ﺵ ﺍﻭ ﭼﻮﻥ ﺑﻪ ﺍﻣﻀﺎﯼ ﻣﻘﺎﻡ ﻭﻻ‌ﯾﺖ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ ﻣﺎﻧﺪﮔﺎﺭﯼ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻭ ﺍﺯ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ. 📢👈"ﻣَﻦْ ﺧَﺎﻟَﻔَﻜُﻢْ ﻓَﺎﻟﻨَّﺎﺭُ ﻣَﺜْﻮَﺍﻩ" ﺧﺎﻟﻒ ﺑﺎﺏ ﻣﻔﺎﻋﻠﻪ ﺍﺳﺖ ﻳﻌﻨﻲ ﻭﻗﺘﻲ ﻛﺴﻲ ﭘﺸﺖ ﺑﻪ ﻭﻻ‌ﻳﺖ ﻛﺮﺩ ﮔﻮﻳﺎ ﻭﻟﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺍﻭ ﭘﺸﺖ  ﻛﺮﺩﻩ، ﺧﺎﻟﻔﺎً ﺑﻪ ﻣﻌﻨﻲ ﺧﻠﻒ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺧﻠﻒ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎﻱ ﭘﺸﺖ ﺍﺳﺖ. 📢👈ﺍﻟﺒﺘﻪ ﻭﻟﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﻃﺒﻴﻌﻲ ﻭ ﻗﺎﻧﻮﻧﻲ ﺑﻪ ﻛﺴﻲ ﭘﺸﺖ ﻧﻤﻲ‌ﻛﻨﺪ ﭼﻮﻥ: ﻧﻘﺶ ﻭﻓﺎ ﻣﻲ‌ﻛﻨﺪ  ﭘﺸﺖ ﺑﻪ ﻣﺎ ﻛﻲ ﻛﻨﺪ؟ ﭘﺸﺖ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﭼﻮ ﺷﻤﻊ  ﺍﻭ ﻫﻤﮕﻲ ﺭﻭﺳﺖ ﺭﻭﺳﺖ... 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 📢👈ﺍﻣﺎ ﺍﮔﺮ ﻛﺴﻲ ﭘﺸﺖ ﺑﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﻛﺮﺩ ﮔﻮﻳﺎ ﺍﻣﺎﻡ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺍﻭ ﭘﺸﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ... eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
🌴 🌴 🌴 امشب، شب عرفه است; آيا موافقى براى خواندن نماز مغرب به مسجد كوفه برويم؟ نماز را بايد اوّل وقت به پا داشت. ابن زياد جرأت نمى كند از قصر بيرون بيايد; زيرا او باور نمى كند كه از ياران مسلم فقط ده نفر باقى مانده است. مسلم در مسجد كوفه به نماز مى ايستد. آيا تو هم با من موافقى كه اين نماز، با نماز ظهر عاشوراى امام حسين(ع)خيلى فرق مى كند؟! اگر امام حسين(ع) در ظهر عاشورا، نماز خواند، ياران باوفايى مقابل امام ايستادند و با جان خويش از امام محافظت كردند. امّا امشب، غريب كوفه، غريبانه نماز مى خواند! هجده هزار سرباز كجا رفتند؟ مسلم در محراب نماز ايستاده است. ده نفر پشت سر او نماز مى خوانند; امّا چه نمازى؟ همه دارند در نماز با خودشان حرف مى زنند: "حتماً يك نفر مسلم را به خانه مى برد، خوب است من بعد از نماز زود به خانه بروم، نكند مسلم به خانه من بيايد؟! آن وقت ابن زياد، من و خانواده ام را مى كشد". امّا اين ده نفر همه اين فكر را مى كنند. ــ السّلام عليكم و رحمة الله و بركاته. مسلم از جاى برمى خيزد. امّا هيچ كدام از اين ده نفر مسلم را به خانه دعوت نمى كنند. مسلم به سوى درِ مسجد حركت مى كند. امّا همين كه پاى خود را از مسجد بيرون مى گذارد، ديگر هيچ كس را همراه خود نمى بيند. چه مهمان نوازى عجيبى! چه ياران باوفايى! خدايا! هيچ كس همراه مسلم نيست; اين همان اوج غربتى است كه در تاريخ، نمونه ندارد. او بايد هر چه سريعتر از مسجد دور شود. هر لحظه ممكن است سربازان ابن زياد از راه برسند. امّا تو خود مى دانى مهمان غريب ما، ميزبانى ندارد. او در كوچه هاى تاريك كوفه سرگردان است. انگار يك سياهى آنجا به چشم مى خورد، مثل اين كه يكى از مردم كوفه است. ــ برادر، صبر كن! من به خانه ات نمى آيم. فقط به من بگو چگونه مى توانم از اين شهر بگريزم؟ از كدام كوچه مى توانم به خارج شهر برسم؟ آيا راه فرارى هست؟ من مى خواهم خود را به مكّه برسانم و به امام خود خبر دهم كه به سوى اين شهر نيايد! امّا سياهى بدون اعتنا دور مى شود. ــ خدايا! اكنون چه كنم؟ كجا بروم؟ تو شاهد باش كه چگونه مردم كوفه مرا ذليل و خوار نمودند! اى عزيز دل! امروز صبح، وقتى با آن همه سرباز پا به همين كوچه گذاشتى، نمى دانم چه احساسى داشتى! تو فرمانده سپاه بزرگى بودى; امّا اكنون در شهر كوفه سرگردان شده اى. خوب است وارد آن كوچه بشوى شايد... امّا درِ همه خانه ها بسته است. 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 <=====●●●●●=====> eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef <=====●●●●●=====>
156901122_-1863649338.mp3
18.81M
🎙 بشنوید | بیانات رهبر انقلاب در مراسم مشترک دانش‌آموختگی دانشجویان دانشگاه‌های افسری نیروهای مسلح. ۱۴۰۱/۰۷/۱۱ @shohada_vamahdawiat                  
17.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢بدرقه فرمانده یگان امداد 🔹مراسم تشییع و بدرقه پیکر پاک شهید مدافع امنیت داود عبدالهی در شهرستان مریوان ↶【به ما بپیوندید 】↷ ꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂ _ _ _ _ _ _ _ _ _ eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
﷽❣ ❣﷽ به تمنّای طلوع تو جهان چشم به راه به امید قدمت کون ومکان چشم به راه رخ زیبای تو را یاسمن آینه به دست قدّ رعنای تو را سرو جوان چشم به راه 💚 ➥ @shohada_vamahdawiat
پانزدهم ﷽ به دوســتانش هم توصیه می کرد که: اگر ورزش برای خدا باشــد، می شــه .عبادت. اما اگه به هر نیت دیگه ای باشه ضرر می کنین ٭٭٭ توی زمین چمن بودم. مشــغول فوتبال. یکدفعه دیدم ابراهیم در کنار سکو ،ایســتاده. سریع رفتم به سراغش. سام کردم و باخوشحالی گفتم: چه عجب !این طرف ها اومدی؟ !مجله ای دستش بود. آورد بالا و گفت: عکست رو چاپ کردن از خوشــحالی داشــتم بال در می آوردم، جلوتر رفتم و خواستم مجله را از .دستش بگیرم !دستش را کشید عقب و گفت: یه شرط داره گفتم: هر چی باشه قبول دوباره گفت: هر چی بگم قبول می کنی؟ گفتــم: آره بابا قبول. مجله را به من داد. داخل صفحه وســط، عکس قدی و بزرگی از من چاپ شــده بود. در کنارآن نوشــته بود: »پدیده جدید فوتبال .جوانان« و کلی از من تعریف کرده بود .کنار سکو نشستم. دوباره متن صفحه را خواندم. حسابی مجله را ورق زدم ،بعد سرم را بلند کردم و گفتم: دمت گرم ابرام جون، خیلی خوشحالم کردی راستی شرطت چی بود!؟ آهسته گفت: هر چی باشه قبول دیگه؟ !!گفتم: آره بابا بگو، کمی مکث کرد و گفت: دیگه دنبال فوتبال نرو خوشــکم زد. با چشــمانی گرد شــده و با تعجب گفتم: دیگه فوتبال بازی !!نکنم؟! یعنی چی، من تازه دارم مطرح می شم .گفت: نه اینکه بازی نکنی، اما اینطوری دنبال فوتبال حرفه ای نرو !گفتم: چرا؟ جلو آمد و مجله را از دســتم گرفت. عکسم را به خودم نشان داد و گفت این عکس رنگی رو ببین، اینجا عکس تو با لباس و شورت ورزشیه. این مجله فقط دست من و تو نیست. دست همه مردم هست. خیلی از دخترها ممکنه این .رو دیده باشن یا ببینن بعد ادامه داد: چون بچه مسجدی هستی دارم این حرف ها رو می زنم. وگرنه کاری باهات نداشتم. تو برو اعتقادات رو قوی کن، بعد دنبال ورزش حرفه ای .برو تا برات مشکلی پیش نیاد .بعد گفت: کار دارم، خداحافظی کرد و رفت .من خیلی جا خوردم. نشستم و کلی به حرف های ابراهیم فکر کردم از آدمی که همیشه شوخی می کرد و حرف های عوامانه می زد این حرف ها .بعید بود هر چند بعدها به ســخن او رســیدم. زمانی که می دیــدم بعضی از بچه های مسجدی و نمازخوان که اعتقادات محکمی نداشتند به دنبال ورزش حرفه ای !رفتند و به مرور به خاطر جو زدگی و… حتی نمازشان را هم ترک کردند 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @shohada_vamahdawiat                  
┄═❁✨❈[﷽]❈✨❁═┄ ✨پیامبر اسلام (ص) فرمودند: در قیامت نزدیک ترین مردم به من کسی است که بیشتر بر من صلوات بفرستد.✨ 📚 کنز العمال، ج ۱، ص ۴۸۹. قرار ما هر روز نفری حداقل ۱۴ صلوات، به نیت تعجیل در ظهور و سلامتی امام عصر (عج) دوستان لطفا مشارکت کنید که با هم، هر روز ختم چند هزار صلواتی هدیه به ساحت مقدس امام عصر (عج) داشته باشیم.🙏🌷 @shohada_vamahdawiat                  
8.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢همه آمدند ... 🔹مراسم تشییع پیکر پاک شهید امنیت داود عبدالهی در ستاد فرماندهی انتظامی استان لرستان ↶【به ما بپیوندید 】↷ ꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂ _ _ _ _ _ _ _ _ _ eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
┄═❁✨❈[﷽]❈✨❁═┄ ✨پیامبر اسلام (ص) فرمودند: در قیامت نزدیک ترین مردم به من کسی است که بیشتر بر من صلوات بفرستد.✨ 📚 کنز العمال، ج ۱، ص ۴۸۹. قرار ما هر روز نفری حداقل ۱۴ صلوات، به نیت تعجیل در ظهور و سلامتی امام عصر (عج) دوستان لطفا مشارکت کنید که با هم، هر روز ختم چند هزار صلواتی هدیه به ساحت مقدس امام عصر (عج) داشته باشیم.🙏🌷 @shohada_vamahdawiat