eitaa logo
شهداءومهدویت
7.2هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
1.9هزار ویدیو
28 فایل
دفتر نوشته‌هایم را سفید می‌گذارم مولا جان! بی تو بودن که نوشتن ندارد درد دارد … (یارب الحسین اشف صدرالحسین بظهور الحجة) 🤲 ادمین تبادل: @Yassin_1234 شنوای حرفهاتون هستیم @Yare_mahdii313 مدیرکانال: @shahidbakeri110
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤🖤🖤🖤🖤🖤 🥀یا حضرت علی اکبر(علیه السلام) 🥀وسط معرکه ای رفتی و گیر افتادی سر فرصت بدنت را چه به هم ریخته اند 🥀تابه حالا نشده بود جوابم ندهی وای بر من دهنت را چه به هم ریخته اند ↶【با ما همراه باشید】↷ ꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂ _ _ _ _ _ _ _ _ _ eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
مداحی آنلاین - علمدار - استاد عالی.mp3
1.67M
🏴 ♨️علمدار نیامد! 👌بسیار دلنشین 🎙حجت الاسلام @hedye110
🖤 🥀بیـا و درد هجــران محبّــان را مـداوا کـن نگاهـی از کَرَم، بر چشم‌های خستـهٔ ما کن 🥀بیـا از غـربت جـدّت بگـــو، با مـردم عالــم بیا و چشم ما را از سرشک سرخ، دریا کن 🥀کنــار علقمــه با مــادر مظلـومــه‌ات زهـــرا دو چشم‌خویش را دریا، بیاد چشمِ‌سقا کن 📡 ↶【بہ ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄ eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
ای اهل حرم؟؟؟ میر و علمدار نیامد.... سقای‌ حسین سید‌ و سالار؛ نیامد.... علمدار نیامد.... حسیــــن😭💔 @shohada_vamahdawiat                      
05-fadaeian-moharam9508.mp3
8.98M
🔳 آسمون سرخُ زمینُ خون گرفته لیلی بر دامن سر مجنون گرفته 🎤 @emame_mehraban            🕊🕊🕊🕊
بی برادر گشتم و پشتم خمید😭😭😭 شادی روح داداشم یه صلوات بفرستید @kamali220
setareganekarbala48225.mp3
2.25M
🌷🌷🌷🌷🌷 علمدار کربلا حضرت ابوالفضل(علیه السلام) ↶【با ما همراه باشید】↷ ꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂ _ _ _ _ _ _ _ _ _ eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
🔴ولی ما خوب میدونیم از دست دادن علمدار چقدر درد داره... 🔹یک شب علمدار ما هم رفت و نیامد...😭 @shohada_vamahdawiat                      🏴🏴🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️ یه قلب مبتلا تو این سینست مریضم و دوام ابالفضله یه قلب مبتلا تو این سینه‌ست مریضم و دوام ابالفضله 💔دلتان را راهی کربلا کنید...
🖤🖤🖤🖤🖤🖤 امروز، روز غریبی است روزی که جد غریبتان مظلوم شهید شد روزی که عمه جانتان به اسارت رفت نمیدانم چه به شما می گذرد، کجای این عالم هستید فقط میدانم امروز برشما سخت است خیلی سخت چون تنها شما می دانید در کربلا چه گذشت. کاش مرهمی بودم برای اشک های چشمتان امروز عاشوراست... ↶【با ما همراه باشید】↷ ꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂ _ _ _ _ _ _ _ _ _ eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤 ✨امام حسین(علیه السلام) را کسانی کشتند که ادعا می کردند مسلمان اند... ↶【با ما همراه باشید】↷ ꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂ _ _ _ _ _ _ _ _ _ eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
🖤 🥀صاحب عزاے ماتم کرب‌وبلا بيا تنها اميدخلق جهان يابن فاطمه 🥀بيش از هزارسال تو خون گريه ڪرده‌اے اے خـون جـگر ز قامـت زينـب بيـا بيـا 📡 ↶【بہ ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄ eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
┄┅─✵💔✵─┅┄ اِلهی یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد یا عالی بِحَقِّ علی یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ صاحبَ العصرِ والزَّمان 🏴🏴🏴🏴🏴 @hedye110
🌿﷽🌿 🦋 البته قبل تر عمه به عمو و زن عمو های من هم سپرده بود که واسطه بشوند،ولی کسی جرئت نمیکرد مستقیم مطرح کند.پدرم روی دختر هایش خیلی حساس بود و به شدت به من وابسته بود.همه ی فامیل میگفتند: فرزانه فعلا درگیر درس شده؛اجازه بدید تکلیف کنکور و دانشگاهش مشخص بشه بعد اقدام کنید. 😔 نمی‌دانستم با مطرح کردن جواب منفی من چه اتفاقی خواهد افتاد،در حال کلنجار رفتن با خودم بودم که عمه داخل اتاق آمد، زیر چشمی به چهره دلخور عمه نگاه کردم، نمی‌توانستم از جلو چشم عمه فرار کنم. 😠 باجدیت گفت: ببین فرزانه تو دختر برادرمی،یه چیزی میگم یادت باشه نه تو بهتر از حمید پیدا میکنی،نه حمید می‌تونه دختری بهتر از تو پیدا کنه، الان میریم ولی خیلی زود برمیگردیم، ما دست بردار نیستیم. ☺️ وقتی دیدم عمه تا این حد ناراحت و دلخور شده،رفتم جلو و بغلش کردم. از یک طرف شرم و حیا باعث میشد نتوانم راحت حرف بزنم و از طرف دیگر نمی‌خواستم باعث اختلاف بین خانواده ها باشم، دوست نداشتم ناراحتی پیش بیاید، گفتم: عمه جون ناراحت نشو چیزی نشده که، این همه عجله برای چیه؟ یکم مهلت بدید من کنکورم را بدم، اصلا سری بعد حمید آقا هم بیاید تا باهم حرف بزنیم، بعد با فراق بال تصمیم بگیریم.توی این هاگیر واگیر درس و کنکور نمیشه کاری کرد. خودم هم نمی‌دانستم چه می گویم احساس میکردم با صحبت هایم دارم الکی عمه را دلخوش میکنم، چاره ای نداشتم.دوست نداشتم با ناراحتی از خونه ما بروند. 😢 تلاش من فایده نداشت،وقتی عمه به خانه رسیده بود سر صحبت و گلایه را با ننه فیروزه باز کرده بود و با ناراحتی تمام به ننه گفته بود: دیدی چی شدمادر؟برادرم دخترش را به ما نداد! دست رد به سینه ما زدن، سنگ روی یخ شدیم،من یک عمر برای حمید دنبال فرزانه بودم ولی الان میگن نه، دل منو شکستن. 👵 ننه فیروزه مادر بزرگ مشترک من و حمید است، ما ننه صدایش میکنیم، از آن مادر بزرگ های مهربان و دوست داشتنی که همه به سرش قسم میخورند، ننه همیشه مو های سفیدش را حنا میگذارد. هر وقت دور هم جمع می‌شویم بقچه خاطرات و قصه هایش را باز میکند تا برای ما داستان های قدیمی تعریف کند. قیافه من به ننه شباهت دارد، ننه خیلی در زندگی سختی کشیده است، زنی سی ساله بوده که پدر بزرگم به خاطر رعدوبرق گرفتگی فوت شد، ننه ماند و چهار تا بچه قد و نیم قد، عمه آمنه ، عمو محمد، پدرم و عمو نقی. بچه‌ها را با سختی و به تنهایی با هزار خون دل بزرگ کرد برای همین همه فامیل احترام خاصی برایش قائل بودند. 🍎 چند روزی از تعطیلات نوروز گذشته بود که ننه به خانه ی ما آمد. معمولاً هر وقت دلش برای ما تنگ میشد، دو سه روزی مهمان ما میشد. از همان ساعت اول به هر بهانه‌ای که میشد بحث حمید را پیش میکشید.داخل پذیرایی رو به روی تلویزیون نشسته بودیم که ننه گفت: فرزانه اون روز که تو جواب رد دادی من حمید را دیدم، وقتی شنید تو بهش جواب رد دادی رنگش عوض شد ، خیلی دوستت داره. 🤓 به شوخی گفتم: ننه باور نکن جوون های امروزی صبح عاشق میشن شب یادشون می‌ره. 🤶 ننه گفت: من این مو هارا تو آسیاب سفید نکردم، میدونم حمید خاطرخواهته، توی خونه اسمت را می‌بریم لپش قرمز میشه، الان که سعید نامزد کرده حمید تنها مونده از خر شیطان بیا پایین ، جواب بله را بده، حمید پسر خوبیه. ادامه دارد..... 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ ↷↷↷ 🇮🇷 @shohada_vamahdawiat
عشاق الحسین محب الحسین.بنی فاطمه.شب عاشورا ۱۴۰۲.mp3
15.38M
شور دیوونه میشم بی حرم ‌‌‌‌🎙حاج سید مجید بنی فاطمه تاریخ مداحی‌ ۵ مرداد ۱۴۰۲ فوق العاده عالی التماس دعا داریم از همه بزرگواران🤲 اللهم ارزقنا کربلا...😭😭😭😭😭😭😭😭 @hedye110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴میدونستید شهید متولد کربلاست؟ پیشنهاد میکنم حتما این کلیپ رو ببینید خدایا بحق خودت خودت ما رو شرمنده شهداء و خانواده محترمشان نکن الهی آمین یا رب العالمین @shohada_vamahdawiat                      
setareganekarbala48227.mp3
2.35M
🌷🌷🌷🌷🌷🌷 نافع بن هلال ↶【با ما همراه باشید】↷ ꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂ _ _ _ _ _ _ _ _ _ eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
enc_16284911655079221702375.mp3
4.26M
بِلاغُسلٍ‌بِلاکَفَن‌ْ،مظلوم‌من...💔
enc_162367910431127966266.mp3
6.4M
مُصیـبَةً مـا اَعْظَمَـها ؛ واویلا💔
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤 🥀همه عمر برندارم سر از این خمار مستی که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی 🥀تو نه مثل آفتابی که حضور و غیبت افتد دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی ↶【با ما همراه باشید】↷ ꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂ _ _ _ _ _ _ _ _ _ eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
🖤 📖 السَّلاَمُ عَلَى مُحْيِي الْمُؤْمِنِينَ وَ مُبِيرِ الْكَافِرِينَ...✋ 🌱سلام بر آن خورشیدی که با ظهورش روحی تازه در کالبد اهل ایمان می‌دمد و بساط کفر را برای همیشه برمی‌چیند. 📚 مفاتیح الجنان، زیارت امام زمان سلام الله علیه به نقل از سید بن طاووس. ↶【بہ ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄ ➥ @shohada_vamahdawiat
🌿﷽🌿 🌷از قدیم در خانه عمه همین حرف بود،بحث عروسی دوقلوهای عمه که پیش می‌آمد، همه میگفتند : باید برای سعید دنبال دختر خوب باشیم، وگرنه تکلیف حمید که مشخصه چون دختر سرهنگ را میخواد. 🌺 میخواستم بحث را عوض کنم،گفتم:باشه ننه قبول بیا حرف خودمون را بزنیم یدونه قصه عزیز و نگار تعریف کن دلم برای قدیما که دور هم می نشستیم و تو قصه میگفتی تنگ شده، ولی ننه بد پیله کرده بود. بعد از جواب منفی به خواستگاری تنها کسی که در این مورد حرف میزد ننه بود، بالاخره دوست داشت نوه هایش بهم برسند و این وصلت پا بگیرد.برای همین روزی نبود که از حمید پیش من حرف نزند. 🌼 داخل حیاط خودم را مشغول کتاب کرده بودم که ننه صدایم کرد،بعد هم از بالکن عکس حمید را نشانم داد و گفت: فرزانه می‌بینی چه پسر خوش قد و بالایی شده ، رنگ چشماشو ببین چقدر خوشگله،به نظرم شما خیلی بهم میاین،آرزومه عروسی شما دو تا را ببینم. عکس نوه هایش را در کیف پولش گذاشته بود از حمید همان عکسی را داشت که قبل از رفتن به کربلا برای پاسپورتش انداخته بود. 🌹از خجالت سرخ و سفید شدم،انداختم به فاز شوخی و گفتم:آره ننه خیلی خوشگله اصلا اسمش را به جای حمید باید یوزارسیف میذاشتن.عکسشو بزار توی جیبت ، شش دونگ حواستم جمع باشه که کسی عکس را ندوزده.همین طوری شوخی میکردیم و می‌خندیم.ولی مطمئنم بودم ننه ول کن معامله نیست و تا ما را به هم نرساند آرام نمیگیرد. 💐 هنوز ننه از بالکن نرفته بود که پدرم با یک لیوان چای تازه دم به حیاط آمد ، ننه گفت:من که زورم به دخترت نمیرسه خودت باهاش حرف بزن ببین میتونی راضیش کنی. 🍀پدر و مادرم با این که دوست داشتند حمید دامادشان بشود اما تصمیم گیری در این موضوع را به خودم سپرده بودند. پدرم لیوان چای را کنار دستم گذاشت و گفت: فرزانه من تو را بزرگ کردم ، روحیاتت را میشناسم میدونم با هر پسری نمیتونی زندگی کنی، حمید را هم مثل کف دست میشناسم، هم خواهر زاده منه، هم همکارمه،چند ساله توی باشگاه با هم مربی گری میکنیم،به نظرم شما دو تا برای هم ساخته شدین،چرا حمید را رد کردی. 🌻سعی کردم پدر را قانع کنم،گفتم: بحث من اصلا حمید آقا نیست. برای ازدواج آمادگی ندارم چه با حمید آقا چه با کسی دیگه،من هنوز نتونستم با مسئله زندگی مشترک کنار بیام، برای دختر ده هفتادی هنوز خیلی زوده اجازه بدید نتیجه کنکور مشخص بشه بعد سر فرصت بشینیم صحبت کنیم ببینیم چی میشه. ادامه دارد.... 📡 ↶【بہ ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄ ➥ @shohada_vamahdawiat
setareganekarbala48228.mp3
1.78M
🌷🌷🌷🌷🌷🌷 هفهاف بن مهند راسبی ↶【با ما همراه باشید】↷ ꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂ _ _ _ _ _ _ _ _ _ eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 ✨امام حسین علیه السلام فرمودند: رستگـار نمی شوند مـردمـى که خشنـودى مخلـوق را در مقـابل غضب خـالق خریدنـد. ↶【با ما همراه باشید】↷ ꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂ _ _ _ _ _ _ _ _ _ eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59