eitaa logo
شهداءومهدویت
7.1هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
1.9هزار ویدیو
28 فایل
دفتر نوشته‌هایم را سفید می‌گذارم مولا جان! بی تو بودن که نوشتن ندارد درد دارد … (یارب الحسین اشف صدرالحسین بظهور الحجة) 🤲 ادمین تبادل: @Yassin_1234 شنوای حرفهاتون هستیم @Yare_mahdii313 مدیرکانال: @shahidbakeri110
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽❣ ❣﷽ اگربه دیده ظاهر تـو را نمی بینم ولی تو را ز جان و دل جدا نمی بینم چنان که شیفته ی آن جمال زیبایم به هرچه مینگرم جز تـو را نمی بینم ❤️سلام حضرت دلبـر .... 【السّلام ؏َــلیکَ یــآصــآحب الزمـــ‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌❀ــآن】 🌹 ↶【بہ ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄ ➥ @shohada_vamahdawiat
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 ❣قسمت پنجاه و چهار ✨باز ساکت شد و مالیدن زانوهایش را از سر گرفت. _با او صحبت نکردی؟ _نکند انتظار داشتی همان جا برایت خواستگاری اش می کردم؟ _نه، ولی... 🍁_مجلس که تمام شد و زن ها رفتند، من از جایم تکان نخوردم. او و زنی که بعد فهمیدم مادرش است، آمدند کنارم نشستند. با مهربانی احوالم را پرسیدند. گفتم: از دو محله بالاتر کوبیده ام و آمده ام تا سر پیری، چیزی یاد بگیرم. حیف که راهم دور است، وگرنه هر روز می آمدم. ریحانه خودش رفت و برایم خرما و شربت آورد. ساکت ماند و باز به چهره ام خیره شد. پرسیدم: دوباره چه شد؟ چرا مثل کسانی که جن دیده اند، نگاهم می کنی؟ _باور کن اگر ریحانه قسمت تو باشد، بهترین مادر زنِ دنیا را داری. به هر حال ریحانه، دست پرورده اوست. چنان با من گرم گرفته بودند که انگار سال هاست با هم رفت و آمد داریم. بعد مادرش از من چیزی پرسید که به فکر افتادم مخم را به کار بیندازم. ساکت ماند. به کاری که کرده بود لبخند زد و زانوهایش را مالش داد. با دستپاچگی پرسیدم: بگو چه گفت؟ چرا هر بار که دو جمله حرف می زنی، این قدر زانوهایت را می مالی؟ _صبر داشته باش بچه! یک سال آنجا نبوده ام که انتظار داری تا شب اینجا بنشینم و حرف بزنم. داشتم چی می گفتم؟ _مادرش چیزی پرسید که مجبور شدی کلّه ات را به کار بیندازی. _پرسید: خانه تان کجاست؟ شاید روزی گذرمان افتاد و توانستیم به شما سری بزنیم. گفتم: باید نام ابونعیم زرگر را شنیده باشید... فریاد زدم: امّ حباب! قرار نبود خودت را معرفی کنی. یک بار هم که مخت را به کار انداختی، همه چیز را خراب کردی. ادامه دارد... 【السّلام ؏َــلیکَ یــآصــآحب الزمـــ‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌❀ــآن】 🌹 ↶【با ما همراه باشید】↷ ꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂ _ _ _ _ _ _ _ _ _ eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 ❣قسمت پنجاه و پنج ✨عاقل اندر سفیه، چشم غره ام رفت. _دندان به جگر بگیر! گوش کن بعد حرف بزن! گفتم: لابد نام ابونعیم زرگر را شنیده اید. چشم های ریحانه درخشید. مادرش گفت: بله، او را می شناسیم. 🍁گفتم: ما همسایه آنها هستیم. آن وقت ریحانه گوشواره هایی را که گوشش بود، از زیر خرمن موهای بلندش نشان داد و گفت: این گوشواره ها را از مغازه آنها خریده ایم. باز ساکت شد و لبخند زیرکانه ای زد. از کوره در رفتم. _منظورت را از این ادا و اطوارها نمی فهمم. چرا باز ساکت شدی؟ زانوهایش را مالید. _تو واقعا خنگی! به حرفی که ریحانه زد، دقت نکردی؟ _کدام حرفش؟ _ریحانه دختر باسوادی است. از روی حساب و کتاب حرف می زند. نگفت این گوشواره را از مغازه ابونعیم خریده ایم. گفت: از مغازه آنها خریده ایم. می دانی این یعنی چه؟ سر در نیاوردم. _نه نمی دانم. _یعنی مغازه ابونعیم و هاشم. _منظور؟ _او اینجوری به تو اشاره کرد. _خوب حالا این یعنی چه؟ _یعنی اینکه او هم به تو علاقه دارد. زنبیل را که در آن گوشت و سبزیجات هم بود، کنار زدم. _تو رو خدا این قدر آسمان و ریسمان به هم نباف! هیچ وقت این حرف ساده او، این معنایی را که تو می گویی نمی دهد. _پس چه معنایی می دهد جناب عقل کل؟ _چون می داند من نوه ابونعیم هستم و در مغازه اش کار می کنم، گفته مغازه آنها. حالا بگو بعد چه شد؟ ادامه دارد... 【السّلام ؏َــلیکَ یــآصــآحب الزمـــ‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌❀ــآن】 🌹 ↶【با ما همراه باشید】↷ ꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂ _ _ _ _ _ _ _ _ _ eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
بعضی‌ها را هر چقدر بخوانی خسته نمی‌شوی بعضی‌ها را هر چقدر گوش دهی عادت نمی‌شوند بعضی‌ها هر چه تکرار شوند باز بکرند و دست نخورده مثل ...💔 @shohada_vamahdawiat                      
میگفـت: سعی‌کنیدمدافـع‌قلبـتون‌باشید ازنفـوذشیـطان؛ شایـدسخـت‌ترازمدافـع‌حرم‌بودن، مـدافع‌قلـب‌بودن‌باشه..!🕊♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عزیزان من؛ ماه رمضان فرصت خیلی خوبی است برای شست و شوی دل و جان
26.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺 ۲۳ اسفند سالروز شهادت شهید برونسی گرامی باد. ☘☘ ای کاش رفتار و منش مدیران دوره دفاع مقدس الگوی جامعه ما بود. @shohada_vamahdawiat                      
باعُرضه‌های دولت کریمه.mp3
7.93M
⬅️امام زمان علیه‌السلام، باعُرضه‌ها رو برای دولت کریمه‌اش انتخاب می‌کنه! ❓باعُرضه‌ها یعنی کیا ؟ 🎙امام خامنه ای استاد عالی استاد شجاعی @shohada_vamahdawiat                      
﷽❣ ❣﷽ اگربه دیده ظاهر تـو را نمی بینم ولی تو را ز جان و دل جدا نمی بینم چنان که شیفته ی آن جمال زیبایم به هرچه مینگرم جز تـو را نمی بینم ❤️سلام حضرت دلبـر .... 【السّلام ؏َــلیکَ یــآصــآحب الزمـــ‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌❀ــآن】 🌹 ↶【بہ ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄ ➥ @shohada_vamahdawiat
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 ❣قسمت پنجاه و شش ✨با دلخوری و اخم زانوهایش را مالید. _خیلی خب. شاید هم حق با تو باشد. خواهش می کنم ادامه بده! 🍁همچنان با دلخوری، لب و لوچه اش را ورچید. _من گفتم: عجب گوشواره خوشگلی است! آفرین به ابونعیم و دست پنجه اش! آن وقت مادر ریحانه گفت: این را نوه اش هاشم ساخته. من به ریحانه نگاه می کردم. اسم تو را که شنید، گونه هایش قرمز شد و سرش را پایین انداخت. _راست بگو امّ حباب! تو داری اینها را برای دل خوشی من می گویی. حرفم را نشنیده گرفت. _من پرسیدم: هاشم همان جوان زیبا و خوش قد و قامت است؟ کاش بودی و می دیدی که ریحانه چه جور به من نگاه کرد. مادرش گفت: بله، همان است. _امّ حباب! _باور کن از نگاه ریحانه فهمیدم حال و روز او بدتر از توست. ازش پرسیدم: حالت خوش نیست دخترم؟ مادرش گفت: دو هفته ای به شدت بیمار و بستری بوده. _این را خودم می دانستم. ابوراجح به من گفت. وقتی به مغازه آمد، حدس زدم که ناخوش احوال بوده. _ما زن ها این چیزها را خوب می فهمیم. تو حالی ات نیست. نمی توانستم حرف هایش را باور کنم. برای دلداری دادن به من، حاضر بود حرف های ساده را آب و تاب بدهد. _کاش این طور بود که تو می گویی! _بعد من حرفی زدم که نباید می زدم. خدا مرا ببخشد! حرفی زدم که آن دختر پاک و معصوم، دیگر خواب و خوراک نخواهد داشت. در قصه گویی استاد بود. چه شب ها که با قصه هایش به خواب رفته بودم! ساکت ماندم تا حرفش را بزند. ادامه دارد... 【السّلام ؏َــلیکَ یــآصــآحب الزمـــ‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌❀ــآن】 🌹 ↶【با ما همراه باشید】↷ ꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂ _ _ _ _ _ _ _ _ _ eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
🔮 یک آیه، یک دنیا معرفت 🔮 📔 گزیده پیام‌های آیه‌ی ۱۸۳ سوره‌ی بقره: 🔖 قسمت دوم: 4⃣ هر کاری را که خداوند، واجب اعلام کند، قطعاً انجام آن برای انسان و تکامل انسانیّتِ او ضروری است. هرچند روزه گرفتن خیرات بسیاری برای جسم و روح انسان دارد، امّا در این آیه به مهم‌ترینِ آن که «تقویٰ» است اشاره شده است؛ لکن با قید «لعلکم»! ✅ بر این اساس باید گفت، روزه قطعاً شرط لازم برای متّقی شدن هست ولی شرط کافی نیست‌ یعنی برای متّقی شدن، بسیاری از فرایض را باید رعایت کرد و از بسیاری از حرام‌ها باید پرهیز کرد، که روزه فقط یکی از آن‌هاست. 5⃣ «تقویٰ» در لغت به معنی «ترمز داشتن» و «خود نگه داشتن» است. ✅ در این آیه، هدف اصلی از روزه گرفتن، متّقی شدن دانسته شده؛ یعنی ترمزدار شدن! بنابراین روزه تمرین مهمّی است برای این که بتوانیم نفس خود را کنترل کنیم. کسی که در ماه رمضان، از حلال خداوند پرهیز کند، در بقیّه‌ی سال، پرهیز از حرام‌ها برایش آسان است --> (کتب علیکم الصّیام... لعلّکم تتّقون). @shohada_vamahdawiat                      
دوستان عزيز سلام طبق قرارمون شب جمعه تا جمعه غروب ختم صلوات داریم 🌹 به نیت سلامتی و ظهور امام زمان عجل الله و پیروزی رزمندگان غزه نجات همه ي مظلومان عالم و شفای مریض ها هدایت و عاقبت بخیری همه جوان ها و همه ی اعضای کانال و حاجت روائی همه ي اعضای کانال و ثواب صلوات ها هدیه ب امام رضا علیه‌السلام...... 🌹🌹🌹🌹 من امروز نبودم ولی دم اونائی گرم که از صبح تا حالا کلی پیام دادند و تعداد صلوات هاشون رو اعلام کردند👌👏 تعداد صلوات هاتون رو به آیدی زیر ارسال کنید بسم الله ⤵️⤵️ @Yare_mahdii313
🌼پنج شنبه است و ياد درگذشتگان ✍اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ شاخه گلی بفرستيم برای تموم اونهايی كه در بين ما نيستند و جاشون بين ما خالیه شاخه گلی به زيبايی يك فاتحه و صلوات.... ↶【به ما بپیوندید 】↷ ꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂ _ _ _ _ _ _ _ _ _ eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
1087080_221.mp3
7.82M
📖دعای افتتاح 🎤حاج مهدی سماواتی 🤲التماس دعا 📡 ↶【بہ ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄ eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
❣ 💚 السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا رُکْنَ الْإِیمَانِ... 🌱چه سست خانه ای است ایمان بدون یاد امام حیّ و حاضر! 🌱سلام بر تو و بر بلندای حضور تو که جز بر آن عمارت، ایمان استوار نمی ایستد. 【السّلام ؏َــلیکَ یــآصــآحب الزمـــ‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌❀ــآن】 🌹 ↶【بہ ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄ ➥ @shohada_vamahdawiat
┄═❁✨❈[﷽]❈✨❁═┄ ✨پیامبر اسلام (ص) فرمودند: در قیامت نزدیک ترین مردم به من کسی است که بیشتر بر من صلوات بفرستد.✨ 📚 کنز العمال، ج ۱، ص ۴۸۹. قرار ما هر روز نفری حداقل ۱۴ صلوات، به نیت تعجیل در ظهور و سلامتی امام عصر (عج) دوستان لطفا مشارکت کنید که با هم، هر روز ختم چند هزار صلواتی هدیه به ساحت مقدس امام عصر (عج) داشته باشیم.🙏🌷 @shohada_vamahdawiat                      
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 ❣قسمت پنجاه و هفت ✨_گفتم: خبر دارید دختر حاکم، او را پسندیده و به مغازه شان رفت و آمد می کند؟ همسر حاکم از هاشم دعوت کرده به دارالحکومه برود و طلا و جواهراتی را که آنجاست، صیقل بدهد. 🍁کاش این حرف را نمی زدم! یک دفعه دیدم چیزی توی صورت به آن قشنگی، خاموش شد. با صدایی لرزان گفت: برایش آرزوی خوشبختی می کنیم! من و او در کودکی، هم بازی بودیم. حالا او جوان ثروتمند و متشخصی است. قنواء شوهری بهتر از او گیرش نمی آید. فریاد زدم: از این حرفش معلوم است ذره ای هم به من فکر نمی کند. _اشتباه می کنی هاشم. باید بودی و موقعی که خداحافظی می کردم، می دیدی اش. نمی توانست درست راه برود. حال و روز تو را پیدا کرده بود. چند قدم بدرقه ام کرد. شاید می خواست چیزی درباره تو بپرسد که رویش نشد. خیلی باحیاست! _بس است امّ حباب! از زحمتی که کشیدی ممنونم. صحبت معمولی و ساده ای با هم داشته اید. برداشت تو از این حرف ها، ساخته فکر و خیال خودت است. نمی توانم باور کنم. انتظار نداشته باش عقلم را دست تو بدهم. کاشکی خودم آنجا بودم و از نزدیک می دیدم! _تو یکی صحبت از عقل نکن که خنده ام می گیرد. فعلا که عقلِ نداشته ات را داده ای دست دلت! _کاش درباره قنواء چیزی نمی گفتی! امّ حباب برخاست. با زنبیل به طرف آشپزخانه راه افتاد. ادامه دارد... 【السّلام ؏َــلیکَ یــآصــآحب الزمـــ‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌❀ــآن】 🌹 ↶【با ما همراه باشید】↷ ꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂ _ _ _ _ _ _ _ _ _ eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
💌 🌹سردار شهید حسن باقری: تا زمانی که ظلم هست مبارزه هم هست، بی‌تعارف بگویم؛ نیرویی که نمازش را اول وقت نخواند، خوب هم نمیتواند بجنگد. @shohada_vamahdawiat                      
Joze04.mp3
5.64M
‹ 🌱 › 🎼 (تندخوانی قرآن کریم) 🎙 استاد معتز آقایی 📖 قرآن کریم ➥ @hedye110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| خانواده‌ام رو سپردم به امام رضا علیه‌السلام 🗓 بمناسبت سالروز شهادت سردار عبدالحسین برونسی؛ فرمانده تیپ جوادالائمه علیه‌السلام ➥ @emame_mehraban            🕊🕊🕊🕊
💢حاج حسین قشنگ میگفت : 🔹گزارش‌را‌بگذارید‌برای‌قیامت 👌اگر‌کار‌برای‌خداست‌ پس‌گفتن‌برای‌چیست؟ -حاج‌‌‌‌حسین‌‌خرازی 📡 ↶【بہ ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄ ➥ @shohada_vamahdawiat
AUD-20210305-WA0095.m4a
3.38M
صلوات ابوالحسن ضراب اصفهانی به سفارش اقاصاحب الزمان ارواحنا له الفداء🌸 هرعملی رودرعصر جمعه ترک کردی این صلوات رو ترک مکن. التماس دعای فرج.🌹 🦋🌹💖           @hedye110
🌹🤚🏻 پــای دعــایــم بـا گنـه زنجیــر گشتــه آقــا بیـا هــایـم چـه بی‌ تاثیــر گشتــه مــن خواب دیدم ماه پشت ابر مانــده خــوابم به هجر روی تو تعبیــر گشتــه. 【السّلام ؏َــلیکَ یــآصــآحب الزمـــ‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌❀ــآن】 🌹 ↶【بہ ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄ ➥ @shohada_vamahdawiat
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 ❣قسمت پنجاه و هشت ✨_خوب کردم که گفتم. او هم باید زجری را که تو می کشی بکشد. می روم برایت غذا و شربت درست کنم. باید برای فردا آماده شوی. 🍁با بدجنسی خندید. _قنواء منتظر است. از همان موقع می دانستم چه شب وحشتناکی را پیش رو دارم. باز در بستر دراز می کشیدم و حرف های امّ حباب و ریحانه را هزار معنا می کردم و تا سحر، در بیم و امید، دست و پا می زدم. کنار رودخانه خانه های بزرگ اشرافی بود که زیباترین شان دارالحکومه بود. هر چه از رودخانه فاصله می گرفتی خانه ها کوچکتر می شد تا آنکه خانه های بزرگ سنگی، جای خود را به خانه های کوچک و خشت و گِلی می داد. دارالحکومه میان باغی سرسبز و خرم بود. دو نگهبان قد بلند و سیاه چرده بیرون از درِ چوبی و بزرگ باغ، نگهبانی می دادند. میان آن دو، مرد میانسال و کوتاه و چاقی روی چهارپایه ای نشسته بود. اسمش سندی بود. شکم بزرگ و برآمده ای داشت که توی ذوق می زد. انگار خمره ای کوتاه را بغل کرده بود. سال ها بود که روی آن چهارپایه می نشست. نزدیک شدم و سلام کردم. جوابم را نداد. با گردش انگشتان کوتاهش اشاره کرد که چه می خواهم. خیلی خلاصه آنچه را اتفاق افتاده بود برایش گفتم. با اکراه برخاست. از بس عرق کرده بود، لباس به پشتش چسبیده بود. آن را از بدنش جدا کرد و لنگان لنگان به طرف در رفت. روی در، که بست های فلزی و گل میخ های درشتی داشت، دریچه کوچکی بود. حلقهٔ روی دریچه را سه بار کوبید. دریچه باز شد. توانستم قسمتی از صورت یک نگهبان خواب آلود را ببینم. ادامه دارد... 【السّلام ؏َــلیکَ یــآصــآحب الزمـــ‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌❀ــآن】 🌹 ↶【با ما همراه باشید】↷ ꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂ _ _ _ _ _ _ _ _ _ eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
جزء 5.mp3
7.57M
5️⃣ (تحدیر) جزء پنجم قرآن کریم ✨حجم 7.2 مگ 🕕زمان: 31 دقیقه 🎙قاری: احمد دباغ 🌙 @hedye110
روزه داران کوچک... در #غــزه روزه دارانی هستند که به تکلیف نرسیده اند اما با زبان روزه شهیـد میشوند.. احکام روزه یهود برای دیگران چقدر سختگیرانه است! آنها ماه ها است که کودکان غزه را در روزه بدون افطار و عید گرفتار کرده اند... 🔰🔰🔻مرگ بر حقوق بی بشر 🔻این تصاویر در عصر حقوق بشر و در جلوی چشمان عالم اتفاق افتاد 🔹در واقع برای این مردم دیگر دادرسی نیست مگراینکه مقاومت کنند و شهید شوند 🔹اگر ما سکوت کنیم خدا آنچنان عرصه را بر ما هم تنگ می کند تا مضطر شویم 🔻ما باید به این مردم کمک کنیم 🔻از کسی جز خدا نترسیم و وسط میدان باشیم 🔹نباید خود را دچار روزمرگی و سیاست بازیهای درون کشور خود بکنیم همان اندازه که به کشور و مردم خود اهمیت می دهیم باید این مردم مظلوم را هم از خود بدانیم 🔹بیایید برای آمدن امام زمان هم دعا کنیم که دعا بالاترین سلاح و ابزار ماست #او_خواهد_آمد #اللهم_عجل_لولیک_الفرج #فقط_حیدرامیرالمومنین_است #شهداءومهدویت ➥ @shohada_vamahdawiat                      
💢 عمليات خیبر گره خورده بود ... فشار مى‌آوردند خط طلاييه شكسته‌شود! زير آتش ميگ‌هايى که جزيره را شخم‌می‌زدند كسى‌نمانده بود خبر بياورد. خودش رفت و از "سه‌ راهى مرگ" عبور كرد..! قبل رفتن فقط گفت : «مثل اينكه خدا ما رو طلبيده». هفده اسفند ۶۲ وسطِ جزیره مجنون در سه‌راهی مرگ، بی‌سر افتاد و آرام گرفت و آنها که ماندند را شرمنده خودش کرد... 📡 ↶【بہ ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄ ➥ @shohada_vamahdawiat
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 ❣دعا برای صبح و شب فراز👇 ✨﴿۱۹﴾ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ اجْعَلْهُ أَيْمَنَ يَوْمٍ عَهِدْنَاهُ ، وَ أَفْضَلَ صَاحِبٍ صَحِبْنَاهُ ، وَ خَيْرَ وَقْتٍ ظَلِلْنَا فِيهِ خدایا! بر محمّد و آلش درود فرست و امروز را فرخنده‌ترین روزی که تا کنون شناخته‌ایم و برترین هم‌نشینی که با او همراه بوده‌ایم و بهترین زمانی که در آن به سر برده‌ایم، قرار ده. ↶【با ما همراه باشید】↷ ꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂ _ _ _ _ _ _ _ _ _ eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59