#روایت |
✍️ شهیدی که نمی خواست در محضر امام زمان (عج) رفوزه شود!...
🌷 جهادگر شهید #عباسعلی_حبیبی
🔹 روایت عاشقی:
توی دوران دانشجویی، همه ش دور کارهای سیاسی بود.
رئیس دانشسرا از دستش به تنگ آمده بود.
مجبور شد اتمالم حجت بکند:«یا سرت به کار خودت باشد یا اخراجت می کنم.»
حسنعلی اما خیلی خونسرد و بی خیال گفته بود:« هر کاری دوست دارید بکنید. خدا کند از محضر امام زمان (عج) رفوزه و اخراج نشویم.»
👤 راوی: برادر شهید حبیبی
📕 منبع: کتاب #آیه_های_سرخ_هویزه
🌷تعجیل در فرج امام زمان (عج) #صلوات
#یک_شهید_یک_خاطره
#نیمه_شعبان
* کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه
@shohaday_hoveizeh
✍️ یک شهید؛ یک خاطره...
🌷 دانش آموزشهید #محمد_حسین_گلبهاری
▫️ تولد: 4 خرداد 1341
▫️ نام پدر: حسن
▫️ شهرستان: دزفول
▫️ تحصیلات: دانش آموز سال چهارم دبیرستان-رشته علوم انسانی
▫️ شهادت: 16 دی 1359- کربلای هویزه
▫️ محل آرامگاه: زیارتگاه شهدای هویزه- ردیف اول- قبر دهم
🔹 روایت عاشقی:
درس خوان بود و زرنگ.
شوخ طبع و خنده رو.
با این که در تنگنای مالی بودیم، هیچ وقت از هیچ چیز گلایه و شکایتی نداشت.
روزهای انقلاب بود که شهربانی دزفول را که تسخیر کردند.
با چند تا اسلحه آمد خانه.
اما همین که خواستِ آیت الله قاضی (نماینده امام در دزفول که بعد از انقلاب، امام جمعه شدند) برای تحویل سلاح ها به گوشش رسید، بی درنگ رفت همه را تحویل داد.
مبادا حرف آیت الله زمین بماند.
مبادا بیت المال در خانه بماند.
این جور بچه ای بود محمد حسین.
👤 راوی: برادر شهید گلبهاری
📕 منبع: کتاب #آیه_های_سرخ_هویزه
#یک_شهید_یک_خاطره
* کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه
@shohaday_hoveizeh
✍️ یک شهید؛ یک خاطره...
🌷 جهادگر بسیجی شهید #سید_مصطفی_مختاری
▫️ تاریخ تولد: 4 / 4 / 1332
▫️ نام پدر: میرزا منصور
▫️ شهرستان: سبزوار
▫️ شهادت: 16 دی 1359- کربلای هویزه
▫️ محل آرامگاه: زیارتگاه شهدای هویزه- ردیف چهارم- قبر دهم
🔹 روایت عاشقی:
تفحص دشت هویزه شروع شده بود.
خرداد 61 داشت تمام می شد که رسیدند به پیکر سید مصطفی؛
بعدِ یک سال زیر خاک ماندن، نیمه سالم بود.
شناسایی اش که کردند، خبر رسید به سبزوار.
مادر که شنید، اول از چهار همرزم پسرش پرسید:
«فاضل و فتاحی و کریمی و مهدوی هم هستند؟»
از آنها خبری نبود.
تصمیم سختی بود؛ دل، یکدله کرد.
گفت:«مصطفی را هم بگذارید همانجا بماند پیش رفقاش...»
فکر دل خودش نبود.
ماه ها انتظار را بی خیال شده بود.
دلش شورِ دلتنگی و حسرت 4 مادر منتظر همشهری اش را می زد.
این جوری بود که «سید مصطفی» شد اولین شهید شناخته شده آرمیده در هویزه.
قبلش چند تکه از پیکر پاره پاره هفت شهید گمنام خاک کرده بودند آنجا.
یک سال و چند ماه بعد هم شهید علم الهدی را با چند نفر دیگر پیدا کردند و آوردند پیش سید.
👤 راوی: حاج آقا فتاحی (برادر شهید فتاحی)
📕 منبع: کتاب #آیه_های_سرخ_هویزه
* کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه
@shohaday_hoveizeh
✍️ یک شهید؛ یک خاطره...
🌷 پاسدار شهید #قدیر_قدرتی
▫️ تولد: 27 آذر 1341
▫️ نام پدر: محمد حسن
▫️ شهرستان: تهران
▫️ تحصیلات: دانش آموز سال آخر دبیرستان- رشته تجربی
▫️ شهادت: 16 دی 1359 – کربلای هویزه
▫️ محل آرامگاه: زیارتگاه شهدای هویزه- ردیف دوم- قبر دوازدهم
🔹 روایت عاشقی:
توی بیمارستان خاتم الانبیا (ص) تهران بستری بودم.
بیمار هم اتاقی ام حال وخیمی داشت.
دکترها اَزش قطع امید کرده بودند.
خانواده اش بد جور بی تابی می کردند.
دل آدم، ریش می شد.
حال زار و نزارشان را که دیدم، گفتم: نذر #شهدای_هویزه کنید؛ ان شاءالله خوب می شوند.
همان موقع در دلم با #قدیر نجوا کردم:
"مادر جان! شما پیش خدا آبرو دارید؛ دست تان باز است؛ من این خانم را فرستادم پیش شما؛ خودتان شفایش را از خدا بگیرید"...
دیگر نفهمیدم چه بر سر آن خانم آمد.
یک ماه بعد خیلی اتفاقی او را دیدم.؛ روی پای خودش توی همان بیمارستان.
خوب دوام آورده بود.
می گفت:« دکترها که جوابم کردند، برگشتم اهواز. حالم مرتب بدتر می شد.
یاد حرف شما افتادم. رفتم سراغ شهدای هویزه...
چند شب بعد، جوانی حدودا 18 ساله به خوابم آمد. گفت:«شما دیگه مریض نیستی.» گفتم شما؟ گفت: «از شهدای هویزه ام.»
بیدار که شدم، آرام بودم. احساس خوبی داشتم.
حالا هم دکترها انگشت به دهان مانده اند.
می گویند: شما که از ما سالم تری!
👤 راوی: مادر شهید قدرتی
📕 منبع: کتاب #آیه_های_سرخ_هویزه
#کرامات_شهدا
* کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه
@shohaday_hoveizeh
✍️ یک شهید؛ یک خاطره...
🌷 دانشجوی جهادگر شهید #مجید_مهدوی
▫️ تاریخ تولد: 29/ 5 / 1335
▫️ نام پدر: حسن
▫️ شهرستان: سبزوار
▫️ تحصیلات: دانشجوی ترم سوم مهندسی علوم پایه مجتمع آموزشی صنعتی سبزوار
▫️ شهادت: 16 دی 1359 – کربلای هویزه
▫️ محل آرامگاه: زیارتگاه شهدای هویزه-ردیف چهارم- قبر هفتم
🔹 روایت عاشقی:
توی جهاد کار می کرد.
با همه خستگی ها، رختخوابش همیشه جمع بود.
بالش و مُتکا هم زیر سرش نمی گذاشت.
می گفتم: بابا چرا این جوری می خوابی؟
می گفت: «باید به مشکلات و سختیا عادت کنیم.»
بعدا که جایشان را توی جبهه دیدم، یاد این حرفش افتادم.
🌷 روزی که می خواست برود گفت:«تو رو خدا توی جبهه به من زنگ نزنید که کِی میای؟ و از این حرفا! من می خوام تا پیروزی اسلام اونجا بمونم.»
ماند؛ برای همیشه.
👤 راوی: پدر شهید مهدوی
📕 منبع: کتاب #آیه_های_سرخ_هویزه
🌷شادی روح امام و شهدا، صلوات
#یک_شهید_یک_خاطره
* کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه
@shohaday_hoveizeh
✍️ یک شهید؛ یک خاطره...
🌷 پاسدارجهادگر شهید #حمید_شاهید
▫️ تولد: 18/ 4/ 1337
▫️ نام پدر: مهدی
▫️ شهرستان: مشهد
▫️ اعزامی از سپاه حمیدیه به محور «ابوحمیظه» عملیات نصر
▫️ تاریخ و علت شهادت: 17 دی 1359- انفجار مین ضد تانک
▫️ محل شهادت: پل کرخه
▫️ محل آرامگاه: هویزه-ردیف پنجم- قبر اول
🔹 روایت عاشقی:
یک روز از شهادت حسین و بچه های خط شکن عملیات هویزه گذشته بود.
هنوز از هر طرف آتش می ریخت روی منطقه.
همه فکر و ذکرش شده بود عقب کشیدن جنازه بچه ها.
می گفت:«این طوری نمیشه. اینا چشم انتظار دارن. نباید بذاریم اینجا بمونن.»
بد وضعی بود. خیلی زرنگ بودی، جانت را بر می داشتی و در می رفتی.
حمید اما معطل نکرد. از ما جدا شد، پرید پشت وانت سیمرغ و رفت سمت خط.
ارتشی ها فکرش را هم نمی کردند پل، دیگر رنگ ماشین خودی به خودش ببیند.
سریع مین گذاری اش کردند.
می خواستند بعثی ها نیایند این طرف.
حمید پیکرهای شهدا را جمع کرده بود عقب وانت.
رسیده بود جلوی پل.
چاله چوله های روی پل دست خورده بود.
فهمید مین گذاری شده.
جلو، مین بود؛ پشت سر گلوله هایی که بی هوا می آمد روی سرت.
نه راه پیش داشت، نه راه پس.
دل را زد به دریا. پدال گاز را آرام فشار داد.
ماشین که از جایش کنده شد، خمپاره نشست جایش.
خدا خیلی رحم کرد.
خمپاره بعدی اما... فرمان را از دستش گرفت.
ماشین رفت روی یکی از همان چاله های دست خورده و...
👤 راوی: همرزم شهید شاهید
📕 منبع: کتاب #آیه_های_سرخ_هویزه
* کانال شهدای هویزه؛
@shohaday_hoveizeh
12.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #ببینید | #روایت
🌷 دانشجوی شهید هویزه که رزق شهادتش را #شب_عید_فطر از خدا گرفت...
#آیه_های_سرخ_هویزه
#شهید_فاضل
#پایان_رمضان
#زندگی_به_سبک_شهدا
* کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه
@shohaday_hoveizeh
✍️ یک شهید؛ یک خاطره...
🌷 پاسدار شهید #محمد_رضا_ملایی_زمانی
▫️ تاریخ تولد: 1/ 6 / 1334
▫️ نام پدر: اسماعیل
▫️ یگان اعزامی: ستاد جنگ های نامنظم
▫️ شهرستان: اهواز
▫️ شهادت: 16 دی 1359 – کربلای هویزه
▫️ محل آرامگاه: زیارتگاه شهدای هویزه-ردیف اول- قبر هشتم
🔹 روایت عاشقی:
با دوستانش رفته بود بیرون شهر کنار رودخانه برای آبتنی.
همین که شیرجه زد، زیر پایش خالی شد.
آب داشت می بُردش با چه سرعتی!
دست و پا زدن، بی فایده بود. کار از کار گذشته بود.
می گفت:«همین که دیدم کارم تمومه از ته دل و با تمام وجود داد زدم:" یا امام زمان یه کاری بکن؛ یا امام زمان... "
طولی نکشید که احساس کردم دو تا دست زیر بغل هامو گرفت و کشید کنار رودخونه.
حس عجیبی بود؛ کسی اونجا نبود! من مونده بودم و آب می رفت با چه سرعتی.»
انگار محمد رضا نظر کرده آقا شده بود و نباید می مُرد.
آن روز ماند تا بعدتر برود و برای همیشه بماند.
👤 راوی: خواهر شهید ملایی زمانی
📕 منبع: کتاب #آیه_های_سرخ_هویزه
#کرامات
#امام_زمان
* کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه
@shohaday_hoveizeh
✍️ یک شهید؛ یک خاطره...
🌷 پاسدار شهید #عبدالمحمد_چهارمحالی
▫️ تاریخ تولد: 9 / 1/ 1341
▫️ نام پدر: اسدالله
▫️ محل تولد: روستای سمندی از توابع شوشتر
▫️ شهادت: 16 دی 1359- کربلای هویزه
▫️ محل آرامگاه: زیارتگاه شهدای هویزه- ردیف سوم- قبر هفتم
🔹 روایت عاشقی:
یک سالی تا سربازی رفتنش مانده بود.
می خواست برای ادامه تحصیل برود خارج!
#آمریکا یا هرجایی که شد...
مانده بود مردد که برود یا نه؟
آخر سر هم ماند و مدتی بعد رفت توی #سپاه.
شد #پاسدار
یعنی کسی که به قول آقا #مهدی_باکری:«کار کنه، بجنگه،
خسته نشه؛ کسی که نخوابه تا وقتی
خود به خود خوابش ببره!...»
شد پاسدار و مدتی بعد هم رفت؛... منتها به بهشت!
همراه حسین و یاران حسین
👤 راوی: خانواده شهید چهارمحالی
📕 منبع: کتاب #آیه_های_سرخ_هویزه
#دوم_اردیبهشت
#سپاه_مردم
#شهدای_هویزه
* کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه
@shohaday_hoveizeh
✍️ یک شهید؛ یک خاطره...
🌷 بسیجی شهید #حسین_زارعی
▫️ تولد: 5 آذر 1332 - روستای رامیشان شهرستان کبودرآهنگ
▫️ نام پدر: معراج علی
▫️ شهادت: 16 دی 1359 – کربلای هویزه
▫️ محل خاکسپاری: گلزار شهدای روستای رامیشان (استان همدان)
▫️ محل یادبود: هویزه- ردیف سوم- قبر دهم
💠 روایت عاشقی:
🔹 با دخترخاله اش نامزد کرده بود.
دلم خوش بود به خاطر او هم که شده همدان می ماند.
نماند؛ قبل اعزام رفت خانه شان.
گفت:«من دارم می رم. تو این مدت هر چی کادو و طلا برات گرفتم، مال خودت.»
یک نوشته ای هم داده بود دست برادرش که:«اگر شهید شدم، خانواده خاله را یک سفر مشهد ببر تا از من راضی باشند.»
طولی نکشید که مسافر #مشهد شدیم. دو تا خانواده با هم.
👤 راوی: مادر شهید زارعی
📕 منبع: کتاب #آیه_های_سرخ_هویزه
#شهدای_هویزه
#امام_رضا
#در_راه_فتح_قله_ایم
* کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه
@shohaday_hoveizeh
✍️ یک شهید؛ یک خاطره...
🌷 دانش آموز شهید #عبدالامیر_احتشام_زاده
▫️ تولد: اول فروردین 1342
▫️ نام پدر: عبدالحسین
▫️ شهرستان: اهواز
▫️ تحصیلات: سال چهارم دبیرستان- رشته تجربی
▫️ شهادت: 16 دی 1359– کربلای هویزه
▫️ محل آرامگاه: زیارتگاه شهدای هویزه- ردیف پنجم- قبر چهارم
🔹 روایت عاشقی:
قرار بود با چند تا از بچه های رزمنده برود دیدار امام.
بلیت هم گرفته بودند.
گفت:«خیلی دوست دارم بیام، اما جبهه چی که خالی می مونه؟»
نرفت!
👤 راوی: مادر شهید احتشام زاده
📕 منبع: کتاب #آیه_های_سرخ_هویزه
🌷شادی روح امام و شهدا، #صلوات
#شهدای_هویزه
#در_راه_فتح_قله_ایم
* کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه
@shohaday_hoveizeh
✍️ یک شهید؛ یک خاطره...
🌷 دانش آموز شهید #امین_سلطانی
▫️ تولد :23 اردیبهشت 1342
▫️ نام پدر : محمد
▫️ شهرستان : اهواز
▫️ تحصیلات: دانش آموز سال اول دبیرستان ( ایشان با اوج گیری انقلاب، ادامه تحصیل را رها می کند و وارد فعالیت های مبارزاتی می گردد.)
▫️ شهادت: 16 دی 1359 – کربلای هویزه
▫️ محل آرامگاه: زیارتگاه شهدای هویزه -ردیف اول- قبر چهاردهم
🔹 روایت عاشقی:
عکس بنی صدر را زدم به دیوار اتاق پذیرایی.
تازه رئیس جمهور شده بود.
امین که آمد خانه، گفت :«مادر عکس را بیار پایین. این لیاقت نداره عکسش رو دیوار باشه.»
پرسیدم چرا؟
گفت: «تَقّ بی عرضگیش که در اومد می فهمید. از روی امثال ما که رد شد می فهمید!»
هر وقت شهادت پسرم در هویزه و رد شدن تانک ها از روی شهدا را با خودم مرور می کنم، این جمله آخرش یادم می آید.
👤 راوی: مادر شهید سلطانی
📕 منبع: کتاب #آیه_های_سرخ_هویزه
#شهدای_هویزه
#بنی_صدر
* کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه
@shohaday_hoveizeh