eitaa logo
✨شکوهِ شعر✨
240 دنبال‌کننده
425 عکس
49 ویدیو
3 فایل
اینجا شعر را زندگی می‌کنیم🪴 @shokoohsher✨ . ارتباط با ما @poem14 برایم ناشناس بنویس:👇 https://harfeto.timefriend.net/16766249564757
مشاهده در ایتا
دانلود
✨شکوهِ شعر✨
دریا زنی با گیسوان موج در موج است با ماهیان تشنه حس درهمی دارد... @shokoohsher✨ #حسنا_محمد‌زاده 🌱
حس کرده ای؟! دریا نگاه ِ مبهمی دارد در چشم های سرد و آرامش غمی دارد راز دلش را جز به مرجانها نمی گوید شاید در آن اعماق، گوش مَحرمی دارد هر روز بی‌تابانه دنبال تو می گردد از قایق و پاروی تو سهم کمی دارد دریا زنی با گیسوان موج در موج است با ماهیان تشنه حس درهمی دارد صیادهای گیج بندر می شناسندش مویش سپیدی می زند، پشت خمی دارد وقتی تمام لحظه ها را با تو قسمت کرد باید بفهمی با خیالت عالمی دارد باید بفهمی بی تو می میرد؛ مگر این قو غیر از تو رویِ زخم بالَش مرهمی دارد؟! لبخند تو امواج را آرام خواهد کرد ساحل همیشه شانه‌های محکمی دارد @shokoohsher 🌱
ما تکیه‌گاه دردهای هم زیباترین تصویر انسانــــیم با شاخه‌های سبز می‌روییم با ریشـــــه‌هایی سخت می‌مانیم.. @shokoohsher☘️
طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره طاهره‌ی عزیز من، طاهره‌ی تنهای من، طاهره‌ام دوستت دارم... @shokoohsher✨ نامه به طاهره کوزه‌گرانی🌱
عمرِ ابد کم است مرا در کنارِ تو از بس که انتظارِ وصالت کشیده‌ام... @shokoohsher🍃
تلخ باش اما خودت باش، این صداقت بهتر است ترش رویی از دو‌رویی بی‌نهایت بهتر است من تو را بازيچه كردم يا تو من را؟ بگذريم! اين قضاوت بين ما روز قيامت بهتر است با ترحم از خدا شادی برایم خواستی! ناسزاى ديگران از اين محبت بهتر است از پشیمانی نگو انقدر و ناشکری نکن آن گناه‌آلودگی از این ندامت بهتر است بی‌وفا جان! دوستت دارم هنوز اما برو هر چه از من دورتر باشى برايت بهتر است @shokoohsher☘️
وَإنْ ضَاقَ عَنكَ القَوْلُ فالصَّمتُ أوسَعُ و اگر گفتار بر تو تنگ شد، سكوت وسيع‌تر است… @shokoohsher🌱 برگردان 🍃
علیه‌ السلام در سپاهت هیچ کس تا پای جان همراه نیست غیر جام زهر صلح افسوس، دیگر راه نیست جز معزالمومنین چیزی نمی آید به تو ای که نقش خاتمت جز عزة لله نیست مرد شامی را محبت های تو شرمنده کرد با نگاه مهربانت دیگر او گمراه نیست داده ای دار و ندارت را به مردم بارها در نگاهت این جهان، هرگز اقامتگاه نیست بغض ها داری و گوش مَحرمی در خانه نه! قاتلت هم سفره ات باشد، همین جانکاه نیست؟! سالها از داغ آن کوچه گذشته ست و هنوز از تمام ماجرا جز تو کسی آگاه نیست چلچراغ تا ابد نورانی دنیا بتاب! گرچه شمع کوچکی هم بر مزارت، آه نیست... @shokoohsher☘️
تو را هر لحظه به خاطر می آورم، بی هیچ بهانه ای شاید دوست داشتن همین باشد... @shokoohsher🌱
دوستان نازنینِ شکوهِ‌ شعر... لطفا و حتما اشعار کانال رو با نام شاعر و آدرس کانال منتشر کنید.🙂 رفقای ما برای یافتن اشعار و تنظیم تصاویر وقت میذارن و واقعا زحمت میکشند.❣️ انتشار بدون نام کانال و شاعر، حداقل از نظر اخلاقی درست نیست... سپاس از توجه شما🙏🌹 @shokoohsher
نبض مرا بگیر و ببر نام خویش را تا خون بدل به باده شود در رگان من @shokoohsher🪴
✨شکوهِ شعر✨
نبض مرا بگیر و ببر نام خویش را تا خون بدل به باده شود در رگان من @shokoohsher✨ #حسین_منزوی🪴
مژگان به هم بزن که بپاشی جهان من کوبی زمین من به سر آسمان من! درمان نخواستم ز تو من درد خواستم یک درد ماندگار! بلایت به جان من می سوزم از تبی که دماسنج عشق را از هرم خود گداخته زیر زبان من تشخیص درد من به دل خود حواله کن آه ای طبیب درد فروش جوان من نبض مرا بگیر و ببر نام خویش را تا خون بدل به باده شود در رگان من گفتی: غریبِ شهرِ منی، این چه غربت است؟ کاین شهر از تو می شنود داستان من خاکستری است شهر من آری و من در آن آن مجمری که آتش زرتشت از آن من زین پیش اگر که نصف جهان بود بعد از این با تو شود تمام جهان، اصفهانِ من! @shokoohsher 🪴
از روان بخشی عیسی نزنم دَم هرگز زان که در روح فَزایی چو لبت ماهر نیست.. @shokoohsher☘️
بین بازی کردنش... یکباره بی فریاد رفت کودکم یک مشت خاکستر شد و بر باد رفت تکه ای از او به روی شاخه های تاک رفت کودکم یک کیسه خاک و خون شد و در خاک رفت کودکم لبخند بر لب داشت، لبخندش کجاست؟ رنگ و بوی خاک های این حوالی آشناست چشم هایش.... دست هایش... موی پر پیچ و خمش خنده های مهربانش، اشک های نم نمش چین پر چاک و رفوی کهنه ی پیراهنش انعکاس نور در برق نگاه روشنش ترس هایش، تشنگی هایش، لبان پر تبش خنده های صبح زودش، اضطراب هر شبش لحن گرم شعرهایش، صوت قرآن خواندنش مثل مادر از نگاه غیر، مو پوشاندنش دست دشمن آمد و گیسوی عمرم را برید دخترم در انفجار ظلم ها شد ناپدید ردی از او نیست بین خاک ها، آوارها ردی از گلبرگ هایش نیست بین خارها تکه ای از روسری، یا تکه ای از دامنش؟ این گل سرخ و سفید افتاده از پیراهنش میشناسم دست های کوچکش را... زخم بود هرچه او نازک بدن، دشمن ولی بی رحم بود خرد شد آینه ی چشمش نصیب سنگ شد شیشه ی عمرم به زیر نور صدها رنگ شد شب به جز آغوش من، مامن برای او نداشت مرگ بر صهیون که آغوش مرا خالی گذاشت اشک میریزم کنار جاری خون ترش شعله میگیرم به پای مانده ی خاکسترش ذره ذره با دو دستم پیش هم آوردمش گفت مادر چیست؟ گفتم دخترم! آوردمش! محکم اما ایستادم تا نیفتد مادرش برکت این خاک خواهد شد یقینا پیکرش دخترم آن دختر زیبای زیتون پرورم سبز شد زیتون ولی با خون سرخ دخترم قطره قطره خون شد و این شهر را آباد کرد دخترم پرواز کرد و قدس را آزاد کرد... @shokoohsher🪴 https://eitaa.com/otaghekonji
می‌دانم! شبی تاریک در پی است و من به چراغِ نامت محتاجم... @shokoohsher🌱
فراموشم مکن! و به خاطر آور که عاشقت هستم؛ مگذار در این دنیای تاریک بی‌تو گم شوم... @shokoohsher🪴
بوسیدمت لب و دهنم بوی گل گرفت بوییدمت، تمام تنم بوی گل گرفت... @shokoohsher🍃
✨شکوهِ شعر✨
بوسیدمت لب و دهنم بوی گل گرفت بوییدمت، تمام تنم بوی گل گرفت... @shokoohsher✨ #سعید_بیابانکی🍃
بوسیدمت لب و دهنم بوی گل گرفت بوییدمت، تمام تنم بوی گل گرفت گل‌های سرخ چارقدت را تکاندی و گل‌های خشک پیرهنم بوی گل گرفت با عطر واژه ها به سراغ من آمدی شعرم، ترانه ام، سخنم، بوی گل گرفت از راه دور فاتحه ای دود کردی و در زیر خاک ها کفنم بوی گل گرفت تا آمدی به میمنت بوی زلف تو در باغ، یاس و یاسمنم بوی گل گرفت ای امتزاج شادی و غم در کنار تو خندیدنم، گریستنم بوی گل گرفت گرد از کتابخانه‌ی من برگرفتی و تاریخ مُرده و کهنم بوی گل گرفت خون تو دانه دانه شبیه گل انار پاشید بر شب و وطنم بوی گل گرفت @shokoohsher🍃
آسمان هم پیاده راهی اوست مرز مهران، کجاست خانه‌ی دوست؟ تا که یک گوشه بر زمین بنهم بارِ این بغضِ بی نهایت را... @shokoohsher🪴
بادها هم پیاده می‌آیند که ببوسند خاک پایت را آسمان هدیه می‌دهد به زمین، عطر آن پرچم رهایت را موج لبّیک می‌رسد از دور، فوج پروانه‌های حضرت نور عاشقانت هنوز می‌شنوند آیه‌ی روشن صدایت را و خدا اینچنین مقدر کرد، که پس از آن همه غریبی و درد پر و بال فرشته فرش کند دور تا دور سرسرایت را ، اربعین دلم تنگ است، آه پای رسیدنم لنگ است همه تن حسرت است آن چشمی که ندیده‌ست کربلایت را آسمان هم پیاده راهی اوست، مرز مهران، کجاست خانه‌ی دوست؟ تا که یک گوشه بر زمین بنهم بارِ این بغضِ بی نهایت را @shokoohsher 🪴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این روزها پر از تبِ مولا کجایی‌ام اما هنوز کوفه‌ای از بی‌وفایی‌ام... شعر و دکلمه: ☘️ ━━━━━━◉────── ↻ㅤ   ◁ㅤ ㅤ❚❚ㅤ ㅤ▷ㅤㅤ ⇆ @shokoohsher
✨شکوهِ شعر✨
این روزها پر از تبِ مولا کجایی‌ام اما هنوز کوفه‌ای از بی‌وفایی‌ام... شعر و دکلمه: #حسن_بیاتانی ☘️ ━
این روزها پر از تبِ مولا کجایی‌ام اما هنوز کوفه‌ای از بی‌وفایی‌ام هم زخم می‌زنم به تو هم دوست دارمت در گیر و دار تیرگی و روشنایی‌ام گم کرده‌ام مسیر تو را در غبار شهر اما اسیر توست دل روستایی‌ام گفتند کربلای زمینی... نیامدم حالا که راه بسته شده من هوایی‌ام این بار چندم است که تا مرز آمدم آه از شکسته‌بالی و بی‌دست و پایی‌ام... پلکم که گرم می‌شود از خواب می‌پرم با سُرفه‌های همسفر شیمیایی‌ام آورده‌ام بضاعت مزجاة قوم را انگشتر «عزیز»م و تسبیح «دایی»‌ام آورده‌ام پناه به شش‌گوشهٔ غمت برگشته‌ام به اصلیَتِ نینوایی‌ام دستت همیشه روی سر ما پیاده‌هاست این اربعین به لطف خدا کربلایی‌ام :: شعر از سرم پرید... دلم پیش موکب است این بار چندم است که یخ کرد چایی‌ام @shokoohsher ☘️
یک تن نیافتیم که فَهمَد زبانِ ما همشهرى‌اند مردم و ما در ميانْ غريب.... @shokoohsher🌱
‌لکنت شعر و پریشانی و جنجال دلم چه بگویم که کمی خوب شود حال دلم؟ کاش می‌شد که شما نیز خبردار شوید لحظه‌ای از من و از دردِ کهن‌سال دلم از سرم آب گذشته است، مهم نیست اگر غم دنیای شما نیز شود مالِ دلم عاشقِ نان و زمین نیستم، این را حتماً بنویسید به دفترچه‌ی اعمال دلم آه! یک عالمه حرف است که باید بزنم ولی انگار زبانم شده پامال دلم مردم شهر! خدا حافظ‌تان من رفتم کسی از کوچه‌ی غم آمده دنبال دلم @shokoohsher 🪴